طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی با رویکرد ترکیبی
محورهای موضوعی :
1 - 00
کلید واژه: واژگان کلیدی: ارتقاء فرهنگ مالیاتی, دلفی, ساختاری تفسیری,
چکیده مقاله :
يکي از مهمترين دغدغههاي پيشروي نظام مالياتي کشور، موضوع ارتقاء فرهنگ مالياتي است لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی در کشور بود که از ترکیب روش دلفی و مدلسازی ساختاری تفسیری برای نظرسنجی از اساتید دانشگاهی و مدیران عالی مالیاتی که شامل 28 نفر بوند، استفاده شد. برای غربال گری مولفه ها از روش دلفی استفاده شد که 26 مولفه در قالب 6 بعد شناسایی شدند. برای سطح بندی ابعاد از مدلسازی ساختاری- تفسیری استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، ابعاد در چهار سطح دسته بندی شدند و نتایج نشان دادند زیر بنای توسعه فرهنگ مالیاتی، در درجه اول (فرهنگ سازی رسانهای) و دوم (آموزش مؤدیان) و سوم (آگاهی مؤدیان- اعتمادسازی مؤدیان- قانونگرایی مؤدیان) چهارم (نگرش مؤدیان) هستند. برای خوشه بندی ابعاد از تحلیل MICMAC استفاده شد که ابعاد (آموزش مؤدیان- فرهنگسازی رسانهای) در خوشه مستقل و ابعاد (آگاهی مؤدیان- اعتمادسازی مؤدیان- قانونگرایی مؤدیان- نگرش مؤدیان) در خوشه وابسته قرار دارند.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال هفدهم/ شماره 4 (پیاپی 68)/ زمستان 1400/ 216-193
Quarterly Journal of Development Strategy, 2022, Vol. 17, No.4 (68), 193-216
طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی
با رویکرد ترکیبی
اعظم زنگانه1
روح اله سمیعی2
محمودرضا مستقیمی3
(تاريخ دريافت 5/2/1400 ـ تاريخ تصويب 29/11/1400)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چکیده
يکي از مهمترين دغدغههاي پيشروي نظام مالياتي کشور، موضوع ارتقاء فرهنگ مالياتي است لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی در کشور بود که از ترکیب روش دلفی و مدلسازی ساختاری تفسیری برای نظرسنجی از اساتید دانشگاهی و مدیران عالی مالیاتی که شامل 28 نفر بوند، استفاده شد. برای غربال گری مولفه ها از روش دلفی استفاده شد که 26 مولفه در قالب 6 بعد شناسایی شدند. برای سطح بندی ابعاد از مدلسازی ساختاری- تفسیری استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، ابعاد در چهار سطح دسته بندی شدند و نتایج نشان دادند زیر بنای توسعه فرهنگ مالیاتی، در درجه اول (فرهنگ سازی رسانهای) و دوم (آموزش مؤدیان) و سوم (آگاهی مؤدیان- اعتمادسازی مؤدیان- قانونگرایی مؤدیان) چهارم (نگرش مؤدیان) هستند. برای خوشه بندی ابعاد از تحلیل MICMAC استفاده شد که ابعاد (آموزش مؤدیان- فرهنگسازی رسانهای) در خوشه مستقل و ابعاد (آگاهی مؤدیان- اعتمادسازی مؤدیان- قانونگرایی مؤدیان- نگرش مؤدیان) در خوشه وابسته قرار دارند.
واژگان کلیدی: ارتقاء فرهنگ مالیاتی، دلفی، ساختاری تفسیری.
(1)-مقدمه
اخذ مالیات از دیرباز برای دولتها امری اجتناب ناپذیر بوده است. مالیات از اهم منابع درآمد دولت است و وصول مالیات از طرف دولت و پرداخت مالیات ازطرف مودیان صرفاً یک همکاری و همیاری است تا هزینه های عمومی و نیازمندی های اجتماعی تامین شود (شهسواری پور و سرچمی،1399). ثبات و تداوم وصول ماليات موجب ثبات در برنامه ريزی دولت برای ارائه خدمات مورد نياز كشور در زمينههای گوناگون ميشود (مسیحی و محمد نژاد عالي زميني،1394). یکی از موانع برای تحقق مالیات بر درآمد، فرهنگ است (ابراهیمیان جلودار و همکاران،1397) لذا يکي از مهمترين دغدغههاي پيشروي نظام مالياتي کشور، موضوع ارتقاء فرهنگ مالياتي است (طلائی زاده و همکاران ،1399). فرهنگ مالياتي يکي از راههاي نسبتاً جديد وصول ماليات ميباشد که اعتلاي آن باعث بالا بردن کارايي دستگاه مالياتي و جمع آوري بيشتر ماليات ميشود (لشگری زاده و عزیزی،1390). تلاش برای ایجاد فرهنگ مالياتی پيشرو و قوی در کشور تاثیر مهمی در کاهش هزینهها، افزایش درآمدهای دولت و ایجاد کنترل های مؤثر دارد که نتيجه آن افزایش عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است (حیدری و همکاران،1398). یکی از نکات مورد تأکید عموم متخصصین علم مالیه عمومی و مدیران مالیاتی برای ایجاد پایه مالیاتی جدید و حتی بسط و گسترش پایههای مالیاتی قدیمی، رشد و توسعه فرهنگ مالیاتی در جامعه است؛ چرا که هرچه جامعه دارای فرهنگ مالیاتی غنی تری باشد، وصول مالیات توسط سازمان امور مالیاتی با موفقیت و سهولت بیشتری همراه است و مؤدیان مالیاتی نیز با رغبت و احساس مسئولیت بیشتری اقدام به انجام وظایف قانونی خود میکنند (بی زوال،1399).
بدون تردید مالیات و نظام مالیاتی میتوانند نقش موثری در روند توسعه کشور داشته باشند. با ایجاد یـک نظـام مالیـاتی منـسجم، اتکـاء دولت به درآمدهای نفتـی کـم شـده و بخـش عظیمـی از هزینههای جاری و عمرانی آن تامین میگردد کـه در ایـن راستا تقویت فرهنگ مالیاتی امری ضروری به نظر میرسـد. امروزه افزايش سطح فرهنگ مالياتي، ايجاد فرهنگ خود اظهاري و به تبع آن افزايش سطح تمكين مالياتي، از دغدغه هاي اصلي مديران سازمان امور مالياتي است. با توجه به اينكه مطالعه فرهنگ مالياتي در برخي از كشورها سابقه به نسبت طولاني دارد؛ با اين وجود در ايران موضوعي جديد است. در نظام مالياتی کشور ما، فرهنگ پرداخت ماليات به طور داوطلبانه بر اساس خود اظهاری پایين است؛ زیرا سيستم مالياتی، کارساز و مؤثر نيست. شناخت و آگاهی نسبت به فرهنگ مالياتی حاکم بر جامعه برای سياست گذاران، تصميم گيران و مدیران کشور در کار برنامه ریزی اهميت زیادی دارد. وجود یک فرهنگ پيشروی مالياتی کمک شایانی به توسعه اقتصادی کشور میکند. از سوي ديگر مديران با آگاهي و مطالعه عوامل دربرگيرنده ارتقاي فرهنگ مالياتي حاكم بر جامعه بهتر ميتوانند فرهنگ مالياتي را مديريت و توسعه دهند، بنابراین لازم است عوامل مؤثر بر فرهنگ مالياتی و ارتقای آن شناسایی شوند تا اقدامات مؤثری در این باره انجام شود لذا هدف این مقاله طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی در کشور است. در این مقاله ابتدا عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ مالیاتی شناسایی می شوند و سپس این عوامل بر اساس مدلیابی ساختاری تفسیری سطح بندی خواهند شد.
(2)-مبانی نظری و پیشینه تحقیق
فرهنگ به معنای شیوه زندگی مردم از جمله عقاید، باورها، ارزشها و رفتارهای آنان در جامعه است؛ بنابراین تمام وقایعی که از رابطه بين مودیان و سيستم مالياتی ناشی میشود، فرهنگ مالياتی را تشکيل میدهد (کاشیف4 و همکاران ،2017). تانزي5 (2017) فرهنگ مالياتي يك كشور را آگاهي مالياتي خاصي از سوي بخشي از ماليات دهندگان معنا میکند. تانزي اعتقاد دارد كه درك، فرهنگ مالياتي يك كشور نيازمند آگاهي دادن اطلاعات و قوانين مالياتي به موديان میباشد (تانزي، 2017). فرهنگ مالياتی عبارت است از مجموعه نگرشها، ارزشها، باورها و دانشهای مشترک و پذیرفتهشده یک جامعه که افراد بهموجب اصل تعاون و تامین هزینههای دولتی سهمی از درآمد خود را برحسب توانایی به دولت پرداخت میکنند (طلائی زاده و همکاران،1399). فرهنگ مالياتی عبارت است از بررسی جریان فرهيختگی در عناصر مادی و معنوی پرداخت ماليات شهروندان و دریافت آن از سوی دولت و هزینهکردن (بی زوال،1399).
بی زوال (1399) در تحقیقی با عنوان بررسی مولفه های موثر بر ارتقاء فرهنگ و تمکین مالیاتی مودیان سازمان امور مالیاتی کشور، نشان داد مکانیزه کردن فرآیندهای مالیاتی، اطلاع رسانی لازم به مردم و آگاهی ذینفعان از نحوه توزیع مجدد در آمدهای مالیاتی و نحوه مصرف آنها، ساده سازی و شفاف سازی متون قوانین مالیاتی، آموزش مردم با قوانین و مقررات مالیاتی، افزایش عدالت و کارکرد سازمان مالیاتی حسن رفتاری کارکنان امور مالیاتی در ارتقا فرهنگ و تمکین مالیاتی تاثیردارند. حیدری و همکاران( 1398) در تحقیقی با عنوان ارائه الگوی پارادایمی فرهنگ مالیاتی نزد مؤدیان مالیاتی شهر اصفهان، نشان دادند الگوی پارادایمی ارائهشده شامل سه بعد شرایط، عمل تعامل ها و پیامدها است که در بعد شرایط شامل شرایط علی (اقتصاد رانت جویانه، نظام مندی مالیات، شفافیت قوانین مالیاتی، اقتدارگرایی مالیاتی)، شرایط زمینه ای (هزینه روانی تمکین، انصاف رویه ای مالیاتی، کنش متقابل واگرا و اعتماد متقابل کنشگران) و شرایط مداخله گر (عدالت مالیاتی، سلامت اقتصادی مسئولین، پاسخگویی مالیاتی و کارآمدی مصارف مالیات) در بعد عمل تعامل (مالیات بهمثابه نفع مشترک، مالیات بهمثابه تکلیف و تمکین جبرمحور) و در بعد پیامدها (نارضایتی مؤدیان، غیرشفاف شدن فعالیتهای اقتصادی و تقویت اقتصاد سایه) است که حول یک مقوله هسته به نام «مطالبه گری نامتوازن غیرهنجارمند» شکل گرفته اند. ایمانی خوشخو و امیرمستوفیان (1397) در تحقیقی با عنوان ارتقای فرهنگ مالیاتی و تأثیر آن بر گسترش چتر مالیاتی و شناسایی مؤدیان جدید، نشان دادند هنجارهاي فرهنگی، ارزش های اجتماعی و ميزان فساد مالي و اداری، به ترتیب، بیشترین میزان تأثیر را به خود اختصاص داده اند. اصغرپور و همکاران (1397) در تحقیقی با عنوان تبیین عوامل مرتبط با توسعه و ارتقای فرهنگ مالیاتی مودیان و ارائه یک الگوی بومی، نشان دادند عوامل مرتبط با توسعه و ارتقای فرهنگ مالیاتی شامل عوامل فردی، اجتماعی شدن، درون سازمانی و برون سازمانی می باشند. دهقان منشادي و روشن (1394) در تحقیقی با عنوان ارایه یک مدل برای تجزیه و تحلیل عوامل فرهنگی موثر بر تکمین مالیاتی (بررسی نقش فساد مالی، هنجارهای فرهنگی و ارزش های اجتماعی بر تمکین مالیاتی)، نشان دادند میزان فساد مالی، هنجارهاي فرهنگی و ارزش هاي اجتماعی در جامعه از عوامل فرهنگی مؤثر بر تمکین مالیاتی هستند. مسیحی و محمد نژاد عالی زمینی (1394) در تحقیقی با عنوان بررسی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی ازدیدگاه مودیان و کار شناسان مالیاتی اداره کل مالیات بر ارزش افزوده شهر تهران، نشان دادند احساس نگرش مثبت به شغل و تناسب محیط شغلی کارگزاران مالیاتی، ضمانت اجرایی و تکریم ارباب رجوع و حفظ وحراست از شان کار گزاران، ضمانت اجرایی و تکریم ارباب رجوع و حفظ وحراست از شان کار گزاران از جمله عوامل تاثیر گزار بر فرهنگ مالیاتی میباشند. همراهی و کهن منصورخانی (1394) در تحقیقی با عنوان بررسی عوامل موثر بر افزایش فرهنگ مالیاتی در میان مودیان بخش مشاغل استان کهگیلویه و بویر احمد (صنف بنگاه املاک)، نشان دادند عوامل اجتماعی شدن همچون همکاران صنفی، التزام به دین، رسانه ها، وجود سنت مالیات دهی در خانواده، روحیه قانون گرایی در خانوده، در افزایش فرهنگ مالیاتی تاثیرگذار می باشد. تاثیر عوامل برون سازمانی همچون، اتحادیه های صنفی، داشتن وکیل حقوقی، تشویق و تقدیر از مؤدیان خوش حساب، در افزایش فرهنگ مالیاتی نیز مورد تایید قرار گرفت همچنین تاثیر عوامل درون سازمانی همچون، انجام مکانیزه امور مالیاتی، وجود نظام جامع اطلاعات مالیاتی، اطلاع رسانی مالیاتی، شفاف بودن قوانین مالیاتی، در افزایش فرهنگ مالیاتی مورد تایید قرار گرفت. عوامل فردی همچون، سطح تحصیلات مودیان، داشتن انگیزه برای مشارکت اجتماعی، آشنائی مودیان با قوانین مالیاتی، نگرش مثبت مودیان نسبت به کارکرد مالیات، اعتماد سیاسی نسبت به دولت، در افزایش فرهنگ مالیاتی موثر می باشند. لشكري زاده و عزیزی (1390) در تحقیقی با عنوان شناسايي برخي عوامل موثر بر ارتقاي فرهنگ مالياتي در ايران، نشان دادند بي اطلاعي مردم از اهميت پرداخت ماليات يکي از عوامل بازدارنده فرهنگ مالياتي است؛ ساده سازي متون قوانين مالياتي و منطقي کردن مراحل اخذ ماليات در ارتقا فرهنگ مالياتي تاثير دارد؛ آموزش مردم با قوانين و مقررات مالياتي، مشکلات مامور تشخيص را کم مي کند و در ارتقاي فرهنگ مالياتي موثر است؛ افزايش عدالت و کارکرد سازمان مالياتي در ارتقا فرهنگ مالياتي تاثير دارد؛ صداقت و احساس مسووليت موديان يکي از عوامل ارتقاي فرهنگ مالياتي است. محسني تبريزي و همکاران (1389) در تحقیقی با عنوان بررسي عوامل موثر بر افزايش فرهنگ مالياتي در ميان موديان بخش مشاغل، نشان دادند عوامل اجتماعي شدن همچون همکاران صنفي، التزام به دين، رسانه ها، وجود سنت ماليات دهي در خانواده، روحيه قانون گرايي در خانواده در افزايش فرهنگ مالياتي تاثير گذار مي باشد. تاثير عوامل برون سازماني همچون اتحاديه هاي صنفي، داشتن وکيل حقوقي، تشويق و تقدير از موديان خوش حساب در افزايش فرهنگ مالياتي نيز مورد تاييد قرار گرفت همچنين تاثير عوامل برون سازماني همچون انجام مکانيزه امور مالياتي، وجود نظام جامع اطلاعات مالياتي، اطلاع رساني مالياتي شفاف بودن قوانين مالياتي در افزايش فرهنگ مالياتي مورد تاييد قرار گرفت. عوامل درون سازماني همچون سطح تحصيلات موديان، داشتن انگيزه براي مشارکت اجتماعي، آشنائي موديان با قوانين مالياتي، نگرش مثبت موديان نسبت به کارکرد ماليات اعتماد سياسي نسبت به دولت، در افزايش فرهنگ مالياتي موثر مي باشند. سولوک دار و همکاران (2016) در تحقیقی با عنوان شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی، نشان دادند عوامل اجتماعی و عوامل سازمانی به یک اندازه مهم هستند و عوامل فردی از اهمیت کمتری نسبت به بقیه برخوردارند.
اگرچه مطالعات متعددي به بررسي فرهنگ مالياتی پرداخته اند ولی کمتر تحقیقی به صورت ترکیبی انجام شده است لذا جنبه نوآوری این مقاله رویکرد ترکیبی آن یعنی استفاده از روش دلفی و ساختاری تفسیری در طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی است.
(3)-مواد و روش ها
تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردي و بر اساس روش، توصیفی- همبستگی میباشد که از نرمافزار اکسل برای تحلیل استفاده شده است. تیم تصمیم را 28 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران عالی مالیاتی که دارای ويژگی هايی نظير تجربه، تناسب رشته تحصيلی، مدرک تحصیلی، تدريس در دانشگاه، سابقه پژوهشی و تأليفی در اين زمينه بودند، تشکیل داده که به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند (جدول 1). این پژوهش در دو گام انجام شده است. در گام اول، از طریق بررسی و مطالعه پیشینه موضوعی نسبت به درك و شناخت عمیق مسأله اقدام شد و سپس با مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان به روش دلفی، عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ مالیاتی شناسایی شدند (جداول 2و3و4و5). در گام دوم، به منظور دستیابی به الگوی ساختاري تفسیری از روش مدلسازي ساختاری تفسیری استفاده شده است.
روش مدل سازی ساختاري تفسيري که به عنوان يکي از روش هاي تصميمگيري گروهي و جايگزيني براي روش هاي آماري چون تحليل معادلات ساختاري يا تحليل مسير مي باشد، يک فرآيند يادگيري تعاملي است که در آن مجموعه اي از عناصر مختلف و به هم مرتبط در يک مدل نظاممند جامع ساختاردهي مي شوند (وارفیلد6،1974). اين روششناسي به ايجاد و جهت دادن به روابط پيچيده ميان عناصر يک سيستم کمک مي کند و با بهره گيري از اصول رياضي و بر پايه نظر متخصصان، امکان شناسايي و تبيين روابط پيچيده بين عناصر را فراهم مي آورد؛ الگوهاي ذهني ناپيوسته و غيرشفاف را به الگوهايي عيني و هدفمند بدل مي سازد و با دستهبندي اين عناصر در چند سطح به تحليل ارتباط آنها ميپردازد (فایسال7 و همکاران،2006).
مراحل انجام این تحقیق به صورت ذیل میباشد:
گام 1. شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ مالیاتی
از طریق بررسی و مطالعه پیشینه تحقیق و جلسات مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان به روش دلفی در سه مرحله، عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ مالیاتی شناسایی میشوند.
گام 2. دستیابی به الگوی ساختاري تفسیری
مرحله اول: تشکیل ماتریس خود تعاملی ساختاري
در این مرحله متغیرهاي مساله به صورت زوجی با هم مقایسه میشوند و با استفاده از نمادهاي V، X، O، A روابط بین متغیرها تعیین میشود. و ماتریس خود تعاملی ساختاري به دست میآید (جدول 7).
مرحله دوم: ماتریس دستیابی
در این مرحله، ماتریس خود تعاملی ساختاري به یک ماتریس دودویی تبدیل میشود. از این طریق، ماتریس دسترسی اولیه به دست میآید. از طریق تبدیل نمادهاي V، X، O، A به صفر و یک براي هر متغیر ماتریس خود تعاملی ساختاري به یک ماتریس دودویی تبدیل شده که به اصطلاح ماتریس دسترسی اولیه خوانده میشود (جدول 8). پس از تشکیل ماتریس دسترسی اولیه با دخیل نمودن انتقالپذیري در روابط متغیرها، ماتریس دسترسی نهایی تشکیل میشود (جدول 9).
مرحله سوم: تعیین روابط و سطحبندي بین ابعاد
براي تعیین روابط و سطحبندي ابعاد باید مجموعه خروجیها و مجموعه ورودیها براي هر بعد از ماتریس دریافتی استخراج شود. مجموعه خروجیها شامل خود بعد و ابعادی است که از آن تأثیر میپذیرد. مجموعه وروديها شامل خود بعد و ابعادی است که بر آن تأثیر میگذارند( جدول 10).
گام 3. ترسیم مدل و شبکه تعاملات ابعاد
پس از تعیین روابط و سطح متغیرها میتوان آنها را به شکل مدلی ترسیم کرد. به همین منظور ابتدا متغیرها برحسب سطح آنها از بالا به پایین تنظیم میشوند و با استفاده از سطحبندي انجام شده نموداری با عنوان الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی ترسیم میشود (شکل 1). در ادامه تحلیل MICMAC انجام میشود که هدف از آن، تجزیهوتحلیل قدرت نفوذ و وابستگی متغیرها است (جدول 11). همان طور که در شکل 2 مشاهده میشود ابعاد به چهار خوشه تقسیم شدهاند. خوشه اول شامل معیارهایی است که داراي میزان نفوذ و وابستگی ضعیف هستند. متغیرهاي وابسته در خوشه دوم قرار میگیرند که میزان نفوذ ضعیف اما میزان وابستگی بالایی دارند. این ابعاد به طور عمده نتیجه الگو هستند و بدین معنی است که تغییر در سایر عناصر تشکیل دهنده الگو سبب تغییر در این متغیرها میگردد. خوشه سوم معیارهاي پیوندي قرار دارند که میزان نفوذ و وابستگی قوي دارند. خوشه چهارم شامل معیارهاي مستقل است که میزان نفوذ بالایی به همراه میزان وابستگی پایینی دارند (آذر و خسروانی، 1398).
جدول (1)- مشخصات خبرگان
جنس | سن | سابقه کار | مدرک تحصیلی | نوع همکاری | محل فعالیت | شماره شرکتکننده |
---|---|---|---|---|---|---|
مذکر | 56 | 24 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز | 1 |
مذکر | 62 | 27 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه تهران | 2 |
مذکر | 55 | 20 | دکتری | رسمی | تهران | 3 |
مذکر | 52 | 21 | دکتری | رسمی | تهران | 4 |
مذکر | 44 | 15 | دکتری | رسمی- هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب | 5 |
مؤنث | 57 | 22 | دکتری | رسمی- هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی گرگان | 6 |
مذکر | 47 | 19 | دکتری | رسمی | گرگان | 7 |
مذکر | 41 | 13 | دکتری | رسمی | مشهد | 8 |
مذکر | 46 | 12 | دکتری | رسمی | دانشگاه آزاد اسلامی مشهد | 9 |
مذکر | 58 | 23 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه فردوسی | 10 |
مذکر | 50 | 16 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی گرگان | 11 |
مذکر | 62 | 28 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی گنبدکاووس | 12 |
مذکر | 65 | 30 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی گنبدکاووس | 13 |
مذکر | 58 | 30 | دکتری | رسمی | تهران | 14 |
مذکر | 47 | 15 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی رشت | 15 |
مؤنث | 51 | 16 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی رشت | 16 |
مؤنث | 59 | 24 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی ساری | 17 |
مذکر | 62 | 28 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی ساری | 18 |
مؤنث | 58 | 30 | دکتری | رسمی | ساری | 19 |
مذکر | 51 | 20 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز | 20 |
مذکر | 56 | 27 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد کتول | 21 |
مذکر | 41 | 13 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد کتول | 22 |
مذکر | 61 | 27 | دکتری | رسمی | تهران | 23 |
مذکر | 63 | 29 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه گلستان | 24 |
مذکر | 50 | 22 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه گنبدکلووس | 25 |
مذکر | 55 | 25 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد کتول | 26 |
مذکر | 41 | 12 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد کتول | 27 |
مذکر | 48 | 18 | دکتری | رسمی-هیأت علمی | دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد کتول | 28 |
(4)-تحلیل داده ها
حال لازم است تا با استفاده از تکنیک دلفی و به جهت اطمینان سازی از شناسایی دقیق این عوامل پرسشنامه محقق ساخته تهیه و در اختیار 28 خبره گذاشته شد تا اجماع حاصل گردد.
جدول (2)- مرحله اول نظرسنجی
مولفه ها | خیلی زیاد(5) | زیاد(4) | متوسط3) | کم (2) | خیلی کم(1) | تعداد پاسخهایی که برا بر با 4 (زياد) يا 5 (خيلي زياد) بودند | درصد نسبت به کل |
---|---|---|---|---|---|---|---|
آشنا بودن با اصول مالیات | 3 | 20 | 5 | 0 | 0 | 23 | 82 |
آشنا بودن با قوانین مالیاتی | 20 | 7 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
آشنا بودن با رویههای اخذ مالیات | 6 | 21 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
احساس افتخار از پرداختن مالیات | 3 | 20 | 5 | 0 | 0 | 23 | 82 |
پول زوری نبودن مالیات | 6 | 21 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
استفاده درست از پول مالیات | 5 | 23 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
عدم تبعیض در پرداختهای مالیاتی | 20 | 7 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
اعتماد به قوانین مالیاتی | 5 | 21 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
اعتماد به مسئولان برای وضع قوانین مالیاتی | 5 | 20 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
اعتماد به شیوه پرداخت مالیات | 5 | 21 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
باور داشتن به قانون مالیات | 20 | 8 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
عدالت محوری قانون در پرداخت مالیات | 21 | 6 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
التزام قلبی و عملی به قانون | 22 | 4 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
تأثیر وسایل ارتباط جمعی در ترغیب مؤدیان | 23 | 5 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
راهکارهای مناسب جهت ترغیب مؤدیان | 5 | 20 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
دادن اطلاعات مالیاتی از طریق رسانه ارتباط جمعی | 20 | 6 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
شناخت آگاهی مؤدیان از طریق رسانه ارتباط جمعی | 20 | 8 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
آگاهی اهمیت پرداخت مالیات از طریق ابزارهای ارتباطی | 22 | 5 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
آموزشهای مستمر در مورد اهمیت پرداخت مالیات | 20 | 5 | 3 | 0 | 0 | 25 | 89 |
صادق بودن مؤدیان در برابر اهمیت پرداخت مالیاتی | 21 | 4 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
توجه به آموزش همگانی قوانین مالیاتی | 4 | 20 | 3 | 1 | 0 | 24 | 85 |
آموزش قوانین از طریق کارکنان امور مالیاتی | 3 | 21 | 3 | 1 | 0 | 24 | 85 |
آموزش مستمر قوانین مالیاتی از طریق وسایل ارتباط جمعی | 2 | 20 | 4 | 2 | 0 | 22 | 78 |
علاقه به امور مالیاتی و پرداخت آن | 4 | 21 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
اهمیت دادن به پرداخت مالیات | 20 | 6 | 1 | 1 | 0 | 26 | 92 |
تمایل به پرداخت به موقع مالیات | 5 | 22 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
عدد به دست آمده در ستون ماقبل آخر را بر 28 ( تعداد خبرگان ) تقسیم می کنیم. اگر عدد بدست آمده از 7/0 کمتر شد مولفه را حذف می کنیم و آنهایی که حاصل بالای 7/0 به دست آمده است وارد دور دوم می شود. نتایج در ستون آخر جدول (1) نشان می دهد که در همه مولفه ها مجموع تعداد پاسخهایی که برابر با 4 (زیاد) يا 5 (خیلی زیاد) بیشتر از 70% کل پاسخ دهندگان بودند.
جدول (3)- مرحله دوم نظرسنجی
مولفه ها | خیلی زیاد(5) | زیاد(4) | متوسط3) | کم (2) | خیلی کم(1) | تعداد پاسخهایی که برا بر با 4 (زياد) يا 5 (خيلي زياد) بودند | درصد نسبت به کل |
---|---|---|---|---|---|---|---|
آشنا بودن با اصول مالیات | 5 | 21 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
آشنا بودن با قوانین مالیاتی | 20 | 8 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
آشنا بودن با رویههای اخذ مالیات | 21 | 6 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
احساس افتخار از پرداختن مالیات | 22 | 4 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
پول زوری نبودن مالیات | 23 | 5 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
استفاده درست از پول مالیات | 5 | 22 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
عدم تبعیض در پرداختهای مالیاتی | 20 | 6 | 1 | 1 | 0 | 26 | 92 |
اعتماد به قوانین مالیاتی | 4 | 20 | 3 | 1 | 0 | 24 | 85 |
اعتماد به مسئولان برای وضع قوانین مالیاتی | 21 | 6 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
اعتماد به شیوه پرداخت مالیات | 3 | 22 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
باور داشتن به قانون مالیات | 22 | 5 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
عدالت محوری قانون در پرداخت مالیات | 20 | 5 | 3 | 0 | 0 | 25 | 89 |
التزام قلبی و عملی به قانون | 21 | 4 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
تأثیر وسایل ارتباط جمعی در ترغیب مؤدیان | 4 | 20 | 3 | 1 | 0 | 24 | 85 |
راهکارهای مناسب جهت ترغیب مؤدیان | 3 | 21 | 3 | 1 | 0 | 24 | 85 |
دادن اطلاعات مالیاتی از طریق رسانه ارتباط جمعی | 5 | 20 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
شناخت آگاهی مؤدیان از طریق رسانه ارتباط جمعی | 20 | 6 | 2 | 0 | 0 | 26 | 92 |
آگاهی اهمیت پرداخت مالیات از طریق ابزارهای ارتباطی | 20 | 8 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
آموزشهای مستمر در مورد اهمیت پرداخت مالیات | 2 | 20 | 4 | 2 | 0 | 22 | 78 |
صادق بودن مؤدیان در برابر اهمیت پرداخت مالیاتی | 4 | 21 | 2 | 1 | 0 | 25 | 89 |
توجه به آموزش همگانی قوانین مالیاتی | 20 | 6 | 1 | 1 | 0 | 26 | 92 |
آموزش قوانین از طریق کارکنان امور مالیاتی | 20 | 7 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
آموزش مستمر قوانین مالیاتی از طریق وسایل ارتباط جمعی | 6 | 21 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
علاقه به امور مالیاتی و پرداخت آن | 3 | 20 | 5 | 0 | 0 | 23 | 82 |
اهمیت دادن به پرداخت مالیات | 6 | 21 | 1 | 0 | 0 | 27 | 96 |
تمایل به پرداخت به موقع مالیات | 5 | 23 | 0 | 0 | 0 | 28 | 100 |
نتایج نظرسنجی مرحله دوم در جدول (3) آورده شده است. همانطور که مشاهده می شود، در تمامی مولفه ها مجموع تعداد پاسخهایی که برا بر با 4 (زیاد) يا 5 (خیلی زیاد) بیشتر از 70% کل پاسخ دهندگان بودند. حال باید علاوه بر شرط لازم که بالای 7/0 بودن می باشد و در مرحله قبل بررسی شد باید شرط کافی را هم بررسی نماییم .یعنی روی گزینه ای که بیشترین پاسخ را دارد باید اجماع وجود داشته باشد.
جدول (4)- میزان اجماع یا توافق خبرگان
مولفه ها | خیلی زیاد(5) | زیاد(4) | متوسط3) | کم (2) | خیلی کم(1) | بزرگترین مقدار تجمیع | درصد نسبت به کل |
---|---|---|---|---|---|---|---|
آشنا بودن با اصول مالیات | 5 | 21 | 2 | 0 | 0 | 21 | 75 |
آشنا بودن با قوانین مالیاتی | 20 | 8 | 0 | 0 | 0 | 20 | 71 |
آشنا بودن با رویههای اخذ مالیات | 21 | 6 | 1 | 0 | 0 | 21 | 75 |
احساس افتخار از پرداختن مالیات | 22 | 4 | 2 | 0 | 0 | 22 | 78 |
پول زوری نبودن مالیات | 23 | 5 | 0 | 0 | 0 | 23 | 82 |
استفاده درست از پول مالیات | 5 | 22 | 1 | 0 | 0 | 22 | 78 |
عدم تبعیض در پرداختهای مالیاتی | 20 | 6 | 1 | 1 | 0 | 20 | 71 |
اعتماد به قوانین مالیاتی | 4 | 20 | 3 | 1 | 0 | 20 | 71 |
اعتماد به مسئولان برای وضع قوانین مالیاتی | 21 | 6 | 1 | 0 | 0 | 21 | 75 |
اعتماد به شیوه پرداخت مالیات | 3 | 22 | 2 | 1 | 0 | 22 | 78 |
باور داشتن به قانون مالیات | 22 | 5 | 1 | 0 | 0 | 22 | 78 |
عدالت محوری قانون در پرداخت مالیات | 20 | 5 | 3 | 0 | 0 | 20 | 71 |
التزام قلبی و عملی به قانون | 21 | 4 | 2 | 1 | 0 | 21 | 75 |
تأثیر وسایل ارتباط جمعی در ترغیب مؤدیان | 4 | 20 | 3 | 1 | 0 | 20 | 71 |
راهکارهای مناسب جهت ترغیب مؤدیان | 3 | 21 | 3 | 1 | 0 | 21 | 75 |
دادن اطلاعات مالیاتی از طریق رسانه ارتباط جمعی | 5 | 20 | 2 | 1 | 0 | 20 | 71 |
شناخت آگاهی مؤدیان از طریق رسانه ارتباط جمعی | 20 | 6 | 2 | 0 | 0 | 20 | 71 |
آگاهی اهمیت پرداخت مالیات از طریق ابزارهای ارتباطی | 20 | 8 | 0 | 0 | 0 | 20 | 71 |
آموزشهای مستمر در مورد اهمیت پرداخت مالیات | 2 | 20 | 4 | 2 | 0 | 20 | 71 |
صادق بودن مؤدیان در برابر اهمیت پرداخت مالیاتی | 4 | 21 | 2 | 1 | 0 | 21 | 75 |
توجه به آموزش همگانی قوانین مالیاتی | 20 | 6 | 1 | 1 | 0 | 20 | 71 |
آموزش قوانین از طریق کارکنان امور مالیاتی | 20 | 7 | 1 | 0 | 0 | 20 | 71 |
آموزش مستمر قوانین مالیاتی از طریق وسایل ارتباط جمعی | 6 | 21 | 1 | 0 | 0 | 21 | 75 |
علاقه به امور مالیاتی و پرداخت آن | 3 | 20 | 5 | 0 | 0 | 20 | 71 |
اهمیت دادن به پرداخت مالیات | 6 | 21 | 1 | 0 | 0 | 21 | 75 |
تمایل به پرداخت به موقع مالیات | 5 | 23 | 0 | 0 | 0 | 23 | 82 |
با توجه به میزان اجماع یا توافق خبرگان برای هر مولفه در جدول (4) شرط کافی برای تمامی مولفه ها تحقق یافته است.
جدول (5)- نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و ماتریس عاملی
پس از چرخش به شیوه واریماکس عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی
شاخصها | عاملهای استخراج شده | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
آگاهی مؤدیان | آموزش مؤدیان | اعتمادسازی مؤدیان | قانونگرایی مؤدیان | فرهنگسازی رسانهای | نگرش مؤدیان | ||
آشنا بودن با اصول مالیات | 0.774 |
|
|
|
|
| |
آشنا بودن با قوانین مالیاتی | 0.752 |
| 0.347 |
|
|
| |
آشنا بودن با رویههای اخذ مالیات | 0.672 |
|
|
|
|
| |
احساس افتخار از پرداختن مالیات | 0.635 |
|
| 0.460 |
|
| |
اهمیت دادن به پرداخت مالیات | 0.598 |
|
| 0.506 |
|
| |
علاقه به امور مالیاتی و پرداخت آن | 0.596 |
|
| 0.510 |
|
| |
آموزشهای مستمر در مورد اهمیت پرداخت مالیات |
| 0.857 |
|
|
|
| |
توجه به آموزش همگانی قوانین مالیاتی |
| 0.843 |
|
|
|
| |
آموزش قوانین از طریق کارکنان امور مالیاتی |
| 0.715 |
|
|
|
| |
راهکارهای مناسب جهت ترغیب مؤدیان |
| 0.599 |
| 0.491 |
|
| |
اعتماد به قوانین مالیاتی |
|
| 0.808 |
|
|
| |
اعتماد به مسئولان برای وضع قوانین مالیاتی |
|
| 0.771 |
|
|
| |
اعتماد به شیوه پرداخت مالیات |
|
| 0.663 |
|
|
| |
تمایل به پرداخت به موقع مالیات | 0.373 |
| 0.609 |
|
|
| |
صادق بودن مؤدیان در برابر اهمیت پرداخت مالیاتی |
|
|
| .0.663 |
|
| |
باور داشتن به قانون مالیات |
|
|
| 0.627 |
| 0.368 | |
عدالت محوری قانون در پرداخت مالیات |
|
| 0.374 | 0.588 |
|
| |
التزام قلبی و عملی به قانون |
|
| 0.416 | 0.550 |
|
| |
تأثیر وسایل ارتباط جمعی در ترغیب مؤدیان |
|
|
|
| 787/0 |
| |
آموزش مستمر قوانین مالیاتی از طریق وسایل ارتباط جمعی |
|
|
|
| 771/0 |
| |
دادن اطلاعات مالیاتی از طریق رسانه ارتباط جمعی |
|
|
|
| 745/0 |
| |
شناخت آگاهی مؤدیان از طریق رسانه ارتباط جمعی |
|
| 0.397 |
| 542/0 |
| |
آگاهی اهمیت پرداخت مالیات از طریق ابزارهای ارتباطی |
| 0.394 |
|
| 459/0 |
| |
پول زوری نبودن مالیات |
|
|
| 0.343 |
| 0.723 | |
استفاده درست از پول مالیات |
|
|
|
|
| 0.678 | |
عدم تبعیض در پرداختهای مالیاتی | 0.355 |
| 0.371 |
|
| 0.546 |
در جدول (5) بعد از 7 بار چرخش ماتریس عاملی مشخص شد که 6 عامل بعنوان ابعاد فرهنگ مالیاتی شناسایی شده و به این صورت نامگذاری شدند: «آگاهی مؤدیان»، «آموزش مؤدیان»، «اعتماد سازی مؤدیان»، «قانونگرایی مؤدیان»، «فرهنگ سازی رسانهای»، «نگرش مؤدیان ».
حال در ادامه با شناسایی این عوامل مدل مفهومی پژوهش با بهره گیری از مدلسازی ساختاری تفسیری ترسیم می شود. در این مرحله از تکنیک ISM پس از شناسایی مولفه ها لازم است تا ماتریس خود تعاملی ساختاری تشکیل شود. در این مرحله روابط بین ابعاد پژوهش به صورت دو به دو و زوجی، با به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری و استفاده از رابطه مفهومی منجر به مورد تحلیل قرار گرفت و خبرگان با استفاده از نمادها به تعیین روابط بین متغیرها پرداختند. ماتریس خود تعاملی ساختاری از مولفه های پژوهش و مقایسه آنها با استفاده از چهار حالت روابط مفهومی تشکیل شده است( آذر و خسروانی، 1398). این ماتریس توسط 28 نفر از خبرگان تکمیل گردید.
جدول (6)-علائم مورد استفاده در طراحی مدل ساختاري- تفسیري
V | A | X | O |
متغیر i برj تاثیر دارد | متغیر j برi تاثیر دارد | رابطه دوسویه | عدم وجود رابطه |
جدول (7)- ماتریس خود تعاملی ساختاري
عامل | ابعاد | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
1 | آگاهی مؤدیان | 1 | A | V | A | A | V |
2 | آموزش مؤدیان |
| 1 | V | V | A | V |
3 | اعتمادسازی مؤدیان |
|
| 1 | V | A | V |
4 | قانونگرایی مؤدیان |
|
|
| 1 | A | V |
5 | فرهنگسازی رسانهای |
|
|
|
| 1 | V |
6 | نگرش مؤدیان |
|
|
|
|
| 1 |
جدول (8)- ماتریس دسترسی اولیه
عامل | ابعاد | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
1 | آگاهی مؤدیان | 1 | 0 | 1 | 0 | 0 | 1 |
2 | آموزش مؤدیان | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | 1 |
3 | اعتمادسازی مؤدیان | 0 | 0 | 1 | 1 | 0 | 1 |
4 | قانونگرایی مؤدیان | 1 | 0 | 0 | 1 | 0 | 1 |
5 | فرهنگسازی رسانهای | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 |
6 | نگرش مؤدیان | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 1 |
جدول (9)- ماتریس دسترسی نهایی
عامل | ابعاد | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
1 | آگاهی مؤدیان | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 1 |
2 | آموزش مؤدیان | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | 1 |
3 | اعتمادسازی مؤدیان | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 1 |
4 | قانونگرایی مؤدیان | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 1 |
5 | فرهنگسازی رسانهای | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 |
6 | نگرش مؤدیان | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 1 |
پس از طی کردن مراحل ISM به منظور تعیین روابط و سطح بندی ابعاد بایستی با بهره گیری از ماتریس دسترسی نهایی، اشتراک مجموعه ها شناسایی شوند. متغیرهایی که مجموعه خروجی و مشترک آنها کاملا مشابه باشند، در بالاترین سطح از سلسله مراتب مدل ساختاری تفسیری قرار می گیرند. همچنین به منظور یافتن سطوح بعدی کافیست، سطوح قبل حذف و سپس همین عملیات تکرار شوند. این کار تا رسیدن به آخرین سطح تکرار می گردد (جدول 10).
جدول (10)- مجموعه خروجی شاخص ها
ابعاد | سطرها مجموعه خروجی (اثرگذاری) | ستون ها مجموعه ورودی (اثرپذیری) | اشتراک | سطح |
1 | 1-3-4 | 1-2-3-4-5 | 1-3-4 | 2 |
2 | 2 | 2-5 | 2 | 3 |
3 | 1-3-4 | 1-2-3-4-5 | 1-3-4 | 2 |
4 | 1-3-4 | 1-2-3-4-5 | 1-3-4 | 2 |
5 | 5 | 5 | 5 | 4 |
6 | 6 | 1-2-3-4-5-6 | 6 | 1 |
در مرحله بعدی(نمودار 1) برای ترسیم مدل پژوهش، با توجه به سطوح ابعاد و ماتریس دسترسی نهایی و از طریق حذف روابط ثانویه، مدل تحقیق شکل میگیرد که در مدلسازی ساختاری- تفسیری به آن مدل ساختاری یا دیاگراف هم گفته میشود( آذر و خسروانی، 1398). در این پژوهش ابعاد در چهار سطح قرار گرفتند که در بالاترین سطح نگرش مؤدیان و در پایینترین سطح فرهنگسازی رسانهای بودند. باید توجه داشت که ابعادی که در سطح بالاتر قرار دارند، از تاثیر گذاری کمتری برخوردارند هستند و بیشتر تحت تاثیر ابعاد سطوح پایین تر میباشند. در واقع عوامل سطح پایین تر بعنوان زیر ساخت و پایه اساسی ارتقاء فرهنگ مالیاتی محسوب میشوند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل نمودار MICMAC کافی است در هر سطر و ستون با جمع کردن میزان ورودی ها قدرت نفوذ و میزان وابستگی ابعاد را بدست آوریم(جدول 11). این کار به ما کمک می کند تا در خصوص ابعاد درک قویتری پیدا نماییم.
نمودار (1)- الگوی توسعه فرهنگ مالیاتی
زیر بنای ارتقاء فرهنگ مالیاتی، در درجه اول(فرهنگ سازی رسانهای) و دوم (آموزش مؤدیان) و سوم (آگاهی مؤدیان- اعتمادسازی مؤدیان- قانونگرایی مؤدیان) چهارم(نگرش مؤدیان ) هستند.
جدول (11)- قدرت نفوذ و وابستگی شاخص ها
شاخصها | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
قدرت نفوذ | 4 | 5 | 4 | 4 | 6 | 1 |
میزان وابستگی | 5 | 2 | 5 | 5 | 1 | 6 |
نمودار (2)- ماتریس قدرت نفوذ وابستگی یا تحلیل MICMAC
پس از تجزیه و تحلیل MICMAC تشخیص و تحلیل قدرت نفوذ (از اجماع تعداد متغیرهای متاثر از آن و خود متغیر) و وابستگی متغیرها (از جمع متغیرهایی که از آنها تاثیر می پذیرد و خود متغیر) بدین صورت شد که ابعاد (2-5) در خوشه مستقل و ابعاد (1-3-4-6) در خوشه وابسته قرار دارند.
(5)-نتیجه گیری و پیشنهادات
هدف این تحقیق طراحی الگوی ارتقاء فرهنگ مالیاتی با رویکرد ترکیبی بوده است. با توجه به نظرات 28 خبره، ابعاد و مولفه ها تایید شدند. یافتههای این مرحله با نتایج تحقیقات بی زوال(1399)، حیدری و همکاران(1398)، ایمانی خوشخو و امیرمستوفیان(1397)، اصغرپور و همکاران(1397)، دهقان منشادي و روشن(1394)، مسیحی و محمد نژاد عالی زمینی(1394)، همراهی و کهن منصورخانی(1394)، لشكري زاده و عزیزی(1390)، محسني تبريزي و همکاران(1389) و سولوک دار و همکاران(2016) همخوانی دارد. سپس به منظور تحلیل روابط میان آنها و طراحی یک الگوی مناسب از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. در حقیقت این تحقیق، بینشی جدید در خصوص ماهیت توسعه فرهنگ مالیاتی را ارئه نموده است. در تحلیل نتایج بدست آمده باید گفت: مهمترین بعد توسعه فرهنگ مالیاتی در سطح چهار یعنی فرهنگسازی رسانهای است. توجه روی این بعد با توجه به خروجی مدل ساختاری نشان از اثرگذاری این بعد در حوزه توسعه فرهنگ مالیاتی دارد. همچنین این تحقیق منجر به طراحی مدلی شده است که باید به صورت جامع، شفاف و در قالب مراحلی متوالی بررسی شود. البته در این فرایند نکته اي که بسیار مهم است توجه کامل به تمامی ابعاد توسعه فرهنگ مالیاتی و پرهیز از جزئی نگري است چرا که تمامی اجزا مدل به همدیگر متصل و پیوسته هستند و با یکدیگر رابطه علی معلولی دارند به طوري که تغییر در یکی، تغییرات بعدي در سایر ابعاد را به همراه دارد. در ادامه در راستای نتایج تحقیق، پیشنهادی زیر ارائه می گردد:
- برای آشنایی مؤدیان با قوانین مالیاتی میتوان دوره های آموزشی در خصوص مالیات و قوانین مالیاتی برای مؤدیان توسط متخصصین مالیاتی تدارک دید.
- سازمان مالیاتی جهت اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی، نحوه هزینه و عملکرد مالیات را برای مودیان و مصرف کنندگان نهایی اعلام نماید. بدین صورت نگرش مؤدیان نسبت به کارکرد مالیات تغییر خواهد کرد.
- از آنجایی که سطح آگاهی افراد نسبت به مسائل مالیاتی توسط رسانهها انجام میگیرد لازم است که سازمان با استفاده از ابزارهای رسانهای و تبلیغاتی سطح آگاهی مؤدیان را نسبت به مالیات و پرداخت آن بالا ببرد و برای آشنایی مؤدیان با قوانین مالیاتی میتواند دورههای آموزشی در خصوص مالیات و قوانین مالیاتی برای مؤدیان توسط متخصصین مالیاتی تدارک ببیند.
-ميتوان از رسانههاي مختلف از جمله راديو و تلويزيون، وعاظ و روحانيون و يا از طريق مسئولين در سمتهاي مختلف، صاحبنظران، دانشگاهيان و نظام آموزشي مردم را با قوانين و مقررات مالياتي آشنا كرد.
-شناخت، آگاهی از قوانین مالیاتی و ترغیب مؤدیان در پرداخت مالیات از طریق رسانههای ارتباط جمعی.
-بهبود وضع مشارکت مؤدیان در پرداخت مالیات از طریق برگزاری جلسات و دورهمیهای ماهانه یا سالانه و بالابردن سطح آگاهی مؤدیان از طریق رسانههای جمعی و خبرگان در امور مالیاتی.
منابع
- آذر، عادل ، خسروانی، فرزانه.(1398). تحقیق در عملیات نرم (رویکردهای ساختاردهی مسئله)، تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنعتی.
- ابراهيميان جلودار، سيد ياسر، احمدي، مسعود، ايمان خان، نيلوفر.(1397). تاثير عدالت و فرهنگ مالياتي بر تمكين مالياتي با در نظر گرفتن نقش نگرش موديان- در نظام اداري ايران، فصلنامه علوم مديريت ايران،13(49):135-111.
- اصغرپور ، لیلا، پورکیانی، مسعود، جلایی، عبدالمجید.(1397). تبیین عوامل مرتبط با توسعه و ارتقای فرهنگ مالیاتی مودیان و ارائه یک الگوی بومی، دوازدهمین همایش سیاست های مالی و مالیاتی ایران.
- ایمانی خوشخو، محمدحسین، امیرمستوفیان، طیبه.(1397). ارتقای فرهنگ مالیاتی و تأثیر آن بر گسترش چتر مالیاتی و شناسایی مؤدیان جدید، پژوهشنامه مالیات، 26(37):146-117.
- بی زوال، حسین.(1399). بررسی مولفه های موثر بر ارتقاء فرهنگ و تمکین مالیاتی مودیان سازمان امورمالیاتی کشور (مطالعه موردی : اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان غربی)، چشم انداز حسابداری و مدیریت،3(23):46-29.
- حیدری ، محمد، قاسمی ، وحید، رنانی ، محسن، ایمان، محمدتقی.(1398). ارائه الگوی پارادایمی فرهنگ مالیاتی نزد مؤدیان مالیاتی شهر اصفهان (پژوهشی کیفی در حوزه جامعهشناسی اقتصادی)، پژوهشهای جامعه شناسی معاصر، 8(15):35-1.
- دهقان منشادي، فاطمه، روشن، عبدالرضا.(1394). ارایه یک مدل برای تجزیه و تحلیل عوامل فرهنگی موثر بر تکمین مالیاتی (بررسی نقش فساد مالی، هنجارهای فرهنگی و ارزش های اجتماعی بر تمکین مالیاتی)، همايش سياستهاي مالي و مالياتي ايران.
- شهسواری پور، سامان، سرچمی، محمد.(1399). اهمیت و نقش مالیات، چهارمین کنفرانس ملی پژوهش در حسابداری و مدیریت.
- طلائیزاده، علی، نوروش، ایرج، محمدی ملقرانی، عطاالله، سحابی، جليل.(1399). بررسی رابطه فرهنگ مالياتی و ریسک شرکتها با تأکيد بر اجتناب مالياتی( شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران)، پژوهشهای حسابداری مالی،12(2):98-71.
- لشكري زاده ،مريم، عزيزي، محمد.(1390). شناسايي برخي عوامل موثر بر ارتقاي فرهنگ مالياتي در ايران، پژوهشگر(مدیریت) ، 8(22):91-82.
- محسني تبريزي، عليرضا، كميجاني، اكبر،عباس زاده، مرتضي.(1389). بررسي عوامل موثر بر افزايش فرهنگ مالياتي در ميان موديان بخش مشاغل (صنف لوازم التحرير، استان البرز)، پژوهشنامه مالیات، 18(9):227-199.
- مسیحی ، محمد، محمد نژاد عالی زمینی، ابوالقاسم.(1394). بررسی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی ازدیدگاه مودیان و کار شناسان مالیاتی اداره کل مالیات بر ارزش افزوده شهر تهران، مدیریت فرهنگی، 9(1):45-29.
- همراهی، مهرداد، کهن منصورخانی، یوسف.(1394). بررسی عوامل موثر بر افزایش فرهنگ مالیاتی در میان مودیان بخش مشاغل استان کهگیلویه وبویراحمد (صنف بنگاه املاک)، چهارمین کنفرانس ملی مدیریت و حسابداری.
- Faisal, M. Banwet, D.K. and Shankar, R. (2006). Supply chain risk mitigation: modelling the enablers, Business Process Management, 12(4): 535-552.
- Ishikawa K, et al. (1993). Structural study of mutants of Escherichia coli ribonuclease HI with enhanced thermostability. Protein Eng, 6(1):85-91.
- Kashif, Syed Raza Zaidi, Cassy Daniels Henderson, Gaurav, Gupta .(2017). The Moderating Effect of Culture on E-filing taxes: Evidence from India, Journal of Accounting in Emerging Economies, 7(1):134 – 152.
- Kaufmann, A. and Gupta, M.M. (1988). Fuzzy Mathematical Models in Engineering and Management Science. Elsevier Science Pub-lishers, North-Holland, Amsterdam, N.Y.
- Soloukdar, A, Ramezani, A, Javanmardi,A.(2016). Identifying and Ranking the Factors Affecting on the Promotion of Tax Culture using Fuzzy AHP and Fuzzy TOPSIS, International Journal of Applied Operational Research,6(3):39-58.
- Tanzi, V. (2017) Corruption, complexity and tax evasion, eJournal of Tax Research, 15(2): 144-160.
- Warfield, J.W. (1974). Developing interconnected matrices in structural modelling, IEEE transcript on systems, Men and Cybernetics, 4(1): 51-81.
[1] - دانشجوی دکتری،گروه مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.
[2] - استادیار، گروه مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران. (نویسنده مسئول)
samiee@aliabadiau.ac.ir
[3] - استادیار، گروه مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.
[4] - Kashif
[5] - Tanzi
[6] -Warfield
[7] -Faisal