ارزیابی شاخصهای چابکی سازمانی با استفاده از تکنیک تصمیمگیری چندمعیاره فازی (مورد مطالعه: سازمان توسعه برق ایران)
محورهای موضوعی : تخصصیزین العابدین اکبرزاده 1 , محمد ولی پور خطیر 2 , محمد محمدپور عمران 3
1 - دانشگاه مازندران
2 - پردیس دانشگاه مازندران
3 - دانشگاه علم و صنعت ایران
کلید واژه: چابکی سازمانی, فرآیند تحلیل شبکهای فازی, تاپسیس فازی, سازمان توسعه برق ایران.,
چکیده مقاله :
چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائه پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق بقای خود را در محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی تضمین کنند. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدد است تا شاخصهای اصلی چابکی را در سازمان توسعه برق ایران مورد مطالعه قرار دهد. در ابتدا با استناد به ادبیات موضوعی، چهار معیار اصلی «اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات»، «روابط همکارانه»، «اغنای مشتریان» و «غالب آمدن بر تغییر» انتخاب شدند. پس از طراحی پرسشنامه و تعیین روایی محتوا با نظر متخصصان دانشگاهی، دادههای تحقیق از طریق نظر خواهی از خبرگان سازمان توسعه برق ایران جمعآوری گردید. سپس به منظور تعیین پایایی، سازگاری ماتریس مقایسات زوجی با روش گوس مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره فازی اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که، مهمترین معیار در انتخاب واحد سازمانی چابکتر «روابط همکارانه» با درجه اهمّیت (301/0) است. این در حالی است که در سازمان توسعه برق ایران، روابط همکارانه در رتبه سوم قرار گرفته است. لازم به ذکر است که، معیارهای اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات با درجه اهمیت (277/0)، غالب آمدن بر تغییر با درجه اهمیت (238/0) و اغنای مشتریان با درجه اهمیت (184/0) مهمترین معیارهای بعدی در انتخاب واحد سازمانی چابکتر محسوب میشوند. نتایج حاکی از آن است که، سازمان توسعه برق ایران به منظور حداقلسازی شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب چابکی سازمانی میبایست تمرکز بیشتری بر اولویت شاخصهای موثر بر چابکی سازمانی داشته باشد.
Agility makes it possible for organizations in today's complex and constantly changing environment to ensure their survival with rapid, innovative and creative responses. In this regard, the present study attempts to study main indicators of agility in Iran Power Development Organization (IPDO). Firstly, four main criterions referring to the literature selected include of “leveraging impact of people and information”, “cooperate to enhance competitiveness”, “enriching customer”, “mastering change and uncertainty”. Subsequently, by designing questionnaire and determining it’s content validity by academic members, intuitive data from IPDO experts has been collected. Then, reliability has been evaluated using Gous method for consistency examination of pairwise comparisons matrix. Finally data were analyzed using fuzzy multi-criteria decision making technique. The findings shows that “cooperate to enhance competitiveness” with the importance degree (0.301) is the most importance of the main criterion for selecting the more agile organizational unit. While in Iran Power Development Organization it has third priority. The main criteria “leveraging impact of people and information” with the importance degree (0.277), “mastering change and uncertainty” with the importance degree (0.238), “enriching customer” with the importance degree (0.184), were three next most important criterion in the selection of organizational units are more agile. The results point out that IPDO should be more focus on the priority of indicators affecting the agility to minimize the gap between current and desired situation.
ارزیابی شاخصهای چابکی سازمانی با استفاده از تكنيك تصمیمگیری چندمعیارۀ فازی (مورد مطالعه: سازمان توسعۀ برق ایران)
*محمد ولیپور خطیر **محمد محمدپور عمران *** زینالعابدین اکبرزاده
*عضو هیأت علمی، دانشکدۀ علوم اقتصادی و اداری، پردیس دانشگاه مازندران، مازندران
**استادیار، مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایران،واحد بهشهر
***دانشجوی دکتری، مدیریت تولید و عملیات، دانشکدۀ علوم اقتصادی و اداری، پردیس دانشگاه مازندران، مازندران
تاریخ دریافت:18/07/1393 تاریخ پذیرش: 05/03/1394
چکیده
چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائۀ پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق، بقای خود را در محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی تضمین کنند. در همین راستا، تحقيق حاضر درصدد است تا شاخصهاي اصلي چابكي را در سازمان توسعۀ برق ايران مورد مطالعه قرار دهد. در ابتدا با استناد به ادبیات موضوعی، چهار معيار اصلي «اهرمي كردن اثر افراد و اطلاعات»، «روابط همكارانه»، «اغناي مشتريان» و «غالب آمدن بر تغيير» انتخاب شدند. پس از طراحي پرسشنامه و تعیین روایی محتوا با نظر متخصصان دانشگاهی، دادههای تحقیق از طریق نظرخواهی از خبرگان سازمان توسعۀ برق ایران جمعآوری شدند. سپس به منظور تعیین پایایی، سازگاری ماتریس مقایسههای زوجی با روش گوس مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با استفاده از تكنيك تصميمگيري چند معيارۀ فازي اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که، مهمترين معیار در انتخاب واحد سازمانی چابکتر «روابط همکارانه» با درجه اهمّیّت (301/0) است. اين در حالي است كه در سازمان توسعۀ برق ايران، روابط همكارانه در رتبه سوم قرار گرفته است. لازم به ذکر است که، معیارهای اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات با درجه اهمّیّت (277/0)، غالب آمدن بر تغییر با درجه اهمّیّت (238/0) و اغنای مشتریان با درجه اهمّیّت (184/0) مهمترین معیارهای بعدی در انتخاب واحد سازمانی چابکتر محسوب میشوند. نتایج حاکی از آن است که، سازمان توسعۀ برق ایران به منظور حداقلسازی شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب چابکی سازمانی باید تمرکز بیشتری بر اولویت شاخصهای مؤثر بر چابکی سازمانی داشته باشد.
واژه های كليدي: چابکی سازمانی، فرآیند تحلیل شبکهای فازی، تاپسیس فازی، سازمان توسعۀ برق ایران.
مقدمه
نویسندۀ عهدهدار مکاتبات: زین العابدین اکبرزاده z.akbarzadeh@stu.umz.ac.ir |
تولید را افزایش و هزینههای عملّیاتی را کاهش دهند (پان و ناگی1, 2013 و 2010؛ لو و تزنگ2، 2010). سازمانها برای مقابله با این چالشهای کسب و کار رویکرد جدیدی به نام چابکی را توسعه دادهاند. در واقع، محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی ضرورت خلاقیت و نوآوري در سازمانها و مشاغل را، براي افزایش رقابت و بهبود شرایط کاري انکارناپذیر کرده است. چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائۀ پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق، بقای خود را در چنین شرایط محیطی تضمین کنند. به عبارتی سازمانهای امروزی برای ادامۀ حیات، باید چابک و پویا بوده و مدیران و کارکنان آنها، افرادی خلاق و نوآور باشند تا بتوانند سازمان را با این تحولات منطبق ساخته و پاسخگوی نیازهای مشتریان و جامعه باشند. در 15 سال اخیر، چابکی به عنوان یک مفهوم رقابتی جدید توجّه گستردهای را هم از سوی صنعت و هم از سوی خدمات به خود جلب کرده است (ژانگ3،2011). از سوی دیگر موضوع چابکی چیزی نیست که بتوان آن را فقط برای بخش خصوصی در نظر گرفت. به کارگیری چابکی در بخش دولتی نیز میتواند عرصۀ مناسبی برای رشد و بالندگی این مفهوم باشد (جعفرنژاد و شهائی، 1386). چابکی سازمانی در بخش دولتی، به دلایلی مانند کثرت ارباب رجوعان و الزام بیشتر به رفع نیازها و خواستههای آنان و نیز بالندگی و تعالی خود در زمینههای سرعت و کیفیت و مهمتر از همه انجام آن وظایف با حداقل هزینه، بسیار حائز اهمّیّت است (گرین4، 2006).
امروزه عوامل سیاسی، اجتماعي، اقتصادي با سرعت هر چه تمامتر بر دولتها و تصمیمات آنها تأثیر گذاشته و شهروندان به خدمات سريعتر و تخصصيتري نياز پيدا ميكنند؛ در نتيجه، باید خط مشیها سريعتر از گذشته تهیّه، تدوين و اجرا شوند كه مسلماً چابكي میتواند به سازمانها و مؤسسات به انجام اين رسالت وكسب اهداف سازماني كمك كند. با جهتگیری تحقیقات مدیریت عملّیات به طرف مفاهیم چابکی، طبعاً تلاشهای بسیاری نیز برای توسعۀ ابزاری جهت اندازهگیری و سنجش چابکی سازمانها صورت گرفت. بنابراين، جهت ارزیابی معیارهای اصلی چابکی و رتبهبندی واحدهای اصلی سازمان توسعۀ برق ایران بر اساس شاخصهای چابکی لازم است، ابتدا وضعیت موجود آنها در ابعاد مختلف بررسی و سپس راه کارهایی جهت بهبود چابکی، توسعه داده شود. بدين منظور تحقیق حاضر درصدد است تا با استفاده از رویکرد ترکیبی از تکنیکهای تحلیل شبکۀ فازی (FANP)5 و تاپسیس فازی (FTOPSIS)6 شاخصهای چابکی را در سازمان توسعۀ برق ایران ارزیابی کرده و واحدهای اصلی سازمان را بر اساس این شاخصها رتبهبندی نماید. با توجّه به هدف مذکور سؤالات تحقیق را میتوان به شرح زیر فهرست نمود: 1-اوزان نسبی شاخصهای چابکی در سازمان توسعۀ برق ایران چگونه است؟ 2- وضعیت سازمان توسعۀ برق ایران در هریک از شاخصهای چابکی چگونه است؟
مبانی نظری و پیشینۀ تحقیق
چابکی
منشاء پیدایش تولید چابک به کنفرانس چابکی در دانشگاه لیهای7 در سال 1991 بر میگردد. در این سال دانشگاه لیهای با حمایت مالی نیروی دریایی ایالات متحده مطالعاتی را بر روی سیزده سازمان تولیدکنندۀ بزرگ مانند جنرال موتور، جنرال الکتریک و آی.بی.ام انجام دادند که هدف آنها پاسخ به این سؤال بود که سازمانهای موفّق در سال 2006 دارای چه ویژگیهای خواهند بود. پس از آن بیش از صد سازمان دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفتند و در سال 1991 این نتایج و یافتهها به صورت یک گزارش منتشر شد. بعدها در سال 1995، نتایج تحقیقات فوق در کتابی تحت عنوان «رقبای چابک و سازمان مجازی» منتشر شد (رامش و دیویدسون8، 2007). چابکی یک ایدۀ کلنگر (در مقابل جزئینگری) و استراتژیک (در مقابل تاکتیکی) و قابلیتی در کلّ کسب و کار است که بر تمام جنبههای یک سازمان سایه انداخته است (رحیمنیا و همکاران، 2009؛ رحیمنیا و مقدسیان، 2010). مفهوم چابکی بر این منطق استوار است که، تغییرات سریع و فزایندۀ محیطی سازمانها را تحت شعاع خود قرار داده است. در نتیجه، سازمانها برای پاسخگویی سریع به این تغییرات و کسب فرصتهای سودآور از آنها بایستی قابلیتها و شایستگیهای کلیدیشان را تقویت نمایند (ژانگ، 2011). به عبارت دیگر، اگر سازمانها بتوانند به سرعت خود را با تغییرات سازگار نمایند میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند.
تاکنون تعاریف زیادی از واژۀ چابکی ارائه شده است (جدول 1) اما، هیچ یک از آنها مخالف و ناقض یکدیگر نیستند. این تعاریف عموماً، ایدۀ سرعت عمل و نیز شناسایی تغییرات محیط کسب و کار در جهت پاسخگویی مناسب به آنها را نشان میدهند. امّا با توجّه به جدید بودن بحث چابکی، تعریف جامعی که مورد تأیید همگان باشد وجود ندارد (جعفرنژاد و شهایی، 1386). تعاریف مربوط به چابکی در سه گروه اصلی دستهبندی میشوند: دستۀ اول) تعاریف بر اساس نتایج و پیامدها مثلاً: انعطافپذیری، پاسخگویی، سرعت، پویایی، نوآوری، خلاقیت و قابلیت پیکربندی مجدد؛ دستۀ دوم) تعاریف بر اساس، طول عملّیات و پیادهسازی مثلاً: همکاری، ساختار مجازی، پیش کنشی، بهرهبرداری از تکنولوژی، تعیین موقعیّت بازار و یکپارچه سازی؛ دستۀ سوم) ترکیب تعاریف دستۀ اول و دوم یعنی نتایج، همراه با ابزارهایی که میتواند چابکی را عملّیاتی کند (وازکوز- باستلو و همکاران9، 2007). لو و تزنگ (2010)، سه ویژگی مطلوب برای یک سیستم چابک پیشنهاد کردهاند که عبارتند از: قابلیت استفاده مجدد (یعنی منابع مورد استفاده برای تولید محصول یا ارائۀ خدمات، قابلیت بهکارگیری مجدد دارند)؛ قابلیت تنظیم مجدد (به معنای قابلیت سازگاری و انطباق یک سیستم تولیدی با تغییرات در حجم و نوع تقاضا است)؛ مقیاسپذیری10(بدین معناست که منابع را به آسانی میتوان به یک سیستم اضافه یا از آن حذف نمود).
پژوهشهای انجام شده در ادبیات چابکی بر کاربرد این مفهوم در زمینههای گوناگون تمرکز داشتند. از جملۀ آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: به کارگیری مفهوم چابکی در مدیریت زنجیرۀ تأمین (ویناود و همکاران11، 2013؛ کاستانتینو و همکاران12، 2012؛ پان و ناگی، 2013 و 2010؛ کیسپرسکا- مورون و سویرزک، 2009؛ سافورد و همکاران، 2008؛ بیکر، 2008؛ برامیچی و همکاران، 2007؛ آگاروال و همکاران13، 2007)؛ ارائۀ مدل مفهومی برای دستیابی به چابکی سازمان (رامش و دیویدسون، 2007؛ وازکوز- باستلو و آولا14 ، 2006؛ لین و همکاران15، 2006؛ تورنگلین و همکاران16، 2005؛ هیلگرزبرگ و همکاران17، 2005؛ جین های و همکاران18، 2003؛ گوناسکاران و یوسف19، 2002؛ شریفی و ژانگ، 2001)؛ چابکی نیروی کار (شریهای و همکاران20، 2007)؛ طراحی سازمان چابک (آمبروس و موریلا21، 2004). خلاصهای از پژوهشهای انجام شده در زمینۀ سیستم تولید چابک در جدول (2) ارائه شده است.
فرآیند تحلیل شبکهای فازی
فرآیند تحلیل شبکهای (ANP)، همان فرآيند تحليل سلسله مراتبي22(AHP) است كه در آن به جاي تجزيه و تحليل سلسله مراتبي از تجزيه و تحليل شبكهاي استفاده ميشود. اين تكنيك وقتي مؤثر است كه مسألۀ تصميمگيري داراي ساختار شبكهاي باشد؛ به عبارت ديگر وقتي در مسألۀ تصميمگيري اهمّيّت سطوح بالايي تحت تأثير سطوح پائيني باشد و يا مسأله داراي بازخورد باشد، فرآیند تحليل شبکهاي اين امکان را فراهم مینماید که به صورت نظامند تمام انواع ارتباطات و وابستگيها در سيستم تصميمگيري بررسی شود. فرآیند تحليل شبکهاي مشتمل بر دو بخش است؛ بخش اول، محاسبۀ بردار اولویت معیارها و زیرمعیارها تحت کنترل سطوح مربوطه و در بخش دوم نیز تأثیرات متقابل عناصر بر یکدیگر بررسی میشود (ساعتی، 1996).
همانندAHP در ANP، وزن معیارها و نمرۀ گزينهها، بطور مستقيم ازطريق انجام قضاوتهايي با استفاده از مقايسههای زوجي بهدست ميآيد.
[1] . Pan & Nagi
[2] . Lu & Tseng
[3] . Zhang
[4] . Green
[5] . Fuzzy Analytic Network Process
[6] . Fuzzy Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution
[7] . Lehigh University
[8] . Ramesh & Devadasan
[9] . Va´zquez-Bustelo et al.
[10] . Scalability
[11] . Vinodh et al.
[12] . Costantino et al.
[13] . Agarwal et al.
[14] . Avella
[15] . Lin et al.
[16] . Torng Lin et al.
[17] . Hillegersberg Lin et al.
[18] . Jin-Hai et al.
[19] . Gunasekaran & Yusuf
[20] . Sherehiy et al.
[21] . Ambrose & Morella
[22] . Analytic Hierarchy Process
جدول 1: تعاریف چابکی
نویسنده/گان (سال) | تعریف |
منظور از چابکی توانایی یک واحد کسب و کار برای بقاء و پیشرفت در یک محیط رقابتی که با تغییرات مستمر و غیرمنتظره همراه بوده و نیازمند پاسخگویی سریع به بازارهایی که دائماً در حال تغییر است که این امر از طریق ارزش آفرینی در محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان صورت میپذیرد. | |
سافورد و همکاران3 (2008) | چابکی به معنای توانایی بنگاهها در غلبه بر تغییرات غیرمنتظره، بقاء در برابر تهدیدات بیسابقۀ محیط کسب و کار و کسب مزیت و سود از این تغییرات بهعنوان فرصتهای رشد و پیشرفت است. |
بیکر4 (2008) | چابکی را میتوان یک مفهوم مدیریتی در رابطه با پاسخگویی به بازارهای متلاطم و پویای تقاضای مشتریان توصیف کرد. در واقع چابکی علاوه بر اینکه با پاسخگویی به تغییرات شرایط بازار در ارتباط است به بهرهبرداری و کسب مزیت رقابتی از تغییرات نیز در ارتباط است. به منظور پاسخگویی به این تغییرات شرکتها باید در چندین حوزه مثل توسعۀ محصول، تولید و لجستیک دارای قابلیتهای منعطف باشند. |
چابکی توانایی یک سازمان برای بقاء در یک محیط کسب و کاری است که با تغییرات دائمی و غیرقابل پیشبینی همراه است. یک شرکت چابک ساختار سازمانی، فرآیندها و محصولات خود را به گونهای طراحی میکند که بتواند سریعاً به این تغییرات پاسخ دهد. | |
لو و هکاران7 (2004) | چابکی توانایی پاسخگویی سریع به تغییرات بازار است که به عنوان جزء کلیدی در بقاء و موفّقیّت بنگاهها در بازار محسوب میشود. |
پرینس و کای8 (2003) | چابکی مجموعهای از تواناییهای ضروری برای پاسخگویی به نیازهای متنوع مشتریان از حیث مؤلفههایی چون قیمت، کمّیّت، کیفیت و تحویل به موقع است. |
تسورولودیس و والوانیس9 (2002) | چابکی قابلیت یک بنگاه در انجام عملّیات به گونهای سودآور در بازارهای دائماً در حال تغییر، همراه با تولید محصولاتی مطابق با خواستهها و نیازهای مشتری و با کیفیت بالا است. |
کریستوفر10 (2000) | چابکی توانایی یک سازمان برای پاسخگویی سریع به تغییرات هم از لحاظ حجم و هم از لحاظ تنوع جهت برآورده کردن نیاز مشتریان در یک بازار ناپایدار و غیرقابل پیشبینی است. |
جدول2: پژوهشهای انجام شده در زمینه چابکی
ردیف | نام محقق | سال | عنوان | یافته های کلیدی |
1 | کاسترو و همکاران11 | 2012 | مروری بر تولید ناب و چابک به عنوان موضوعاتی در برنامهها و نقشه راه ملّی و بینالمللی تحقیق و توسعه | با تجزیه و تحلیل برنامهها و نقشه راه ملّی و بینالمللی تحقیق و توسعه در بخش تولیدی دریافتند که تولید چابک با مفاهیمی چون شبکهها، زنجیرۀ تأمین و مشتریمداری سازی و تولید ناب با کارآیی بهتر هزینه در این برنامهها نشان داده میشوند. ضمن اینکه در سالهای اخیر رویکرد تولید چابک بیشتر از تولید ناب در این برنامهها مورد استفاده قرار گرفته است. |
2 | اینمان و همکاران12 | 2011 | تولید چابک: ارتباط بین تولید به هنگام، عملکرد عملّیاتی و عملکرد شرکت | خرید به هنگام ارتباط مستقیم مثبت با تولید چابک دارد، در حالی که ارتباط بین تولید به هنگام و تولید چابک مثبت و غیرمستقیم و به واسطۀ خرید به هنگام است. نتایج همچنین بیان میکنند که تولید چابک ارتباط مستقیم و مثبتی با عملکرد عملّیاتی (خدمات به مشتری، مدیریت هزینه، کیفیت، بهرهوری و مدیریت دارایی) شرکت دارد که عملکرد عملّیاتی شرکت نیز ارتباط مستقیم و مثبتی با عملکرد بازاریابی شرکت دارد. ارتباط مثبتی بین عملکرد عملّیاتی و عملکرد مالی شرکت به واسطۀ عملکرد بازاریابی شرکت وجود دارد. |
3 | ویناود و کوتالینگم13 | 2011 | طراحی و مهندسی به کمک کامپیوتر به عنوان توانمندسازهای چابکی | هدف از تحقیق آنها بررسی این موضوع بوده است که آیا طراحی به کمک کامپیوتر(برای مدلسازی محصولات) و مهندسی به کمک کامپیوتر (برای بهینهسازی پارامترهای محصول) را میتوان به عنوان توانمندسازهای چابکی در نظر گرفت؟ نتایج تحقیق آنها پاسخ مثبت به این سؤال داد. |
4 | ژانگ | 2011 | نظریهپردازی در استراتژیهای تولید چابک | هدف وی انجام یک مطالعه موردی در انگلستان در رابطه با کاربرد سه نوع اصلی استراتژیهای چابکی (سرعت، پاسخگویی و پیش کنشی) بوده است. نتایج حاکی از آن است که انتخاب استراتژیهای چابکی به ماهیّت بازار و رقابت، ویژگیهای محصول (چرخۀ عمر و میزان بلوغ) و موقعیت بازار شرکت بستگی دارد. |
5 | لین و همکاران | 2010 | اندازهگیری چابکی ساختارهای سازمانی شبکهای | با توجّه به اهمّیّت چابکی در سازمانهای شبکهای، به ارزیابی چابکی در این نوع از ساختار سازمانی پرداختند؛ به دلیل مشکلات در اندازهگیری چابکی ساختارهای شبکهایی، پیشنهاد شده است از دو سنجه آنتروپی و اطلاعات متقابل، برای توصیف چابکی ساختارهای شبکهایی استفاده شود. |
6 | گانگولی و همکاران14 | 2009 | ارزیابی چابکی بنگاههای کسب و کار | پس از ارائۀ تعاریف متعدد از چابکی و سیستم تولیدی چابک، با استفاده از روشهای متریک به ارزیابی چابکی سازمانها در کشور آمریکا پرداختهاند. |
7 | 2007 | محرکها، توانمندسازها و پیامدهای چابکی | یک مدل مفهومی برای تولید چابک بر اساس عناصر سه گانۀ محرکها، توانمندسازها و پیامدهای چابکی ارائه دادهاند. هدف آنها از ارائۀ مدل تحلیل رابطه بین آشفتگی محیط، اقدامات تولید چابک و عملکرد کسب و کار در اسپانیا بوده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در محیطهای متلاطم، کاربرد یکپارچۀ اقدامات تولید چابک، مزیت رقابتی تولید را ارتقا داده و منجر به بهتر شدن عملکرد مالی، بازاریابی و عملّیاتی میشود. | |
8 | باقرزاده و همکاران | 1389 | بررسي وضعيت قابليتهاي چابكي در سازمانهاي دولتي، (مطالعۀ موردي ادارۀ كل پست مازندران) | به بررسی وضعيت قابليتهاي چابكي در ادارۀ كل پست مازندران، پرداختند. نتايج نشان داد ادارۀ كل پست مازندران داراي قابليتهاي چابكي مطلوب نيست و بين وضع موجود و وضع مطلوب آن شكاف وجود دارد. |
9 | زنجیرچی و الفت | 1389 | نقش فناوری در دستیابی به چابکی در شرکتهای الکترونیک ایران | تأثیر مؤلفههای مربوط به ابعاد فناوری تولید، فناوری محصول و فناوری اطلاعات بر چابکی در صنعت الکترونیک ایران بررسی و در مورد ارتباط آنها با چابکی بحث شده است. به علاوه مؤلفههای مختلف بر اساس دو عامل اهمّیّت و فاصلۀ آنها از وضع مطلوب، رتبهبندی شدهاند که نشان دهندۀ اولویت پرداختن به آنها در مسیر چابکی است. در این رتبهبندی، فناوریهای پیشرفته تولید در جایگاه اول گرفته است. |
10 | الفت و زنجیرچی | 1388 | مدلی برای چابکی سازمانی درصنعت الکترونیک ایران | ارتباط سازههای مدیریت کیفیت فراگیر، تولیدناب، مدیریت فناوری، مدیریت منابعانسانی، استراتژی و فناوری اطلاعات به عنوان سازههای توانمندساز چابکی بر چابکی سازمانی بررسی و ارتباطات آنها را در قالب مدل چابکی سازمانی ارائه دادهاند. نتایج نشان داد که مؤثرترین سازهها بر چابکی مدیریت کیفیت فراگیر، مدیریت فناوری و تولید ناب است، در ضمن هماهنگی بین اجرا و پیادهسازی این سازهها به شکل معناداری با چابکی ارتباط دارد. |
[1] . Kisperska-Moron & Swierczek
[2] . Krishnamurthy & Yauch
[3] . Swafford et al.
[4] . Baker
[5] . Baramichai et al.
[6] . Prater et al.
[7] . Lou et al.
[8] . Prince & Kay
[9] . Tsourveloudis & Valavanis
[10] . Christopher
[11] . Castro et al.
[12] . Inman et al.
[13] . Vinodh & Kuttalingam
[14] . Ganguly et al.
فرآیند تحليل شبکهاي مشتمل بر دو بخش است؛ بخش اول، محاسبۀ بردار اولویت معیارها و زیرمعیارها تحت کنترل سطوح مربوطه و در بخش دوم نیز تأثیرات متقابل عناصر بر یکدیگر بررسی میشود (ساعتی، 1996).
همانندAHP در ANP، وزن معیارها و نمرۀ گزينهها، بطور مستقيم ازطريق انجام قضاوتهايي با استفاده از مقايسههای زوجي بهدست ميآيد. فرآيند مقايسۀ زوجي بر اين فرض استوار است که تصميمگيرنده توانايي انجام مقايسۀ هر دو معیار را دارا است و متناظر با آن يک ارزش عددي را براي اين اهمّيّت نسبي در نظر بگيرد. اما در بسياري از موارد، مدل ارجحيّت يک تصميمگيرندۀ بشري غيرمطمئن بوده و انتساب يک ارزش عددي قطعي براي نسبتهاي مقايسه از سوي تصميمگيرنده، کار نسبتاً دشواري است. تصميمگيرنده ممکن است در رابطه با سطح ارجحيّت خودش نامطمئن باشد که دلايل آن ميتواند، عدم وجود اطلاعات يا دانش کافي، پيچيدگي و عدم اطمينان موجود در محيط تصميم، يا فقدان واحد اندازهگيري يا مقياس مناسب باشد. به منظور حل اين مشکل، تئوري فازي در سال 1965 توسط آقاي لطفيزاده مطرح شد و بسيار شهرت يافت (چنگ-رو و همکاران1، 2008).
تاپسیس فازی
تاپسیس (روش اولویتبندی ترجیحی بر اساس تشابه به پاسخهای ایدهآل مثبت)، به عنوان یکی از روشهای سنتی تصمیمگیریهای چند معیاره شناخته شده است که در سال 1981 توسط هوانگ و یون2 برای حل مسائل تصمیمگیری چندمعیاره، توسعه داده شد که بر اساس تعیین ایدهآل بود. در این روش m گزینه بوسیله n شاخص، مورد ارزیابی قرار میگیرد و هر مسئله را میتوان به عنوان یک سیستم هندسی شامل m نقطه در یک فضای هندسی n بعدی در نظر گرفت (آذر و رجب زاده، 1381: 126). برای استفاده از این روش کافی است اطلاعات مربوط به فرآیند تصمیمگیری در قالب یک ماتریس تصمیم خلاصه شود بطوریکه در برگیرندۀ گزینههای تصمیم ()، شاخصهای تصمیم () و مقادیر شاخصها برای هر گزینه () و وزن شاخصها () باشد. گزینۀ انتخاب شده، باید دارای کوتاهترین فاصله از ایدهآل مثبت و از طرف دیگر، بیشترین فاصله از ایدهآل منفی باشد. در روش تاپسیس قطعی برای تعیین وزن معیارها و رتبهبندی گزینهها از مقادیر دقیق و معین استفاده میشود. همانطور که بیان شد در بسیاری از موارد تفکرات انسان با عدم قطعیّت همراه است و این عدم قطعیّت در تصمیمگیری تأثیرگذار است، در این موارد بهتر است از روشهای تصمیمگیری فازی استفاده شود که تکنیک تاپسیس یکی از این روشهاست (عطایی، 1389). گامهای FTOPSIS در تحقیق حاضر، از چن3(2000) اقتباس شده است و به شرح زیر است.
گام اول. ایجاد ماتریس تصمیم فازی: در روش تاپسیس فازی n گزینه از حیث m معیار رتبهبندی میشوند. همانطورکه در رابطۀ (1) مشاهده میشود ارزش گزینۀ jام در معیار iام است.
| (1) |
| (2) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| (3) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| (4) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
| (5) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
| (6) |
| (7) |
جدول 3: ماتریس مقایسات زوجی و درجه اهمیت معیارهای اصلی چابکی
جدول 4: ماتریس مقایسات زوجی معیارهای اصلی چابکی تحت کنترل معیار«اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات»
جدول 5: ماتریس مقایسات زوجی معیارهای اصلی چابکی تحت کنترل معیار«روابط همکارانه»
جدول 6: ماتریس مقایسات زوجی معیارهای اصلی چابکی تحت کنترل معیار«اغنای مشتری »
|
جدول 7: ماتریس مقایسات زوجی معیارهای اصلی چابکی تحت کنترل معیار« غالب آمدن بر تغییر»
جدول8: سوپر ماتریس اولیه
جدول9: سوپر ماتریس موزون
جدول10: سوپر ماتریس نهایی
|
جدول11: درجه اهمیت معیارهای اصلی و فرعی ارزیابی چابکی
جدول12: ماتريس بی مقیاس وزین معیارهای اصلی
جدول13: فاصله هر واحد از ایدهآل مثبت
|