نقش دانش بومی در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما با رویکرد مدیریت جامع نوآوری در استان کرمان
محورهای موضوعی : تخصصیندا بنی اسدی 1 , داود ثمری 2 , سیدجمال فرج اله حسینی 3 , مریم امیدی نجف آبادی 4
1 - گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - گروه توسعه کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی و صنایع غذایی، دانشگاه ازاد اسلامی کرج، ایران
3 - گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
4 - گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: مدیریت جامع نوآوری, دانش بومی, صنایع تبدیلی و تکمیلی, خرما, کشاورزی,
چکیده مقاله :
صنایع تبدیلی و تکمیلی در کشاورزی یکی از ارکان مهم افزایش درآمد کشاورزان می باشد. عدم توجه به مدیریت نوآوری یکی از عوامل مهمی است، که صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در حد مطلوب نتوانسته راه به بازارهای جهانی پیدا کند، دانش بومی یکی از ابزارهای توسعه پایدار روستاها محسوب می شود این موضوع به طور مستقیم با ایجاد زمینه های کار و اشتغال، مانع مهاجرت روستاها به شهرها باشد دانش بومی به عنوان دانش پذیرفته شده در علم مدیریت می تواند به عنوان یک مداخله گر در مدیریت نوآوری در توسعه فراوری محصولات کشاورزی نقش بسزایی داشته باشد. مقاله حاضر به منظور ارایه"تحلیلی برنقش دانش بومی در مدیریت جامع نوآوری برای توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان" تدوین شده است تا از این ره آورد بتواند با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه اماری ان شامل ۲۰۰ نفر از کشاورزان استان کرمان می باشد که در زمینه بازاریابی، بسته-بندی و فراوری محصولات خرما مشغول به کارهستند،حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۱۵۵نفرمحاسبه گردید که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور پاسخگویی به مسئله تحقیق، پرسشنامه ای به عنوان ابزار اصلی تحقیق طراحی شد و برای تحلیل نتایج تحقیق از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه مثبت و معنادار بین متغیر دانش بومی و مدیریت جامع نوآوری در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و هر یک از ابعاد استراتژیک نوآوری و مدیریت تکنولوژی فرهنگ نوآوری و ساختار سازمانی می باشد
One of the appropriate solutions for agricultural development and prevention of waste is the creation of conversion and complementary industries. Lack of attention to innovation causes these industries to have no access to global markets. Indigenous knowledge in managing innovation in agricultural processing can be responsible for the development of agricultural products. The present article has been compiled to present an "analysis of the role of indigenous knowledge in comprehensive innovation management for the development of palm conversion and complementary industries in Kerman province in order to provide employment and income conditions for gardeners by improving conversion and complementary industries." The present study is applied research and in terms of research method, it is a survey. Its statistical population includes 200 farmers in Kerman province who are working in the field of marketing, packaging and processing of date products. The sample size was calculated based on Cochran's formula of 155 people. In order to answer the research problem, a questionnaire was designed as the main research tool and SPSS and AMOS software were used to analyze the research results The present article has been compiled to present an "analysis of the role of indigenous knowledge in comprehensive innovation management for the development of palm conversion and complementary industries in Kerman province in order to provide employment and income conditions for gardeners by improving conversion and complementary industries." The present study is an applied research and in terms of research method, it is a survey. Its statistical population includes 200 farmers in Kerman province who are working in the field of marketing, packaging and processing of date products. The sample size was calculated based on Cochran's formula of 155 people. In order to answer the research problem, a questionnaire was designed as the main research tool and SPSS and AMOS software were used to analyze the research results.
ابراهیمی پیام، سلیمی کوچی جمیله. (1396).نقش دانش بومی در توسعه ی پایدار منابع آب و خاک روستایی (مطالعه موردی: روستای قصاب ذالکان شهرستان بابل) . مجله علوم ومهندسی آبخیزداری ایران، ۱۱ (۳۹) :۴۸-۳۹.
2. وزارت جهاد کشاورزی. (1396). نتایج طرح آمارگیری نمونهای محصولات باغی. دفتر. آمار و فنآوری اطلاعات. انتشارات وزارت جهاد کشاورزی، 114.
3.پاپ زن, عبدالحمید, حسینی, سیدمحمود, ازکیا, مصطفی, عمادی, محمدحسین. (1386). تدوین مدل مفهومی حاصل از تلفیق دانش بومی و رسمی با استفاده از نظریه بنیانی به منظور دستیابی به رهیافت ترویجی مناسب. اقتصاد کشاورزی و توسعه، (2)15151-176.
4.بذرافشان جواد، طولابی نژاد مهرشاد. (1395). اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تأکید بر اقتصاد دامداری. اقتصاد فضا و توسعه روستایی، ۵ (۱۸) :۱۸۷-۱۶۵.
5.بوذرجمهری، خدیجه، رکن¬الدین افتخاری، عبدالرضا. (1385). تحليل جايگاه دانش بومي در توسعه پايدار روستايي.برنامه¬ریزی و آمایش فضا، (1)45 .17-45.
6.سعیدی گراغانی, حمید رضا, ارزانی, حسین, رزاقی بورخانی, فاطمه. (1395). بوم شناسی فرهنگی؛ تحلیل دانش بومی زنان عشایر ایل سلیمانی در فرآیند توسعه پایدار مراتع. دو فصلنامه دانش های بومی ایران, (5)3،173-199.
7.شاه¬ولی، م.، اردکانی،محمد.(1385). مبانی و مفاهیم دانش بومی کشاورزی. تهران. وزارت کشاورزی. مرکز تحقیقات و مسائل روستایی. نشر وزارت جهاد سازندگی، آموزش و ترویج، معاونت امور دام.چاپ سوم.
8.شاه حسینی، علی رضا .، افراخته.، حسن.(1398). دانش بومی شترداران در توسعه همساز با محیط مورد (مورد مطالعه: روستای حسن آباد دامغان). دوفصلنامه دانش بومی ایران، (5)10. 1-32.
9.شاه¬ولی، منصور.، مویدی،معصومه.(1391). آموزش بهبود کمي و کيفي محصول خرما جهرم استان فارس با تلفيق دانش بومي و رسمي.همایش ملی خرمای ایران. دانشگاه شهید باهنر کرمان.
10.طالاری,محمد ,فلاح,محمدرضا,اسماعیلی,پریسا. (1400). ارائه مدلی برای ورود موفق به بازار محصولات مواد غذایی کشورهای منطقه (مطالعه موردی کشور عراق).فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی,19(10),151-168.
11.عزیزی دمیرچیلو، عبداله. (1391). مدیریت نوین روستایی راهکاری برای تحقیق کارآفرینی روستایی. همایش ملی توسعه روستایی.گیلان.
12.کرمی آیت اله، فاریابی مینا، احمدوند مصطفی. (1398).تحلیل پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی مورد: بخش مرکزی شهرستان جیرفت . اقتصاد فضا و توسعه روستایی. ۸ (۲۸) :۲۳۸-۲۲۳ .
13.منوچهری راد, رضا, زندحسامی, حسام, داوری, علی, موسی خانی, مرتضی. (1396). یادگیری الگوی پیشگامی و سازگار پذیری تابآوری شناختی مبتنی بر دانش بومی کارآفرینان ایرانی. دو فصلنامه دانش های بومی ایران. (8)4 .73-122.
14.محمدزاد نصرتآبادی، م،. فمی، ش،. (1391). صنایع روستایی رشته مهندسی مدیریت و آبادانی روستاها. انتشارات دانشگاه پیام نور
15.وثوقی منصور، حبیبی سونا.(1393). دانش بومی؛ گامی به سوی بومی سازی توسعه ی روستایی و توانمندسازی روستاییان. مطالعات توسعه اجتماعي -فرهنگي. ۲ (۴) :۲۶-۹
16.Baskaran, S., & Mehta, K. (2016). What is innovation anyway? Youth perspectives from resource-constrained environments. Technovation, 52–53, 4–17.
17.Sustainable livelihoods, environment and development: putting poor rural people first. Discussion Paper no. 240, Institute of Development Studies, Univ. of Sussex, Brighton.
18.Briggs, J. (2005.) The use- of indigenous knowledge in development: problems and challenges. Progress in Development Studies. 5 (2), 99-114.
19.Capel, C. (2014). Mindfulness, indigenous knowledge, indigenous innovations and entrepreneurship. Journal of Research in Marketing and Entrepreneurship, 16(1), 63–83.
20.Cozzen, S. E., and R. Kaplinsky. (2009). “Innovation, Poverty and Inequality: Cause, Coincidence, or co-Evolution?”In Handbook of Innovation and Developing Countries: Building Domestic Capabilities in a Global Setting, edited by B-Å Lundvall, K. J. Joseph, C. Chaminade, and J. Vang, 57–82. Cheltenham: Edward Elgar
21. Ezeanya-Esiobu, C. (2019). Research, innovation, indigenous knowledge and policy action in Africa. In Indigenous knowledge and education in Africa (pp. 97–106). Springer Singapore.
22.Gorjestani, N. (2000). Indigenous Knowledge for Development (Opportunities and Challenges). This paper is based on a presentation made by the author at the UNCTAD Conference on Traditional Knowledge in Geneva, November 1, 2000
23.Hidalgo, A., Albors, J. (2008). Innovation Management Techniques and tools: A Review from theory and Practice R&D. Journal of Management, Vol 38(2), Blackwell Publishing Ltd. Journal of Space Economics and Rural Development, 8(2) PP223-237
24.Hooli. L, Jauhiainen. J. (2018). Building an innovation system and indigenous knowledge in Namibia. African Journal of Science, Technology, Innovation and Development.
25.Grimble, R. and Laidlaw, M. (2002). Biodiversity management and local livelihoods: Rio plus 10. ODI Natural Resource perspectives, No. 73. Januray.
26. Kusumastuti,R., Silalahi,M., Yuka Asmara,A., Hardiyati ,R., Juwono .(2022). Finding the context indigenous innovation in village enterprise knowledge structure: a topic modeling. Journal of Innovation and Entrepreneurship.
27.OECD (Organisation for Economic Cooperation and Development). (2012). Science, Technology and Industry Outlook. Paris: Organisation for Economic Cooperation and Development.
Olumuyiwa, o., 2014. Impact of Total Innovation Management on Supply Chain in Nigeria’s Automobile Industry. Journal of Entrepreneurship and Business Innovation. 1(1)
28.Padilla-Meléndez, A., & Ciruela-Lorenzo, A. M. (2018). female indigenous entrepreneurs, culture, and social capital. The case of the Quechua Community of Tiquipaya (Bolivia). Women’s Studies International Forum, 69, 159–170.
29.Pietrobelli, C., and R. Rabellotti. (2011). “Global Value Chains Meet Innovation Systems: Are There Learning Opportunities for Developing Countries?”World Development 39 (7): 1261–1269. doi: 10.1016/j.worlddev. 2010.05.013.
30.trambach, S., and B. Klement. (2012). “The Organizational Decomposition of Innovation and Territorial Knowledge Dynamics. Insights from the German Software Industry.” In Innovation and Institutional Embeddedness of Multinational Companies, edited by M. Heidenreich, 193–221. Cheltenham: Edward Elgar.
31.Tödtling, F., B. Asheim, and R. Boschma. (2013). “Knowledge Sourcing, Innovation and Constructing Advantage in Regions of Europe.”European Urban and Regional Studies 20 (2): 161–169.
32.Wilkinson, J. & Rocha, Rudi, 2008, Agro–industry Trends, Patterns &Development Impacts, Global Agroindustries Forum, New Delhi, 1-13
33.Zhirong, Y., ZHENG, G., Zhangshu, X., Bao, G. (2000). Total innovation management: A new emerging paradigm of innovation managementSchool of managment zhiejang university. China.
نقش دانش بومی در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما با رویکرد مدیریت جامع نوآوری در استان کرمان
*ندا بنیاسدی **داود ثمری ***سید جمال فرجالله حسینی **** مریم امیدی نجف آبادی
* گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران nedabaniasadi@ymail.com
** گروه توسعه کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی و صنایع غذایی، دانشگاه ازاد اسلامی کرج، ایران drsamari@yahoo.com
*** گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران jamalfhosseini@yahoo.com
**** گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران maryomidi@gmail.com
تاریخ دریافت: 28/07/1400 تاریخ پذیرش: 29/06/1401
صص: 135- 150
چکيده
صنایع تبدیلی و تکمیلی درکشاورزی یکی از ارکان مهم افزایش درآمد کشاورزان میباشد. عدم توجه به مدیریت نوآوری یکی از عوامل مهمی است، که صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در حد مطلوب نتوانسته راه به بازارهای جهانی پیدا کند، دانش بومی یکی از ابزارهای توسعه پایدار روستاها محسوب میشود این موضوع به طور مستقیم با ایجاد زمینههای کار و اشتغال، مانع مهاجرت روستاها به شهرها باشد دانش بومی به عنوان دانش پذیرفته شده در علم مدیریت میتواند به عنوان یک مداخلهگر در مدیریت نوآوری در توسعه فراوری محصولات کشاورزی نقش بسزایی داشته باشد. مقاله حاضر به منظور ارایه"تحلیلی برنقش دانش بومی در مدیریت جامع نوآوری برای توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان" تدوین شده است تا از این رهآورد بتواند با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه اماری ان شامل ۲۰۰ نفر از کشاورزان استان کرمان میباشد که در زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما مشغول به کارهستند، حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۱۵۵نفرمحاسبه گردید که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. به منظور پاسخگویی به مسئله تحقیق، پرسشنامهای به عنوان ابزار اصلی تحقیق طراحی شد و برای تحلیل نتایج تحقیق از نرمافزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه مثبت و معنادار بین متغیر دانش بومی و مدیریت جامع نوآوری در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و هر یک از ابعاد استراتژیک نوآوری و مدیریت تکنولوژی فرهنگ نوآوری و ساختار سازمانی میباشد.
واژههای کلیدی: مدیریت جامع نوآوری، دانش بومی، صنایع تبدیلی و تکمیلی، خرما، کشاورزی.
نوع مقاله: پژوهشی
1- مقدمه
عدهای کثیری از مردم و مختصصان کشورهای کمتر توسعه یافته، عدم پیشرفت خود را به مسائل داخلی، و به اصطلاح به واماندگی فرهنگی خود ربط میدهند و تنها راه دستیابی به توسعه را کنارگذاردن کلیه سنتهای ملی و محلی خود میدانند. آنچه که قابل توجه است این است که کشورهایی که صرفا از دانش و فنآوریهای وارداتی استفاده کرده و به
نویسندة عهدهدار مکاتبات: ندا بنیاسدی Nedabaniasadi@ymail.com
|
(کوسوماستوتی 6و همکاران، 2022) در تحقیقی با عنوان "یافتن زمینه نوآوری بومی در ساختار دانش سازمانی روستا" دانش بومی را شناسایی پتانسیلهای اقتصادی مرتبط با نوآوریهای بومی مبتنی بر منابع طبیعی در بخش کشاورزی، تولید غذاهای سنتی، اکوتوریسم و برقرسانی انرژیهای تجدیدپذیر اشاره میکند،یکی از عوامل اعتلای اقتصاد روستا دانش بومی در نظر گرفته و بر آن متمرکز میکند.
در تحقیقات اولیه توسعه به دانش بومی به چشم یک منبع ناکارآمد نگاه میکردند و این دیدگاه نتیجهای جز عقب افتادن از مسیر توسعه نداشت، برنامه ریزان توسـعه کـه رویکردهـای توسعه را بدون توجه به دانش بومی بهکار
بردهاند با بسیاری از مشکلات و مسایل غیر منتظره رو به رو شدهاند اند؛ چون موفق به کسب نتایج مثبت نشدهاند. این امر باعث شد که نظرات به سمت دانش بومی سوق داده شود. (وثوقی و حبیبی،1392)
بهكارگيري برخي فناوريها، نگرشها و نظريهها، معضلاتي را در عرصههاي زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي ايجاد كرده و موجب دغدغههاي فكري انديشمندان و نظريهپردازان توسعه شده است. یكي از گزينههاي مورد نظر در پاسخگويي به اين دغدغهها، رجوع به دانش تجربي گذشتگان است. بهـرهگيري از "خرد تجربـي انباشـته و تاريخي" بهره برداران محلي است كه اصطلاحاً دانش بومي نام گرفته است. بنـابراين اين امكان فراهم ميشود كه در فرايند تعيين نياز و طراحي فناوريهاي متناسب و
بهكارگيري آن از مـردم محلي و دانش آنها عملاً در مسير توسـعه متوازن و پايدار استفاده شود. (بوذرجمهری،
رکنالدین افتخاری، 1385).
در مقولهی صنعتی شدن یا نوسازی جوامع روستایی و کشاورزی دو دیدگاه متفاوت مشهود است، یک دیدگاه بر پایه آراء کارل مارکس در زمینهی صنعت و اثرات آن بر جامعه شکل میگیرد که البته این گروه از محققان با دیدی انتقادی و منفی به صنایع روستایی مینگرند و به رواج پدیدههایی همچون بیگانگی در جوامع صنعتی معترض هستند. این گروه معتقدند جامعه با پیشرفت صنایع و تکنولوژی روح خود را به آن میبازد. اما گروه دیگری از نظریهپردازان با دیدی مثبت به رواج صنعتی شدن تولید و فرایند آن در جامعه نگریسته و معتقدند اگر این فرآیند بهطور اصولی در یک جامعه پا گیرد، میتواند باعث تغییر و تحول از فرهنگ و اجتماع سنتی به فرهنگ و اجتماع مدرن شود. (کرمی و همکاران، 1398).
بیش از سه دهه از آغاز تلاشهای سازمان بینالمللی در زمینه پژوهش دانش بومی جوامع سنتی میگذرد. نخست این پژوهش صرفا برای یادگیری فنون کشاورزی، معماری، طب سنتی، به منظور ابداع تکنولوژی مناسب صورت گرفت. اما صاحب نظران توسعه هماکنون به این نتیجه رسیدهاند که برای جلوگیری از تبعات زیانبار توسعه صنعتی،
بهرهبرداری مقطعی یا دست کاری در نظام توسعه صنعتی کافی نیست. بنابراین تلاش گستردهای برای بهرهبرداری فرهنگی و اجتماعی از یافتههای دانش بومی آغاز شده است. در محافل بین المللی، بر لزوم برنامهریزی توسعه و مدیریت منابع به طور غیرمتمرکز و با مشارکت مردم محلی تاکید کردهاند. (گریمبل و همکاران، 2002).
ويليامز موچينا7 به نقل از ملك كلور دانش بومی را اينگونه تعريف كرده است: دانشی كه نتيجه سالها تجربه و مسئله گشايي براساس آزمون و خطا بهوسيله گروههايي از مردم در حال فعاليت ميباشد كه منافع در دسترسشان را در محيط خود به كار برده و تجربه كرده اند. این دانش اصطلاحا به دانشي گفته ميشود كه از حوزه جغرافيايي خاصي سرچشمه گرفته و به طور طبيعي توليد شده باشد
در تحقیقی با عنوان دانش بومی رویکرد کاربردی در توسعه پایدار بیان نمودند که تکنولوژی بومی بوسیله جامعه بکارگرفته شده ممکن است راهگشای جامعه دیگر در نقطه دیگری درجهان باشد.(شاهولی و اردکان، 1385).
2-مبانی نظري و پیشینه
از انجا که دانش بومی برگرفته از زندگی افراد بومی و بخش مهمی از زندگی افراد کم درامد است بکارگیری آن با حداقل امکانات و ابزار امکانپذیر است و بسیار راحتتر از فنآوری مدرن وارداتی از کشورهای توسعهیافته توسط افراد کم درآمد جامعه پذیرفته شده و بکار گرفته میشود. و اثرات بهبودی در شرایط جامعه دارد. (سعیدی گرغانی و همکاران، 1395) دانش بومی میتواند فرآیندهای مشارکتی جوامع محلی را در ایجاد سیستمهای نوآوری تسهیل کند. دانش بومی به عنوان یک عامل مهم در توسعه محصولات جدید بر اساس منابع طبیعی در نظر گرفته میشود دانش بومی "در طول قرنها از محیط زیست آموخته شده است" و "در تغییر و اصلاح فناوری ها مطابق با شرایط محلی و محلی" نقش دارد. (هولی و جاوهیاینن،82018) اقتصاد دانش بنیان بر مبنای یک سیستم نوآوری9) یک موتور مهم موفقیت اقتصادی اجتماعی درکشورهای توسعه یافته است (توتلینگ10 و همکاران، 2013) متعاقباً، کاربرد و مفهوم (IS)11 همکاری بین همه جنبههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، سازمانی و نهادی و سایر عوامل موثر بر کاربرد، توسعه و انتشار نوآوریها است. اهمیت نوآوری در جهان و در کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است، نوآوری محور فضایی برای توسعه است و تحول را به سمت اقتصاد(دانشافزایی) ترویج میدهد. یک ابزار مفید برای کاهش نابرابریها ، کاهش فقر و ارتقاء تابآوری اقتصادی اجتماعی است (OECD12 ,2012: پیتروبلی و رابلوتی13،2011) توسعه نوآوریها میتواند یک عمل محلی باشد که شامل فرآیندهای پیچیده، غیرخطی و تکاملی و مبتنی بر اشتراک دانش و همکاری موسسات و افراد است (سترم-باخ وکلمنت14،2012). ساختارهای نوآوری درجوامع محلی باید از پایین به بالا به طور سیستماتیک شناسایی و از نوآوریهای ناشی از تجربه عملی و چالشهای روزمره جوامع محلی حمایت شوند. توسعه نوآوری های جدید محصولات ازدانش بومی چالش برانگیز است، دانش بومی میتواند به عنوان یک توصیه نهایی سیاست، تمرکز بر فرآیندهای توسعه مشارکتی در نوآوریها، سیاستهای مرتبط به عنوان یک پلتفرم برای مردم محلی به عنوان ذینفعان فعال، مبتکران و توسعهدهندگان محصولات جدید و فرآیندهای نوآوری تبدیل شود.
در نامبیا تحقیقات مداوم را برای ایجاد نوآوری از دانش بومی در موارد دارویی، اجتماعی و کشاورزی صورت گرفته است. علاوه بر این در دانش بومی برخی از پروژهها مستقیماً به تحقیق و توسعه مرتبط هستند، مانند تلاش برای استفاده از گیاهان بومی برای تولید ترکیبات داروهای ضد مالاریا، گیاهان دارویی برای شرایط مربوط به) ایدزHIV / AIDS) و محصولات غذایی و کشاورزی مختلف از دانش بومی استفاده شده است. با تحلیل روند صنعتیشدن روستاها در چهار کشور هند، فیلیپین، کره جنوبی و ژاپن، بر نقش استقرار صنعت در روند گسترش صادرات اشاره داشته و معتقد است هر یک از این کشورها با انتخاب الگوی مناسب صنعتی، گامی در جهت ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و گسترش صادرات داشتهاند.( هولی و جاوهیاینن15، 2018)
فرهادي دلیل توجه مجامع بینالملی مانند کمیسیون جهانی محیط زیست و بانک جهانی و متخصصان روشن بین و آیندهنگر را پی بردن به خطاهاي پیشین در توسعه جهان سوم بدون توجه به جنبه هاي فرهنگی و دانش بومی آنها اعلام میدارند. بریگز(بریگز16، 2005) استفاده از دانش بومی را جایگزین برای توسعه جوامع روستایی در بسیاری از مناطق جهان میداند.
(گرجستانی17،2000) در برنامههاي توسعهاي بانک جهانی، دانش بومی یک منبع شایان توجه است که می تواند به افزایش بهرهوري، اثربخشی وپایداري توسعه حرفه اي منجر شود و بخشی جداییناپذیر از فرهنگ و تاریخ یک جامعه محلی است که یادگیردر یک بررسی به غنیسازي روند توسعه می انجامد.
دانش بومی حلقهی مفقوده توسعهی روستایی برای رسیدن به توسعهی پایدار صرفا با بهرهگیری از علوم و فنآوریهای جدید نیست زیرا بسیاری از برنامهها و پروژههای توسعه و ترویج طی 50 سال گذشته در دنیا و کشورهای جهان سوم در عمل همراه با توفیق نبوده لذا از مدتها قبل توجه اندیشمندان به مقولهی دانش بومی معطوف شده است (ابراهیمی، سلیمی کوچی، 1396)
(طارمی و همکاران، 1399) "فرهنگسازی درونی"نیز از ابعاد و ارزشها و ترجیحات فردی تشکیل شده است بر اساس نتایج حاصله از پژوهش، همافزایی بازار بهتنهایی بر قصد خرید مشتریان عراقی تأثیر ندارد و میبایست به عوامل دیگری که در اینجا نقش متغیر میانجی را بر عهده دارد و بهعنوان"فرهنگسازی درونی" شناخته میشود توجه نمود. همافزای بازارکه شامل ابعاد بازاری، تسهیلگر و روانشناختی است. بهصورت مستقیم منجر به قصد خرید محصولات غذایی ایرانی در بازار عراق نشده است و فرهنگسازی درونی مثل مذهب و ارزشها و ترجیحات مشترک بین دو کشور این رابطه را تعدیل میکنند.
دانش بومی داراي چند جنبهی مختلف است:
1-جنبه مفهومی دانش بومي: كه به تعيين ابعاد مختلف دانش بومیتوجه دارد.
جنبهي فني دانشبومي: كه به نحوه بهرهمندي از آن در آموزش كشاورزي مرتبط است
جنبهی فلسفي دانشبومی: كه به چگونگي نگرش درباره دانش بومی نقش آن در كشاورزي پايدار ميپردازد.
دانش بومي به تنهايي نميتواند جوابگوي نيازها و
خواستههاي جامعه كشاورزي و روستايي رو به تحول باشد. اينجاست كه بحث تلفيق و توأمان كردن بهرهگيري از دو دانش بومي و رسمي مطرح ميشود. در اين خصوص ازكيا مينويسد: «تلفيق و يكپارچه سازي دانش روستاييان و دانش رسمي، علمي نوين است كه از نظر قدرت و ضعف مكمل يكديگرند و از تركيب اين دو مي توان به توفيقهايي نايل آمد كه هيچ كدام از آنها به تنهايي واجد آن نيستند. (ازکیا و همکاران، 1386)
دانش بومی طي دهههاي اخير به عنوان گنجينه با ارزشي مطرح شده است كه بيتوجهي به آن به مثابه از دست دادن پتانسيل بسيار با ارزشي است كه بشر را با زيان مواجه
ميكند. به حساب آوردن دانش بومي به معناي منظور كردن صاحبان اين دانش و يا در تحليلي وسيعتر، كليه اجزا و عناصر نظامهاي دانش بومي در برنامهها و فعاليتها خواهد بود كه به تبع آن مردماني كه اين دانش را در سينههاي خود دارند مورد توجه قرار ميگيرند. در مقوله ترويج نيز اين قضيه از اهميت ويژهاي برخوردار است. زيرا لحاظ كردن مردم روستايي و نظامهاي دانش بومي آنان در برنامههاي ترويجي امري ضروري و اجتناب ناپذير است و در هيچ مدل و رهيافت منطقي نميتوان با عدم حضور فعال اين مردم، هدفهاي ترويجي را محقق ساخت(ازکیا و همکاران، 1386). از نظر بانک جهانی اهمیت دانش بومی، راهبردهای حل مساله برای جوامع فقیر را فراهم میآورد و دانش بومی سهم بزرگی در توسعه جهانی دارد. دانش بومی کمک
میکند که با سرمایهگذاری اولیه در مورد چیزهایی که جوامع بومی میدانند و دارند، میتواند درک شرایط جوامع بومی را ارتقا بخشد و زمینهای مناسب را برای طراحی فعالیتهای کمکی برای جوامع فراهم آورد. (عزیزی دمیرچیلو، 1391). بدون شناخت دانش مردم بومی، نقش و جایگاه آن حفاظت دانش و حقوق مردم بومی توسعه پایدار نمیتواند موفق شود، زیرا که دانش بومی بیشترین سازگاری با اصول توسعه پایدار را دارد.(بذر افشان و طولابی نژاد، 1395)
دو رویکرد اساسی در مدیریت دانش وجود دارد: دانش ضمنی که شامل باورها، اعتقادات، مهارتها، ارزشها، تجربيات و دانش صریح که شامل گزارشات، رويهها، دستورالعملها، قواعد و... رایجترین دانش در سنت فلسفی غرب بود، روابط هوشمندانه بین امور و موقعیتها را در جهان مشخص میسازد.
شایان ذکر است اگرچه دانش ضمنی به دلیل: الف- ویژگی تبدیلپذیري دانش ضمنی به ضمنی، جایی که افراد دانش جدید را مستقیماً از دیگران کسب میکنند اجتماعی سازي یا جامعهپذیريی- ویژگی تبدیلپذیري دانش ضمنی به صریح که با تبدیل دانش به شکل ملموس مفهومی از طریق گفتمان؛ ج- توجه مشترك به خاستگاه محلی، بومی، سنتی و فرهنگ خاص منطقهاي؛ د- کمتر مکتوب شدن و موارد دیگر شباهتهایی با کارکرد دانش بومی دارد؛ اما وجه ممیزه تفاوت دانش بومی با آن: الف- کلنگري و کشف رابطه بین اجزاي طبیعت؛ ب- کیفیت تجربی بالاتر به دلیل اتکا به تجارب یک مکان بخصوص؛ ج- حفظ، یادآوري و تقویت ایدهها؛ د- پویایی بالاتر به دلیل ویژگی تغییرپذیري پیوسته، تولید، بازتولید و کشف تجارب و موارد دیگر است. (منوچهری راد و همکاران، 1397).
شاخصهای نوآوری بر مبنای دانش بومی شامل: اولویت منابع نوآوری، تبدیل دانش ضمنی به دانش ضمنی و
مدلهای اساسی یادگیری مدل تعاملی و بازیگران اصلی نوآوری بر مبنای دانش بومی جوامع محلی، جامعه مدنی، NGO18 ها، دولت است. خلق وموقعیت دانش در دانش بومی بر مبنای روند تحول محلی و طی دهها و قرنهاست، نهادها در خلق نوآوری در دانش بومی غیررسمی و صاحبان دانش جوامع محلی است، تمرکز دانش و نوآوری بر
دانشهایی است که در طول زمان نهادینه شده است. (هولی و جاوهیاینن19،2018)
در حال حاضر، به سختی میتوان نمونههای برجستهای از نوآوری مربوط به دانش بومی را یافت که از فرصتهای تجاری قابل توجهی برخوردار باشند.
مقالههای کمتری در مورد چگونه سیستمهای نوآوری در دانش بومی که چگونه میتواند در عمل با فقر و نابرابری مقابله کند، صورت گرفته است، اگر سیستم نوآوری از مشارکت و شایستگی اکثریت محروم حمایت کند و در صورت پیادهسازی این سیستم بر این اساس ، بر توسعه جامعه محلی تأثیر مثبت بگذارد (کوزن و کاپلینسکی20،2019).
مدیریت جامع نوآوری (Total Innovation Management) که در این مقاله TIM نامیده میشود یک سیستم تشکیل همافزایی نوآورانه بین عناصر فنآوری، و غیرفنآوری مانند سازمان و فرهنگ برای ایجاد صلاحیت نوآوری است. یک نوآوری وقتی جامع است که یک شبکه بین عوامل فنآوری و غیرفنآوری ایجاد میکند (اولومویوا21، 2014). مدیریت جامع نوآوری در اصل تعهد مدیریت به خلاقیت نوآوری و تبدیل شدن آن به سازمان خلاق نوآور، برنامههای توسعه خلاقیت و نوآوری و بکارگیری روشهای مدیریت مهندسی خلاقیت و نوآوری میباشد. نوآوری لزوما به معنای به کارگیری جدیدترین تکنولوژیها نیست، بلکه تمرکز واحدهای تولیدی، شرکتها و سازمانها بیشتر بر روی شیوههای تفکر و یافتن راهحلهای خلاقانه در درون شرکت است تا پرداختن به موضوع تکنولوژی (هیدالگو و آلبرز22،2008). از این لحاظ تکنیکهای مدیریت نوآوری را میتوان به صورت مجموعهای از ابزارها، تکنیکها و
روششناسیهایی در نظر گرفت که به شرکتها کمک
میکنند تا با شرایط گوناگون هماهنگ شده و چالشهای مرتبط با بازار را با شیوهای استراتژیک مرتفع سازند. رشد و توسعه این تکنیکها نتیجه شیوههای جدید تفکر است. در مدیریت جامع نوآوری همه بازیگران اصلی نوآوری هستند که در حال تعامل با یکدیگر و خارج از سازمان هستند. (شکل1)
امروزه یکی از مهمترین روشهاي توسعه اشتغال و افزایش درآمد در مناطق روستایی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزي است. صنایع تبدیلی و تکمیلی به صنایعی گفته میشود که به فرآوري و عملآوري محصولات مختلف کشاورزي میپردازد. این فرآیندها
میتوانند دربرگیرنده تغییرات فیزیکی، شیمیایی، نگهداري، بستهبندي و توزیع تولیدات کشاورزي باشد. (محمدزادهنصرآبادی و فمی، 1391). در کشورهای در حال توسعه به ویژه در ایران، تقریبا یک چهارم ازمحصولات کشاورزی به دلیل کمبود صنایع تبدیلی و تکمیلی هدر
میرود. در توسعه ماده 18 قانون برنامه پنج ساله چهارم توسعه کشور، بر حمایت از گسترش صنایع تبدیلی وتکمیلی بخش کشاورزی به نحوی که درصد محصولات فرآوری شده حداقل به میزان دو برابر وضع موجود افزایش یافته و موجبات کاهش ضایعات به میزان 50درصد فراهم گردد، تأکید شده است (دفترصنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی1396).
دانش بومی در اعتقادات عمومی: از نظر اعتقادات عمومی، نخل را سرمایه ملی و تاریخی می دانند و نخل آن قدر اهمیت دارد که واحد آن نفر است. هر درختی که در قرآن نام برده شده نیاز آبی کمی دارد مانند خرما، زیتون و انجیر. پیرامون کاشت مخلوط نخل و مرکبات معتقدند که نخل آن قـدر اهمیـت دارد که واحـد آن نفر است. هر درختی که در
|
شکل 1. مدیریت جامع نوآوری (یانگ ژیرونگ، 2008)
|
قرآن نام برده شده نیاز آبی کمی دارد مانند خرما، زیتون و انجیر. پیرامون کاشت مخلوط نخل و مرکبات معتقدند که نخل شوری زمین را میگیرد به همین دلیل کشت مخل و مرکبات توصیه میشود. (شاهولی و مویدی، 1391).
استان کرمان در جنوبشرق ایران قرار گرفته است کرمان نهمین استان پرجمعیت کشور محسوب میشود. استان کرمان به عنوان پهناورترین استان کشور از جمله معدود استانهایی است که از شرایط آب و هوایی بسیار متنوعی برخوردار است و این موهبت الهی ضمن ارتقای ویژه جایگاه کشاورزی استان، زمینه تولید بالغ بر ۷۰ نوع محصول باغی و ۵۰ نوع محصول زراعی را فراهم آورده است تقریبا 70 نوع محصولات کشاورزی درمساحت 395 هزار هکتار با عملکرد 1.6 میلیون تن و 54 نوع محصولات باغبانی در 217 هزار هکتار با عملکرد 5 میلیون و 648 هزار تن به علت تنوع شرایط آب و هوایی در استان کرمان، کشت میشود. حدود 17 درصد از باغهای کشور در این استان قرار دارند و از این حیث در کشور دارای رتبه ی اول می باشد. بارش سالانه در استان حدود 110 میلی متر است. تنوع آب و هوایی بالا در استان کرمان باعث شده است که این استان دارای محصولات کشاورزی متنوع شامل محصولات گرمسیری و نیمه گرمسیری و درختان میوه مناطق سردسیری باشد. صنایع تبدیلی و تکمیلی در توسعه مناطق روستایی نقش بسزایی داشته باشد. یک نظام نوآوری که تلفیقی از دانش بومی و دانش رسمی باشد در پذیرش نوآوری در توسعه این صنایع کمک کند. علاوه بر ترویج نوآوری، مداخلهگرهای نظیر مشوقها، توسعهدهندگان مهارتهای فنی، توسعه مشارکت، منابع سنتی نوآوری که همان دانش بومی است تاکید میگردد.
یکی از عواملی که صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان نتوانسته است در زمینه بازاریابی و بستهبندی و محصولات فراوری شده خرما به بازارهای جهانی راه پیدا کند، عدم نوآوری و استفاده از مداخلهگرها در توسعه این صنایع میباشد. از انجا که دانش بومی یکی از منابع پذیرفته شده میباشد در علوم مدیریت میباشد میتواند راهکاری برای توسعه فراوری محصولات خرما با تلفیقی از نوآوری باشد.
این مقاله به بررسی توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما با ابعاد موثردانش بومی بر مدیرت جامع نوآوری پرداخته است. این پژوهش نیز به مسئولان سازمان جهاد کشاورزی و اتاق بازرگانی شهرستان کرمان نشان میدهد که آیا مؤلفه های دانش بومی بر مدیریت جامع نوآوری بر توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی تأثیر دارند؟ و آنها بر این اساس
میتوانند تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند.
3-روششناسی
با توجه به مطالب ذکر شده، فرضیه این تحقیق به شرح ذیل میباشد.
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع کمی است و روش
اجرای آن پیشمایشی است. مطالعه حاضر شامل دو فاز، مرور مبانی نظری و تجربی و مطالعه میدانی صورت گرفته است. در فاز اول، مبانی نظری و تجربی مرتبط با محدوده موضوعی پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت بر اساس هدف پژوهش و مرور ادبیات، سوابق و پیشینه پژوهش و نیز فرضیات طرح شده، مدل مفهومی پژوهش در شکل 2 ارائه شده است؛ در فاز دوم نیز با بهرهگیری از رویکردی کمی و مطالعه میدانی اقدام به طراحی شاخصهای سنجش دانش بومی بر مدیریت جامع نوآوری در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما گردید.
جامعه آماری این تحقیق 200 نفر از افرادی است که در در زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما فعال صنایع تبدیلی -تکمیلی در استان کرمان هستند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری ساده 155 نفر تعیین شده است .ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است گویههای این پرسشنامه با طیف لیکرت 5 نقطهای (کاملا موافقم=5، موافقم=4، نظری ندارم=3، مخالفم=2 و کاملا مخالفم=1) نمرهگذاری شده است. جهت بررسی روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان و به منظور تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان مقادیر بدست آمده بالاتر از 0.70 بوده است و پایایی نیز مورد تایید قرار گرفت. باتوجه به اینکه تحقیق حاضر در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و اهداف وسؤالات تحقیق از روشهای آمار توصیفی (میانگین، واریانس و.) و آمار استنباطی (معادلات ساختاری) استفاده شده است. از مدل معادلات ساختاری برای تائید یا عدم تائید با استفاده از نرمافزارهای معادلات ساختاری AMOSو نرمافزار SPSS استفاده شده است.
|
شماره2. الگوی مفهومی اولیه از مرور مبانی نظری و تجربی پژوهش |
جدول1. متغیرها و شاخصهای تحقیق
|
|
تحلیل دادهها
توزیع پرسشنامه بین صاحبان صنایع خرما دراستان کرمان حاکی از آن است که بیشترین مقدار سنی پاسخدهندگان بین 45 تا 49 سال با جنسیت مرد با درصد فراوانی7/25 و همین طبقه سنی با جنسیت زن با درصد فراوانی 5/35 بیشـترین سـابـقه کاری10-14سـال و با مـدرک تحصیـلی
|
منبع. بذرافشان و طولابینژاد (1395) (متغیر دانشبومی)
|
کارشناسی(لیسانس) یشترین درصد فراوانی 44 را داشت و پاسخدهندگان در سه زمینه بستهبندی، بازاریابی، محصولات فراوری شده بیشترین درصد پاسخدهندگان در زمینه
بستهبندی با درصد 8/57 میباشد. (جدول شماره2)
جدول 2. توصیف فراوانی جمعیت مورد مطالعه
مشخصات پاسخ دهندگان | بیشترین پاسخگو | درصد |
سن | 45-49 | 7/25 |
کارشناسی(لیسانس) | کارشناسی(لیسانس) | 44 |
سابقه کار | 10-14 | 5/35 |
زمینه کاری | بستهبندی | 8/57 |
منبع:یافتههای پژوهش
همچنین با توجه به دادهها و اطلاعات، شاخصهای مورد محاسبه، گویههای هر شاخص سنجیده شد و میانگین نظرات پاسخگویان چنین بدست آمده است: میزان اعتماد دانش بومی 18/3، بهرهگیری از دانش بومی 13/3، آشنایی با دانش بومی، 49/2 ارزیابی شد که در جدول(3) آمده است. همچنین اطلاعات بدست آمده از مدیریت جامع نوآوری که در جدول شماره(4) آمده است .
جدول 3. بررسی دانش بومی از دیدگاه پاسخگویان
مولفه | فراوانی | میانگین | واریانس | انحراف معیار |
اعتماد به دانش بومی | 155 | 18/3 | 99/0 | 98/0 |
بهرهگیری از دانش بومی | 155 | 13/3 | 89/0 | 79/0 |
آشنایی با دانش بومی | 155 | 49/2 | 97/0 | 95/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
جدول 4. بررسی مدیریت جامع نوآوری از دیدگاه
پاسخگویان
مولفه | فراوانی | میانگین | واریانس | انحراف معیار |
مدیریت تکنولوژِی | 155 | 94/3 | 36/1 | 85/1 |
استراتژی نوآوری | 155 | 99/2 | 15/1 | 34/1 |
ساختار سازمانی | 155 | 47/2 | 08/1 | 16/1 |
فرهنگ نوآوری | 155 | 29/3 | 14/1 | 21/1 |
نوآوران | 155 | 85/3 | 12/1 | 25/1 |
منبع: یافتههای پژوهش
برای بررسی ابعاد پنجگانه مدیریت جامع نوآوری (ساختارسازمانی، فرهنگ نوآوری، استراتژیک نوآوری، مدیریت تکنولوژی، نوآوران) از ازمون t تک نمونهای استفاده شده است. با توجه به یافتهها و با احتساب دامنه طیفی که بین 1 تا 5 و براساس طیف لیکرت در نوسان است، این میزان بر ابعاد بیشتر از عدد 3 ارزیابی شده است و در سطح آلفای 01/0 معناداراست.
همچنین تحلیل میانگین عددی این شاخصها در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت دانش بومی در کلیه ابعاد مورد نظر تحقیق است. با توجه به یافتهها فرهنگ نوآوری با میانگین 71/3 نسبت به سایر متغیرها در بالاترین سطح قرار دارد.
بعد استراتژیک نوآوری با میانگین 65/3 در رتبه بعدی قرار دارد. دانش بومی و استفاده آن در زمینههای بستهبندیهای جدید، بسترسازی نخلداران در ارتباط با سایر صنایع مرتبط و سرمایهگذاری در بخش صنایع، از رکود خارج کردن محصولات فراروی خرما زمینه اشتغالزایی، و ایجاد انگیزه دز این صنایع میشود.
جدول 5. ابعاد مدیریت جامع نوآوری با ستفاده آزمون آماری t
مولفه ها | میانگین | آماره t | معناداری | تفاوت میانگین | فاصله اطمینان 95 درصد | |
حد پایین | حد بالا | |||||
فرهنگ نوآوری | 71/3 | 93/19 | 000/0 | 40/2 | 16/2 | 63/2 |
استراتژیک نوآوری | 65/3 | 90/39 | 000/0 | 72/3 | 53/3 | 90/3 |
ساختار سازمانی | 55/3 | 53/38 | 000/0 | 42/3 | 25/3 | 60/3 |
مدیریت تکنولوژی | 90/2 | 54/32 | 000/0 | 32/3 | 11/3 | 52/3 |
نوآوران | 87/2 | 45/25 | 000/0 | 66/2 | 45/2 | 87/2 |
منبع:یافتههای پژوهش
برای بررسی اثرات دانش بومی بر مدیریت جامع نوآوری از مدل رگرسیون و آماره فیشر استفاده شد است با توجه به یافتهها مقدار ضریب تعیین برابر 798/0 است.
جدول 6. عوامل تاثیرگذار دانش بومی بر مدیریت جامع نوآوری
انحراف معیار | ضریب تعیین تصیح شده | ضریب تعیین | ضریب همبستگی چندگانه |
078/0 | 798/. | 815/. | 803/. |
منبع:یافتههای پژوهش
جدول 7. تحلیل واریانس مبتنی بر وجود رابطه خطی ابعاد مدیریت جامع نوآوری با دانش بومی
مولفه | مجموع مربعات | درجه آزادی | میانگین مربعات | آماره F | سطحمعنا داری |
اثر رگرسیونی | 932/7255 | 5 | 186/1451 | 307/48 | 000/0 |
باقیمانده | 177/7452 | 150 | 020/50 |
|
|
کل | 909/14708 | 155 |
|
|
|
منبع:یافتههای پژوهش
با توجه به جدول شماره(8)، مشاهده میشود، که برای تمام متغیرها مقدار سطح معنادار کمتر از 01/0است همچنین مقادیرbeta نشان میدهد که یک واحد تغییر در انحراف معیار در مدیریت تکنولوژی، ساختار سازمانی، فرهنگ نوآوری، استراتژیک نوآوری و نواوران به ترتیب 276/0، 198/0، 118/0، 234/0،147/0 واحد موجب تاثیر در کاربرد دانش بومی مورداستفاده صاحبان صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در منطقه مورد مطالعه شده است. در بین شاخصهای مورد بررسی، فرهنگ نوآوری با ضریب بتای 276/0 بیشترین تاثیر و نوآران با ضریب بتای 147/0کمترین تاثیر را در بین شاخصهای مدیریت جامع نوآوری دارد.
جدول 8. ضرایب شدت روابط میان هریک از ابعاد دانش بومی بر مدیریت جامع نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی
متغیرها | ضریب استاندارد | ضریب غیراستاندارد | T | سطح معناداری | |
عرض از مبدا | BETA | خطای استاندارد | B |
| |
- | 86/2 | 146/. | 06/2 | 000/0 | |
فرهنگ نوآوری | 276/0 | 725/0 | 111/0 | 535/5 | 593/. |
مدیریت تکنولوژی | 198/0 | 679/0 | 256/0 | 110/11 | 000/0 |
استراتژیک نوآوری | 118/0 | 850/0 | 165/0 | 369/10 | 001/0 |
ساختار سازمانی | 234/0 | 858/0 | 182/0 | 757/12 | 000/0 |
نوآوران | 147/0 | 439/. | 123/0 | 848/12 | 000/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
جدول 9. نامگذاری متغیرها
نام متغیر | شاخص | نام متغیر | شاخص |
Ink | دانش بومی | tr | اعتماد به دانش بومی |
tu | بهره گیری از دانش بومی | fr | آشنایی با دانش بومی |
Si | استراتژیک نوآوری | Cu | فرهنگ نوآوری |
teq | مدیریت تکنولوژی | os | ساختار سازمانی |
psy | ویژگی های روانشناسی |
|
|
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که دانش بومی در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در منطقه مورد مطالعه کاملا مشهود است و برای برطرف کردن این نواقص نیازمند بکارگیری روش های جدید هستیم در تحقیق حاضر رهیافت مدیریت جامع نوآوری ((TIMو اجزا آن کمک می کند تا توسعه فراوری این محصول استراتژیک و مهم با نقش دانش بومی وضعیت بهتری داشته باشد و از انجا که صنعت فراوری در کشاورزی یکی از ارکان مهم افزایش درآمد کشاورزان در این منطقه می باشد لذا می توان گفت که بهبود توسعه صنایع فراوری باعث بهبود وضعیت معیشت و اقتصاد صاحبان این صنایع می باشد و می تواند در جهانی شدن این صنایع کمک کند. در جدول شماره 9 با نامگذاری متغیرها در برنامه Amos آشنا می شویم
جدول 10. شاخصهای برازش
شاخص | حد نرمال | مقدار مشاهده شده |
DF | بزرگ تر از صفر | 263 |
نسبت به df | کمتر از 3 | 115/1 |
شاخص هنجار شده برازندگی (NFI) | 9/0 و بالاتر | 829/0 |
شاخص هنجار نشده برازندگی (NNFI) | 9/0 و بالاتر | 950/0 |
شاخص برازندگی فزاینده (IFI) | 9/0 و بالاتر | 981/0 |
ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب، RMSEA | کمتر از 05/0 | 027/0 |
p | بیشتر از 05/0 | 124/0 |
PNFI | کمتر از 5/0 | 580/0 |
[1] . Ezeanya-Esiobu,2019
[2] .Baskaran& Mehta
[3] .Capel
[4] .Padilla-Meléndez
[5] .Lorenzo
[6] .Kusumastuti
[7] .Williams Muchina
[8] .Hooli & Jauhiainen
[9] .Innovation system
[10] . Tödtling
[11] . Innovation System
[12] . Organisation de coopération et de développement économiques(سازمان همکاری و توسعه اقتصادی
[13] .Pietrobelli & Rabellotti
[14] .Stram-bach &Klement
[15] .Hooli & Jauhiainen
[16] . Briggs
[17] .Gorjestani
[18] .Non-organization goverment
[19] .Hooli & Jauhiainen
[20] .Cozzen and Kaplinsky
[21] .Olumuyiwa
[22] .Hidalgo& Albors
|