رابطة معاد و معناي زندگي در انديشة ملاصدرا
محورهای موضوعی : ملاصدراپژوهی و اندیشۀ حکمت متعالیهسعدی صفاری 1 , رضا رسولی شربیانی 2
1 - پیام نور
2 - پیام نور
کلید واژه: معناي زندگي معاد مرگ ملاصدرا ,
چکیده مقاله :
به اعتقاد برخي مرگ زندگي را بيمعنا ميكند و زندگي زوالپذير و محدود، ارزش زيستن ندارد؛ بويژه اگر همراه با گرفتاري و رنج باشد. برخلاف اين گروه، ملاصدرا با اثبات جاودانگي نفس معتقد است همانگونه كه حقيقت هستي سقف ماهوي و محدوديت ندارد، انسان نيز سقف ماهوي ندارد و زندگي انسان منحصر به عالم ماده نميشود. حركت انسان با سعي و تلاش دنيوي آغاز ميشود اما با مرگ استمرار پيدا ميكند و زندگي حقيقي و حيات برتر در ساية مرگ حاصل ميشود. زندگي در صورتي معناي كامل پيدا ميكند كه به آخرت و جاودانگي نائل شود. او براي انسان اهداف عالي و متوسط تعريف ميكند و مراتب سعادت را به مراتب تكامل نفس ميداند. ملاصدرا ذات و حقيقت انسان را عقل نظري ميداند و سعادت حقيقي را در اين قوه دانسته و حركت عقل عملي در مسير سعادت را زمينهيي براي تعالي عقل نظري قلمداد ميكند. او دنيا را نمادي از برزخ و برزخ را نمادي از قيامت ميداند. دنيا وآخرت يك وجود ذو مراتب است كه نه تنها تقابلي با هم ندارند بلكه آخرت مرحلة تكامل يافتة دنيا است. معاد يعني سعة وجودي يافتن و رسيدن به مرحلة عقلاني كه همان مرحلة حقيقي وجود انسان است. همة انسانها از قدر مشترك معناي زندگي برخوردار خواهند بود اما معناي حداكثري و حقيقي شامل كساني خواهد شد كه داراي مراتب عالي وجود و مقام تجرد باشند.
Some people believe that death renders life meaningless, and a limited and mortal life is not worth living, especially if it entails hardships and pain. In contrast, through demonstrating the immortality of the soul, Mullā Ṣadrā maintains that there is no quiddative limit either for the truth of being or for human beings, and human life is not limited to the world of matter. Man’s motion begins with worldly efforts; however, it continues with death, and true and supreme life is attained in the light of death. Life will have its complete meaning provided that it attains immortality in the hereafter. Mullā Ṣadrā defines some mediocre and supreme purposes for human beings and believes that the level of happiness depends on the level of soulish perfection. He also argues that Man’s reality is mirrored in their theoretical intellect, which brings about true happiness. Moreover, he believes that the motion of practical intellect on the route to happiness paves the way for the transcendence of theoretical intellect. According to Mullā Ṣadrā, the world is a symbol of purgatory, which is a symbol of the hereafter. For him, the world and the hereafter are the same graded existence; they do not have any conflict with each other, and the hereafter represents the world in its most perfect form. Resurrection means attaining a kind of ontological openness and reaching an intellectual level which is the same true stage of Man’s existence. At this stage, all human beings will have a common grasp of the meaning of life; nevertheless, the true and maximum meaning will only be available to those who have attained the supreme stages of existence and the level of immateriality.
قرآن مجيد.
آزاده، محمد (1390) فلسفه و معناي زندگي، تهران: نگاه معاصر.
ابن سينا (بيتا) مجموعه رسائل ابن سينا، تصحيح محمود طاهري، قم: آيت اشراق.
استيس، والتر. تي (1382) «در بيمعنايي معنا هست»، ترجمه اعظم پويا، نقد و نظر، شماره» 30 - 29.
بكر، لارنس. سي (1378) تاريخ فلسفة اخلاق غرب، ترجمة گروهي از مترجمان، قم: مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
پويا، اعظم (1390) معناي زندگي، قم: دانشگاه اديان و مذاهب.
دهقانپور، عليرضا (1393) حكمت صدرايي و معناي زندگي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
غزالي، محمد (1376) ميزان العمل، ترجمة علياكبر كسمايي، تهران: انتشارات صدا و سيما.
فارابي (1421ق) آراء اهل المدينة الفاضلة و مضاداتها، تحقيق علي بو ملحم، بيروت، مكتبة الهلال.
فروغي، محمدعلي (1381) سير حكمت در اروپا، تهران: انتشارات زوار.
كاپلستون، فردريك (1388) تاريخ فلسفه، ج1: ترجمة سيدجلالالدين مجتبوي، تهران: عملي و فرهنگي.
كربن، هانري (1381) مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهين شيرازي، ترجمه كريم مجتهدي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
كندي، يعقوب ابن اسحاق (1369 ق) رسائل الكندي الفلسفيه، تحقيق محمد ابوريده، قاهره: دار الفكر.
كويين، فيليپ.ال (1390) «مسيحيت و معناي زندگي» ترجمة اعظم پويا، در: معناي زندگي، قم: دانشگاه اديان و مذاهب.
گلشني، مهدي (1379) علم و دين و معنويت در آستانه قرن21، تهران: پژوهشگاه علوم انساني.
متز، تدئوس (1382الف) «آثار جديد دربارة معناي زندگي»، ترجمة محسن جوادي، نقد و نظر، شماره» 30 - 29.
متز، تدئوس (1382ب) «آيا هدف خداوند ميتواند سرچشمة» معناي زندگي باشد»، ترجمه محمد سعيديمهر، نقد و نظر، شمارة 30 - 29.
ملاصدرا (1361) العرشيه، تصحيح و ترجمة غلامحسين آهني، تهران: هرمس.
ملاصدرا (1378) المظاهر الالهية في اسرار العلوم الكمالية، تصحيح و تحقيق سيدمحمد خامنهاي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1381الف) المبدأ و المعاد، تصحيح و تحقيق محمد ذبيحي و جعفر شاهنظري، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1381ب) الحكمة المتعالية في الأسفار الاربعة، ج5: تصحيح و تحقيق رضا محمدزاده، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1382) الحكمة المتعالية في الأسفار الاربعة، ج9: تصحيح و تحقيق رضا اكبريان، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1383الف) الحكمة المتعالية في الأسفار الاربعة، ج1: تصحيح و تحقيق غلامرضا اعواني، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1383ب) الحكمة المتعالية في الأسفار الاربعة، ج8: تصحيح و تحقيق علي اكبر رشاد، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1391) الحكمه العرشية، تصحيح و تحقيق اصغر دادبه، در: مجموعه رسائل فلسفي صدرالمتألهين، جلد 4، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
موسوي، سيدمحمد (1382) «معناي زندگي (گزارشي از يك كتاب)»، نقد و نظر، شمارة 30ـ29.
ولف، سوزان (1382) «معناي زندگي»، ترجمة محمد عبدالهي، نقد و نظر، شمارة 30ـ29.
ويكينز، ديويد (1382) «حقيقت جعل معناي زندگي»، نقد و نظر، شمارة 30ـ 29.
هاپ واكر، لوئيس (1382) «دين به زندگي معنا ميدهد»، ترجمة اعظم پويا، نقد و نظر، شمارة 30ـ 29.