رابطه وحدت تشكيكي وجود و نظريه انسان كامل از منظر استاد مطهري
محورهای موضوعی : پژوهش درباره فیلسوفان صدرایی و شارحان و منتقدان ملاصدرا
1 - دانشگاه آزاد اسلامي
کلید واژه: عرفان وحدت شخصي وجود انسان كامل وحدت تشكيكي وجود هدف تشكيكي نقدِ نقد ,
چکیده مقاله :
مكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كردهاند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده باشد. در واقع چنين انساني مظهر كمالات (ظهورات) ذاتي و اسمائي حق ميشود نه اينكه در برابر حق وجود ديگري داشته باشد. استاد مطهري در نقد خويش بر نظريه انسان كامل مورد نظر عرفا، بر اساس نظريه وحدت تشكيكي وجود معتقد است انسان كامل انساني است كه ضمن متحقق ساختن همه اهداف و ارزشها در خودش بنحو اعتدال، هدف واحدي را نيز در نظر داشته باشد كه آن هدف همان قرب الهي است. بنا بر تشكيك وجود، اهداف كثير و هدف واحد، يكي هستند اما در مراتبشان با هم اختلاف دارند؛ در اهداف كثير نيز نيت و مرتبه نهايي، قرب الهي است. بعبارت ديگر، همچنانكه در حقيقت هستي، وحدت تشكيكي وجود حاكم است، به نظر استاد مطهري، كسي كه به هدف تشكيكي واصل شده باشد همان انسان كامل است. در اين مقاله روشن خواهد شد كه هيچكدام از نقدهاي مطهري بر عرفا وارد نيست و نصوص عرفا گوياي نادرستي نقدهاي وي است. بنابرين، عرفا تبيين كاملتري از انسان كامل دارند و انسان كامل با وحدت شخصي وجود سازگار است.
Different philosophical and gnostic schools have each presented some theories regarding the perfect Man relying on their own specific worldviews. Believing in a worldview based on the “individual unity of existence”, gnostics maintain that it is only the Truth which exists, and what is other than the Truth is only among the modes and manifestations of the Truth. In the view of this group, the perfect Man is a human being who has attained supreme glory. Such a person is indeed the locus of the manifestation of essential and nominal perfections of the Truth rather than having a different existence from the Truth. In his critique of gnostics’ theory of perfect Man, Mutahhari, based on the theory of the graded unity of existence, believes that the perfect Man is a human being who, while actualizing all goals and values to the level of moderation in oneself, has a single goal in mind which is the same proximity to God. According to the gradedness of existence, multiple goals and a single goal are the same but are different in their levels. In multiple goals, the intentions and the ultimate levels of divine proximity are also different. In other words, in the view of Mutahhari, as the graded unity of existence dominates the truth of being, a human being who has attained the graded goal is the same perfect Man. In this paper, the writer explains that none of Mutahhari’s criticisms of gnostics’ views are justified, and explicit references in the related texts demonstrate the falsity of his objections. Therefore, gnostics provide a more complete explanation of the perfect Man, and the existence of this human being is consistent with the individual unity of existence.
ابن تركه اصفهاني، صائن الدين، تمهيد القواعد، تصحيح حسن حسن زاده آملي، قم، الف لام ميم، 1386.
ابنعربي، محيي الدين، فصوص الحكم، تصحيح ابوالعلاء عفيفي، تهران، الزهراء، 1370.
ازنيقي، محمدبن قطب الدّين، فتح مفتاح الغيب، تصحيح اكبر راشدي نيا، تهران، سخن، 1395.
الجندي، مؤيد الدين، شرح فصوص الحكم، تصحيح سيّد جلال الدين آشتياني، قم، بوستان كتاب، 1387.
الفرغاني، سعيد الدين، منتهي المدارك، تصحيح وسام الخطاوي، قم، آيت اشراق، 1390.
الفناري، حمزه، مصباح الاُنس، تصحيح محمد خواجوي، تهران، مولي، 1388.
حافظ، ديوان اشعار، تصحيح پرويز ناتل خانلري، تهران، خوارزمي، 1362.
حسيني نيريزي، سيّد شهاب الدين، الحواشي علي تمهيدالقواعد، تصحيح وسام الخطاوي و محمد المهري السبزواري، قم، مؤسسه السيّده المعصومه، 1430ق.
قونوي، صدرالدين، اعجاز البيان، تصحيح عاصم ابراهيم الكيالي، بيروت، دارالكتب العلميه، 2005م.
قونوي، صدرالدين، الفكوك، تصحيح محمد خواجوي، تهران، مولي، 1393 .
قونوي، صدرالدين، النفحات الهيه، تصحيح محمد خواجوي، تهران، مولي، 1384 .
قونوي، صدرالدين، رساله النصوص، تصحيح حامد ناجي اصفهاني، قم، آيت اشراق، 1390.
قونوي، صدرالدين، شرح الاربعين حديثاً، تصحيح حسن كامل ييلماز، قم، بيدار، 1372.
قيصري، محمد داود، شرح فصوص الحكم، تصحيح سيّد جلال الدين آشتياني، تهران، علمي و فرهنگي، 1375.
مخزن موسوي، سيّد ابوالحسن، انسان كامل در متون عرفاني اسلامي، دانشگاه اهل بيت(ع) و پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران، 1393.
مطهري، مرتضي، انسان شناسي قرآن ، تهران، صدرا، 1394.
مطهري، مرتضي، انسان كامل، تهران، صدرا، 1394.
مطهري، مرتضي، پاورقي اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج3، تهران، صدرا، 1380.
مطهري، مرتضي، شرح مبسوط منظومه، ج1، تهران، حكمت، 1404ق.
مطهري، مرتضي، شرح مبسوط منظومه، ج2، تهران، حكمت، 1369.
مطهري، مرتضي، شرح منظومه، تهران، صدرا، 1381.
مطهري، مرتضي، عرفان حافظ، تهران، صدرا، 1394.
مطهري، مرتضي، فلسفه اخلاق، تهران، صدرا، 1393.
مطهري، مرتضي، كليات علوم اسلامي، ج2، تهران، صدرا، 1379.
مطهري، مرتضي، هدف زندگي، تهران، صدرا، 1393.
ملاصدرا، الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه، ج1، تصحيح دكتر غلامرضا اعواني، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1383.