تحول مسئلة «كلي و جزئي» در فلسفة اصالت وجودي ملاصدرا
محورهای موضوعی : ملاصدراپژوهی و اندیشۀ حکمت متعالیه
1 - مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفة ايران
کلید واژه: كلي جزئي اصالت وجود تجريد ارتقايي وجود عقلي ,
چکیده مقاله :
يكي از مباحث منطقي كه با پذيرش اصالت وجود دستخوش تحول جدي شد، مسئلة «كلي و جزئي» است. ملاصدرا در اين مسئله با بهرهگيري از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظرية جمهور حكما را متحول كرده و آن را بگونهيي متناسب با مباني فلسفة اصالت وجودي خود بازسازي نمود. از نظر ملاصدرا ملاك كليت، وجود عقلي و ملاك جزئيت، وجود خاص مادي و مثالي است. معلوم براي رسيدن به مرتبة كليت بايد از وجود خاص مادي و مثالي تجريد شود. اين تجريد، حقيقتي متفاوت با تجريد تقشيري جمهور حكما دارد و ميتوان از آن به «تجريد ارتقايي» تعبير كرد. بعقيدة ملاصدرا اشكال معروف «اجتماع كليت و جزئيت» با مباني جمهور حكما قابل رفع نيست اما با مباني اصالت وجودي او بسادگي برطرف ميشود. همچنين، به اعتقاد وي تعريف اشتراك، اضافة وجودي موجود عقلي به افراد است نه حضور بالقوة ماهيت در افراد.
One of the logical discussions which undergoes serious changes by accepting the principiality of existence is the problem of “the universal and the particular”. In the light of the principiality of existence and its ramifications, Mulla Sadra transformed the theory of all philosophers in this regard and reconstructed this problem in accordance to the principles of his own ontological philosophy. In his view, the criterion for universality is the intellectual existence, and the criterion for particularity is the particular, physical, and ideal existence. The known has to be abstracted from the particular, physical, and ideal existence in order to reach the level of universality. This abstraction is a truth different from the superficial abstract of other philosophers and can be called “promotional abstraction”. Mulla Sadra believes that the famous problem of the “gathering of universality and particularity” cannot be resolved based on the principles of other philosophers, whereas it is possible to do so on the basis of his philosophy. Moreover, he maintains that commonality means the ontological relation of an intellectual existent to individuals and not the potential presence of quiddity in them.
ابنسينا، الاشارات و التنبيهات، بهمراه شرح خواجه نصير و المحاكمات قطب الدين رازي، قم، نشرالبلاغة، 1375.#
ابنسينا، التعليقات، تحقيق عبدالرحمن بدوي، بيروت، مكتبة الاعلام الاسلامي، 1404ق.#
ابنسينا، الشفا ـ المنطق، تحقيق سعيد زايد، قم، كتابخانة آيت الله المرعشي، 1404ق.#
ابنسينا، الشفا ـ الالهيات، تصحيح سعيد زايد، قم، كتابخانة آيت الله المرعشي، 1404ق.#
ابنسينا، النجاة من الغرق في بحر الضلالات، مقدمه و تصحيح محمدتقي دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، 1379.#
ارسطو، منطقارسطو، تحقيق و مقدمه عبدالرحمنبدوي، بيروت، دارالقلم، 1980.#
جوادي آملي، عبدالله، رحيق مختوم، قم، اسرا، 1376.#
رازي، فخرالدين، شرح الاشارات و التنبيهات، مقدمه و تصحيح دكتر نجفزاده، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1384.#
طباطبايي، سيدمحمدحسين، نهاية الحكمه، تصحيح و تعليق عباسعلي زارعي سبزواري، قم، مؤسسة نشر اسلامي، 1420ق.#
طوسي، نصيرالدين، شرح الاشارات و التنبيهات، در ابنسينا، الاشارات و التنبيهات، قم، نشرالبلاغة، 1375.#
عبوديت، عبدالرسول، درآمدي به نظام حكمت صدرايي، قم، سمت، 1386.#
فرامرز قراملكي، احد، «مقدمه»، در ملاصدرا، التنقيح في المنطق، تصحيح و تعليق غلامرضا ياسيپور، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1378.#
ملاصدرا، الحكمة المتعاليه في الاسفار الاربعه، ج3: تصحيح، تحقيق و مقدمه مقصود محمدي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1383.#
ملاصدرا، الحكمة المتعاليه في الاسفار الاربعه، ج6: تصحيح، تحقيق و مقدمه احمد احمدي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1381.#
ملاصدرا، الحكمة المتعاليه في الاسفار الاربعه، ج8: تصحيح، تحقيق و مقدمه علي اكبر رشاد، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1383.#
ملاصدرا، الحكمة المتعاليه في الاسفار الاربعه،ج9: تصحيح، تحقيق و مقدمه رضا اكبريان، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1382.#
ملاصدرا، شرح و تعليقه بر الهيات شفا، تصحيح، تحقيق و مقدمه نجفقلي حبيبي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1382.#
ملاصدرا، الشواهد الربوبيه في المناهج السلوكيه، تصحيح، تحقيق و مقدمه مصطفي محقق داماد، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1382.#