جایگاه حقوق مالکیت فکری در حمایت و توسعه فنآوری نانو
محورهای موضوعی : مالکیت فکری و مدیریت سرمایههای نامشهود
1 - دانشگاه پیام نور تهران
کلید واژه: حقوق نانو تکنولوژیفناوری نانوحقوق مالکیت فکریحقوق فناوریمالکیت صنعتی,
چکیده مقاله :
مالکيت فکري حقوقي است که به صاحب آن اختيار انتفاع انحصاري از فعاليت و فکر و ابتکار انسان را مي دهد که خود به شاخه هاي گوناگون چون حقوق مالکيت ادبي و هنري و مالکيت صنعتي تقسيم مي شود. در مقايسه با ساير کالاها و محصولات، محصول هوش انساني داراي چهار خصيصه است: اول اينکه نتيجه مستقيم کار فکر انسان است؛ دوم آن که اين محصول در طبقه اطلاعات مي گنجد؛ سوم آن که اين محصول هوشمند در اثر مصرف از بين نمي رود؛ چهارم آن که به راحتي عرضه شده و قابليت تکثير دارد. ويژگي هاي مزبور باعث مي گردد که صاحب چنين محصولي نتواند استفاده از آن را تحت کنترل خود نگه داشته و به راحتي از دست مي رود. در واقع ارزش اقتصادي يک آفرينش فکري به دليل نادر بودن و کميابي آن است که در صورت عدم حمايت و دستيابي تعدادي افراد به آن و بهره برداري و استعمال آن، ارزش ياد شده از ميان رفته و يا حداقل کاهش خواهد يافت. در ايران قوانين متعددي راجع به حمايت از آثار فکري به تصويب رسيده که در مقايسه با قوانين جهاني بسيار ناقص و ابتدايي بوده و به اصلاح و تکميل نياز دارند. فناوري نانو مسائل قانوني جديدي را در زمينهحقوق و مالکيت فکري ايجاد نموده است. شايد بتوان برخي از اين مسائل را با قوانين موجود و يا با کنترل و تعديل قلمرو نانو حل و فصل نمود ولي ممکن است براي کنترل قلمرو نانو نياز به وضع قوانين جديدي داشته باشيم.
Intellectual property is a right that gives its owner the exclusive benefit of human activity, thought and initiative, which itself is divided into various branches such as literary and artistic property rights and industrial property. Compared to other goods and products, the product of human intelligence has four characteristics: 1- First, it is a direct result of the work of human thought; 2- Second, this product falls into the information category; 3- Third, this smart product is not wasted by consumption; 4- The fourth is that it is easily supplied and can be reproduced. These features make the owner of such a product can not control its use and is easily lost. In fact, the economic value of an intellectual creation is due to its rarity and scarcity that if a number of people do not support and achieve it and exploit and use it, the mentioned value will be lost or at least reduced. In the legal system of Iran, several laws have been passed regarding the protection of intellectual property, which are very incomplete and rudimentary in comparison with international laws and need to be amended and supplemented. Nanotechnology has created new legal issues in the field of rights and intellectual property. Some of these issues may be resolved by existing laws or by controlling and modifying the nanosphere, but we may need to enact new laws to control the nanosphere.
1- روبن، سوزان، فناوري نانو و مالکيت فکري، مترجمان صبا شرف الدين زاده و امير حسين برنايي، ماهنامه فناوري نانو، شماره 9، تهران، معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري ستاد ويژه توسعه فناوري نانو، اذر 89.
2- حسيني، فاطمه سادات، ثبت اختراع در حوزه فناوري نانو (روش هاي ثبت و تعاريف)، ماهنامه فناوري نانو، شماره 10، تهران، معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري ستاد ويژه توسعه فناوري نانو، دي ماه 90.
3- هابرمان، يان، ثبت اختراع در حوزه فناوري نانو- مبناي حفاظت از پتنت، مترجم خانم فاطمه سادات حسيني، 1390، برگرفته از سايت http://nano.ir .
4- .M.Scheu et al مپينيگ پتنت هاي فناوري نانو ...، رويکرد EPO، اطلاعات پتنت جهاني، 28 ، Kallinger et al 204: [2006]: پتنت فناوري نانو، قانون و تجارت فناوري نانو، دوره 5، شماره 1.
5- لملي (Lemley)، مارک (Mark)، مالکيت (صنعت نانو) مسايل قانوني و حقوقي آن، مترجم مريم سلطاني، ستاد ويژه توسعه ى فناوري نانو، 2005.
6- ميلي، کريستف، مقررات فناوري نانو، گزارش رويکرد گروه هاي ذي نفع در چارچوب قانونگذاري قابل اجرا براي علوم و فناوري نانو، مترجم کانون توسعه ي فناوري دانشگاه تربيت مدرس، تابستان 85، برگرفته از سايت http://innovationsgesellschaft.ch .
7- Bastani, Behfar, and Fernandez, Dennis, Intellectual Property Rrights in Nanotechnology , Available Online at: www.iplaft.com.
فصلنامه تخصصی پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد فصلنامه رشد فناوري، سال بیستم، شماره 77، زمستان 1402
|
www.roshdefanavari.ir شاپا: 5486-1735 / شاپاي الکترونيکي: 5664-1735
|
|
جایگاه حقوق مالکیت فکری در حمایت و توسعه فناوری نانو
احسان کلانتری میبدی* دانشگاه پیامنور، تهران، ایران ekalantarimf@gmail.com |
تاريخ دريافت: 05/04/1400 | تاريخ اصلاحات: 17/03/1402 | تاريخ پذيرش: 03/04/1402 |
چکيده
مالکيت فکري حقوقي است که به صاحب آن اختيار انتفاع انحصاري از فعاليت و فکر و ابتکار انسان را ميدهد که خود به شاخههاي گوناگون چون حقوق مالکيت ادبي و هنري و مالکيت صنعتي تقسيم ميشود. در مقايسه با ساير کالاها و محصولات، محصول هوش انساني داراي خصایصی است که این ويژگيهاي مزبور باعث ميگردد که صاحبان چنين محصولي نتواند استفاده از آن را تحت نگهداری و کنترل خود دارند. در ايران قوانين متعددي راجع به حمايت از آثار فکري به تصويب رسيده است. حال آیا با قوانین جاری، میتوان قلمرو فناوری نانو را نیز مورد حمایت قرار داد؟ چه ویژگیهایی از قلمرو نانو و این فناوری، لزوم وضع قوانین جدید را ایجاب مینماید؟ آیا فناوري نانو مسائل قانوني جديدي را در زمينه حقوق و مالکيت فکري ايجاد مینماید؟ در این مقاله به این سؤالات پاسخ داده و خواهیم دانست که لازم است در زمينه فناوري نانو متناسب با وضعیت خاص فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی کشور پیشقدم گردیده و با تصویب قوانین جامع، راهگشا، کاربردی در زمینه حمایت هرچه بیشتر از این فناوری گام برداریم تا مجبور به پذیرش قوانین سایر کشورها که با توجه به وضع اقتصادی و جغرافیایی خود وضع قوانین نمودهاند، نگردیدم. همچنین با توجه به خصایص و گستردگي اين فناوري به صرف تصويب قانون داخلي نميتوان از تمام جوانب و مسائل آن حمايت نمود و لزوم وجود معاهدهنامههاي بين کشورها نيز در اين زمينه براي حمايت کامل از اين فناوري احساس ميگردد.
واژگان کليدي
حقوق نانو فناوری؛ فناوری نانو؛ حقوق مالکیت فکری؛ حقوق فناوری؛ مالکیت صنعتی.
1- مقدمه
بخش اعظم رشد اقتصادي يك كشور در گرو رشد و توسعهي فناوري آن است و انتقال فناوري به معني زنجيرهاي منظم از فعاليتهاي هدفمند جهت بهكارگيري مجموعه عناصر فناوري در مكاني به جز مکان اوليه است و ايجاد آن گام مهمي در مسير صنعتيشدن و توسعهي اقتصادي كشورهاي كمتر توسعهيافته و در حال توسعه كه قادر به توليد فناوريهاي پيشرفته نيستند بهشمار ميروند. يكي از عوامل مهمي كه باعث ايجاد شكاف توسعهيافتگي بين كشورهاي در حال توسعه و توسعهيافته گرديده است تفاوت سطح دانش و فناوري است. فناوري نانو از جمله این فناوريهاييست که در توسعهيافتگی کشورها بسيار مؤثر است.
فناوري نانو را فناوري اشياء كوچك ميدانند اشياء خيلي كوچك (ذراتی با اندازه کوچکتر از 100 نانومتر) و در واقع استفاده و توليد ماده در مقياس ريزمولكولي كه در اين ابعاد اتمها و مولكولها متفاوت از ابعاد بزرگتر عمل ميكنند و گسترهي كاربردهاي جالب و شگفتانگيز را فراهم ميكنند. فناوري مولكولي نيز اصطلاح ديگري است كه ميتوان به جاي فناوري نانو استفاده كرد.
حقوق مالكيت فکری مقرراتي را شامل میگردد كه بهرهبرداري مادي از يك فعاليت نو و مبتكرانه را ايجاد ميكند و آن را مورد حمايت قرار ميدهد. همچنين اعمال كنترل قانوني بر نحوهي پخش، توزيع و تجاريكردن اطلاعات و نوآوريهاي جديد فناوري را مجاز داشته و براي هرگونه سوء استفاده، تكثير بياجازه و جعل و پخش آن مجازارتهايي را در نظر گرفته است. گسترش سريع فناوري و رقابت در دنياي امروز با توجه به اهميت حق مالكيت معنوي و فكري در نزد صاحبان و پديدآورندگان بخش نرمافزاري فناوري، سياستمداران و دولتمردان را بر آن داشته تا اين رشته از حقوق را بهعنوان ابزاري جديد در سياست خارجي كشورهاي خود مورد توجه قرار دهند و با توجه به قدرت و اهمیت اين حقوق در زمينهي حق انحصاري فروش با استفاده از نوعي كالا يا فناوري، حق ليسانس، حق مؤلف و مواردي از اين قبيل كه منجر به كوتاهشدن دست رقباي تجاري از هر گونه تقلب و جعل میگردد، مورد حمایت قرار دهند.
«مالكيت فكري عبارت است از حق ناشي از پديدآوردن يك آفريدهي فكري كه به موجب آن شخصي كه خودش يا از طريق بهكارگيري ديگري موجب خلق آن شده يا شخصي كه اين حق به او منتقل شده، ميتوانند بهطور انحصاري از بالاترين حقوق و اختيارات قانوني ممكن نسبت به آن بهرهمند شود.»
در تقسيمبندي معروف و متداول حقوق مالكيت فکري به دو دستهي: 1ـ مالكيت ادبي و هنري و 2ـ مالكيت صنعتي تقسيمبندي ميگردد البته مالكيت صنعتي نيز خود به اقسام گوناگون چون، اختراعات، علائم تجاري، طرحهاي صنعتي، اسرار تجاري و ... تقسيمبندي ميگردد.
2- طرح مباحث
2-1- ساختار راهبرد مالکيت فکري
حقوق مالکيت فکري از منافع تجاري يک شرکت در مراحل مختلف طراحي، ساخت و توليد حفاظت ميکند. در مرحله طرح و توسعه، استفاده از قوانين حق نشر، ابزار تجاري و يک چتر حمايتي ايجاد مينماید. و همچنين ابزار و روشهاي نوين نيز ميتواند بهوسيله ثبت پتنت مورد استفاده قرار گيرند چرا که طراحي يک فرايند در حدود 3 سال به طول انجاميده و اين نياز به سرمايهگذاري درازمدت خواهد داشت. از آنجا که قراردادهاي امتياز يکي از منابع انتفاع توليدکنندگان و مصرفکنندگان است استفاده از حقوق مالکيت فکري براي شرکتهاي نوپا و سرمايهگذاران آنها ارجحيت دارد.
2-2- مالکيتهاي فکري قابل حمايت در فناوري نانو
شيوههاي جدیدی که جهت حل مشکلات ناشي از دستکاري ذرات بسيار کوچک بهوسيله ابزارهاي بزرگ بهکار ميروند و ساختار نانويي پايداري را ارائه ميدهد. بهوسيله حقوق مالکيت فکري قابل حمايت ميباشد. روش ديگر جهت ايجاد نانو ساختارها، استفاده از خود آراها است که بهوسيله طراحي مولکولهايي که در ساختارهاي مورد نظر متراکم شدهاند بهوجود ميآيند. ساختارهاي خود آراي فراواني در اطراف ما به چشم ميخورند و در گسترهي وسيعي از کريستالها گرفته تا موجودات زنده بهکار رفتهاند اما هنوز جزئيات لازم از آنها در فناوري نانو به دست نيامده است در اين مورد نيز حقوق مالکيت فکري از روشهاي جديد ساخت و فرايندهايي که منجر به افزايش بازده و کاهش قيمت ميگردند، حمايت میکند.
2-3- بررسي مالکيت فکری در کاربردهاي فناوري نانو
2-3-1- وسايل الکترونيکي مولکولي
امروزه وسايل نانو الکترونيکي با اثر کوانتويي در ساختارهاي حالت جامد ساخته شدهاند. همچنين کشف نانولولههاي کربني1 متنوع و توانايي آنها در کاربري ترانزيستورها و ديودها، جهتگيري جديدي را نشان ميدهد. اصلاحات شکل گرفته بر روي مدارهاي جديد با روش يکپارچگي اجزاي الکترونيکي مولکولي و با استفاده از دستگاههاي الکترونيکي حالت جامد کنوني و همچنين شيوههاي ساخت برخي اجزا و سيستمهاي متراکم از مواردي هستند که تحت حمايت حقوق مالکيت فکري قرار ميگيرند. يکي ديگر در زمينههاي کاربردي فناوري نانو در صنايع الکترونيک، ساخت صفحههاي نمايشگر مسطح بر مبناي نانو لولههاي کربني است که در آستانه تجاريشدن قرار دارند. در آينده اجزاي الکترونيکي طراحي و ساخته خواهند شد که در طراحي و ساخت آنها، تنها از مولکولها استفاده شده است در اين مورد نيز حقوق مالکيت فکري مورد استفاده قرار خواهد گرفت [7].
2-3-2- حسگرها
حسگرها (سنسورها) يکي ديگر از مواردي هستند که تحقيقات و سرمايهگذاريهاي زيادي بر روي آنها انجام شده است و استفاده از آنها در سطح وسيع از اولويت کاربردهاي تجاري فناوري نانو ميباشد، رابطه موجود ميان خواص شيميايي و ساختاري نانو لولههاي کربني و خواص الکترونيکي آنها منجر به طراحي حسگرها شده است که در آستانه توليد و عرضه به بازار قرار دارند. شيوههاي متعدد استفاده از نانو لولههاي کربني که داراي نربندي کم و بازده توليد بالايي هستند و نيز روشهاي جديد سنتز و توليد نانو لولههاي کربني بهوسيله حقوق مالکيت فکري مورد حمايت واقع ميشوند مدلهاي محاسباتي در شبيهسازي رفتار مکانيکي نانو لولههاي کربني نيز يکي ديگر از مواردي هستند که از آنها بهوسيله پتنت، حق نشر، علائم تجاري و اسرار تجاري حفاظت ميگردند [7].
2-3-3- دانش هوا و فضا
استحکام بالا و وزن فلورونها از طريق کاهش مؤثر در هزينهها، دريچهاي تازه را به سوي صنايع فضايي گشوده است. به دليل شرايط خاصي از قبيل دماي بالا، فشار بسيار زياد، خلاء و تششع شديد در فضا، توسعه استفاده از پليمرها و مواد ديگر با مقاومت حرارتي بالا، کامپيوترهاي مينياتوري و ماشينهاي مولکولي با نيروي شيميايي که بتوانند در فضا دوام بياورند و نيز روشهاي سازگار با شرايط فضا در کاربردهاي دانش فضا نوردي بسيار مؤثر خواهد بود مدلهاي محاسباتي جهت کابري برخي وسايل و مواد در فضا در تمامي مراحل کاربرد از حمايت حقوق مالکيت فکري برخوردار ميباشند [7].
2-3-4- پزشکي
روشهاي طراحي نوين نانوماشينها در پزشکي، شيوههاي انتقال دارو، روشهاي بهکارگيري ماشينها و همچنين روشهاي تزريق داروها و موارد ديگر مانند استفاده از سرنگهاي نانو لولهاي و مهندسي اجزاي مصنوعي همگي مواردي هستند که تحت پوشش حقوق مالکيت فکري قرار ميگيرند [7].
2-3-5- محيطزيست و تصفيه فاضلاب
فنون جديد مدلسازي، طرحيها، روشهاي ساخت و کاربردهاي فناوري نانو در مواد و ماشينهاي مورد استفاده در تصفيه آب، استخراج سموم، اکتشاف آلايندهها و نيز بازيافت مواد پيش از آن که هرز روند، از فناوریهاي تحت حمايت حقوق مالکيت فکري ميباشند [7].
2-4- ثبت اختراع (پتنت) در فناوري نانو و چالشهاي فراروي آن
سيستم ثبت و ارائه پتنت در کشورهاي صنعتي ممکن است متفاوت باشد اما معمولاً سيستم ايالات متحدهاي بهعنوان الگوي سياسي ديگر کشورها مورد استفاده قرار ميگيرند.
بر طبق توافين ايالاتمتحده، انواع مختلف اختراع که ميتوانند به ثبت برسند در چهار گروه جامع طبقهبندي ميشوند که عبارتاند از:
1- روش يا متد مانند روش خاصي براي ترکيب مواد شيميايي براي توليد يک دارو؛
2- دستگاه مانند يک قطعه از تجهيزات درماني؛
3- قطعه توليدشده مانند تراشه رايانهاي؛
4- ترکيبي از ماده مانند يک دارويي جديد و يا يک پلاستيک جديد براي استفاده در کابينت آشپرخانه [1].
شاخهها و کاربردهاي فناوري نانو با توجه به مقياس نانو در بردارنده نوآوريهايي هستند که در محيط اطراف موجود ولي در گذشته غيرقابل دسترسي بوده است و به همين جهت منحصر به فرد به شمار ميروند. اختراع ميکروسکوپ تونلي روبشي در سال 1981 که جايزه نويل فيزيک و تقدير کميته نويل را به همراه داشت، نقطهي عطفي در فناوري نانو بوده که باعث دستيابي به مقياس نانو گرديد. به همراه نسل جديدي از ابزارها، نسل جديدي از مشکلات مربوط به مالکيت فکري هم پديد آمد کاربردهاي فناوري نانو با تقسيمبنديهايي مرسوم مالکيت فکري همخواني نداشت.
از ديدگاه مالکيت فکري، برخي از جنبههاي فناوري نانو به سهولت در يکي از گروههاي چهارگانه قرار ميگرفت و بهعنوان مثال در گروه ماشينآلات و دستگاهها، اندازهي اهميتي نداشت و تجهيزات تازه توليدشده بدون در نظر گرفتن اندازه در اين دسته از ثبت اختراعات جاي ميگيرد موادي که در مقياس نانو ساخته ميشوند تفاوت چنداني با نمونههاي مشابه در مقياس بزرگتر ندارند [1].
اما بخش اعظم فناوري نانو به اين سادگي قابل طبقهبندي نيست، چرا که بسياري از فناوريهاي در حال ظهور اغلب بر پايه نوآوريهايي در زمينههاي مختلف بنا شدهاند. به گفتهي بروسکيسليليوک2، مدير بخش فناوري نانو اداره پتنت و علائم تجاري ايالاتمتحده "تفاوت اصلي فناوري نانو، ماهيت ميان رشتهاي آن است نزديکترين مثال زيست فناوري است، که فناوري بسيار متمرکزي است. فناوري نانو در حوضه تحقيقات بسياري از علوم قرار دارند در مواجه با فناوري نانو، ما خود را تقريباً با تمامي فناوريها رو به رو ميبينيم" [2].
مالکيت فکري مبني بر فناوري نانو وجه کاملاً متمايزي نسبت به ديگر زمينههاي فناوري نانو دارد دليل اين تمايز آن است که اين فناوري معمولاً از طريق تخصص بين رشتهاي و اغلب در رشتههايي چون زيستشناسي، شيمي، مهندسي و مواد توسعه مييابد. در نتيجه آن تقاضا براي دريافت پتنت فناوري نانو اغلب مستلزم آن است که يک گروه از دانشمندان به نمايندگي از بسياري از رشتههاي متفاوت علمي در زمينه يک فناوري کاري کنند. که اين فناوري از اجزاي مختلفي تشکيل شده که هرکدام از آنها ممکن است به چند امتياز مالکيت فکري نياز داشته باشند. زمانيکه يک حوزه فني جديد توسعه مييابد، رقابت براي پتنتهاي اوليه آن آغاز ميشود، زيرا در ابتدا مسير پتنتکردن در آن رشته باز است و پيشگامان ميتوانند برخلاف معمول ادعاهاي گستردهاي را در رابطه با ثبت اختراع تدوين کنند و عناصر اساسي پيشرفت آينده را بهوسيلهي پتنتهاي خود تحت حفاظت قرار دهند. کسي که صاحب اين پتنتهاي مبنا باشد، اين فرصت را پيدا ميکند که در تجارت اين فناوري جديد، نقش رهبري را ايفا کند و بهوسيله آن رقيبان را از عرصه رقابت حذف و يا آنان را به همکاري ترغيب نمايد. فناوري نانو نيز از اين قاعده مستثني نيست و شرکتهاي بزرگ با شرکتهاي تازه تأسيس و مؤسسات تحقيقاتي براي پتنتهاي خوش آتيه رقابت ميکنند تا بتوانند در اين حوزه فناوري جديد که در حوزههاي حقوقي پتنت نيز جديد است، قدرتمندتر شوند [2].
پتنتها در طي يک فرايند پرهزينه و زمانبر بهدست ميآيند. در اين رابطه دو سيستم رايج ميباشد. در اروپا، ژاپن و اقيانوسيه سيستم اولین پرونده3 بهکار ميرود که بدين ترتيب حق تقدم با شخصي است که زودتر اقدام به پرکردن تقاضاي نامهي پتنت نموده است. در آمريکا سيستم اولین اختراع4 کاربرد دارد يعني امتياز اختراع متعلق به شخصي است که براي نخستين بار اين اختراع را انجام داد است حتي اگر شخص ديگري زودتر جهت ثبت اختراع اقدام کرده باشد در اين صورت بايد طي يکسال از اولين اقدام براي فروش محصول، تقاضاي نامههاي پتنت پر شوند در غير اين صورت پتنت بياعتبار خواهد شد [7].
بسياري بر اين باورند که قوانين پتنت همچون ساختمان تغييرناپذير بوده که دقيقاً مشخص نموده است که چه مواردي و چگونه به وسيلهي پتنت قابل محافظتاند. اما در واقع اينگونه نيست و براي مثال مشخص است که يک اختراع بايد نو و از لحاظ تجاري کاربردي و همچنين داراي يک گام ابتکاري باشد تا پتنت بايد بتواند به آن تعلق گيرد و اينکه متقاضي بايد اختراع را روشن و کامل در درخواست پتنت توضيح دهد. به اين منظور اهدافي که در پس قوانين انحصاري پتنت وجود دارد با توجه به فناوري جديد به چالش کشيده ميشوند و منافع مخترع و منافع عمومي در برابر يکديگر توأمان سنجيده ميشود [2].
همانطور که ميدانيد، پتنت در واقع يک حق انحصاري محدود به زمان، مکان و محتوا است. هرکشوري مسئول بررسي صلاحيت ثبت اختراع در داخل خود است، بنابراين در مورد اعطا، اجرا و بررسيهاي احتمالي بعدي پتنت قوانين ملي وجود دارد. براي اينکه بتوان در يک فضاي اقتصادي جهاني، استانداردهاي يکنواخت و همچنين اثرات حفاظت از پتنت را به صورت واحد ارائه کرد، بهطور گستردهاي تلاش ميشود تا قوانين واحدي در سراسر جهان ارائه شود. علاوه براين، حفاظت از پتنت بايد براي مخترعان انفرادي و شرکتهاي بزرگ، مقرون به صرفه باشد و بهرهبرداريهاي اقتصادي سودمند از اختراع را ممکن ساخته و توسعه دهد [3].
بهعنوان يک پيشفرض لازم براي دريافت حق ثبت اختراع، لازم است که موضوع پتنت در سرتاسر جهان جديد باشد و بهعنوان يک ابداع با مهارتهاي شناختهشده فعلي تفاوت داشته باشد. البته پتنت پس از نهاييشدن هم ميتوان مورد ترديد واقع شود و در يک بررسي جديدتر، لغو ثبت اختراع اعمال شود. همانگونه که قبلاً نيز اشاره گرديد ابزار يا روشها از جمله کالاهاي معرفي و ماشينهاي توليدي و روشهاي ساخت و توليد و ... بهوسيله پتنت قابل حفاظتاند و مواردي از قبيل تئوريهاي علمي و فرمولهاي رياضي و فرمهاي زبانشناختي و قوانين بازي يا توليد محض اطلاعات غير قابل پتنتشدن محسوب ميگردند [3].
حداکثر مدت محافظت از يک پتنت نهاييشده 20 سال از روز تقاضا است. آمار اداره پتنت و نامهاي تجاري آلمان نشان ميدهد که مدت محافظت متوسط براي پتنتها 12 سال است. در اين زمينه نيز پتنتهاي تجاريشده موفق باعث افزايش ميزان متوسط عمر پتنت ميشود. براي هر پتنت که نهايي گرديده يا پتنتهاي در حال انتظار، از سال سوم بايد هزينه سالانه پرداخت شود که در غير اين صورت درخواست از درجه اعتبار ساقط يا پتنت منقضي ميشود [3].
همانگونه که بيان شد، بحثهاي مربوط به قانون پتنت به تازگي آغاز شده و روند تصميمگيري دادگاهها دشوار است. پيشگامان اين فناوري با کار سختي روبه رو بوده و بهطور دقيق نميدانند که درخواستهاي خود را چگونه تدوين نمايند تا مورد قبول ادارات و دادگاهها واقع شود. اما با کمي دقت در پتنتهاي ثبتشده اين فناوري ميتوان راهبردها و فرمولهاي مطلوب و استدلالهاي مناسب را کشف تا روند اعطاي پتنت را در جهت مطلوب هدايت کنند. در ماهنامهي فناوري نانو دومثال درخصوص اين موضوع بيان شده است که عيناً در اين جا بيان ميگردد. همانگونه که خواهيد ديد، در فناوري نانو علاوه بر شرايط کلي ثبت پتنت مانند نوبودن و ... چيزهاي ديگري نيز مطرح است؛ بهعنوان مثال در مورد اول با استفاده از يک نانو ماشين نشان داده ميشود که چگونه مفاهيم قانوني پايهگذاري شده پتنت (مانند ماشين و ماده) در فناوري نانو محو ميشوند و مخترعان فضاهاي جديدي را بهوجود ميآورند. در مورد دوم نيز نشان داده خواهد شد که چگونه متقاضيان پتنت در حوزه فناوري نانو ميتوانند با در پيش گرفتن يک راهبرد مناسب درخواست خود را به ثمر برسانند [2].
مثال اول: نانو ماشين
"يک تيم تحقيقاتي پزشکي، يک نانو ماشين مولوکي موتور محور را در اندازه چند نانو متر توليد کرد. در تست حيواني، اين ماشين براي درمان يک بيماري خاص ژنتيکي بهطور موفقيتآميز مورد استفاده قرار گرفت. اما اندکي قبل از اينکه اين تيم بخواهد براي نانو ماشين خود درخواست پتنت بدهد، در يک برنامه گروهي، نتايج آزمايش را در يک شبيهسازي بهوسيلهي يک نانو ماشين براي درمان بيماريهاي مختلف منتشر کرد. به دليل اين انتشار اين نانو ماشين ديگر نو نيست. آيا اين تيم تحقيق هنوز هم ميتواند براي محافظت از اختراع خود، پتنت دريافت کند؟ اگر جواب مثبت است چگونه؟ در قانون پتنت يک اصل وجود دارد که اگر موضوعاتي مثل يک ماشين بهوسيله انتشار، نوبودن خود را از دست داده باشند، ديگر نميتوانند براي پتنت درخواست دهند با توجه به اين عمل، اداره پتنت بايد درخواست پتنت را رد کند. اما در قانون يک استثنا براي مواد دارويي وجود دارد، هر بار که يک خاصيت جديد درماني براي يک ماده شناخته شده پيدا شود، اين ماده ميتواند دوباره پتنت شود که در ادعاي پتنت فقط ميتوان از خواص جديد اضافهشده بهعنوان محدوده حفاظتي پتنت نام برد. اين قانون ويژه در صنعت داروسازي از اهميت بيشتري برخوردار است، چرا که آنها ميتوانند در کشف نشانههاي جديد براي مواد شناخته شده با اطمينان سرمايهگذاري کنند و نيز به واسطه اين قانون در برابر کپيبرداري و استفاده بدون مجوز از نتايج جديد اين دستاورد محافظت به عمل ميآيد. البته اين استثنا فقط براي مواد و مواد ترکيبي است و شامل ماشينها و دستگاهها (تجهيزات) نميشود، اين تيم اخيرا در مقاله «پتنتکردن نانو ماشين» سؤال جالبي را مطرح کردند، اينکه آيا نانو ماشين در واقع يک ماشين است و يا اينکه باتوجه به تعاريف قانون پتنت، ميتواند بهعنوان ماده تلقي شود؟ تا قبل از اينکه اين سؤالات بهوسيله دادگاه پاسخ داده شود، يک سري استدلال قوي وجود دارد که از اين نظر حمايت ميکند. اين تيم تحقيقاتي ميتواند اين ايده را مورد استفاده قرار دهد، يعني اگر موفق شود که ادارهي پتنت را در اين مورد قانع کند که اين نانو ماشين در ذات خود چيزي غير از يک ماده دارويي نيست و درصورتيکه محدود به يک استفاده مشخص و معين باشد با وجود منتشرشدن آن هنوز ميتواند به پتنت دست يابد" [2].
مثال دوم: نانو ذرات
"يک مخترع، آزمايشي را بهوسيله يک عنصر نيمه هادي معمولي انجام داده است. در مورد اين ماده اين دانش وجود داشت که اگر به اندازه ميکرو ذرات ريز و خرد شوند خواص بسيار جالبي را نشان ميدهند، اما هنوز هيچکس نانو ذرات اين ماده را توليد نکرده بود زماني که مخترع اين ماده را به اندازه نانو ذرات کوچک کرد، به صورت شگفتآوري کشف کرد که ماده کشفشده داراي يک برتري بسيار مفيد و جديد است. وي ميخواست که نانو ذرات خود را از طريق پتنت از جمله در آلمان محافظت کند. آيا اين کار ممکن است؟ مخترع بايد چه برخورد هوشمندانهاي را در اين مسير بهکار گيرد؟ بسياري از اختراعات فناوري نانو از خواص شگفتانگيز جديدي بهرهمند هستند که مواد درصورتيکه در مقياس نانو - جايي که مکانيک کوانتومي و فيزيک کلاسيک با هم جمع ميشوند - ساخته شوند، ميتوان اين خواص را بروز دهند.
بنابراين در نانو بلورهاي نيمهرسانا، با اندازه بلور، فاصله باند الکتريکي تنظيم ميشوند کربن معمولي در قالب لايههاي نازک گرافن ناگهان بهطور قابل ملاحظهاي به يک هادي خوب تبديل ميشود درحاليکه ذرات طلا که به اندازه نانو ذرات کوچک شدند، نيمهرسانا ميشوند. رکن اساسي اختراعات در فناوري نانو اغلب بر پايه اندازه ساختار يا پارامترهاي مشتق شده از آن است که منجر به تمايز اختراع از ساير اختراعات مشابه در موضوع ميشود. اختراعات فناوري نانو براي مثال در اداره پتنت اروپا اينگونه تعريف شده است: «واژه فناوري نانو واحدهايي را با يک اندازه هندسي کنترلشده در بر ميگيرد و حداقل يک مؤلفه کاربردي زير نظر نانومتر، که در يک يا چند بعد ميتواند اثرات فيزيکي، شيميايي و زيستي را که خواست آن اندازه است (ذاتاً در آن اندازه رخ ميدهد) در دسترس قرار دهد» [4].
اين مسأله سبب ميشود که اين اختراعات اغلب در طبقهبندي به نام «اختراعات انتخابگر» قرار گيرند. يک اختراع انتخابي زماني بهوجود ميآيد که يک اختراع از يک اندازه شناختهشدهي معمول، مثل بلورهاي نيمهرسانا با قطر کمتر از 100 ميکرومتر، يک اندازه ويژه مثلاً کوچکتر از 100 نانومتر، را انتخاب کنند. آيا اين انتخاب يک بعد معين، براي مواد يا محصولات شناختهشده به تنهايي براي پاسخگويي به شرط «نو بودن» در ثبت اختراع کافي است؟ براي پاسخ به اين سؤال، بين اداره پتنت اروپا و اداره پتنت و علائم تجاري آلمان در حال حاضر اختلافنظر وجود دارد با توجه به ديدگاه اروپا، همانطور که دکتر کريستين کالينگا از اداره پتنت اروپا در بخشهاي بعدي به بحث در جزئيات آن پرداخته است، يک انتخاب در صورتي جديد است که:
1- محدوده انتخابشده، کوچک باشد (ادعاي مطرحشده بايد بسيار جزئي و دقيق باشد) و از محدوده شناختهشده به اندازه کافي فاصله داشته باشد؛
2- با اين انتخاب اهداف موردنظر بهدست آيد، براي مثال به يک اثر جديد دست يافته شود که فقط در محدوده انتخابي رخ ميدهد.
معيارهاي اروپايي براي اختراعات فناوري نانو اينگونه بهوجود آمدهاند، دومين مورد بر پايه تعريف اثرات جديدي است که فقط در محدوده مقياس نانو متري و به دور از ابعاد و اندازههاي رخ ميدهند که اين متفاوت با ديدگاه آلمان است، در آلمان اين prior art شناختهشده در درخواستها هميشه با توجه به عملکرد دادگاه فدرال، رد ميشود. اساساً در مجموعهاي از تصميمات هر يک از اختراعات انتخابگر، که فقط مؤثر از يک محدوده پارامتري است، جديد حساب نميشوند و بنابراين قابليت پتنتشدن رد ميشوند اين مسأله ميتواند به يک وضعيت عجيب منجر شود، که يک اختراع انتخابگر، که به دليل مزيتهاي جديد و شگفتآورش، بدون شک مادر اختراعات است، در صورت نونبودن رد ميشود. در کل، درخواستکنندگان از اداره پتنت و نام تجاري آلمان بايد يک محدوده حفاظتي کوچکتر ديگري را بهدست بياورند با اين حال دادگاه فدرال فعاليت خود را براساس فناوري مرسوم توسعه داده است. با توجه به فناوري نانو، او ميتواند زودتر يا ديرتر، به نوبودن اختراعات انتخابگر رأي دهد و خود را به ديدگاه سخاوتمندانهتر اداره پتنت اروپا نزديک کند [2].
نظر به مثالهاي فوقالذکر ملاحظه ميگردد که فناوري نانو يک فناوري ميان رشتهاي است که رشتههاي مختلف فيزيک، شيمي، زيست، پزشکي يا ترکيبي از آنها نقش بزرگي را در اين فناوري را ايجاد ميکند اين يکي از ويژگيهاي اين فناوري است که موجب ويژگيهاي خاص در روند بررسي درخواستهاي پتنت در اين حوزه گرديده و اين موضوع در ادرات پتنت به سرعت که آشکار ميشود. درخصوص ثبت اختراع طبقهبندي بينالمللي پتنت (IPC)5 وجود دارد که اختراعات مورد درخواست پتنت را به حوزههاي فني مختلف تقسيم مينمايد. اين طبقهبندي شامل بيش از 000/70 واحد است که جستجوي سيستمي در رشتههاي فني را تسهيل ميکند. هر درخواست پتنت حداقل در يک کلاس (IPC) قرار ميگيرد.
کلاس يا طبقه هر يک از پتنتها با توجه به نقطه ثقل و تمرکز محتواي فني درخواست پتنت مشخص ميگردد و ممکن است يک پتنت در دو يا چند کلاس قرار گيرد. در اداره پتنت و نام تجاري آلمان از طبقهبندي (IPC) استفاده ميکنند هر بررسيکننده مسئول بررسي يک کلاس (IPC) است. بررسيکننده به علت تمرکز بر يک حوزه مشخص و تعريفشده به پيشرفتهاي فني صورت گرفته در رشته خودش تسلط کافي داشته و با اسناد و مدارک مورد نياز جهت بررسي و همچنين نحوه جستجو در اين اسناد و مدارک به خوبي آشنا است و در نتيجه بررسي پتنت از کيفيت خوبي برخوردار است.
در ابتدا بررسيکننده براي ارزيابي وضعيت فني اختراع به جستجو ميپردازد. به اين منظور سابقهى این درخواست PRIOR ART که شامل همهي اطلاعاتي که قبل از روز درخواست به صورت کتبي يا شفاهي در سطح جهاني در دسترس عموم قرار گرفته است مورد بررسي قرار گرفته و اين اطلاعات از درخواستهاي پتنت و پتنتهاي منتشرشده و همچنين سخنرانيهاي عمومي، مجموعه مقالات کنفرانسها، پاياننامهها، کاتالوگ شرکتها و اينترنت استخراج ميشود. با توجه به ماهيت ميان رشتههاي فناوري نانو، اين اختراعات تقريباً در تمام حوزههاي طبقهبندي پتنت ديده ميشوند و ممکن است يک درخواست پتنت در اين حوزه به جز طبقهي اصلي خودش به يک کلاس IPC فرعي هم که از لحاظ موضوع با کلاس اصلي متفاوت است جاي گيرد [2].
اگرچه کلاس IPC (B82) مختص نانوتکنيک نيز وجود دارد، اما اين کلاس، شامل همه اختراعات فناوري نانو موجود نميباشد، بلکه فقط اختراعاتي را شامل ميشود که نميتوانند به کلاس IPC ديگري تعلق يابند. پراکندگي درخواستهاي پتنت فناوري نانو در همهي کلاسهاي IPC سبب ميشود که نه فقط تعدادي از بررسيکنندههاي پتنت، بلکه تقريباً همه آنها در بررسي اين درخواستها شرکت داشته باشند. از طرف ديگر، براي پذيرش يا رد درخواستهاي پتنت در حوزه فناوري نانو بايد بتوان اسناد پتنت مربوطه را در طبقهبندي بينالمللي جستجو و پيدا کرد. اين جستجو فقط متوجه بررسيکننده نيست بلکه مخترع يا سازنده و يا کسي که قصد دارد براي ثبت اختراع درخواست دهد بايد قبل از درخواست پتنت، جستجو کند که اختراعش هم نظير يا مشابه نداشته باشد [2].
بررسيکنندگان و مخترعين ميتوانند از سايت www.dpma.de که آرشيو اسناد پتنت اداره ثبت اختراع آلمان ميباشد و همچنين سايت www.epo.org که آرشيو اداره ثبت اختراعات اروپا ميباشد براي جستجوي پتنتهاي مشابه کمک گيرند. همچنين فناوري نانو با توجه به اينکه جوان و نوپا ميباشد در نتيجه بخش بزرگي از نتايج تحقيقات پايه و کاربردي، در مجلات علمي، پاياننامهها و مجموعه مقالات منشرشده در کنفرانسها و غيره به چاپ ميرسد. براي جستجو در اين قسمتها ابزارهاي کمکي مانند کتابخانههاي گسترده و آنلاين کمک شاياني مينمايند علاوه بر اين پايگاههاي اطلاعاتي از قبيل انتشارات علمي الزوير، Com pen dex, IEEE, IEE و ... نيز جستجو را نيز آسانتر ميکند. به هر حال جستجو در اين قسمتها زمانبر و پيچيدهتر است. علاوه بر اين به جهت پيشرفت سريع فناوري نانو، مقالات و همچنين پتنتهاي اين حوزه نيز مورد تأثير قرار گرفته و رشد روزافزون دارند به گونهاي که درخواستهاي پتنت از سال 1990 در اداره پتنت و علائم تجاري آلمان در حوزه فناوري نانو، هر سال به ميزان 4 برابر افزايش يافته است درحاليکه تعداد درخواستهاي ساليانه براي حوزههاي ديگر پتنت تنها 5/1 برابر افزايش داشته است [2].
با رشد درخواستهاي پتنت اين حوزه، بررسيهاي آن نيز بايد سريعتر صورت گيرد از طرف ديگر پيشرفت سريع اين فناوري موجب پيچيدهتر شدن و زمانبر شدن جستجو و به تبع آن افزايش زمان رسيدگي و ثبت درخواست پتنت ميشود. يکي ديگر از اصطلاحاتي که در ثبت اختراع با آن برخورد ميکنيم کارشناسي6 است. کارشناس شخصي است که در حوزه فني اختراع داراي مهارت است و براي ارزيابي جديدبودن اختراع و گام ابتکاري آن و وضوح کافي آن استفاده ميشود. يک کارشناس، براساس موضوع فني اختراع بهوسيلهي بررسيکننده پتنت و يا در موارد اختلاف بهوسيلهي دادگاه تعيين ميشود.
همانطور که در قبل گفتيم فناوري نانو، ميان رشتهاي است و حوزههاي مختلفي درگير با آن هستند به همين جهت در اختراعات در اين حوزه معمولاً يک تيم کارشناسي از حوزههاي فني مختلف بهکار گرفته ميشوند. يکي از موارد و پيشطرحهاي ثبت اختراع، روشن و کامل توصيفشدن آن است. به گونهاي که کارشناس با استفاده از دانش تخصصي خود بتواند آن را بازآفريني کند. در اينجا ادعاي پتنت7 بايد به صورت روشن و مختصر تدوين گرديده و ويژگيهاي مهم اختراع را نشان دهد ضمن اينکه ادعاي پتنت بايد با توصيف آن نيز سازگار باشد. همچنين درخواستدهنده بايد از اصطلاحات قابل فهم در ادعاي پتنت خود استفاده نمايد. يکي ديگر از شرطهاي اختراع کاربرديبودن است به گونهاي که به صورت عيني و عملي امکانپذير باشد. و اختراعي که براي مثال قوانين فيزيکي شناختهشده زمان خودش را نقص نمايد عملي نيست. و تحقيق يک اختراع قابل ثبت بايد با توجه به امکانات زمان خودش امکانپذير باشد. توصيف از يک ايدهاي که با توسعه و پيشرفت فناوري به احتمال زياد در آينده محقق ميشود نيز مشمول دريافت پتنت نميشود. و اختراع بهدست آمده از روي شانس و تصادف نيز قابل ثبت نيست و به عبارتي يک اختراع بايد قابليت تکرارپذيري داشته باشد. و ما از ديگر شرط هاي اختراع، جديدبودن اختراع ميباشد به اين معنيکه در نقطه زمان ارائه اختراع، اولين درخواست در آن زمينه باشد و نبايد شبيه به اين کار انجام شده باشد. انتشار اطلاعات اختراع قبل از درخواست ثبت اختراع پتنت آن مخل اين شرط است زيرا در صورت انتشار، هر فرد ديگري نيز اجازه دارد تا از اختراع استفاده کرده و يا به توليد آن بپردازد. بنابراين در درخواست اطلاعات، مهم است که اصل (اول درخواست داده شود، بعد منتشر شود) در نظر گرفته شود [2].
اما در حوزهي فناوري نانو بحث کمي متفاوتتر از ساير حوزهها ميباشد به گونهاي که در حوزه فناوري نانو هميشه اختراع جديدي نيست بلکه گاهي مواد را به اندازه و مقياس نانو در ميآوريم و در آن مقياس خواص فيزيکي و شيميايي ماده مذکور تغيير ميکند اينگونه اختراعات به اختراعات انتخابگر (منتخب) معروفاند و جديدبودن آنها در حوزهي فناوري نانو مربوط به تغيير در قطر و مقياس ذرات آن ميباشد و اين قلمرو جديدي در سطح پتنت ميباشد. زمانيکه صرفاً يک تغيير اندازه از مقياس بزرگتر و کوچکتر بدون تغيير در عملکرد داشته باشيم نميتوان آن را يک اختراع جديد به حساب آوريم اما زمانيکه رفتار جديدي از ماده در مقياس کوچکتر مانند مقياس نانو شاهد باشيم ميتوانيم آن را بهوسيله پتنت و ثبت آن مورد حفاظت قرار دهيم. اما در اين خصوص نيز موردي مطرح است به گونهاي که مادهاي در يک بازهي خاص براي مثال از 20 تا 40 نانو متر تعريف و خواص خاص آن به ثبت ميرسد و حال درخواست دهندهاي، خواص ديگري از آن را در همان مقياس کشف و تقاضاي ثبت آن را مينمايد. حال تکليف چيست؟ اين مورد جاي تأمل دارد و نميتوان بهطور قطع به آن پاسخ داد اما دادگاه عالي فدرال8 آنها را اختراع جديد نميداند هرچند که به صراحت خواص مذکور ذکر نشده و افشا نيز نشده باشند. و خواص شگفتآور فيزيکي يا شيميايي آن ماده در آن مقياس نيز نميتواند دلالت بر نوبودن آن نمايد. فناوري نانو با توجه به نوظهوربودن آن و قرار داشتن در مرحلهي تحقيقاتي، بيشتر مشمول پتنتهاي دانشگاهي است و به تعبيري، فناوري نانو نخستين موج فناوري است که مشخصکننده يک تغيير در الگوهاي مالکيت فکري به نفع دانشگاهها است [1].
يکي ديگر از ويژگيهاي منحصر به فرد مالکيت فکري در فناوري نانو که باز اين فناوري و ديگر موجهاي ابداعات نوين متفاوت است، تعداد پتنتهاي پايهاي صادرشده در ابتدا است که ديناميک متفاوتي در عرصه مالکيت فکري ايجاد ميکند. يک رويکرد منحصر به فرد و در حال ظهور در مالکيت فکري که در فناوري نانو نمود پيدا کرده است، بينالملليسازي همکاري است. دکتر مصطفي آنالويي، مدير ارشد تحقيق و توسعه جهاني فايرز عقيده دارد: «به نظر ميرسد که نقش فضاينده فناوري نانو در بازار در حال ظهور و در کشورها در حال تغييردادن توازن جغرافيايي سرمايهگذاري و بازارها است» [1].
شوان مرداک، مدير اجرايي همکاري نانو بيزنس ميگويد: «پيچيدگي فناوري ممکن است باعث تشويق همکاري شود» [1].
2-5- پيامدهاي سياستهاي اجتماعي مالکيت فکري در زمينه ثبت اختراع
وضعيت مطلوب حمايت از اخترع در زمينه فناوري نانو، خود بخشي از بحث گستردهتر ميباشد به اين نحو که ادامه سياست مالکيت فکري منجر به ارتقاي قلمرو گسترده علوم و فناوري نانو خواهد شد. با بازبيني تاريخچه عصر راديو و عصر اطلاعات، تأثير عواملي مانند حمايت از اختراع و اعطاي حق ثبت اختراع بر رشد فناوري و صنعت روشن ميگردد. تجربههای بهدست آمده از اين دو عصر ما را در کسب رهنمودهايي براي دستيابي به سودمندترين سياستها در جهت توسعه و پيشرفت هرچه بيشتر فناوري نانو ياري ميدهد.
الف: عصر راديو
عصر راديو در سال 1910 و در دوره حمايت قدرتمند از اختراعها آغاز شد. بيشترين ميزان ثبت اختراعها در زمينه راديو در اين دوره با استفاده از سرمايههاي خصوصي انجام گرفت و گروههاي مختلفي موفق به ثبت اختراعات شدند. فناوري راديو، مانند بيشتر فناوريها، بر بستري از اختراعات بنيادي موردنياز براي ساخت راديو، استوار بود. انحصاری که گروههاي رقيب با اختراعهايشان ايجاد نمودند باعث بهوجود آمدند جنگي از اختراعات شد که هدايت و کنترل آن بسيار مشکل بود. لذا بارها گروهي که مدعي بود زودتر اختراعي را انجام داده است، از گروه رقيب به علت تخلف و نقض ثبت اختراعش ادعاي خسارت مينمود. بيشهزار سردرگم اختراعات راديو، هنگاميکه به روشني رفت که مطالعاتي توسط نيروي دريايي آمريکا در سال 1919 نشان داد که هيچ شرکت منفرد صاحب پتنتهاي بنيادي نميتواند يک راديو يا گيرنده را با ناديدهگرفتن حق ديگران به بازار عرضه کند. در سال 1920 عصر راديو وارد دورهي تثبيت شد. در پي کاهش موانع در مسير توليد راديو، نيروي دريايي ايالاتمتحده به فکر ادغام کليه حق اختراعهاي مربوط به راديو در يک مؤسسه مستقل افتاد. به اين ترتيب يک شرکت ايالاتمتحده، جنرال الکتريک شرکت راديويي آمريکا، RCA، را تشکيل داد و يکيکردن حق ثبت اختراعهاي مربوط به راديو را آغاز نمودند. پس از آن RCA براي مسلطشدن بر عرصه صنعت راديو و از رده خارجنمودن تمام رقبا، شروع به واگذاري محدود حق ثبت اختراعها آن هم به صورت انحصاري نمود. در سال 1929، دولت فدرال به اين نتيجه رسيد که متمرکزنمودن حق ثبت اختراعها در يک مؤسسه منفرد که بهطور محدود مجوز صادر ميکند گامي در جهت ايجاد و افزايش انحصار است. بنابراين، دولت مجوزي مبني بر واگذاري کليه مالکيت فکري RCA به هر شرکت مشهور ديگري را صادر نمود و با اين ترتيب RCA منحل گرديد. مرور تاريخچه عصر راديو اين نکته را روشن ميسازد که حمايت قدرتمند از اختراعها ميتواند به ايجاد سردرگمي اختراعها بيانجامد که اين خود عاملي براي افزايش هزينه پيشرفتهاي فناوري، به واسطه دعاوي قضايي به منظور دفاع از حقوق ثبت اختراعهاي ثبتشده ميباشد [2].
ب: عصر اطلاعات
عصر اطلاعات در سال 1940 آغاز شد و در برخي از زمينهها تا امروز ادامه يافته است. از کارهاي اساسي که در عصر اطلاعات انجام شد ميتوان از صدور مجوز ثبت براي ترانزويستور (AT&T)، رايانه اشتراکي (IBM) و نرمافزار بهعنوان اختراع پايه نام برد. توليد ترانزيستور و رايانه اشتراکي هر دو در دورهاي آغاز شدهاند که از اختراعها به شدت حمايت ميشد. در سال 1956، شرکتهاي AT&TوIBM هر دو طي احکامي از مسير صدور انحصاري حق اختراعاتشان خارج شدند. اين احکام AT&T و IBM را ملزم نمود که حق اختراعهايشان را در برابر دريافت حقالاختراعهاي قابل قبول و توافقي، بهطور غير انحصاري و گستردهاي واگذار نمايند. شايد اينطور به نظر برسد که از دستدادن انحصار کنترلشده حق اختراعات بسيار با ارزش مانند ترانزيستور و رايانه اشتراکي، نهايتاً منجر به نابودي و ورشکستگي شرکت واگذارکننده امتياز خواهد شد؛ اما در مورد اين دو شرکت عکس اين قضيه رخ داد. صنايعي که براي توليد محصولاتشان نيازمند ترانزيستور و رايانهي اشتراکيبودن به سرعت توسعه يافتند. در همين راستا AT&T و IBM براي حفظ بقا و جايگاه خود در بازار، به موازات رشد صنايع جديد، پيشرفت و ترقي بسيار چشمگيري نمودند. نرمافزار هم موضوع ديگري بود که در شرايط حمايت ضعيف از اختراعات، به رشد و ترقي کمک نمود. تا سال 1980 نرمافزارها قابل ثبت اختراع نبودند و اين خود عاملي براي تسريع روند توسعه و گسترش ساختار بازار گرديد، چرا که هر ماشين قادر به اجراي نرمافزارها بود. تجربهي عصر اطلاعات نشان داد که کاهش حمايت از اختراعات پايه و در نتيجه، لزوم واگذاري غيرانحصاري حق اختراعها، منجر به رشد و پيشرفت بيشتر صنعت ميشود. AT&T و IBM هر دو صاحب اختراعاتي بنيادي بودند که ميتوانست توسعه عرصه فعاليت آنها را دچار توقف کند. تحمل واگذاري غيرانحصاري حق اختراعات به اين دو شرکت موجب توسعه فناوري اطلاعات شد [2].
ج - عصر فناوري نانو
عصر فناوري نانو بيشتر به عصر راديو شباهت دارد تا به عصر اطلاعات و در حال حاضر حمايت از اختراعها بهطور گستردهاي اعمال ميشود. همانند عصر راديو بسياري از شرکتهاي رقيب، مهمترين متقاضيان و دريافتکنندگان حق اختراعهاي پايه فناوري نانو هستند و به دليل اينکه همانند ساير فناوريها توليدکنندگان و اختراعات جديد فناوري نانو همه خاصيت بنيادي و پايهاي دارد. اين فناوري هم به تدريج به سمت دعاوي قضايي و افزايش چشمگير هزينههاي معاملات سوق پيدا خواهد نمود. اينطور به نظر ميرسد که سياست عمومي نيز در حال هدايت هر چه بيشتر منفعت فناوري نانو به سمت ايجاد سردرگمي در اختراعها ميباشد. هرچند انبوهي حق اختراعها مانع از رشد منفعت فناوري نانو نخواهد شد اما کاهش زيرکانه حقوق، مالکيت فکري، ميتواند گامي بسيار مؤثر در جهت ايجاد رشد صنعت عظيمتري در اين حوزه باشد و نيز دسترسي را که ميتوان از عصر اطلاعات گرفت، اين است که الزاماً صدور غيرانحصاري مجوز ثبت اختراع موجب پيشبرد فناوري به سمت تسريع در رشد صنعت خواهد شد. حتي با عدم حمايت از اختراعها، فناوري پايه عاملي براي جذب سرمايهگذاريها ميباشد. ترانزيستور نمونهاي از يک فناوري پايه ميباشد و به دليل اينکه ترانزيستور، اختراع پایه میباشد، سرمايهگذاران بسياري را به سمت خود جذب ميکند. مثال ديگر براي فناوري پايه در حوزه نانو، نانو لولههاي کربني تک جداره است. چرا که نانو لوله را ميتوان در توليد هر اختراعي که نياز به ظرفيتهاي بالاي جريان، استحکام زياد و وزن ناچيز دارند، بهکار برد. از آنجاکه بيشتر محصولاتي که توسط نانو لوله ساخته ميشوند قابل دريافت حق اختراع ميباشند، اعطاي غير انحصاري حق اختراع اين محصول عامل مؤثري در جهت رشد صنعت و نيز جلوگيري از ايجاد سردرگمي در ثبت اختراعات ميباشد. البته اين پرسش که چه کسي و بر چه مبنايي ميبايست تعيين کند که کدام اختراعها پايه و اصلي هستند و ملزم به واگذاري غيرانحصاري ميباشند، تاکنون بيپاسخ مانده است. دليل ديگر بر لزوم واگذاري غيرانحصاري مجوز، زمانبندي9 است. چنان چه شرکتي پيش از اينکه بتواند سرمايه مورد نياز براي توسعه فناورياش را بهدست آورد، به علت نياز مالي مجبور به واگذاري غيرانحصاري حق اختراع فناوري اصلياش شود، واضح است که شرکتهاي ديگر براي زودتر توسعهدادن آن فناوري تحريک خواهند شد. همزمان با توسعه صنعت، شرکتهاي فناوري نانو امتياز نامههاي حفظشده فناوريهايشان را در مسير رواج همگاني فناوري نانو و توليد محصولات بيشتر، بهکار خواهند گرفت و همزمان با به جريان افتادن سود ناشي از ارائه محصولاتشان، دعاوي قضايي که نشانهاي از بروز سردرگمي در اختراعهاست، خود را نشان ميدهد [2].
با اين همه، واگذاري غيرانحصاري حق اختراعهاي اصلي ميتواند عامل کليدي براي توسعه عرصه فناوري باشد. در سالهاي اخير جهت حمايت از ثبت اختراع در فناوري نانو تلاشهايي صورت گرفته که البته بيشتر موارد متمرکز بر ثبت اختراعات در زمينه اين فناوري بوده است. بيشتر اين فعاليتها از سوي ستاد ويژهي توسعهي فناوري نانو صورت گرفته است که اطلاعات بیشتر در سايت ستاد مذکور به نشاني WWW.NANO.IR موجود ميباشد.
2-6- مسائل قانوني و حقوقي در فناوري نانو و لزوم تدوين قانوني خاص در اين زمينه
در اين قسمت سعي داريم تا چالشهاي حقوقي و خلاء قانوني در زمينهي اين فناوري را توضيح دهيم. براي تبيين موضوع لازم است که نيم نگاهي به بحثهاي گذشته داشته باشيم و مختصراً نيز برخي از آنها را بازگو نماييم.
مالکيت و تعدي10
قوانين مرتبط با مالکيت فردي با تحولات ايجاد شدند و فناوري نانو مورد ترديد قرار ميگيرد. اصطلاح قلمرو نانو و هر فضايي که در آن بتوان به نانو ابزارها دسترسي پيدا نمود اطلاق نميشود بلکه برخي از اشيائي که ممکن است نانو ابزار تلقي شوند، در اصل جزء جامدات ميکروسکوپي باشند. بهعنوان مثال ترکهاي بسيار ريز ديوار خانه که با چشم ديده نميشوند قلمرو نانو بسيار وسيع ميباشند حتي بدن انسان نيز به علت وجود روزنههايي در سطح پوست که پوست را به بخشهايي در اندازههايي 40 تا 100 نانو متري تقسيم ميکنند ميتواند ورودي، پروتئينها و ويروسها و نانو ابزارها بوده و يک قلمرو نانو محسوب گردد. دسترسي به قلمرو نانو ميتواند يک امتياز و دست آورد بسيار ويژه و با ارزش باشد، اما اينکه چه کسي از اين امتياز برخوردار خواهد شد خود ميتواند پيامدهاي بسياري را در پي داشته باشد و يک نظريه در اين مورد وجود دارد که در آن بر لزوم پيشبرد و کنترل فناوري نانو در ادامه مسير سابق مالکيت فکري يا همان قوانين تخلفاتي تأکيد ميشوند. در نظريه ديگري که ميتوان آن را يک فرضيه رقابتي محسوب نمود قلمرو نانو يا قلمرو هوايي، که نامحدود و قابل دسترسي براي عموم است، مقايسه ميشود که بايد توسط يک نهاد دولتي کنترل گردد [5].
الف: قوانين مالکيت فردي:
بهکارگيري قوانين مالکيت فردي يا قوانين تخلفاتي در مورد قلمرو نانو موجب محدودشدن آن به قلمرو اشياء ماکر وسکپيک ميشود. بر طبق اين قوانين، نانو ابزاري که قادر باشد از ميان يک ديوار عبور نموده است. دارايي يک مالک نيز ميتواند توسط يک متخلف که با حقوق مالکيت فردي مخالف است، مورد تعرض و تجاوز قرار بگيرد و با توجه به اينکه اين نانو ابزارها براي افراد عادي غيرقابل تشخيص بوده و هيچ اثري از خود بر جاي نميگذارد، حقوق مالکيت فکري به شدت نقص ميشود. ضمن اينکه موضوع زماني پيچيده ميشود که يک نانو ابزار بدون هيچ آسيب و نشانهاي وارد بدن فردي شده و از آن خارج ميشود. آيا اين نوعي تجاوز به حقوق آن شخص محسوب ميشود؟
برعکس مطلب فوق نيز صادق است به گونهاي که اگر شخصي در يک مکان عمومي نانو ابزاري را استنشاق نمايد و با خود ببرد آيا اين شخص سارق آن نانو ابزار محسوب ميشود؟ آيا دولت ميتواند مجري قوانين مربوط به داراي فردي در قلمرو نانو باشد؟ آيا اداره و کنترل فضاي نانو توسط پليس ممکن خواهد بود؟ و براي اين کار چه تجهيزاتي مورد نياز است؟ تمامي اين سؤال نشاندهنده اين است که فناوري نانو بهطور جدي قوانين مالکيت و مفاد آن را تحت تأثير قرار ميدهد.
ب: قلمرو باز نانو:
راهکار ديگر ميتواند قلمرو نانو به يک منبع عمومي و کاملاً شبيه به قلمرو هوايي باشد بهطوريکه هر فرد بهطور قانوني، حق دسترسي به آن را داشته باشد. عموميکردن قلمرو نانو، مستلزم صدور مجوز حرکت آزادانه هر نانو ابزاري، البته بدون نقص و تجاوز به حقوق فردي اشخاص، ميباشد ابزارهاي کاهش آلودگي، پاککنندههاي فاضلابها و ابزارهاي کنترل حشرات نمونههايي از اينگونه نانو ابزارها ميباشند که بر طبق اين قانون قادر خواهند بود، بدون هيچگونه محدوديتي، در فضا نانو حرکت کنند و به هر کجا که به آنها نياز است بروند و به اين ترتيب، افراد هم ديگر نگران تخلفات ناشي از رفت و آمد نانو ابزارهايشان نخواهند بود چنين قوانيني را ميتوان در جهت بهکارگيري مفيدتر قلمرو نانو و دستيابي راحتتر به آن توسعه داد. قوانيني را ميتوان براي برخورد با تخلفات سازمانيافته وضع نمود. اما آيا اين قوانين و مقررات قادر خواهند بود بر چالشهاي ناشي از عدم رديابي نانو ابزارها غلبه نمايند، قلمرو نانو نا محدود است و نانو ابزارها، اشياء ريز مقياس موجود در آن هستند به اين ترتيب بدون استفاده از ميکروسکوپهاي قدرتمند که حل آنها تقريباً غيرممکن است کشف تخلفات انجام گرفته مشکل خواهند بود. مشکل که در اينجا صرفنظر از نحوهي مالکيت نانو ابزار، مالکيت فردي يا مدل قلمرو هوايي وجود دارد، چگونگي تعيين هويت مالک نانو ابزار ميباشد فرض کنيد نانو ابزاري در حال گذر از يک خانه توسط صاحبخانه و بهطور ناخواسته تنفس شود و درون ريه شخص جا بگيرد و نهايتاً منجر به التهاب ريه و مرگ صاحبخانه شود. واضح است که طبق قوانين مالکيت فردي يا مقررات قلمرو هوايي، امکان دارد شخصي که بهطور ناخواسته در مسير حرکت نانو ابزار و نهايتاً آسيبهاي وارده از تنفس آن قرار گرفته محسوب تلقي شود. اين قضاوت بدون مشخصشدن هويت مالک اصلي نانو ابزار يا کسي که آن را در محيط رها کرده است يک قضاوت نا عادلانه خواهد بود. با فرض اينکه بتوان قسمتي از ريهي شخصي را که نانو ابزار در آن جاي گرفته است، تشخيص داده و سپس براي پيداکردن نانو ابزار آن را جدا نمود؛ چه امکانات و تجهيزاتي براي پيداکردن شيئي با اندازهي کمتر از 100 نانومتر از بافت ريه مورد نياز است؟ آيا يک متخصص ميتواند به اميد پيداکردن يک شيء ريز مقياس از درون يک حجم نسبتاً بزرگ از بافت ريه از يک ميکروسکوپ پيمايشگر تونلي11 استفاده کند؟ مشخصنمودن سازنده نانو ابزار ميتواند به سادگي نگاهکردن به يک نانو ابزار در زير ميکروسکوپ باشد؛ چرا که هر شرکت سازنده نانو ابزار براي شناسايي توليداتش پيشبينيهايي را انجام ميدهد. تشکيلات عرضهکننده نانو ابزار براي تجهيز جامعه به فناوري نانو راهکارهاي را ارائه ميدهند که با استفاده از آن منشاء توليد يک نانو ابزار قابل رديابي خواهد بود. اما نکته مهم اينجاست که در عين تعييننمودن سازنده يک نانو ابزار، هويت مالک و کسي که نانو ابزار را در محيط رها کرده است، همچنان نامعلوم باقي ميماند. به دليل متداول و عموميبودن استفاده از نانو ابزار و نيز اينکه افراد بسياري ميتوانند صاحب نانو ابزار باشند، پيدانمودن مالک اصلي و کسي که واقعاً آن را در محيط رها کرده است، ناممکن ميباشد و البته در اين صورت سازنده نانو ابزار نيز مسئول حادثه پيش آمده نخواهد بود [5].
تمامي موارد بيانشده نشانگر تأثيرگذاري فناوري نانو در سياست اجتماعي، قوانين مالکيت و حريمهاي شخصي است. همچنين نانو ابزار ميتواند بهعنوان ابزار جاسوسي و استراق سمع نيز استفاده گردد که اين نيز همانند مواردي که در فوق بيان گرديد، حريمهاي خصوصي اشخاص را تهديد خواهد نمود. يک تراشه ريز در داخل بدن به منظور آگاهسازي از وجود يک تومور يا به منظور کنترل رشد آن يا حتي کنترل فعاليت اعضاي حياتي بدن بيم يک نظارت ثابت را هشدار ميدهد که اين امر حق بر محرمانگي را تهديد ميکند.
2-7- لزوم وجود شاخهاي از حقوق مالکيت فکري صنعتي بهعنوان حقوق نانو
به نظر ميرسد با تفاسيري که از مالکيت معنوي خصوصاً مالکيت معنوي صنعتي بيان نموديم و با توجه به خصوصياتي که درخصوص فناوري نانو ذکر کرديم لزوم تخصيص شاخهاي از مالکيت فکري به فناوري نانو و تدوين قوانين در خور آن بر کسي پوشيده نباشد براي جمعبندي متذکر ميگردم همانگونه که بيان شد فناوري نانو يک فناوري ميان رشتهاي بود که صرفاً بخش خاصي از فيزيک يا شيمي يا ... را در بر نميگرفت بلکه مشترک ميان رشتههاي مختلف علوم بوده و تفکيک آن غيرممکن بود و اين يکي از ويژگيهاي فناوري نانو بود که آن را از ساير رشتهها متمايز ميساخت و چالشي در حمايت بهوجود ميآورد. چرا که براي ثبت پتنت در اين حوزه، هيأتي از متخصصين رشتههاي مختلف مرتبط با اختراع درخواستشده ميبايست اختراع مذکور را مورد بررسي قرار دهند و از طرف ديگر شخص براي احقاق حق خود در اين زمينه به دادگاه مراجعه مينمايد و همانگونه که ميدانيم قاضي داراي تخصص حقوقي است و تخصص علمي جهت اظهارنظر درخصوص مسائل غيرحقوقي را ندارد و به همين جهت در قانون ارجاع امر به کارشناس پيشبيني شده است که قاضي با ارجاعي امر به متخصص در زمينه موضوع دعوي و با کسب نظر کارشناسي که خود امارهاي براي علم قاضي است، اقدام به صدور حکم مينمايد. حال با اوصافي که بيان شد و باتوجه به اينکه کمتر کسي پيدا ميشود که در تمام رشتهها داراي تخصص باشد فلذا به نظر ميرسد که قاضي دادگاه در همان بدو دعوي ميبايست موضوع را به هيأت کارشناسي ارجاع و نظر آنها را کسب نمايد. از ديگر ويژگيهاي فناوري نانو، اندازه و ابعاد مطرح در اين فناوري بود که اين نيز خود چالش برانگيز بود، چرا که فناوري نانو طيفي از مواد را در بر ميگرفت و با چشم قابل رؤيت نيستند و حال ما چگونه ميتوانيم در مورد اختراعات و اکتشافاتي که قابل رؤيت نيستند قوانيني همانند ساير موارد داشته باشيم. بهطور واضحتر وقتي ما ذرهاي را نميتوانيم در محيط فعلي و بدون امکانات و با چشم ببينيم چگونه ميتوانيم مدعي مالکيت يا عدم مالکيت بر آن بوده و به تبع آن مسائل حقوقي را بر آن بار کنيم. بهعنوان مثال اگر شخصي مالک يک نانوربات باشد و اين نانو ربات موجب ورود خسارت به شخص ديگر ميشود، آن شخص چگونه ميتواند مالک نانو روبات را شناسايي و مالکيت آن شخص را اثبات و تقاضاي جبران خسارت نمايد درحاليکه کشف آن نانو روبات مانند جستجوي سوزن است در انبار کاه؛ و همينگونه است اگر نانو روبات شخصي وارد منزل خصوصي و شخصي ديگري شود. آيا مورد مذکور جرم است و آيا قانوني در اين زمينه وجود دارد و اگر وجود ندارد آيا ميتوان از اين موضوع که به نوعي تجاوز به حريم خصوصي اشخاص است به جهت جرم نبودن عمل واقع شده گذشت. البته همانگونه که مستحضريد قسمت اخير مربوط به کشورهايي است که داراي حقوق موضوعه (رومي ژرمني) ميباشند والا در حقوق کا من لاو درخصوص اين مسائل و اينکه آيا موضوع مستحق کيفر ميباشد يا خير توسط هيأت منصفه مشخص ميگردد و قاضي ميزان مجازات آن را مشخص مينمايد. حال با توجه به مراتب مذکور آيا ضرورت تدوين قانون نانو احساس نميگردد؟ قانوني که در آن اصطلاحات اين فناوري تعريف گردد؟ قانوني که جرايم مرتبط با اين فناوري را بر شمرد و مجازات آن را مشخص نمايد؟ قانوني که از حريم شخصي افراد دفاع کند؟ قانوني که از اختراعات و اکتشافات اين حوزه حمايت نمايد؟ نمونهاي از اين قوانين در حوزههاي ديگر علوم مشاهده ميگردد همانند قانون تجارت الکترونيک و ... و حال لازم است که ما نيز در زمينه فناوري نانو متناسب با وضعیت خاص فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی کشور پیشقدم گردیده و با تصویب قوانین جامع، راهگشا، کاربردی در زمینه حمایت هرچه بیشتر از این فناوری گام برداریم تا مجبور به پذیرش قوانین سایر کشورها که با توجه به وضع اقتصادی و جغرافیایی خود وضع قوانین نمودهاند، نگردیدم. البته با توجه به گستردگي اين فناوري به صرف تصويب قانون داخلي نميتوان از تمام جوانب و مسائل آن حمايت نمود و لزوم وجود معاهدهنامههاي بين کشورها نيز در اين زمينه براي حمايت کامل از اين فناوري احساس ميگردد.
2-8- خسارات، خطر و ريسک و بيمه در نانو
از ديگر مسائل مطروحه در زمينه فناوري نانو که در آيندهي نه چندان دور با آن مواجعه ميشويم ابزار و نانو رباتهايي است که ساخته ميشوند. اين ابزار در کل شاخههاي مختلف از جمله پزشکي کاربرد خواهند داشت و قدر مسلم دولتها نيز در سدد بر ميآيند تا آن را در تجهيزات نظامي و جاسوسي بهکار گيرند. بهعنوان مثال يک نانو ربات که ميتواند در پزشکي استفاده شده و وارد بدن فرد بيمار شده و اقدام به جراحي و از بين بردن عامل بيماري گردد، همان نانو ربات ميتواند بهعنوان سلاح استفاده شده و با ورود به بدن شخص موردنظر اقدام به مرگ آن نمايد. همچنين نانو رباتهايي ساخته خواهد شد که اقدام به شنود و فيلمبرداري از مکانهاي موردنظر خواهد نمود که اين نيز کاربرد جاسوسي اين نانو رباتها است و البته بعيد نيست که در حال حاضر نيز چنين نانو رباتهايي ساخته شده باشند. در تمام اکتشافات و اختراعات جديد بايد درصدي را به خطر و ريسک اختصاص دهيم. و هيچوقت نميتوانيم مدعي شويم که اختراع ساخته شده خطا ندارد و صددرصد صحيح و طبق برنامه و بدون خرابي کار ميکند. سؤالي که در اينجا مطرح ميشود اين است که اين خطر و خسارت احتمالي چگونه بايد جبران گردد؟ اين سؤال در فناوري نانو زماني قوت ميگيرد که اختراعات اين زمينه با چشم قابل رؤيت نيستند و ساخت ابزار در مقياس نانو کاري بسيار دشوار است که اين خطر و ريسک را افزايش ميدهد. اولين موردي که به نظر ميرسد اين است که کارخانجات توليدکنندهي اختراع خود بايد پاسخگو باشند و خسارت وارده را جبران کنند. به گونهاي که با تقديم دادخواست عليه شرکت سازنده و اثبات خسارت وارده به جهت توليدات آن شرکت خسارت مطالبه گردد. اما همانطور که در فوق بيان نموديم اين نانو رباتها ابزار جاسوسي و نظامي نيز خواهد شد و مسلم است که يک شرکت تولد نانو رباتها مخرب و جاسوسي و خسارت ناشي از آن را بر عهده نخواهد گرفت، چرا که اين نانو رباتها براي مقاصد سود توليد شدهاند و هرچند در مقصد موردنظر استفاده نگردند؛ ولي مطالبهي خسارت ناشي از عدم کارکرد صحيح دستگاه نيز منطقي به نظر نميرسد. لذا تکليف خسارت وارده چيست؟ بايد اين را هم اضافه نمود که ممکن است خسارتي توسط نانو رباتي وارد شود با توجه به ايجاد نانو رباتها، احتمال کشف نانو رباتهاي مذکور بسيار بعيد است. حال چه شرکت بايد خسارت وارده را جبران کند؟ يک پيشنهاد اين است که همانگونه که به توليدات کارخانجات ماليات تعلق ميگيرد صندوقي نيز پيشين که شرکتهاي فعال در زمينهي فناوري نانو، قسمتي از درآمد خود را به آن واريز نمايد. که در صورت اثبات ورود خسارت توسط نانو ربات و عدم تواني انتساب آن به شرکت يا شخصي خاص، خسارت از اين طريق جبران گردد. به عبارتي کارخانجات پس از توليد، وسايل ساختهشده خود را به نوعي بيمه نمايد. شبيه اين صندوق در ماده 10 قانون بيمه اجباري شخصي ثالث در ايران پيشبيني شده به نحوي که قسمتي از درآمد شرکتهاي بيمه گر در صندوق تأمين خسارتهاي بدني تأديه و با شرايط خاص از جمله زماني که رانندهاي مقصر متواري و شناسايي نشود ديه زيان ديده از آن صندوق پرداخت خواهد شد. البته اين يک راهحل براي موارد خاص است و همانگونه که در ابتدا بيان شد عدالت آن است که خسارت توسط شرکت واردکننده خسارت جبران شود و جاي دارد که در قوانيني که وضع خواهد شد، شرکتها مکلف گردند اولاً در توليدات خود وجه مميز داشته باشند به گونهاي که توليدات آنها قابل شناسايي باشد که علائم تجاري ميتواند يکي از اين علائم باشد؛ ثانياً وسايل به گونهاي طراحي شوند که حتي در صورت عدم کشف آنها از آثاري که بر جاي گذاشتهاند و نحوه عملکرد آنها بتوان شرکت توليدکننده آن را شناسايي کرد. البته اين بحث بسيار گستردهتر از آن چيزي است که بيان شد و در بالا صرفاً به گوشهاي از آن اشاره گرديد. در پايان جاي دارد به پايگاه مقررات نانو به آدرس www.nano.ir بهعنوان پايگاهي بيطرف در عرصه بينالمللي اشاره نمود که براي گروههاي ذيالنفع فعاليت ميکند و به تأمين اطلاعات و راهکارهاي تخصصي در زمينه موضوعات ايمني ريسک و مقررات فناوري نانو ميپردازد. خدمات پايگاه عموما ًبراي همه قابل دسترس بوده و به صورت رايگان ارائه ميگردد/ بخش بينالمللي پايگاه تنها فرصتي است که در خدمت تمام گروههاي ذيالنفع جهان قرار ميگيرد؛ بهطور مثال کنفرانس بينالمللي مقررات فناوري نانو که در سنت گالن برگزار شد، بهعنوان نقطهي اشتراک مجامع جهاني علاقهمند به موضوعات ايمني، ريسک و مقررات، سازماندهي گرديد. اين پايگاه با متخصصان پيشرو مشارکت ميکند. و خدمات ويژه مصرفکننده را در مورد موضوعات ايمني، ريسک و مقررات فناوري نانو ارائه ميدهد [6].
3- نتیجهگیری و پیشنهاد
در يک جمعبندي کلي، در ابتدا به تعريف فناوري نانو و کاربردهاي آن در علوم مختلف پرداخته شد و فضا و ابعاد نانو و وجوه متمايزکنندهى اين فضا از فضاي کنوني را بيان گردید. از کاربردهاي فناوري نانو نيز تعدادي که چالش برانگيزتر بوده را با ذکر مثال بيان گردید. سپس به مالکيت فکري پرداخته و بيان نموديم که حقوق مالکيت فکري، حق ناشي از پديدآوردن يك آفريدهي فكري يا يك شيء غيرمادي مستقل ديگر، كه به موجب آن شخصي كه خودش يا از طريق بهكارگيري ديگري موجب خلق آن شده يا شخصي كه اين حق به او منتقل شده، ميتوانند بهطور انحصاري از بالاترين حقوق و اختيارات قانوني ممكن نسبت به آن بهرهمند شوند. در مقايسه با ساير کالاها و محصولات، محصول هوش انساني داراي چهار خصيصه است:
اول اينکه نتيجه مستقيم کار فکر انسان است؛
دوم آنکه اين محصول در طبقه اطلاعات ميگنجد؛
سوم آنکه اين محصول هوشمند در اثر مصرف از بين نميرود؛
چهارم آنکه به راحتي عرضهشده و قابليت تکثير دارد.
ويژگيهاي مزبور باعث ميگردد که صاحب چنين محصولي نتواند استفاده از آن را تحت کنترل خود نگه داشته و به راحتي از دست ميرود. حقوق مالکيت فکري نيز به مالکيت ادبي ـ هنري و مالکيت صنعتي تقسيمبندي میگردد و حق اختراع و علائم تجاري و طرحهاي صنعتي و اسرار تجاري و ... از شاخههاي مالکيت صنعتي میباشد و مختصر توضيحي درخصوص اين موارد بیان گردید. النهايه در فصل پاياني به مالکيت فکري در فناوري نانو پرداخته و توضیح داده شد که چگونه حقوق مالکيت فکري، پتنت و حق نشر و علائم تجاري، وسايل الکترومولکولي و حسگرهاي در ابعاد نانو و ... را حمايت مينمايند. همچنین بیان شد که فناوري نانو به جهت ماهيت ميان رشتهاي خود در زمان ثبت پتنتها، نيازمند بررسي کارشناساني از رشتههاي مختلف ميباشد. توضیح داده شد که با کوچککردن مواد در مقياس نانو و بروز رفتار جديد از ماده در آن مقياس، ميتوان پتنت جديدي نيز تعريف نموده و آن را مورد حمايت قرار داد. سپس به توضيح عصر راديو و عصر اطلاعات پرداخته و بیان کردیم که چگونه حمايت قدرتمند از اختراعها در عصر راديو، موجب سردرگمي اختراعها گرديد؛ و در مقابل واگذاري غيرانحصاري حق اختراعات پايه و کاربردي در عصر اطلاعات موجب توسعهى فناوري اطلاعات شد. در ادامه بيان گرديد که در عصر فناوري نانو، با توجه به نوظهوربودن آن، مانند عصر راديو از اختراعات حمايت گستردهاي ميگردد و جا دارد که با واگذاري غيرانحصاري حق اختراعهاي اصلي و پايه، زمينهى توسعه اين فناوري فراهم گردد. در پايان شرح داده شد که با توجه به ويژگيهاي فناوري نانو، خصوصاً ابعاد مواد در اين مقياس، فناوري نانو مباحث مالکيت و تجاوز به آن را نيز تحت تأثير قرار ميدهد، به گونهاي که ذرهى در مقياس نانو که با چشم قابل رؤيت نيست، پس چگونه ميتوان مدعي مالکيت بر آن شد و اينکه آيا با تجاوز يک ذرهى نانويي به حريم خصوصي اشخاص، تخلفي از سوي مالک آن صورت گرفته است و يا اين که قلمرو ذرات نانو مانند قلمرو هوايي ميباشد و هر فرد بهطور قانوني حق دسترسي به آن را با رعايت حقوق افراد ديگر دارا ميباشد. ضمن اينکه در صورت تجاوز نانو ذرات به حريم فردي اشخاص و بروز خسارت، با توجه به اينکه کشف نانو ذرات و نانو رباتها با پيشرفتهاي کنوني بسيار بعيد به نظر ميرسد، چه آنکه بتوان مالک يا سازندهى نانو ذرات و نانو رباتها را مشخص نمود، چه کسي ملزم به جبران خسارت خواهد گرديد. تمام اين موارد ما را به سوي لزوم تدوين قوانيني خاص در زمينهى اين فناوري هدايت مينمايد و پيشنهاد ميگردد که مجاري قانونگذاري کشور ما نيز در زمينه فناوري نانو دست بهکار شده تا با وضع آنها، هم مفاهيم اين فناوري بهطور واضح تعريف و تبيين گردد و هم روند رشد اين فناوري به صورت قانونمند و منظّم، سازمانيافته و موجب سردرگمي فعّالان در اين حوزه نگردد و حال لازم است که در زمينه فناوري نانو متناسب با وضعیت خاص فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی کشور پیشقدم گردیده و با تصویب قوانین جامع، راهگشا، کاربردی در زمینه حمایت هرچه بیشتر از این فناوری گام برداریم تا مجبور به پذیرش قوانین سایر کشورها که با توجه به وضع اقتصادی و جغرافیایی خود وضع قوانین نمودهاند، نگردیدم و قابل توجه است که با توجه به گستردگي اين فناوري به صرف تصويب قانون داخلي نميتوان از تمام جوانب و مسائل آن حمايت نمود و لزوم وجود معاهدهنامههاي بين کشورها نيز در اين زمينه براي حمايت کامل از اين فناوري احساس ميگردد.
4- مراجع
1- روبن، سوزان، فناوري نانو و مالکيت فکري، مترجمان صبا شرفالدينزاده و اميرحسين برنايي، ماهنامه فناوري نانو، شماره 9، تهران، معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري ستاد ويژه توسعه فناوري نانو، اذر 89.
2- حسيني، فاطمهسادات، ثبت اختراع در حوزه فناوري نانو (روشهاي ثبت و تعاريف)، ماهنامه فناوري نانو، شماره 10، تهران، معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري ستاد ويژه توسعه فناوري نانو، ديماه 90.
3- هابرمان، يان، ثبت اختراع در حوزه فناوري نانو- مبناي حفاظت از پتنت، مترجم خانم فاطمه سادات حسيني، 1390، برگرفته از سايت http://nano.ir.
4- .M.Scheu et al مپينيگ پتنتهاي فناوري نانو ...، رويکرد EPO، اطلاعات پتنت جهاني،28 ، Kallinger et al 204: [2006]: پتنت فناوري نانو، قانون و تجارت فناوري نانو، دوره 5، شماره 1.
5- لملي (Lemley)، مارک (Mark)، مالکيت (صنعت نانو) مسايل قانوني و حقوقي آن، مترجم مريم سلطاني، ستاد ويژه توسعهى فناوري نانو، 2005.
6- ميلي، کريستف، مقررات فناوري نانو، گزارش رويکرد گروههاي ذينفع در چارچوب قانونگذاري قابل اجرا براي علوم و فناوري نانو، مترجم کانون توسعهي فناوري دانشگاه تربيت مدرس، تابستان 85، برگرفته از سايت http://innovationsgesellschaft.ch.
7- Bastani, Behfar, and Fernandez, Dennis, Intellectual Property Rrights in Nanotechnology, Available Online at: www.iplaft.com.
[1] . Carbon Nano Tube (CNT)
[2] . Bruce Case Lee luke
[3] . First to File
[4] . First to Invent
[5] . International Patent Classification
[6] . Expert
[7] . Claim
[8] . Federal Supreme Court (FSC)
[9] . TIMING
[10] . Property and Trespass
[11] . Scanning Tunneling Microscope (STM)