شناسایی موانع ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان در دانشگاه آزاد اسلامی
محورهای موضوعی : عمومىحکیمه نیکی اسفهلان 1 , محمد رضا حلاج یوسفی 2 , حیدر مرتضی پور 3
1 - استادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر، آذربایجان شرقی، ایران
2 - مربی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر، آذربایجان شرقی ایران
3 - استاد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر، آذربایجان شرقی ایران
کلید واژه: شرکتهای زایشی , دانشگاه کارآفرین, دانشگاه آزاد اسلامی , شرکت دانش بنیان ,
چکیده مقاله :
اقتصاد امروز اقتصاد دانشی بوده و در این میان نقش شرکتهای دانش بنیان در توسعه و کاربردی ساختن علم و در رشد و توسعه اقتصادی جوامع حاضر به عنوان یک نقش برجسته از اهمیت وِیژه ای برخوردار است . در این راستا دانشگاهها به عنوان مهمترین محمل تولید علم به دلیل دارا بودن شرایط و ویژگیهای خاص آن از جمله الگو و سرآمد بودن برای سایر نهادها و سازمانها در تلاش هستند تا همگام با تولید علم و دانش در کاربردی ساختن آن از طریق ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان بکوشند اما همانند سایر فعالیتها و اقدامات در این خصوص همچنان موانعی دیده می شود که علیرغم تلاش این دسته از ارگانها نتیجه مطلوبی و موفقیت آمیزی تاکنون حاصل نگردیده است ، لذا این تحقیق با رویکرد شناسایی این دسته از موانع سعی دارد تا گامی در مسیر رفع آنها و تسهیل کاربردی سازی دانش از طریق دانشگاهها بردارد. این تحقیق از نظر هدف در زمره پژوهش هاي كاربردي طبقه بندي گرديده و از روش توصيفي پيمايشي جهت گرد آوری داده های تحقیق استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده که در مرحله اول شناسایی موانع در بین 80 نفر و در مرحله دوم اولویت بندی این موانع در بین خبرگان شامل 12 نفر از اعضا هیئت علمی در رشته های مختلف دانشگاه ازاد واحد هادیشهر توزیع گردیده است .در این تحقیق از روش تحلیل عاملی جهت شناسایی موانع در مرحله اول استفاده کردید که نتایج منجر به شناسایی سه دسته از موانع محیطی ،سازمانی و فردی در ایجاد شرکتهای زایشی گردیدند .نتایج اولویت بندی موانع با بهره گیری از روش AHP گروهی نشان داد موانع سازمانی به ترتیب در رتبه اول ،موانع محیطی در رتبه دوم و موانع فردی در رتبه سوم موانع ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی قرار گرفته اند .
Today's economy is a knowledge economy, and among them, the role of knowledge-based companies in the development and application of science and in the economic growth and development of present societies as a prominent role is of particular importance. In this regard, universities as the most important vehicle for the production of science due to its special conditions and characteristics, including model and excellence for other institutions and organizations are trying to keep up with the production of science and knowledge in its application through the creation of knowledge based spinn-off companies. But like other activities in this regard, there are still obstacles that despite the efforts of this group of organs has not achieved a good and successful result so far, so this study with the approach of identifying these obstacles tries to take a step towards removing these obstcales and to facilitate the application of knowledge through universities. This research is classified as applied research in terms of purpose and descriptive survey method has been used to collect research data. The data collection tool was a questionnaire that in the first stage of identifying barriers were distributed among 80 people and in the second stage of prioritizing these barriers among experts including 12 faculty members in different fields of Hadishahr Branch of Azad University. In this study, we used factor analysis method to identify barriers in the first stage, which resulted in identifying three categories of environmental, organizational and individual barriers in creating rspin-off companies in university . The results of prioritizing barriers using group AHP method showed organizational barriers is placed in the first place, respectively, environmental barriers are in the second place and individual barriers are in the third place to the establishment of university knowledge-based spin-off companies
• Degroof, Jean-Jacaues Edward. 2004. "Overcoming Weak Infrastructure for Academic Spin-of ventures." Working Paper IPC of MIT 4-5.
• Etzkowitz, H, and L Leydesdorff. 2000. "The dynamics of innovation: fromNational Systems and ‘‘Mode 2’’ to a Triple Helix of university." industry–government relations 29: 23-109.
• Erden, zenap. 2017. "The publishing and patenting strategies of successful universityspinoffs in the biopharmaceuticalindustry industry." Drug Discovery Today 220
• Gilsing, V, E Burg, and E Romme. 2010. "Policy principles for the creation and success of corporate and academic spin-offs." Technovation 30: 12-23.
• Goldstein, Harvey , Verena Peer, and Sabine Sedlacek. 2013. Vienna as a Region of Knowledge:Increasing the Generation of University Spin-offs. Vienn: Final Report to the Vienna Chamber of Commerce (WKW).
• Gómez, Gras, G Lapera, D Rafael , and Sol Mira . 2008. "An empirical approach to the organizational determinants of spin-off creation in European universities." International Entreprenuership Management Journal 4: 187-198.
• Gubeli, M H, and D Doloreux. 2005. "An emprical study of university spin-off development." Eurpoean Journal of Innovation Mnagement 8 (3): 263-289.
• Inzelt, A. 2004. "The evolution of university–industry–government relationships during transition." Research Policy 33: 975-995.
• Kotoro, R. 2003. "customer relationship management : strategic lessons and futur directione." Business Process Management Journal 9 (5): 566-571.
• landry, R, N Amara, and I Rehrrad. 2005. "The determinants of university spin-offs:evidence from Canadian universities "." The 5th Triple Helix Conference. Turin. 18-21.
• Lockett, A, and M Wright, M., ". 2005. " Resources, capabilities, risk capital and the creation of university spin-out companies." Research Policy 1043-1057.
• Mustar, P, M Renault, and M G Colombo. 2006. "13. Mustar, P., Renault, M., Colombo, M. G., Piva, E., Fontes, M., Lockett, A.,
Wright. M., Clarysse, B., Moray, N." Conceptualising the heterogeneity of research-based spin-offs:A multi¬dimensional taxonomy" Research Policy 35, P.289-308, (2006)." Research Policy 35: 289-308.
• Ndonzuau , F N, F Pirnay, and B Surlemont. 2002. "A stage model of academic spin-off creation." Technovation 22 (5): 281-285.
• Nicolaou, N, and S Birley. 2003. ""Academic networks in a trichotomous categorization of university spinouts." Joumal of Business Venturing 333-359.
• Prahalad , c k, and Gary Hamel . 1990. "The Core Competence of the Corporation,." Harvard Business Review.
• احمد پور داریانی ، محمود. 1391. کارآفرینی،تعاریف، نظریات و الگوها. تهران، انتشارات. تهران.
• پور عزت، علی اصغر، آرین قلی پور ، سمیرا ندیر خانلو. 1389. "شناسايي و اولويتبندي عوامل اثرگذار در تجاري سازي دانش در دانشگاهها." توسعه کارآفرینی سال دوم ،شماره هفتم. 35-66
• تاج الدین، مسعود، محمد رضا زالی ، مهدی خیاطان. 1389. " بررسی موانع ساختاری شکل گیری شرکتهای زایشی دانشگاه تهران." کنفرانس بین المللی مدیریت ،نوآوری ،کارآفرینی . شیراز.
• جعفر نژاد ، احمد، علی محقر، احمد اختیار زاده. 1391. "شناسایی چالشهاي شرکتهاي تازه تأسیس فناوري محور دانشگاهی در مسیر رشد." فصلنامه علمی و پژوهشی سیاست ،علم و فناوری سال پنجم شماره 2.
• حبیبی رضایی، مهران ، یاسر سیاه منصوری. 1391. "تحقق دانشگاه هاي نسل سوم از رهگذر توسعه مراکز رشد دانشگاهی." نشریه نشا علوم سال سوم ، شماره اول.
• حسن پور گل افشانی، داریوش ، رمضان غلامی، شهرام کشاورزی. 1389. "بررسی عوامل موثر و ارتباط بین آنها بر موفقیت تجاری سازی تکنولوژی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول." کنفرانس ملی کارآفرینی و کسب و کارهای دانش بنیان . مازندران: دانشگاه مازندران.
• سروری اشلیکی، زهرا. 1391. "ارائه مدلی مفهومی از شرکت هاي دانش بنیان." کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان. مازندران: دانشگاه مازندران.
• شرع پسند، محمد رضا ، رضا حجازی، جهانگیر ید الهی. 1391. "شناسايي شايستگي هاي اصلي موثر در شكل گيري شركت زايشي." سومين كنفرانس مديريت اجرايي. تهران.
• صنوبر، ناصر، بهزاد سلمانیف مینا تجویدی. 1390. "تاثیر محرکهای نوآوری بر ظرفیتهای نوآوری در شرکتهای دانش بنیان." فصلنامه علمی و پژوهشی سیاست ،علم و فناوری سال چهارم ،شماره2.
• ضیایی، مظاهر. 1391. "هميت تعدد و تنوع منابع در موفقيت فرايند ايجاد شركت هاي زايشي پژوهشی." فصلنامه تخصصی پارکها و مراکز رشد سال هشتم شماره 32
• کاظمی، علی، علی صفری، سهیلا اعرابی. 1394. "بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های زایشی دانشگاهی." مجله توسعه کارآفرینی دوره8 ،شماره1. 119-137
• موغلی، علی رضا. 1389. فصلنامه علوم مدیریت ایران سال پنجم ،شمااره 19. 103-118.
شناسایی موانع ایجاد شرکتهای زایشی دانشبنیان در دانشگاه آزاد اسلامی
* حکیمه نیکی اسفهلان ** محمد رضا حلاج یوسفی *** حیدر مرتضی پورهلق
* استادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر، آذربایجان شرقی، ایران hakimehn@yahoo.com
** مربی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر، آذربایجان شرقی ایران allaj50@hotmail.com
*** استاد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر، آذربایجان شرقی ایران mortezapour_holagh30@yahoo.com
تاریخ دریافت: 18/06/1399 تاریخ پذیرش: 01/02/1400
صص: 87-102
چکیده
اقتصاد امروز اقتصاد دانشی بوده و در این میان نقش شرکتهای دانش بنیان در توسعه و کاربردی ساختن علم و در رشد و توسعه اقتصادی جوامع حاضر به عنوان یک نقش برجسته از اهمیت وِیژه ای برخوردار است . در این راستا دانشگاهها به عنوان مهمترین محمل تولید علم به دلیل دارا بودن شرایط و ویژگیهای خاص آن از جمله الگو و سرآمد بودن برای سایر نهادها و سازمانها در تلاش هستند تا همگام با تولید علم و دانش در کاربردی ساختن آن از طریق ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان بکوشند اما همانند سایر فعالیتها و اقدامات در این خصوص همچنان موانعی دیده میشود که علیرغم تلاش این دسته از ارگانها نتیجه مطلوبی و موفقیت آمیزی تاکنون حاصل نگردیده است ، لذا این تحقیق با رویکرد شناسایی این دسته از موانع سعی دارد تا گامی در مسیر رفع آنها و تسهیل کاربردی سازی دانش از طریق دانشگاهها بردارد. این تحقیق از نظر هدف در زمره پژوهشهاي كاربردي طبقهبندي گرديده و از روش توصيفي پيمايشي جهت گرد آوری داده های تحقیق استفادهشدهاست. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده که در مرحله اول شناسایی موانع در بین 80 نفر و در مرحله دوم اولویت بندی این موانع در بین خبرگان شامل 12 نفر از اعضا هیئت علمی در رشته های مختلف دانشگاه ازاد واحد هادیشهر توزیع گردیده است .در این تحقیق از روش تحلیل عاملی جهت شناسایی موانع در مرحله اول استفاده کردید که نتایج منجر به شناسایی سه دسته از موانع محیطی ،سازمانی و فردی در ایجاد شرکتهای زایشی گردیدند .نتایج اولویت بندی موانع با بهره گیری از روش AHP گروهی نشان داد موانع سازمانی به ترتیب در رتبه اول ،موانع محیطی در رتبه دوم و موانع فردی در رتبه سوم موانع ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی قرار گرفتهاند.
واژههای کلیدی: شرکتهای زایشی ،دانشگاه کارآفرین ،دانشگاه آزاد اسلامی، شرکت دانشبنیان
نوع مقاله: ترویجی
1- مقدمه
دانشگاهها را میتوان، بر اساس رویکردها و ساختارهای اجرائی با یکی از سه ویژگی نسل اول (آموزش محور ) نسل دوم (پژوهش محور ) و نسل سوم یا پیشرو (نوآور، فناور و
نویسنده عهدهدار مکاتبات: حکیمه نیکی اسفهلان Hakimehn@yahoo.com |
میشود چرا که افراد مستعد، ماهر و خلاق عناصر کلیدی موفقیت اقتصاد ملی هستند و در رشد و پیشرفت جوامع، نقش افراد، کلیدی تر از فناوری ها، موسسات و.... است.بدین ترتیب حمایت از تحقیقات بنیادی به عنوان هسته زایش دانش و ایجاد مفاهیم علمی، جایگاه محوری خود را در دانشگاه پیشرو حفظ میکند. این دانشگاهها با فراهم آوردن شرایط و ملزومات همکاریهای ساختارمند و پایدار با صنعت و بویژه واحدهای تحقیق و توسعه صنایع ضمن اینکه در جذب قرارداد هاي صنعتي عملکرد موفقی دارند بلکه با تكيه بر خلاقیت و نوآوری به عنوان نيروی محركه بهرهبرداری از یافتههای اصیل، دگردیسی دانش به فناوری، تجاریسازی فناوری، تاسیس و راهاندازی
شرکتهای زایشی در عرصههای توسعه كارآفريني و تولید ثروت اقدام مینمایند. با توجه به ویژگیهای ضروری دانشگاههای نسل سوم در شرایط کنونی و ضرورت کاربردی ساختن دانشهای تولید شده دانشگاهها، برایجاد
شرکتهای زایشی که هم بتواند در خدمت اهداف دانشگاه در جهت کسب در آمد و هزینه کرد آن در بخشهای آموزش باشد و هم نقشی در توسعه و کاربردی ساختن علم و دانش ایفا کند ، تاکید میگردد فلیکن تحقق این امر به صورت بهینه در گرو شناسایی همه عوامل تسهیلکننده و تصعید کننده در این راستا میباشد که این تحقیق سعی بر شناسایی عوامل تصعید کننده (موانع) دارد.
1-1- بیان مساله تحقیق
ظهور اقتصادنوين در دههي 1990، روابط بين علم، فناوري، نوآوري و عملكرد اقتصادي را دگرگون كرده، به طوري كه در اقتصادهاي دانش بنيان و يادگيرنده، چنين تعامل هايي بين عملگرهاي گوناگون در عرصهي نوآوري براي توليد، انباشت و توزيع دانش به منظور افزايش
رقابتگري از طريق تغييها و نوآوريهاي مبتني بر فناوري، ضروري است از اين رو دانشگاهها به مثابهي نهادهاي
عمدهي توليد دانش به دليل تغيير در ماهيت توليد علم و توليد اقتصادي، افزون بر پژوهش و آموزش، نقش جديدي در توسعهي اقتصادي و منطقهاي يافتهاند[2]. از سوي ديگر با توجه به شرايط كنوني جهان و روندها و تغييرهاي ايجاد شده در طول دهه هاي اخير، ايجاد تحول ها و اصلاح هاي اساسي در رسالت، ساختار، فراگرد و فرهنگ حاكم بر دانشگاهها به نظر امري اجتنابناپذير است. ضمن اين كه با كاهش بودجه هاي عمومي پژوهشي كه در امريكا و به دنبال آن در كشورهاي اروپايي ايجاد شده است، دانشگاهها نيز براي تامين بودجه هاي مورد نياز خود شروع به فعاليت هايي در حوزه هاي تجاري و كسب وكار كردند.
شكل گيري انتظار ها درباره ي مشاركت مستقيم نهادهاي دانشگاهي در رشد اقتصادي،مجاز شدن دانشگاهها به واگذاري حق اختراعها و ايجاد واحدهاي جديد سازماني براي انتقال فناوري، از جمله آثار جديد اصلاح ها در روند تجاري سازي بودند .دانشگاهها در برنامهريزيها، تدوين راهبردها و سياستها و سازماندهي فعاليتها و روابط جديد خود با ساير نهادهاي جامعه، بايد توجه به مديريت دانش، فناوري و داراييهاي فكري را به منظور بهرهبرداري بهينه از آنها براي تحقق اهداف، ماموريتها و چشماندازها در راس ملاحظههاي خود قرار دهند. دانشگاههاي گوناگون به تدريج، هريك به گونهاي با اين تغييرها و تحولها مواجه شده و نسبت به آن ها واكنش نشان ميدهند. گويا هر يك درصد د آن هستند كه با انجام اصلاح هاي ضروري و اتخاذ بهترين سياستها، راهبردها، الگوها، و رويهها،
ضرورتهاي بقا و رشد و اقتدار خود را در رقابت با سايرين تضمين كنند [8].
در دانشگاه های نسل سوم، دفاتر انتقال فناوری مستقر در واحد های آموزشی- پژوهشی دانشگاه، به عنوان نهاد های سازماندهی، شبکه سازی و ترویج فرهنگ نوآوری و نیز کاربست تجارب افراد صاحب تجربه در ارائه مشاوره های لازم در عرصه های کسب و کار دانش بنیان، فعالیت می نمایند. اقدامات دفاتر مزبور منجر به شناسایی و تسهیل ورود یافته های پژوهشی و دستاوردهای فناوری واحدهای مزبور به مسیر راه ندازی تسهیل شده شرکت های زایشی دانشگاهی در مراکز رشد واحد های فناوری دانشگاه می شود واز این رو در دانشگاه پیشرو، ثروت حاصل ازفعالیت شرکتهای زایشی دانشگاه می تواند در قالب یک فرایند هم افزا در خدمت تامین منابع مالی لازم برای حمایت بیش از پیش از پژوهش و تولید دانشگاه قرار گیرد. امروزه نقش تعیین کننده دانشگاههای نسل سوم و ارتباط تنگاتنگ ان با توسعه اقتصادی و همچنین استفاده از ظرفیت دانشگاهها در جهت خلق و،جذب ،اشاعه و استفاده از فناوری به یک باور عمومی مبدل شده است. به همین لحاظ در اکثریت کشورها دولتها به هدفگذاری، سیاستگذاری و
اولویتبندی در این زمینه اهتمام میورزند . در سند چشم انداز بیست ساله کشورمان نیز شش محور شایسته توجه ویژه قلمداد شده است [20]:
1-هدایت و رهبری
2-انجام تحقیق و توسعه
3-تامین بودجه تحقیق و توسعه
4-توسعه نیروی انسانی
5-انتشار فناوری
6-ارتقا کارآفرینی فناورانه
ديدگا هها ي جديد در سياست گذاري هاي توسعه پژوهش و فناور ي، كه اكنون اغلب تحت عنوان كلي تر سياستهای توسعه نوآوري قرار میگیرند، براثربخشي ملموستر
اقتصاد-اجتماعي اين فعاليتها تأكيد زيادي دارند .يكي از مهم ترين جنبه ها ي اين سياست ها توجه به تجاری سازي دستاوردهاي پژوهشي وتوسعه فناور يها ي نوين است . جنبههاي ديگر اين سياستها همكاري و ارتباط تنگاتنگ با صنايع و كمك به حل مشكلات مبتلا به جامعه مي باشد.
ايجاد شرکتها ي زايشي دانشبنیان از مهم ترين روشهاي تجاري سازي دستاوردهاي پژوهشي است، زيرا از سويي به صورت ملموس نشانگر آثار اقتصاد – اجتماعي فعاليت هاي پژوهش و فناوري است و از سويي براي دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشي درآمدهاي دائمي ايجاد كرده و بستري براي توسعه فعاليت ها نيز محسوب ميشود. همچنين براي نيروي انساني آنها چشم اندازهاي جديد شغلي ايجاد میکند.سهم شركتها ي زايشي به طور كلي ازكل شركت ها ی جديد در اروپا و آمريكا حدود13 درصد است . در مورد آمار شرکتهاي زايشي دانش بنیان هنوز يك روش استانداردجمع آوري و انتشار وجود ندارد. اما حداقل در مورد آمريكا سهم اين نوع شركت ها از كل شركت ها ي جديد حدود 2 درصد است.(یعني حدود 17درصد كل شرکتهاي زايشي)گرچه اين اعداد چندان بزرگ نيستند امامطالعات نشان ميدهند تعداد اين شركت ها با سرعت زيادي در حال رشد است .مثلاً در اروپا در دهة نود رشد سالانه آنها حدود 15 درصد بوده است.
در ايران رشد تعداد مؤسسات آموزشي وپژوهشي و تعداد دانشجويان و فارغ التحصيلان تحصيلات تكميلي،
سياستها و برنامههاي فعلي در بخش پژوهش و فناوري شرايط مناسبي را براي توسعه شركتهاي زايشي دانش بنیان فراهم كرده است اما مطالعات نشان ميدهند كه اين روش تجاريسازی كمتر در دانشگاهها بكار گرفته ميشود. وجود موانع مختلف در هر یک از فرایندهای ایجاد چنین شرکتهایی ميتواند از ايجاد موفقيت آميز اين نوع شركت هاجلوگیری نماید لذا سئوالی که مطرح است این میباشد که چه موانعی در مراحل فرايند ايجاد شركتهاي زايشي دانشبنیان در دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان دانشگاهی با شعبات وسیع و سراسری و پردامنه در امر آموزش وجود دارند که در نيل به موفقيت در این راستا تاثیرگذار می باشند؟ لذا هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی موانع ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد جهت تحقق این هدف موانع در سه بخش به شرح زیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت از این رو اهداف تحقیق عبارتنداز :
شناسایی موانع مربوط به ویژگیهای فردی/ شخصیتی نیروی انسانی در ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی
شناسایی موانع سازمانی دانشگاهی در ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی
شناسایی موانع محیطی و برون دانشگاهی در ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی
ارایه استراتژیهای درست جهت رفع موانع موجود به منظور تحقق هدف ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی
مفهوم و ویژگیهای شرکتهای زایشی دانشگاهی
شرکتهای زایشی که به آنها شرکتهای انشعابی نیز گفته میشود معادل انگلیسی spin-off هست که متاسفانه تاکنون معادل دقیق فارسی برای آن ذکر نشده و هر محققی بنا به فراخور سلیقه خود آن را ترجمه نموده است، به لحاظ ماهیت بر مبنای فناوری ایجاد شده در بخش صنعت یا بخش دانشگاهی و با هدف تجاری سازی ان فناوری متولد شده و شکل می گیرند .همچنین spin-off متولد شدن را نیزدر بر میگیرد از این رو عموما از آن به عنوان شرکتهای زایشی یاد می شود.در برخی از متون به شرکتهای زایشی با تعاریف جدید ان تی بی اف1 اطلاق گردیده است یعنی شرکتهای تازه تاسیس مبتنی بر تکنولوژی.شرکت زایشی ،شرکت تازه تأسیس تکنولوژی محور، کسب وکاری شخصی و مستقل با سنی کمتر از 25 سال است که بر پایة بهره گیری از یک اختراع یا نوآوری تکنولوژیکی بنا شده است که ریسک تکنولوژیکی شایان توجهی دارد. آن دسته از شرکتهای زایشی را شرکتهای زایشی دانشگاهی میگوییم که به منظور بهره برداری تجاری از تکنولوژیهای دانشمحور یا نتایج تحقیقات دانشگاهی شکل گرفتند . به طور کلی، شرکتهای زایشی معمولا جزء شرکتهای دانش بنیان یا به واقع فناوری بنیان محسوب میشوند و به عنوان سازوکاری برای تجاریسازی نتایج تحقیقات دانشگاهی، کارآفرینی دانشگاهی و انتقال فناوری مورد توجهاند. در این بین، شرکت های زایشی معمولا در محدودة دانشگاه راه اندازی می شود، از فناوریها و نتایج تحقیقات و داراییهای فکری دانشگاه استفاده میکند، توسط دانشگاه )به صورت جزئی یا کامل (تأمین مالی می شود و
راهاندازی و مدیریت آن بر عهدة دانشگاهیان کارکنان، دانشجویان و هیئت علمی است.
تعاریف مختلف دیگری از شرکتهای زایشی که بدانها شرکتهای انشعابی نیز گفته میشود ارایه شده است . در همه تعاریف ارایه شده این توافق وجود دارد که بر آمد فرایند زایش، تشکیل شرکتی است که قبلا وجود نداشته است .این بدان معنی است که هویت جدید به صورت رسمی و قانونی به عنوان یک شرکت به ثبت میرسد [5]. این نوع از شرکتها میتوانند در زمینههای گوناگونی از جمله انجام پژوهشهاي كاربردي و توسعهاي ، ارائه خدمات تخصصي و مشاورهاي (خدمات علمي، تحقيقاتي و فني)، توليد محصولات با فنّاوري نوين (توسعه فنّاوري)، انجام خدمات نظارتي بر پروژههاي پژوهشي، اجرائي و مشاورهاي، ارایه خدمات توسعه کارآفرینی، ایجاد مراکز رشد و خدمات ایجاد و توسعه کسب و کار، ارایه خدمات توسعه محصول جدید، ارایه خدمات ایجاد و توسعه خوشههای کسب و کار، تشخیص فرصتهای کارآفرینی، انجام خدمات توسعه فنّاوری، انجام خدمات ورود کسب و کارها به بازار بینالملل و جهانی کردن آنها، برنامهریزی و اجرای طرحهای توسعه کارآفرینی در سطوح ملی، منطقه ای و محلی فعالیت کنند[22].
یک شرکت تولیدی یا صنعتی برای حفظ بازار، میبایستی از نتایج دستاوردهای پژوهشی و فناورانه خود حفاظت کرده و آنها را به عنوان سرمایه در داخل شرکت خود حفظ کند، در مقابل، رویکرد غالب در دانشگاه انتقال نتایج تحقیقات به خارج از دانشگاه و استفاده از شرکتهای تجاری وسایر سازمانهاست به علاوه رویکرد فناورانه شرکتهای زایشی دانشگاهی که به طور مستقیم توسط اساتید و یا نخبگان دانشگاهی یا توسط دستاوردهای آنها شکل می گیرند در بسیاری از موارد بیش از آنکه در حوزه رقابت ،تولید و توزیع و یا مصرف باشد متوجه حوزه های فناوری پیشرفته است و از این راه میتواند فرصتهای فناورانه نوظهور را برای جامعه به ارمغان بیاورد.حمایت از راهبرد مزبور از اهمیت چشمگیری برخوردار است و دانشگاههای نسل سوم در این میان از اهمیت وِزه ای برخوردارند [20].
با مرور تعریف انجام شده در مورد شرکتهای انشعابی دانشگاهی در طی بیش از دو دهه اخیر که بعضی از آنها مورد اشاره قرار گرفت. چند عنصر اساسی در این تعاریف به شرح زیر قابل تشخیص هستند.
1- شرکتها انشعابی دانشگاهی شرکتهای تازه تاسیس هستند.
2- این شرکتها بر مبنای دانش، نتایج تحقیقات یا فناوری توسعه یافته در محیط دانشگاهی و جهت تجاری سازی آنها تاسیس میشوند.
3- در تشکیل این شرکتها از اعضای دانشگاه که در توسعه دانش یا فناوری مربوطه دخالت داشتهاند، شرکت دارند.
دانشگاه والد ممکن است در این شرکتها با سهم مشارکت دارایی فکری یا سهم از سرمایه گذاری دخالت فعال داشته باشد.
انواع شرکتهای زایشی دانش بنیان
همچنان که تعاریف ارائه شده برای شرکتهای انشعابی دانشگاهی نشان میدهد. این شرکتها در ضمن حفظ ویژگی اساسی خود یعنی نشات گرفتن از دانشگاه میتوانند ویژگیهای مختلفی را نیز دارا باشند که آنها را در نوع خود از هم متمایز میسازد. مانند شرکتهای انشعابی که توسط اعضای علمی دانشگاه تاسیس میشوند و شرکتهایی که توسط دانشجویان مقاطع مختلف با استفاده از کارآفرین جانشین تشکیل میشوند.
مطالعات محققان در مورد شرکتهای انشعابی تشکیل شده در دانشگاههای کشورهای مختلف نیز حاکی از تنوع این شرکتها است.
در ادبیات مربوط به شرکتهای انشعابی دانشگاهی و از طرف محققان مختلف تلاشهای قابل توجهی جهت شناخت بیشتر از تفاوتهای این شرکتها و دسته بندی انواع آنها به عمل آمده است که بعضی از این نوع شناسیها ساده و بعضی دیگر از وسعت و پیچیدگی بیشتری برخوردارند.
در واقع شناخت بیشتر انواع شرکتهای انشعابی جهت طراحی سیاستها و راهبردهای گسترش این شرکتها و رفع چالشهای مختلف پیش روی آنها اهمیت مییابد.
با مرور ادبیات شرکتهای انشعابی کاملترین نوع شناسی که از این شرکتها میتوان سراغ گرفت مربوط به تحقیق 18 ماهه انجام شده در پروژه REBASPINOFF از شبکه prime اتحادیه اروپا توسط نه نفر از محققانی است که بیشتر آنها سوابق قبلی معتبری در تحقیقات این زمینه داشتهاند میباشد و نتایج کار آنها در سال 2006 به چاپ رسیده است. این گروه با هدف شناخت عمیقتر از
شرکتهای انشعابی دانشگاهی و تفاوتهای آنها تمامی مقالات ذیربط موضوعات شرکتهای انشعابی دانشگاهی و شرکتهای تازه تاسیس مبتنی بر فناوری را در 50 مجله علمی از سال 1990 تا سال 2005 مورد مطالعه و بررسی
قرار دادهاند و تصویری را برای نوع شناسی شرکتهای انشعابی دانشگاهی ارائه کردهاند که بسیار جامعتر از کارهای انجام شده قبلی است و با توجه به این ویژگی در این مقاله از آن استفاده میشود.براساس نتایج مطالعات این گروه، شرکتهای دانشگاهی و کلا شرکتهای جدید مبتنی بر فناوری از سه دیدگاه قابل بررسی هستند:
1- دیدگاه مبتنی بر منابع
در این دیدگاه، منابع شرکتها وجه تمایز آنها از هم و پیش بینی کننده مزیت رقابتی آنها میباشد. بر این اساس در این دیدگاه منابع مالی، انسانی، اجتماعی و فناورانه شرکتهای انشعابی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند.
2- دیدگاه مدل کسب و کار
در این دیدگاه جهت گیری فعالیتهای شرکتها، مدل کسب و کار استفاده شده توسیط آنها، رژیمهای فناورانه، تفاوت بخشهای صنعتی آنها و مواردی از این قبیل وجه تمایز آنها از هم میباشند.
3-دیدگاه نهادی
در تاسیس شرکتهای انشعابی، فرهنگ، سیستمهای تشویقی، قوانین و روشهای مورد استفاده دانشگاهها در نوع شرکتهای تشگیل شده تاثیرگذار هستند. در واقع این دیدگاه چگونگی تاثیرگذاری شرایط زمینهای دانشگاه در نحوه شکل گیری اولیه این شرکتها و توسعههای بعدی آنها مطرح است. نوع ارتباط با وسسه والد و اثرات
انتخابهای راهبردی انجام شده توسط موسسه والد بر شکل گیری آغازین شرکتها و رشد بعدی آنها مورد توجه این دیدگاه میباشد.
عوامل موثر در موفقیت شرکتهای زایشی دانش بنیان
از زمان پیدایش مفهوم شرکتهای زایشی دانشگاهی و به تبع آن شرکتهای دانش بنیان ،این مفاهیم توجه ویژه ای را به خود جلب نموده و مطالعات متعددی در راستای اجرای بهینه فرایندهای ایجاد شرکتهای زایشی و دانشبنیان صورت گرفته است. برخی از مطالعات تمرکز خود را بر روی شایستگیهای ویژه موسسات مادر در این راستا معطوف نموده اند .در این میان مطالعاتي كه از ديدگاه منبع محور براي مطالعه شركت زایشي بهره گرفتهاند، بر نقش شايستگي هاي فناوري و بازار در قالب دانشي كه در افراد و گروه هاي افراد نهفته در شكل گيري شركت زايشي تاكيد كردهاند [23].
شکل 1. شایستگیهای موثر در شکلگیری شرکتهای زایشی [23]
با توجه به فرایندها و بخشها و نهادهای تاثیرگذار در فرایند تجاریسازی ایدههای دانشگاهی و ایجاد شرکتهای زایشی دانشبنیان بسیاری از تحقیقات به مطالعه بر روی عوامل تاثیرگذار بر موفقیت این دسته از شرکتها با نگاه بر محیط اجمالی درگیر در این فرایند پرداختهاند. برخی از مطالعات نیز به صورت خاص بر روي بررسی فرآیند ایجاد و شکل گیري اینگونه شرکتها متمرکز شده اند. گوبلی و دلورکس تلاش کرده اند تا فرآیند شکل گیري یک شرکت زایشی دانشگاهی را ترسیم نمایند . هدف آنها تعیین ویژگیهاي شرکتهایی بود که طی این فرآیند شکل گرفته اند آنها شبکه ارتباطات بین این شرکتها و دانشگاههای والد و محیط بیرونی را در طول این فرآیند بررسی نمودند و به این نتیجه رسیدند که نقش دانشگاهها به ویژه در مراحل ابتدایی رشد شرکتها بسیار پررنگ است و این نوع همکاريها میتواند موجب شکلگیري صلاحیتهاي
ویژهاي براي شرکتها باشد . در عین حال دانشگاهها در مرحله پیدایش ایده کسب وکار میتوانند با تدارك دیدن زیرساختهاي حمایتی و ارائه مشاورههاي تخصصی به کارآفرینان نقش یک کاتالیزور را در تأسیس شرکتها بازي میکنند. در تحقیقی مشابه نیز اندونزائو و همکارانش مدلی چهار مرحلهاي براي رشد شرکتهاي دانشگاهی پیشنهاد نمودهاند. آنها در مدل خود به دنبال تعریف، درك و تشخیص موضوعات اصلی بودند که در فرآیند ایجاد شرکتهاي زایشی دانشگاهی مؤثر هستند. بخش دیگري از پیشینه موضوع تمرکز خود را بر روي شرکتها و فرآیندهاي شکلگیري آنها بنا نهاده و به عناصر و عوامل مؤثر بر نرخ رشد شرکتها توجهی نداشتهاند . به همین دلیل گونه سومی از تحقیقات شکل گرفتهاند که به منظور پرکردن این شکاف تنها بر روي مسائل، مشکلات و نیازهاي شرکتها در مراحل مختلف عمر بر اساس
مدلهاي رشد پیش فرض متمرکز شده اند. براي مثال کایروان و همکارانش در جریان مطالعات خود بیست و دو شرکت زایشی دانشمحور را از بین شش دانشگاه اروپایی انتخاب کرده و ضمن بررسی آنها به این نتیجه رسیدند که این نیازها را میتوان در قالب پنج حوزه
وظیفهاي دستهبندي نمود . در ادامه زیرمجموعههاي هر یک از این نیازها را به چهار نوع سرمایه اجتماعی، مالی، راهبردي وفرهنگی تخصیص داده و مشخص کردهاند که در مرحله قبل و بعد از تأسیس شرکت چه نوع
سرمایههایی مورد نیاز بوده و فقدان کدام یک از این چهار نوع سرمایه بیشتر احساس شده است. فرايند ايجاد يك شركت زايشي پژوهشي داراي دو بعد اصلي دانشي و مالي است. بعد دانشي اين فرايند تحولات در دانشها و
مهارتها را در طول مراحل تبديل يك ايده پژوهشي به محصولي بازارپسند در قالب يك شركت جديد مدنظر قرار ميدهد. بعد مالي به جريان نقدي، منابع و مصارف آن در طول اين مراحل ميپردازد. ديگر ابعاد اين فرايند مانند نحوه انتقال مالكيتها و افراد، تحول در مديريت و
جنبههاي حقوقي تا حدود زيادي در دل اين دو جنبه قابل توضيح هستند اما اين به معني كم اهميتي آنها نيست. يك نكته مهم اين كه منابع، سازمانها و افرادي كه در طول مراحل فوق بايد بكار گرفته شوند داراي همکارانش در جریان ارزیابی نیازهاي این نوع شرکتها ضمن تأکید بر نقش مهم شرکتهای زایشی فناوری محور در ایجاد و تجاري سازي فناوريهاي جدید و بهبود اقتصاد ملی به تجزیه و تحلیل نیازهاي اینگونه شرکتها در مرحله اول زندگی یعنی تشخیص فرصت پرداختهاند.
مسلماً موفقيت در ايجاد شركتهاي زايشي دانشبنیان منوط به در دسترس بودن منابع مورد نياز است. مراحل مختلف و پيچيدة ايجاد اين شركتها نشاندهندة تعدد منابع است كه در اين فرايند مورد نياز هستند كه هر كدام از اين منابع نيز بايد تنوع قابل توجهي داشته باشند. مطالعات متعددي عوامل موفقيت را در ايجاد شركتهاي زايشي پژوهشي بررسی نمودهاند. عدهای از محققان تاکید كردهاند كه تغيير سياستها و افزايش منابع در يك مؤسسة پژوهشي، تأثيرات زيادي برروي افزايش تعداد، بزرگي و كاهش مدت زمان رسيدن به مرحلة رشد با دوام شركتزايشي دارد. دگروف در مطالعهاي كه در سال 2004 بر روي رابطه سياستهاي حمايتي و انتخاب گري در ايجاد شركتهاي زايشي پژوهشي در اروپا و مقايسه آن با آمريكا انجام داد نشان داد كه تفاوتها در شرايط محيطي و حمايتهاي سازمان مادر باعث شده تعداد، بزرگي و نيز سرعت رشد شركتهاي زايشي دانشگاهي در اروپا كمتر از آمريكا باشد [1]. همين صاحبنظر در سال 2010 تأثير سياستهاي توسعه اقتصادي محلي را برروي رسالت دانشگاهها و نيز شركتهاي زایشي پژوهشي انجام داد.هلم و مارونر در در يكي از نتايجي كه از جمع بندي از 21 مطالعة انجام شده از سال 1980 تا 2006 ، اعلام كردند كه از جمله عواملي كه تأثيرگذاري آنها بر موفقيت شرکتهاي زايشي كاملاً مورد تأييد است، حمايتها و مشخصات انكوباتوري سازمان مادر است در حاليكه تأثير عوامل ديگري مانند نوع صنعت و بازار تا حدي مورد تأييد قرار گرفت.
براي موفقيت در ايجاد شركتهاي زايشي در چهار بعد فني، مالي، نيروي انساني و اجتماعي در طول فرايند منابع متعدد و متنوعي بايد مورد استفاده قرار گيرند. دسترسي و يا داشتن توان پژوهشي و نيز وجود بودجههاي اوليه پژوهشي در واقع تنها نقطه شروع هستند . اما موفقيت در تبديل ايده به يك كسب وكار نيازمند منابعي براي توسعة ايده، توسعة محصول، بازاريابي و توسعة كسب وكار است . بنابراين سياستگذاريها در اين زمينه و بخصوص در سازما نهاي مادر و سازوكارهاي حمايتي مانند پاركها و مراكز علمي و فناوري و مراكز رشد بايد بتوانند تيم كاري را در دسترسي به اين منابع و مشاورههای لازم كمك كنند.
عوامل مؤثر بر توسعة شرکتهای زایشی از دیدگاه
تاجالدین و همکاران وی را میتوان در دو بخش کلی محیطی و ساختاری تقسیم کرد. به طور دقیقتر، میتوان شخص کارآفرین دانشگاهی، دانشگاه، سرمایه، مشاوران و دولت را فاکتورهای اصلی شکلگیری و توسعة شرکتهای زایشی دانشگاهی درنظر گرفت .عوامل محیطی شامل دولت، قوانین و مقررات، دانشگاه مادر، سرمایهگذاران و شرایط و موقعیت فیزیکی است که شرکت در آن شکل میگیرد و عوامل ساختاری شامل خصوصیات شرکت است که به سه بخش مؤلفههای انگیزشی، مهارتی ارتباطی و اطمینان سرمایهگذار – دسته بندی میشوند [18].
موفق یا موفق نبودن شرکتی زایشی به موقعیت، انگیزة نیروی انسانی، اهداف سرمایهگذار و تفسیر ذینفعان و افراد از موفقیت بستگی دارد. چندین معیار عملکرد موفقیت برای فعالیتهای کارآفرینانه بیان میکند: بقا، رشد، سوددهی و عرضة سهام. موفقیت و عملکرد شرکتهای زایشی با معیارهای دیگری مانند تعداد کسب وکارهای منشعب )زایش شده ( از شرکت زایشی، توسعة
فناوریهای نوین، میزان نوآوری و ثبت پتنت و میزان ارزشآفرینی اقتصادی و اجتماعی شرکت بیان میشود.
گلسینگ و همکاران وی در 2010 پس از مطالعات بسیار در زمینة موفقیت شرکتهای زایشی، چهار لایة نهادی را که در موفقیت شرکتهای زایشی مؤثرند به صورت شکل زیر بیان میکنند:
شکل شماره 2. چهار لایه نهادی موفقیت شرکتهای زایشی [4]
علی اصغر پور عزت و همکارنش در 1389 در مطالعه خود با عنوان شناسايي و اولويتبندي عوامل اثرگذار در تجاري سازي دانش در دانشگاهها (براساس مقايسهي روشهاي پنج دانشگاه معتبر جهان) به بررسي روشها و الگوهاي انتقال تجاري دانش در پنج دانشگاه معتبر جهان برمبناي رتبهبندي سال 2007 (مؤسسه آموزشعالي تايمز هاروارد، ييل، آكسفورد، كمبريج، كالج سلطنتي لندن) به طراحي الگويي به گزين شده پرداخته و با نظرسنجي از خبرگان، عوامل استخراج شده از اين الگو اولويت بندي نمودند . طبق نتايج به دست آمده از نظرسنجي به عمل آمده از خبرگان "انتخاب سياست هاي انگيزاننده براي استادان در توزيع درآمد " داراي بالاترين اهميت براي تشويق تجاري سازي دانش در دانشگاهها و كارآفريني دانشگاهي بوده و ضرورتهاي "شبكه سازي"،
"حمايتهاي مالي "،"ايجاد ساختارهاي لازم "و "آزاديعمل استادان " به ترتيب اولويتهاي بعدي را تشكيل داده و "حمايتهاي فيزيكي" كمترين اهميت را نسبت به ساير ضرورتها دارد.
حسن پور گل افشانی در 1389 در بررسی خود با موضوع بررسی عوامل موثر و ارتباط بین آنها بر موفقیت تجاری سازی تکنولوژی در دانشگاه آزاد اسلامی بدین نتیجه رسیدند كلیه عوامل مورد بررسی ایشان هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر تجاريسازي تکنولوژي در دانشگاه آزاد علی آباد كتول تاثیرگذارند. عوامل مربوط به شرایط محیطی بیشترین تاثیر را بر موفقیت تجاري سازي تکنولوژي دانشگاه مورد مطالعه داشته و پس از آن به ترتیب عوامل مربوط به صنعت، روش هاي انتقال تکنولوي و دانشگاه بر موفقیت تجاريسازي تاثیر گذارند [21].
موانع شرکتهای زایشی دانشبنیان
هر چند که عوامل موفقیت و موانع دو روی یک سکه هستند یعنی چنانچه عامل تسهیلکننده درست عمل نکند
میتواند خود به عامل بازدارنده تبدیل شود لیکن در مطالعات اندی موانع به عنوان بازدارندههای ایجاد و موفقیت چنین شرکتهایی مورد بررسی قرار گرفته است. در مطالعهای که توسط ونگینهایزن و سوئتانتو صورت گرفته ایشان موانع و مشکلات پیش روي رشد شرکتها را در سنین مختلف عمر آنها بررسی و مشخص کردهاند که بر اساس سن تقویمی شرکتهاي زایشی دانشگاهی و غیردانشگاهی، کدام موانع در چه سنینی از حیات شرکت خود را بیشتر نشان دادهاند [19].
در مطالعه دیگری که توسط گلدستون و همکارانش در 2013 صورت گرفته ایشان برخی از موانع را در موفقیت شرکتهای زایشی دانشگاهی عنوان نمودهاند که از این موانع عبارت بودند از موانع فردی مربوط به دانشکدهها و
رشتههای خاص آنها، موانع مربوط به سیاستگذاری و استراتژیهای دانشگاه و موانع خارج از دانشگاه در این میان فقدان مهارتهای کارآفرینی را از مهمترین موانع در این زمینه بر شمردهاند.
فرهنگ هر سازمان يكي از عوامل عمدهي اثرگذار بر عملكرد آن است؛ از اين رو براي توسعهي شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهي، بايد فرهنگ متناسب با اين رويكرد را در دانشگاه ايجاد و تقو يت كرد. تحقيقهاي انجام شده در اين زمينه، بر ضرورت ايجاد اصلاحهاي زيرساختي و نوآوريهاي نهادي براي ايجاد و ارتقاي فرهنگ حمايتي و کارآفرينانه در نهاد دانشگاه، تاكيد دارند. وجود ساختارهاي سازماني گوناگون در دانشگاهها، منجر به توسعهي گرايشهاي متنوع نسبت به فعاليتهاي تجاري در آنها ميشود؛ براي مثال، ساختار بوروكراسي حرفهاي، با مرزهاي سنتي سازماني آن امكان دارد منجر به كاهش گرايشهاي تجاري دانشگاههايي كه به سمت كارآفرينانه شدن پيش ميروند، به منظور افزايش كارآيي، اثربخشي و رقابتپذيري خود، مجبور به تجديد نظر در شكل و اندازهي ساختارهاي خود هستند با ايجاد پيوندهاي نزديك بين نوآوري و پژوهش، مرزهاي سنتي بين دانشگاه و صنعت در حال كم رنگ و افزايش توجه و تاكيد بر ضرورت انتقال دانش و فناوري ميان دانشگاه و صنعت، منجر به ايجاد و به كارگيري سازوكارهاي گوناگون اين سازوكارها شامل توسعه معطوف به انتقال، شده است [17].
به هر شکل در جریان مطالعه این نوع تحقیقات همواره باید به این نکته توجه داشت که پدیده شرکتهاي زایشی در بطن هر اجتماع و در چارچوب موضوعات سیاسی، اقتصادي و فرهنگی هر جامعه و کشور به شکلی خاص تبلور پیدا خواهد کرد و مسلما بخش عمدهاي از مشکلات، نیازها و حمایتها مختص به شرایط همان کشور است. بنابراین براي اتخاذ یک رویکرد مناسب باید تفاوتهاي بین جوامع در حال توسعه اي چون ایران را با سایر کشورهاي توسعه یافته مد نظر قرار داد.
جعفر نژاد و همکارنش در 1391 در بررسی خود با عنوان شناسایی چالشهاي شرکتهاي تازه تأسیس فناوري محور دانشگاهی در مسیر رشد به بررسی عمیق وضعیت شرکتهاي تازه تأسیس فناوري محور دانشگاهی، به مدلی براي شناخت بهتر فرآیند رشد این نوع شرکتها و پاسخگویی به سه سوال اساسی پرداختند: 1- چگونه
میتوان این نوع شرکتها را با رویکردي تجاري
دستهبندي نمود2- این نوع شرکتها براي رسیدن به موقعیتی پایدار چه مراحلی را طی میکنند و 3- در هریک از این مراحل با چه عواملی روبرو هستند. بر اساس مدل ارائه شده در این مقاله شرکتهاي تازه تأسیس فناوري محور دانشگاهی ضمن گذر از هفت مرحله کلیدي به یک شرکت بالغ تبدیل میشوند . نکته حائز اهمیت در بررسی مدل رشد شرکتها این است که برخی چالشهاي متداول در هر مرحله مشکلاتی را براي شرکتها پدید
میآورد که ناتوانی شرکتها در حل این معضلات اثر خود را به شکل تغییر ایده محوري شرکت، انحلال شرکت یا اخراج از مرکز رشد نشان میدهد. برخلاف چالشهاي متداول که امکان وقوع آنها براي هر دو گروه شرکت وجود دارد، تفاوتهایی نیز در مدل رشد شرکتهاي مشتري محور و مصرف کننده محور مشاهده میشود. شرکتهاي مشتري محور نسبت به گروه دوم، حمایتهاي مستقیم و غیرمستقیم بیشتري از سوي مراکز رشد دانشگاهی و نهادهاي ذیربط دریافت میکنند . ارائه برخی از
حمایتهاي مستقیم به دلیل گرایش بیشتر دانشگاهها به حوزههاي فناوري برتر است و به دلیل اشتغال شرکتهاي مشتـريمحور در این نـوع صـنایع حـمایـتهاي بیـشتري
شامل حال آنها خواهد شد. از سویی دیگر استفاده از نام و اعتبار دانشگاهها براي فروش محصولات با فناوري برتر به عنوان مزیتی غیرقابل انکار مطرح است . در حالیکه شرکتهاي مصرفکننده محور به دلیل مواجه بودن با مشتریان غیرتخصصی، امکان بهره برداري تجاري از برند دانشگاه را کمتر خواهند داشت. در عین حال برد تبلیغاتی فناوريهاي برتر نیز موضوعی است که به اعتبار علمی دانشگاهها کمک به سزایی خواهد کرد.
در مجموع در بررسی تحقیقات مختلف چهار عامل موثر به چشم میخورد : عوامل محیطی،سازمانی و فردی . بر اساس مطالعات نظری و تحقیقات صورت گرفته میتوان مدل مفهومی اولیه تحقیق را به شکل زیر ترسیم کرد:
|
شکل شماره 3. مدل مفهومی تحقیق
|
با توجه به اینکه تحقیق ما نوعا تحقیق اکتشافی بوده و در پی شناسایی موانع فرار وری ایجاد شرکتهای زایشی
میباشیم و این موانع به دلیل عدم انجام تحقیقات قبلی کافی در حوزه دانشگاه و قلمرو ویژه آن به درستی روشن نمیباشند لذا فرضیه نداشته و سئوال خواهیم داشت. از این رو هدف تحقیق پاسخگویی به سئوالات ذیل خواهد بود.
سئوالات تحقیق :
1- کدام عوامل مربوط به ویژگیهای فردی/ شخصیتی نیروی انسانی مانع ایجاد شرکتهای زایشی دانشبنیان در دانشگاه آزاد اسلامی میباشند؟
2- کدام عوامل سازمانی مانع ایجاد شرکتهای دانشبنیان در دانشگاه آزاد اسلامی می باشند؟
3-کدام عوامل محیطی برون دانشگاهی مانع ایجاد
شرکتهای دانشبنیان در دانشگاه ازاد اسلامی میباشند؟
تحقیق حاضر از نظر هدف تحقیق اكتشافي بوده است، از نظر زمانی یک بررسی مقطعی و از نظر روش پیمایشی است. به منظور گردآوری دادهها از مصاحبه با خبرگان در مرحله اول استفاده گردید که منجر به شناسایی موانع شد و و در مرحله دوم جهت اولویتبندی موانع شناسایی شده از پرسشنامه استفاده گردید. .جامعه آماري اين تحقيق کلیه اعضا هیئت علمی تمام وقت (19نفر) و اساتید حق التدریس (67 نفر ) و نیز کلیه کارکنان (20 نفر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد هادیشهر میباشد. در مرحله اول تحقیق که به شناسایی موانع پرداخته شده است با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در مرحله دوم که از نظر خبرگان موانع رتبهبندی شدهاند از 12 هیئت علمی به عنوان خبره بهره گرفتهایم.
جهت سنجش موانع و رتبهبندی آنها از پرسشنمه استفاده گردید. جدول زیر منابع متخذه هر یک از سازههای سنجشگر متغیرها را نشان میدهد.
جدول 1. نحوه سنجش متغیرهای تحقیق
متغیرها | شاخصها | سئوالات | متخذ از تحقیقات |
عوامل محیطی | عوامل اقتصادی دولت | 1-9 | محقق ساخته جعفرنژاد 1391 کاظمی و همکاران 1394 گل افشان 1389 |
عوامل فردی | مهارتها تخصص ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانه | 10-18 | کاظمی 1394 |
عوامل سازمانی | ساختار سازمانی مدیریت فرهنگ سازمانی | 19-29 | موغلی 1389
|
جهت بررسی روائی پرسشنامه، نظرتعدادی از اساتید مدیریت و حوزه کارآفرینی جویا و روائی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تائید قرار گرفت. پايايی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت.
نتایج حاصل از بررسی پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که در جدول (3-1) نشان داده شده است حاکی از ان است که با توجه به بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ از 7/0 در کل پرسشنامه و در هر یک از متغیرها، پرسشنامه مورد استفاده از پایایی تحقیق مناسبی برخوردار میباشد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که سئوالهای پرسشنامه مورد استفاده از همسانی درونی خوبی برخوردار هستند.
جدول 02. نتایج آزمون اعتبار بر اساس ضریب آلفای کرونباخ
متغیرها | تعداد سئوالات | سئوالات | ضریب آلفای کرونباخ |
عوامل محیطی | 1-9 | 9 | 73/0 |
عوامل فردی | 10-18 | 9 | 85/0 |
عوامل سازمانی | 19-29 | 11 | 72/0 |
1-3- روش تجزيه و تحليل دادهها و اطلاعات
برای تجزيه و تحليل دادههای تحقیق حاضر از فنون آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. با استفاده از نرمافزار آماری spss ، اطلاعات بدست آمده به صورت توصیفی و تحیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج آورده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از پرسشنامههای جمعآوری شده، با توجه به اینکه مدل
اولیهای بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانهای ایجاد
میگردد و لازم است ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ آیا ﻣﻰﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎﻯ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﺍ برای تحقیق مورد استفاده قرار داد؟ بدین منظور از تحلیل عاملی اکتشافی جهت شناسایی موانع در مرحله اول استفاده گردید. پس از اطمینان از تائید دادههای مدل نسبت به توزیع پرسشنامه دوم جهت محاسبه ضریب ناسازگاری و اولویتبندی موانع شرکتهای زایشی دانشبنیان و ارزیابی شاخصها از جداول مقایسات زوجی و از روشAHP گروهی اقدام گردید. از آنجاییکه در فرآيند تحليل سلسله مراتبي AHP به جاي يك تصميم گيرنده، از نظرات چند تصميمگيرنده استفاده نمودیم لذا از مدل AHP گروهي استفاده نمودیم. لازم است قبل از بکارگيري متغيرها در تحليلها، نرمال بودن توزيع آنها مورد آزمون قرار گيرد. با توجه به اینکه روش اول برای بررسی نرمال بودن توزیع دادهها استفاده از چولگی و کشیدگی است از این روش جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها و متغیرهای تحقیق استفاده نمودیم. بررسی دادهها نشان داد که دادهها بر اساس کشیدگی و چولگی در بازه 2-و 2+ قرار گرفتهاند. جهت بررسی ادعای نرمال بودن بار دیگر آنها را با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف بررسی نمودیم اگر قدر مطلق z کولموگروف اسميرنوف از 96/1 کمتر باشد و نیز اگر «سطح معنيداري» بيشتر از 05/0 باشد ادعاي نرمال بودن متغير انتخابي تأييد ميگردد. خروجي نرمافزار Spss نشان ميدهند که متغيرها در داخل سطح مورد پذيرش قرار دارد از این رو جهت بررسی فرضیات مربوط به هر یک از متغیرهای تحقیق باید از آزمونهای ناپارامتریک استفاده نمود.
1-4- تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج موانع
ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ تحقیق حاضر ابتدا از تحلیل عاملی اکتشافی به منظور شناسایی موانع استفاده شد. از آنجایی که در ﺗﺤﻠﻴﻞﻋﺎﻣﻠﻰ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ آیا ﻣﻰﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎﻯ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﺍ برای تحلیل مورد استفاده قرار داد؟، ﺑﻪﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ، ﺁﻳﺎ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎﻯ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻠﻰ ﻣﻨﺎﺳﺐ میباشند و یا خیر؟؛ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺷﺎﺧﺺ KMO و آزمون بارتلت استفاده میشود. مقدار شاخص KMO بایستی حداقل برابر 5/0، سطح معنیداری آزمون بارتلت کوچکتر از 05/0 و بار عاملی مربوطه بالاتر از 5/0 باشد. جدول زیر نتایج این تحلیل را برای استخراج موانع نشان میدهد.
جدول 3. نتایج آزمون KMO و بارتلت برای بررسی موانع
شاخص KMO | .767 | |
---|---|---|
آزمون بارتلت | مقدار کایدو | 611.165 |
|
| |
سطح معنیداری)sig) | .000 |
از آنجایی که مقدار شاخصKMO، 767/0 محاسبه شده است بزرگتر از 5/0)، تعداد نمونه برای تحلیل عاملی کافی میباشد. همچنین مقدار سطحمعنیداری)sig) آزمون بارتلت، کوچکتر از 5درصد است که نشان میدهد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی، مناسب بوده و فرض شناخته بودن ماتریسج همبستگی رد میشود. نتایچ
نشان میدهد که مجموعاً سه عامل از مجموع موانع شناسایی و استخراج شده است که این سه مانع مجموعاً 843/62 درصد واریانس موانع شرکتهای زایشی را تبیین میکنند؛ بر همین اساس نیز با توجه به انجام تحلیل عاملی و نتایج مندرج در جدول بر روی 29 مانع نهایتاً سه مولفه اصلی مشخص شدند که این سه مولفه با توجه به پرسشنامه طراحی شده و ادبیات تحقیق به صورت زیر نامگذاری شدهاند:
1- موانع فردی
2- موانع محیطی
3- موانع سازمانی
به منظور اولویتبندی عوامل موثر از روش گروهی استفاده شده است. بر همین اساس نیز با توجه به اینکه نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه مولفه اصلی به عنوان موانع ایجاد وجود دارد که هر کدام نیز دارای زیرمعیارهایی میباشند، بدین منظور جهت اولویتبندی آن موانع از روش AHP استفاده شده است. بر همین اساس ابتدا مولفههای اصلی به صورت زوجی مقایسه زوجی شده و سپس معیارهای مربوط یه هر یک از مولفههای اصلی مورد مقایسه زوجی قرار گرفته است. نتایج در ادامه نشان داده شده است.
جدول 4. ماتریس مقایسات زوجی
| محیطی | فردی | سازمانی |
محیطی | 1 | 3.6 | 0.364 |
فردی | 0.27 | 1 | 0.865 |
سازمانی | 2.74 | 1.156 | 1 |
جمع | 4.01 | 5.756 | 2.229 |
- مرحله دوم: تشکیل ماتریس به هنجار شده مقایسات زوجی؛ برای این منظور ابتدا میبایست هر مقدار ماتریس را بر جمع ستون مربوط تقسیم نماییم؛ نتایج در جدول نشان داده شده است.
جدول5. ماتریس بهنجار شده
| محیطی | فردی | سازمانی |
محیطی | 0/249 | 0/625 | 0/163 |
فردی | 0/067 | 0/174 | 0/388 |
سازمانی | 0/683 | 0/201 | 0/449 |
- مرحله سوم: محاسبه وزن نسبی موانع؛ برای این منظور، میانگین حسابی هر سطر ماتریس نرمال شده مقایسات زوجی را محاسبه میکنیم.
جدول6. وزنهای نسبی موانع
0/346 | محیطی |
0/210 | فردی |
0/444 | سازمانی |
1 | جمع |
- مرحله چهارم: محاسبه نرخ ناسازگاری ماتریس مقایسات زوجی
جدول7. محاسبات مربوط به نرخ ناسازگاری مقایسات زوجی مولفههای اصلی
شاخص | WSV | CV |
|
|
|
موانع محیطی | 1/26 | 3/65 | 4.267612 | 0.089204 | 0.099115 |
موانع فردی | 0/69 | 3/27 |
|
|
|
موانع سازمانی | 1/63 | 3/68 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
همانگونه که در جدول نشان داده شده است، نرخ ناسازگاری محاسبه شده برای ماتریس مقایسات زوجی، کوچکتر از 1/0 میباشد، بر همین اساس نیز میتوان گفت بین مقایسات زوجی گروهی انجام گرفته برای مولفههای اصلی، سازگاری وجود دارد
بحث و نتیجهگیری
نتايج حاصله نشان داد که به ترتیب موانع سازمانی با وزن 444/0 در رتبه اول، موانع محیطی با وزن 346/0 در رتبه دوم، و موانع فردی با وزن 210/0 در رتبه سوم از نظر موانع موثر بر ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی قرار میگیرند.
نتایج تحقیق نشان میدهد که در ایجاد شرکتهای زایشی هر سه دسته از عوامل نقش دارند و در این میان نقش عوامل سازمانی پررنگ تر است. هنگامی که عوامل سازمانی منطبق و درارستای فعالیت کارآفرینانه دانشگاه حرکت کند بیشک شاهد ایجاد شرکتهای زایشی دانشگاهی در سطح خوبی خواهیم بود. این یافته با یافته های تحقیق هم راستا با نتایج تحقیق اتکویتز در 2000 و موغلی در 1389 می باشد.ایجاد یک محیط داخلی برای دانشگاه کاری بسیار پیچیده میباشد و نیازمند تلاش بسیاری از افراد دلسوز و متعهد دارد. در راستای خلق ارزش و تجاریسازی
ایدهها، احیای محدد فرایندها ترکیبی از فعالیتهای علمی، انگیزشی و تحقیقاتی بسیاری از افراد نیاز هست و تحقیقات منظم و حساب شدهای را میطلبد. انگیزش، حمایت و تشویق از درون دانشگاه میتواند از طریق بهبود سیستمهای نظارتی، ساختارها و فعالیتهای منابع انسانی و فرهنگ صورت گیرد. رهبران دانشگاهی نیازمند تفکر کارآفرینانه میباشند تا بتوانند کارآفرینی و ایجاد شرکتهای
دانشبینان جدید را تحریک و تحرک ببخشند. از این رو انتخاب مدیران و رهبرانی که با تفکر کارافرینانه باشند و هود نیز ذاتا کارآفرین باشند باید یکی از ملاکهای اصلی بکارگیری آنها در پستهای مدیریتی باشد تا به راستی بتوانند انگیزه زایش و کارآفرینی را تحرک ببخشند.
از سوی دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن میباشد که موانع محیطی خود در جایگاه دوم در ایجاد شرکتهای زایشی قرار گرفته اند. بیشک در جاییکه صدور هر گونه مجوز و یا راهاندازی هر نوع شرکتی که نیازمند تامین مالی با کمترین هزینه بهره بوده و نهایتا توسل به منابع دلتی را میطلبد میتواند موانع محیطی از جمله نقش دولتها و قوانین و مقررات آنها را پررنگتر کند. هر چند دولت در سالیان اخیر در قالب اقدامات مختلفی از جمله حمایت از شرکتهای دانشبنیان از طرق مختلف اعتباری از جمله صندوق نوآوری و شکوفایی اقدام به این امر نموده است اما بایستی در نظر گرفت که بزرگترین مشکل همواره آن چیزی نیست که در ظاهر خود را نشان میدهد. لذا تامین مالی تنها مشکل ظاهری است با این وجود مسایل و مشکلات
نهفتهای در دولت از جمله فساد شدید اداری در مراحل مختلف اعطا مجوز، عدم نظارت بر مالکیت معنوی که گاه موجب دلسردی کارآفرینان میگردد مانع ایجاد و راه اندازی شرکتهای زایشی میگردند. در این میان اقتصاد تورمی نیز مشکل مضاعفی گردیده که پیشبینی کارافرینان را با عدم قطعیت بالایی مواجه میسازد. در خصوص تاثیر عوامل محیطی نتایج تحقیق با یافتههای ذالفقاری و همکاران در 1390 و کاظمی و همکاران وی در 1394 هم راستا است.
بدیهی است ایجاد شرکتهای زایشی در وهله اول نیازمند افرادی است که ریسکپذیر، پرتوان، دارای روحیه کار جمعی، پیگیر و مترصد فرصتها، حساس به موقعیتها میباشد. همانگونه که در نوشتههای محققان کارآفرینی نیز اشاره شده است ویژگیهای شخصیتی کارافرینان با لحاظ سایر عوامل میتواند نقش به سزایی در ایجاد و موفقیت شرکتهای دانشبنیان داشته باشد. علیرغم این موضوع عوامل فردی در رتبه سوم از نظر موانع قرار گرفته است. شاید بتوان علت این موضوع را در کیفیت نیروی انسانی دانشگاه که اهل فن بوده و تلاش در جهت مهارت و
دانشاندوزی داشته و خود آموزگار کار جمعی از طریق نمایش و ارایه آموزههای کلاسی هستند دانست و این مانع در محیطهای دیگر شاید به عنوان اولین مانع ذکر میگردد. به هر حال ویژگیهای شخصیتی تنها بخشی از عوامل فردی را تشکیل میدهد که آن نیز با آموزش تا حد زیادی قابل تغییر است و سایر عوامل موجود در بین عوامل فردی از جمله مهارتها و تخصصها کاملا آموزشپذیر میباشند. لذا ضروری است سازمانها از جمله دانشگاهها بستری فراهم آورند تا مهارتها و تخصص افرادی که در آن وارد شدهاند از طریق فعالیتهای عملیتر تقویت شود. این موضوع نیازمند اجرایی کردن ضوابط و بخشنامههای مربوط به ارتباط صنعت با دانشگاه میباشد. در جاییکه بیشتر مشاورین و متخصصان تنها در سایه ارتباط جذب واحدهای
تولیدی و صنعتی شده و نه بر پایه تخصص جایی برای اهالی تخصص جهت محک زدن تخصصهای خود و تجربهاندوزی
و نهایتا شروع کسب و کار و ایدهپروری و تجاریسازی
ایدهها باقی نمیماند. تاثیر ویژگیهای فردی نیز با کاظمی 1394 همراستا است.
با عنایت به بحثهای بالا پیشنهاداتی برای دستاندرکان در حوزه دولت و دانشگاه جهت تحرک بخشی به جریان شرکتهای دانشبنیان ارایه میگردد.
1-ایجاد صندوقهای حمایت از سرمایهگذاری مخاطرهآمیز به منظور تامین مالی در مراحل اولیه ایجاد شرکتهای دانشبنیان
2-فراهمسازی زیر ساختهای لازم در ایجاد چنین
شرکتهای از جمله در حوزههای مختلف دانش و فناوری و قوانین کار و بیمه از سوی دولت محترم.
3-نظارت کافی بر قوانین مالکیت معنوی به منظور دلگرمی و تشویق ایدهپردازان و ایجادکنندگان شرکتهای جدید دانشبنیان
4-الگوبرداری از دانشگاههای موفق جهان در حوزه ایجاد شرکتهای زایشی دانشبنیان و در صورت لزوم همکاری با آنها
5-همافزایی واحدهای دانشگاهی خرد و جزیره ای عمل ننمودن انها. به جای اینکه هر یک کاری بسیار کوچک را انجام دهند کاری را در مقیاس بزرگ با حرکتهای
همافزایی کوچک انها صورت گیرد از این رو لازم است طرحهای دانشبنیان استانی بوده و نه در سطح واحد مطرح شوند.
6-تشویق به نوآوری و ایدهپردازی در مراحل اولیه از سوی دانشگاه جهت خلق ایدههای پربار به منظور ایجاد این دسته از شرکتها
7-تقویت واحد ارتباط با صنعت دانشگاه به منظور شناسایی نیازهای حوزه صنعت و تولید و ایدهسازی به منظور ایجاد شرکتهای زایشی.
8-راهاندازی آموزشهای تخصصی حوزه کسب و کار از جمله تهیه طرح کسب و کار، بازارشناسی، روشهای تامین مالی، آشنایی با ارگانهای دولتی متولی و حمایتهای آنان جهت اعضا دانشگاه
منابع
1. Degroof, Jean-Jacaues Edward. 2004. "Overcoming Weak Infrastructure for Academic Spin-of ventures." Working Paper IPC of MIT 4-5.
2. Etzkowitz, H, and L Leydesdorff. 2000. "The dynamics of innovation: fromNational Systems and ‘‘Mode 2’’ to a Triple Helix of university." industry–government relations 29: 23-109.
3. Erden, zenap. 2017. "The publishing and patenting strategies of successful universityspinoffs in the biopharmaceuticalindustry industry." Drug Discovery Today 220
4. Gilsing, V, E Burg, and E Romme. 2010. "Policy principles for the creation and success of corporate and academic spin-offs." Technovation 30: 12-23.
5. Goldstein, Harvey , Verena Peer, and Sabine Sedlacek. 2013. Vienna as a Region of Knowledge:Increasing the Generation of University Spin-offs. Vienn: Final Report to the Vienna Chamber of Commerce (WKW).
6. Gómez, Gras, G Lapera, D Rafael , and Sol Mira . 2008. "An empirical approach to the organizational determinants of spin-off creation in European universities." International Entreprenuership Management Journal 4: 187-198.
7. Gubeli, M H, and D Doloreux. 2005. "An emprical study of university spin-off development." Eurpoean Journal of Innovation Mnagement 8 (3): 263-289.
8. Inzelt, A. 2004. "The evolution of university–industry–government relationships during transition." Research Policy 33: 975-995.
9. Kotoro, R. 2003. "customer relationship management : strategic lessons and futur directione." Business Process Management Journal 9 (5): 566-571.
10. landry, R, N Amara, and I Rehrrad. 2005. "The determinants of university spin-offs:evidence from Canadian universities "." The 5th Triple Helix Conference. Turin. 18-21.
11. Lockett, A, and M Wright, M., ". 2005. " Resources, capabilities, risk capital and the creation of university spin-out companies." Research Policy 1043-1057.
12. Mustar, P, M Renault, and M G Colombo. 2006. "13. Mustar, P., Renault, M., Colombo, M. G., Piva, E., Fontes, M., Lockett, A., Wright. M., Clarysse, B., Moray, N." Conceptualising the heterogeneity of research-based spin-offs:A multi¬dimensional taxonomy" Research Policy 35, P.289-308, (2006)." Research Policy 35: 289-308.
13. Ndonzuau , F N, F Pirnay, and B Surlemont. 2002. "A stage model of academic spin-off creation." Technovation 22 (5): 281-285.
14. Nicolaou, N, and S Birley. 2003. ""Academic networks in a trichotomous categorization of university spinouts." Joumal of Business Venturing 333-359.
15. Prahalad , c k, and Gary Hamel . 1990. "The Core Competence of the Corporation,." Harvard Business Review.
16. احمد پورداریانی، محمود. 1391. کارآفرینی ،تعاریف، نظریات و الگوها. تهران، انتشارات . تهران.
17. پورعزت، علی اصغر، آرین قلی پور ، سمیرا ندیر خانلو. "1389. "شناسايي و اولويتبندي عوامل اثرگذار در تجاري سازي دانش در دانشگاهها ." توسعه کارآفرینی سال دوم ،شماره هفتم 66-35.
18. تاج الدین، مسعود، محمد رضا زالی ، مهدی خیاطان. "1389. "بررسی موانع ساختاری شکلگیری شرکتهای زایشی دانشگاه تهران ." کنفرانس بینالمللی مدیریت، نوآوری ،کارآفرینی . شیراز.
19. جعفرنژاد، احمد، علی محقر، احمد اختیار زاده. 1391. "شناسایی چالشهاي شرکتهاي تازه تأسیس فناوري محور دانشگاهی در مسیر رشد." فصلنامه علمی و پژوهشی سیاست، علم و فناوری سال پنجم شماره 2.
20. حبیبی رضایی، مهران ، یاسر سیاه منصوری.1391. "تحقق دانشگاه هاي نسل سوم از رهگذر توسعه مراکز رشد دانشگاهی." نشریه نشا علوم سال سوم ، شماره اول.
21. حسنپور گل افشانی، داریوش، رمضان غلامی، شهرام کشاورزی. 1389 . "بررسی عوامل موثر و ارتباط بین آنها بر موفقیت تجاریسازی تکنولوژی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول." کنفرانس ملی کارآفرینی و کسب و کارهای دانشبنیان . مازندران: دانشگاه مازندران.
22. سروری اشلیکی، زهرا. 1391. "ارائه مدلی مفهومی از شرکت هاي دانش بنیان." کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان. مازندران: دانشگاه مازندران.
23. شرع پسند، محمدرضا، رضا حجازی، جهانگیر یدالهی. 1391"شناسايي شايستگي هاي اصلي موثر در
شكلگيري شركت زايشي ." سومين كنفرانس مديريت اجرايي. تهران.
24. صنوبر، ناصر، بهزاد سلمانیف مینا تجویدی. 1390. "تاثیر محرکهای نوآوری بر ظرفیتهای نوآوری در شرکتهای دانشبنیان." فصلنامه علمی و پژوهشی سیاست، علم و فناوری سال چهارم، شماره2.
|
[1] -New technology based firms