از چالشهای مهم در حذف پژواک آکوستیکی با استفاده از فیلترهای وفقی، تنکبودن پاسخ ضربه مسیرهای آکوستیکی و وابستگی زیاد عملکرد الگوریتمهای وفقی به پراکندگی مقادیر ویژه ماتریس همبستگی سیگنال ورودی میباشد که سبب افت کارایی حذفکنندههای وفقی پژواک آکوستیکی میشود. در این چکیده کامل
از چالشهای مهم در حذف پژواک آکوستیکی با استفاده از فیلترهای وفقی، تنکبودن پاسخ ضربه مسیرهای آکوستیکی و وابستگی زیاد عملکرد الگوریتمهای وفقی به پراکندگی مقادیر ویژه ماتریس همبستگی سیگنال ورودی میباشد که سبب افت کارایی حذفکنندههای وفقی پژواک آکوستیکی میشود. در این مقاله به منظور بهبود عملکرد الگوریتم وفقی LMS/Newton در حذف پژواک آکوستیکی، محاسبه معکوس ماتریس همبستگی سیگنال ورودی اصلاح شده است. در این روش از لم معکوس ماتریس به صورتی بهرهگیری میشود که در ابتدای همگرایی سهم ماتریس معکوس در بههنگامسازی وزنها بیشتر بوده و در نتیجه وابستگی به پراکندگی مقادیر ویژه در شروع همگرایی کاهش یابد. همچنین برای تنظیم طول گام از یک روش تناسبی بهبودیافته استفاده میشود، به طوری که نقش وزنهای با دامنه بزرگتر در فرایند وفق در ابتدا بیشتر از سایر وزنها بوده و به تدریج در طول همگرایی نقش تمامی وزنها یکسان شود. این روش تناسبی علاوه بر بهبود سرعت همگرایی، سبب بهبود عملکرد حالت دایم الگوریتم وفقی در شناسایی پاسخ ضربه تنک مسیرهای آکوستیکی میگردد. نتایج شبیهسازی با استفاده از سیگنال رنگی دارای طیف شبه- گفتار نشان میدهد خطای عدم انطباق حالت دایم الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم LMS/Newton در حدود dB 5/6 پایینتر است. همچنین همگرایی الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم NLMS تناسبی، برای رسیدن به خطای عدم انطباقdB 17- حدود 6/3 ثانیه سریعتر است. تحلیلهای نظری میزان عدم انطباق الگوریتم در حالت گذرا و حالت دایم نیز ارائه و با نتایج شبیهسازی مقایسه شده است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند