• فهرست مقالات سیمرغ

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحلیل بوطیقای «سیمرغ» و «ققنوس» در گذار از حماسه و عرفان به شعر نو فارسی با تکیه بر شعرِ «ققنوس» نیما یوشیج
        سارا حسینی رحمان  ذبيحي علیرضا شوهانی
        سیمرغ و ققنوس به مثابۀ موجوداتی اسطوره ای، جلوه های تصویری متفاوتی در هر یک از گونه های ادبی دارند. مدعای مقاله اثبات، این است که این پرندگان از حیث وجودی دارای ویژگی های متعددی هستند که هر گونة ادبی به فراخور بافتار خود، بر بخشی از آن ویژگی ها توجه می‌کند و این نکته در چکیده کامل
        سیمرغ و ققنوس به مثابۀ موجوداتی اسطوره ای، جلوه های تصویری متفاوتی در هر یک از گونه های ادبی دارند. مدعای مقاله اثبات، این است که این پرندگان از حیث وجودی دارای ویژگی های متعددی هستند که هر گونة ادبی به فراخور بافتار خود، بر بخشی از آن ویژگی ها توجه می‌کند و این نکته در گذارِ شعرِ کلاسیک به نو فارسی کاملاً مشهود است. برای اثبات مدعای مطرح شده، شباهت ها و تمایزهای وجودی سیمرغ و ققنوس را در نمونه های برجستۀ حماسی، عرفانی و شعر نو بررسی کرده ایم و تمایز نگاه نیما را از این منظر تحلیل نموده‌ایم. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به دو سؤال اساسی است: خوشه‌های تصویری سیمرغ و ققنوس در گذار از حماسه و عرفان به شعرِ نو فارسی دچار چه تحولاتی شده‌‌ است؟ بوطیقای تصویرِ ققنوس در شعرِ «ققنوس» نیما تا چه اندازه معرفِ نگاه نوی است که او به دنبال طرح و بسط آن در شعرِ نو فارسی بوده است؟ نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نیما با بهره‌گیری از آشنایی ذهن انسان ایرانی با تصاویرِ سیمرغ و ققنوس، این بار ققنوس را در ساختاری سمبولیک و با غلبه‌ دادن وجه عینیت‌گرای شعرش و برای ارائه اندیشه سیاسی- اجتماعی‌اش به کار می‌گیرد، حال آنکه در اشعار سمبولیک پیش از او، همواره وجه انتزاعی شعر غلبه داشت. علاوه بر این ارائه روایت تام و البته کوتاه این شعر، در پرتو انسجام تصاویر شعری، تلاش تازه نیما را برای جایگزین کردن «تصویر به جای تصریح» نشان می‌دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سیمرغ اوستایی، سیمرغ اشراقی (پژوهشی در ریشه‌شناسی تاریخی «سیمرغ» در حکمت اسلامی‌ ـ ‌ایرانی)
        حسن  بُلخاري قهي
        بدون تردید «سیمرغ» یکی از مهمترین و جذابترین نمادهای اشراقی و عرفانی در تمدن اسلامی ‌ـ ‌ایرانی است. ردپای این مرغ اساطیری را میتوان در متون اوستایی و پهلوی یافت؛ هم بعنوان مرغی سدره‌نشین و طوبی‌نشین و هم با نام حکیمی بلند مرتبه در حکمت زرتشتی. تلفظ اصلی واژۀ سیمرغ در او چکیده کامل
        بدون تردید «سیمرغ» یکی از مهمترین و جذابترین نمادهای اشراقی و عرفانی در تمدن اسلامی ‌ـ ‌ایرانی است. ردپای این مرغ اساطیری را میتوان در متون اوستایی و پهلوی یافت؛ هم بعنوان مرغی سدره‌نشین و طوبی‌نشین و هم با نام حکیمی بلند مرتبه در حکمت زرتشتی. تلفظ اصلی واژۀ سیمرغ در اوستا، «مرغو سه ئه نه»، در پهلوی «سن مورو» و «سه نه موروک» و در مواردی در زبان فارسی، «سیرنگ» آمده است که مستشرقین آن را به عقاب و شاهین ترجمه کرده‌اند. شاید ترجمة واژه به عقاب، ناشی از تأمل مترجمان بر واژة syena سانسکریت باشد که در آن زبان، بمعنای عقاب است و چنانکه میبینیم این واژة سانسکریت، از نظر تلفظ بسیار شبیه saena اوستایی است. شیخ‌اشراق در بخشهای مختلف آثار خود دربارۀ سیمرغ سخن گفته است؛ در رسالاتی همچون صفیر سیمرغ، عقل سرخ و فى حالة الطفولية. او در عقل سرخ با رویکرد و تأویلی بدیع که در حمایت سیمرغ از رستم در جنگ با اسفندیار دارد، در رسالة صفیر سیمرغ با بیان مقدمه‌یی که شرح فضايل سیمرغ است و در فى حالة الطفولية با بیان طوبی‌نشینی این مرغ اسطوره‌یی، از سیمرغ بحث کرده است. نوع پرداختن شیخ‌اشراق به این بحث بیانگر جایگاه و قداست سیمرغ در ذهن و زبان او و مهمتر از آن، مطالعه و شناخت وي از حکمت ایران باستان است. در این مقاله از سیمرغ در متون اوستایی و پهلوی و بازتاب آن در حکمت اشراقی سخن میگوییم. پرونده مقاله