• فهرست مقالات جغرافیای سیاسی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مطالعه شهر در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک با تاکید بر نظریه گاتمن و کاکس
        حسن  کامران دستجردی مرجان بدیعی ازنداهی یاشار ذکی سید عباس احمدی نرجس سادات حسینی نصرابادی
        «شهرها» نه تنها بستر شکل گیری نهادهای سیاسی و مدنی، و بخش جدایی ناپذیر فرآیند نوسازی و توسعه اجتماعی-اقتصادی هستند، بلکه کانون اصلی رویدادها، کنش و واکنش ها، و انواع مناسبات و روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی نیز می باشند. شهر به عنوان یک پدیده مدرن، معر چکیده کامل
        «شهرها» نه تنها بستر شکل گیری نهادهای سیاسی و مدنی، و بخش جدایی ناپذیر فرآیند نوسازی و توسعه اجتماعی-اقتصادی هستند، بلکه کانون اصلی رویدادها، کنش و واکنش ها، و انواع مناسبات و روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی نیز می باشند. شهر به عنوان یک پدیده مدرن، معرف جایگاه و نقش ملت ها در روند توسعه تعاملات و مناسبات مذکور است. امروزه با طرح الگوهای جدید و راهبردهای کارساز برای سازماندهی فضای شهری و افزایش نقش سیاسی و استراتژیک شهرها، شهرها به کانون مطالعات در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک تبدیل شده اند. دراین راستا، جغرافیدانان سیاسی، بیش از هر چیز بر بعد سیاسی فضای-شهری، شهروندان، حکومت محلی، اقتصادشهری، وکلانشهرها/جهان شهرها تمرکز یافته اند. اما اینکه چگونه پدیده شهر از نگاه جغرافی دانان سیاسی و ژئوپلیتیسین ها مورد مطالعه قرار می گیرد، پرسشی است که مقاله حاضر همراه با تحلیل نظریه ها و دیدگاه های دو تن از برجسته ترین جغرافی دانان سیاسی به آن می پردازد. نتایج این تحقیق با روش توصیفی_تحلیلی نشان می دهد، پدیده شهر بصورت چندبعدی در قالب مباحث نظری و کاربردی از سوی جغرافی دانان سیاسی و ژئوپلیتیسین ها با تاکید بر عناصر محوری سه گانه فضا، سیاست و قدرت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. بعنوان نمونه، ژان گاتمن با ارائه نظریه مگالوپلیس ها، براین باور است که رشد مگالوپولیس ها منجر به ایجاد یک نظم سیاسی جدید بر اساس جامعۀ شهرهای جهانی خواهد شد. همچنین، کوین کاکس به بررسی رابطه «جغرافیا و سیاست شهری»؛ می پردازد. و ضمن تمرکز بر مناقشات موقعیتی و سیستم های سیاسی براین باور است که تحلیل گران مدرن مناقشات، نسبت به روابط فضایی– فاصله طبیعی، مجاورت، توزیع و پرسش های نظری و تجربی مربوط به مقیاس جغرافیایی– بی توجه بوده اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - جغرافیای سیاسی شهر، چیستی و چرایی
        حسن  کامران دستجردی مرجان بدیعی ازنداهی نرجس سادات حسینی نصرابادی
        دانش جغرافيا و از آن ميان شاخه ي جغرافياي سياسي كه متكفل بيان و تشريح روابط نظام مند ميان انسان (سياست) و محيط جغرافيايي است، از جمله علوم قديمي است كه سابقه ي آن به درازي عمر انسان بر روي زمين است. امروزه مهم ترین محیط فضایی انسان ساخت، شهرها هستند. شهر، یک مجموعه ف چکیده کامل
        دانش جغرافيا و از آن ميان شاخه ي جغرافياي سياسي كه متكفل بيان و تشريح روابط نظام مند ميان انسان (سياست) و محيط جغرافيايي است، از جمله علوم قديمي است كه سابقه ي آن به درازي عمر انسان بر روي زمين است. امروزه مهم ترین محیط فضایی انسان ساخت، شهرها هستند. شهر، یک مجموعه فضایی بسته است که در این مجموعه رویدادهای مختلف اتفاق می افتد که هرکدام از این رویدادها زمینه ی مطالعاتی یک علم را بوجود می آورد. از جمله مهم ترین رویدادهایی که در شهر اتفاق می افتد، رویدادهای سیاسی است، به عبارتی، شهر همواره با مفهوم سیاست در ارتباط بوده و است. درصورتی که تاثیر مناسبات سیاسی و قدرت، در توسعه فضایی شهر مد نظر باشد، جغرافیای سیاسی با رویکرد غالبا درون شهری، به مطالعه این مناسبات می پردازد. بنابراین، جغرافیای سیاسی شهر؛ به مطالعه و بررسی تاثیر فعالیت های حکومت و صاحبان قدرت بر ابعاد مختلف (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی ) زندگی شهری و شهروندان می پردازد. پرسش اساسي كه در اينجا مطرح مي شود آن است كه، « جغرافياي سياسي شهر، چرا و چگونه به حوزه مطالعاتی مجموعه شهری امروز وارد شده است؟» مطابق فرضيه ي اين مقاله، جغرافياي سياسي شهر، برای سازماندهی فضای سیاسی شهر، به مطالعه، بررسی و ارئه راهکارهای اساسی می پردازد. از این رو می توان جغرافیای سیاسی شهر را بعنوان یکی از شاخه های علوم جغرافیایی در مطالعه فضا و ویژگی های آن مورد توجه قرار داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی روابط متقابل سیاست و فضای شهر با تأکید برگونه شناسی اقلیمی
        نرجس سادات حسینی نصرابادی حسن  کامران دستجردی
        برای بررسی روابط متقابل سیاست و فضا در شهر، درک شرایط جغرافیای طبیعی شهرها در تدوین و اجرای سیاستگذاری ها و مدیریت توسعۀ شهری، حائز اهمیت است. گوناگونی های شهری متأثر از مؤلفه های جغرافیای طبیعی هستند که بیشترین تأکید ما بر اقلیم و نقش آن در پدید آوردن شهرهای مختلف است چکیده کامل
        برای بررسی روابط متقابل سیاست و فضا در شهر، درک شرایط جغرافیای طبیعی شهرها در تدوین و اجرای سیاستگذاری ها و مدیریت توسعۀ شهری، حائز اهمیت است. گوناگونی های شهری متأثر از مؤلفه های جغرافیای طبیعی هستند که بیشترین تأکید ما بر اقلیم و نقش آن در پدید آوردن شهرهای مختلف است. به عنوان مثال، برخی ویژگی ها و گوناگونی هایی که در اثر شرایط طبیعی برای شهرها می توان برشمرد: توزیع فضایی جمعیت، عقب ماندگی یا پیشرفت در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تقسیمات درون کشوری، چشم اندازهای فرهنگی، تمرکز یا عدم تمرکز قدرت، نابرابری های ناحیه ای، نظام معیشتی، ارتباطات، مسائل امنیتی. این تحقیق بنیادی با روش توصیفی-تحلیلی، به مطالعه و بررسی شرایط اقلیمی شهرهای بیابانی، کوهستانی، ساحلی و تأثیرات آن بر حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی و به طور کلی بر تصمیمات صاحبان قدرت می پردازد. ما بدنبال پاسخ این سؤال هستیم که« چگونه اقلیم در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری مؤثر است؟» فرضیۀ مطروحه در پاسخ به این سؤال عبارت است از اینکه «شرایط جغرافیایی طبیعی به وبژه آب و هوا در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری مؤثر است». نتایج تحقیق نشان می دهد که اهمیت شناخت وضعیت موجود شهرها و فضای جغرافیایی(طبیعی) آنها به منظور برنامه ریزی مطلوب برای آینده ازیک سو، و اهمیت مقیاس در رسیدن به توسعه با توجه به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری از سوی دیگر، مبین آن است که توسعۀ فضای جغرافیایی و سیاستگذاری در ارتباط تنگاتنگ باهم قرار دارند». پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اندیشه کارل اشمیت و مسئله هویت های واکنشی در جغرافیای سیاسی معاصر
        مرتضی  قورچی محمد تقی  قزلسفلی سپیده السادات موسویان
        کارل اشمیت، فیلسوف و حقوقدان برجسته آلمانی که همواره درطول زندگی اش به طرفداری از حکومت رایش سوم متهم می شد با وجود اینکه در دادگاه نورنبرگ از اتهامات تبرئه شد و تا سال 1985 عموماً در انزوا زندگی خود را سپری کرد. ولی انزوای اشمیت هیچ وقت مانع از نوشتن او و انتشار اندیشه چکیده کامل
        کارل اشمیت، فیلسوف و حقوقدان برجسته آلمانی که همواره درطول زندگی اش به طرفداری از حکومت رایش سوم متهم می شد با وجود اینکه در دادگاه نورنبرگ از اتهامات تبرئه شد و تا سال 1985 عموماً در انزوا زندگی خود را سپری کرد. ولی انزوای اشمیت هیچ وقت مانع از نوشتن او و انتشار اندیشه هایش در طول قرن بیستم نشد. اشمیت از جمله متفکران بزرگی است که دیدگاه ها و افکارش، در طول دهه های گذشته بر اندیشمندان مختلفی چون هاناآرنت، یورگن هابرماس و جورجیوآگامبن تأثیرگذار بوده است. هنگامی که اشمیت کتاب امرسیاسی را نوشت به طور شفاف بیان کرد که اساساٌ سیاست را باید در تمایز میان دوست و دشمن تعریف کرد. امروزه نئولیبرالیسم که اعتقاد راسخ به کوچک سازی دولت و نیروهای بازار برای تنظیم مناسبات اجتماعی و مدیریت سرزمین دارد، باعث شکل گیری تعارضات اجتماعی بزرگ در درون و کشمکش های ژئوپلیتیکی در بیرون از مرزهای کشورها شده است. سیاست های نئولیبرال به همراه شیوه تولید اقتصاد پست فوردیسم در سال های اخیر وضعیتی را شکل داده است که شکاف های اجتماعی در درون کشورها و همین طور در مقیاس جهانی را افزایش داده است. افزایش این شکاف ها در لایه های اجتماعی خود سبب ساز بحران های درونی کشورها شده و از طرفی بسیاری از کشورها را درگیر اعتراض های گسترده اجتماعی کرده است. از نظر اندیشمندان بزرگی چون فوکویاما، چنین تعارضات اجتماعی باعث شکل گیری هویت های واکنشی در درون کشورها شده است. امروزه در بسیاری از آثار و نوشته های جغرافیدانان سیاسی می توان توجه اندیشمندان برجسته ای چون کلودیومینکا و آناجی سکور را دید که بر فلسفه سیاسی اشمیت تمرکز کرده اند، و شکل گیری هویت های واکنشی را در ارتباط با امر سیاسی و تمایز دوست و دشمن در فضای جهانی شدن و اقتصاد پست فوردیسم جستجو می کنند. سوال اصلی مقاله درباره این مسئله است که چرا فلسفه سیاسی اشمیت و بویژه مقوله امرسیاسی در ارتباط با هویت های واکنشی در کانون گفتمان های جغرافیای سیاسی جهان قرار گرفته اند؟ پرونده مقاله