هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدانگرایی،فرآیندهای خودنظمبخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رگه بهوشیاری، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدانگرایی،فرآیندهای خودنظمبخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رگه بهوشیاری، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس خودشناسی انسجامی، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و 10 آیتم وجدانگرایی پرسشنامهی شخصیت گلدبرگ پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش واسطهای وجدانگرایی در ارتباط میان بهوشیاری و خودمهارگری با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری تأیید شد. بهوشیاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق وجدانگرایی با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری رابطه داشت و رابطه بین خودمهارگری و علائم شخصیت وسواسی جبری به صورت کامل با واسطهگری وجدانگرایی برقرار بود. به نظر میرسد بهوشیاری می تواند عاملی محافظت کننده در برابر تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری باشد و خودمهارگری زیاد در افراد با صفت وجدان گرایی بالا ممکن است زمینه ساز تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری شود.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند