-
دسترسی آزاد مقاله
1 - نظريه انتقادي جديد: فراسوي پست مدرنيسم و انديشه پسا انتقادي
جهانگير معيني علمداريدر اين مقاله درباره نظريه انتقادي جديد بحث شده است. اين رويكرد در پاسخ به شبهه هاي پست مدرنيسم بر تفكر انتقادي و به منظور بازگشت به سنت اوليه مكتب فرانكفورت مطرح شده است. هدف اصلي صاحبان اين نظريه، به چالش كشيدن شكاكيت و بدبيني نگرش پسا انتقادي پست مدرنيسم و احياي تفكر چکیده کاملدر اين مقاله درباره نظريه انتقادي جديد بحث شده است. اين رويكرد در پاسخ به شبهه هاي پست مدرنيسم بر تفكر انتقادي و به منظور بازگشت به سنت اوليه مكتب فرانكفورت مطرح شده است. هدف اصلي صاحبان اين نظريه، به چالش كشيدن شكاكيت و بدبيني نگرش پسا انتقادي پست مدرنيسم و احياي تفكر راديكال است. نظريه انقادي جديد، اهميت و ضرورت انطباق با شرايط جديد را تشخيص داده است. اين نظريه مي خواهد به اصول پايبند بماند، بي آنكه ضرورت بازنگري در نظريه هاي مكتب فرانكفورت را نايده بگيرد. اين طرز تلقي، نظريه انتقادي جديد را به سمت دفاع از اصل «تداوم در عين تغيير» سوق داده است. اين ديدگاه از ارائه يك راه حل راديكال براي نقد سرمايه داري متأخر، فراسوي تفكر پسا انتقادي و پست مدرنيسم، دفاع مي كند و در عين حال ملاحظات جديدي را در برنامه خود گنجانده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - «خود» و «دیگری» در اندیشه مهدی بازرگان
حمزه عالمی چراغعلی سیدعلیرضا حسینی بهشتیرابطه مطلوب «خود» و «دیگری» به معنای مواجهه بیناسوژگی، رویکردی انتقادی به مدرنیته است و به دفاع از انسان در مقابل سیطره عقل ابزاری مدرن میپردازد. این موضوع از سوی متفکران فلسفه وجودی ارائه شده و «مارتین بوبر»، صورت بندی نسبتاً روشنی از آن ارائه می کند. بررسی این موضوع چکیده کاملرابطه مطلوب «خود» و «دیگری» به معنای مواجهه بیناسوژگی، رویکردی انتقادی به مدرنیته است و به دفاع از انسان در مقابل سیطره عقل ابزاری مدرن میپردازد. این موضوع از سوی متفکران فلسفه وجودی ارائه شده و «مارتین بوبر»، صورت بندی نسبتاً روشنی از آن ارائه می کند. بررسی این موضوع در تفکرات نواندیشان دینی که نگاه انتقادی به مدرنیسم دارند، اهمیت دارد. «مهدی بازرگان» به عنوان یکی از نواندیشان دینی متقدم، در جهت مسئله اصلی اش که پیوند دین و مدرنیته است، بر اساس انسان شناسی دینی اش، سوژه ایرانی را با رویکردی معنوی برمی افرازد و به این ترتیب ارتباط مبنایی میان انسان دینی با مفاهیم مدرن برقرار می کند. این ارتباط در نوع مواجهه «خود» و «دیگری» در تفکر او نمود روشنی دارد. بازرگان، «انسان الهی- اجتماعی» را در کانون تفکر خود قرار می دهد و از این جهت مقوّمات مواجهه مطلوب «خود» و «دیگری» و همزمان پیوند مناسب تر انسان دینی با دنیای مدرن را فراهم می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - نقد رمان «شکار کبک» از رضا زنگیآبادی براساس مبانی روانشناسی ژاک لاکان
ایوب مرادیژاک لاکان بدونشک یکی از تأثیرگذارترین چهرههای دانش روانشناسی بعد از زیگموند فروید است که اندیشههایش نهتنها در زمینة روانشناسی، بلکه در سایر زمینهها همچون ادبیات، انسانشناسی، علوم اجتماعی و مطالعات زنان اثرگذار بوده است. مهمترین ایدة این روانشناس، تشریح فرایند چکیده کاملژاک لاکان بدونشک یکی از تأثیرگذارترین چهرههای دانش روانشناسی بعد از زیگموند فروید است که اندیشههایش نهتنها در زمینة روانشناسی، بلکه در سایر زمینهها همچون ادبیات، انسانشناسی، علوم اجتماعی و مطالعات زنان اثرگذار بوده است. مهمترین ایدة این روانشناس، تشریح فرایند فردیت، ذیل نظام سهگانة «ساحتهای خیالی»، «نمادین» و «امر واقع» است. دیدگاههای وي که در شرح ایدههایش در زمینة سوبژکتیویته و ناخودآگاه، به اصطلاحاتي همچون استعاره و مجاز توجهی ویژه دارد، در مطالعات ادبی در مرکز توجه قرار گرفته است و یکی از شاخههای نقد روانشناسانه، خوانش متون ادبی براساس آموزههای اوست. رمان «شکار کبکِ» رضا زنگیآبادی ازجمله آثار داستاني سالیان اخیر است كه مورد اقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفته است. این رمان، سرگذشت نوجوانی معصوم را روايت ميكند که به دلیل مصائب و پيشآمدهاي زندگی، به قاتلی بیرحم تبديل میشود. مقالة حاضر در صدد است تا به شیوة توصیفي- تحلیلی با رويكرد تحليل مضمون و با در نظر گرفتن مبانی فکری ژاک لاکان، این رمان را تحلیل کند و در پي ارزيابي ميزان تأثير عواملي همچون، فقدان مادر و ساير ابژههاي جانشين مادر و همچنين ناكارآمدي پدر و نقش منفي ساير ابژههاي جانشين پدر، در فرايند تبديل «قدرت» از نوجواني معصوم به فردي روانپريش و منزوي است. نتایج نشان میدهد گذار این شخصیت از دوران كودكي به بزرگسالي يا به تعبير لاكان، از «ساحت خیالی» به «ساحت نمادین» به دليل فقدان مادر و ناكارآمدي نقش پدر -که از نظر لاکان گرهگاه روانی سوژه در ساحت نمادین محسوب میشود- باعث تعلیق دائمی و بدگمانی او نسبت به نظم اجتماعی و درنتیجه پناهبردنش به دامن ابژههای مادرانه شده است. موضوعی که به دليل تعارض با ماهیت ساحت نمادین، زمينة شكلگيري اختلالهايي همچون پارانویا، ترس، انزوا و بدگمانی را در اين شخصيت فراهم آورده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - هفت رهیافت از نظریه کسب و تحلیل آن
محمد حسن قدردان قراملکی علی قدردان قراملکیدرباره تفسیر فعل انسان از حیث اختیار و جبر، از سوی دین پژوهان رهیافتهای مختلفی ارائه شده است. اشاعره و در رأس آنان، ابوالحسن اشعری نظریه «کسب» را مطرح و مدعی شد که نقش انسان در فعل خویش کسب فعل و نه ایجاد آن است. لکن عالمان اشاعره در طول تاریخ در تبیین حقیقت آن دچار اخ چکیده کاملدرباره تفسیر فعل انسان از حیث اختیار و جبر، از سوی دین پژوهان رهیافتهای مختلفی ارائه شده است. اشاعره و در رأس آنان، ابوالحسن اشعری نظریه «کسب» را مطرح و مدعی شد که نقش انسان در فعل خویش کسب فعل و نه ایجاد آن است. لکن عالمان اشاعره در طول تاریخ در تبیین حقیقت آن دچار اختلاف شده و به تبع آن قرائتهای مختلفی ارائه کردهاند. نویسنده با فحص در آثار اشاعره به هفت رهیافت مهم از نظریه کسب دست یازیده است که در این مقاله با تحلیل و ارزیابی تقدیم میشود. در مقاله روشن خواهد شد که نظریات ارایه شده از تبیین حقیقت کسب ناتوانند و در آن آراء به نوعی به جبر یا به تفویض منتهی میشوند، لذا برخی از عالمان اشاعره به انکار نظریه کسب پرداخته و به نظریه «امر بین الامرین» امامیه روی آوردند پرونده مقاله