• فهرست مقالات کاستاندا

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مقایسه تطبیقی انسان کامل از دیدگاه کاستاندا و علامه طباطبایی(ره)
        محمد اسماعیل  عبداللهی احمد  عابدی مرجان  خانی
        از مهمترین محورهای اندیشه کاستاندا به عنوان یکی از بنیانگذاران معنویت‌های نوپدید (شمن یا عرفان ساحری) نظریه او راجع به انسان کامل است. کاستاندا با تصویری که از ماهیت انسان مطلوب و ایده آل ارایه می دهد، مدل خاصی از نهایت فرجام بشر در عرفان خودساخته خویش ترسیم می-کند . هد چکیده کامل
        از مهمترین محورهای اندیشه کاستاندا به عنوان یکی از بنیانگذاران معنویت‌های نوپدید (شمن یا عرفان ساحری) نظریه او راجع به انسان کامل است. کاستاندا با تصویری که از ماهیت انسان مطلوب و ایده آل ارایه می دهد، مدل خاصی از نهایت فرجام بشر در عرفان خودساخته خویش ترسیم می-کند . هدف از این تحقیق ، نقد و بررسی مهمترین شاخصه‌هایی که کاستاندا برای انسان کامل معرفی می کند و تطبیق آن با نظریات علامه طباطبایی(ره) در عرفان اسلامی می‌باشد. کاستاندا می کوشد تا با استفاده از اصلاحات مثبت و ارزشی، معنا و مفهومی کاملا غیر ارزشی و انسان محور ارایه دهد. او شاخصه انسان کامل را در عقل ستیزی، جنگجویی و استفاده از مواد روانگردان و بی اهمیت دانستن همه چیز می داند؛ که نتیجه آن انسانی بی بند و بار و در پی شهوت و بدون تعبد از فرامین خدا و رسولان الهی است؛ و در مقابل علامه طباطبایی با در نظر گرفتن عقل و سنت و تبعیت از فرامین الهی، انسان کامل عرفانی الهی ارایه نماید که دستمایه آن آیات و روایات و تعقل بشری می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تطبیق معنویت سرخپوستی و عرفان اسلامی ( با تأکید بر احوال از نظر ابونصر سرّاج و کاستاندا)
        زهرا  پریدختان محمد  قادری مقدم محمد علی  شریفیان
        عرفان، راه و روش کسب معرفت، بصیرت و سفری درونی از خود به خدا رسیدن است. عرفان اسلامی بر اساس تجربیات عارفانی چون: ابوسعید ابوالخیر، ابونصر سرّاج، مولوی و دیگر عرفا شکل گرفته‌است و معنویت سرخپوستی در بین سرخپوستان مکزیک، بر اساس تجربیات کارلوس کاستاندا، به جوامع معرفی شد چکیده کامل
        عرفان، راه و روش کسب معرفت، بصیرت و سفری درونی از خود به خدا رسیدن است. عرفان اسلامی بر اساس تجربیات عارفانی چون: ابوسعید ابوالخیر، ابونصر سرّاج، مولوی و دیگر عرفا شکل گرفته‌است و معنویت سرخپوستی در بین سرخپوستان مکزیک، بر اساس تجربیات کارلوس کاستاندا، به جوامع معرفی شده است. این مقاله با هدف تطبیق احوال سالک در معنویت سرخپوستی با احوال سالک در عرفان اسلامی بر اساس احوالی که ابونصرسرّاج در کتاب« اللّمع» آورده است به روش توصیفی_ تحلیلی مورد مطالعۀ کتابخانه‌ای قرار گرفته است. نتیجۀ تحقیق نشان می‌دهد، سالک سرخپوستی احوالاتی از قبیل: مراقبه، قرب، محبت، خوف، رجا، وجد، انس، طمأنینه، مشاهده و یقین، مراتب ده‌گانۀ احوال که در« الّلمع» آمده است، را تجربه می‌کند با این تفاوت که به دلیل نوظهور بودن این معنویت تقسیم بندی کلیشه‌ای« احوال» صورت نگرفته است. پرونده مقاله