برای بررسی روابط متقابل سیاست و فضا در شهر، درک شرایط جغرافیای طبیعی شهرها در تدوین و اجرای سیاستگذاری ها و مدیریت توسعۀ شهری، حائز اهمیت است. گوناگونی های شهری متأثر از مؤلفه های جغرافیای طبیعی هستند که بیشترین تأکید ما بر اقلیم و نقش آن در پدید آوردن شهرهای مختلف است چکیده کامل
برای بررسی روابط متقابل سیاست و فضا در شهر، درک شرایط جغرافیای طبیعی شهرها در تدوین و اجرای سیاستگذاری ها و مدیریت توسعۀ شهری، حائز اهمیت است. گوناگونی های شهری متأثر از مؤلفه های جغرافیای طبیعی هستند که بیشترین تأکید ما بر اقلیم و نقش آن در پدید آوردن شهرهای مختلف است. به عنوان مثال، برخی ویژگی ها و گوناگونی هایی که در اثر شرایط طبیعی برای شهرها می توان برشمرد: توزیع فضایی جمعیت، عقب ماندگی یا پیشرفت در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تقسیمات درون کشوری، چشم اندازهای فرهنگی، تمرکز یا عدم تمرکز قدرت، نابرابری های ناحیه ای، نظام معیشتی، ارتباطات، مسائل امنیتی.
این تحقیق بنیادی با روش توصیفی-تحلیلی، به مطالعه و بررسی شرایط اقلیمی شهرهای بیابانی، کوهستانی، ساحلی و تأثیرات آن بر حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی و به طور کلی بر تصمیمات صاحبان قدرت می پردازد. ما بدنبال پاسخ این سؤال هستیم که« چگونه اقلیم در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری مؤثر است؟» فرضیۀ مطروحه در پاسخ به این سؤال عبارت است از اینکه «شرایط جغرافیایی طبیعی به وبژه آب و هوا در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری مؤثر است».
نتایج تحقیق نشان می دهد که اهمیت شناخت وضعیت موجود شهرها و فضای جغرافیایی(طبیعی) آنها به منظور برنامه ریزی مطلوب برای آینده ازیک سو، و اهمیت مقیاس در رسیدن به توسعه با توجه به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری از سوی دیگر، مبین آن است که توسعۀ فضای جغرافیایی و سیاستگذاری در ارتباط تنگاتنگ باهم قرار دارند».
پرونده مقاله
در طول تاریخ، انسان در کالبدهای معماری متفاوتی زندگی خود را سپری کرده است؛ که این کالبد محصول نهایی شیوه نگرش انسان، نیازهای رفتاری او، وضعیت و شرایط اجتماعی، مذهبی و اقتصادی و اقلیمی بوده است. تأثیر هر یک از عوامل ذکر شده بر پیکره بندی کالبد معماری خانه-ها متفاوت بود چکیده کامل
در طول تاریخ، انسان در کالبدهای معماری متفاوتی زندگی خود را سپری کرده است؛ که این کالبد محصول نهایی شیوه نگرش انسان، نیازهای رفتاری او، وضعیت و شرایط اجتماعی، مذهبی و اقتصادی و اقلیمی بوده است. تأثیر هر یک از عوامل ذکر شده بر پیکره بندی کالبد معماری خانه-ها متفاوت بوده ولی نفوذ فرهنگ و اقلیم به عنوان کلیدی ترین عوامل مؤثر بر شاخصههای معماری، غیر قابل انکار است. هدف این پژوهش دست یابی به نگرشی بر نقش فرهنگ و اقلیم بر معیارهای صورت بندی خانه های قاجاری در اقلیم های گرم و مرطوب و معتدل و مرطوب ایران با رویکرد تحلیل قیاسی بوده تا نحوه تأثیرپذیری هر یک از شاخصههای کالبدی را از این عوامل شناسایی کند. روش تحقیق در این پژوهش، در حوزه روش کیفی قرار دارد و جمعآوری مطالب به روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی انجام شده است. در فرآیند تحلیل و ارزیابی موضوع پژوهش، چهار خانه قاجاری با دو فرم متفاوت حیاط مرکزی و بلوکی در شهرهای شاخص اقلیمهای مذکور انتخاب شدند تا از طریق تحلیل قیاسی، نقش فرهنگ و اقلیم در فاکتورهای کالبد معماری مشخص شود. نتایج پژوهش نشان داد که در اقلیم گرم و مرطوب، معیارهای سلسله مراتب، نما و تزئینات، نور و روشنایی بیشتر تحت تأثیر فرهنگ بوده و اقلیم بیشترین تأثیر را بر روی فرم خانه، جهت گیری، مصالح و عملکرد داشته است، درحالی که در اقلیم معتدل و مرطوب، فرهنگ بیشترین تأثیر را بر هندسه، سلسله مراتب و مقیاس خانه ها گذاشته و عامل اقلیم بر روی ترکیب بندی، عملکرد و فرم خانه مؤثر واقع شده است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند