-
دسترسی آزاد مقاله
1 - شناسایی مخزن سامانه زمین¬گرمایی منطقه تکاب با استفاده از روش گرانی¬سنجی
محمد محمدزاده مقدم جواد نورعلیئی سهیل پرخیال لیلا ابراهیمی صبا مرادعلیوندوجود چشمه های آبگرم، رخنمون وسیع رسوبات تراورتنی، محدوده های دگرسان شده گرمابی و همچنین تکتونیک فعال در شمال شرق شهر تکاب در استان آذربایجان غربی نشان دهنده وجود یک سامانه زمینگرمایی مهم در این منطقه می باشد. به منظور شناسایی مخزن سامانه زمین گرمایی و همچنین بررسی ساخ چکیده کاملوجود چشمه های آبگرم، رخنمون وسیع رسوبات تراورتنی، محدوده های دگرسان شده گرمابی و همچنین تکتونیک فعال در شمال شرق شهر تکاب در استان آذربایجان غربی نشان دهنده وجود یک سامانه زمینگرمایی مهم در این منطقه می باشد. به منظور شناسایی مخزن سامانه زمین گرمایی و همچنین بررسی ساختارهای زمین شناسی مرتبط با سامانه زمین گرمایی در منطقه تکاب، عملیات گرانی سنجی در 140 ایستگاه در محدوده ای به مساحت حدود 600 کیلومترمربع انجام شد. پس از اعمال تصحیحات مربوط به داده ها شامل تصحیح گرانی نرمال، بوگه، توپوگرافی و هوای آزاد، نقشه بی هنجاری بوگه کامل به دست آمد. سپس با استفاده از برازش یک سطح منحنی درجه 3 بر میدان بی هنجاری بوگه کامل، میدان گرانی ناحیه ای محاسبه گردید و نقشه بی هنجاری باقی مانده به دست آمد. نقشه گرانی بی هنجاری باقی مانده نشان دهنده وجود دو زون منفی گرانی است (زون A1 و A2). زون های منفی به عنوان نواحی احتمالی وجود مخزن در یک ناحیه زمین گرمایی مورد توجه هستند. قرارگیری منطقه مورد مطالعه بر روی کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر و همچنین حضور گسل های از پیش شناخته شده و گسل های جدید شناسایی شده توسط نقشه های گرادیان افقی و قائم میدان گرانی حاکی از وجود ساز و کار گسلی پیچیده در این منطقه می باشد. همچنین با استفاده از روش اویلر، تخمین عمق بی هنجاری ها انجام شد. نتایج این تخمین عمق، نشان می دهد که بیهنجاری A1 که به عنوان مستعدترین ناحیه برای بهره برداری از انرژی زمین گرمایی شناخته می شود، حداقل عمق آن در حدود 1000 تا 2000 متر می باشد. در نهایت به منظور مدل سازی مخزن زمین گرمایی واقع در اعماق منطقه، وارون سازی سه-بعدی داده ها با استفاده از الگوریتم غیرخطی لی و اولدنبرگ انجام شد. نتایج این مدل سازی نشان می دهد که فقط زون A1 دارای تباین چگالی منفی قابل توجهی بوده و مخزن زمینگرمایی تکاب در این زون و در عمق بین 3000 تا 5000 متری منطقه قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسي انتقادي استدلال سيد شريف جرجاني بر بساطت مشتق
سيداحمد حسيني سنگچال محمد سعيدي مهرمسئلة بساطت يا تركب مشتق، از دغدغههايي است كه در عين شباهت آن به مباحث اعتباري، در مقاطعي بر بحثهاي فلسفي تأثيرگذار بوده است. نوشتار حاضر درصدد است به بررسي انتقادي استدلال جرجاني بر بساطت مشتق بپردازد. مطابق استدلال وي هرگاه مشتق، مركب از «شيء له المشتق منة فرض گردد، چکیده کاملمسئلة بساطت يا تركب مشتق، از دغدغههايي است كه در عين شباهت آن به مباحث اعتباري، در مقاطعي بر بحثهاي فلسفي تأثيرگذار بوده است. نوشتار حاضر درصدد است به بررسي انتقادي استدلال جرجاني بر بساطت مشتق بپردازد. مطابق استدلال وي هرگاه مشتق، مركب از «شيء له المشتق منة فرض گردد، در صورت أخذ مفهوم «شيء»، دخول عرض عام در فصل و در صورت أخذ مصداق «شيء»، انقلاب قضاياي ممكن به ضروري اتفاق ميافتد. در صورت نخست فصل، از فصل بودن ميافتد و در فرض دوم جهت امكان از عالم واقع جمع ميگردد. براي تبيين كيفيت انقلاب، راهكاري ارائه شده است كه به تحليل مفهوم حصه و نقش قيد و تقيد در محمول باز ميگردد. در ادامه، برغم بينقص شمردن اين استدلال، روشن خواهد شد كه دليل مزبور براي اثبات بساطت مشتق ناكارآمد است و تنها از عهدة اخراج مفهوم يا مصداق «شيء» از حقيقت مشتق برميآيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - استفاده از ضريب انتشار تطبيقي براي حذف نويز تصاوير با استفاده از معادلات مشتقات جزئي
حمید حسن پور محسن نيکپوردر اين مقاله روش جديدي براي حذف نويز تصاوير با استفاده از معادلات مشتقات جزئي ارائه شده است. در بهکارگيري معادلات مشتقات جزئي براي حذف نويز تصاوير از پارامتري بهنام ضريب انتشار استفاده ميشود که انتخاب درست آن تأثير زيادي بر روي حذف نويز و حفظ لبههاي تصوير دارد. در م چکیده کاملدر اين مقاله روش جديدي براي حذف نويز تصاوير با استفاده از معادلات مشتقات جزئي ارائه شده است. در بهکارگيري معادلات مشتقات جزئي براي حذف نويز تصاوير از پارامتري بهنام ضريب انتشار استفاده ميشود که انتخاب درست آن تأثير زيادي بر روي حذف نويز و حفظ لبههاي تصوير دارد. در مقالات موجود مقدار ضريب انتشار براي تصاوير مختلف بر اساس سعي و خطا بهدست ميآيند. اما در اين مقاله روشي ارائه ميشود که مقدار اين ضريب بهصورت تطبيقي براي تصاوير در نظر گرفته ميشود. روش ارائهشده در اين مقاله بر روي چندين تصوير استاندارد آزمايش شده است. نتايج اين آزمايشات نشان ميدهند که روش ارائهشده در مقايسه با روشهاي موجود مبتني بر معادلات مشتقات جزئي عملکرد بهتري دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - کاربری سیاق متّصل برای فهم معنا با تمرکز بر مشتقّات «کتب» در نهج البلاغه
ابراهیم عبدییکی از راههای رایج در فهم متون مقدّس، بهره گیری از لغت نامه است. آن چه لغتنامهها برای مخاطبان روشن میکنند، معنای ریشه، مشتقّات و کاربریهاست. چیزی که لغت نامهها متکفّل آن نیستند، تبیین مراد جدّی متکلّم است؛ به همین دلیل از مصطلحاتی چون «یُقالُ کَذا وَ کَذا» استفاده چکیده کاملیکی از راههای رایج در فهم متون مقدّس، بهره گیری از لغت نامه است. آن چه لغتنامهها برای مخاطبان روشن میکنند، معنای ریشه، مشتقّات و کاربریهاست. چیزی که لغت نامهها متکفّل آن نیستند، تبیین مراد جدّی متکلّم است؛ به همین دلیل از مصطلحاتی چون «یُقالُ کَذا وَ کَذا» استفاده می کنند. این مشکل برای مخاطب امروزین که از زمان صدور متون مقدّس، فاصلۀ زیادی گرفته، بیشتر می شود. برای حلّ این مشکل می توان به قواعد زبانی پناه برد. یکی از این قواعد، سیاق است. دانشمندان اصول، تفسیر و علوم قرآن از این قاعده برای فهم کلام مخاطب سود بردهاند. تاکنون نوشتارهای مختلفی به کاربری سیاق، توجّه کرده و نوشتار حاضر با تأکید بر روش تطبیقی، قواعد سیاقی را بر ریشۀ «کتب» در نهج البلاغه پیاده می کند. تبیین سیاق متّصل و اهمّیت آن و بررسی نقش سیاق متّصل در فهم معنای «کتب» در نهج البلاغه با روش آمارگیری عددی، بخش های این مقاله را شکل می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مسئلۀ اتصاف ماهیت به وجود از دیدگاه سیدصدرالدین دشتکی و ارزیابی روایت ملاصدرا از او
سيداحمد حسيني سنگچالحل مسئلۀ اتصاف ماهیت به وجود در دیدگاه دشتکی، بصورت درهمتنیدهیی با نظریۀ حمل، مشتق و قاعدۀ فرعیه در ارتباط است. دشتکی با تفکیک وجود مصدری از وجود بمعنای موجود، و تمییز عروض نفسالامری از عروض بحسب اعتبار ذهن، به تحلیل مسئلۀ اتصاف ـ همسو با عناصر پیشگفته ـ پرداخته است چکیده کاملحل مسئلۀ اتصاف ماهیت به وجود در دیدگاه دشتکی، بصورت درهمتنیدهیی با نظریۀ حمل، مشتق و قاعدۀ فرعیه در ارتباط است. دشتکی با تفکیک وجود مصدری از وجود بمعنای موجود، و تمییز عروض نفسالامری از عروض بحسب اعتبار ذهن، به تحلیل مسئلۀ اتصاف ـ همسو با عناصر پیشگفته ـ پرداخته است؛ او عروض وجود بر ماهیت را تنها در وجود بمعنای موجود و در ظرف اعتبار ذهن میپذیرد. ملاصدرا غالباً دیدگاه دشتکی در مورد اتصاف، نظریۀ حمل، مشتق و لزوم ثبوت مبدأ محمول برای موضوع را بطور ناقص روایت کرده و تنها در یک موضع به تبیین همۀ عناصر آن پرداخته است. او در تحلیل قاعدۀ فرعیه کاملاً متأثر از دشتکی است. بنظر میرسد صدرالمتألهین برغم تلاش بسیار برای ارائۀ روایتی منسجم از دشتکی، نتوانسته برخی عناصر را بصورت سازگار در نظریۀ خویش حفظ نماید. پرونده مقاله