-
دسترسی آزاد مقاله
1 - کودکان و نوجوانان و فضای مجازی: تأثیر وابستگی به اینترنت بر گسست بین نسلی
مریم شعبان سید محمد حسینیاین پژوهش با هدف تعیین رابطه ی وابستگی به اینترنت با گسست بین نسلی در دختران دبیرستانی انجام شد؛ بدين منظور، 300 دانش آموز دختر دبيرستانی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین مدارس منطقه شش تهران انتخاب شدند. روش پژوهش کمی با طرح پژوهشی پیمایش بوده است و برای جمع آور چکیده کاملاین پژوهش با هدف تعیین رابطه ی وابستگی به اینترنت با گسست بین نسلی در دختران دبیرستانی انجام شد؛ بدين منظور، 300 دانش آموز دختر دبيرستانی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین مدارس منطقه شش تهران انتخاب شدند. روش پژوهش کمی با طرح پژوهشی پیمایش بوده است و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های «وابستگی به اینترنت» و «مقیاس رابطه والدین- فرزندان»استفاده شد. تحلیل آماری این پژوهش نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون انجام پذیرفت. نتایج نشان دادند که بین وابستگی به اینترنت با رابطه ی والدین- فرزندان در دختران دبیرستانی رابطه ی معنی دار و معکوس وجود دارد؛ به طوری که هر چه وابستگی به اینترنت در این نمونه افزایش می یابد، رابطه پدر-فرزندی و رابطه ی مادر- فرزندی کاهش می یابد. علاوه بر این، در بین مؤلفه های رابطه ی پدر- فرزندی، ارتباط پدرانه و صمیمیت پدرانه، و در مؤلفه های رابطه ی مادر- فرزندی، عاطفه ی مثبت مادرانه و ارتباط مادرانه، با وابستگی به اینترنت، در سطح (05/0P<) همبستگی معنادار وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی جامعهشناختی الگوهای ازدواج در خانوادههای طلبه به مثابه موضوع تعارض نسلی از منظر فرزندان
زهرا موحدی ساوجی منصوره اعظم آزاده سید مهدی اعتمادی فردموقعیت گذار ایران از سنت به مدرنیته شرایط جدیدی را به لحاظ چالشهای میان دو نسل رقم زد. یکی از این چالشها در زمینه ازدواج است. فرهنگ ازدواج در ایران همواره همراه با حضور و نقش پررنگ خانوادهها بوده است و اساساً ازدواج به پیوندی خانوادگی تعبیر میشود. در دورانهایی انتخا چکیده کاملموقعیت گذار ایران از سنت به مدرنیته شرایط جدیدی را به لحاظ چالشهای میان دو نسل رقم زد. یکی از این چالشها در زمینه ازدواج است. فرهنگ ازدواج در ایران همواره همراه با حضور و نقش پررنگ خانوادهها بوده است و اساساً ازدواج به پیوندی خانوادگی تعبیر میشود. در دورانهایی انتخاب فرد مناسب برای زندگی مشترک از ابتدا توسط خانواده انجام میشد؛ پیوندهای زناشویی کمتر به پشتوانه عشق رمانتیک، بلکه بر مدار منافع و مضار و صلاحدید خانوادهها بود. این الگو به مرور زمان تعدیل شده و بدیلهای متعددی نیز یافته است. در این تحقیق به دنبال بررسی توصیفی- تحلیلی تعارضات برآمده از الگوهای ازدواج میان والدین طلبه و فرزندان هستیم. بررسی استراتژیها و راهکارهای آنها در مواجهه با این تعارضات بخش دیگری از هدف این تحقیق است. برای ارائه توصیفی دقیق و عمیق از مسائل نسلی خانوادههای طلاب، رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای مناسب بهنظر رسید. «زیّ طلبگی»، خردهفرهنگی است که برای شناخت آن به طور عام و شناخت مسائل درون خانواده، بهترین گزینه، اتکا به روایتهای بازیگران میدان و نزدیکی هرچه بیشتر به آن برای دستیابی به فهم عمیقتر بهنظر میرسد. بررسی دادهها نشان میدهد سه الگوی تقابل در میان فرزندان و والدین طلبه وجود دارد که عبارتند از: درونهمسرگزینی در مقابل برونهمسرگزینی، تعجیل در ازدواج در مقابل تأخیر در ازدواج، و ازدواج مبتنی بر کهنسالسالاری در مقابل ازدواج مبتنی بر آزادی. در بررسی مواجهه فرزندان با تعارضات در الگوهای ازدواج نیز سه استراتژی شناسایی شد که شامل استراتژی ستیز، استراتژی تسلیم، و استراتژی پنهانکاری است. بررسی دادههای تحقیق نشان میدهد تجربه طلاق در فرزندان و روابط عاطفی حاکم بر خانواده اهمیت بالایی در نوع مواجهه فرزندان با تعارضات دارد. نتیجه دیگری که از مطالعه دادهها به دست آمده، نقش متغیر زمینهای «جنسیت» در تشدید تعارضات است؛ چرا که بهنظر میرسد نگرش والدین نسبت به فرزندان دختر و پسر تفاوت فاحشی دارد. در بخش نتایج همچنین به نقش تسهیلگرانه «وضعیت تحصیلی» اشاره شده است که «میانجی تسهیل ارتباط در مقام تعارض» خوانده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - روابط بین زن و مرد و فرزندان با تاکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی
سکینه گنج خانلو مریم علیزادهمدارا يكي از صفات برجسته انساني است كه خداوند اين ويژگي را در قرآن به عنوان نعمت و رحمت الهي قلمداد فرمود مدارا به عنوان یک فضیلت والای اخلاقی كه داراي اثري به سزا در حوزه ي اخلاق فردي و اجتماعي است از اصولى است كه در بهبود و رشد روابط انسان با ديگران، تأثير شگرفى داشته چکیده کاملمدارا يكي از صفات برجسته انساني است كه خداوند اين ويژگي را در قرآن به عنوان نعمت و رحمت الهي قلمداد فرمود مدارا به عنوان یک فضیلت والای اخلاقی كه داراي اثري به سزا در حوزه ي اخلاق فردي و اجتماعي است از اصولى است كه در بهبود و رشد روابط انسان با ديگران، تأثير شگرفى داشته و رعایت آن برای ارامش عمومی جامعه ضروری است به همین مناسبت در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی روابط بین زن و مرد و فرزندان با تاکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی پرداخته شده است. مدارا دارای نتایج درونی و بیرونی است، مدارا به عنوان فضیلت اخلاقی از جمله صفاتی است که آدمی را در دنیا و آخرت به مراتب بلند و درجات ارجمند می رساند و نقش بسیار سازندهای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد زنـدگـى پر از ناگواریهایى است که انسان با آن رو برو مىشود اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواریها، با دیگران به تندى و خشونت رفتار کند، هـم بـه اعـتـبـار اجـتـمـاعـى و هـم بـه سلامت دینى و اخلاقى خود لطمه خواهد زد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - عوامل فرهنگی مؤثر بر فرزند آوری زنان تحصیلکرده و عادی در شهر یاسوج
مریم عزیزی ساعد حیدرپور مینا هلالی ستودهبا توجه به شرایط باروری ایران در طول سه دههی گذشته، تدوین و اجرای موفق هرگونه سیاست جمعیتی، متکی به ارتقای شناخت ما از رفتارها، ترجیحات و تمایلات فرزند آوری زوجین، عوامل مؤثر بر تمایلات فرزند آوری آنها، و شناسایی زیرگروههای جمعیتی دارای تمایلات فرزند آوری پایین و بسی چکیده کاملبا توجه به شرایط باروری ایران در طول سه دههی گذشته، تدوین و اجرای موفق هرگونه سیاست جمعیتی، متکی به ارتقای شناخت ما از رفتارها، ترجیحات و تمایلات فرزند آوری زوجین، عوامل مؤثر بر تمایلات فرزند آوری آنها، و شناسایی زیرگروههای جمعیتی دارای تمایلات فرزند آوری پایین و بسیار پایین است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تمایلات فرزند آوری زنان تحصیلکرده ساکن در شهر یاسوج است. دادهها حاصل پیمایشی است که در زمستان 1401 در میان ۵۰۰ خانوار نمونهی شهر یاسوج صورت گرفته است. روش نمونهگیری روش خوشهای چندمرحلهای است. نتایج نشان داد که ۴۴ درصد از زنان در مقابل ۴۰ درصد زنان تحصیلکرده اظهار داشتهاند که علاوه بر فرزندانی که در زمان تحقیق داشتهاند، تمایل به داشتن فرزند دیگر دارند. از میان زنان تحصیلکرده که تمایل به فرزند آوری داشتند، ۶۲ درصد آنها ۱ فرزند دیگر و تنها۳ درصد از آنها ۳ فرزند دیگر و بیشتر میخواهند. نسبتهای متناظر برای زنان به ترتیب4/66 درصد و8/1درصد میباشد. نتایج تحلیل دومتغیره نشان داد که رابطهی معنیداری بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباطجمعی، استقلال زنان، سن ازدواج و شمار فرزندان در قید حیات و تمایلات فرزند آوری زنان وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیره بیانگر این واقعیت است که مشخصههای اقتصادی - اجتماعی بهتنهایی نمیتوانند نقش تعیینکنندهای در پیشبینی احتمال تمایل داشتن به فرزند آوری داشته باشند. درواقع ترکیبی از مشخصههای اقتصادی _ اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی تبیین بهتری از تمایلات فرزند آوری زنان تحصیلکرده به دست میدهد (59/9درصد در مقابل4/67درصد). پرونده مقاله