تحلیل شبکه اجتماعی (SNA) به نگاشت و سنجش ارتباطات میان افراد، گروهها، سازمانها، ... می پردازد. شاخص های مرکزیت در این حوزه بمنظور تعیین مهمترین کنشگران درون شبکه اجتماعی تعریف شده اند. یکی از اصلی ترین شاخصهای مرکزیت، مرکزیت نزدیکی می باشد، در این شاخص، مرکزی ترین گ چکیده کامل
تحلیل شبکه اجتماعی (SNA) به نگاشت و سنجش ارتباطات میان افراد، گروهها، سازمانها، ... می پردازد. شاخص های مرکزیت در این حوزه بمنظور تعیین مهمترین کنشگران درون شبکه اجتماعی تعریف شده اند. یکی از اصلی ترین شاخصهای مرکزیت، مرکزیت نزدیکی می باشد، در این شاخص، مرکزی ترین گره، گره ای است که از سایر گره ها به بقیه نزدیکتر باشد. در این کار تحقیقاتی به ارائه یک چارچوب مفهومی برای تعریف شاخص های مرکزیت نزدیکی در شبکههای پیچیده خواهیم پرداخت. با توجه به اینکه یکی از بزرگترین محدودیتهای تعیین شاخصهای مرکزیت آنست که این شاخصها صرفا براساس موقعیت افراد در شبکه و ساختار رابطه شان با سایر اعضای شبکه معین می شوند و تاثیر ویژگی های فردی در آنها نادیده انگاشته می شود، چارچوب پیشنهادی این پژوهش مبتنی بر ترکیب دو رویکرد است: رویکرد سنتی علوم اجتماعی و رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی؛ یعنی به طور همزمان به ویژگیهای فردی وساختار روابط توجه شود. از سوی دیگر کشف اجتماعات و ساختار خوشه ای در شبکههای پیچیده از اهمیت قابل توجهی برخوردار است به دلیل آنکه به فهم ساختار و عملکرد شبکهها کمک میکند و برای تفسیر برخی انواع شاخصهای مرکزیت نیز الزامی است. لذا ما خوشهبندی طیفی )با تعیین قبلی تعداد خوشههای بهینه( را بهعنوان مرحله پیشنیاز یافتن این نوع شاخصهای مرکزیت پیشنهاد میکنیم. بر اساس چارچوب مذکور الگوریتمی برای محاسبه مرکزیت نزدیکی در شبکههای پیچیده ارائه خواهیم داد .سپس این الگوریتم برروی شبکه باشگاه کاراته زاخاری اعمال شد که تاکنون بطور وسیعی بعنوان ترازیابی برای کشف اجتماعات در ادبیات موضوع بکاررفته است. نتایج نشانگر این امر است که الگوریتم جدید ما هم در تعیین تعداد مناسب (بهینه) خوشهها کاراست و هم در تعیین مرکزیت نزدیکی درونخوشهای.
پرونده مقاله
با هدف مطالعه سازمان فضایی دهستان، پژوهش حاضر در پی آن است که ابتدا به تعیین و تشکیل سلسه مراتبی از سکونتگاه ها که بتواند چارچوب موثری برای توزیع خدمات و کارکردها در سطوح مختلف باشد، بپردازد و در نهایت الگوی فضایی حاکم در ناحیه را شناسایی کند. بنابراین با استفاده از شاخ چکیده کامل
با هدف مطالعه سازمان فضایی دهستان، پژوهش حاضر در پی آن است که ابتدا به تعیین و تشکیل سلسه مراتبی از سکونتگاه ها که بتواند چارچوب موثری برای توزیع خدمات و کارکردها در سطوح مختلف باشد، بپردازد و در نهایت الگوی فضایی حاکم در ناحیه را شناسایی کند. بنابراین با استفاده از شاخص مرکزیت و به کارگیری 35 متغیر، نسبت به سطح بندی سکونتگاه های مورد مطالعه در سطوح مختلف عملکردی اقدام گردید. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. قلمرو جغرافیایی تحقیق، دهستان زبرخان شهرستان نیشابور است. یافته-های پژوهش حاکی از آن است که عدم توزیع مناسب خدمات و نبود تعادل فضایی سبب ساز افزایش جابه جایی و حرکت بین سکونتگاه های انسانی در سطح دهستان شده است. از این رو دو سکونتگاه قدمگاه، درود با رتبه های اول به مکان های اصلی تردد درون ناحیه ای تبدیل شده اند. این در حالیست که روستاهای بازحیدر، علی اباد، چشمه خسرو، محمد اباد، قره داش، قره بیک و کلاته لویدانی در پایین ترین سطح توسعه (محروم) قرار دارند و از حداقل خدمات و امکانات بی بهره اند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که الگوی جریان ها به صورت روابط یکسویه است و پیوندهای مکمل، دوسویه و هم افزا شکل نگرفته است. این الگو مطابق با نظریه قطب رشد با حاکمیت شهرهاست و هنوز با الگوی شبکه منطقه ای فاصله زیادی دارد. ب
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند