• فهرست مقالات خاقانی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحلیل و تبیین دلایل واسوخت از فخر در شعر شاعران خودستا (خاقانی شروانی، عرفی شیرازی، طالب آملی)
        غلامرضا  کافی
        «واسوخت از فخر یا ضد فخر» به‌عنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گران‌تنی بر چکیده کامل
        «واسوخت از فخر یا ضد فخر» به‌عنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گران‌تنی برمیدارد و برعکس یا به فروتنی و تواضع زبان میگرداند یا آنکه ملول و دلشکسته گلایه و واگویه را مشق میکند. این مقاله نشان داده است، تغییر سه موقعیت سیاسی اجتماعی و معرفتی و سِنّی سبب واگشت از فخر میشود. در این مقاله ضمن اشاره به حیاتِ سه شاعر و دلایل خودستاییشان، تغییر سهگانۀ موقعیت آنان که سبب گرایش به ضدفخر شده است، با شواهد متعدد از شعرشان تحلیل و بررسی شده است. بازماندن از مناصب و موهبتها و انقلاب درونی شاعران، به همراه گذرِ عمر به‌عنوان سه واکنش مهم در رفتار شاعران خودستا، رفته‌رفته آنان را از تفاخر به‌سمت تواضع کشانده و واگشت از فخر را در شعرشان رقم زده است. یافته‌ها نشان می‌دهد در هر سه شاعر، هر سه موقعیت باعث رویگردانی آنان از تفاخر می‌شود همچنین بیشترین فراوانی در فخریه و واسوخت از آن، در شعر خاقانی، سپس طالب آملی دیده می‌شود و عرفی در مرتبۀ بعد قرار دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - جستاری در ارتباط بینامتنی قصیدۀ ایوان مدائن خاقانی و سینیۀ بحتری
        حامد  صافی
        یولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را نخستین بار در سال 1966 مطرح کرد، امّا از نظر او و رولان بارت که بنیان‌گذاران اصلی این نظریه بودند، بینامتنیت به عنوان دیدگاهی روشمند برای بررسی و ردیابی تأثیر یک متن در متن دیگر نبود . بنابراین مطالعات آنها هیچ گاه به روشی برای مقایه و چکیده کامل
        یولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را نخستین بار در سال 1966 مطرح کرد، امّا از نظر او و رولان بارت که بنیان‌گذاران اصلی این نظریه بودند، بینامتنیت به عنوان دیدگاهی روشمند برای بررسی و ردیابی تأثیر یک متن در متن دیگر نبود . بنابراین مطالعات آنها هیچ گاه به روشی برای مقایه و تحلیل ارتباط متون نینجامید. نسل دوم نظریه‌پردازان بینامتنیت مانند لوران ژنی، ژنت و ریفاتر تلاش کردند تا بینامتنیت را کاربردی‌تر کنند. آنها به دنبال جستجو و کشف تأثیر متون بر یکدیگر بودند. از این منظر، بینامتنیّت اخیر را می‌توان وجه متکامل ادبیات تطبیقی دانست که در تلاش بررسی تأثیر متون بر یکدیگر است؛ بدون توجّه به اینکه این متون به یک یا چند فرهنگ متعلّق باشند. در واقع، ادبیات تطبیقی نیز به دنیال دریافتن تأثیر و تأثر متون در ارتباط با یکدیگر است. در این مجال با بررسی سخن این دو شاعر پیرامون ایوان کسری در دو سطح فنون ادبی و مضمون ابیات و ترسیم نمودار آرایه‌های به کار رفته، سطح پرداختن به وصف در دو قصیده سنجیده شده است. بنابراین ضمن مقایسه و تطبیق این دو متن، این نتیجه حاصل شد که بر خلاف نظر پژوهشگران، قصیدۀ ایوان مدائن خاقانی فاقد ارتباط بینامتنی با سینیۀ بحتری است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی علل و انگیزه‌های هجوسرایی در شعر خاقانی و انوری
        هاجر  جوکار مریم  پرهیزگاری سید جعفر  حمیدی
        هجو یکی از فروع ادبیات غنایی است؛ که در آن شاعر با علل و انگیزه های مختلف به بدگویی هر آنکس که با او رقابت یا دشمنی دارد، می‌پردازد. هجو برآمده از کینه، دشمنی و روان رنجور و آشفته ی شاعر است؛ و چون احساسات و عواطف در همه ی افراد بشر وجود دارد، همه ی نوع بشر بالفطره توان چکیده کامل
        هجو یکی از فروع ادبیات غنایی است؛ که در آن شاعر با علل و انگیزه های مختلف به بدگویی هر آنکس که با او رقابت یا دشمنی دارد، می‌پردازد. هجو برآمده از کینه، دشمنی و روان رنجور و آشفته ی شاعر است؛ و چون احساسات و عواطف در همه ی افراد بشر وجود دارد، همه ی نوع بشر بالفطره توانایی هجوگویی و هجوسرایی را دارند. علل و عوامل مختلفی همچون عوامل روانی، مادی، اقتصادی و اجتماعی می‌تواند در تکوین و پیدایش آن نقش داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، به بررسی انگیزه های هجوسرایی دو شاعر بزرگ، خاقانی و انوری پرداخته شود. انوری ابیوردی و خاقانی هر دو از شاعران بزرگ قرن ششم هستند که در اشعار آنها هجویات زیادی وجود دارد. سوال اساسی که در این پژوهش بدان پرداخته شده است این است که، علل و انگیزه‌های هجوگویی در اشعار این دو شاعر چه بوده است؟ یافته های این جستار بیانگر آن است که هجوگویی در شعر هر دو تقریبا شخصی و فردی است؛ هرچند که انوری گاهی هجویات اجتماعی هم در اشعار خود دارد. حس برتری‌جویی از انگیزه‌های مشترک در شعر هر دو شاعر است. بدبینی و حسادت به دیگران و جایگاه آنها انگیزه دیگر خاقانی برای هجوگویی بوده است. از دیگر عوامل پیدایش هجو در شعر انوری نیز حریص بودن شاعر بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی نظریه کسب اشعری و برخی از مباحث کلامی در دیوان خاقانی
        شاهرخ حکمت
        ابوالحسن علی‌بن‌اسماعیل اشعری (260-330 ه‍) برای یافتن راه میانه یا جبر متوسط میان اندیشه‌های تفویض معتزلی و جبرگرایی اشعری، نظریه «کسب» را مطرح و اعلام کرد که خداوند خالق کردارهای ارادی انسان است و انسان کاسب این کردارهاست. وی کسب را اقتران قدرت خدا و انسان دانست و بر ا چکیده کامل
        ابوالحسن علی‌بن‌اسماعیل اشعری (260-330 ه‍) برای یافتن راه میانه یا جبر متوسط میان اندیشه‌های تفویض معتزلی و جبرگرایی اشعری، نظریه «کسب» را مطرح و اعلام کرد که خداوند خالق کردارهای ارادی انسان است و انسان کاسب این کردارهاست. وی کسب را اقتران قدرت خدا و انسان دانست و بر این اعتقاد بود که فعل ارادی در پی این اقتران صورت می‌پذیرد. بر این اساس، انسان در وجود فعل ارادی خود تأثیر ندارد و تنها محل فعل خویش است. به همین سبب، جریان عادت الله موجب پدید آمدن قدرت و اختیار در انسان می‌شود و فعل ارادی وی انجام می‌پذیرد. بسیاری از علما، نظریه کسب را تعبیر دیگری از نظریه جبر و جبرگرایی دانسته‌اند. البته در جبرگرایی و کسب اشعری تطوری پیدا شد و برخی استادان کلام اشعری کوشیدند آن را به گونه‌ای دیگر تعبیر کنند. خاقانی شروانی (520-595 ه‍) یکی از بزرگترین شاعران ایرانی و از گویندگان طراز اوّل زبان فارسی است که با وجود پیروی از مذهب تسنّن به معتقدات و مقدسات شیعه به دیده تکریم می‌نگرد. خاقانی در مذهب تعصب دارد ولی از قشری بودن اجتناب می‌کند؛ با این همه به مشرب کلامی اشعری به ویژه کسب اشعری تمایل دارد و در بسیاری از موارد به جبر متوسط روی خوش نشان می‌دهد. نتایج این پژوهش که به شیوه‌ی کتابخانه‌ای و مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی است نشان می‌دهد که خاقانی در عین پذیرش جبر در سرنوشت انسان، در مواردی از اختیار هم سخن می‌گوید و در عین مذهب کلامی، در سرایش برخی از اشعار، بیانگر نحوه‌ای از افکار و تعالیم اندیشه اشعری با محوریّت نظریه کسب اشعری، می‌باشد. پرونده مقاله