حقیقت و شؤون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الاهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدتِ شخصی وجود و کثرت ظهوراتِ وجود بنا شده است. تأثیر این نگاه بر انسانشناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بیشماری کرده و کمالات خود چکیده کامل
حقیقت و شؤون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الاهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدتِ شخصی وجود و کثرت ظهوراتِ وجود بنا شده است. تأثیر این نگاه بر انسانشناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بیشماری کرده و کمالات خود را به تفصیل جلوه داده است. حقیقت انسانْ اولین تعین مطلق یا اولین ظهور حق تعالی است، ولی انسانِ (کامل) علاوه بر تعین اول، در سایر مراتب وجود نیز حضور دارد و به همین دلیل، برخلاف تعین اول و برخلاف سایر تعینهای کلی و جزئی، هم وحدت حق را جلوه میدهد و هم کمالاتِ بیشمار او را. انسان تنها ظهور حضرت حق است که همة اسماء و صفات و کمالات خداوند را در خود جمع کرده و به نحو یکسان (بدون غلبة یکی بر دیگری) اظهار میکند و به اصطلاح، برزخ میان حق و خلق یا برزخ میان وحدت و کثرت است.
در این مقاله، مهمترین مبانی هستیشناختیِ عرفان اسلامی را که منجر به نوع خاصی از انسانشناسی شده و آثار وتبعات بسیار در مباحث کلامی دارد را بررسی کردهایم
پرونده مقاله
فصل چهارم مقدمة قیصری بر فصوصالحكم ابنعربي، در باب تبیین جواهر و اعراض بر اساس طریقة عرفاست و بیشتر بدنبال تبیین نفس رحمانی است. اما در این بین، بحثي مفصل نیز در بیان نفس رحمانیِ عرفا به زبان فلسفی دارد. امامخميني(ره) در تعلیقهيي، با استفاده از حکمت متعالیه به نقد ب چکیده کامل
فصل چهارم مقدمة قیصری بر فصوصالحكم ابنعربي، در باب تبیین جواهر و اعراض بر اساس طریقة عرفاست و بیشتر بدنبال تبیین نفس رحمانی است. اما در این بین، بحثي مفصل نیز در بیان نفس رحمانیِ عرفا به زبان فلسفی دارد. امامخميني(ره) در تعلیقهيي، با استفاده از حکمت متعالیه به نقد بیان قیصری پرداخته است. قیصری در خاتمة اين فصل نکاتی را در باب معنای تعین و انواع آن نيز بيان کرده که امام(ره) در تعلیقهيي دیگر، تبییني دقیق از انواع تعین به زبان عرفانی ارائه داده است. این معنای تعین و انواع آن بقلم قیصری، تقریباً بطور کامل در فصل سوم از مرحلة چهارم امور عامة اسفار اربعه انعکاس یافته که نشان از تأثیرپذیری بسيار فلسفة صدرایی از سنت عرفانی ابنعربی بطور عام، و مقدمة قیصری بطور خاص، دارد. از منظر قیصری، اعراض باید فصول جواهر باشند، اما از نظر صدرالمتألهین و بتبع او، امامخمینی(ره)، فصل جوهر، جوهر است نه عرض. قیصری معتقد است گاهی تعین، عین ذات است و گاهی نیز امری زائد بر ذات، اما امام بر اين باور است كه اساساً تعین به ذات حق تعالی تعلق نمیگيرد زیرا تعین از آثار تجلیات اسمائی است؛ اما آنچه دارای احدیت جمع تعینات است، اسم اعظم و انسان کامل است. هدف اصلي مقاله حاضر تبيين، تحلیل و گاه نقد دقیق مقاصد متن قیصری و تعلیقات امامخمینی(ره) بر آن است. امام(ره) در یک تعلیقه با استفاده از ذخایر فلسفة صدرایی به نقد قیصری پرداخته و در تعلیقهيي دیگر، در واقع بر مبناي بخشی از اسفار اربعه، مواضع خود را تبیین نموده است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند