بخشی از ادبیات داستانی معاصر در خارج از ایران منتشر شده است. هم اسباب مهاجرت بسیاری از نویسندگان در خارج از کشور نسبت مستقیمی با مسئلۀ سیاست دارد و هم نحوۀ حضور آنها و موضوع، مضمون، زمینه و منشأ پیدایش بخش مهمی از آثاری که پدید آوردهاند، سیاسی است. داستاننویسی سیاسی د چکیده کامل
بخشی از ادبیات داستانی معاصر در خارج از ایران منتشر شده است. هم اسباب مهاجرت بسیاری از نویسندگان در خارج از کشور نسبت مستقیمی با مسئلۀ سیاست دارد و هم نحوۀ حضور آنها و موضوع، مضمون، زمینه و منشأ پیدایش بخش مهمی از آثاری که پدید آوردهاند، سیاسی است. داستاننویسی سیاسی در مهاجرت، با حمایت و پشتیبانی گروههای سیاسی پیدا میشود و نخستین نمونههای آن در نشریه های سیاسی منتشر میشود و بعدها نویسندگان با استقلال نسبی از گروههای سیاسی به خلق اثر میپردازند. آنها به گونه ای روایت داستانیِ تاریخ معاصر ایران را نوشتهاند. انقلاب مشروطه و آرمان های آزادیخواهانهاش، کودتای 28 مرداد و یأس ها و ناامیدیهای بی پایانش و نیز انقلاب اسلامی و مسائل متفاوت پیرامون آن، از جمله مبارزههای پیش از انقلاب و روند پیروزی و تثبیت انقلاب و برآمدن جمهوری اسلامی و پیدایش جنگ تحمیلی از جمله این مسائل و مباحث است. مسئلۀ اصلی این پژوهش این است که ادبیات داستانی سیاسی در مهاجرت، چه جریانها و سیر تحولی داشته است. برای رسیدن به پاسخ از جریانشناسی ادبی به مثابه الگویی روششناختی استفاده خواهد شد. این الگو با بررسی زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش اثر، کانونهای حامی، نقطۀ شروع و چگونگی گسترش و استمرار جریان را نشان میدهد. به نظر میرسد داستاننویسی سیاسی با نوشتههای استنادی و افشاگرانه دربارۀ حوادث و مسائل پیرامون انقلاب و حوادث دهۀ 60 شروع میشود و به روایتهای تحلیلی- انتقادی از تاریخ معاصر، به ویژه انقلاب و جمهوری اسلامی میرسد.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین جلوههای ادبیات مهاجرت، مؤلفۀ نوستالژی است. مسئلۀ اساسی این تحقیق پاسخ به این پرسش است که چنین مؤلفهای در ادبیات داستانی زنان به چه شکلی منعکس شده است؟ تعدد زنان نویسنده مهاجر ایرانی و همچنین صاحب سبک بودن برخی از آنها در ادبیات داستانی مهاجرت، اهمیت و چکیده کامل
یکی از مهمترین جلوههای ادبیات مهاجرت، مؤلفۀ نوستالژی است. مسئلۀ اساسی این تحقیق پاسخ به این پرسش است که چنین مؤلفهای در ادبیات داستانی زنان به چه شکلی منعکس شده است؟ تعدد زنان نویسنده مهاجر ایرانی و همچنین صاحب سبک بودن برخی از آنها در ادبیات داستانی مهاجرت، اهمیت و ضرورت چنین مطالعهای را نشان میدهد. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جایگاه مؤلفۀ نوستالژی در داستانهاي برگزیده و شاخص که از زنان داستاننویس مهاجر پس از انقلاب اسلامی هستند، پرداخته شود. فرضیۀ پژوهش این است که نوستالژی یکی از مهمترین و شاخصترین مؤلفههای فرمی و محتوایی در آثار مورد بررسی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نوستالژی در آثار اکرم پدرامنیا با توصیف دقیقی از گذشته، مخاطب را به فضای گذشته میبرد و این نوستالژی یادآور فرد خاصی است. تکنیک دیگری که پدرامنیا به منظور ایجاد حس نوستالژی از آن بهره میگیرد، ایماژ است. نوستالژی در آثار نسیم وهابی از جنبۀ یک فضا -مثل فضای جنگ- روایت میشود. نوستالژی در آثار فهیمه فرسایی به شکلی آزاردهنده برای شخصیتهای داستان نمود مییابد. در آثار فریبا صدیقیم، نوستالژی به موقعیتهایی دلالت دارد که فرد با دوستان و نزدیکانش تجربه کرده است. در آثار صدیقیم، نوستالژی به اشیا و مکانها دیده نمیشود. ویژگی مهم بازتاب نوستالژی در آثار صدیقیم این است که وقایع نوستالژیک به شکل سیال ذهن نشان داده میشود و راوی به شکلی از گذشته سخن میگوید که گویی هماکنون در حال رخ دادن است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند