یک گام به سوی بومیگرایی: نقد داستانهای «اسماعیل فصیح» حرکت از ناتورالیسم به سوی رئالیسم
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانرضا صادقی شهپر 1 , سیما پورمرادی 2
1 -
2 - دانشگاه آزاد همدان
کلید واژه: داستان اسماعیل فصیح ناتورالیسم نقد,
چکیده مقاله :
ناتورالیسم در ادبیات، نظریه ای است که کردار، گرایش و اندیشۀ انسان ها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی می داند. طبق این نظریه، ناتورالیست ها تمام واقعیت ها و پدیده ها را در دایرۀ معارف علمی که با قوانین علمی توجیه پذیرند، محصور می دانند. آنان بر مسائلی چون وراثت، محیط و سرنوشت و مشاهدۀ زندگی به دور از آرمان گرایی تأکید می ورزند و بیشتر به بازنمایی عینی امور زشت و ناخوشایند می پردازند. ناتورالیستها معتقدند همان گونه که یک دانشمند علوم طبیعی در سلسله حوادث و علل و موجبات آنها تحقیق و آزمایش می کند، در ادبیات نیز چنین تحقیقی روی رفتار و منش آدم ها، لازم و عملی است. «اسماعیل فصیح» از جمله نویسندگان ناتورالیست در داستان نویسی معاصر ایران است. در این مقاله داستان های خاک آشنا، شراب خام، دل کور و اسیر زمان، از منظر نقد ناتورالیستی بررسی شده اند و نتیجۀ به دست آمده حاکی از بازتاب چشمگیر اصول ناتورالیسم در این آثار است. نکتۀ دیگر اینکه جبر وراثت، جبر محیط و سرنوشت و شرح دقیق وقایع و جزییات، پربسامدترین مؤلفههای ناتورالیستی در داستان های فصیح است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و ضرورت آن این است که برای نخستین بار به کشف مؤلفههای ناتورالیستی داستانهای این نویسنده پرداخته میشود و آثار فصیح از دیدگاه نقد ناتورالیستی تحلیل شده اند و وی نویسنده ای ناتورالیست معرفی میشود.
In literature, Naturalism believes that human deeds, tendencies and thoughts are derived from inner impulses and instinctive and natural drives and desires. Based on this belief, naturalists encompass all the phenomena and events within the circle of known facts which are justifiable based on scientific principles. They emphasize such cases as heredity, environment and fate as determining factors in man’s life, and believe in an objective representation of human life and its unpleasant aspects based on direct observation and without any idealizing. They propose that as scientists of natural sciences investigate on the natural events and their relevant causes, one may do just such studies on the behavior and moods of human beings in literature. EsmailFasih is one such writer in Iranian literature in whose works traces of Naturalism can be detected. In the present dissertation, we have conducted a critical study of his major novels (KhakAshena, Sharab e Kham, Del e Koor, and AsirZaman) based on Naturalism’s percepts . Results achieved from our study have invariably proved the dominant reflection of such percepts in his works, thus proving our proposed thesis. Also of importance is the fact that heredity determinism, environment and fate are the most frequent Naturalistic parameters in Fasih’s Novels. The present study is conducted in a descriptive-analytic metod and is specially important as it is the first time that identifying naturalist parameters in the stories of Fasih hass been the subject of critical study, and he is considered as a naturalist writer.