بررسی رابطه بین مدیران چندشغله و مدیریت سود با تاکید بر نقش راهبردی شرکتی در صنایع تولیدی بورس اوراق بهادار تهران
محورهای موضوعی : عمومىآمنه بذرافشان 1 , آیناز خراسانیان 2
1 - گروه حسابداری، دانشکده علوم اداری، دانشگاه بین¬المللی امام رضا (ع)، مشهد، ایران
2 - دانشکده علوم اداری، دانشگاه بین¬المللی امام رضا (ع)، مشهد، ایران
کلید واژه: مدیران چندشغله, مدیریت سود, راهبری شرکتی, سیاست¬های کلی نظام,
چکیده مقاله :
پیرامون پیامدهای بکارگیری مدیران چندشغله در هیئت مدیره، به لحاظ نظری، دیدگاه های متناقضی وجود دارد. ازاینرو هدف از انجام این پژوهش بررسی تجربی رابطه بین مدیران چندشغله و مدیریت سود با تاکید بر نقش راهبری شرکتی است. داده های مورد نیاز این تحقیق شامل 90 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 می باشد. نتایج مبتنی بر مدل های رگرسیونی، نشان می دهد که مدیران چندشغله تاثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود واقعی دارند. بدین ترتیب بکارگیری مدیران چندشغله در هیئت مدیره موجب کاهش مدیریت سود واقعی و بالتبع افزایش کیفیت سود می گردد. این درحالی است که رابطه معناداری بین چند شغله بودن هیئت مدیره و مدیریت سود تعهدی مشاهده نشده است. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که راهبری شرکتی بر رابطه بین مدیران چندشغله با مدیریت سود تاثیر معناداری ندارد. در مجموع یافته ها شواهد تجربی پیرامون سیاست های کلی اشتغال فراهم می آورد.
There are controversial views about the implications of the use of busy managers on the board. Therefore, the purpose of this research is to investigate the relationship between busy managers and earnings management with an emphasis on the role of corporate governance. The data required for this study included 90 companies that were accepted in Tehran Stock Exchange during the years 2011-2017. Results based on regression models show that busy managers have a negative and significant effect on real earnings management. In this way, employing busy managers on the board reduces the real earnings management and, consequently, increases the quality of earnings. However, there is not a meaningful relationship between the number of busy managers and accrual earnings management. In addition, the findings suggest that corporate governance does not have a significant effect on the relationship between busy managers with earnings management. In sum, the findings provide empirical evidence on overall employment policies
1. زارعی، بهروز و زارعی، عظیم. (1385). پارادایم های تئوریک تبیین کننده ارتباطات بین سازمانی، فصلنامه دانش مدیریت، دوره 20، شماره 78، صص 45-62.
2. صفرزاده، محمدحسین. (1393). نقش راهبری شرکتی در توضیح چسبندگی هزینهها، فصلنامه حسابداری مالی، جلد ۶، شماره ۲۳، صص ۱-۲۱.
3. صمدی، علی. (1395). بررسی تاثیر انگیزه¬ها و مشوق های هیئت مدیره و اعضای مشترک هیئت مدیره بر حق الزحمه حسابرسی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه امام رضا(ع).
4. فروغی، داریوش و شمسآبادی، جمال. (1396). تأثیر هیئتمدیره مشترک بر افشای اختیاری اطلاعات و کیفیت سود، پژوهشهای حسابداري مالي و حسابرسي، سال نهم، شماره 43، صص 16 – 43.
5. Ahn, S., Jiraporn, P., & Kim, Y. (2010). Multiple directorships and acquirer returns. Journal of Banking & Finance, 34(9), 2011–2026.
6. Brickley, J., Linck, J., & Coles, J. (1999). What happens to CEOs after they retire? New evidence on career concerns, horizon problems, and CEO incentives. Journal of Financial Economics, 52(3), 341–377.
7. Cashman, G. D., Gillan, S. L., & Jun, C. (2012). Going overboard? On busy directors and firm value. Journal of Banking & Finance, 36(12), 3248–3259.
8. Chen, Ch. Lin, J. Yi, B. (2008), Two Faces of Busy Outside Directors, Corporate Ownership & Control, Vol. 6 Issue. 2-4, 467-474.
9. Chiu, P.C., Teoh, S. H. &Tian, F. (2013), Board Interlocks and Earnings Management Contagion, The Accounting Review, forthcoming.
10. Connelly, B. L., Johnson, J. L, Thhanyi, L, & Ellstrand. A.E., (2011), More than adopters: Competing influences in the interlocking directorate. Organization science, 22(3), 688-703.
11. Dimaggio, P.J., & Powell, W.W. (1983). Institutional isomorphism and collective rationality in organizational fields.
12. Fama, E. F., & Jensen, M. C. (1983). Separation of ownership and control. The Journal of Law and Economics, 26(2), 301–325.
13. Faleye, O., Hoitash, R., & Hoitash, U. (2011). The costs of intense board monitoring. Journal of Financial Economics, 101(1), 160–181.
14. Ferris, S., Jagannathan, M., & Pritchard, A. (2003). Too busy to mind the business? Monitoring by directors with multiple board appointments. The Journal of Finance, 58(3), 1087–1111.
15.Fich, E., & Shivdasani, A. (2006). Are busy boards effective monitors? The Journal of Finance, 61(2), 689–724.
16.Harris, I. C., & Shimizu, K. (2004). Too busy to serve? An examination of the influence of overboarded directors. Journal Of Management Studies, 41(5), 775–798.
17.Hauser, R. (2018), Busy directors and firm performance: Evidence from mergers, Journal of Financial Economics, Vol. 128 Issue. 1, 16-37.
18.Hoitash, R., & Hoitash, U. (2009). The role of audit committees in managing relationships with external auditors after SOX: Evidence from the USA. Managerial Auditing Journal, 24(4), 368–397.
19.James, H.L. Wang, H. Xie, Y. (2018), Busy directors and firm performance: Does firm location matter? North American Journal of Economics and Finance, Vol. 45 Issue. 3, 1-37.
20.Jiraporn, P., Davidson, W. N., DaDalt, P., & Ning, Y. (2009). Too busy to show up? An analysis of directors absences. The Quarterly Review of Economics and Finance, 49(3), 1159–1171.
21. Laux, C., & Laux, V. (2009). Board committees, CEO compensation, and earnings management.The Accounting Review, 84(3), 869–891.
22.Levit, D., & Malenko, N. (2013). The labor market for directors and externalities in corporate governance. (SSRN working paper, viewed 28 January, 2014). http://ssrn.com/abstract=2101874
23.Lee, K. Lee, C (2014), Are MD Beneficial in East Asia, Accounting and Finance, Vol. 54 Issue. 3, 999-1032.
24.López-Iturriaga, F., & Morrós, I. (2014). Boards of directors and firm performance: The effect of multiple directorships. Spanish Journal of Finance and Accounting /Revista Española de Financiación y Contabilidad, 43(2), 177–192.
25. Masulis, R. W., & Mobbs, S. (2011). Are all inside directors the same? Evidence from the external directorship market. The Journal of Finance, 66(3), 823–872.
26.Mendez, C. Garcia, R. Pathan, Sh. (2017), Monitoring by busy and overlap directors: an examination of executive remuneration and financial reporting quality, Spanish Journal of Finance and Accounting, Vol. 46 Issue. 1, 28-62.
27.Oliver. C, (1991), Strategic Responses to Institutional Processes, The Academy of Management Review, Vol. 16, No. 1و 145-177.
بررسی رابطه بین مدیران چندشغله و مدیریت سود با تاکید بر نقش راهبردی شرکتی در صنایع تولیدی بورس اوراق بهادار تهران
* آمنه بذرافشان **آیناز خراسانیان
* استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم اداری، دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع)، مشهد، ایران
** دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اداری، دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع)، مشهد، ایران
aynaz.kho@yahoo.com bazrafshan_63@yahoo.com
تاریخ دریافت: 18/06/1399 تاریخ پذیرش: 06/09/1399
چکیده
پیرامون پیامدهای بکارگیری مدیران چندشغله در هیئت مدیره، بهلحاظ نظری، دیدگاههای متناقضی وجود دارد. ازاینرو هدف از انجام این پژوهش بررسی تجربی رابطه بین مدیران چندشغله و مدیریت سود با تاکید بر نقش راهبری شرکتی است. دادههای مورد نیاز این تحقیق شامل 90 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1396 میباشد. نتایج مبتنی بر مدلهای رگرسیونی، نشان میدهد که مدیران چندشغله تاثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود واقعی دارند. بدین ترتیب بکارگیری مدیران چندشغله در هیئت مدیره موجب کاهش مدیریت سود واقعی و بالتبع افزایش کیفیت سود میگردد. این درحالی است که رابطه معناداری بین چند شغله بودن هیئت مدیره و مدیریت سود تعهدی مشاهده نشده است. علاوه براین، یافتهها حاکی از آن است که راهبری شرکتی بر رابطه بین مدیران چندشغله با مدیریت سود تاثیر معناداری ندارد. در مجموع یافتهها شواهد تجربی پیرامون سیاستهای کلی اشتغال فراهم میآورد.
واژههای کلیدی: مدیران چندشغله، مدیریت سود، راهبری شرکتی، سیاستهای کلی نظام
نوع مقاله: ترویجی
1-مقدمه
گزارشگری مالی یکی از مهمترین محصولات سیستم حسابداری است که از اهداف عمده آن فراهم نمودن اطلاعات لازم برای تصمیمگیری اقتصادی استفاده کنندگان پیرامون ارزیابی عملکرد و توانایی سودآوری بنگاه اقتصادی است. مدیریت مسئولیت اصلی کیفیت گزارشگری مالی را بر عهده میباشد. از آنجا که منافع مالکان و مدیران الزاما همسو نمیباشد، لذا مدیران میتوانند با اتخاذ روشها و برآورد های حسابداری سود مورد نظر خود را گزارش کنند. با اینحال، فعالان بازار سرمایه با وضع قوانین و مقرراتی نظیر دستورالعمل راهبری شرکتی سعی نمودند
نویسنده عهدهدار مکاتبات: آمنه بذرافشان bazrafshan_63@yahoo.com |
میباشد. برای مثال، انجمن ملی مدیران شرکتها (1996) توصیه میکند که مدیران شرکتهای بزرگ نباید در بیش از سه شرکت عضو هیئتمدیره باشند. همچنین شورای سرمایهگذاران نهادی1 (1998) بیان میکند که در غیاب شرایط غیرمعمول و بسیار خاص، مدیران تماموقت نباید در بیشتر از دو شرکت دیگر در نقش هیئتمدیره دیگر فعالیت کنند. در ایران نیز طبق ماده 4 دستورالعمل راهبری شرکتی مصوب سال 1397 سازمان بورس و اوراق بهادار، اعضای موظف هیئتمدیره نمیتوانند در شرکتی دیگر، مدیرعامل یا عضو موظف هیئتمدیره باشند. هیچیک از اعضای هیئتمدیره نباید اصالتاً یا به نمایندگی از شخص حقوقی همزمان در بیش از سه شرکت به عنوان عضو غیرموظف هیئتمدیره انتخاب شوند. همچنین در بخش اشتغال سیاستهای کلی نظام به ارتقاء توان کارآفرینی ایجاد فرصت های شغلی پایدار با تأکید بر استفاده از توسعه فناوری و اقتصاد دانش بنیان، بهبود محیط کسب و کار و برقراری حمایت های مؤثر از بیکاران برای افزایش توانمندی های آنان در جهت دسترسی آنها به اشتغال پایدار توصیه شده است.
این مفاد قانونی حاکی از نگرانی قانونگذاران از ناتوانی مدیران چندشغله در انجام وظایف خود به دلیل مشغله زیاد میباشد. بااینحال، نتایج تحقیقات نظری و تجربی پیرامون پیامدهای بکارگیری مدیران چندشغله متناقض است. از یک سو برخی محققان معتقدند اعضای هیئتمدیرهای که در چندین شرکت خدمت میکنند از تجربه و اطلاعات بیشتری برخوردار هستند و آشنایی بیشتری با انواع مشکلات داشته و لذا در حل بحرانهای موجود در سازمان تواناتر هستند به اعتقاد این محققان، شرکتها از استخدام و بکارگیری مدیران چندشغله منفعت حاصل میکنند [6، 16 و 25]. درمقابل، برخی دیگر معتقدند که مدیران چندشغله به لحاظ زمانی با محدودیت روبرو هستند و ممکن است زمان کافی برای انجام وظایف خود در سازمان را نداشته باشند. بنابراین افزایش حجم کاری اینگونه مدیران میتواند تاثیر منفی بر عملکرد نظارتی آنها از جمله گزارشگری مالی داشته باشد [26].
این تحقیق در صدد پاسخ به این سوال است که آیا بین وجود مدیران چند شغله در هیئت مدیره با کیفیت گزارشگری مالی و بطور خاص با مدیریت سود واقعی و تعهدی رابطه معنا داری وجود دارد؟ بعلاوه در این تحقیق به این موضوع نیز پرداخته میشود که آیا راهبری شرکتی بر رابطه مذکور موثر است یا خیر؟
2- مبانی نظری و مروری بر پیشینه پژوهش
بررسی ادبیات نظری و تجربی پیرامون پیامدهای مدیران چندشغله حاکی از نتایج متفاوتی است. از یکسو در راستای پیامدهای مثبت مدیران چندشغله میتوان اینگونه عنوان کرد که در محیطهای رقابتی و در شرایط عدم اطمینان، که نیازمند انتخاب بین اهداف مخالف است، علم جامعه شناسی بیان میدارد زمانیکه یک سازمان در زمینه کاری خود موفق باشد یا به عنوان یک سازمان پیشگام شناخته شود، سازمانهای دیگر بیشتر به پیروی از این سازمان مبادرت می ورزند. با توجه به اینکه سازمانهای دیگر به دنبال افزایش منافع سازمانی و یا مقبولیت اجتماعی هستند، سازمانها تمایل دارند که از سازمان پیشگام پیروی نموده و خودشان را طبق این سازمانها مدل سازی کنند [28]. فرآیند تقلید بین سازمانی منجر می شود که سازمانها به تقلید از فعالیتها و ایدههای سازمانی نوآورانه و جدید یکدیگر بپردازند و این باعث می شود که سازمانها به هم شبیهتر شوند. تقلید سازمانها از هم، به آنها در جهت انجام معامله معقولانهتر در شرایط ابهام و محدودیت کمک میکند [11]. تقلید سازمانها از یکدیگر از طریق ارتباطاتی که در بین سازمانها وجود دارد صورت میگیرد. ارتباطات بین سازمانی یکی از با ارزشترین منابع سازمان تلقی شده به گونهای که بخش قابل توجهی از عوامل موفقیت یا شکست سازمانها مربوط به کیفیت روابطی می شود که با سایر سازمانها برقرار کردهاند [1]. بهرهگیری از مدیران چندشغله، یکی از راهکارها جهت برقراری ارتباطات بیشتر است. وجود این ارتباطات درون سازمانی که از طریق عضو چندشغله هیئت مدیره انجام میگیرد فوایدی برای شرکتها دارد. از جمله فواید به وجود آمده از طریق ارتباطات درون سازمانی اطلاعات مفیدی است که جهت کاهش ریسک در تصمیم گیری برای مدیران فراهم میشود. با توجه به اینکه اعضای چندشغله در شرکتهای مختلف عضو هیئت مدیره هستند میتوانند از تجربیات خود در مواجهه با مشکلات مشابه استفاده کرده و تصمیم مناسبتری اتخاذ کنند. علاوه بر آنچه گفته شد، اعضای چند شغله این امکان را به مدیران شرکت می دهند که از طرحهای جدید و سودآوری که در شرکتهای دیگر اجرا شدهاند اطلاع یابند و به روشن شدن این موضوع که چگونه و تحت چه شرایطی این روشهای جدید، میتوانند برای فرصتها و نیازهای سازمانی مفید واقع شوند، کمک کنند. با توجه به مزایای گفته شده وجود عضو چندشغله در هیئت مدیره شرکتها، اعتبار شرکتها را در نظر سهامداران بالا میبرد و علائم مثبتی را برای آنها ایجاد میکند [10]. اعتقاد بر این است که اعضای چندشغله هیئت مدیره تجربیات خود را بین سازمانهایی که عضو آنها هستند انتقال میدهند، که این کار باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود. افرادی که به طور همزمان عضو هیئت مدیره چند شرکت هستند میتوانند مدیران باتجربه و کارآمدی برای سازمانها باشند. مدیران چندشغله نوعی سرمایه اجتماعی محسوب میشوند که دسترسی به اطلاعات بسیاری را برای شرکتها میسر میکنند. فاما و جنسن [12] شواهدی مشاهده نمودند مبنی بر اینکه به مدیران معتبر و مشهور با انتصاب های بیشتر در پست های مدیریتی، پاداش داده میشود. آنها دریافتند انتصابهای اضافی مدیر نتیجه عملکرد عالی شرکتی است که فرد در سمتهای مدیریتی و اجرایی آن خدمت میکرده است. فریز و همکاران [14] یک رابطه مثبت و معنادار بین عملکرد گذشته شرکت و تعداد انتصابهای بعدی مشاهده نمودند. این شواهد حاکی از آن است که بازار به وجود مدیران چندشغله واکنش مثبت نشان میدهد. در این راستا فیچ و شیودسانی [15] مشاهده نمودند مدیران
چندشغلهای که در خدمت شرکتهای متقلب بودهاند بعد از افشای تقلب شرکتها، تعداد عضویت در هیئت مدیره آنها کاهش یافته است.
هاریس و شیمزو [16]، در پژوهشی به این مهم دست یافتند که مدیران چندمشغله منبع مهمی از دانش و تجربه در هیئت مدیره هستند و استفاده از آنها نقش مهمی در بهبود عملکرد شرکت دارد. همچنین میتوان از مدیران چندشغله به عنوان مکملی برای مدیران داخل یا خارج از هیئت مدیره استفاده کرد. جیمز و همکاران [19] دریافتند که مدیران پرمشغله شرکتهای کلانشهر بهطور قابلملاحظهای عملکرد شرکت را بهبود میبخشند. فالی و همکاران [13] دریافتند که مدیران چندشغله تاثیر مثبتی برروی عملکرد نظارتی هیئت مدیره میگذارند.
لوپز و موروس [24] مشاهده نمودند که در بازار اسپانیا استفاده از مدیران چندشغله در ابتدای عملکرد شرکت سودمند است اما بعد از یک نقطه آستانه خاص زیانبار میشود. مندز و همکاران [26] دریافتند در شرکتهای با مدیران چندشغله احتمال گزارش غیرمقبول حسابرس کاهش مییابد. آنها همچنین مشاهده نمودند مدیران چندشغله نظارت موثرتری بر سایر مدیران اعمال کرده که این امر کاهش مدیریت سود را به همراه داشته است.
از سوی دیگر عنوان میشود که اعضای هیئتمدیره برای انجام درست وظیفه خود نیاز به زمان و انرژی کافی دارند و لذا اعضای هیئتمدیرهای که در چندین شرکت خدمت میکنند زمان و انرژی محدودی دارند و این به نوبه خود بر توانایی آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت [5]. کاشمن و همکاران [7] به این نکته دست یافتند که مدیران چندشغله بر عملکرد شرکت تاثیر منفی دارند. فیچ و شیودسانی [15] بیان میکنند که حضور مدیران پرمشغله برای ارزش شرکت زیانآور است.آنها در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی که در آنها اکثریت مدیران غیرموظف آنها در سه شرکت دیگر نیز عضو هیئت مدیره هستند عملکرد ضعیفی دارند. این شرکتها دارای ارزش بازار پایین، سود دهی ضعیف و حساسیت کمتر مدیران ارشد به عملکرد شرکت هستند. آنها عنوان کردند که اعضای غیر موظف هیئت مدیره، که چندشغله هستند به احتمال زیاد اخراج خواهند شد زیرا بر عملکرد شرکت تاثیر منفی
میگذارند. همچنین، هوسر [17] دریافت کاهش در انتصاب مدیران پرمشغله سبب افزایش سود عملیاتی و نسبت ارزش بازار به دفتری میشود.
علاوه بر این تحقیقات نشان میدهد که وجود اعضای چندشغله در شرکتها باعث ایجاد تبانی بین مدیران میشود و در شرکتهایی که مدیر چندشغله داشتهاند روشهای انجام مدیریت سود به سایر شرکتها منتقل میشود. چیو و همکاران [9] دریافتند زمانیکه فردی همزمان در چندین شرکت، عضو هیئت مدیره میباشد احتمال انتقال روشهای گزارشگری مالی متقلبانه به منظور مدیریت سود افزایش مییابد. لوکس و لوکس [21] بیان میکنند که انگیزه های مدیران چندشغله برای کیفیت نظارت بر عملکرد شرکت میتواند تحت تاثیر عضویت آنها در چند شرکت قرار گیرد. همچنین طبق مطالعات هوتیش و هوتیش [18] مدیران چندشغله ممکن است مسولیتهایی را برعهده بگیرند که با یکدیگر تضاد منافع داشته باشد و این موضوع میتواند بر کیفیت عملکرد آنها تاثیر بگذارد.
فروغی و شمسآبادی [4] به بررسی تاثیر هیئت مدیره مشترک بر افشای اختیاری اطلاعات و کیفیت سود پرداختند و به این نتیجه رسیدند که هیئت مدیره مشترک با کیفیت سود رابطه مثبت دارد به گونهای که وجود هیئت مدیره مشترک باعث بهبود کیفیت سود در شرکتهای نمونه میشود. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که هیئت مدیره مشترک بر افشای اختیاری اطلاعات تاثیر مثبت دارد. به طوری که عضو مشترک هیئت مدیره باعث ترغیب مدیران به افشای داوطلبانه اطلاعات میشود. صمدی [3] دریافت بین وجود عضو هیئت مدیره مشترک با حق الزحمه حسابرسی آتی رابطه معناداری وجود دارد در حالی که این رابطه برای حق الزحمه حسابرسی سال جاری معنادار نمیباشد.
با توجه به مطالب مذکور فرضیههای تحقیق به شرح زیر تدوین میشود:
فرضیه 1: بین هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود واقعی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه 2: بین هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود تعهدی رابطه معناداری وجود دارد.
نظام راهبری شرکتی، ساز و کاری است که موجب برقراری روابط بین ذینفعان میشود تا منافع آنها به حداکثر برسد و از تضاد منافع و ضایع شدن حقوق یکی به نفع دیگری جلوگیری کند. به عبارت دیگر نظام راهبري شركتي مجموعهاي از روابط ميان مديريت شركت، هيات مديره، سهامداران و ساير گروههاي ذينفع است كه از طريق آن اهداف بنگاه تنظيم و وسايل دستيابي به هدفها و نظارت برعملكرد تعيين ميشود (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی2، 2004). این مکانیزم در واکنش به رفتارهای فرصت طلبانه مدیران که ناشی از مشکلات نمایندگی و تفکیک مدیریت از مالکیت است مطرح شده است. انتظار بر این است که اثرات مدیران چندشغله بر مدیریت سود متاثر از میزان راهبری شرکتی باشد. لویت و مالنکو [22] معتقدند در محیطی که مکانیزمهای شدید راهبری شرکتی حکمفرما است مدیران تعهد بیشتری به انجام وظایف نظارتی خود دارند. چن [8] معتقد است رابطه بین تعدد عضویت اعضای هیئتمدیره در هیئتمدیره سایر شرکتها و پیامدهای مختلف ازجمله کیفیت گزارشگری مالی، به میزان نیاز به هر یک از کارکردهای مشاوره بیشتر در مقابل نظارت بیشتر کاملاً حساس است. چراکه مدیران پرمشغله از یکسو به دلیل تخصص بالا مشاوران خوبی هستند اما از دیگر سو به دلیل محدودیتهای زمانی، قادر به نظارت کافی نیستند. در این راستا، وی دریافت در شرکتهایی با فرصتهای رشد بالا (نیازمند به مشاوره بیشتر) و تضاد منافع کم (احتمال نیاز به نظارت کم)، تعدد عضویت اعضای هیئتمدیره در هیئتمدیره سایر شرکتها منبعی مفید برای مشاوره را ایجاد میکند که عملکرد هیئتمدیره و عملکرد شرکت را بهبود میدهد. لی و لی [23] دریافتند انتصاب مدیران چندشغله در شرکتهایی با نیازهای مشاورهای بالا به سبب تسهیل در انتقال تجربه، تخصص، اطلاعات و دانش مفید است و به مدیران در یادگیری بهترین شیوههای مدیریت کمک میکند. جیراپورن [20] دربافت مدیرانی که در چندین شرکت عضو هیئت مدیره هستند تمایل بیشتری به غیبت در جلسات هیئت مدیره دارند. اما تصویب قانون ساربینزاکسلی تاثیر بااهمیتی بر حضور در جلسات داشته است. به این ترتیب فرضیههای تحقیق به شرح زیر تدوین میگردد:
فرضیه 3: راهبری شرکتی بر رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود واقعی تاثیر معناداری دارد.
فرضیه 4: راهبری شرکتی بر رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود تعهدی تاثیر معنا داری دارد.
3- روش شناسی پژوهش
این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی محسوب
میشود و روش انجام پژوهش، توصیفی- همبستگی
میباشد. در پژوهش حاضر به دلیل اینکه دادههای مورد مطالعه آن در فاصله زمانی در طی یک دوره 8 ساله گردآوری و بررسی میشوند، از نظر افق زمانی طولی
میباشد و از نظر ماهیت دادهها (به علت به کارگیری اطلاعات واقعی و تاریخی) پس رویدادی محسوب میشود. همچنین پژوهش حاضر به روش قیاسی-استقرایی انجام شده است. دادههای مرتبط با متغیرهای پژوهش از
صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران مندرج در سایت کدال (سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران) و نرم افزار رهآورد نوین گردآوری شده است. برای آزمون و تحلیل رابطه بین متغیرها از نرم افزارهای Excel وEviews استفاده شده است.
3-1- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1390 الی 1396 (دوره 7 ساله) است که با دارا بودن شرایط زیر انتخاب شدهاند.
1-به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه، پایان سال مالی شرکتها 29 اسفند باشد.
2-شرکتها در طی دوره مورد نظر سال مالی خود را تغییر نداده باشند.
3-شرکتهای عضو صنایع واسطهگری مالی، هلدینگ و بانکها، بیمه و سرمایهگذاری نباشند. علت این امر از این جهت است که چنین شرکتهایی از نظر ماهیت فعالیت و طبقه بندی اقلام صورتهای مالی با دیگر شرکتها دارای تفاوتهایی میباشند.
4-شرکتها حداقل از ابتدای سال 90 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.
5-معاملات شرکتها نباید طی دورهی پژوهش به طور کامل متوقف شده باشد (نماد شرکت از بورس حذف شده باشد).
6-کلیه دادههای مورد نیاز پژوهش برای آن شرکتها، در طی دوره زمانی پژوهش، موجود و در دسترس باشد.
با در نظر گرفتن شرایط فوق تعداد 90 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند.
3-2- مدلهاي پژوهش و اندازهگيري متغيرها
جهت آزمون فرضیه اول یعنی وجود رابطه معنادار بین هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود واقعی از مدل زیر استفاده میشود:
AEM= α₀ + α₁Busy + α₂Large1 +α₃INDE +α₄ MANOWN +α₅ CEO chair +α₆ Size +α₇ LEV +α₈ ROA +α₉ AUDFEE + α₁₀ BIG+α₁₁ Switch +∑ year +∑ IND
که در آن:
REM مدیریت سود واقعی است که با بهرگیری از مدل رویچاوداری (2006) به شرح زیر محاسبه میشود.
روی چاوداری (2006) برای عملیاتی کردن مدیریت سود واقعی مدلی سه بخشی به شرح زیر معرفی نمود:
رابطه اول:
CFOt /A t-1 = β₀ + β₁1/At-1+ β₂ Salest /At-1+β₃ ∆Salest /At-1+ɛ
رابطه دوم:
CGSt /At-1 =β₀ + β₁1/A t-1 + β₂ Salest /At-1 +β₃ ∆Salest /At-1+β₄ ∆Salest-1/ At-1 +ɛ
رابطه سوم:
DISEt / At-1 = β₀ + β₁ 1/A t-1 + β₂ Salest /At-1+ɛ
که در آن:
CFO: جریان نقد عملیاتی.
CGS: بهای تمام شده کالای فروش رفته.
Sales: فروش.
A: کل داراییها.
DISE: هزینه های عمومی و اداری.
به این ترتیب میزان مدیریت سود واقعی از فرمول زیر بدست میآید:
(ε های رابطه سوم ×1-) + (ε های رابطه دوم) + (ε های رابطه اول × 1-)= شاخص یکپارچه مدیریت سود واقعی
Busy: نسبت تعداد مدیران غیر موظف چند شغله به کل اعضای هیئت مدیره (اگر مدیر هم زمان عضو هیئت مدیره شرکت دیگری باشد چند شغله محسوب میشود)
Large: درصد سهام در مالکیت بزرگترین سهامدار.
INDE: درصد اعضای غیرموظف هیئتمدیره به کل اعضا.
MANOWN: درصد مالکیت هیئتمدیره.
CEO chair: اگر مدیر عامل رییس یا نایب رییس هیئت مدیره باشد عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر را اختیار میکند.
:Size لگاریتم طبیعی متوسط درآمد فروش و دارایی.
:LEV نسبت بدهی که حاصل تقسیم کل بدهی بر کل دارایی است.
: ROA نسبت سود عملیاتی به کل دارایی.
Audfee: لگاریتم طبیعی حق الزحمه حسابرسی.
:Big اگر شرکت توسط سازمان حسابرسی یا موسسه مفید راهبر حسابرسی شده باشد عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر را اختیار میکند.
Switch: اگر موسسه حسابرسی شرکت در سال مورد نظر نسبت به سال قبل تغییر یافته باشد عدد یک و در غیر این صورت صفر خواهد بود.
:Year سال مورد بررسی.
IND: صنعت مورد بررسی.
جهت آزمون فرضیه دوم یعنی وجود رابطه معنادار بین هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود تعهدی از مدل زیر استفاده میشود:
REM= α₀ + α₁Busy + α₂Large1 +α₃INDE +α₄ MANOWN +α₅ CEO chair +α₆ Size +α₇ LEV +α₈ ROA +α₉ AUDFEE + α₁₀ BIG+α₁₁ Switch +∑ year +∑ IND
که در آن:
REM: مدیریت سود تعهدی است که با بهره گیری از مدل جونز تعدیل شده (2002) به شرح زیر محاسبه میشود:
TACCt-1= β₀ +β₁ 1/TA t-1 +β₂ (∆REVt - ∆RECt) +β₃ PPE t +ɛ
TACC: کل اقلام تعهدی است که حاصل تفاضل سود عملیاتی و جریان نقد عملیاتی میباشد.
TA: کل دارایی ها.
REV: فروش شرکت.
REC: حسابهای دریافتنی.
PPE: داراییهای ثابت مشهود.
در این مدل قدر مطلق خطاهای حاصل از برازش مدل بیانگر اقلام تعهدی اختیاری و معیاری از مدیریت سود تعهدی میباشد.
جهت آزمون فرضیه سوم یعنی بررسی تاثیر معنادار راهبری شرکتی بر رابطه هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود واقعی از مدل زیر استفاده میشود:
AEM= α₀ +α₁ Busy +α₂ CGI +α₃Busy* CGI +α₄ Large1 + α₅INDE +α₆ MANOWN +α₇ CEO chair +α₈ Size +α₉ LEV +α₁₀ ROA +α₁₁ AUDFEE + α₁₂ BIG+α₁₃ Switch +∑ year +∑ IND
CGI: شاخص راهبری شرکتی میباشد که جهت
اندازهگیری این شاخص از شاخص ارائه شده توسط صفرزاده
و همکاران (1393) استفاده میشود. این شاخص برگرفته از 18 معیار است که به هریک از معیارها کد یک یا صفر اختصاص داده میشود. در نهایت مجموع امتیازات بر عدد
18 تقسیم میشود و میانه این اعداد محاسبه میشود. اگر اعداد حاصله در هر شرکت از میانه اعداد کل شرکتها بزرگتر باشد عدد یک و در غیر این صورت، عدد صفر را اختیار میکند.
جهت آزمون فرضیه چهارم یعنی بررسی تاثیر معنادار راهبری شرکتی بر رابطه هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود تعهدی از مدل زیر استفاده میشود:
REM= α₀ +α₁ Busy +α₂ CGI +α₃Busy* CGI +α₄ Large1 + α₅INDE +α₆ MANOWN +α₇ CEO chair +α₈ Size +α₉ LEV +α₁₀ ROA +α₁₁ AUDFEE + α₁₂ BIG+α₁₃ Switch +∑ year +∑ IND
4- یافتههای پژوهش
4-1- آمار توصیفی
آمار توصیفی متغیرهای تحقیق در جدول 1 ارائه شده است. همانگونه که مشاهده میشود متوسط نسبت اعضای غیر موظف هیئت مدیره، به کل اعضا 6/0 میباشد. به طور میانگین نسبت بازده دارایی های شرکتهای مورد مطالعه 13% است. حدود 65% از سهام شرکتها در اختیار هیئت مدیره و حدود 53% از سهام در اختیار بزرگترین سهامدار میباشد. به طور متوسط نسبت بدهی ها به داراییهای شرکتهای مورد مطالعه 65% میباشد. همچنین، به طور متوسط، در 25% از مشاهدات مدیر عامل شرکت، رئیس یا نایب رئیس هیئت مدیره بوده است. در 23% از مشاهدات موسسه حسابرسی شرکت، نسبت به سال قبل تغییر کرده است و به طور میانگین 32% از مشاهدات توسط سازمان حسابرسی و مفید راهبر حسابرسی شدهاند.
2-4-آمار استنباطی پیش از برازش مدلهای رگرسیونی نیاز است بررسی شود که آزمون مدل، با استفاده از چه پیشفرضی برازش گردد. برای این منظور، از آزمونهای اف لیمر (برازش مدل تلفیقی یا رگرسیون معمولی در برابر پانل) و آزمون هاسمن (برازش مدل رگرسیون پانلی با اثرات ثابت در برابر تصادفی) استفاده میگردد. اگر معناداری آزمون اف لیمر زیر 5 درصد باشد، آزمون با فرض رگرسیون پانلی انجام خواهد شد و در غیر این صورت برازش مدل به صورت تلفیقی پذیرفته خواهد شد. همچنین، در آزمون هاسمن اگر معناداری آزمون زیر 5 درصد باشد، برازش مدل به صورت پانل با اثرات ثابت خواهد بود. همانطور که از جدول 2 مشاهده میشود تمامی فرضیهها به صورت پانل با اثرات تصادفی برازش میگردد.
|
رگرسیون پانلی انجام خواهد شد و در غیر این صورت برازش مدل به صورت تلفیقی پذیرفته خواهد شد. همچنین، در آزمون هاسمن اگر معناداری آزمون زیر 5 درصد باشد، برازش مدل به صورت پانل با اثرات ثابت خواهد بود. همانطور که از جدول 2 مشاهده میشود تمامی فرضیهها به صورت پانل با اثرات تصادفی برازش میگردد.
|
|
جدول 2. آزمونهای برازش مدل
شماره فرضیه | نوع آزمون | مقدار آماره | معناداری | نوع برازش مدل |
---|---|---|---|---|
اول | اف لیمر | 549/3 | 000/0 | پانل با اثرات تصادفی |
هاسمن | 110/15 | 178/0 | ||
دوم
| اف لیمر | 789/17 | 000/0 | پانل با اثرات تصادفی |
هاسمن | 910/134 | 087/0 | ||
سوم | اف لیمر | 517/3 | 000/0 | پانل با اثرات تصادفی |
هاسمن | 917/15 | 195/0 | ||
چهارم | اف لیمر | 987/1 | 000/0 | پانل با اثرات تصادفی |
هاسمن | 302/20 | 062/0 |
در جدول 3، نتایج حاصل از برازش مدل مربوط به فرضیه اول نشان داده شده است. در این مدل، رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه که مشاهده می شود که آماره F والد
دارای مقدار 041/2 و معناداری آن نیز کمتر از 05/0 است.
در نتیجه کلیت مدل رگرسیون پذیرفته میشود و مدل معنادار است. بعلاوه حدود 16 درصد از تغییرات مدیریت سود واقعی توسط متغیرهای توضیحی، توضیح داده
میشود.
ضریب متغیر هیئت مدیره چند شغله دارای مقداری منفی و برابر با 028/0- و آماره t مربوط به آن برابر با 082/2- است. از آن جایی که سطح معناداری این آماره کمتر از 05/0 (008/0) است، میتوان وجود رابطه منفی و معنادار بین مدیران چند شغله و مدیریت سود واقعی را پذیرفت و در نتیجه فرضیه اول تحقیق پذیرفته میشود. بعلاوه بین بازده داراییها و مدیریت سود واقعی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
جدول 3. نتایج تخمین مدل تحقیق
|
|
در جدول4، نتایج حاصل از برازش مدل مربوط به فرضیه دوم نشان داده شده است. در این مدل، رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود تعهدی مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه که مشاهده میشود آماره F والد دارای مقدار 041/2 و معناداری آن نیز کمتر از 05/0 است. در نتیجه کلیت مدل رگرسیون پذیرفته می شود. بعلاوه حدود 16 درصد از تغییرات مدیریت سود تعهدی توسط متغیرهای توضیحی، توضیح داده میشود. ضریب متغیر هیئت مدیره چند شغله دارای مقداری منفی و برابر با 003/0- و آماره t مربوط به آن برابر با 384/0- است. از آن جایی که سطح معناداری این آماره بیش از 05/0 (701/0) است، نمی توان وجود رابطه معنادار بین مدیران چند شغله و مدیریت سود تعهدی را پذیرفت و در نتیجه فرضیه دوم تحقیق پذیرفته نمی شود. همانگونه که مشاهده میشود بین اندازه و اهرم شرکت با مدیریت سود تعهدی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در جدول 5 ، نتایج حاصل از برازش مدل مربوط به فرضیه سوم نشان داده شده است. در این مدل، تاثیر راهبری شرکتی بر رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه که مشاهده می شود که آماره F والد دارای مقدار 482/4 و |
|
جدول 4. نتایج تخمین مدل تحقیق
|
مقدار 482/4 و معناداری آن نیز کمتر از 05/0 است. در نتیجه کلیت مدل رگرسیون پذیرفته می شود. ضریب اثر تعاملی هیئت مدیره چند شغله و حاکمیت شرکتی دارای مقداری مثبت و برابر با 012/0 و آماره t مربوط به آن برابر با 655/0 است. از آن جایی که سطح معناداری این آماره بیش از 05/0 (513/0) است، فرضیه سوم تحقیق پذیرفته نمی شود. در جدول 6 ، نتایج حاصل از برازش مدل مربوط به فرضیه چهارم نشان داده شده است. در این مدل، تاثیر راهبری شرکتی بر رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود تعهدی مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه که مشاهده می شود آماره F والد دارای مقدار 023/2 و معناداری آن نیز کمتر از 05/0 است. در نتیجه مدل معنادار است. ضریب اثر تعاملی هیئت مدیره چند شغله و حاکمیت شرکتی دارای مقداری مثبت و برابر با 008/0 و آماره t مربوط به آن برابر با 673/0 است. از آن جایی که سطح معناداری این آماره بیش از 05/0 (454/0) است، نمی توان اثر راهبری شرکتی بر رابطه بین هیئت مدیره چند شغله و مدیریت سود تعهدی را پذیرفت و در نتیجه فرضیه چهارم تحقیق پذیرفته نمی شود.
|
|
جدول 5. نتایج تخمین مدل تحقیق
|
جدول 6. نتایج تخمین مدل تحقیق
|
|
منابع 1. زارعی، بهروز و زارعی، عظیم. (1385). پارادایم های تئوریک تبیین کننده ارتباطات بین سازمانی، فصلنامه دانش مدیریت، دوره 20، شماره 78، صص 45-62. 2. صفرزاده، محمدحسین. (1393). نقش راهبری شرکتی در توضیح چسبندگی هزینهها، فصلنامه حسابداری مالی، جلد ۶، شماره ۲۳، صص ۱-۲۱. 3. صمدی، علی. (1395). بررسی تاثیر انگیزهها و مشوق های هیئت مدیره و اعضای مشترک هیئت مدیره بر حق الزحمه حسابرسی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه امام رضا(ع). 4. فروغی، داریوش و شمسآبادی، جمال. (1396). تأثیر هیئتمدیره مشترک بر افشای اختیاری اطلاعات و کیفیت سود، پژوهشهای حسابداري مالي و حسابرسي، سال نهم، شماره 43، صص 16 – 43. 5. Ahn, S., Jiraporn, P., & Kim, Y. (2010). Multiple directorships and acquirer returns. Journal of Banking & Finance, 34(9), 2011–2026. 6. Brickley, J., Linck, J., & Coles, J. (1999). What happens to CEOs after they retire? New evidence on career concerns, horizon problems, and CEO incentives. Journal of Financial Economics, 52(3), 341–377. 1. Cashman, G. D., Gillan, S. L., & Jun, C. (2012). Going overboard? On busy directors and firm value. Journal of Banking & Finance, 36(12), 3248–3259.
|
مدیران چندشغله در هیئت مدیره، مدیریت سود واقعی کاهش مییابد. این نتیجه ناسازگار با پژوهش مندز و همکاران (2017) است. همچنین طبق یافتهها مدیران چندشغله تاثیر معناداری بر مدیریت سود تعهدی ندارد. به این معنا که افزایش یا کاهش تعداد مدیران چندشغله در هیئت مدیره تاثیری در افزایش یا کاهش مدیریت سود تعهدی ندارد. این نتیجه ناسازگار با پژوهش مندز و همکاران (2017) است. همچنین نتایج نشان میدهد راهبری شرکتی بر رابطه بین هیئت مدیره چندشغله و مدیریت سود واقعی و تعهدی تاثیر معناداری ندارد.
با توجه به پذیرفته شدن فرضیه اول پژوهش میتوان به قانونگذاران توصیه کرد که در محدود نمودن مدیران چندشغله احتیاط بیشتری بنمایند و از منظرهای مختلف این پدیده را مورد کنکاش قرار دهند. همچنین پیشنهاد
میشودکه نقش مدیران چندشغله بر عملکرد شرکتها، کیفیت حسابرسی و ... بررسی شود.
7. Cashman, G. D., Gillan, S. L., & Jun, C. (2012). Going overboard? On busy directors and firm value. Journal of Banking & Finance, 36(12), 3248–3259. 8. Chen, Ch. Lin, J. Yi, B. (2008), Two Faces of Busy Outside Directors, Corporate Ownership & Control, Vol. 6 Issue. 2-4, 467-474. 9. Chiu, P.C., Teoh, S. H. &Tian, F. (2013), Board Interlocks and Earnings Management Contagion, The Accounting Review, forthcoming. 10. Connelly, B. L., Johnson, J. L, Thhanyi, L, & Ellstrand. A.E., (2011), More than adopters: Competing influences in the interlocking directorate. Organization science, 22(3), 688-703. 11. Dimaggio, P.J., & Powell, W.W. (1983). Institutional isomorphism and collective rationality in organizational fields. 12. Fama, E. F., & Jensen, M. C. (1983). Separation of ownership and control. The Journal of Law and Economics, 26(2), 301–325. 13. Faleye, O., Hoitash, R., & Hoitash, U. (2011). The costs of intense board monitoring. Journal of Financial Economics, 101(1), 160–181. 14. Ferris, S., Jagannathan, M., & Pritchard, A. (2003). Too busy to mind the business? Monitoring by directors with multiple board appointments. The Journal of Finance, 58(3), 1087–1111. 15. Fich, E., & Shivdasani, A. (2006). Are busy boards effective monitors? The Journal of Finance, 61(2), 689–724. 16. Harris, I. C., & Shimizu, K. (2004). Too busy to serve? An examination of the influence of overboarded directors. Journal Of Management Studies, 41(5), 775–798. 17. Hauser, R. (2018), Busy directors and firm performance: Evidence from mergers, Journal of Financial Economics, Vol. 128 Issue. 1, 16-37.
|
Pritchard, A. (2003). Too busy to mind the business? Monitoring by directors with multiple board appointments. The Journal of Finance, 58(3), 1087–1111.
15.Fich, E., & Shivdasani, A. (2006). Are busy boards effective monitors? The Journal of Finance, 61(2), 689–724.
16.Harris, I. C., & Shimizu, K. (2004). Too busy to serve? An examination of the influence of overboarded directors. Journal Of Management Studies, 41(5), 775–798.
17.Hauser, R. (2018), Busy directors and firm performance: Evidence from mergers, Journal of Financial Economics, Vol. 128 Issue. 1, 16-37.
18.Hoitash, R., & Hoitash, U. (2009). The role of audit committees in managing relationships with external auditors after SOX: Evidence from the USA. Managerial Auditing Journal, 24(4), 368–397.
19.James, H.L. Wang, H. Xie, Y. (2018), Busy directors and firm performance: Does firm location matter? North American Journal of Economics and Finance, Vol. 45 Issue. 3, 1-37.
20.Jiraporn, P., Davidson, W. N., DaDalt, P., & Ning, Y. (2009). Too busy to show up? An analysis of directors absences. The Quarterly Review of Economics and Finance, 49(3), 1159–1171.
21. Laux, C., & Laux, V. (2009). Board committees, CEO compensation, and earnings management.The Accounting Review, 84(3), 869–891.
22.Levit, D., & Malenko, N. (2013). The labor market for directors and externalities in corporate governance. (SSRN working paper, viewed 28 January, 2014). http://ssrn.com/abstract=2101874
23.Lee, K. Lee, C (2014), Are MD Beneficial in East Asia, Accounting and Finance, Vol. 54
Issue. 3, 999-1032.
24.López-Iturriaga, F., & Morrós, I. (2014). Boards of directors and firm performance: The effect of multiple directorships. Spanish Journal of Finance and Accounting /Revista Española de Financiación y Contabilidad, 43(2), 177–192.
25. Masulis, R. W., & Mobbs, S. (2011). Are all inside directors the same? Evidence from the external directorship market. The Journal of Finance, 66(3), 823–872.
26.Mendez, C. Garcia, R. Pathan, Sh. (2017), Monitoring by busy and overlap directors: an examination of executive remuneration and financial reporting quality, Spanish Journal of Finance and Accounting, Vol. 46 Issue. 1, 28-62.
27.Oliver. C, (1991), Strategic Responses to Institutional Processes, The Academy of Management Review, Vol. 16, No. 1و 145-177.
[1] Council of Institutional Investors
[2] Organization for Economic CO-opration and Development