بررسی نقش عوامل موثر در رشد شرکت های جدید فناورانه محور (NTBFs) شهر مشهد
محورهای موضوعی : عمومىفاطمه ثنائی پور 1 , داود قرونه 2
1 - مدیریت MBA ، مجتمع عالی آموزشی و پژوهشی صنعت آب و برق خراسان، ایران
2 - گروه مدیریت آموزشی و توسعه منابع انسانی ، دانشكده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
کلید واژه: مراکز رشد, فناوری, خدمات و امکانات, شرکتهای جدید فناورانهمحور((NTBF’s,
چکیده مقاله :
این پژوهش در جهت بررسی نقش خدمات حمایتی مراکز رشد فناوری در رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور صورت گرفته است. نمونههای این پژوهش شامل 53 شرکت جدید فناورانهمحور مستقر در مراکز رشد و پارک فناوری شهر مشهد میباشد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بوده و برای تعیین مولفه موثرتر از بین مولفههای خدمات مراکز رشد، تحلیل رگرسیون صورت گرفته است. نتایج گویای این است که با افزایش ارائه خدمات حمایتی در مراکز رشد، شرکتهای جدید فناورانهمحور نیز رشد بیشتری خواهد یافت. ضریب همبستگی بین خدمات مراکز رشد و رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور871/0است که در سطح01/0معنادار میباشد. همچنین همه مولفههای خدمات مراکز رشد (استقرار در مرکز، مشاورههای ارائه شده، مزایای حضور در مرکز و خدمات و امکانات زیرساختی موجود) با رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور (رشد در میزان فروش، اشتغال و سودآوری) رابطه مثبت و معنیداری داشتهاند. نتايج بدست آمده از تحليل رگرسيون نشان ميدهد، مولفه هاي استقرار در مراکزرشد، مشاورههای ارائه شده در مراکزرشد، مزایای حضور در مراکز رشد و امکانات و خدمات زیرساختی با هم بطور مشترک 914/0 از واريانس عملکرد را تبيين ميكنند.
The aim of this study was to evaluate the role of facilities of incubators in growth of new technology based firms (NTBF's). Statistical population is the NTBF's located on incubators and technology parks in Mashhad city. Data collecting tools is questionnaire made by the researcher. For data analysis, correlation and stepwise regression were used. The results showed that an increase in facilities of incubators, NTBF's will be more growth oriented. There is a significant and positive correlation between the facilities of incubators and growth of NTBF's (r=.871). As well as, all components of incubators (establishment in the center, advice provided, benefits of being in the center and services and facilities of the existing infrastructure) with the growth of new technology-based firms (growth in sales, employment and profitability) have a significant positive relationship. The results of stepwise regression analysis show that components of establishment, advice provided, benefits of being in the center and the services and facilities of the existing infrastructure in the incubators, together jointly explained 0.914 of the variance of performance
1. آقاجانی، حسنعلی و طالب نژاد، عاطفه (1390). ارزیابی مقایسهای عملکرد مراکز رشد فناوری منتخب در ایران، فصلنامه توسعه کارآفرینی،4 (13)، صص165-149.
2. تاری، مهدیه، مرادی، محمود و ابراهیمپور، مصطفی (1394)، بررسی عوامل موثر بر رشد و موفقیت شرکتهای دانش بنیان، فصلنامه رشد فناوری،(45)12 ،44-36.
3. ثامهاین، هانس (1387). مدیریت فناوري در سازمان هاي فناوري بنیان. ترجمه سید کامران باقري، مرتضی رضاپور و سید هادي کمال. چاپ اول، تهران: انتشارات رسا.
4. ثقفی, فاطمه, حدادی, جواد. (1397). ارائه مدل سنجش تاثیر خدمات پارکهای علم و فناوری بر عملکرد نوآورانه شرکتهای دانشبنیان مستقر در آنها. فصلنامه مدیریت توسعه فناوری،(3)6، 127-101
5. انصاری، رضا، جعفری بنه عیسی، زهرا، و کرمپور، علی(1395). الگوی ساختاری ظرفیت جذب دانش و نوآوری در شرکتهای دانش بنیان مورد مطالعه : شرکتهای مستقر در مراکز رشد دانشگاههای آزاد استان اصفهان. فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، ۵ (۹) :۴۷-۶۲ .
6. حبیبی،روزبه،اصغری،زهرا،جعفری،کامران.(1397)شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه مراکز رشد واحدهای فناور دانشگاه (مورد مطالعه: مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه گیلان)، فصلنامه رشد فناوری،(56)14. 9-1.
7. حسینی، سید محمد رضا و بنادکوکی، دهقان (1389). گزارش پایش فضاي کسب و کار خرداد ماه سال 1389 ، مرکز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامی، شماره 10305.
8. خالدی،آرمان،الهی،شعبان، مجیدپور،مهدی و اسدی فرد،رضا.(1397). نیروهای تسهیل کننده و بازدارنده همکاری های فناورانه بین شرکتهای بزرگ و شرکتهای کوچک فناوری محور. فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، (13)7، 104-79.
9. خیاطیان محمدصادق، طباطبائیان سید حبیب اله، امیری مقصود، الیاسی مهدی(1393). تحلیلی بر عوامل موثر بر رشد و پایداری شرکت های دانش بنیان در ایران. فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، (۶ و ۶)3، صص 74-57.
10. دلاور، علي (1382). مباني نظري و عملي پژوهش در علوم انساني و اجتماعي. تهران: رشد.
11. رحمانپوری محمد، شفیعی مسعود، بهادری مرتضی. (1391). بررسی موانع و راهکارهای ارتباط صنعت و دانشگاه (مورد کاوی شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ)، فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی ، (1)1،صص 18-5.
12. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد(UNIDO) (1384). استراتژی افزایش مشارکت موثر و رقابتی بخش صنایع کوچک و متوسط در توسعه صنعتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران. ترجمه عبدالرضا شقاقی و مسعود شفیعی. تهران: انتشارات رسا.
13. سرمد، زهره، بازرگان، عباس و حجازي،الهه (1385). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري. چاپ دوازدهم. تهران: نشرآگاه.
14. شریف زاده، فتاح ، کریمی طرارانی، محبوبه ، سیدنقوی، میرعلی ، حسین پور، داود .(1397). الگوی خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان در نظام نوآوری. فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، سال هفتم، شمارة سیزدهم، صص54-40.
15. غلامی،دنیا،رمضانی ،علی. (1397). شناسایی و تحلیل اصلیترین مؤلفههای راهبردی تأثیرگذار در عدم موفقیت شرکتهای دانشبنیان در ایران (مطالعه موردی: پارک علم و فناوری کرمانشاه)، فصلنامه رشد فناوری، (57)15. 84-77
16. موتمنی، علیرضا، حسین آبادی، محمد و همتی، امین(1391). ارزیابی نرخ موفقیت واحدهای فناور مستقر در پارکها و مراکز رشد علم و فناوری. فصلنامه رشد فناوری، 8(32)، صص 40-32.
17. نصر, علی, حاجی حسینی, حجت اله. (1396). نقش پارک های علم و فناوری در توسعه نوآوری و فناوری. فصلنامه رهیافت , (65)27, ، صص49-37.
18. نعمتی محمد علی(1392). مؤلفه های مؤثر بر مدیریت موفق مراکز رشد علم و فناوری کشور. فصلنامه آموزش عالی ایران. (1)5، 186-165
19. هومن، حيدر علي( 1373 ). پايه هاي پژوهش در علوم رفتاري. تهران: انتشارات سمت.
20. Autio, E., Sapienza, H. J., & Almeida, J. G. (2000). Effects of age at entry, knowledge intensity, and imitability on on international growth. Academy of Management Journal, 43 (5), 909–924.
21. Bollinger, L., Hope, K. & Utterback, J. M. (1983). A review of literature and hypotheses on new technology-based firms.Research Policy, 12, 1-14.
22. Boudlaie,H.(2020)."Studying the content characteristics of New Technology-Based Firms," Technium Social Sciences Journal, Technium Science, vol.3(1), pages 94-111.
23. Brierley, P. (2001). The Financing of Technology-based Small Firms: A Review of the Literature.Bank of England Quarterly Bulletin.41 (1), 64-76. 24. Butchart, R. I. (1987). A new UK definition of the high technology industries.Economic Trends.40, 82-88.
25. Cahen, F. R., Borini, F. M. & Lahiri, S. (2016). Managerial perceptions of barriers to internationalization: An examination of Brazil's new technology-based firms. Journal of Business Research, 69(6),1973–1979.
26. Campos, H. M, Aguirre, I., Parellada. F. & Parra, J. P. N. (2009). Technology Strategy and New Technology Based Firms.Journal of Technology Management and Innovation. 4(4), 42-52.
27. Cassinenga, H. J. & Georghiou ,L. (2005). Foresight in Innovation Policy: Shared Visions for a Science Park and Business–University Links in a City Region. Technology Analysis & Strategic Management.Vol. 17.
28. Chamanski, A. J. & Waago, S. (2000). The Organizational Success of New, Technology-Base Firms.Stavanger University College,1-73.
29. Colombo, M. G. & Grilli, L. (2010). On growth drivers of high-tech start-ups: Exploring the role of founders' human capital and venture capital. Journal of Business Venturing. 25(6), 610-626.
30. Colombo, M. G., Giannangeli, S. & Grilli, L. (2013) .Public Subsidies and the Employment Growth of High-tech Start-ups: Assessing the Impact of Selective and Automatic Support Schemes. Industrial and Corporate Change, 22(5), 1273-1314.
31. Cooper A. C. (1971). The founding of technologically-Based Firms. Milwaukee: The Center for Venture Management.
32. Cunha D., Silva, S. & Teixeira A. C. (2013). Are academic spin-offs necessarily new technology-based firms? Working paper, Porto University.
33. Dahlstrand, A. L. (2007). Technology-based entrepreneurship and regional development: the case of Sweden. European Business Review, 19 (5), 373-386.
34. Dettwiler P., Lindelöf P. & Löfsten H. (2006). Utility of location: A comparative survey between small new technology-based firms located on and off Science Parks - Implications for facilities management. Technovation,26, 506-517.
35. Elaine C. & Leonie Q. (2002). The Impact of Collaboration Between Industry and Academia on SME Growth. Journal of Marketing Management, 18.
36. Etzkowitz, H. (1998). The norms of entrepreneurial science: cognitive effects of the new university–industry linkages. Research Policy. 27.
37. Felsenstein, D. (1994).University-related science parks—‘seedbeds’ or enclaves of innovation? Technovation.14.
38. Ferguson, R. (1999). What's in a Location? Science Parks and the Support of New Technology-Based Firms.The Swedish University of Agricultural Sciences.
39. Ferguson, R. & Olofsson, C. (2004). Science Parks and the Development of NTBFs—Location, Survival and Growth. Journal of Technology Transfer.29.
40. Fukugawa, N. (2006). Science Parks in Japan and Their Value-Added Contributions to New Technology-Based Firms .International Journal of Industrial Organization, 24 (2), 381-400.
41. Fudickar,R,Hottenrott,H(2019). "Public research and the innovation performance of new technology based firms," The Journal of Technology Transfer, Springer, vol. 44(2), 326-358.
42. Grilli, L. Jensen, P. H. & Murtinu, S. (2013). The Imprinting of Founders’ Human Capital on Entrepreneurial Venture Growth:Evidence from New Technology-Based Firms. Melbourne Institute Working Paper, 14, 13.
43. Gubeli, M. H. & Doloreux, D. (2005). An empirical study of university spin-off development. European Journal of Innovation Managemen,8.
44. Kirihata, T. (2007). The Cultivation of New Technology-based Firms and Roles of Venture Capital Firms in Japan. Kyoto Univercity.1-15.
45. Knight, G. A., & Kim, D. (2009). International business competence and the contemporary firm. Journal of International Business Studies. 40(2), 255–273.
46. Koh, F. C., Koh, W. T & Ted-Tschang, F. (2005). An analytical framework for science parks and technology districts with an application to Singapore. Jurnal of business venturing, 20.
47. Laranja, M. & Fontes, M. (1998). Creative adaptation: the role of new technology based firms in Portugal.Research policy, 26, 1023-1036.
48. Little, A. D. (1977). New Technology Based Firms in the UK and the FRG, Wilton House Publications, London.
49. Lofsten, H. & Lindelof, P. (2002). Growth, management and financing of new technology-based firms—assessing value-added contributions of firms located on and of Science Parks.The international journal of management science, 30.
50. Lofsten, H. & Lindelof, P. (2002). Science Parks and the growth of new technology-based firms—academic-industry links, innovation and markets. Research Policy, 31.
51. Lofsten, H. & Lindelof, P. (2001). Science Parks in Sweden Industerial Renewal and Development?, R & D Management, 31.
52. Lofsten, H. & Lindelof, P. (2003). Determinants for an entrepreneurial milieu: science parks and business policy in growing firms. Technovation, 23.
53. Maine , D., Shapiro, M. & Vining, R. (2010). The role of clustering in the growth of new technology-based firms.journal Small Business Economy . 34,127–146.
54. Maki, K. Hytti, Ulla,(2008).Pitching Out the Lost Cases” – A Longitudinal Study of the Precedents of Non-Growth of Recent Incubator Graduates.International Council for Small Business World Conference, ICSB World Conference 2008
55. Maula M. V.( 2001).Corporate venture capital and the value-added for technology-based new firms; Helsinki University of Technology.
56. McAdam, M. & Marlow,S. (2008) . A preliminary investigation into networking activities within the university incubator. International Journal of Entrepreneurial Behaviour & Research. 14(4), pp.219‐241.
57. Mian S. A. (1996). Assessing value-added contributions of university technology business incubators to tenant firms. Research Policy.25, 325-335.
58. Monck CSP, Porter RB, Quintas P, Storey DJ, Wynarczyk P (1988). Science parks and the growth of high technology frms.London: Croom Helm.
59. Oakey ,R(2007)New Technology-Based Firms in the New Millennium. Elsevier Science Ltd.
60. Olkiewicz, M.; Wolniak, R.; Eva-Grebski, M.; Olkiewicz, A.(2019) Comparative Analysis of the Impact of the Business Incubator Center on the Economic Sustainable Development of Regions in USA and Poland. Sustainability, 11, 173.
61. Onetti, A., Zucchella, A., Jones, M. V., & McDougall-Covin, P. P. (2012). Internationalization, innovation and entrepreneurship: Business models for new technology-based firms.Journal of Management and Governance.16(3),337–368.
62. Oviatt, B. M., & McDougall, P. P. (1994). Toward a theory of international new ventures.Journal of International Business Studies. 25(1), 45–64.
63. Powers, J. and McDougall, P (2005).University Start-Up Formation and Technology Licensing with Firms that Go Public: A Resource Based View of Academic Entrepreneurship.Journal of Business Venturing. 20.
64. Rannikko H.(2012). Early development of new technology-based firms; A Longitudinal Analysis on New Technology-Based Firms Development from Population Level and Firm Level Perspectives, Hanken School of Economics.
65. Ressico,Alessandra(2004).Innovative enterprises in science park: difficulty and route of growth .Nordic Conference on Small Business Research. 13th.
66. Rickne A. & Jacobsson S. (1996).New technology-based firms - An exploratory study of technology exploitation and industrial renewal.International Journal of Technology Management.11(3). 238-257.
67. Rory O’Shea. Thomas J. Allen. Arnaud Chevalier. Frank Roche.(2005) Entrepreneurial orientation, technology transfer and spinoff performance of U.S. universities. Research Policy, 34.
68. Rydehell,H,Isaksson,A, Löfsten,H (2019). Business networks and localization effects for new Swedish technology-based firms’ innovation performance,The Journal of Technology Transfer, 44(5), P 15-47
69. Scillitoe, J. A. & Chakrabarti, K. A. (2010). The role of incubator interactions in assisting new ventures. Technovation, 30, 155–167.
70. Shearman, C. & Burrell, G. (1988). New technology-based firms and the emergence of new industries: Some employment implications.New Technology Work Employment, 3(2), 87–99.
71. Siegel, D. S., Westhead. P. & Wright, M. (2003). Science Parks and the Performance of New Technology-Based Firms:A Review of Recent U.K. Evidence and an Agenda for Future Research.Small Business Economics, 20.
72. Storey D. J. & Tether B. S. (1998). New technology-based firms in the European Union: An introduction.Research Policy.26, 933-946.
73. Westhead, P. & Batstone, S. (1998).Independent Technology-based Firms: The Perceived Benefits of a Science Park Location. Urban studies, 35.
74. Westhead, P. & Storey, D. J. (1995). Links between higher education institutions and high technology firms, 23.
75. Wolniak, R.; Grebski, M.E .(2017). Functioning of the business incubator center in GliwiceZeszyty Naukowe Politechniki Sl ˛askiej. Seria Organizacja i Zarz ˛adzanie , 105, 569–580.
76. Xiao, J. (2014).Ownership Change, Multinationals, and Growth of New Technology-Based Firms. Papers in Innovation Studies, Lund University, CIRCLE - Center for Innovation, Research and Competences in the Learning Economy ,No. 2014/24.
77. Yanga, B., Chih-Hai, K. & Motohashi, C. (2009). Are new technology-based firms located on science parks really more innovative? Evidence from Taiwan, Research Policy, 38, 77–85.
واکاوی پیامدهای درون و بروندانشگاهی بینالمللی شدن
دانشگاههای دولتی منتخب کشور1
*سیده طیبه موسوی امیری **عبدالرحیم نوهابراهیم **حمیدرضا آراسته ***بیژن عبدالهی
* دکتری مدیریت آموزشعالی دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
** استاد، دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
*** دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
تاریخ دریافت: 19 /08/1398 تاریخ پذیرش: 20/06/1399
چکيده
همزمان با پدیدهی جهانی شدن، ضرورت متحول شدن نهادهای آموزشعالی و تأکید بیشتر بر همکاریهای بینالمللی دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی بیش از پیش به چشم میآید. در راستایی بررسی پیامدهای این پدیده در دانشگاههای ایران مطالعهای با روش کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفته است. جامعه آماري پژوهش حاضر را خبرگان و مدیران 18 دانشگاه دولتی منتخب کشور مشتمل بر: دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، خوارزمی، امیرکبیر، صنعتی شریف، علم و صنعت، علامه طباطبایی، خواجه نصیر، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، صنعتی اصفهان و علوم پایه زنجان، امام خمینی قزوین و جامعه المصطفی قم" تشکیل دادند. که با استفاده از روش نمونهگزینی هدفمند در مجموع 82 نفر به عنوان مشارکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. دادهها به روش مصاحبه با روش هدایت کلیات و به صورت نیمه ساختار یافته گردآوری و به منظور تحلیل آن ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان در پژوهش استفاده شد. پدیده محوری مطالعه حاضر بینالمللیشدن در راستاي مأموريت گرايي دانشگاههای دولتی کشور بود. بينالملليشدن آموزش عالي، داراي پيامدهايي است که در دو حيطه داخل و خارج دانشگاه، قابل مطالعه و بررسي است. لذا پیامدهای آن در دو بعد درون دانشگاهی و برون دانشگاهی با توجه به شرایط علًی، زمینهای، شرایط مداخلگر و راهبردها؛ تدوین شده است. نتایج نشان داد که از تحلیل مصاحبهها 51 کد باز استخراج و با توجه به وجوه تشابه بین آنها 2 مقوله اصلی و 6 مؤلفه فرعی شناسایی شدند در نهایت الگوی پارادایمی ارائه شد.
واژههای کلیدی: دانشگاه، بینالمللیشدن، پیامد، درون و برون دانشگاهی
نوع مقاله: پژوهشی
[1] . مقاله مستخرج از رساله دکتری رشته مدیریت آموزش عالی دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی تهران است
1-مقدمه و بیان مساله
دانشگاهها يکي از مهمترين اجزاي نظام آموزش و از کلیدیترین نهادهاي شکلدهي جهان گذشته و آينده تلقي میشوند. به دليل دگرگونیهاي شديدی که امروزه دنياي آموزشعالي را تحت تأثير قرار داده، اهداف، برنامهها و جهتگيریهاي دانشگاهها بيش از پيش در کانون توجه واقع
نویسندة عهدهدار مکاتبات: سیده طیبه موسوی امیری tayebehmusavi@yahoo.com
|
يکی از مهمترين دغدغهها و چالشهايي که دانشگاههای کشور با آن روبرو هستند نياز به توسعه همکاریهای علمی بينالمللی و حرکت در مسير رقابت جهانی است (نعمتی و موسوی، 1394) در واقع بینالمللیشدن، پاسخی برنامهریزی شده به پدیده جهانی شدن است، اما بین این دو مفهوم نیز از منظر حیطه کنترل، میتوان تفاوتهائی قائل شد؛ چراکه جهانی شدن و اثرات آن، خارج از کنترل هر بازیگر یا مجموعهاي از بازیگران است، اما در بینالمللیشدن، راهبردهایی برای جوامع و مؤسسات مطرح میشود که از پاسخ به تقاضاهای نشأت گرفته از تلاش برای جهانی شدن حاصل میگردند. به بیانی دیگر، بینالمللیشدن آموزشعالی، به معنای آماده کردن افراد برای کار در یک جهان یکپارچه است(ویلکینز و هیومان4، 2012). باید عنوان کرد که حضور در عرصههای آموزشی منطقهای و جهانی، مستلزم توسعه دانشهای نوین، ارتقای منابع انسانی و توجه گسترده به ارتقای کیفی دانشگاهها است(احمدی و همکاران، 1396). صاحبنظران مختلف، بینالمللیشدن را از دیدگاه های متفاوت تعریف کردهاند (لی5، 2016) که از آن ميان، نايت بینالمللیشدن در سطوح ملی، بخشی و نهادی را به عنوان فرایند یکپارچهسازی ابعاد بینالمللی، بینفرهنگی و یا جهانی برای دستیابی به اهداف، کارکردها و ارائه آموزشعالی تعریف کرده است (يو6،2010). از سويي، بینالمللیشدن توسط پیگیری اهداف دانشگاهی، سیاسی، اجتماعی/ فرهنگی و آرمانهایی مثل افزایش درک بینالمللی، بهبود آموزش آزاد، پرهیز از کوته نظری در بورس تحصیلی و تحقیق، تحریک تفکر انتقادی و تقویت کیفیت تدریس و تحقیق هدایت
میشود (دویت7،2015).
از طرفی نهاد دانشگاه در صورتی میتواند رسالت محيطی خود، تحت عنوان پاسخگويي بيرونی و مسئوليت اجتماعی، و همچنين نقش هدايتگری و جهتدهی خود در ميان ساير نهادهای جامعه را به شکل مطلوب ايفا نمايد که مبرا از کاستی و ضعف در ارتباط با کارکردها و فرايندهای درونی خود باشد و علاوه بر آن، قادر باشد طی مکانيزمی اثربخش، به
آسيبشناسی، اصلاح و بهبود مستمر کارکردها و فرايندهای دروندانشگاهی، در راستای ارتقای پاسخگويي بيرونی، اقدام نمايد (نعمتی و موسوی، 1398) که اين امر، را میتوان در دانشگاه بصورت همکاریهای علمی بینالمللی ترویج و رونق بخشید. در این راستا، چون طي سالهای اخیر بینالمللیشدن یکی از مباحث مهم محافل دانشگاهی است گرایش به بینالمللیشدن در دانشگاههای ایران نيز مورد توجه خاص وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاههاي کشور قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر، اين مهم را در 18دانشگاه دولتي منتخب وزرات علوم برای بینالمللیشدن، مورد بررسي و مداقه قرار خواهد داد.
امروزه بینالمللیشدن به عنوان یک پدیده در حال رشد، همهجنبههای آموزشعالی را تحت تاثیر قرار داده و به اصطلاحی گسترده و شایع تبدیل شده است (اگرون و پولاک8، 2011) و در اغلب موسسات جهانی در بیانیه مأموريت و راهبردهاي موسسهای متجلی شده است (نایت9،2011). احمدی و همکارانش (1396) و نکوزاد و قورچیان (1395) به اين نتيجه دست يافتند که این امر، بدون شک، مستلزم تاکید بر رویکرد بینالمللیشدن و گسترش همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاهها خواهد بود(نکوزاد و وقورچیان، 1395). لذا این مأموريت، سياستي است که طي سالهاي اخير، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري براي دانشگاههاي کشور، مورد تأکيد قرار داده (سایت وزارت علوم، 1396) که در اين راستا، 18 دانشگاه منتخب وزارت علوم هم در پي آن هستند تا يکي از مأموريت هاي اساسي خود را بينالمللي شدن و حرکت منسجم و هدفمند در اين مسير، تعريف نمايد.
با عنايت به ضرورت، جايگاه و گسترش روند بینالمللیشدن در نظام آموزش عالي کشورها (آلتباخ10، 2018 ، 2009)، و با توجه به جهتگیری کلان کشور به ویژه در حوزه آموزشعالی در راستای توسعه همکاریهای بینالمللی با دانشگاهها و موسسات پژوهشی معتبر جهانی، نياز است تا عمده دانشگاههاي کشور مشتمل بر 18 دانشگاه منتخب دولتی که واجد کارکردهاي ملي و کلان هستند، مأموريتهاي خود را در راستاي توسعه همکاريهاي علمي بينالمللي با مراکز آموزش عالي، پژوهشي و فناوري معتبر جهاني تعريف کنند و از اين طريق، کيفيت عملکرد و خروجيهاي خود را بر اساس استانداردهاي جهاني ارتقا بخشيده و موجبات بهبود رتبه علمي خويش و سپس نظام آموزش عالي کشور را در سطوح منطقهاي و جهاني فراهم نمايند. این 16دانشگاه که در حقیقت دانشگاههای تراز اول و دوم کشور هستند (که تا کنون با این انسجام مورد مطالعه قرار نگرفته بودند) عبارتند از: دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، خوارزمی، امیرکبیر، صنعتی شریف، علم و صنعت، علامه طباطبایی، خواجه نصیر، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، صنعتی اصفهان و علوم پایه زنجان که به عنوان دانشگاههای کاندید برای بینالمللیشدن در ایران به اضافه 2 دانشگاه جامعهالمصطفی و دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین، مد نظر قرار گرفتهاند (سایت وزارت علوم، 1396). همچنین تأکید سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، برنامههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نقشه جامع علمی کشور و برنامه راهبردی هر کدام از این دانشگاههای 18 گانه بر اهمیت بینالمللیشدن دانشگاهها و توسعه روابط علمی بینالمللی سندی بر اهمیت بررسی این موضوع است. با عنایت به نکات مطروحه فوق و تبین خلاء موجود برای انجام این پژوهش، هدف از مطالعه حاضر تدوين الگوي پیامدهای بينالملليشدن دانشگاههای منتخب دولتی ایران از دو منظر عوامل (مؤلفههای) درون و بروندانشگاهي است که در اين پژوهش، با بهرهگيري از روش تحقیق کيفي پيگيري و اجرا شده است. لذا در این پژوهش تلاش شده به سؤالهای زیر پاسخ داده شود: 1) پیامدهای درون دانشگاهی بینالمللیشدن دانشگاههای دولتی منتخب کشور، کدام است؟ 2) پیامدهای برون دانشگاهی بینالمللیشدن
دانشگاههای دولتی منتخب کشور، کدام است؟
2- مبانی نظری و پیشینۀ تحقیق
در حقيقت، واژههایی نظیر جهانیشدن و بینالمللیسازی غالباً برای تشریح و توضیح چگونگی تغییر ماهیت برخی از پدیدهها به کار برده میشود که در برخی از موارد ابهاماتی را ایجاد میکند. در رابطه با بینالمللیسازی آموزشعالی نیز چنین ابهاماتی به وجود آمده است که نیازمند توضیح است چرا که همانند هر اقدام علمی دیگر تبیین موضوع میتواند ضمن برطرف کردن ابهامات، برنامهریزی اثربخش را تسهیل کند. در رابطه با آموزشعالی از دو اصطلاح جهانیشدن آموزشعالی و بینالمللی شدن آموزشعالی استفاده میشود که هر یک بار معنایی خاص خود را دارد که قطعاً بر هدفهای مورد نظر اثر میگذارد. هنگامی که از جهانیشدن آموزش یاد میشود غالباً فرآیندی مورد نظر است که از طریق آن جهان ما به هم پیوسته و وابستهتر میشود چرا که جریان دانش، انسانها، فرهنگها، ایدهها و تجارت، به واسطه جهانیشدن افزایش مییابد. از سوی دیگر در مواردی که بر
بینالمللیسازی آموزشعالی تأکيد میشود برنامهها و سیاستهای خاص اتخاذ شده توسط دولتها، سیستمهای دانشگاهی، مؤسسات و حتی گروهها به صورت انفرادی برای هماهنگ شدن با پدیده جهانیشدن مورد توجه قرار میگیرد (دونا و مانتری، 2010).11 طبق نظر نایت(1999) جهانیشدن و بینالمللی شدن مفاهیم فوق العاده به هم مرتبطی هستند و بینالمللی شدن آموزشعالی میتواند به عنوان پاسخ فعلانه به تسهیل جهانیشدن تعریف شود. به زعم موری(2000) این دو مفهوم وجه مشترکی دارند که عبارت از توسعه مهارتهای میان فرهنگی است و برای توصیف اهداف و فرآیندهای آموزشی که دانشجویان را جهت روبرو شدن با واقعیت های دنیای به هم پیوسته آماده میکند؛ درک آنها را از فرهنگ، نظامهای مذهبی و سیاسی خودی و سایرین افزایش میدهد، به آنها دیدگاهی کل نگر از دنیا و نقش کشورشان در آن میدهد و مهارتهای لازم تصمیمگیری و حل مسایل دنیای معاصر را در آنها پرورش میدهد، از اینرو این دو مفهوم به طور جایگزین به کار برده میشوند.
علیرغم این که بینالمللی کردن به روابط میان ملتها و دولتها، در حالی که برای سنتها و تفاوتهایشان احترام قائل است برمیگردد، جهانی سازی تمایلی به احترام گذاشتن به تفاوتها و مرزها ندارد، در این معنی بینالمللی کردنمیتواند به عنوان مکمل یا جبران کننده تمایلات جهانیسازی باشد، چرا که موجب مقاومت در مقابل عدم ملی گرایی و همگنسازی میشود. بینالمللی کردن نباید به وسیله استانداردها و ارزشهای حاکم بر اقتصادها و سیاستهای قدرتمند هدایت شود، بلکه باید در صدد برداشتن این محوریت و شناسایی سایر فرهنگ ها و تعامل آن ها با یکدیگر شود. واژه جهانی سازی دلالت بر استاندارد سازی در میان فرهنگها دارد و عموماً به فرآیند و نتایج فوری و آنی ارتباطات در سراسر دنیا که احتمالا به واسطه فناوری جدید ایجاد میشود برمیگردد. فناوری میتواند بزرگترین نیروی منفرد برای تغییر در آموزشعالی باشد و بزرگترین تأثيراتش را در اشاعه یادگیری میگذارد. فناوری در حال تغییر شکل تدریس، تعلیم و تربیت، دگرگونسازی یادگیری تجارب و ایجاد تغییرات سازمانی است. در نتیجه میزان دانش و دسترسی به دانش، رشد انفجاری و افزایش به هم وابستگی دنیای مالی و نظامهای اقتصادی را تجربه کرده است. از منظری میتوان گفت که بینالمللی شدن به تبادل افراد و عقاید برمیگردد در حالی که جهانیسازی اصولاً به ساختارها، تولید و اشاعه خدمات برمیگردد .
در ادامه، حرکت در مسير بینالمللی شدن آموزشعالی، مستلزم درک و پذیرش مجموعهای از پیش نیازهای فکری و ذهنی است. به عنوان مثال، پذیرش این واقعیت که میبایست میان فرهنگهای مختلف یک گفتمان مشترک ایجاد گردد و این گفتمان جز با احترام متقابل بین فرهنگها شکل نخواهد گرفت(فتحی واجارگاه و همکاران، 1391). شکلگیری چنین گفتمانی همچنین نیازمند در پیش گرفتن رویکردی انعطافپذیر برای مواجهه با چالشها و مسائل پیشرو خواهد بود. از دیگر پیش نیازها، میتوان به زیرساختهای مورد نیاز برای بینالمللیشدن آموزشعالی اشاره نمود. برای مثال، ارتقای سطح زبان انگلیسی میان اعضای هیأت علمی و دانشجویان یکی از این موارد است. چرا که مهارتِ تعاملاتِ نوشتاری و گفتاری به زبان انگلیسی نقش کلیدی در برگزاری و موفقیت دورههای بینالمللی و برنامههای تبادل دانشجو ایفا میکند. یکی ديگر از الزامات موفقیت و افزایش برنامههای بینالمللیشدن دانشگاهها، ایجاد و توسعه افقهای آکادمیک مشترک میان کشورها است (قورچیان و نکوزاد، 1394، بازرگان، 1386). شرایط کنونی جهانی در حوزه آموزشعالی توجه به شاخصهای کیفی جامعتری را برای بهبود اجتناب ناپذیر ساخته است؛ به عبارت دیگر، چنانچه دانشگاه بخواهد در عصر جهانیشدن به خوبی عمل کند، توجه بیشتر به محورهای چون محتوای درسی، توانمندی استادان، روشهای تدریس، ارشیابی پیشرفت تحصیلی، منابع علمی و فضای فیزیکی دانشگاهها با نگاهی بینالمللی ضروری است(آراسته و همکاران، 1387). مدلهای زیادی در ارتباط با بینالمللیشدن در دنیا مطرح شدهاند اعم از مدل نایت(1994)، مدل واندی (1996)، مدل دوویت(2002)، مدل کیانگ(2003)، ساندرسون (2008)، وندی(2015)، مارکز و همکاران(2011)، ژوو (2016) و... که در ادامه به یکی از مطرح ترین آنها پرداخته شده است.
v مدل چرخه بینالمللیسازی نایت (1994)
این مدل به عنوان چرخه مداوم دانشگاهها که در این مطالعه بررسی میشود، در شکل زیر ارائه شده است.
شکل 1. فرایند و چرخه بینالمللیشدن آموزشعالی
( نایت،1994)
نایت (1994) فرایند بینالمللی شدن دانشگاهها را در قالب یک چرخه بینالمللی شدن، به صورت زیر بیان میکند:
1: آگاهی ارکان اصلی دانشگاه (ایجاد آگاهی در استادان، دانشجویان، کارکنان و مدیران درباره اهمیت و منافع
بینالمللی شدن دانشگاه) و همچنین، جامعه، از اهداف و مزایا و ضرورت آن
2: ایجاد تعهد در استادان، دانشجویان، کارکنان و مدیران دانشگاهی
3: برنامهریزی و اتخاذ استراتژی جامع در مرود بینالمللی شدن بر اساس نیازها، اهداف و انتظارات
4: عملیاتی کردن فعالیتها از طریق اجرای استراتژیهای بینالمللی شدن از ابعاد مختلف
5: ارزیابی مستمر به منظور ارتقای کیفیت فرایند بینالمللی شدن
6: تقویت انگیزه ذی نفعان و مشارکتکنندگان (کارکنان، استادان و دانشجویان) در اقدامات و فعالیتهای بینالمللی شدن دانشگاه. نکته قابل توجه در این چرخه استمرار و تأثیر متقابل فعالیتها به صورت دو سویه است.
3- شاخصهای بینالمللی شدن:
اتحادیه بینالمللی دانشگاهها (IAU) یکی از مهمترین مراکز رصد بینالمللی شدن آموزشعالی است که از سال 1950 فعالیت خود را آغاز کرده است. این مراکز طی نخستین رصدی که در سال 2003 میلادی توسط جین نایت انجام داد مجموع شاخصهای بینالمللی شدن را بر حسب میزان اهمیت به شرح زیر شناسایی و اولویتگذاری کرده است (نایت12، 2003).
مجموع شاخصهای بینالمللی شدن به زعم نایت، 2003 | |
1 | جابجایی و تبادل استاد و دانشجو |
2 | همکاریهای آموزشی و پژوهشی |
3 | توجه به استانداردها و کیفیت خدمات دانشگاهی |
4 | انجام طرحهای پژوهشی |
5 | همکاری و مساعدت به سایر موسسات آموزشعالی |
6 | توسعه سرفصل ها و مفاد آموزشی |
7 | توسعه فهم بین فرهنگی و بینالمللی |
8 | ارتقای مرتبه و جایگاه موسسه |
9 | تنوع منابع تأمین استاد و دانشجو |
10 | مسائل و یکپارچگی منطقهای |
11 | جذب دانشجوی بینالمللی |
12 | تنوع بخشیدن به منابع درآمدزا |
اتحادیه بینالمللی دانشگاهها شاخصهای بینالمللی شدن را در سه بخش به شرح زیر دستهبندی کرده است.
جدول2. اولویتبندی شاخصهای بینالمللی شدن نایت، 2003
اهمیت درجه اول | جابجایی دانشجویان |
تقویت همکاریهای پژوهشی بینالمللی | |
اهمیت درجه دوم | جابجایی اعضای هیأت علمی |
تدوین سر فصلهای آموزشی بینالمللی | |
انجام پروژههای بینالمللی | |
برگزاری دورههای مشترک دانشگاهی | |
اهمیت درجه سوم | توسعهی برنامههای مشترک |
تأسیس شعب در خارج از کشور | |
داشتن رویکرد تجاری به صادرات و واردات خدمات آموزشی | |
تعریف فعالیتهای فوق برنامه برای دانشجویان بینالمللی |
با مرور مختصری از مبانی نظری میتوان به این نتیجه رسید که تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. ولی آیا این تحقیقات توانستهاند مدلی جامع برای بستر و کانتکس ایران اسلامی ارئه دهند؟ از جمله تحقیقاتی مشابهای که در داخل کشور صورت پذیرفته است: موسوی و همکاران (1399)، در پژوهشی تحت عنوان راهبردهای سهگانه بینالمللیشدن دانشگاههای منتخب دولتی ایران این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی بوده که با استفاده از رویکرد
نظریهپردازی دادهبنیاد انجام شد، در این پژوهش به راهبردهای سه گانه آموزش، پژوهش و خدمات دانشگاهی به عنوان سه راهبرد اصلی برای دانشگاه در مسیر بین المللی شدن توجه عمیقی شده است. فشالنج و بازرگان(1392) در پژوهشی تحت عنوان چگونگی بينالملليشدن يك دانشگاه دركاركردهاي آموزش، پژوهش و خدمات: به بررسی وضعیت بینالمللیشدن یک دانشگاه در کارکردهای مزبور پرداختند. همچنین میتوان به پژوهش زمانی منش و همکارانش (1391) استناد کرد که به روش پژوهش کیفی بوده و ده خبره دانشگاهی به صورت هدفمند و شبکهاي انتخاب و از طریق مصاحبههاي عمیق، کدها، مفاهیم و مقولههاي دانشگاه بینالمللی اسلامی با روش تحلیل تم شناسایی شدند. نتایج مستخرج از پژوهش نشاندهندة آن بود که بر اساس میزان تشابه مفهومی کدها، 66 کد استخراج و با توجه به وجه اشتراك آنها در قالب 12 مفهوم و دو مقولۀ اصلی دسته بندي شدند، همچنین میتوان به پژوهش احمدی و همکارانش (1396) اشاره داشت. وی در پژوهشی با عنوان نقش متقابل رتبهبندی دانشگاهها و بینالمللیسازی آموزش با روش مروری و بهینه کاوی گسترده در سطح رتبهبندی جهانی بوده است و به پایگاههای معتبر رتبهبندی جهانی از جمله: دانشگاه شانگهای جیائوتانگ، نشریه آموزشعالی تایمز، وبومتریک یا وبسنجی، کیواس و پایگاه اطلاعاتی جهان اسلام استناد داشته است. یافتههای پژوهش فوق حاکی از این است که رتبهبندی دانشگاهها بر اساس ترکیبی از معیارها و
شاخصهای عملکرد انجام میشود. در ادامه پژوهش اسماعیلنیا و آراسته (1395) قابل ذکر است که در این مطالعه با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب بینالمللی شدن دانشگاه تهران از دیدگاه صاحب نظران این حوزه به تحلیل وضعیت فوق پرداختند. این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی بود که در بین 48 نفر از صاحبنظران دانشگاه تهران قرار داده شد. نتایج پژوهش فوق نشان داد که وضعیت موجود بینالمللی شدن دانشگاه تهران از دیدگاه صاحبنظران پیرامون هدفهای ششگانه بینالمللیشدن یعنی ایجاد صلاحیتهای بینالمللی و بینفرهنگی در دانشجویان (به عنوان شهروند جهانی)، بهبود کیفیت آموزش، بقای دانشگاه در عرصه رقابت جهانی، ارائه خدمات به جامعه، تامین منابع مالی جدید و افزایش شهرت دانشگاه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارد. پیرامون وضعیت موجود فعالیتهای بینالمللی شدن دانشگاه تهران، نتایج حاکی از آن است که مولفههای مربوط به آگاهی، تعهد، برنامهریزی، عملیاتی کردن برنامهها، تقویت و بازبینی از دیدگاه صاحب نظران در سطح نسبتا مطلوب ارزیابی شده است. در نهایت نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین وضعیت موجود و مطلوب بینالمللیشدن دانشگاه تهران فاصله معناداری وجود دارد. از جمله پژوهشهای که در خارج از کشور صورت گرفته
میتوان به مطالعه ای بیرام13(2018) اشاره کرد. ایشان در مقاله خود با عنوان "بینالمللیشدن در آموزشعالی –افق بینالمللی پیش رو"، به اهمیت بینالمللی کردن آموزشعالی استدلال میکند. این مقاله یک اکتشاف مفهومی و فرارشتهای است. در این پژوهش قبل از توضیح مفهوم بینالمللی بودن، برخی از مفهوم سازیها و تعاریف بینالمللیسازی را تحلیل میکند. همچنین دارای ابعاد متنوعی است که از جمله این ابعاد بعد اخلاقی است که نویسنده استدلال میکند بینالمللیشدن دارای بعد اخلاقی هم باید باشد و باید پایه ارزشهای هنجاری برای فرایندهای بینالمللی را فراهم شود. همچنین.هانتین وو14 (2020) مطالعه تحت عنوان سه بعد از بین المللی آموزش عالی "برون گرا" را انجام داده است. این مقاله رویکرد فعلی چین در استفاده از آموزش عالی
بینالمللی از ابعاد بیرونی جهت ارتقاء وضعیت فعلی و تصویر و چالشهای موجود در پاسخ به این رویکرد را بررسی میکند. این سه بعد اصلی رویکرد کنونی چین از جمله دیپلماسی فرهنگی این کشور بر اساس همکاری آموزش عالی چین و خارج (یعنی برنامه مؤسسه کنفوسیوس)، کمکهای
بینالمللی در توسعه آموزشعالی و استخدام دانشجویان
بینالمللی در سطح آموزش عالی بررسی میشود. چارچوب نظری براساس تئوریهای نومارکسیستی مدل پیرامونی مرکز و سیستم جهانی توسعه یافته است. از مفاهیم "قدرت نرم" و دیپلماسی عمومی، استدلال نایت "دیپلماسی دانش" و استدلالهای هو در مورد گفتگوی تمدنی مبتنی بر HE استفاده شده است. در این مقاله برنامههای استراتژیک چین مربوط به بینالمللی آموزشعالی آن و همچنین ادبیات دانشگاهی و غیر آکادمیک مربوط به سه بعد اصلی رویکرد فعلی آن بررسی و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که تنشها هنوز بین اهداف چین و واقعیت وجود دارد. در نهایت پیشنهاد میکند که رویکرد فعلی چین باید ارزیابی و جدی انجام شود. وون و هیوو15 (2017) در پژوهشی تحت عنوان بررسی سیاست بینالمللیشدن در آموزشعالی چین ؛ "طرح ملی برای اصلاحات و توسعه متوسط و بلند مدت آموزشی (20-20 2010)" را روشن می سازد که بینالمللیشدن یک استراتژی توسعه بلند مدت آموزشعالی است و سیاست کلان یک شرط ضروری برای حمایت از بینالمللی شدن آموزشعالی است. همچنین در ادامه مطرح کرده اند که سیاست بینالمللی سازی شامل چهار جنبه است: تحصیل در خارج از کشور، دانشجویان خارجی، آموزش تعاونیهای چینی و خارجی، تبادل و همکاری بینالمللی. بر اساس سیاست مبارزه، تجزیه و تحلیل و ارزیابی، پیدا کردن آن سیاست نقش تعیینکنندهای در بینالمللیشدن آموزشعالی و بعضی از سیاستها حتی قالب را نیز از بین میبرد. سیاستهای چندگانه بینالمللیشدن آموزشعالی را تسهیل میکنند. در نهایت اولویت اصلی را این میدانند که با بررسی سیاست بینالمللی آموزشعالی و بهبود سیستم پشتیبانی آن، نقش اصلی را سیاست هر کشور و سیاستهای حاکم بر نظام آموزشعالی بازی کند. در مطالعه ای که به وسیله رودینوف و رودسکایا16(2014) با استفاده از روش تحلیل کمی در دانشگاههای روسیه به انجام رسیده است این نتیجه به دست آمد که برای ارتقاء دانشگاهها در سطح بینالمللی و ایجاد رقابت در دانشگاههای روسیه میبایست دستاوردهای علمی، نوآوریها و فعالیتهای بینالمللی دانشگاه تقویت شود. دانشگاههای روسیه به منظور ارتقا سطح خود در رتبهبندیهای بینالمللی لازم است به عواملی از جمله بهبود سرمایه فکری دانشگاه، جذب دانشمندان و اساتید برجسته، حمایت از دانشجویان جوان، ارتقاء سطح تحقیقات و نوآوری در سطح بینالمللی و در نهایت ایجاد مشوقهای لازم برای بهبود عملکرد اساتید و پژوهشگران توجه نماید (رودینوف و رودسکایا، 2014). خورسندي طاسکوه17 (2014)، در پژوهشی با عنوان تحلیل انتقادي سیاست بینالمللیشدن در دانشگاه ي اونتاریو غربی، با بررسی دو گفتمان پیشران بینالمللی شدن (لیبرال دانشگاهی و نئولیبرال ابزاري) نشان داد بین برداشتها و نگرشهاي درباره معانی، اصول و دستورالعملهاي بینالمللیشدن تفاوتهاي معناداري وجود دارد و طرحهاي آکادمیک نیازمند هارمونی و توازن پویا میان دو گفتمان ارزشی معرفی شده هستند. مرتفع نمودن این نیاز براي ابقاي توازن در بازار جهانی، بینالمللی شدن و تقویت آکادمیک و ارزشهاي بشردوستانه و ارکان آموزشعالی ضروري است (خورسندي طاسکوه، 2014).
شکل 2. مدل مفهومی اولیه پژوهش
4- روش پژوهش
با توجه به این که هدف این پژوهش ارائه الگوی مفهومی برای پیامدهای بینالمللیشدن در دانشگاههای منتخب دولتی کشوراست، برای انجام عملیات پژوهش و تجزیه و تحلیل دادهها از رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه پردازی داده بنیاد از نوع اشتروس و کوربین استفاده شد. نظریه پردازی داده بنیاد یک روش پژوهش استقرایی است که به پژوهشگران در حوزه های موضوعی گوناگون امکان میدهد تا به جای اتکا به نظریههای موجود، خود به تدوین نظریه از طریق تجزیه و تحلیل مقایسه ای مشاهده ها اقدام کنند. نظریه حاصل از اجرای چنین روشی پژوهشی، نظریه ای فرایندی است که با استفاده از شیوه های منظم گردآوری داده ها، به تشخیص مقوله ها، مضمون ها و برقراری رابطه میان این مقولهها پرداخته و نظریهای برای تبیین یک فرایند عرضه میشود (استراوس و کوربین18 ، 2008). جامعه آماري پژوهش حاضر را "خبرهگان، رؤسا و مدیران 18دانشگاه منتخب دولتی کشور" تشکیل دادند. منظور از خبرهگان در این مطالعه، آن دسته از اساتید یا اعضای هیأت علمی و مدیران دفاتر همکاریهای علمی-بینالمللی و معاونتهای دانشگاه میباشند که دارای مطالعات و سوابقی از قبیل انجام پایاننامه، طرح پژوهشی، ارائه مقاله، تأليف و ترجمه كتاب در زمینه بینالمللیشدن دانشگاه هستند. به طور کلی مشخصه اصلی و متمایز افراد در گروه خبره، دارا بودن سابقه فعالیت علمی و یا عملی و در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر بـوده اســت. بــرای انتـخـاب گـروه نمـونه از
[Grab your reader’s attention with a great quote from the document or use this space to emphasize a key point. To place this text box anywhere on the page, just drag it.] |
راهبرد روش نمونهگزینی هدفمند استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گزینی هدفمند19 آن دسته از خبرهگان که بنا به شناخت و قضاوت محقق، دارای مطالعات و سوابق مرتبط در زمینه موضوع مورد مطالعه هستند برای مصاحبه انتخاب شدند. در این رابطه با 82 نفر از خبرهگان، رؤسا و مدیران 18دانشگاه منتخب دولتی مصاحبه صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه بود. برای این منظور با افراد گروه نمونه با استفاده از روش مصاحبه نیمهساختاریافته20مصاحبه شد. در ابتدای هر مصاحبه با ارائه توضیحات مفصلتر ابهامات احتمالی موجود در ذهن شرکتکنندگان برطرف و سپس مصاحبه آغاز ميشد. مدت زمان هر مصاحبه در حدود 45 تا 1 ساعت و 30 دقیقه بود. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان(انعکاس پذیری پژوهشگر) و ده معیار مقبولیت اشتراس و کوربن در پژوهش استفاده شد. در این راستا برخی از مشارکتکنندگان، مقولههای به دست آمده را بازبینی کرده و نظر خود را درباره آنها مجدد بیان کردند. به موازات در این مراحل هم از برخی مشارکتکنندگان در تحلیل و تفسیر دادهها با کمک ده معیار مقبولیت کمک گرفته شد که در ادامه جدول آن ارائه شده است.
|
جدول3. ده معیار مقبولیت اشتراس و کوربن
|
5- یافتههای پژوهش
1) پیامدهای درون دانشگاهی بینالمللیشدن دانشگاههای دولتی منتخب کشور، کدام است؟
برای پاسخگویی به این سؤال دادههای کیفی جمعآوری شده از طریق مصاحبه بر اساس روند نظریهپردازی داده بنیاد تجزیه و تحلیل شدند. به منظور تحلیل دادهها، بر طبق طرح نظامدار نظریه زمینهای، سه نوع کدگذاری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری انتخابی انجام شد. دركدگذاري باز، پس از خواندن متن هرمصاحبه، جملهها استخراج و به صورت كدهايي ثبت گردید(استراوس و کوربین21 ، 2008). سپس کدهای ایجاد شده بر اساس وجوه اشتراک و
شباهتهایی که با هم داشتند در یک دسته یا مقوله قرار گرفتند. دستهبندیها به گونهای بود که اجزای تشکیلدهنده هـر مقوله با یکدیـگر حتـیالمـقدور همـاهنگ، امـا با عـناصر
تشکیلدهنده مقولههای دیگر متفاوت باشند. در جدولهای 4 و 5کدهای باز، مقولههای فرعی و مقولههای مربوط به پیامدهای درون و برون دانشگاهی مربوط ارائه شده است.
پیامدها نتیجه کنش (اعمال) و واکنش (عکسالعملها) شرایطی است که در خصوص پدیده وجود دارد. اگر راهبردهای بینالمللیشدن دانشگاه درست به کار برده شود باعث بهبود وضعیت بینالمللیشدن در دانشگاههای دولتی خواهد شد، و در نهایت ارتقاي اعتبار و رتبه علمي و برند دانشگاه در سطوح بينالمللي، افزايش درآمدزايي دانشگاه و کاهش وابستگي مالي به دولت، ارتقاي شايستگيهاي بينالمللي اساتيد و دانشجويان دانشگاه را در پی خواهد شد. در این بخش از پژوهش پیامدهای درون دانشگاهی به دست آمده در جدول 4 نشان داده شده است. این پیامدها در سه مؤلفه فرعی و 18 کد باز در جدول ذیل شناسایی شد.
جدول 4 .کدهای باز و مقوله های مربوط به پیامدها (درون دانشگاهی)
|
|
محیط باثـبات و سـاده طـراحـی مـیشـود و چنـین سـاخـتاری پاسخگوی محیط پیچیده نخواهد بود. ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران همواره در حال تغییر و تحول بوده است. در شرایط فعلی که سرعت در نشان دادن واکنش به تغییرات محیطی و اخذ تصمیم در زمره عناصر مهم اداره سازمانها به شمار میآید، ساختار آموزشعالی کشور به دلیل تمرکز آن، توانایی همگامی با شرایط و تغییرات موجود را ندارد. درآموزشعالی سوال اساسی این است که چه کسی باید هزینههای آموزشعالی را تامین کند؟ آیا منابع مورد نیاز بخش آموزشعالی باید از کل جامعه مالیاتدهنده گرفته شود یا از دانشجویان یا از کسانی که فارغالتحصیلان را استخدام میکنند؟ گرچه موسسات آموزشعالی ظرفیت بالقوه تامین بخشی از مخارج خود را از طریق فروش خدمات دارا هستند. اگر شرایط مناسب باشد، طرحهای مربوط به تامین مالی دانشگاهها میتواند به اجرا
2) پیامدهای برون دانشگاهی بینالمللیشدن دانشگاههای دولتی منتخب کشور، کدام است؟ همانطور که در سوال قبل به خوبی اشاره شد برای پاسخگویی به این سؤال دادههای کیفی جمع آوری شده از طریق مصاحبه بر اساس روند نظریهپردازی داده بنیاد تجزیه و تحلیل شدند. به منظور تحلیل دادهها، بر طبق طرح نظامدار نظریه زمینهای، سه نوع کدگذاری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری انتخابی انجام شد. همچنین پیامدها نتیجه کنش واکنش شرایطی است که در خصوص پدیده وجود دارد. پدیده اصلی این پژوهش بینالمللی شدن در دانشگاههای دولتی منتخب کشور است. اگر تمام این شرایط و لوازم به خوبی به کار گرفته شوند پیامدهای برون دانشگاهی توسعه بینالمللیشدن در سطح کلان میتواند به مؤلفههای نظیر: حرکت در مسير تحقق اهداف اسناد بالادستي نظير چشم انداز 1404، حرکت در مسير کمک به حل مشکلات جامعه و صنعت در کشور، نقشآفريني فعال در توليد علم و فناوري در ايران و جهان ختم بشود. همانطور که قابل ملاحظه است مؤلفههای پیامدهای برون دانشگاهی در جدول 5 ذکر شده است.
|
درآید، خصوصا اگر ظرفیت سازمانی برای اجرا وجود داشته باشد، حمایت سیاسی گستردهای از تامین مالی آموزشعالی حاکم باشد، مردم و رسانههای گروهی ضرورت اجرای برنامهها را درک کنند و پشتیبانی خود را از سیاستهای اعلام شده، به عمل آورند، طرحهای حمایت مالی میتواند اجرا شود. راهکارهای برای درآمدزایی دانشگاه میتواند مثل خصوصیسازی، تجاریسازی، حرکت به سمت بینالمللیشدن و.. باشد. بینالمللیشدن میتواند برای دانشگاه و دولت درآمد زایی و به اصلاح ارزآوری زیادی داشته باشد. در این زمینه نظر یکی از اعضای مشارکت کننده ذکر شده است.
"دانشگاهها باید بروند سراغ جذب منابع مالی خارجی از طريق توسعه همکاريهاي بینالمللی. با جذب گرنتهای بینالمللی در دانشگاهها و همچنین بستن قراداهای با گردش مالی بالاي دانشگاه در سطوح بینالمللي درآمد زایی بالای برای دانشگاه به ارمغان میآورد”.
|
شکل 3. مدل خروجی پبامدهای درون دانشگاهی بین المللی شدن دانشگاههای منتخب کشور
|
اصلی این پژوهش بینالمللی شدن در دانشگاههای دولتی منتخب کشور است. اگر تمام این شرایط و لوازم به خوبی به کار گرفته شوند پیامدهای برون دانشگاهی توسعه بینالمللیشدن در سطح کلان میتواند به مؤلفههای نظیر: حرکت در مسير تحقق اهداف اسناد بالادستي نظير چشم انداز 1404، حرکت در مسير کمک به حل مشکلات جامعه و صنعت در کشور، نقشآفريني فعال در توليد علم و فناوري در ايران و جهان ختم بشود. همانطور که قابل ملاحظه است مؤلفههای پیامدهای برون دانشگاهی در جدول 5 ذکر شده است.
|
|
جدول 5 .کدهای باز و مقوله های مربوط به پیامدها (برون دانشگاهی)
|
"در برنامه ششم توسعه اجتماعی اقتصادی ایران دانشگاهها و مسائل مربوط بدان مثل بینالمللیشدن دانشگاهها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در سند چشم انداز1404 و سیاستهای علمی کشور، نقشه جامع علمی کشور نیز این مسائل مورد تأکید قرار گرفته است. به عقیده ما اساتید با توجه به اهمیت دانشگاهها در هر جامعهای، دانشگاهیان باید نقش پررنگتری در جامعه، حل مسائل آن، و همچنین در تولید علم وفناوری داشته باشند که باید تؤام آزادی عمل و با تفویض استقلال نسبی باشد تا بتوانند در این حوزه فعالتر عمل کنند بخصوص در حوزه بینالملل"
|
شکل 4. مدل خروجی پیامدهای برون دانشگاهی بین المللی شدن دانشگاههای منتخب کشور
|
|
شکل 5. مدل خروجی کلی پیامدهای درون و برون دانشگاهی بین المللی شدن دانشگاههای منتخب کشور
|
|
شکل6. الگوی پارادایمی پیامدهای برون دانشگاهی بین المللی شدن دانشگاههای منتخب کشور
|
6- بحث و نتیجه گیری
در پژوهش حاضر، بنا به شکل 6 شرایط علی در دو سطح جهانی و ملی شناسایی شد، شرایط زمینه ای در سه حوزه فرهنگی- ساختاری، حوزره مدیریتی- ساختاری، حوزه مالی-تجهیزاتی،حوزه علمی-حرفه ای؛ شرایط واسطه ای در سه بعد مفهومی، بعد ساختاری و بعد کارکردی؛ راهبردهای در سه حوزه آموزش، پژوهش و خدمات و در نهایت پیامدها در دو بعد درون و برون دانشگاهی شناسایی شد. به دلیل گستردگی جامعه درون دانشگاه و بیرون از دانشگاه، شرایط متنوع مترتب بر آن پیامدهای بین المللی شدن در دانشگاه به دو دسته درون و برون دانشگاهی تقسیم شد که هرکدام از این پیامدها در قالب یک سؤال پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شد. مطابق جدول 4 و جدول5 مؤلفهها و زیرمؤلفههای منتخب دولتی کشور از طریق مطالعه عمیق مبانی نظری، پیشینه پژوهش(ملی و بین المللی) و مستندات موجود در سطوح نهادی و ملی (سند چشم انداز ایران، 1404، قانون برنامه پنجساله ششم توسعه، نقشه جامع علمی کشور، شاخصهای وزارت علوم برای بین المللی شدن) در این حوزه و هم چنین بررسی سایر الگوها و مدلهای مطرح در حوزه بین المللی شدن دانشگاههای منتخب دولتی کشور، شناسایی اولیه شد. در این بخش گردآوری دادهها از طریق مطالعه کتابخانهای، میدانی، مشاهده، یادداشت برداری و طبقه بندی دادهها صورت گرفت و سپس از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساختمند از مشارکتکنندگان جامعه پژوهش شامل مدیران، خبرگان، صاحبنظران و اعضای هیأت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 18 دانشگاه منتخب دولتی کشور به تائید مولفههای شناسایی شده فوق و دادههای جدید به دست آمده از مصاحبهها و همچنین تدوین، تبیین و اعتباریابی الگوی مستخرج از کار پرداخته شد. نوآوری این پژوهش را میتوان در جامعیت و مانعیت آن نسبت به کارهای قبلی که با فرهنگ ما سازگارتر است، دانست. همچنین در این پژوهش مدل پارادایمی ارائه شده است که در کارهای قبلی به این روش کار صورت نگرفته است. یکی از وجوه تمایز این پژوهش با سایر پژوهش ها در این بود که در این مطالعه که مستخرج از بخشی از یافته های رساله دکتری بوده است، 18 دانشگاه منتخب وزرات علوم، تحقیقات و فناوری برای ارتقا به تراز بین المللی بصورت عمیق مورد مصاحبه قرار گرفته است و اینکه در هیچ یک از پژوهش های داخلی همه ای این دانشگاه ها بصورت تجمیع مورد مطالعه قرار نگرفته بود. بنابه گسترگی کار پژوهشی رساله دکتری که به روش استراس و کوربن صورت گرفت، و بنا به شکل 6(الگوی پارادامی) شرایط علی در دو سطح جهانی و ملی شناسایی شد، شرایط زمینه ای در سه حوزه فرهنگی- ساختاری، حوزره مدیریتی- ساختاری، حوزه مالی-تجهیزاتی،حوزه علمی-حرفه ای؛ شرایط واسطه ای در سه بعد مفهومی، بعد ساختاری و بعد کارکردی؛ راهبردهای در سه حوزه آموزش، پژوهش و خدمات و در نهایت پیامدها در دو بعد درون و برون دانشگاهی شناسایی شد. به دلیل گستردگی جامعه درون دانشگاه و بیرون از دانشگاه، شرایط متنوع مترتب بر آن پیامدهای بین المللی شدن در دانشگاه به دو دسته درون و برون دانشگاهی تقسیم شد که هرکدام از این پیامدها در قالب یک سؤال پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شد بنابر گستردگی مطالب در 5 بعد الگوی پارادایمی به دو بخش آن در این جستار اشاره شده است.
بنابر جدول4 مؤلفههای فرعی پیامدهای درون دانشگاهی بینالمللیشدن در 18 دانشگاه منتخب دولتی کشور که پس از بررسی پیشینه و مصاحبه با خبرگان و صاحبنظران کارآمد شناسایی شد عبارتند از: 3 مؤلفه فرعی و 18کد باز که در جدول 4 نشان داده شده است. این مؤلفهها شامل: ارتقاي اعتبار و رتبه علمي و برند دانشگاه در سطوح بينالمللي مشتمل بر 11کد باز، افزايش درآمدزايي دانشگاه و کاهش وابستگي مالي به دولت مشتمل بر 3کد باز، ارتقاي
شايستگيهاي بينالمللي اساتيد و دانشجويان دانشگاه مشتمل بر 4کد باز است. مؤلفه ارتقاي اعتبار و رتبه علمي و برند دانشگاه در سطوح بينالمللي مشتمل بر 11کد باز پرتکرارترین مؤلفه پیامدهای درون دانشگاهی بود. مطابق مبانی نظری ارئه شده، دانشگاههایی که در صدد هستند در تراز بینالملل حرکت کنند باید با تولیدات و انتشارات علمی و سایر ایونتها و فعالیتهای علمی بینالمللی دانشگاهی خود در راستای ارتقاي اعتبار و رتبه علمي و برند دانشگاه در سطوح بينالمللي باشند. در این زمینه نظر مشارکتکنندگان بر این بود که اکثر دانشگاههای داخل بنا به شرایط تحریم حاکم نمیتوانند آنطور که شایسته است در جوامع بینالملل حاضر بشوند و توانمندیهای علمی خود را پرزنت کنند که این خلا و مسئله بزرگ نیاز به حمایتها و قوانین تسهیل کننده وزارت علوم دارد. همچنین با انجام پژوهشهای خاص و برجسته در سطح دنیا در دانشگاههای داخل میتوان به قطب کردن رشتههای خاص علمی و برندینگ کردن
رشتههای خاص در دانشگاههای داخل کمک شایانی کرد. با حمایتهای وزارت علوم و قوانین تسهیل کنندهی آن میتوان با دعوت از اساتید به نام و معتبر دنیا برای ورکشاپها کوتاه مدت در دانشگاه به برندینگ دانشگاههای داخل کمک کرد. توصیه میشود وزارت علوم برای افزایش درآمدزايي دانشگاه به دنبال جذب منابع مالی خارجی از طريق توسعه
همکاريهاي بینالمللی در دانشگاهها باشند.
ارتقای شایستگیهای بینالمللی اساتید و دانشجویان دانشگاه نیز پیامد درون دانشگاهی دیگری بود که باید با تقویت توانمندی اساتید و دانشجویان بخصوص در سطح بینالملل از جمله ویژگیهای مثل تسلط بر زبانهای خارجه با برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی فشرده برای اساتید و دانشجویان و یا آموزش سبک نگارش مقالات بینالمللی و.. می شود برای آینده دانشگاه متصور شد. در نهایت به زعم یکی از مشارکتکنندگان برای ارتقاي شايستگيهاي بينالمللي اساتيد و دانشجويان دانشگاه باید به دنبال بالا بردن بینش تمامی اساتید و دانشجویان دانشگاه در حوزه امور بینالملل بود. این مؤلفه میتوان یکی از پیامدهای منتج از بینالمللیشدن در دانشگاه باشد که خود باعث افزایش تراز علمی اساتید و دانشجویان خواهد شد. البته قابل ذکر است این ارتقای شایستگی و توانمندی که یکی از پیامدهای بینالمللیشدن دانشگاههاست مترتب بر عواملی قبل از شروع به بینالمللیشدن است. به عنوان نمونه میتوان به جذب به جا افراد فرهیخته و توانمند بعنوان اعضای هیأت علمی و یا استخدام افراد متخصص در حوزه بینالملل در دفاتر روابط بینالملل دانشگاهی. نهایتا باید برای رسیدن به بینالمللیشدن در دانشگاه تأکيد بر شايسته گزيني برای افراد جامعه دانشگاهی، شايسته پروري برای اساتید و دانشجویان و شایسته سالاری در کل دانشگاه باید سرلوحه قرار بگیرد.
بنابر جدول5 مؤلفههای فرعی پیامدهای برون دانشگاهی بینالمللیشدن در 18 دانشگاه منتخب دولتی کشور که پس از بررسی پیشینه و مصاحبه با خبرگان و صاحبنظران کارآمد شناسایی شد عبارتند از: 3 مؤلفه فرعی و 33کد باز. این مؤلفهها شامل: حرکت در مسير تحقق اهداف اسناد بالادستي نظير چشم انداز 1404، حرکت در مسير کمک به حل مشکلات جامعه و صنعت در کشور و نقشآفريني فعال در توليد علم و فناوري در ايران و جهان بود. بنا بر مطالب مطروحه فوق، سند چشمانداز جمهوری اسلامی سندی جهت تبیین افقی برای توسعه ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است مطابق اسناد بالا دستی و از آنجایی که سیاستهای کلی برنامه ۲۰ ساله آینده کشور تحت عنوان چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد، اما تحقق اهداف و آرمانهای اين سند بالادستی، نیازمند الزاماتی است که توجه و به کارگیری آنها میتواند نقش مهمی در تحقق آن ایفا نمايد. از آنجایی که سند چشمانداز به آیندهای آرمانی در دنیایی پررقابت و پیچیده کنونی در سطح منطقه آسيای جنوب غربی میپردازد، ضرورت سیاستگذاریهای بلند مدت کشور را بیش از پیش نمایان میکند. نکته قابل تأمل این است که یکی از مهمترین ابزارها و نهادهای تأثیرگذار در این سند و پیشبرد آن نهاد دانشگاه به عنوان نهاد تولید علم وفناوری و نوآوری است. این سند بندهای متعددی دارد، یکی از بندهای آن دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی(شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل؛ است. دانشگاههای منتخب دولتی با پیروی از همین بند میتوانند به بینالمللیشدن خود رونق تازهای بخشیده؛ پر واضح است که تأکيد بر کشورهای همسایه در زمينه بينالمللي شدن دانشگاهها بعنوان یک مؤلفه اصلی در شرایط مداخله گر و واسطه ای بینالمللیشدن دانشگاهها است. با عنایت به این مسائل توجه به سند چشم انداز 1404میتواند باعث توسعه چشمگیر بینالمللیشدن در دانشگاهها بشود. یکی از مشارکتکنندگان در این باره عنوان کردند که" مطابق با سند چشم انداز 1404 حرکت دانشگاهها باید در جهت اهداف ملی کشور باشد. دانشگاهها از طريق ارتقای سطح بینالمللیشدن، نقش خود را در تحقق اهداف و برنامههاي بالادستي کشور ايفا کنند. اولویت دانشگاهها باید نقشآفريني های در زمينه دستيابي به جايگاه نخست علم و فناوري منطقه مبتني بر سند چشم انداز 1404 باشد. " مطابق جدول 5 مؤلفه دیگر پیامدهای برون دانشگاهی بینالمللیشدن دانشگاههای منتخب دولتی کشور، حرکت دانشگاه در مسير کمک به حل مشکلات جامعه و صنعت در کشور است. در جامعه دانشی کنونی، دانشگاهها به طور فزایندهای برای تبدیل شدن به سازمان های اجتماعی و اقتصادی مرتبط با چالش روبرو بودهاند. دانشگاهها در مسیر تحولات دانشگاهی خود، برای حفظ و انتقال دانش ایجاد شده، مشارکت در توسعه اجتماعی– اقتصادی نیازمند تعامل نزدیک با صنعت، دولت و جامعه هستند. آنچه یک دانشگاه دولتی را از حاشیه به بطن جامعه می کشاند؛ مردمی بودن و دغدغهمند بودن آن است(پژوهش در خلاء و بدور از مسائل و مشکلات جامعه در دنیای قرن 21 کمک چندانی نخواهد کرد) بدین معنی که با نگاه بینالمللی به گرهگشایی از مسائل جامعه و صنعت داخلی برآید( چه مشکلات کشور چه جهان). چرا که الان نگرش دهکده جهانی حاکم است و کوچکترین اتفاقات در سراسر دنیا به هم مرتبط خواهد بود. از سوی دیگر با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر حمایت از کالا و تولیدات ایرانی؛ و نامگذاری سالیان متوالی بر این اساس توسط معظم له؛ دانشگاهیان میتوانند از دانش و تخصص بینالمللی خود در بطن جامعه داخلی استفاده کنند و چرخ تولیدات را به حرکت در بیاورند و اجازه ندهند که صنعت داخلی مسکوت و ایستا باشد. بلکه با حمایت دانشگاهیان و استفاده از فرایند تجاری سازی و زنجیره ایده تا ثروت میتوان از صنعت رونق یافته داخلی بعنوان پلهای برای ارتباطات گستردهای علمی بینالمللی نیز بهره جست.
در ارتباط با مؤلفه اول پیامدهای درون دانشگاهی و ارتقای رتبه دانشگاه، احمدی و همکارانش(1396) در پژوهشش اقدام به جمعآوری اطلاعاتی در خصوص رتبهبندی دانشگاهها در سطح جهان و معیارها و شاخص های مد نظر در این رتبه بندی ها و ارتباط آن ها با بینالمللیسازی کردند. این پژوهش با یافتههای مؤلفهی اول پیامدها یعنی ارتقای اعتبار و رتبه علمی دانشگاه همسو است. همچنین در همین مؤلفهای اول با پژوهشی که به وسیله هانتین وو (2020) مطالعه تحت عنوان سه بعد از بین المللی آموزش عالی "برون گرا" را انجام داده است. این مقاله رویکرد فعلی چین در استفاده از آموزش عالی بینالمللی از ابعاد بیرونی جهت ارتقاء وضعیت فعلی و تصویر و چالشهای موجود در پاسخ به این رویکرد را بررسی میکند. این سه بعد اصلی رویکرد کنونی چین از جمله دیپلماسی فرهنگی این کشور بر اساس همکاری آموزش عالی چین و خارج (یعنی برنامه مؤسسه کنفوسیوس)، کمکهای بینالمللی در توسعه آموزشعالی و استخدام دانشجویان بینالمللی در سطح آموزش عالی بررسی میشود. چارچوب نظری براساس تئوریهای نومارکسیستی مدل پیرامونی مرکز و سیستم جهانی توسعه یافته است. از مفاهیم "قدرت نرم" و دیپلماسی عمومی، استدلال نایت "دیپلماسی دانش" و استدلالهای هو در مورد گفتگوی تمدنی مبتنی بر HE استفاده شده است. رودینوف و رودسکایا (2014) انجام شد همسو میباشد. در این پژوهش دریافتند برای ارتقاء دانشگاهها در سطح بینالمللی و ایجاد رقابت در دانشگاههای روسیه میبایست دستاوردهایعلمی، نوآوریها و فعالیتهای بینالمللی دانشگاه تقویت شود. در ادامه سایر یافتههای بخش اول پژوهش مطابق جدول 4 ؛ خورسندی طاسکوه(1394) در مقالهای خود به باز مفهوم سازی انتقادی پدیده بینالمللی سازی و رابطه آن را با پدیده جهانی شدن پرداختند که در نتایج خود با روش انتقادی-اسنادی به مفاهیمی نظیر برندسازی و درآمدزایی در پی بینالمللیشدندانشگاه رسید. نتایج این پژوهش با یافتههای زیرمؤلفههای اول و دوم پیامدهای درون دانشگاهی همسو بود. همچنین اسماعیلنیا و آراسته(1395) در پژوهش خود به نتایج کاهش وابستگی مالی دانشگاه و افزایش شهرت دانشگاه رسیدن که با مؤلفههای برندسازی و کاهش وابستگی مالی دانشگاه از پیامدهای درون دانشگاهی همسو بود.
پیرو مطالب مطروحه فوق، مسير کلی حرکت کشور بر اساس اسناد و برنامههای بالادستی نظام، در يک افق بيستساله - که نيمی از آن سپری گشته است- مشتمل بر دستيابی به اقتصاد و توسعه دانشبنيان با تأکيد بر توسعه نوآوری و کارآفرينی در کشور و رتبه نخست در منطقه و در سطح بینالملل است. به عبارت ديگر، مهمترين نهاد توليد دانش و فناوری و حرکت در مسیر ارتقای تراز علمی بینالمللی در منطقه و در کل دنیا در راستای تحقق اقتصاد و توسعه دانشی و گسترش شرکتهای دانشبنيان بینالمللی در کشور، نهاد دانشگاه خواهد بود در دانشگاهها بنا به گستردگی دامنه عملکردشان، کارکردهای آنان از دو دید مورد بررسی قرار
میگیرد و به تعبیری دقیقتر در این پژوهش سعی شده است با نگاهی جامع به بررسی پیامدهای منتج از بینالمللیشدن در دانشگاهها بر اساس یافتههای حاصل پرداخته بشود. در حقیقت پیامدهای بینالمللیشدن منتج از راهبردهایی هستند که دانشگاهها برای ایجاد و توسعه بینالمللی شدن به کار گرفته میشود. پس با توسعه راهبردها در سه بخش اصلی آموزش پژوهش و خدمات میتوان در دانشگاههای منتخب کشور به پیامدهای حاصل رسید. یکی از این پیامدها ارتقای رتبه بندی دانشگاه است. در حقیقت پیامدهای اعم از ارتقای رتبه بندی در دانشگاه در سطح بینالمللی میتواند باعث ارتقای رنکینگ بینالمللیشدن دانشگاهها بشود که در بخش یافتهها به تفصیل در مورد مزایای آن بحث شد. این پیامد برای دانشگاه باعث افزایش درآمد زایی آنها در بخش خصوصی میشود. از سوی نظام آموزشی عالی با حرکت به سمت خصوصیسازی میتواند از استقلال مالی و بالتبع آن از استقلال دانشگاهی و آزادی علمی نیز بهرهمند شود. از دیگر پیامدهای بینالمللیشدن در بعد برون دانشگاهی میتوان به حرکت در مسیر چشمانداز 1404 اشاره کرد که این امر خطیر هم خود باعث ارتقای جایگاه دانشگاه در مسیر تحقق فرامین مقام معظم رهبری در این سند و برنامههای سند الگوی پایه پیشرفت، گام دوم انقلاب و.. هم افزایش اعتبار دانشگاههای منتخب در سطح منطقه بشود. از دیگر پیامدهای مهم بینالمللیشدن حرکت در مسیر حل مشکلات جامعه و صنعت بود،که خود این پیامد بین هر 6 مؤلفه یافت شده مهم ترین و پرتکرارترین مؤلفه از دید مشارکتکنندگان با 27 کد باز بوده است. این مؤلفه این نکته را یاداور کرد که دانشگاه جدایی از جامعه نمیتواند پیشرفت کند و دانشگاه باید به فکر حل مشکلات جامعه و در پی آن صنعت در آن باشد تا بتواند چرخ تولید را بچرخاند. دانشگاه مرکز تولید ایده و صنعت مرکز به کار گیری آن است. دانشگاه باید با به کارگیری ایدههای بینالمللی در کل دنیا به رونق صنعت و حل مشکلات جامـعه کمـک کنند چرا که دانشگاه را نمیتوان دور از بستر جامعه متصور شد. دانشگاه و دانشگاهیان با توسعه نگاه علم و فناوری به جامعه و صنعت میتوانند با بهرهگیری از دانش بینالمللی هم به ارتقای رتبه بینالمللیشدن دانشگاهها کمک کنند و هم به حل مشکلات صنعت و جامعه و هم تحقق هدفهای سند چشم انداز 1404. در حقیقت در بین این 18 دانشگاه مورد مطالعه دانشگاهها صنعتی و تخصصی بودند که تمایلات زیادی برای همراهی با صنعت در ایران و در دنیا داشتند که امید است با بهبود و اصلاح قوانین و آیین نامههای مربوطه و همچنین تدوین قوانین تسهیلکننده از سوی وزرات علوم این امر تسهیل بشود.
مطالعه و تحليل حيطههاي مختلف فرايند بينالملليشدن آموزش عالي، در قالب پيامدهاي الگو پارادايمي پژوهش فوق و مشتمل بر حيطههاي درون دانشگاهي و برون دانشگاهي، يکي از ويژگيهاي منحصر بفرد پژوهش حاضر بود. بدون شک، پديده بينالملليشدن آموزشعالي، داراي پيامدهايي است که در دو حيطه داخل و خارج دانشگاه، قابل مطالعه و بررسي است. نقشآفرينان اصلي در زمينه تحقق فرايند بينالمللي شدن در درون دانشگاه شامل اعضاي هيأت علمي و دانشجويان و همچنين کارکنان بخش ستادي نظير مديران و کارشناسان دانشگاه هستند که اين افراد بايستي ويژگيهاي فعاليت منطبق با استانداردهاي بينالمللي را در خود ايجاد و توسعه دهند.
علاوه بر حیطه درون دانشگاه، فرایند بینالمللیشدن، حیطههای خارج از دانشگاه را نیز متاثر نموده و پیامدهایی ناشی از آن، به خارج دانشگاه نیز باز خواهد گشت. به طور طبیعی، هیچ خرده سیستمی نمیتواند مجزا از سیستم کلانتری که او را در برگرفته عمل نماید و در این صورت، توسط آن سیستم کلان، پس زده میشود. بنابراین زمانی دانشگاه قادر خواهد بود در مسیر بینالمللیشدن گام بردارد و در این زمینه به موفقیت دست یابد که کشور نیز در حرکت در این مسیر، دارای عزم و اراده جدی و سیاست و برنامه مشخص باشد. بر این اساس، پدیده بینالمللیشدن کشور و دانشگاه نیز بر هم تاثیر و تاثرات متقابل داشته و پیامدهایی این پدیده به هر دو سطح باز خواهد گشت.
منابع
1. احمدی، سید احمد؛ تقوی نیا، منصوره؛ سلطانی عربشاهی، سید کامران؛ قاسمی، محمد صادق (1396). نقش متقابل رتبه بندی دانشگاه ها و بین المللی سازی آموزش. گام هاي توسعه در آموزش پزشكي؛ مجله مركز مطالعات و توسعه آموزش پزشكی،دوره چهاردهم، شماره دوم، ص-84-93 ، سال 1396
2. آراسته، حمیدرضا(1387). جهانی شدن و آموزش عالی در دنیای در حال تغییر، رهیافت، 42، 39-45.
3. آراسته، حمیدرضا؛ سبحانی نژاد، مهدی و همایی، رضا(1387). وضعیت دانشگاه های شهر تهران در عصر جهانی شدن از دیدگاه دانشجویان، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی،50، 47-66.
4. اسماعیل نیا، ندا؛ نادری، ابوالقاسم و آراسته، حمید رضا (1395). بررسی وضعیت موجود و مطلوب بین المللی شدن دانشگاه ها از دیدگاه صاحبنظران(مورد دانشگاه تهران). اندیشه های نوین تربیتی، 12(4)، 150- 115.
5. اشتراوس، آنسلم، کوربین، جولیت (1385). اصول روش تحقیق کیفی: نظریه مبنایی، رویهها و شیوهها. ترجمه بیوک محمدی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی، 1990).
6. بازرگان، عباس(1386). بررسی آموزش فراملی در ایران و پیشنهاد ساختار مناسب برای تضمیت کیفیت آن: تهران، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی.
7. بازی دم طسوج، حجت الله(1395). بررسی چالش ها و چشم اندازهای بین المللی شدن برنامه های درسی از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد، شیراز، دانشگاه شیراز.
8. فتحی واجارگاه ، کورش ؛ عارفی، محبوبه؛ زمانی منش، حامد (1391). بررسی موانع پذیرش دانشجویان بین المللی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، فصنامه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی. شماره625.
9. فشالنج، لیلا ؛ بازرگان، عباس.(1392). چگونگی بینالمللیشدن یک دانشگاه در کارکردهای آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی: موردی از یک دانشگاه بینالمللی، فصلنامه مدیریت و برنامه ریزی در نظامهای آموزشی، پاییز و زمستان 1393 - شماره 13 صفحه - از 9 تا 27
10. قاسم پور دهاقانی، علی؛ لیاقت دار، محمد جواد و جعفری، سید ابراهیم(1390). تحليلي بر بومي سازي و بين المللی شدن برنامه درسي دانشگاهها در عصر جهانی شدن. فصلنامه تحقیقات فرهنگي، دوره چهارم، شماره 4، زمستان1.ص 1-24
11. نعمتی، محمد علی و موسوی امیری، سیده طیبه (1398). تدوین الگوی مؤلفه هاي مؤثر بر تحقق دانشگاه پژوهی در دانشگاه اسلامی، مدیریت در دانشگاه اسلامی، سال هشتم، 17شماره 1، بهار و تابستان1398.
12. نعمتی، محمد علی و موسوی امیری، طیبه(1394). تببین مدل علی چالش های تحقق دانشگاه پژوهی در دانشگاههای تخصصی کشور(مورد کاوی: دانشگاه علامه طباطبایی). فصلنامه نوآوری و ارزش آفرينی، سال سوم، شمارههای 7، بهار و تابستان 1394.
13. نکوزاد، نیلوفر؛ قورچیانی، نادر قلی(1394). روند بینالمللیشدن آموزشعالی در اتحادیه اروپا نشريه مطالعات آموزشي، مركز مطالعات و توسعه آموزش پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ارتش. مقاله مروری - سال چهارم، شماره دوم، ص 30-42
14. موسوی امیری، طیبه؛ نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ آراسته، حمیدرضا و عبدالهی ، بیژن(1399). الگوي راهبردهای سهگانه بینالمللیشدن دانشگاههای منتخب دولتی ایران.فصلنامه پژوهش در نظام های آموزشی،دوره 14، شماره50.پائیز99.
15. موسوی امیری، طیبه؛ نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ آراسته، حمیدرضا و عبدالهی ، بیژن(1398). طراحی الگوی بینالمللی شدن دانشگاههای دولتی منتخب کشور. رساله دکتری دانشگاه خوارزمی. بهمن 1398.
16. Altbach, P. (2004). Globalisation and the university: Myths and realities in an unequal world. Tertiary Education and Management 10: 3–25.
17. Altbach, P. G. (2018). India higher education internationalization: problems and possibilities. CURRENT SCIENCE, 114(3), 425
18. Byram, M. (2018). Internationalisation in higher education–an internationalist perspective. On the Horizon, 26(2), 148-156
19. De Wit, H. (2011). Globalisation and internationalisation of higher education. Internationalisation of universities in the network society, 8(2). Retrievedfrom http://rusc.uoc.edu/ojs/index.php/rusc/article/view/v8n2- dewit-eng.
20. Egron-Polak, E. (2011). Monitoring internationalization of higher education. International Higher Education, Spring(63), 2-3.
21. .Khorsandi Taskoh, A. (2014). A critical policy analysis of internationalization in postsecondary: An Ontario case study. PhD Thesis. The University of Western Ontario. Retrieved from http://ir.lib.uwo.ca/cgi/viewcontent.cgi?article=3340&context=etd
22. Knight, J. (2003). Updated internationalization definition. International Higher Education, 33, 2-3.
23. Knight, J. (2004). Internationalization remodeled: Definitions, approaches and rationales. Journal of Studies in International Education, 8, 5-31.
24. Le, F.(2016). The Internationalization Of Higher Education In China: The Role Of Government, Journal of International Education Research,12(1), 47-52.
25. Rodinov, D.G, Rudskaia, I.A. & Kushneva,O.A. ( 2014). The importance of the university world rankings in the context of globalization, Life science journal, 11(10 ),422 -446 .
26. Wen, Z. H. U., & Hu, Z. H. A. N. G. (2017). The review of internationalization policy in China′ s higher education. Journal of Higher Education Management, 2, 018.
27. Wu, H. (2020). Three dimensions of China’s “outward-oriented” higher education internationalization. Higher Education, 77(1), 81-96
28. Wilkins, S., & Huisman, J. (2011). International Student Destination Choice: The Influence of Home Campus Experience on the Decision to Consider Branch Campuses, Journal of Marketing for Higher Education, 21 (1), 61-83
29.Yu. Z.(2010), Impact of International Foundations on the Internationalization of Chinese Research Universities: A Case Study of Peking University and the Nippon Foundation Group, Columbia University.
[1] . Globalization
[2] . Localization
[3] . Internationalization
[4] . Wilkins & Huisman
[5] . Le, F
[6] Yu
[7] .de wit
[8] Egron- polak
[9] knight
[10] . Altbach, P.
[11] . Donn & Al Manthri
[12] . Knight,
[13] . Wen, Z. H. U., & Hu, Z. H. A. N. G
[14] Wu, H..
[15] . Byram, M
[16] . Rodinov & Rudskaia
[17] . Khorsandi Taskoh,
[18] . Strauss & Corbin
[19] . Purposive Sampling
[20] . semi structure interview
[21] . Strauss & Corbin
|
|