الگوی اثربخش توسعه فناوری در سازمانهای پژوهش و فناوری
محورهای موضوعی : تخصصیرضا بندریان 1 , مهدی بندریان 2
1 - پژوهشگاه صنعت نفت
2 - دانشگاه تهران
کلید واژه: توسعه و تجاری سازی فناوری, سازمانهای پژوهش و فناوری, مدیریت راهبردی توسعه و تجاری سازی فناوری, مدیریت یکپارچه توسعه و تجاری سازی فناوری,
چکیده مقاله :
سازمانهای پژوهش و فناوری رسالت توسعه فناوری و تمهید تجاری سازی آن به منظور ارتقاء و پشتیبانی از توانمندیهای فناورانه و نوآورانه صنایع مربوطه و مرتبط را برعهده دارند. پیچیدگی و ماهیت خاص فرایند توسعه فناوری در سازمانهای پژوهش و فناوری به منظور پاسخ اثربخش به نیاز صنعت، نیازمند طراحی یک فرآیند توسعه و تجاری سازی فناوری است که الزامات مختلف برای پاسخگویی به چالشها و مشکلات متعدد موجود در این مسیر را داشته و منجر به یکپارچگی و تطابق بین نوع و زمان نیازهای فناورانه صنعت و فرایند توسعه و تجاری سازی فناوری در سازمانهای پژوهش و فناوری گردد. به منظور پاسخگویی به این چالش در این مقاله تلاش شده است یک الگوی تعدیل شده برای توسعه و تجاری سازی فناوری در سازمانهای پژوهش و فناوری ارائه گردد. این مدل براساس تعدیل ادبیات موجود با استفاده از مطالعه موردی (چند موردی) فرایند توسعه و تجاری سازی فناوری در نمونههای موفق با استفاده از تحلیل کیفی بدست آمده است. پس از تبیین مدل در نهایت به جمعبندی با اشاراتی تحلیلی از مدل پرداخته میشود.
Research and Technology Organizations (RTOs) according to their mission are responsible for technology development and facilitating its commercialization in order to enhance and support the technological and innovative capabilities of relevant and related industries. The complexity and specific nature of the technology development process in RTOs in order to effective respond to the needs of industry require to designed a technology development and commercialization process which encompasses different requirements to meet the numerous challenges and problems in this direction and lead to matching between type and time of technological demands of industry and technology development and commercialization process of RTOs. In order to respond to these challenges, this paper attempt to present a modified model for the technology development and commercialization in RTOs. This model is adjusted based on the existing literature using the case study (multiple) of technology development and commercialization process in best practices by using qualitative analysis. After explaining the model, finally concluded with the analytical implication of the model.
.الگوی اثر بخش توسعه فناوری در سازمان های
پژوهش و فناوری
رضا بندریان* مهدی بندریان**
*استادیارپژوهشی، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
**دانشجوی کارشناسی ارشد، مدیریت اجرائی، پردیس قم دانشگاه تهران
Bandarianr@ripi.ir mbandarian@ut.ac.ir
تاریخ دریافت: 25/4/91 تاریخ پذیرش:10/7/91
چكيده
سازمانهاي پژوهش و فناوري رسالت توسعه فناوري و تمهيد تجاريسازي آن به منظور ارتقاء و پشتيباني از توانمنديهاي فناورانه و نوآورانه صنايع مربوطه و مرتبط را برعهده دارند. پيچيدگي و ماهيت خاص فرایند توسعه فناوري در سازمانهای پژوهش و فناوری به منظور پاسخ اثربخش به نياز صنعت، نیازمند طراحي یک فرآيند توسعه و تجاريسازي فناوري است که الزامات مختلف برای پاسخگویی به چالشها و مشكلات متعدد موجود در این مسیر را داشته و منجر به يكپارچگي و تطابق بين نوع و زمان نيازهاي فناورانه صنعت و فرایند توسعه و تجاريسازي فناوري در سازمانهاي پژوهش و فناوري گردد. به منظور پاسخگويي به این چالش در اين مقاله تلاش شده است یک الگوي تعدیل شده براي توسعه و تجاريسازي فناوري در سازمانهای پژوهش و فناوری ارائه گردد. اين مدل براساس تعدیل ادبیات موجود با استفاده از مطالعه موردي (چند موردي) فرايند توسعه و تجاريسازي فناوري در نمونههای موفق با استفاده از تحلیل كيفي بدست آمده است. پس از تبیین مدل در نهايت به جمعبندي با اشاراتی تحلیلی از مدل پرداخته ميشود.
واژههاي كليدي: توسعه و تجاريسازي فناوري، سازمانهای پژوهش و فناوری، مدیریت راهبردی توسعه و تجاريسازي فناوری، مدیریت یکپارچه توسعه و تجاري سازي فناوری
مقدمه:
توسعه فناوري موتور محرک اقتصاد دانشبنیان است و سازمانهاي پژوهش و فناوري به عنوان متولي توسعه فناوری به يكي از ارکان اساسي در فرايند توسعه اقتصادي دانشبنيان تبديل شده و است. از سوي ديگر توسعه فناورانه، يك جنبه مهم ازتوسعه صنعتي است چرا كه توسعه و بكارگيري مؤثر فناوری براي توسعه صنعتي كشورهاي در حال توسعه،
مهم است. در واقع رشد اقتصادي و رقابتپذيري بينالمللي وابسته به توسعه فناورانه است[4]. توسعه
فناوری های جدید مستلزم انجام پژوهش و فناوری1(R&T) بوده و پژوهش و فناوری به منظور توسعه فناوری، نيازمند صرف هزينه و زمان فراوان است.
در اين زمينه نهادهاي پژوهش و فناوري ميتوانند
[1] . Research & Technology
به صنعت كمك كنند تا فناوری را جذب كرده و براي بهبود محصولات و خدمات خود جهت ارتقای قابليت رقابت صنعتي به كار گيرند [6]. يكي از اين نهادها سازمانهاي پژوهش و فناوري هستند كه هدف آنها كمك به رشد صنعتي از طريق توسعه فناورانه است. فناوریها براي رفع نيازها و آسانسازي فعاليتها بوجود آمده و توسعه يافتهاند. توسعه فناوری نيز به معني عملكرد بهتر سيستمهاي فناوری است كه با منظورهاي مشخص تعريف ميشوند و آن را ميتوان در دو بعد توليداتي با كارايي و كيفيت برتر و فرآيندها و روشهايي با بازدهي بيشتر در نظر گرفت. فناوری بعنوان حاصل خلاقيت و ابتكار، متكي بر فكر و انديشه انسانهاست و با ابداعات و اختراعات سر و كار دارد. هر توسعه فناوری لزوماً حاصل يك نوآوري فناورانه در محصولات و روشهاست. اين نوآوريهاي فناورانه در گذشته بنا به شرايط ابتكارات و اختراعات، فردي انجام ميشد ولي امروزه سيستمهاي فناوری در بعد محصول و روشها چنان پيچيده شده است كه «متوليان توسعه فناوري امروزه نوآوري فناورانه را از طريق فعاليتهاي طراحي شده و سيستماتيك به اجرا درميآورند» و كمتر ممكن است ابداعات فردي به نوآوري جديدي در فناوری بيانجامد [5].
مأموريت اصلی و محوري سازمانهای پژوهش و فناوری، مهار علم و فناوری در خدمت نوآوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد رقابتپذيري اقتصادی است. سازمانهای پژوهش و فناوری در درون اكوسیستم نوآوری فناورانه در جايگاه نود مركزي قرار گرفتهاند و كليه بازیگران کلیدی را در سراسر زنجیره نوآوری فناورانه، از تحقيقات بنيادي تا توسعه فناوري، از توسعه محصول و فرایند تا نمونه سازی، اثبات و پیاده سازی فناوري در مقیاس صنعتي در بخشهاي دولتی و خصوصی يكپارچه می کند [1]
براین اساس سازمانهای پژوهش و فناوری:
- سازمانهای تخصصی دانشي هستند كه به ارائه خدمات پژوهشی و توسعه فناوری در پاسخ به چالشهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی و فرصتهای زمان حاضر میپردازند.
- ارائه پژوهشهای بنیادی و کاربردی هدف گذاري شده، توسعه فناوری محصول و فرآیند و انتقال دانش، دسترسی به تجهیزات و امکانات پیشرفته، ارائه اطلاعات و مشاوره فناورانه داراي ارزش افزوده، خدمات آموزشهای تخصصی، خدمات آزمایشگاهي، انجام تست و صدور گواهینامه میپردازند.
- به منظور کار با و براي دولتها، دانشگاهها، شرکتهای کوچک و بزرگ، سازمانهای غیر دولتی و
دیگران، در حالتهای مختلف تعامل: پژوهش مشترک با چند همكار، قرارداد پژوهشي با مشتريان انفرادي (تک مشتری)، تحقیقات تجمعی مرتبط با حوزه فعالیت ایجاد شدهاند.
به طور کلی سازمانهای پژوهش و فناوری مطابق شكل 2 براساس سه مرحله پویا در نوآوری فناورانه عمل ميكنند که با یک مدل سه بخشی بودجه مرتبط است:
- بودجه اصلي دولتي برای حمایت از جستجوي نیازها و فرصتهای ايجاد شایستگی؛
- درآمدهاي رقابتی از مشتريان بخش دولتي و خصوصی برای توسعه فناوری؛
- درآمدهای ناشی از اشاعه و بکارگیری دستاوردهاي فناورانه؛
از آنجايي كه سازمانهای پژوهش و فناوری معمولا اشاعه و بکارگیری دستاوردهاي فناورانه خود را دوباره در چرخه نوآوریهای فناورانه جدید سرمایهگذاری ميكنند[11] سازمانهاي پژوهش و فناوري براي انجام فرآيند پژوهش و توسعه فناوري ميتوانند در سطوح ملي، بخشها و يا شركتها فعاليت كنند. «فرآيند پژوهش و توسعه فناوري عبارت از شناسايي نياز يا استعداد
شكل 1- جايگاه سازمانهای پژوهش و فناوری در اكوسیستم نوآوری فناورانه [5]
شكل 2- مراحل پویاي نوآوری فناورانه در سازمانهای پژوهش و فناوری و مدل تأمين مالي آن [5]
پيدايش انديشهها، آفرينش، طراحي، توليد، معرفي و انتشار يك محصول يا فرآيند در چارچوب يك نظام فناورانه است». فعاليتهاي پژوهش و توسعه فناوري در واقع پيوند دهنده بين دانش و علوم با توليد محصول يا فرآيندهايي است كه براي بكارگيري تجاري در صنعت استفاده ميشود و بعبارت ديگر پژوهش و توسعه فناوري توليدكننده فناوری جديد است.
فرآيند نوآوري فناورانه از دو بخش توسعه علم و توسعه فناوري تشکيل ميگردد. علم ماحصل پژوهشهاي بنيادي، کاربردي و توسعهاي است. در فرآيند توسعه فناوري نيز که خود شامل شش بخش ميباشد علم جنبه عملیاتی مييابد. بر اين اساس مراحل توسعه فناوري شامل مراحل: توليد فناوري، آزمون فناوري، تطبيق و سازگاري فناوري، يکپارچگي فناوري، اشاعه فناوري و نهايتاً نشر و پذيرش فناوري ميباشد. در اين چارچوب از ديدگاه تعيين وظايف سازماني بايد اشاره کرد كه مراحل توليد علم تا يکپارچگي فناوري را نهادهاي آكادميك تحقيقاتي و مراکز توسعه فناوری برعهده دارند و مراحل آزمون تا نشر و پذيرش فناوري نيز برعهده نهادهاي تجاريسازي فناوري است [10].
هزينههاي سنگین ايجاد سازمانهاي پژوهش و فناوري، كمبود نيروي متخصص (فناوران و مهندسين)، عدم اطمينان به عملکرد دستاوردهای پژوهشی و فناورانه و مخاطرهآميز بودن سرمايهگذاري در حوزه پژوهش و فناوري باعث ميشود شركتهاي كوچك و شركتهايي كه در كشورهاي درحال توسعه فعاليت ميكنند توجيه اقتصادي كافي براي تأسيس بخش پژوهش و فناوري را نداشته باشند و تمايل به واردات فناوری بيشتر باشد. قدرت فناورانه و توسعه مداوم فناوری نيز در كمپانيهاي بزرگ در ايجاد اين واحدها و قبول ريسكي است كه براي هزينههاي آن تحمل ميكنند. با وجود آن كه پژوهش و توسعه فناوري بيشتر در بعد توليد فناوری مطرح است ولي در كشورهاي درحال توسعه كه بيشتر به واردات فناوری ميپردازند اين مراكز ميتوانند نقش مهمي در انتقال و انطباق فناوری داشته باشند.
شركتهاي كوچك در قالب همكاريهاي صنفي و تخصصي نيز ميتوانند چنين واحدهايي را ايجاد كنند. ولي در هر صورت تأسيس بخش پژوهش و فناوري براي شركتها تنها با توجيه اقتصادي امكانپذير است و حتي حمايتها و يارانههاي دولتي فقط براي ايجاد تحرك و شروع فعاليتها مؤثر خواهد بود و در درازمدت كارايي كافي را نخواهد داشت. زيرا فعاليتهاي پژوهش و توسعه فناوري در سطح شركتها يك موضوع تجاري است كه به صورتي نظاميافته و با اهداف مشخصي انجام ميشود.
به لحاظ ساختاري سازمانهاي پژوهش و فناوري ميتوانند در قالب ساختارهاي سازماني شركتها و بخشها بوجود آيند يا بصورت مستقل بعنوان سازماني كه فناوری، محصول آن است به ارائه خدمات بپردازند. تصميمگيري درباره تأسيس، حجم فعاليتها و منابع مورد نياز اين سازمانها موضوعي است كه بايد با توجه به ابعاد و ملاحظات مختلف مورد بررسي واقع شود با اين تفاوت كه درونزا كردن فناوری از طريق اين سازمانها در سطح ملي، بخشي و حتي يك شركت ممكن است داراي الزامات (اهداف) راهبردي باشد.
يك فعاليت پژوهش و توسعه فناوري از پيدايش نيازها كه ميتواند در اثر طرح مشكلات عملياتي، نيازهاي بازار و مصرفكنندگان، نوآوريها و پيشرفت علوم باشد شروع ميشود. شناخت نيازها و پژوهش درباره راههاي ارضاء اين نيازها عموماً ذهنيت و طرحهاي اوليهاي را بوجود ميآورند كه در صورت توجيه مناسب اقتصادي و راهبردي براي آن، فعاليت توسعه فناوري آغاز ميشود تا به مرحله كاربردي در اجرا برسد (شكل 3 ).
شكل 3- مراحل فعاليتهاي مختلف پژوهش و توسعه فناوري در يك سازمان پژوهش و فناوري [3] |
شكل 4. مراحل و فعالیتهای فرآيند تصميمگيري برای پژوهش و توسعه فناوری در سازمانهای پژوهش وفناوری ففناوری [3] |
شكل 4. مراحل و فعالیتهای فرآيند تصميمگيري برای پژوهش و توسعه فناوری در سازمانهای پژوهش و فناوری [3] |
فناوری نيز ممكن است يكي از شقوق تصميمگيري باشد كه در این صورت فعاليتهاي انتقال، انطباق و بهبود نيز تا مرحله تجاريكردن دستاوردها و اجرا ميتواند وجود داشته باشد [2 و3].
به طور كلي فرايندهاي توسعه فناوری در سازمانهاي پژوهش و فناوري به دو دسته فرايندهاي انتقال فناوری و فرايندهاي خلق فناوری تقسيم ميشوند، که عبارتند از:
· انتقال فناوری: انتقال فناوری فرايندي است که باعث شکلگيري جريان فناوری از منبع آن به دريافتکننده ميشود. بر اساس تعريف جين1 انتقال فناوری فرايند انتقال علم و فناوری از فرد يا گروهي به فرد يا گروه ديگري که از اين دانش در عمل استفاده ميکند، است [12]. تعريف سازمان هوا- فضای ایالات متحده (ناسا)2 از انتقال فناوری بدين صورت است: «فرايندي که امکان بهرهگيري از فناوری يک سازمان را در سازمانهاي ديگر (با اهدافي ديگر) ميسر ميسازد» [13].
· توسعه فناوری: مقصود از توسعه فناوری، مجموعهای از فعاليتهايي است که ايدهها و دانشهای علمی را به واقعيتهای فيزيکی و کاربردی جهان واقعی تبديل ميکند. به عبارت ديگر فرايندی است که دانش را به محصولات و خدماتی که دارای تأثير اقتصادی و اجتماعی هستند تبديل ميکند. توسعه فناوری موجب ميشود سطح فناوری ملي ارتقاء يابد و کشور بتواند از نظر اقتصادي براي ورود به بازارهاي جهاني آماده شود [4].
با توجه به اهميت و جايگاه سازمانهاي پژوهش و فناوري در خلق فناوریهاي جديد، در ادامه يك رويكرد مرحلهاي3 براي توسعه و پيادهسازي فناوری صنعتي از طريق پژوهش و فناوري در سازمانهاي پژوهش و فناوري ارائه ميشود. اين رويكرد مرحلهاي كه در شکل 6 نشان داده شده است، سه قسمت عمده دارد:
الف) توسعه فناوری در سازمانهاي پژوهش و فناوري
ب) عوامل کليدي پيادهسازي فناوری اکتساب شده
ج) استراتژيهاي پيادهسازي فناوری توسعه یافته در سازمانهاي پژوهش و فناوري در ادامه هر يک از اين سه قسمت تشريح خواهد شد.
1- رويكرد مرحلهاي براي توسعه و پيادهسازي فناوری در سازمانهاي پژوهش و فناوري
· توسعه فناوری در سازمانهاي پژوهش و فناوري
شكل 5 فرآيند نوآوري فناورانه در سازمانهاي پژوهش و فناوري (به عنوان توليدكنندگان فناوری) را نشان ميدهد.
براين اساس ميتوان بيان نمود كه توسعه فناوری در سازمانهاي پژوهش و فناوري داراي چهار مرحله است. اين چهار مرحله که در قسمت بالايي شکل 6 نشان داده شدهاند، عبارتند از:
· تعيين فناوری مورد نظر: سازمان پژوهش و فناوري بايد به منظور تعيين فناوری موردنظر براي توسعه (متناسب با نيازمنديهاي رشد صنعتي)، ابتدا تحليل سياستي، بررسي بازار، آینده پژوهشی و پيشبيني فناورانه انجام داده و نيازمنديهاي فناورانه را ارزيابي كند.
· طراحي پروژههاي پژوهشی و توسعه فناوری: سازمان پژوهش و فناوري بايد بر اساس فناوری موردنياز صنعت، در مورد مشخصات تفصيلي فناوری و محصولات مربوطه، تصميمگيري نمايد. سپس بايد منابع و توانمنديهاي تحقيقاتي خود را تحليل نموده و روش كسب فناوری را انتخاب نمايد. در نهايت، سازمان پژوهش و فناوري بايد طرحهاي منسجم در مورد تحليل هزينه-منفعت، زمانبنديها و نيازمنديهاي پرسنلي پروژهها را ارائه كند.
· اجراي فعاليتهاي پژوهشی و توسعه فناوری: سازمان پژوهش و فناوري بايد با كنترل مناسب هزينهها و زمانبنديهاي پروژه، روي پژوهش و توسعه
[1] . Jain
[2] . National Aeronautics and Space Administration (NASA)
[3] . Stage approach
شكل 5- فرآيند نوآوري فناورانه در سازمانهاي پژوهش و فناوري [2]
فناوری كار كند. اين كار ميتواند به صورت مستقل و يا با همكاري شركاي داخلی و خارجي براي ايجاد فناوری انجام شود.
· انتشار دستاوردهای پژوهشی و توسعه فناوری: دستاوردهای پژوهشی و توسعه فناوری بايد در نهايت از طريق پيادهسازي پروژههاي تجاری سازی فناوری، فراهم كردن اطلاعات فناورانه، خدمات صنعتي و آموزش پرسنل به صنعت
· منتقل شود. سازمان پژوهش و فناوري،
همچنين بايد در بكارگيري فناوری انتقاليافته در كاربردهاي توليدي و تجاري به صنعت كمك كند.
پروژههاي مختلف پژوهشی و توسعه فناوری با توجه به نيازمنديهاي صنعت در هر زمان، فازهاي مختلف را مورد تأكيد قرار ميدهند. سازمان پژوهش و فناوري بايد رويه اجرای فعالیتهاي پژوهشی و توسعه فناوری خود را با استراتژيهاي مناسب جهت برآوردن هدف (توسعه و
پیاده سازی فناوری )مطابقت دهد. براي برقراري ارتباط بين استراتژيهاي پيادهسازي و مراحل پژوهش و فناوري، سه عامل مهم بايد مد نظر قرار گيرند، که عبارتند از: توانمندیهای تجاريسازي1، همگامي با بازار2 و نيازمنديهاي فناوری صنعتي3. اين رويكرد نشان ميدهد كه چگونه سازمانهاي پژوهش و فناوري ميتوانند به طور مؤثر به توسعه مرحله به مرحله فناوری صنعتي كمك كنند [7].
نجام فعاليتهاي پژوهش و توسعه فناوري لزوماً به معني پيشرو بودن در فناوري محصول نيست و اصولاً بسياري از سازمانهاي پژوهش و فناوري به دنبال چنين راهبرد مخاطرهآميزي نيستند و اغلب برخی از سازمانهاي پژوهش و فناوري كه از توانمنديهاي راهبردي، مديريت قوي و امكانات مالي كافي برخوردارند در راهبرد خود به دنبال توسعه يك محصول جديد و استفاده از فرصتهاي محيطي به صورت پيشرو هستند.
راهبرد تهاجمي نيازمند بهره مندي از امكانات و قابليتهاي گستردهاي است كه بسياري از سازمانهاي پژوهش و فناوري توانايي تأمين آن را ندارند. بنابراين بسياري از سازمانهاي پژوهش و فناوري با تدوين راهبرد تدافعي در جستجوي فناوريهای نوين و كپيبرداري از آنها هستند. اين سازمانهاي پژوهش و فناوري عملاً در تجاريسازي نسبت به پژوهش و توسعه فناوري توانايي بيشتري دارند. راهبرد تدافعي از ريسك و هزينه كمتري برخوردار است اما از لحاظ فني لزوماً قابل اجرا نيست. موفقيت راهبرد تدافعي منوط به قابليت بالا در فرايندهاي مهندسي معكوس و كپي سازي است. سازمانهاي پژوهش و فناوري كه از اين راهبرد تبعيت ميكنند بايد قابليت انجام سريع اين فرايند را داشته باشند تا به سهم موردنظر خويش از بازار دست يابند. ظهور نوآوريهاي راديكال، حق اختراع و كپي رايت از موانع اتخاذ اين راهبرد هستند [8].
· عوامل كليدي پيادهسازي فناوری اکتساب شده
توسعه فناوری صنعتي، براي كشورهاي در حال توسعه عبارت است از فرايند كسب توانمنديهاي فناورانه براي از بين بردن شكاف بين آنها و كشورهاي توسعهيافته. علاوه بر كسب فناوریهاي كشورهاي پيشرفته، استفاده از فناوری در محصولات و خدمات نيز ميتواند رقابتپذيري صنعتي را افزايش دهد. پيادهسازي فناوری - ايجاد توانمندي در صنايع جهت كسب و بكارگيري فناوریهاي جديد– كليد تعيين موفقيت توسعه فناوری و كاهش مؤثر فاصله بين صنعت محلي و صنعت كشورهاي پيشرفته است. عوامل فراواني بر پيادهسازي فناوری تأثير ميگذارند، اما رويكرد پيشنهادي بر عوامل كليدي هر مرحله در طول فرايند توسعه فناوری متمركز ميشود.
مرحله اول: صنعت به تنهايي نميتواند به فناوری پيشرفته خارجي دست يابد. سازمان پژوهش و فناوري در اين مرحله، فناوریهاي بالغ را وارد شركتها كرده و به آنها در بكارگيري فناوری در محصولات تجاري كمك ميكند. در اين مرحله فقط فناوریهايي كه به شركتها در نفوذ به بازار كمك ميكنند، ميتوانند باعث رشد صنعت شوند. صنعت بايد توانمنديهاي تبديل فناوری وارداتي به مزيتهاي تجاري را ايجاد نمايد. اين عامل كليدي، توانمندي تجاري سازي ناميده ميشود
مرحله دوم: همزمان با ايجاد پايههاي فناورانه، تلاشهايي جهت تنگتر كردن شكاف بين كشورهاي در حال توسعه و توسعهيافته صورت ميگيرد. صنعت براي تحكيم و تقويت موقعيت خود در بازارهاي بينالمللي نياز به تطابق با تغييرات سريع محیطی که اغلب فناورانه است دارد. . نقطه تمركز سازمان پژوهش و فناوري در اين مرحله، تقويت و افزايش كارايي پژوهش و فناوري است تا صنايع بتوانند از فرصتهاي بازار استفاده كنند. اين عامل همگامي با بازار.
[1] . Commercialization capabilities
[2] . Market Timing
[3] . Industrial Technology Requirements
مرحله سوم: عامل حياتي در زماني كه رقابت
فناورانه صنعت در حال شكلگيري است، پيشبيني روندهاي فناوری بر مبناي بازار1 و تعيين نيازمنديهاي فناوری براي رشد صنعتي است. سازمان پژوهش و فناوري نه تنها ميتواند صنعت را در پيروي از فناوری خارجي كمك كند، بلكه ميتواند جهت همگام شدن توسعه فناوری با فناوری در حال پيشرفت، پژوهش و توسعه فناوري محلي انجام دهند. اين عامل كليدي برآوردن نيازمنديهاي فناوری صنعتي خوانده ميشود [14].
شکل 6- رويكرد مرحلهاي توسعه و پيادهسازي فناوری صنعتي در سازمانهاي پژوهش و فناوري [2 و3].
|
شکل 6- رويكرد مرحلهاي توسعه و پيادهسازي فناوری صنعتي در سازمانهاي پژوهش و فناوري [2 و3].
|
فناورانه صنعت را برآورده ساخته و به توليدكنندگان در تجاريسازي به موقع فناوری كمك كنند. عوامل ذكر شده در بالا، نقاط كليدي را كه در هر مرحله از مسير توسعه فناوری بايد مورد توجه باشند مشخص ميسازند. اين سه
شکل 6- رويكرد مرحلهاي توسعه و پيادهسازي فناوری صنعتي در سازمانهاي پژوهش و فناوري [2 و3].
|
مرحله در شکل 6 ، توسط سه بيضي در مركز شكل نشان داده شدهاند.
· راهبردهاي پيادهسازي فناوری توسعه یافته در سازمانهاي پژوهش و فناوري
سازمان پژوهش و فناوري از طريق كمك به صنعت در بهدست آوردن سه عامل فوقالذکر ميتواند توسعه اثربخش فناوری صنعتي را تقويت كرده و به از بين رفتن مرحله به مرحله شكاف فناورانه كمك كند. پنج استراتژي براي برقراري ارتباط بين عوامل كليدي هر مرحله در پيادهسازي فناوری پيشنهاد ميشود. اين استراتژيها در شکل 6 (در پنج مربع در قسمت پايين شکل) نشان داده شدهاند.
در مرحله اول (توانمندی تجاريسازي)، دو استراتژي مناسب براي سازمانهاي پژوهش و فناوري وجود دارد. اولين استراتژي استفاده از انتقال فناوری محلي است كه بر فاز انتشار در رويههاي اجرای فعالیتهاي پژوهشی و توسعه فناوری تأكيد دارد. روشهاي خاص عبارتند از اعطای امتياز فناوری، انتقال دادههاي فناوری، راهاندازي شركتهاي جانبي و اقماري2 و انتقال پرسنل. استراتژي ديگر در اين مرحله، گرفتن نیابت توسعه محصول از شركتهايي است كه تسهيلات پژوهش و فناوری ضعيفتري دارند. سازمانهاي پژوهش و فناوري از طريق نمايندگيهاي توسعه محصول نه تنها ميتوانند به توليدكنندگان در ساخت محصولات تجاري كمك كنند، بلكه ميتوانند به آنها كمك كنند تا به تدريج تواناييهاي خود را از طريق آموزش پرسنل و همكاريهای فناورانه بالا ببرند.
در مرحله دوم هدف مهم سازمان پژوهش و فناوري كمك به صنعت در كسب سريع فناوری به منظور پيش رفتن به صورت همگام با بازار است. اتحادهاي استراتژيك بينالمللي، يك استراتژي اثربخش در كسب سريع فناوری خارجي است. اخذ ليسانس و پژوهش و توسعه فناوري مشاركتي، زمان توسعه فناوري را به طور قابل توجهي كاهش ميدهد. روش ديگري كه وجود دارد، تسريع جذب فناوری براي صنعت محلي است. سازمان پژوهش و فناوري ممكن است، استراتژي مشاركت توليدكنندگان در فعاليتهاي توسعه فناوري را بهكارگيرد. اين استراتژي به توليدكنندگان اين امكان را ميدهد كه فناوری را در زودترين زمان ممكن جذب كرده و زمان لازم براي انتقال فناوری محلي را كاهش دهند. به علاوه، اين استراتژي ميتواند توانايي فناوری صنعتي را ارتقا دهد. زيرا توليدكنندگان فرصتهاي بيشتري براي يادگيري خواهند داشت.
در مرحله سوم، انتخاب فناوری مناسب براي توسعه به منظور رشد صنعتي حياتي است. استراتژي مورد استفاده در اين مرحله، تعريف دقيق مشخصات فناوری از طريق همكاري توليدكنندگان با سازمان پژوهش و فناوري است. بنابراين، سازمان پژوهش و فناوري ميتواند پروژههاي پژوهشی و توسعه فناوری را انتخاب و طراحي نمايد كه نيازمنديهاي صنعت را برآورده ميكنند، تا به موجب آنها از پشتيباني شركتها برخوردار شود. اين روش ميتواند با استفاده از كميتههاي خدمات اطلاعاتي صنعت و قراردادهاي انتقال فناوری پيش از پژوهش و فناوری3 اجرا شود [9].
مفهوم اساسي رويكرد پيشنهادي كاهش مؤثر شكاف فني در توانمندی صنايع، از طريق مديريت مناسب سه عامل كليدي مطرح شده در مراحل مختلف توسعه فناوری ميباشد. بدين منظور، پيشنهاد ميشود كه سازمانهاي پژوهش و فناوري، از استراتژيهاي پيادهسازي فناوری مناسب در هر مرحله استفاده كنند.
توسعه فناوري، موتور محرک رشد اقتصادی است و سازمانهاي پژوهش و فناوري به عنوان متولي توسعه فناوری از ارکان اساسي توسعه اقتصادي دانش بنيان هستند. از این رو مديريت آنها به طور جدي مورد توجه محققان حوزه مديريت در حيطههاي مديريت راهبردي، مديريت توسعه فناوري، مدیریت پژوهش و مديريت پژوهش و فناوري قرار گرفته است.
طبيعي است كه صنايع مختلف داراي اولويتهاي متفاوت در زمينه توسعه فناوری باشند، زيرا آنها از نظر نوع فعاليت، چالشها، محدوديتها و از همه مهمتر اهداف و برنامهها متفاوت هستند. لذا برنامهريزي براي توسعه فناوری در هر صنعت ميبايست با توجه به شرايط خاص آن صنعت صورت پذيرد.
هدف از انجام پژوهش و فناوری حمايت از نوآوري فناورانه است و فعاليتهاي توسعه فناوري بايد فرصتهاي كسب و كار جديدي خلق كرده و يا كسب و كارهاي فعلي را در راستای رقابتپذیری شدن متحول نمايد. از سوي ديگر شدت يافتن رقابت موجب افزايش حمايت كشورها و سازمانها از فعاليتهاي توسعه فناوري شده است. پيچيدگيهاي تحقيقات مبتني بر دانش، فناوري و نوآوري و نيز پويايي كسب و كار و بازار، سازمانها را مجبور كرده تا در حجم، مقياس، موقعيت مكاني و جهتگيري فعاليتهايشان در حوزه توسعه فناوري تجديدنظر كنند.
امروزه در بسياري از کشورهاي جهان، سرمايهگذاري براي توسعه فناوري بازتاب يک حرکت سازماني يا دولتي در جهت فراتر رفتن از سود و بازدهي فعلي و بهبود عملکرد و بازدهي در آينده است. در زمينه كسب و كار نيز توسعه فناوري به معني حرکت به سمت آينده روشن و فعاليتهاي بلندمدت در دانش و فناوري با استفاده از تحقيقات علمي است.
بنابراين اهداف يک نظام پژوهش و توسعه فناوري صنعتي پس از بررسي درباره نيازهاي فناورانه و در نظر گرفتن اهداف راهبردي تعيين ميشوند که اين اهداف ميتوانند شامل حمايت و گسترش كسب و كارهاي موجود يا هدايت به سمت كسب و كارهاي جديد باشند. همچنين گسترش و تحقق توانمنديهاي فناورانه از ديگر اهداف توسعه فناوري است.
مدل ارائه شده در این مقاله برای توسعه فناوری در سازمانهای پژوهش و فناوری، در برگيرنده مفهوم زنجيره ارزش در توسعه علم و فناوري است كه در آن تمركز از سازمانهاي پژوهش و فناوري به فرآيند نوآوري فناورانه انتقال یافته است. در حاليكه سازمانهاي پژوهش و فناوري مهم هستند اما يكي از عناصر فرایند توسعه فناوری ميباشند. نوآوري فناورانه موفق نيازمند تعامل مستمر بين سازمانهاي پژوهش و فناوري و بازيگراني كه عرضه كنندگان و مصرف كنندگان دانش را تشكیل ميدهند است. سازمانهای پژوهش و فناوري به عنوان رابط تعاملات بين عرضه كنندگان و كاربران دانش در قلب سيستم نوآوري فناورانه قرار گرفتهاند و اين موضوع اطمينان از مرتبط بودن تحقيقات با نیازهای صنعت را فراهم ميكند.
در این مدل اهميت شبكه، ائتلافها و مشاركتها و نياز
براي كانالهاي ارتباط مؤثر در ميان سازمانها و افرادی كه در فرایند توسعه فناوری دخیل هستند در نظر گرفته
شده است. سازمانهاي پژوهش و فناوري در قلب مدل
منابع
[1]. بندريان، ر.، بندريان، م.، رويكردي تحليلي به چيستي و چرائي سازمانهاي پژوهش و فناوري مستقل، فصلنامه رشد فناوري، سال هفتم، شماره 28، صص 43-50،1390.
[2]. حاج حسینی، ح.، تحقیق و بررسی پیرامون نظام توسعه تکنولوژی ایران، فصلنامه توسعه تکنولوژی، سال سوم شماره ششم، صفحه 46-61، 1384.
[3]. حاج حسینی، ح.، مباني نظري توسعه تكنولوژي از ديدگاه مكاتب، فصلنامه توسعه تکنولوژی، سال دوم شماره پنجم، صفحه 46-61، 1383.
[4]. خلیل، ط.، مديريت تكنولوژي رمز موفقيت در رقابت و خلق ثروت، مترجم: اعرابي، س. م.، ايزدي، د.، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1383.
[5]. راش، ه.، و همكاران، موسسات فناوري راهبردهاي بهترين عملكرد، مترجم: واعظزاده، ص.، تهران چاپ اول انتشارات دانشگاه تهران، 1383.
[6]. ضیائی، م.، دانش نوآوری و توسعه دانائی محور؛ نگاهی به نقش سازمان های پژوهش و فناوری، انتشارات پژوهشکده مهندسی جهاد کشاورزی، 1387.
[7]. مبینی دهکردی، ع.، رهنگاشت فناوری: الگوی یکپارچه سازی کسب و کار، بازار، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پژوهشگاه صنعت نفت، چاپ اول، 1386
قرار گرفتهاند و به جستجوی يك دامنه از گزينههاي موجود در درون دانش موجود و يافتن آنهايي كه براي
كاربران خاص بسيار مناسب هستند كمك ميكنند. آنها همچنين ميتوانند دانش جديد يا تركيبات جديدي از دانش موجود كه مورد نياز است را تعيين كنند.
بكارگيري يافتههاي علمي براي توسعه فناوري عموماً توسط سازمانهاي پژوهش و فناوري انجام ميشود. دامنه توانمنديهای مورد نیاز در سازمانهاي پژوهش و فناوري گسترده است. اين توانمنديها عبارتند از، توانمنديهاي مديريتي/كارآفريني كه خود شامل اجراي پروژههاي جديد و سازماندهي منابع مورد نياز، عمليات راهاندازي، بازاريابي و تأمين منابع انساني ميگردد. مجموعه اين توانمنديها در سطح سازمانهاي پژوهش و فناوري، عبارت است از توانايي استفاده مؤثر از دانش علمي و عملي به منظور انتخاب، جذب و اشاعه فناوریهای مورد نیاز صنایع مرتبط.
[8]. نیلفروشان، ه.، آراستي، م.ر.، وحدتي محدث، م.، ارائه چارچوبی برای ارزیابی نظام مدیریت توسعه فناوری در سازمانهای دانشبنیان: مطالعه موردی شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی، پانزدهمين همايش بين المللي نفت و گاز، تهران، ایران، 1390.
[9]. Cassiman, B. and Veugelers, R. “Complementarity in the Innovation Strategy: Internal R&D, External Technology Acquisition, 2002.
[10]. Cooper, R.G. (2006.) Managing Technology Development Projects. Research Technology Management, November-December, 23-31, 2006
[11]. European Association Independent Research and Technology Organization, About RTOs, http://www.earto.eu/about-rtos.html
[12]. Jain, K. R., Martyniuk, O. A., Harris, M. M., Niemann E.R. and Woldmann, KEvaluating the commercial potential of emerging technologies, Int. J. Technology Transfer and Commercialization, Vol. 2, No. 1, pp. 32-50, 2003.
[13]. NASA Technology Commercialization Process, Determining Commercial Potential, URL: http://nodis3.gsfc.nasa.gov/displayDir.cfm?Internal_ID=N_PR_7500_0001_&page_name=Chp3, 2004.
[14]. Slater, S. F. and J. J. Mohr "Successful Development and Commercialization of Technological Innovation: Insights Based on Strategy Type." Journal of Product Innovation Management 23: 26-33, 2006.
پاک شود
[1] 8. Market-directed technology trends
[2] 9. Spin-off Companies
[3] 10. Pre-R&T transfer contract
پاک شود
نویسنده عهده دار مکاتبات : رضا بندریان Bandarianr@ripi.ir