ارائه الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه (مطالعه موردی: سازمان-های صنعتی دفاعی).
محورهای موضوعی : مدیریت استراتژیک
رضا حسنوی
1
,
علیرضا جعفری زاد
2
,
علی توحیدیان
3
1 - استاد، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
2 - دانشجوی دکتری تخصصی آینده پژوهی، دانشکده و پژوهشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران
3 - دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت بحران، دانشکده پدافندغیرعامل، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
کلید واژه: مدیریت بحران , تهدیدات , مدیریت تداوم فعالیت,
چکیده مقاله :
هدف: این پژوهش با هدف ارائه یک الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه. (مطالعه موردی: سازمان¬های صنعتی دفاعی) می¬باشد. جهت بررسی و ارائه الگو نیز ابتدا با مطالعه کتابخانه¬ای و میدانی یک الگوی پیشنهادی جهت سازمان¬های صنعتی دفاعی ارائه گردید. روش شناسی: در این پژوهش کاربردی، داده ها با استفاده از یک پرسشنامه هنجار شده 26 سئوالی گردآوری و سپس تجزیه و تحلیل شدند. در مرحله نخست، پرسشنامه طراحی و تدوین و برای کسب روایی محتوایی، توسط گروهی از خبرگان مورد ارزیابی و تأیید نهایی قرار گرفت. سپس در مرحله دوم و نهایی، پرسشنامه بین 30 نفر از روسای واحدهای مدیریت بحران و پدافندغیرعامل توزیع شد؛ این افراد اعضای کمیته بحران صنعت بوده و نقشی کلیدی در فرایند تولید ایفا میکردند. که جزء کمیته بحران صنعت بوده و در تولید، نقش های اصلی و اساسی را داشتند توزیع شد. داده های استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در بخش آمار توصیفی، جداول و نمودارهای هر کدام از قسمت¬ها ترسیم شدند و در بخش آمار استنباطی، با استفاده از آزمون آماری تی تست مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل تی تست نشان داد که سوالات دوازده و پانزده پرسشنامه از الگوی پیشنهادی حذف خواهند شد زیرا پاسخ دهندگان حضور موارد مذکور را ضروری ندانسته اند. این حذف، منطقی به نظر میرسد و احتمالاً ناشی از عدم کارکرد لازم یا عدم انطباق این مؤلفهها با شرایط و الزامات اضطراری سازمانهای صنعتی دفاعی مورد مطالعه است. از سوی دیگر، نتایج تحلیل تی تست نشان داد که سوالات اول تا یازده و سیزده و چهارده و همچنین سوالات شانزده تا بیست و شش در الگوی پیشنهادی باقی خواهند ماند. نتیجهگیری: اجزای اصلی الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه در سازمانهای صنعتی دفاعی، شامل پنج بعد اصلی است که به ترتیب اولویت، حوزه¬های آمادگی، مدیریت فناوری ارتباطات و اطلاعات، منابع و مدیریت منابع، فرماندهی و مدیریت، استمرار و تداوم فعالیت پس از حادثه را در بر میگیرد.
Objective: This research aims to present an optimal crisis management model for continuing activity after an incident (case study: defense industrial organizations). In order to examine and present the model, a proposed model for defense industrial organizations was first presented through a library and field study. Methodology: In this applied research, data were collected using a standardized questionnaire of 26 questions and then analyzed. In the first stage, the questionnaire was designed and compiled and evaluated by a group of experts to obtain content validity and final approval. Then, in the second and final stage, the questionnaire was distributed among 30 heads of crisis management and passive defense units; these people were members of the industry crisis committee and played a key role in the production process. They were distributed to those who were members of the industry crisis committee and had major and essential roles in production. The data extracted from the questionnaire were analyzed using SPSS software. In the descriptive statistics section, tables and graphs of each section were drawn and in the inferential statistics section, they were examined using the t-test statistical test. Findings: The results of the t-test analysis showed that questions twelve and fifteen of the questionnaire will be removed from the proposed model because the respondents did not consider the presence of the aforementioned items essential. This removal seems logical and is probably due to the lack of necessary functionality or non-compliance of these components with the emergency conditions and requirements of the defense industrial organizations under study. On the other hand, the results of the t-test analysis showed that questions one to eleven, thirteen and fourteen, as well as questions sixteen to twenty-six, will remain in the proposed model. Conclusion: The main components of the optimal crisis management model for post-incident activity continuity in defense industrial organizations include five main dimensions, which include priority, areas of preparedness, information and communication technology management, resources and resource management, command and management, and post-incident activity continuity and continuity, in order.
[1]. متین، شاهین، غیاثی، عباس، کوثری راد، محمدرضا و متین، خاطره (1392)، سامانه مدیریت بحران در مراکز صنعتی، انتشارات فدک ایساتیس.
[2]. آل بویه، حسن و سلطانی، حسن (1392)، بیان نقش سیستم های اطلاعات و ارتباطات در مدیریت بحران،کنفرانس بین المللی مدیریت چالش¬ها و راهکارها، شیراز.
[3]. یاراحمدی خراسانی، مهدی (1389)، بحران؛ واقعيتي جدايي ناپذير از ماهيت دروني سازمانها، نشریه علمی، پژوهشی و اطلاع رسانی انجمن مدیریت ایران، ماهنامه مدیریت – شماره 101 -102.
[4]. علمداری، شهرام (1389)، دیدگاه و الگوها در مدیریت بحران، انتشارات بوستان حمید، تهران.
[5]. اسکندری، حمید (1392)، الگوهای سناریونویسی در مدیریت بحران، انشارات بوستان حمید، تهران.
[6]. سادات میدانی، سید حسین (1383)، تعامل حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه دستاوردها و چشم اندازها، همایش نهضت بن المللی صلیب سرخ و هلال احمر و حقوق بشر دوستانه بین المللی.
[7]. عبدالحمیدزاده، بهمن و بدری، ناصر (1389)، ارزیابی کمی و کیفی ریسک در صنایع فرآیندی و شرح روش¬های شناسایی مخاطرات صنعتی با تمرکز بر روش HAZOP، همراه با آشنایی با نرم افزارهای...، انتشارات اندیشه سرا.
[8]. High–level principles for business continuity, Basel Committee on Banking Supervision (The Joint Forum), Basel, August 2006.
MODIRIAT-E-FRDA JOURNAL ISSN 2228-6047 |
Reza Hosnavi 1 | Alireza Jafari Zad 2*
| Ali Towhidian 3
1. Professor, Faculty of Industrial Management and Engineering, Malek Ashtar University of Technology, Tehran hosnavi@mut.ac.ir
2. PhD Student in Futurology, Faculty and Research Institute of Management and Economics, Imam Hossein University, Tehran, Iran, alireza.j1364@gmail.com
3. Graduate of Master of Crisis Management, Faculty of Passive Defense, Malek Ashtar University of Technology, Tehran, Iran, towhidian.ali@gmail.com
Article Info | ABSTRACT |
Article type: Research Article
Article history: Received: 18 March 2021 Revised: 10 June 2021 Accepted: 16 June 2021
Keywords: Crisis Management, Threats, Continuity management.
| Objective: This research aims to present an optimal crisis management model for continuing activity after an incident (case study: defense industrial organizations). In order to examine and present the model, a proposed model for defense industrial organizations was first presented through a library and field study. Methodology: In this applied research, data were collected using a standardized questionnaire of 26 questions and then analyzed. In the first stage, the questionnaire was designed and compiled and evaluated by a group of experts to obtain content validity and final approval. Then, in the second and final stage, the questionnaire was distributed among 30 heads of crisis management and passive defense units; these people were members of the industry crisis committee and played a key role in the production process. They were distributed to those who were members of the industry crisis committee and had major and essential roles in production. The data extracted from the questionnaire were analyzed using SPSS software. In the descriptive statistics section, tables and graphs of each section were drawn and in the inferential statistics section, they were examined using the t-test statistical test. Findings: The results of the t-test analysis showed that questions twelve and fifteen of the questionnaire will be removed from the proposed model because the respondents did not consider the presence of the aforementioned items essential. This removal seems logical and is probably due to the lack of necessary functionality or non-compliance of these components with the emergency conditions and requirements of the defense industrial organizations under study. On the other hand, the results of the t-test analysis showed that questions one to eleven, thirteen and fourteen, as well as questions sixteen to twenty-six, will remain in the proposed model. Conclusion: The main components of the optimal crisis management model for post-incident activity continuity in defense industrial organizations include five main dimensions, which include priority, areas of preparedness, information and communication technology management, resources and resource management, command and management, and post-incident activity continuity and continuity, in order.
|
Cite this article: Hosnavi, R., Jafari Zad, A., & Towhidian, A. (Year). Provide an optimal model of crisis management to continue activities after the accident (Case study: Industrial Defense Organizations).
|
ارائه الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه (مطالعه موردی: سازمانهای صنعتی دفاعی).
رضا حسنوی1| علیرضا جعفری زاد *2| علی توحیدیان 3|
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف ارائه یک الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه. (مطالعه موردی: سازمانهای صنعتی دفاعی) میباشد. جهت بررسی و ارائه الگو نیز ابتدا با مطالعه کتابخانهای و میدانی یک الگوی پیشنهادی جهت سازمانهای صنعتی دفاعی ارائه گردید.
روش شناسی: در این پژوهش کاربردی، داده ها با استفاده از یک پرسشنامه هنجار شده 26 سئوالی گردآوری و سپس تجزیه و تحلیل شدند. در مرحله نخست، پرسشنامه طراحی و تدوین و برای کسب روایی محتوایی، توسط گروهی از خبرگان مورد ارزیابی و تأیید نهایی قرار گرفت. سپس در مرحله دوم و نهایی، پرسشنامه بین 30 نفر از روسای واحدهای مدیریت بحران و پدافندغیرعامل توزیع شد؛ این افراد اعضای کمیته بحران صنعت بوده و نقشی کلیدی در فرایند تولید ایفا میکردند. که جزء کمیته بحران صنعت بوده و در تولید، نقش های اصلی و اساسی را داشتند توزیع شد. داده های استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در بخش آمار توصیفی، جداول و نمودارهای هر کدام از قسمتها ترسیم شدند و در بخش آمار استنباطی، با استفاده از آزمون آماری تی تست مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل تی تست نشان داد که سوالات دوازده و پانزده پرسشنامه از الگوی پیشنهادی حذف خواهند شد زیرا پاسخ دهندگان حضور موارد مذکور را ضروری ندانسته اند. این حذف، منطقی به نظر میرسد و احتمالاً ناشی از عدم کارکرد لازم یا عدم انطباق این مؤلفهها با شرایط و الزامات اضطراری سازمانهای صنعتی دفاعی مورد مطالعه است. از سوی دیگر، نتایج تحلیل تی تست نشان داد که سوالات اول تا یازده و سیزده و چهارده و همچنین سوالات شانزده تا بیست و شش در الگوی پیشنهادی باقی خواهند ماند.
نتیجهگیری: اجزای اصلی الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه در سازمانهای صنعتی دفاعی، شامل پنج بعد اصلی است که به ترتیب اولویت، حوزههای آمادگی، مدیریت فناوری ارتباطات و اطلاعات، منابع و مدیریت منابع، فرماندهی و مدیریت، استمرار و تداوم فعالیت پس از حادثه را در بر میگیرد.
کلیدواژهها: مدیریت بحران ، تهدیدات ، مدیریت تداوم فعالیت
استناد: حسنوی، رضا؛ جعفری زاد، علیرضا؛ و توحیدیان، علی (سال). ارائه الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه (مطالعه موردی: سازمان های صنعتی دفاعی).
دریافت مقاله: 11/02/1401 پذیرش مقاله:29/05/1401
مقدمه
بحران مقولهای است که همه سازمانها و جوامع کمابیش با توجه به ماهیت و فعالیت خود به گونه ای با آن روبرو هستند. بروز خطرات سوانح و بحران های مختلف اقتصادی اجتماعی سیاسی و نظامی به همراه غیر قابل پیشبینی واقعیتی است که بشر در طول تاریخ همواره با آن آشنا بوده است. امروزه در مدیریت نوین صنعتی و سیاستگذاریها و برنامهریزیها برای آینده مجموعههای تولیدی و صنعتی، مسئله حفاظت مراکز صنعتی در برابر خطرات ناشی از حوادث صنعتی و بلایای طبیعی، در اولویت قرار دارد. کشور ما ایران نیز در زمره کشورهای فعال و نسبتا موفق در زمینه مقابله و پاسخ به سوانح قرار دارد که این امر در تجربیات حاصل از جنگ هشت ساله و مقابله با صدها سانحه و حادثه بزرگ و مخرب در کشور ریشه دارد. ولی همانطور که گفته شد بیشتر تجربیات موفق در زمینه مدیریت بحران کشور مربوط به پاسخ و مقابله با سوانح پس از وقوع آنها میباشد؛ این در حالی است که امروزه ثابت شده اهمیت آمادگی و پیشگیری و کاهش اثرات برای رویارویی با سوانح، به مراتب بیشتر از سایر فعالیت های مدیریت بحران است. اما متاسفانه بسیاری از کارخانه ها و معادن در کشور، آن طور که شایسته است به این مهم بها نمیدهند [1].
صنعتی شدن جوامع و گسترش ارتباطات و اطلاعات و همچنین بزرگتر شدن سازمان های اجتماعی که همراه با موفقیت های فراوان تکنولوژیکی و اجتماعی بوده است، نهتنها میزان بروز خطرات غیر منتظره را کاهش نداده است بلکه در بسیاری موارد افزایش نیز داده است. از این رو سازمانها مجبورند همراه با افزایش پیچیدگی و توان تولیدی خود توان رویارویی و مواجه با بحرانهای مختلف را در خود افزایش دهد، امری که تنها با برنامه ریزیهای میان مدت و بلند مدت ممکن می گردد[2]. بحران در واقع حالتی است کاملاً غیر منتظره و غافلگیرکننده که در آن فرصت برای تصمیمگیری بسیار کم است. در چنین شرایطی دیگر نمیتوان از روشهای معمول برای نشان دادن عکس العمل استفاده کرد در این حالت مدیریت پیش از هر چیزی به تجربه مهارت سرعت هوشمندی خلاقیت و موقع سنجی نیاز دارد و با توجه به اطلاعات موجود باید هرچه سریعتر موضوع ارزیابی و نسبت به آن اقدام شود. بحران در واقع وضعیتی است که در اثر رخ داد و عوامل طبیعی و غیرطبیعی(انسانی) به طور ناگهانی پدید آمده و یا ظاهر میشود [3].
فلسفه وجودی هر سازمان در گرو اهدافی است که برای رسیدن به آن ایجاد گردیده است، همواره عواملی تداوم فعالیت سازمانها و صنایع را مختل میکند یا حتی حیات آن را به خطر میاندازد که بخشی از این مخاطرات ناشی از تهدیدات قابل طرح در حیطه ها و عرصه های پدافند غیرعامل می باشند. این مخاطرات میبایستی طی یک الگو و روش نظاممند شناسایی ارزیابی و کنترل گردند. اهمیت موضوع وقتی مشخصتر می گردد که معمولاً محدودیت در منابع خصوصاً محدودیت های زمانی، تکنولوژیک، مالی و عدم هماهنگی سازمان را مجبور به پذیرش برخی از ریسک ها و یا سطحی از ریسک مینماید که پذیرش این ریسک ها موجب قطع فرآیند تولید در زمان بحران میشود.
سوال اینجاست که با توجه به حساسیت سازمان ها و صنایع دفاعی ایران از حیث محرمانگی و اهمیت استراتژیک در شرایط سیاسی دنیای امروز، با عنایت به مقتضیات نظامی/ سیاسی کشور ایران، چه طرح و برنامه مدونی برای استمرار فعالیت صنایع دفاعی ایران در شرایط اضطراری وجود دارد؟ چگونه باید این طرح ها را در صنایع دفاعی بومی سازی نمود؟ طرح و الگوریتم برتر که بیشترین همخوانی را با صنایع نظامی ما داشته باشند چیست؟
برقراري الگوهای مدیریت بحران با رویکرد تداوم فعالیت درصنایع نظام دفاعی کشور با توجه به نوع فعالیت نیروهاي مسلح و تهدیدات مترتب برصنایع تولیدی آن، از اهمیت ویژهاي برخوردار است و لازم است تدابیرلازم در جهت مصون سازی تمام بخش های صنایع از قطع یکباره فعالیت و رسالت وجودی خویش، پس از رخداد حوادث از درنظرگرفته شود. تغییر در الگوی تهدیدات و حوادث نظیر حوادث تکنولوژیکی و حملات تروریستی و خرابکارانه و نظامی سبب شده است که نهادها ها وارگان ها از سطح هشدار و اخطار دهی به سطح طراحی برنامه استمرار فعالیتها ارتقا یابند که این قابلیت، سازمانها را در استمرار عملکردهای ضروری شان در حین یک حادثه و افزایش ایمنی شان توانمند میسازد.
یک بحران سازمانی پدیدهای با احتمال وقوع کم و تاثیرگذاری زیاد است که قابلیت اجرایی صنعت و ارگان را تهدید میکند و از مشخصه آن مبهم بودن عامل، مبهم بودن تاثیرات و وسایل حل آن است و تصمیمات مربوط به آن باید به سرعت اتخاذ شود. در دنیای پرتلاطم امروزی استمرار و تداوم فعالیتهای حیاتی و کلیدی سازمان در زمان بروز یک اختلال و نیز ترمیم سریع و بازگشت به حالت عادی پس از بروز حادثه برای حفظ بقا و دستیابی به موفقیت پایدار یک ضرورت می باشد.
در این زمینه استاندارد IDS402سیستم مدیریت تداوم فعالیت بخشی از سیستم مدیریتی است که به ایجاد، استقرار، عملیاتی کردن، نظارت، بازنگری، نگهداری و بهبود تداوم فعالیت و استمرار در زمان بحران و پس از آن میپردازد. این سند باتوجه به توانایی استراتژیک و تاکتیکی سازمان برای برنامهریزی و ارائهی پاسخ مناسب در مواجهه با حوادث و به منظور استمرار فعالیت های صنایع و سازمان های مختلف در یک سطح قابل قبول از پیش تعیین شده به ارائه راهکار میپردازد.
با عنایت به مطالب مذکور و اینکه صنایع دفاعی ایران با طیفی از انواع حوادث، و بحرانهای مختص به خود در خطوط تولیدی و صنایع خود روبرو هستند، لذا تهیه و تدوین الگویی جهت تداوم و استمرار فعالیت پس از حادثه با رویکرد رفع عدم عدم قطع زنجیره تولید در زمان بحران مبتنی بر استاندار IDS402 که بتواند مشکلات تولید را در شرایط اضطراري در این صنایع تسهیل نماید ضروری است. لذا در این پژوهش مد نظر است تا با استخراج یک الگوي بومی جهت استمرار فعالیت براي مدیریت بحران در سازمانهای صنعتی دفاعی پرداخته شود.
1. مرورادبیات
1.1. تعاریف اصطلاحات
× مدیریت بحران:
ﺳﺎزﻣﺎن ﻓﺪرال ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤـﺮان آﻣﺮﯾﮑـﺎ (FEMA) ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤـﺮان را وارد ﺷـﺪن وﺳﻨﺠﯿﺪن ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺮﺗﻔـﻊ ﻧﻤـﻮدن وﺿـﻌﯿﺖ ﻫـﺎي ﺧﺼـﻤﺎﻧﻪ، ﺗﺤﻘﯿـﻖ وﮐﺴـﺐ اﻃﻼﻋﺎت اوﻟﯿﻪ و ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﻮرد ﺧﻄﺎ ﺑـﺮاي ﺗﺤـﺖ ﭘﯿﮕـﺮد ﻗـﺎﻧﻮﻧﯽ ﻗـﺮار ﮔـﺮﻓﺘﻦ، در ﻧﻈـﺮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. درﻓﺮﻫﻨﮓ واژﮔﺎن اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎن، ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤـﺮان ﺑـﻪ ﻣﻌﻨـﯽ ارزﯾـﺎﺑﯽ ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ، ﺣﺼﻮل و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﺟﻬﺖ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨـﯽ، ﺟﻠـﻮﮔﯿﺮي و ﯾﺎ رﻓﻊ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﯾﺎ ﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﺗﺮورﯾﺴﺘﯽ ﻣﻌﻨﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ [4].
× تداوم فعاليت:
به وضعيتي اطلاق ميشود که در آن، يک فعاليت به طور مستمر و بـدون وقفـه ادامه يابد[5].
× برنامه تداوم فعاليت:
بخشي از مديريت تداوم فعاليت است. برنامه تداوم فعاليت بـه برنامـه عملـي جامع و مکتوبي اطلاق ميشود که در آن، براي تـداوم يـا بازيـابي عمليـات يـک سازمان ـ به هنگام وقوع يک اختلال ـ رويهها و نظامهايي تدوين ميشود[5].
× بازيابي فعالیت:
بازيابي و احياي مجدد برخي از فعاليـت هـاي خـاص کـاري ـ پـس از ايجـاد اختلالي که در آنها پديد آمده است ـ به سطحي که براي ايفاي تعهدات عملياتي جاري کفايت کند[5].
× مديريت تداوم فعاليت:
مديريت تداوم فعاليت، بخش مهمي از مديريت ريسک عملياتي است که رويکردي فراگير به عمليات کاري دارد و شامل سياست ها، استاندارد ها، و رويههايي اسـت کـه اطمينان ميدهند درصورت وقوع يک اختلال، ميتوان عمليات خاصي را طي يک مدت زمـان معـين، حفـظ کـرد يـا آن را بازيـابي نمـود [5].
2.1. شناسایی و تعیین تهدیدات و خطرات عمدی
تهدید عبارت است از هرگونه احتمال بروز حادثه آسیبزا در هر آنچه ارزشمند است و شامل نیات و نیروهای موجود و بالقوه از سوی دشمن و یا سوانح طبیعی و یا اختلالات و نواقص موجود در سیستم است که موجودی و انجام وظیفه این داراییها ارزشمند را تحت تأثیر قرار دهد
بر اساس استانداردهای متنوع منتشرشده از سوی مؤسسه NFPA تهدیدات دستهبندیهای متنوعی دارند؛ برای مثال، در استاندارد 730 که ارزیابی خطرپذیری ناشی از تهدیدات امنیتی محیطهای مسکونی، آموزشی، تجاری، خردهفروشی و صنعتی است، مراحل ارزیابی خطرپذیری برشمرده شده و در آن، منظور از تهدید به شرح تروریسم، حملات سایبری، انفجار ساختمان، انفجار بمب، تسلیحات شیمیایی، بیولوژیکی و هستهای و تهدیدات ناشی از تسلیحات الکترومغناطیسی بیانشده است و در جای دیگر تهدیدات هر عامل انسانساخت، طبیعی یا ناشی از وجــود فناوری تلقی میکند که فعالیت عــادی جامعه را مختل کند و به جانها، اموال، فعالیتها یا محیطزیست صدمه وارد کند و در آن، تهدیدات انسانساخت به دو نوع تصادفی و عمدی دستهبندیشده است. لذا در اين پروژه بر تهديدات انسان ساخت تاكيد مي شود كه مي تواند باعث اختلال در استمرار فعاليت در اين گروه صنعتي بيانجامد. روش هاي مقابله با چنين تهديدات و مخاطرات نيز از درون مصون سازي و اقدام بازدارنده و تاب اور محقق مي گردد [4].
× حوزه اصلی تهديدات:
تهديدات مردمي = جامعه
تهديدات در دستگاهها = نظام مدیریتی و بروز نارضايتي
تهديدات زير ساختي = پیکره و کالبد
حوزه اصلی تهدیدات در تحلیل آسیب شناسی گروه صنعتی شهید حاج امینی در ردیف تهدیدات در دستگاه ها و پیکره یا کالبد، واکاوی و ارزیابی می گردند .
× انواع تهدیدات:
هر عاملی که در مقابل امنیت جامعه قرار گرفته و امنیت و ثبات آن را در خطر اندازد به عنوان "تهدید" مطرح می گردد. یک تعریف جامع برای تهدید بیان شده که عبارتست از: "مجموعه اقداماتی که توسط کشور یا کشورهای معاند انجام شود تا از توسعه در داخل کشور هدف یا در سطح بین المللی جلوگیری نماید یا آن ها را محدود ساخته و در معرض آسیب قرار دهد و در نتیجه امنیت ملی را تهدید نماید".
در یک دسته بندی کلی از تهدیدات، تهدیدات در دو دسته کلی طبیعی و غیر طبیعی (انسان ساخت) جای می گیرند. از لحاظ قانونی و اجرایی، هر یک از این دسته های تهدیدات، مسئولان و ناظران خاص خود را دارند. به عنوان مثال، تهدیدات ایمنی، بهداشت و محیط زیست (HSE) و تهدیدات ناشی از تهدیدات طبیعی (مخاطرات طبیعی و حوادث غیرمترقبه) از مسئولیت های بخش مدیریت سوانح طبیعی است. البته این امر نباید از نظر دور شود که راهکارها و ملاحظات ناشی از مطالعات پدافند غیرعامل می تواند در دیگر حوزههای تهدید نیز مثمر ثمر واقع شده و تبعات ناشی از این تهدیدات را با کاهش آسیب پذیری زیرساخت ها به شدت کاهش خواهد داد[4].
3.1. انواع الگوهای مدیریت بحران [6]:
1.3.1. اﻟﮕﻮي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺤﺮان
در اﯾﻦ اﻟﮕﻮ، اﺻﻮل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺑﻪ ﺗﻔﮑﯿﮏ ﻓﺎزﻫـﺎي ﭼﻬﺎرﮔﺎﻧـﻪ (ﭘﯿﺸـﮕﯿﺮي، آﻣـﺎدﮔﯽ، ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪ و ﺑﺎزﯾـﺎﺑﯽ) ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ اﻟﮕﻮ ﺑﺮاي ﺗﻬﯿﻪ و ﺗﺪوﯾﻦ اﺻﻮل ﮐﺎرﺑﺮدي و ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﻔﯿﺪ اﺳﺖ. درﮐﺸـﻮر ﻣـﺎ ﻧﯿـﺰﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺑﺮ اﯾﻦ ﭘﺎﯾﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ[6].
2.3.1. اﻟﮕﻮي ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ ﯾﺎ ﻫﺮﻣﯽ(روﯾﮑﺮد ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ وﮐﻨﺘﺮل)
در ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن ﺳﺎل 2006 ﻋﺪه اي از ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻮرﻧﺘﻮ ﮐﺎﻧﺎدا دور ﻫﻢ ﮔﺮد آﻣﺪﻧﺪ ﺗـﺎ اﺻﻮل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان را ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ. ﻫﺪف اﯾﻦ ﮐﺎرﮔﺎه آن ﺑﻮد ﮐﻪ دﻻﯾﻞ وﺟـﻮد اﺧﺘﻼﻓـﺎت در اﺻﻮل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ و ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﮐﻪ در آن ﺿـﻤﻦ درك ﺑﻬﺘﺮ اﯾﻦ اﺻﻮل، ﺑﺘﻮان ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮي ﺑﺮاي آن اراﺋﻪ ﻧﻤﻮد. ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮان اﺻـﻠﯽ اﯾـﻦ ﮐﺎرﮔـﺎه را اﻓـﺮادي ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﺎن دﯾﻮﯾﺲ، ﮐﻨﺚ ﻣﯿﺸﻞ، ﮐﻨﺚ ﻫﻮﯾﺖ و تری جگل ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ دادﻧﺪ. ﯾﮑﯽ از اﻟﮕﻮﻫﺎي ﻣﻄﺮح ﺷـﺪه ﺑﺮاي ﺗﺪوﯾﻦ اﺻﻮل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي ﺑﺤﺮان، اﻟﮕﻮﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ، اﻟﮕﻮي ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ و ﺳﻄﺢ ﺑﻨﺪيﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﯾﺎن دﯾﻮﯾﺲ اراﺋﻪ ﮔﺮدﯾﺪ. در اﯾﻦ اﻟﮕﻮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎر آن ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ ازﺑﺎﻻ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮔﺮوه ﻫﺎي ذي ﻧﻔﻊ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪارد [6].
ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻗﺒﻠﯽ وﺟﻮد اﯾﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن داده ﺑﻮد ﮐـﻪ ﺑـﻪ ﮐـﺎرﮔﯿﺮي اﯾـﻦ روﯾﮑﺮد ﮐﻪ ﻓﺎﻗﺪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ در اﻣﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﺤﺮان اﺳﺖ، ﻣﻨﺠـﺮ ﺑـﻪ ﺷﮑﺴـﺖ در اﻣـﺮ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي و آﻣﺎدﮔﯽ، ﻋﺪم ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎي اﺳﺎﺳﯽ اﻓﺮاد ﺳﺎﮐﻦ در ﺟﺎﻣﻊ ﺑﻼﺧﯿﺰ، ﻃﺮاﺣـﯽ و اﻧﺠـﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ و اﻗﺪاﻣﺎت ﻏﯿﺮﺿﺮوري و ﻋﺪم رﺿﺎﯾﺖ از ﻋﻤﻠﮑﺮد ﮐﻠﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﻣﺴﺌﻮل، ﻋﻠﯽ رﻏﻢ دﺳـﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑـﻪ ﺷـﺎﺧﺺ ﻫـﺎيﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﮔﺮدد[6].
وﯾﮋﮔﯽﻫﺎي ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻣﺪل ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ وﮐﻨﺘﺮل ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪاز:
- وﺟﻮد ﺳﺎﺧﺘﺎر اداري ﺛﺎﺑﺖ ﺑﺎ ﻧﻘﺶ ﻫﺎ، وﻇﺎﯾﻒ و ﻣﺤﺪوه ﻫﺎي ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺎﻧﻮن
- وﺟﻮد ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ دﻗﺖ و وﺿﻮح ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه و اﺧﺘﯿﺎرات آن از ﺳﻮي یک ﺳﺎزﻣﺎن واﮔﺬار ﻣﯽ ﺷﻮد.
- ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎي ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ (ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻣﺮاﺣﻞ ﮐﺎﻫﺶ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب ﺑﺤﺮان و ﺑﺎزﺳﺎزي)
- ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ از ﻣﺪل ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي از ﺑﺎﻻ ﺑﻪ پایین
- ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺳﺮﯾﻊ و ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ های ملی
- وﺟﻮد ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺰ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺘﺮل ﻣﺮﮐﺰي را ﺑﺮﻋﻬﺪه داﺷﺘﻪ وﮐﻠﯿﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎ از ﻣﺠﺮاي آن ﺟﻨﺒﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ و ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﺣﺘﯽ درﺳﻄﻮح ﻣﺤﯿﻄﯽ و ﻣﺤﻠﯽ
ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮي ﻣﺪل ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ وﮐﻨﺘﺮل در ﺑﻌﻀﯽ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﻔﯿﺪ اﺳﺖ ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺣﺎد و واﮐـﻨﺶﺳﺮﯾﻊ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﻮادث ﺑﺮاي ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺟﺎن و ﻣﺎل ﻣﺮدم و در ﺷﺮاﯾﻂ وﻗﻮع ﺑﻼﯾﺎي ﺑﺎ اﻧﺪازه ﻫـﺎي ﻣﺤـﺪود اﺳـﺘﻔﺎده از اﯾﻦ ﻣﺪل ﻓﻮاﯾﺪ ﺑﺴﯿﺎري داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. اﻣﺎ در ﺑﻼﯾﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﺳﻄﺢ ﮔﺴﺘﺮده در ﺟﺎﻣﻌﻪ روي ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و ﻧﯿﺰ در ﻣﺮاﺣـﻞ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي، ﮐﺎﻫﺶ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب و ﻧﯿﺰ ﺑﺎزﯾﺎﺑﯽ، اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ روش ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﮐﺎرﺳﺎز ﻧﯿﺴـﺖ. ﮔﺮﭼـﻪ روﯾﮑﺮدﻫـﺎي ﺟﺎري ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان، ﻫﻨﻮز ﺗﺎﺣﺪ زﯾﺎدي ﻣﺘﺎﺛﺮ از ﻣﺪل ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ وﮐﻨﺘﺮل اﺳﺖ.
ﺑﺎﮐﻞ (2001) ﺑﻪ اﺛﺒﺎت رﺳﺎﻧﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﺑﺮد اﯾﻦ ﻣﺪل ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠـﻪ ﭘﺎﺳـﺦ ﮔـﻮﯾﯽ ﺳـﺮﯾﻊ ﺑـﻮده وﺑﺮاي اﻋﻤﺎل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ در ﻣﺮاﺣﻞ دﯾﮕﺮ ﭼﺮﺧﻪ ﺑﺤﺮان، ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ اﺳﺖ. در ﻋﻮض ﺑﺎ ﺗﻘﻮﯾـﺖ ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﺎﻣﻌـﻪ- ﻣﺤـﻮرﺑﺤﺮان، در ﻣﺮاﺣﻞ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي، آﻣﺎدﮔﯽ، ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ و ﺑﺎزﺳﺎزي ﻣﯽ ﺗﻮان ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺑﯿﺸﺘﺮي را ﺑﺮاي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮﻓﻖ ﻣﺨﺎﻃﺮات در ﻫﻨﮕﺎم رﺧﺪاد ﺑﻼﯾﺎ ﻓﺮاﻫﻢ آورد[6].
3.3.1. اﻟﮕﻮي ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ
ﺑﺴﯿﺎري از اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارك ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ، اراﺋﻪ دﻫﻨﺪه اﺻﻮﻟﯽ ﺑﺮاي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾـﺰي ﺑﺤـﺮان ﺑـﻮده اﻧـﺪ. اراﺋﻪ اﯾﻦ اﺻﻮل از اﺑﺘﺪاي ﺳﺎل ﻫﺎي دﻫﻪ 1990 ﻣﯿﻼدي ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دﻫﻪ ﮐﺎﻫﺶ آﺛﺎر ﺑﻼﯾﺎي ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﺎم ﮔـﺬاري ﮔﺮدﯾﺪ، ﺷﺮوع و ﺗﺎﮐﻨﻮن اداﻣﻪ ﭘﯿﺪاﮐﺮده اﻧﺪ. ﺑﺮاﺳﺎس اﯾﻦ اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارك ﻣﯽ ﺗﻮان ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺮداﺷﺖ ﻧﻤﻮد ﮐﻪ از دﯾﺪﮔﺎه ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ اﺻﻮل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ اﺻﻠﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪي ﮐﺮد:
- اﺻﻮل ﻧﻬﺎدي
- اﺻﻮل روﯾﻪاي
اﺻﻮل ﻧﻬﺎدي ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان درﮐﺸﻮرﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، درﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ اﺻﻮل روﯾﻪ اي ﺑﺮﺧـﯽ روش ﻫﺎي اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻣﺮاﺣـﻞ ﭘﯿﺸـﮕﯿﺮي، ﮐـﺎﻫﺶ اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب و آﻣـﺎدﮔﯽ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺮاي ﺑﺤﺮان ﻫﺎ را ﺑﻪ ﺷﯿﻮه اي ﻓﻨﯽ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﺪ. ﯾﮑﯽ از ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎي اﯾﻦ ﻧﻮع ﻧﮕﺮش را ﻣﯽﺗـﻮان در ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﺗﻼش ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺪوﯾﻦ "ﭼﺎرﭼﻮب ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻫﯿﻮﮔو" جستجو نمود. در این ﭼﺎرﭼﻮب، اﺻﻮل راﻫﺒﺮدي ﺑﺮاي اﺳﺘﻔﺎده وﮐﺎرﺑﺮد ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺸﻮرﻫﺎ اراﺋﻪ ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ ﺑﮑﺎرﮔﯿﺮي اﯾﻦ اﺻـﻮل، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزي ﺟﻮاﻣﻊ و ﻣﻠﺖﻫﺎ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺤﺮانﻫﺎ ذﮐﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ.
اﺻﻮل راﻫﺒﺮدي اﯾﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
- ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﮐﺮدن اﻗﺪاﻣﺎت ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮات ﺑﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار درﮐﻠﯿـﻪ ﺳـﻄﻮح ﺑـﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺧﺎص ﺑﺮ روي ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي وﮐﺎﻫﺶ اﺛﺮات، آﻣﺎدﮔﯽ وﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐپذیری.
- ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻧﻬﺎدﻫﺎ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻫﺎ و ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺎ در ﮐﻠﯿﻪ ﺳﻄﻮح ﺑﻪ ﺧﺼﻮص در ﺳـﻄﺢ ﺟﻮاﻣـﻊ ﮐـﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺳﯿﺴﺘﻤﺎﺗﯿﮏ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﻘﺎوم در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﺨﺎﻃﺮات ﮐﻤﮏ نمایند.
- ﻟﺤﺎظ ﮐﺮدن ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺪ روش ﻫﺎي ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮ در ﻃﺮاﺣﯽ اﻗﺪاﻣﺎت آﻣﺎدﮔﯽ و ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﺤﺮان ﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﺑﺎزﯾﺎﺑﯽ ﺟﻮاﻣﻊ آﺳﯿﺐ دﯾﺪه از ﺑﺤﺮانﻫﺎ
دﯾﺪﮔﺎه اﺻﻠﯽ در اﯾﻦ ﻧﻮع اﺻﻮل، اراﺋﻪ ﺧﻂ ﻣﺶ ﻫﺎي ﮐﻠﯽ ﺑﺮاي ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺟﻬﺖ اﻗﺪام در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤـﺮان وﯾﮋه در ﻣﺮاﺣﻞ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي وﮐﺎﻫﺶ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب آنﻫﺎ اﺳﺖ[6].
4.3.1. اﻟﮕﻮي ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي اﻣﺪادي ﻏﯿﺮدوﻟﺘﯽ و ﺑﺸﺮ دوﺳﺘﺎﻧﻪ (ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر(
از ﺳﺎل ﻫﺎي آﻏﺎزﯾﻦ ﺗﺎﺳﯿﺲ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺻﻠﯿﺐ ﺳﺮخ ﺟﻬﺎﻧﯽ و ﻫﻼل اﺣﻤﺮ در ﭼﺎرﭼﻮب ﻓﺪراﺳﯿﻮن ﺑـﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠـﯽﺻﻠﯿﺐ ﺳﺮخ و ﻫﻼل اﺣﻤﺮ، ﺗﻼش ﻫﺎي زﯾﺎدي در زﻣﯿﻨﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان در ﺑﺨﺶ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳـﺖ. از دﻫﻪ 80 ﻣﯿﻼدي ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻬﯿﻪ و ﺗﺪوﯾﻦ اﺻﻮل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤـﺮان ﺗﻮﺳـﻂ ﺳـﺎزﻣﺎن ﻫـﺎي ﺑـﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠـﯽ ﻏﯿﺮدوﻟﺘـﯽاﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ [7].
دراﯾﻦ اﻟﮕﻮ، اﺻﻮل ﺑﻪ ﺳﻪ دﺳﺘﻪ اﺳﺎﺳﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪه اﻧﺪ:
- اﺻﻮل اﺳﺎﺳﯽ
- اﺻﻮل ﻓﺮﻋﯽ: ﮐﻪ ﺑﺮاي رﺳﯿﺪن ﺑﻪ اﺻﻮل اﺳﺎﺳﯽ و ﯾﺎ اﻫﺪاف ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ.
- اﺻﻮل ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ: در ﻣﻮرد ﻧﺤﻮه اﻧﺠﺎم ﮐﺎر ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي درﮔﯿﺮ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان اﺳﺖ.
از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﮐﻠﯿﻪ اﻗﺪاﻣﺎت ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽ آﯾﺪ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮان ﻧﻘﺶ و اﻫﻤﯿﺖ اﯾﻦ ﮔﺮوه را ﻧﺎدﯾـﺪه ﮔﺮﻓـﺖ. ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ اﯾﻦ ﺗﻔﮑﺮ، ﻫﺮ ﻧﻮع ﻣﺪاﺧﻠﻪ اي ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮔﺮوه ﻫﺎي ذي ﻧﻔﻊ اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد ﮐﻪ از اﯾﻦ ﻣﺪاﺧﻼت ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺪاﺧﻼت ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﯾﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﻨﺸﺎ ﺷـﮑﻞ ﮔﯿـﺮي روﯾﮑـﺮد ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻣﺤـﻮر در ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤـﺮان، از ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺑﺸﺮ دوﺳﺘﺎﻧﻪ و اﻣﺪادي ﻣﺜﻞ ﺻﻠﯿﺐ ﺳﺮخ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. در اﻟﮕﻮي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﺳﻌﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻣﻌﺎﯾﺒﯽ ﮐﻪ در اﻟﮕﻮﻫﺎي ﻗﺒﻠﯽ ﺑـﻪ وﯾـﮋه اﻟﮕـﻮي ﻓﺮﻣﺎﻧـﺪﻫﯽ وﮐﻨﺘـﺮلﻣﻄﺮح ﺑﻮد ﺑﺮﻃﺮف ﮔﺮدد. وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎي ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ اﻟﮕﻮي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
1) وﺟﻮد ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻨﻌﻄﻒ ﺑﺎ ﻧﻘﺶ ﻫﺎ، وﻇﺎﯾﻒ و ﻣﺤﺪوده ﻫﺎي ﺗﻮاﻓﻖ ﺷﺪه در ﺳﻄﺢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺪف
2) وﺟﻮد ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺷﺒﮑﻪ اي ﮐﻪ در آن اﻓﺮاد ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻋﻼﯾـﻖ، ﺗﺨﺼـﺺ ودوره ﻫـﺎﯾﯽ ﮐـﻪ ﻣـﯽﺑﯿﻨﻨﺪ، وﻇﺎﯾﻒ وﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ را ﺑﺮﻋﻬﺪه دارﻧﺪ.
3) ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎي ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﻏﯿﺮ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ
4) ﺗﺄﮐﯿﺪ و ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ روي ﻫﻤﻪ اﻧﻮاع ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺑﻪ ﺟﺎي ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ روي اﻧﻮاع ﺧﺎﺻﯽ از ﻣﺨﺎﻃﺮات
5) ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ از اﻟﮕﻮي ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي از ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ
6) ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﻓﻌﺎل در ﻫﻤﻪ ﻣﺮاﺣﻞ ﭼﺮﺧﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺑﺎﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﻣﺮﺣﻠـﻪ ﭘـﯿﺶ از وﻗـﻮع و ﮐـﺎﻫﺶﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﻼیا
7) وﺟﻮد ﻣﺮﮐﺰي دوﻟﺘﯽ ﺑﺮاي ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ در اﻧﺠﺎم ﮐﻠﯿﻪ اﻣﻮر ﻧﻘﺶ ﺗﺴﻬﯿﻞ ﮔﺮ را ﺑﺮﻋﻬﺪه داﺷـﺘﻪ و ﻓﻌﺎﻟﯿـﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ درﺳﻄﻮح ﻣﺤﯿﻄﯽ و ﻣﺤﻠﯽ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد از ﻃﺮﯾﻖ آن ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ و ﺗﺴﻬﯿﻞ ﻣﯽ ﮔﺮدد.
ﻻزﻣﻪ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺷﺪن اﻟﮕﻮي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﺑﻪ ﺟـﺎي اﻟﮕـﻮي ﻓﺮﻣﺎﻧـﺪﻫﯽ وﮐﻨﺘـﺮل، ﺗﻐﯿﯿـﺮ ﻧﮕـﺮش ﻧﺴـﺒﺖ ﺑـﻪﺑﺤﺮان ﻫﺎﺳﺖ. ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻻزم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎي ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑـﺮ روي ﻣﺨـﺎﻃﺮات، ﺑـﺮ ﭘﯿﺎﻣـﺪﻫﺎي ﺣﺎﺻـﻞ ازﺑﺤﺮان ﻫﺎ ﺑﺮ اﻓﺮاد، ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﯾﺎﺑﺪ [7].
5.3.1. اﻟﮕﻮي ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ادﻏﺎم ﯾﺎﻓﺘﻪ آﻣﺎدﮔﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر در ﺑﺤﺮانﻫﺎ
اﯾﻦ اﻟﮕﻮ ﺗﻮﺳﻂ ﺻﻠﯿﺐ ﺳﺮخ ﺟﻬﺎﻧﯽ و ﺗﺤﺖ ﻋﻨـﻮان اﻟﮕـﻮي ادﻏـﺎم ﯾﺎﻓﺘـﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ آﻣـﺎدﮔﯽ ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻣﺤـﻮر در ﺑﺤﺮان ﻫﺎ در ﺑﻌﻀﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎي آﺳﯿﺎي ﺟﻨﻮب ﺷﺮﻗﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﻓﯿﻠﯿﭙﯿﻦ، ﺟﺰاﯾﺮ ﺳـﻠﯿﻤﺎن و ﺗـﺎﯾﻮان اﺟـﺮا ﺷـﺪه اﺳـﺖ. ﻣﺤﻮر ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان در اﯾﻦ اﻟﮕﻮ، ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. دراﯾﻦ اﻟﮕﻮ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺤﺮان از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﺷـﺶ ﮔـﺎم اﻣﮑـﺎن ﭘـﺬﯾﺮ ﺑـﻮده ﮐـﻪ آﻣـﻮزش ﯾﮑـﯽ ازﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ اﺑﺰارﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
اﯾﻦ ﺷﺶ ﮔﺎم ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪاز:
ﮔﺎم اول: ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ و اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺤﻞ ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ: ﻣﺪاﺧﻠﻪ در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ اﻧﺠـﺎم ﻣـﯽ ﺷـﻮد ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﯿﺰان آﺳﯿﺐ ﭘـﺬﯾﺮي را دارا ﻫﺴـﺘﻨﺪ. اﻧﺘﺨـﺎب ﻣﻨـﺎﻃﻖ ﻫـﺪف ﺑـﺮ اﺳـﺎس ارزﯾـﺎﺑﯽ آﺳـﯿﺐ ﭘـﺬﯾﺮي وﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮد در ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ، اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﮔﺮدد. ﺑﺪﯾﻬﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣﺤﻞ ﻣﻨﺘﺨﺐ، ﻻزم اﺳﺖ از ﻗﺒـﻞ، ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺑﺤﺮان ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪه و اﻧﺠﺎم اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮐﺎﻫﺶ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب ﺑﺤـﺮان ﻣـﻮرد ﺗﻮاﻓـﻖ و ﻗﺒـﻮلﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﮔﺎم دوم: ﺟﻠﺐ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺷﻬﺮداري و واﺣﺪﻫﺎي دوﻟﺘﯽ اﺳﺘﺎن : در آﻏﺎز ﻻزم اﺳﺖ ﻣﻮاﻓﻘﺖ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻣﻘﺎﻣـﺎت ﻣﺤﻠﯽ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي و اﺟﺮاي اﻟﮕﻮ اﺧﺬ ﮔﺮدد. ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن ﺣﻤﺎﯾـﺖ ﻫـﺎي ﺗﺨﺼﺼـﯽ و اﻋﺘﺒـﺎري و ﺗﺸـﺮﯾﮏ ﻣﺴﺎﻋﯽ آﻧﺎن ﺑﺮاي ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﮔﺎم ﻫﺎي ﺑﻌﺪي و ﮐﺴﺐ اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﻧﻬﺎدﯾﻨﻪ ﺷﺪن اﻟﮕﻮ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫـﺎي ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﭘﺎﯾـﺪارﺿﺮوري اﺳﺖ.
ﮔﺎم ﺳﻮم: ﺗﺸﮑﯿﻞ و آﻣﻮزش ﮔﺮوه ﻫﺎي ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﺤﻠﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺑﺤـﺮان : در ﻗﻠـﺐ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ، ﮔﺮوﻫـﯽ از اﻓـﺮاد داوﻃﻠﺐ ﺟﺎﻣﻌﻪ وﺟﻮد دارﻧﺪ ﮐﻪ دور ﻫﺎي آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺨﺎﻃﺮات، اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ و ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻃﯽ ﮐـﺮده و در ﺗﻬﯿﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺑﺤﺮان ﻫﺎي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﻪ اﺳﺎس آن ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي در ﻣﻮرد ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ارﺗﻘﺎي ﺳﻄﺢاﯾﻤﻨﯽ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ ﺣﻀﻮر دارﻧﺪ.
ﮔﺎم ﭼﻬﺎرم: ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺧﻄﺮ ﭘﺬﯾﺮي و ﺗﻬﯿﻪ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻄﺮ و ﻣﻨﺎﺑﻊ : ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﺧﻄﺮ ﭘﺬﯾﺮي در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣـﻮرد ﻧﻈـﺮ و ﺗﻬﯿﻪ ﻧﻘﺸﻪ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺨﺎﻃﺮات و ﻧﺸﺎن دادن ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﺑﺮ روي آن، ﮔﺎم ﺑﻌﺪي اﺳﺖ. اﯾـﻦ ﻧﻘﺸـﻪ ﻫـﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺗﺐ روز آﻣﺪ ﺷﺪه و اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺮاي ﺣﻔﺎﻇﺖ و اﯾﻤﻨﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﺑﻼﯾﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ درآن درجﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
ﮔﺎم ﭘﻨﺠﻢ: اﻗﺪاﻣﺎت ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮ ﺑﺤﺮان درﺟﺎﻣﻌﻪ : ﺑﺮاﺳﺎس ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺑﺤﺮان ﯾﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﮐـﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮﭘﺬﯾﺮي ﺑﺤﺮان، ﺟﺎﻣﻌﻪ وﻇﯿﻔﻪ دارد ﺑﻌﻀﯽ از اﻗﺪاﻣﺎت ﮐﺎﻫﻨﺪه ﺧﻄﺮ ﺑﺤﺮان را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ. اﯾﻦ اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨـﺪ ﺳﺎزه اي ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﺜﻞ اﯾﺠﺎد اردوﮔﺎه ﻫﺎي اﺳﮑﺎن ﻣﻮﻗﺖ ﯾﺎ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎه و ﯾﺎ ﻏﯿﺮﺳﺎزه اي ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻬﯿﻪ آب آﺷـﺎﻣﯿﺪﻧﯽﺳﺎﻟﻢ ﯾﺎ ﺗﺪوﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﺗﺨﻠﯿﻪ اﺿﻄﺮاري.
ﮔﺎم ﺷﺸﻢ: اﺛﺮات درازﻣﺪت ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار: آﺧﺮﯾﻦ ﮔﺎم ﮐﻪ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ ﮔﺎم دوم ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد، ﻋﺒﺎرت از اﺛﺮات درازﻣﺪت اﺟﺮاي اﯾﻦ اﻟﮕﻮ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻮرد ﻣﺪاﺧﻠﻪ اﺳﺖ و اﯾﻦ اﻣﺮ ﺗﻨﻬـﺎ در ﺻـﻮرﺗﯽ ﻣﯿﺴـﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در اﺟﺮاي اﯾﻦ اﻟﮕﻮ و واﺣﺪﻫﺎي دوﻟﺖ ﻣﺤﻠﯽ ﺗﺸﺮﯾﮏ ﻣﺴﺎﻋﯽ و ﻫﻤﮑﺎري اداﻣﻪ ﯾﺎﺑﺪ. اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻣﺮدم ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻠﯽ ﺑﺎ واﺣﺪﻫﺎي دوﻟﺖ ﻣﺤﻠﯽ در ﺗﺪوﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﻋﻤﻠﯿـﺎﺗﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪ ﺑـﺎ ﺑﻼﯾﺎ اﺳﺖ ﺗﺪاوم و اﺳﺘﻤﺮار اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﻨﻮط ﺑﻪ آﻣﻮزش ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ و اﻋﻀﺎي ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ [7].
6.3.1. اﻟﮕﻮي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﭘﺎﺗﻮن و ﺟﺎﻧﺴﻮن
درﺳﺎل 2001 ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻧﺠﺎم ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردي ﮐﻪ در دﻫﮑﺪه ﺷﺎﻧﮓ آن ﺗﺎﯾﻮان ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺎﺗﻮن و ﺟﺎﻧﺴـﻮن اﻧﺠـﺎم ﺷﺪ، ﻇﺮﻓﯿﺖ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺑﺤﺮان ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ روﺷﻦ ﮐﺮد ﮐـﻪ ﻧﻈـﺎم ﻫـﺎي اراﺋـﻪﺧﺪﻣﺎت ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان دوﻟﺘﯽ در ﺻﻮرت رﺧﺪاد ﺑﺤﺮان در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮارد ﻗﺎدر ﺑﻪ ﭘﺎﺳـﺨﮕﻮﯾﯽ ﺳـﺮﯾﻊ و ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ آﺳﯿﺐ دﯾﺪه و درﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و درﺟﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺗﺎﺑﻌﯽ از ﻧﻮع، ﮔﺴﺘﺮه ﺑﺤﺮان و وﯾﮋﮔـﯽ ﻫﺎي ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺤﺮان در آن رخ داده اﺳﺖ. ﺑﻪ دﻻﯾﻞ ﻓﻮق ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻨـﺪ ﮐـﻪ ﺟﻮاﻣـﻊ ﻧﻘـﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺣﺘﯽ در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺳﺮﯾﻊ اﯾﻔﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد آن ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳـﻨﺎرﯾﻮﻫﺎي ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، در ﺟﻮاﻣﻊ در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮاي درك ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻄﺮ آﻓﺮﯾﻦ وﮐﺴﺐ اﻃﻼﻋـﺎت و ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﻻزم در اﺟﺮاي راﻫﺒﺮدﻫﺎي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﯿﺮد . آن ﻫﺎ ﺑﺮاي اﺟﺮاي اﯾﻦ راﻫﺒﺮدﻫﺎ ﺳـﻪ ﻣﺮﺣﻠـﻪ ﻗﺎﺋﻞ ﺷﺪﻧﺪ:
1) ﻓﻌﺎل ﮐﺮدن روﻧﺪ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ:
¨ آﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع - ﺑﺮرﺳﯽ وﺟﻤﻊ آوري ﺗﺠﺮﺑﯿﺎت ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﻼﯾﺎي ﮔﺬﺷﺘﻪ
¨ ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯿﺰان ﺧﻄﺮ و آﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮي در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﺸﮑﻼت، اوﻟﻮﯾﺖ ﺑﻨﺪي آن ﻫﺎ و ﯾﺎﻓﺘﻦ راه ﺣﻞ ﻫﺎي ﻣﻨﺎﺳﺐ
¨ اﯾﺠﺎد و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﺗﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮاي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﺑﺤﺮان
¨ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺗﺸﮑﻞ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ
2) آموزش
3) مانور و تمرین سناریو بحران
آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﻔﺎوت در ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺟﻮاﻣﻊ و ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻄﺮ آﻓﺮﯾﻨﯽ ﮐﻪ آن را ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮان ﻧﺴـﺨﻪ واﺣﺪي ﺑﺮاي ﻣﺪاﺧﻼت ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ اراﺋﻪ ﮐﺮد، ﻻزم اﺳﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﺗـﺪوﯾﻦ ﺷـﺪه ﺑـﺮاي ﮔـﺮوه ﻫـﺎي ﻫـﺪف ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻮرد ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺆﺛﺮ واﻗﻊ ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺮاي ﻣﺜﺎل ﻫﺪاﯾﺖ ﯾﮏ ﭘﺮوژه ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤـﻮر در ﻧﻮاﺣﯽ ﺷﻬﺮي و روﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ و اﯾﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﺸﺄت ﮔﺮﻓﺘﻪ از ﺑﺎﻓﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ، اﻗﺘﺼـﺎدي، ﺳﯿﺎﺳـﯽ و ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻫﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﮐﻢ اﺳﺖ. از اﯾﻦ روي در ﻋﻤﻞ ﻏﯿﺮﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ را ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﺎﯾﺪ اﻧﺠﺎم داد ﺑﻪ ﺗﻔﺼﯿﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﻮد[6].
7.3.1. اﻟﮕﻮي UNCRD در اﻧﺠﺎم ﻣﺪاﺧﻼت ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﻮر ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان
از ﺳﺎل 2002 ﺗﺎ 2004 دﻓﺘﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ (UNCRD) ﭘﺮوژهاي ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ را ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮد ﮐﻪ ﻫﺪف آن ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﺑﺨﺸﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﺧﻮدﺟـﻮش ﻣﺮدﻣـﯽ و ﻏﯿﺮدوﻟﺘـﯽ، ﻃﺮاﺣـﯽ اﻟﮕـﻮﯾﯽ ﺑـﺮاي اﺳﺘﻤﺮار و ﺗﺪاوم اﻧﺠﺎم اﯾﻦ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ و ﺗﻌﻤﯿﻢ آن ﺑﻪ دﯾﮕﺮ ﺟﻮاﻣـﻊ و ﻣﻌﺮﻓـﯽ ﺑﻬﺘـﺮﯾﻦ ﺗﺠـﺎرب در زﻣﯿﻨـﻪ آﻣـﻮزش ﻫﻤﮕﺎﻧﯽ و ارﺗﻘﺎي ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺎي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮد. ﭼﺎرﭼﻮب اﯾﻦ اﻟﮕﻮ از ﺗﺠﺎرب ﺷﺶ ﮐﺸﻮر در ﻣﻮاﺟﻬـﻪ ﺑـﺎ ﺳـﻪ ﻣﺨـﺎﻃﺮه ﺳﯿﮑﻠﻮن، زﻟﺰﻟﻪ وﺳﯿﻞ ﺑﻮد: ﺳﯿﮑﻠﻮن در ﻫﻨﺪ و ﻓﯿﻠﯿﭙﯿﻦ، زﻟﺰﻟﻪ در اﻧﺪوﻧﺰي و ﻧﭙﺎل، و ﺳﯿﻞ در ﺑﻨﮕﻼدش و ﮐﺎﻣﺒﻮج. در ﺳﺎل 2004 در ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ آﻗﺎي راﺟﯿﺐ ﺷﺎو ﯾﮑﯽ از ﻣﺠﺮﯾﺎن اﯾﻦ ﭘﺮوژه ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ اﻟﮕﻮي اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه در اﯾـﻦ ﮐﺸـﻮرﻫﺎ ﭘﺮداﺧﺖ [6].
2. پیشینۀ پژوهش
از عمده پژوهشهایی که سالهای اخیر درخصوص فرآیند استمرار و تداوم فعالیت پس از بحران به نگارش درآمدهاند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
جدول (1): خلاصه مطالعات مرتبط با پژوهش
ردیف | سال | نویسنده(سال) | یافته(های) تحقیق |
---|---|---|---|
1 | (2004) | سونیل چوپرا و محمد صادقی | این پژوهش به بررسی عوامل مختلف بحران در تولید پرداخته و این که چه کار هایی در برابر بحران باید انجام گیرد تا تولید در حین بحران متوقف نشود. |
2 | (2010) | دیوید ال. اولسون و داش دونگ وو | در این پژوهش مدیرت بحران در تولید در یک چهار چوب مشخص مورد بررسی قرار گرفته است و موارد و مدل های مورد استفاده برای مطالعه در تولید بیان شده است . |
3 | (2014) | تروروهیل و کریستوفر | دسته بندی بحران و ارائه پیشنهادهای برای ایجاد یک فرآیند تصمیم و شبکه کارآمد و ایمن برای ذخیره سازی و پشتیبانی از امکانات متعدد تولید تا در زمان بحران دچار کمبود منابع نشده و تولید استمرار یابد . |
4 | (2016) | اسماعیل کاپور آروناچلام نارایانان و همکاران | این پژوهش بررسی ادبیات برای توصیف شیوه های فعلی و روند تحقیق در تولید تامین در بحران است. این مقاله همچنین ضعفهای تحقیقات گذشته در مدیریت بحران تولید را بیان میکند . |
5 | (2013) | یانگ وانگ پارک، پل هانگ، جیمز جانگبی ریو | این مطالعه در مورد اینکه چگونه شرکت های تولیدی ژاپن به زلزله اخیر، سونامی، و فاجعه هسته ای در ژاپن پاسخ داده اند پرداخته و چالش های مهم تولید را شناسایی کرده است. |
6 | (2017) | پایال پاتل، جگدیش واسیشتها | این پژوهش به این نتیجه رسیده است که پاسخ به یک بحران در تولید جهانی، نیاز به ابزارهای سازمانی خاص دارد و روش های سنتی در مدیریت بحران بی اثر است. اگر سازمان ها شرایط بحرانی را به عنوان یک فرصت برای یادگیری و اعمال استراتژی های جدید با یک ذهن باز در نظر بگیرند، می توانند از چنین موقعیت هایی برای پیشرفت شرکت استفاده کنند . |
7 | (2015) | توگبا فنر، توگچه چویک | در این پژوهش به بررسی تاثیر و اهمیت رهبری در مدیریت بحران پرداخته شد و این که رهبری در رفع بحران بسیار مهم بوده . |
8 | (2006) | استاوروس تی، پونیس آتاناسیا نتالا | در این پژوهش به شناسایی فرآیندهای و شیوه های خاص به کار رفته در شرکت های که با موفقیت بحران تولید را پشت سر گذاشته اند. |
9 | (1394) | محمد اکبری | این مطالعه به ارائه سیستم کنترل موجودی و تولید برای شرایط بحران پرداخته. مدل ارائه شده این پژوهش شرایطی را فراهم میکندتا با تصمیمگیری مناسب در خصوص به تعویق انداختن سفارش های مشتری، هزینه های سازمان را در شرایط بحران کمینه کند. |
10 | (2008,a) | مانوج و منتزر | به بررسی تعیین پدیده مدیریت بحران و استراتژی های مدیریت بحران در زنجیره های عرضه جهانی پرداخته است. |
11 | (2008,b) | مانوج و منتزر | یک مدل جامع مدیریت و کاهش بحران برای زنجیرههای عرضه جهانی، بر اساس مفاهیم، چارچوب ها و بینش های مختلف از چندین رشته ارائه نموده است. |
12 | (2008) | واو اولسن | به مقایسه سه نوع مدل ارزیابی بحران در زنجیره های تأمین از طریق داده های شبیه سازی شده پرداخته است. |
3. روش شناسی
هدف پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی دلفی می باشد. روش تحقیق پیمایشی/ دلفی زمانی که بخواهیم درباره اتفاق نظر یک جمع صاحب نظر درباره یک موضوع خاص به بررسی بپردازیم استفاده میگردد.
1.3. روش جمعآوری اطلاعات
مهمترین روشهای گردآوری اطلاعات در این تحقیق به شرح ذیل است:
الف) مطالعه کتابخانه ای: در این قسمت جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات موضوع از منابع کتابخانهای مقالات کتابهای مورد نیاز و نیز اینترنت استفاده شده است.
ب) تحقیقات میدانی: در این قسمت به منظور جمع آوری دادهها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه هایی استفاده گردیده است.
برای طراحی پرسشنامه ها از طیف ۵ تایی لیکرت استفاده گردیده است که یکی از رایجترین مقیاس های اندازه گیری به شمار میرود و سه سطح رابطهی زمینهای و ساختاری دارد شکل کلی و امتیاز بندی این طیف برای سوالات مثبت به صورت ذیل می باشد.
شکل کلی کاملا مخالفم کاملا موافقم
امتیاز بندی ۱ ۵
شکل.../.... طیف بندی
در این طیف بندی عدد ۱ یعنی کاملا مخالفم، عدد ۲ مخالفم، عدد ۳ نظری ندارم، عدد ۴ موافقم و عدد ۵ کاملا موافقم در نظر گرفته شده است این پرسشنامه مشتمل بر تعداد 30 سوال می باشد.
2.3. روش جمعآوری اطلاعات:
1.2.3. تعیین اعتبار (روایی......) :
بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمی توان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت. برای تعیین اعتبار پرسشنامه روش های متعددی وجود دارد که یکی از این روش ها اعتبار محتوا می باشد اعتبار محتوا نوعی اعتبار است که برای بررسی اجزای تشکیل دهنده آن بستگی دارد. اگر سوالات پرسشنامه معرف ویژگی ها و مهارت های ویژه ای باشد که محقق دست اندازه گیری آنها را داشته باشد آزمون دارای اعتبار محتوا است اعتبار محتوای این پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت و از اعتبار لازم برخوردار می باشد.
1.2.3. تعیین پایایی (قابلیت اعتماد پرسشنامه):
بعد از طراحی اولیه پرسشنامه، لازم است که آزمونهایی روی آن صورت گیرد و در صورت لزوم اصلاحات موردنیاز اعمال شود تا روایی صوری و محتوایی و پایایی مورد نیاز و قابل قبول حاصل شود. سپس گردآوری نهایی اطلاعات آغاز خواهد شد. قابلیت اعتماد (پایایی) و همچنین اعتبار (روایی) یک پرسشنامه با ابزار اندازه گیری، از موضوعات بسیار مهم در امر جمعآوری اطلاعات و مشاهدات است. قابلیت اعتماد که نامهایی مانند پایایی، ثبات و اعتبار برای آن به کار برده می شود یکی از ویژگی های ابزار اندازه گیری (پرسشنامه با مصاحبه) است. مفهوم یاد شده با این امر سروکار دارد که که ابزار اندازهگیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می آید. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی به کار برده می شود. از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
الف) اجرای دوباره روش باز آزمایی؛
ب) روش موازی (همتا)؛
ج) روش تصنیف (دونیمه کردن)؛
د) روش کودر – ریچاردسون
ه) روش آلفای کرونباخ.
به دلیل اینکه در این پایان نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است در ادامه توضیح مختصری پیرامون آن ارائه گردید.
ضریب آلفا کرونباخ برای سنجش میزان هماهنگی درونی نگرش ها، قضاوت ها و معيارها در یک پرسشنامه به کار می رود. این روش یکی از روش های محاسبه پایایی پرسشنامه می باشد. نتیجه این آزمون شرط اساسی برای تایید پرسشنامه می باشد. این آزمون که حاصل آن یک ضریب به نام آلفای کرونباخ می باشد، برای آزمون قابلیت اعتماد یا پایایی پرسشنامه ای که به صورت طیف لیکرت طراحی شده و جواب های آن چند گزینه ای می باشند، به کار می رود. برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره های هر زیرمجموعه سؤال های پرسشنامه زیر آزمون و واریانس كل را محاسبه کرد. سپس با استفاده از فرمول مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد. لازم به ذکر است اگر ضریب آلفای کرونباخ ۰٫۷ یا بیشتر است، پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است و می توان از بابت همبستگی درونی سوالات مطمئن شد.
ولی اگر مقدار آلفا در بازه بین 5/0 الى 7/0 بدست آید، اعتبار پرسشنامه در حد متوسط ارزیابی می شود.
________________________________________
ضریب آلفای کرونباخ 93/0
________________________________________
همان گونه که از مقدار عددی ضریب آلفای کرونباخ ملاحظه می شود، مقدار این ضریب عددی بالاتر از 7/0 بدست آمد، که بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه مورد نظر می باشد.
3.3. جامعه و نمونه آماری و روش آمارگیری:
یکی از روشهای نمونه گیری جهت تعیین جامعه آماری نمونه های کارشناسی و تخصصی می باشد در این روش پژوهشگر برای کسب آرا و نظرات درباره موضوع پژوهش اعم از بنیادین و کاربردی به گروهی از متخصصان و کارشناسان و صاحب نظران موضوع پژوهش مراجعه می کند و تمام یا بخشی از جامعه آماری آن را مورد بررسی قرار می دهد. لذا جامعه آماری این پژوهش شامل 30 نفر از روسای واحدهای مدیریت بحران و پدافندغیرعامل که جز کمیته بحران صنعت بوده و در تولید، نقش های اصلی را ایفا می نمایند میباشد.
سمتهای سازمانی جامعه آماری بشرح ذیل میباشد:
× معاون مهندسی وپدافندغیرعامل یکی از سازمانهای صنعتی
× مدیر پدافندغیرعامل یکی از سازمانهای صنعتی
× مدیر بحران یکی از سازمانهای صنعتی
× مدیر مهندسی و پدافندغیرعامل گروه صنعتی شماره 1
× مدیر پدافندغیرعامل گروه صنعتی شماره 1
× مدیر بحران گروه صنعتی شماره 1
× رئیس گروه صنعتی شماره 1
× جانشین گروه صنعتی شماره 1
× معاون مهندسی و پدافندغیرعامل گروه صنعتی شماره 2
× مدیر پدافندغیرعامل گروه صنعتی شماره 2
× مدیر بحران گروه صنعتی شماره 2
× رئیس گروه صنعتی شماره 2
× جانشین گروه صنعتی شماره 2
× مدیر مهندسی و پدافند غیرعامل گروه صنعتی شماره 3
× مدیر بحران گروه صنعتی شماره 3
× رئیس گروه صنعتی شماره 3
× جانشین گروه صنعتی شماره 3
× مدیر مهندسی و پدافند غیرعامل گروه صنعتی شماره 4
× مدیر بحران گروه صنعتی شماره 4
× مدیر پدافند غیر عامل گروه صنعتی شماره 4
× رئیس گروه صنعتی شماره 4
× جانشین گروه صنعتی شماره 4
× مدیر مهندسی و پدافند غیرعامل گروه صنعتی شماره 5
× مدیر بحران گروه صنعتی شماره 5
× رئیس گروه صنعتی شماره 5
× جانشین گروه صنعتی شماره 5
× مدیر مهندسی و پدافند غیرعامل گروه صنعتی شماره 6
× مدیر بحران گروه صنعتی شماره 6
× رئیس گروه صنعتی شماره 6
× جانشین گروه صنعتی شماره 6
4.3. روش تجزیه و تحلیل داده ها:
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش مثلاً آمار توصیفی استفاده شده است. در سطح توصیفی اطلاعات مربوط به هر یک از سوالات شامل جداول توزیع فراوانی و نمودارهای آماری ارائه شده است و در سطح استنباطی از آزمون تی تک گروهی جهت تجزیه و تحلیل استفاده گردیده است.
4. یافتههای پژوهش
1.4. یافتههای توصیفی پژوهش:
1.1.4. پرسشنامه پژوهش: در این پرسشنامه بیست و شش سوال ارائه شده است که در اینجا فراوانی و درصد فراوانی پاسخهای پاسخ دهندگان به هر یک از سوالات ارائه شده است. در پاسخ به سئوال اول این پرسشنامه مشاهده شد که 0 نفر گزینه کاملاً مخالفم، 1 نفر گزینه مخالفم، 1 نفر گزینه نظری ندارم، 9 نفر گزینه موافقم و 19 نفر گزینه کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. در پاسخ به سئوال دوم 0 نفر گزینه کاملاً مخالفم، 0 نفر گزینه مخالفم، 1 نفر گزینه نظری ندارم، 10 نفر گزینه موافقم و 19 نفر گزینه کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بقیه موارد را میتوان در جدول (2) مشاهده نمود.
جدول (2): فراوانی پاسخ های شرکت کنندگان
شماره سوال | شاخص آماری | کاملاً مخالفم | مخالفم | نظری ندارم | موافقم | کاملاً موافقم | جمع کل |
---|---|---|---|---|---|---|---|
1 | فراوانی | 0 | 1 | 1 | 9 | 19 | 30 |
1 | درصد | 0 | 3.2٪ | 3.2٪ | 29.2% | 63.3% | 100% |
2 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 10 | 19 | 30 |
2 | درصد | 0 | 0 | 3.2٪ | 33.3٪ | 63.5٪ | 100% |
3 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 11 | 18 | 30 |
3 | درصد | 0 | 0 | 3.2٪ | 35.5٪ | 61.2٪ | 100% |
4 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 8 | 22 | 30 |
4 | درصد | 0 | 0 | 0 | 26٪ | 74% | 100% |
5 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 8 | 22 | 30 |
5 | درصد | 0 | 0 | 0 | 26٪ | 74% | 100% |
6 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 7 | 22 | 30 |
6 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 22.8% | 74% | 100% |
7 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 7 | 23 | 30 |
7 | درصد | 0 | 0 | 0 | 22.8% | 77.2% | 100% |
8 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 14 | 16 | 30 |
8 | درصد | 0 | 0 | 0 | 45.2% | 54.8% | 100% |
9 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 9 | 21 | 30 |
9 | درصد | 0 | 0 | 0 | 29.3% | 70.7% | 100% |
10 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 9 | 20 | 30 |
10 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 29.3% | 67.5% | 100% |
11 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 10 | 20 | 30 |
11 | درصد | 0 | 0 | 0 | 32.5% | 67.5% | 100% |
12 | فراوانی | 1 | 6 | 15 | 8 | 0 | 30 |
12 | درصد | 3.2% | 20.4% | 51.4% | 26% | 0 | 100% |
13 | فراوانی | 0 | 0 | 2 | 16 | 12 | 30 |
13 | درصد | 0 | 0 | 6.5٪ | 54% | 38.9% | 100% |
14 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 15 | 14 | 30 |
14 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 51.4% | 45.4% | 100% |
15 | فراوانی | 1 | 7 | 18 | 3 | 1 | 30 |
15 | درصد | 3.2% | 22.8% | 61.2% | 9.6% | 3.2% | 100% |
16 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 16 | 13 | 30 |
16 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 54% | 42.8% | 100% |
17 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 12 | 17 | 30 |
17 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 38.9% | 57.9% | 100% |
18 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 10 | 19 | 30 |
18 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 33.3٪ | 63.5٪ | 100% |
19 | فراوانی | 0 | 1 | 2 | 13 | 14 | 30 |
19 | درصد | 0 | 3.2% | 6.5% | 42.8% | 47.5% | 100% |
20 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 14 | 15 | 30 |
20 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 47.5% | 49.3% | 100% |
21 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 9 | 21 | 30 |
21 | درصد | 0 | 0 | 0 | 29.3% | 70.7% | 100% |
22 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 13 | 16 | 30 |
22 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 42.8% | 54% | 100% |
23 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 11 | 18 | 30 |
23 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 35.5٪ | 61.2٪ | 100% |
24 | فراوانی | 0 | 0 | 1 | 10 | 19 | 30 |
24 | درصد | 0 | 0 | 3.2% | 33.3٪ | 63.5٪ | 100% |
25 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 11 | 19 | 30 |
25 | درصد | 0 | 0 | 0 | 35.5٪ | 63.5٪ | 100% |
26 | فراوانی | 0 | 0 | 0 | 10 | 20 | 30 |
26 | درصد | 0 | 0 | 0 | 32.5% | 67.5% | 100% |
2.4. یافتههای استنباطی پژوهش:
1.2.4. پرسشنامه پژوهش: در پاسخ به سوال اول پرسشنامه مشاهده شد که میانگین نمرات گروه پاسخ دهندگان در این سوال برابر با 53/4 و انحراف استاندارد برابر 730/ میباشد. مقایسه میانگین گروه با میانگین نظری به وسیله آزمون آماری تی تک گروهی برابر با 533/1 به دست آمد. در پاسخ به سوال دوم پرسشنامه مشاهده شد شد که میانگین نمرات گروه پاسخ دهندگان در این سوال برابر با 60/4 و انحراف استاندارد برابر 563/ میباشد. مقایسه میانگین گروه با میانگین نظری به وسیله آزمون آماری تی تک گروهی برابر با 600/1 به دست آمد. ادامه نتایج را می توان در جدول (3) مشاهده نمود.
جدول (3): مقایسه میانگین نمرات پاسخ دهندگان با میانگین نظری در پرسشنامه
شماره سوال | گروه | میانگین | مقدار تی | درجه آزادی | سطح معنی داری |
---|---|---|---|---|---|
1 | پاسخ دهندگان | 53/4 | 500/11 | 29 | 000. |
1 | سطح نظری | 3 | |||
2 | پاسخ دهندگان | 60/4 | 559/15 | 29 | 000. |
2 | سطح نظری | 3 | |||
3 | پاسخ دهندگان | 57/4 | 099/15 | 29 | 000. |
3 | سطح نظری | 3 | |||
4 | پاسخ دهندگان | 73/4 | 108/21 | 29 | 000. |
4 | سطح نظری | 3 | |||
5 | پاسخ دهندگان | 73/4 | 108/21 | 29 | 000. |
5 | سطح نظری | 3 | |||
6 | پاسخ دهندگان | 70/4 | 405/17 | 29 | 000. |
6 | سطح نظری | 3 | |||
7 | پاسخ دهندگان | 77/4 | 494/22 | 29 | 000. |
7 | سطح نظری | 3 | |||
8 | پاسخ دهندگان | 53/4 | 551/16 | 29 | 000. |
8 | سطح نظری | 3 | |||
9 | پاسخ دهندگان | 70/4 | 977/19 | 29 | 000. |
9 | سطح نظری | 3 | |||
10 | پاسخ دهندگان | 63/4 | 089/16 | 29 | 000. |
10 | سطح نظری | 3 | |||
11 | پاسخ دهندگان | 67/4 | 039/19 | 29 | 000. |
11 | سطح نظری | 3 | |||
12 | پاسخ دهندگان | 00/3 | 000/ | 29 | 1.000 |
12 | سطح نظری | 3 | |||
13 | پاسخ دهندگان | 33/4 | 042/12 | 29 | 000. |
13 | سطح نظری | 3 | |||
14 | پاسخ دهندگان | 43/4 | 814/13 | 29 | 000. |
14 | سطح نظری | 3 | |||
15 | پاسخ دهندگان | 87/2 | 941/- | 29 | 354. |
15 | سطح نظری | 3 | |||
16 | پاسخ دهندگان | 40/4 | 614/13 | 29 | 000. |
16 | سطح نظری | 3 | |||
17 | پاسخ دهندگان | 53/4 | 699/14 | 29 | 000. |
17 | سطح نظری | 3 | |||
18 | پاسخ دهندگان | 60/4 | 559/15 | 29 | 000. |
18 | سطح نظری | 3 | |||
19 | پاسخ دهندگان | 33/4 | 633/9 | 29 | 000. |
19 | سطح نظری | 3 | |||
20 | پاسخ دهندگان | 47/4 | 060/14 | 29 | 000. |
20 | سطح نظری | 3 | |||
21 | پاسخ دهندگان | 70/4 | 977/19 | 29 | 000. |
21 | سطح نظری | 3 | |||
22 | پاسخ دهندگان | 50/4 | 355/14 | 29 | 000. |
22 | سطح نظری | 3 | |||
23 | پاسخ دهندگان | 57/4 | 099/15 | 29 | 000. |
23 | سطح نظری | 3 | |||
24 | پاسخ دهندگان | 60/4 | 559/15 | 29 | 000. |
24 | سطح نظری | 3 | |||
25 | پاسخ دهندگان | 63/4 | 252/18 | 29 | 000. |
25 | سطح نظری | 3 | |||
26 | پاسخ دهندگان | 67/4 | 039/19 | 29 | 000. |
26 | سطح نظری | 3 |
نتایج تحلیل تی تست نشان داد که در پرسشنامه موارد 12 و 15 از الگوی پیشنهادی حذف می شوند.
5. نتیجه گیری
نتایج تحلیل تی تست نشان میدهد که سوالات دوازده و پانزده پرسشنامه از الگوی پیشنهادی حذف خواهند شد زیرا پاسخ دهندگان حضور موارد مذکور را ضروری ندانسته اند. احتمالاً حذف این موارد به دلیل اینکه در این سازمانها و گروههای صنعتی تابعه فاقد کارکرد لازم جهت استفاده در شرایط اضطراری میباشند. صورت گرفته است. و همینطور نتایج تحلیل تی تست نشان میدهد که سوالات اول تا یازده و سیزده و چهارده و همچنین سوالات شانزده تا بیست و شش در الگوی پیشنهادی باقی خواهند ماند این موارد به ترتیب در ارتباط با حوزههای آمادگی، مدیریت فناوری ارتباطات و اطلاعات، منابع و مدیریت منابع، فرماندهی و مدیریت، استمرار و تداوم فعالیت پس از حادثه در سازمانهای صنعتی دفاعی میباشد.
1.1.5. ارائه الگوی پیشنهادی مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه
2.1.5. اجزای اصلی الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه:
1) آمادگی: شامل اقدامات زمینه ای مداوم و پایدار است. برنامه ریزی، آموزش، مانور، استاندارد سازی مدارک تخصصی و فعالیتهای تحقیق و انتشار نتایج تحقیقات از اجزای آمادگی هستند.
2) مدیریت فناوری ارتباطات و اطلاعات: شامل چارچوب استاندارد ارتباطات، مدیریت اطلاعات و به مشارکت گذاشتن اطلاعات در کلیه سطوح مدیریتی میباشد.
3) منابع و مدیریت منابع: جریان منابع باید سیال و قابل انعطاف بوده و بر اساس نیازهای حادثه مدیریت شود.
4) فرماندهی و مدیریت: که شامل سه بخش میباشد:
الف- سامانه فرماندهی حادثه: شامل مشخصات عملیات، اجزای داخلی مدیریت و ساختار مدیریت حادثه.
ب- سامانه اطلاع رسانی عمومی و هشدار در شرایط بحرانی: شامل فرآیندها، دستورالعملها و سامانههای اطلاع رسانی به موقع و دقیق به مردم.
پ- سامانه هماهنگی بین سازمانی در حوادث (MACS): از مهمترین ابزارهای ارتقا هماهنگی در صحنه بحران می باشد. که شامل نهادهای مسئول ایجاد هماهنگی بین ستادهای حوادث غیر مترقبه و مرکز کنترل عملیات یا اتاق بحران میباشد.
5) استمرار و تداوم فعالیت پس از حادثه: شامل هدایت استراژیک و نظارت بر حادثه میباشد در واقع پشتیبانی و بهبود مداوم کیفیت سیستم کنترل و مدیریت بحران در این بخش بیشتر مورد تاکید است. این بخش دارای دو جزء اساسی است:
الف- مرکز هدایت استژیک: هدایت استراتژیک، نظارت و هماهنگی تمام اجزای سیستم مدیریت بحران بر عهده این مرکز است.
ب- فناوریهای پشتیبان: شامل سیستمهای ارتباطی صدا و داده، سیستمهای مدیریت اطلاعات مانند ضبط صداها و تصاویر و پیگیری منابع در حادثه میباشد.
2.5. پیشنهادات کاربردی
بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش و با توجه به فرصتها و محدودیتهای موجود، پیشنهادات ذیل جهت انجام مطالعات آتی در این حوزه مطرح میگردد:
§ با توجه به تهدیدات متنوع و مخاطرات احتمالی که امکان دارد هر گونه شرایط پیش بینی نشدهای را برای هر مجموعه به وجود آورد. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار و تداوم فعالیت پس از حادثه برای سازمانهای مهم و حساس در کشور مثل نیروگاهها، پالایشگاهها و ... بومی سازی و ارائه شود.
§ با توجه به جایگاه و نقش مهم سامانه فرماندهی حادثه در مدیریت شرایط اضطراری پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده الگوی استاندارد سامانه فرماندهی حادثه برای بخشهای مختلف صنعتی کشور به صورت مجزا در یک بستر مطالعاتی جامع بررسی و ارائه شود.
§ با توجه به کاربرد گسترده فناوریهای پشتیبان در استمرار و تداوم فعالیت پس از حوادث پیشنهاد میشود در پژوهشهایی که در آینده صورت میگیرد در رابطه با این حوزه در یک بستر مطالعاتی جامع بررسی و ارزیابی لازم صورت گیرد.
3.5. تحقیقات آتی
بر اساس یافتههای این پژوهش در خصوص ارائه الگوی بهینه مدیریت بحران جهت استمرار فعالیت پس از حادثه، تحقیقات آتی میتوانند برای تعمیق دانش و کاربردیسازی بیشتر الگو، در محورهای زیر متمرکز شوند:
1) اعتبارسنجی و تعمیم پذیری الگو
ضروری است در گامهای بعدی، اعتبار و تعمیمپذیری الگوی پیشنهادی مورد سنجش قرار گیرد:
§ اعتبارسنجی الگو در سایر صنایع استراتژیک: پیشنهاد میشود پژوهشهای آتی، الگوی بهینه به دست آمده را در سایر صنایع حیاتی و استراتژیک کشور (نظیر صنعت نفت، گاز، انرژی یا حملونقل) مورد آزمون قرار دهند تا میزان تعمیمپذیری و کارایی آن در خارج از حوزه سازمانهای صنعتی دفاعی مشخص شود.
§ بررسی الگو با روشهای آماری پیشرفته: انجام تحلیل عاملی تأییدی (CFA) یا مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) برای تأیید ساختار عاملی و بررسی دقیقتر روابط علی و معلولی بین ابعاد پنجگانه الگوی بهینه پیشنهاد میشود.
2) توسعه و جزئیسازی ابعاد الگو
برای بهرهبرداری کامل از الگو، باید ابعاد آن به صورت جزئیتر مورد بررسی قرار گیرند:
§ بررسی عوامل مؤثر بر اولویتبندی ابعاد: انجام پژوهشی کیفی یا آمیخته جهت شناسایی عوامل محیطی و سازمانی (مانند نوع تهدید، سطح فناوری، یا ساختار عملیاتی) که بر اولویت یا وزندهی هر یک از پنج بعد اصلی الگو در سازمانهای دفاعی تأثیر میگذارند.
§ طراحی شاخصهای عملکردی (KPIs) تداوم فعالیت: پیشنهاد میشود شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) دقیق و بومیشده برای تداوم فعالیت طراحی گردد تا موفقیت و کارایی ابعاد الگو، بهویژه در مؤلفه محوری "تداوم فعالیت پس از حادثه"، اندازهگیری شود.
3) مطالعات مقایسهای و مدیریتی
جهت تسهیل پیادهسازی و ارزیابی تأثیر عملی الگو، تحقیقات زیر توصیه میشوند:
§ مطالعه مقایسهای عملکرد الگو: پیشنهاد میشود یک مطالعه موردی مقایسهای بین سازمانهای بهکارگیرنده این الگو و سازمانهای استفادهکننده از رویکردهای سنتی انجام شود تا تأثیر کمی الگو بر «کاهش زمان بازگشت به حالت عادی» و «کاهش هزینههای ناشی از بحران» ارزیابی گردد.
§ بررسی موانع اجرایی الگو: پیشنهاد میشود پژوهشی اجرا شود که موانع اجرایی، فرهنگی، ساختاری و بودجهای پیادهسازی این الگو در سازمانهای صنعتی دفاعی را شناسایی و تحلیل کند و راهکارهای عملی و مدیریتی برای غلبه بر آنها را ارائه دهد.
منابع
[1]. متین، شاهین، غیاثی، عباس، کوثری راد، محمدرضا و متین، خاطره (1392)، سامانه مدیریت بحران در مراکز صنعتی، انتشارات فدک ایساتیس.
[2]. آل بویه، حسن و سلطانی، حسن (1392)، بیان نقش سیستم های اطلاعات و ارتباطات در مدیریت بحران،کنفرانس بین المللی مدیریت چالشها و راهکارها، شیراز.
[3]. یاراحمدی خراسانی، مهدی (1389)، بحران؛ واقعيتي جدايي ناپذير از ماهيت دروني سازمانها، نشریه علمی، پژوهشی و اطلاع رسانی انجمن مدیریت ایران، ماهنامه مدیریت – شماره 101 -102.
[4]. علمداری، شهرام (1389)، دیدگاه و الگوها در مدیریت بحران، انتشارات بوستان حمید، تهران.
[5]. اسکندری، حمید (1392)، الگوهای سناریونویسی در مدیریت بحران، انشارات بوستان حمید، تهران.
[6]. سادات میدانی، سید حسین (1383)، تعامل حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه دستاوردها و چشم اندازها، همایش نهضت بن المللی صلیب سرخ و هلال احمر و حقوق بشر دوستانه بین المللی.
[7]. عبدالحمیدزاده، بهمن و بدری، ناصر (1389)، ارزیابی کمی و کیفی ریسک در صنایع فرآیندی و شرح روشهای شناسایی مخاطرات صنعتی با تمرکز بر روش HAZOP، همراه با آشنایی با نرم افزارهای...، انتشارات اندیشه سرا.
[8]. High–level principles for business continuity, Basel Committee on Banking Supervision (The Joint Forum), Basel, August 2006.
[1] استاد، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران hosnavi@mut.ac.ir
[2] دانشجوی دکتری تخصصی آینده پژوهی، دانشکده و پژوهشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران alireza.j1364@gmail.com
[3] دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت بحران، دانشکده پدافندغیرعامل، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران towhidian.ali@gmail.com