تغییرات چینهشناسی عضو سیمره در روند جنوب غربی-شمال شرقی زیرزون ساختاری لرستان، حوضه زاگرس
محورهای موضوعی :ایوب بازوند 1 , عباس صادقی 2 , محمدحسین آدابی 3 , امیرمحمد جمالي 4 , نسرین هداوند خانی 5
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی
2 - دانشگاه شهید بهشتی، تهران
3 - دانشگاه شهید بهشتی
4 - دانشگاه شهید بهشتی
5 - گروه حوضههای رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
کلید واژه: آهک لوفا, سازند گورپی, تاقدیس سلطان, سنگچینهنگاری,
چکیده مقاله :
بهمنظور مطالعه و مقایسه چینهشناسی عضو سیمره (عضو آهکی لوفا) در یک روند جنوب غربی-شمال شرقی در زیرزون لرستان، سه برش چینهشناسی از سازند گورپی حاوی عضو سیمره شامل برش شیخمکان (تاقدیس کبیرکوه)، برش باغگل (تاقدیس سلطان) و برش سیاهدره (تاقدیس زنگول) مورد مطالعه قرار گرفتند و سپس با سایر برشهای مطالعه شده همروند مورد مقایسه قرار گرفتند. آهک سیمره دارای بیشترین ضخامت در نواحی جنوب غربی لرستان است بهطوریکه در برشهای مورد مطالعه، بیشترین ضخامت آن 43 متر و متعلق به تاقدیس کبیرکوه است و سپس به سمت نواحی شمال شرقی بهتدریج از ضخامت آن کاسته میشود بهطوریکه برخی از واحدهای سنگی آن نیز دیگر قابل مشاهده نمیباشد. این کاهش ضخامت به 8 متر در تاقدیس سلطان، سپس به کمتر از یک متر در تاقدیس زنگول رسیده و در نهایت محو میشود. کاهش ضخامت عضو سیمره به سمت شمال شرق لرستان تحت تاثیر حرکات تکتونیکی حوضه فورلند زاگرس است، بهطوریکه بهتدریج به سمت شمال شرق لرستان با افزایش عمق، رسوبگذاری این عضو کمعمق کاهش پیدا کرده است. سن عضو سیمره براساس زونهای زیستی شناسایی شده در حد زیرین و بالایی آن، در هر سه برش چینهشناسی مورد مطالعه کامپانین میانی میباشد.
In order to study and compare the stratigraphy of the Seymareh Member (Lopha Limestone Member) in a southwest-northeast trend in the Lurestan subzone, three stratigraphic sections of the Gurpi Formation containing the Seymareh Member, including the Sheikh-Makan section (Kabir-kuh Anticline), the Bagh-Gol section (Sultan Anticline), and the Siah-Darreh section (Zangul Anticline), were studied and then compared with other studied sections along the trend. The Seymareh Limestone has the greatest thickness in the southwestern areas of the Lurestan, so that in the studied sections, its maximum thickness is 43 meters and belongs to the Kabir-kuh Anticline, and then it gradually decreases in thickness towards the northeastern areas so that some of its rock units are no longer visible. This reduction in thickness reaches 8 meters in the Sultan Anticline, then less than 1 meter in the Zangul Anticline, and finally disappears. The decrease in the thickness of the Seymareh Member towards the northeast of the Lurestan is influenced by the tectonic movements of the Zagros foreland Basin, so that gradually towards the northeast of the Lurestan, with increasing depth, the sedimentation of this shallow member has decreased. The age of the Seymareh Member, based on the biozones identified at its lower and upper boundaris, is Middle Campanian in all three stratigraphic sections studied.
بازوند، ا.، صادقی، ع.، آدابی، م. ح.، جمالی، ا. م. و هداوند خانی، ن.، 1404. زیستچینهنگاری سازند گورپی بر مبنای روزنبران پلانکتونی در برش شیخمکان (تاقدیس کبیرکوه، ناحیه لرستان)، فصلنامه علمی علوم زمین, 35(1)، 18-1. doi: 10.22071/gsj.2024.457598.2141
بازوند، ا.، صادقی، ع.، آدابی، م. ح.، جمالی، ا. م. و هداوند خانی، ن.، 1403. زیست چینهنگاری و بررسی تغییرات عمق دیرینه نهشتههای سازند گورپی بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونی در برش باغگل، ناحیه لرستان، حوضه زاگرس، فصلنامه زمینشناسی ایران، 70 (18)، 96-79.
بلمکی، ب.، اصغریانرستمی، م. وحیدینیا، م. و محمدی، م.، 1389. مطالعه جغرافیای دیرینه عضو سیمره، سازندگورپی، بر مبنای مطالعه سیستماتیک خارپوستان و روزنداران در برش میش-خاص، جنوب شرق استان ایلام، نشریه رخسارههای رسوبی، 3(2)، 30-19.
قورچايي، ش.، 1385. بيواستراتيگرافي سازند گورپي در شمال كبيركوه بر مبناي فرامينيفرا؛ پایاننامهی كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 167 .
مغفوری مقدم، ا.، 1394. ریز زیست چینهنگاری سازند گورپی در یال جنوب باختری تاقدیس خرمآباد، حوضه زاگرس، یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی، 9(18)، 38-32.
همتینسب، م.، 1387. ميكروبايواستراتيگرافي و چينهنگاري سكانسي سازند گورپي در برش كاور، جنوب كبيركوه، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 175 .
Bolli, H.M., Saunders, J.B. and Perch-Nielsen, K. eds., 1989. Plankton stratigraphy: volume 1, planktic foraminifera, calcareous nannofossils and calpionellids (Vol. 1). CUP Archive.
Darabi, G., Maghfouri-Moghaddam, I., Sadeghi, A. and Yusefi, B., 2018. Planktonic foraminifera and sea-level changes in the upper Cretaceous of the Gurpi Formation, Lorestan basin, SW Iran. Journal of African Earth Sciences, 138, 201-218. DOI: 10.1016/j.jafrearsci.2017.11.011
DeCelles, P.G. and Giles, K.A., 1996. Foreland basin systems. Basin research, 8(2), 105-123.
Hashmie, A., Rashwan, M., El Hedeny, M., Sharyari, S., Rahimi, S. and Mansour, H., 2020. Facies development, palaeoecology, and palaeoenvironment of the Seymareh (Lopha Limestone) Member of the Gurpi Formation (Upper Campanian), Lurestan Province, SW Iran. Geological Journal, 55(10), 1-14.
Heydari E., 2008. Tectonics versus eustatic control on supersequences of the Zagros Mountains of Iran. Tectonophysics, 451(1-4), 56-70. https://doi.org/10.1016/j.tecto.2007, 11.046
Homke, s., Verges, J., Serra-Kiel, J., Bernaola, G., Sharp, I., Garcés, M., Montero-Verdú, I., Karpuz, R. and Goodarzi, M-H., 2009. Late Cretaceous–Paleocene formation of the proto–Zagros foreland basin, Lurestan Province, SW Iran, GSA Bulletin, 121(7/8), 963–978. doi:10.1130/B26035.1
James, G. A. and Wynd, J. G., 1965. stratigraphy nomenclature of the Iranian, oil consortium agreement area, Report No.1027.
Kamyabi Shadan, H., Dashtban, H., Roshandel Arbatani, B. and Foroghi, F., 2019. Late Cretaceous Echinoids from the Seymareh member (Lopha Limestone member), KabirKuh Anticline, Southwest of Iran. Geopersia, 9(2), 305-350.
Kroh, A. and Smith, A.B., 2010. Classification and phylogeny of post–Palaeozoic echinoids. Journal of Systematic Palaeontology, 7, 147–212.
Loeblich, A. R. and Tappan, H., 1988. Foraminifera Genera and their Classification,Van Nostrand Reinhold, New York, 970.
Smith, A.B.and Wright, C.W., 2003. British Cretaceous echinoids. Part 7, Atelostomata, 1. Holasteroida: 440– 568, 139. 182, The Palaeontographical Society Monographs, London.
Stöcklin, J., 1968. Structural history and tectonics of Iran: a review. AAPG bull. 52(7), 1229-1258.
Stocklin, J. and Setudehnia, A., 1991. Stratigraphic Lexicon of Iran; Geological Survey of Iran, Tehran, 18, 409.
Olsson, R. K., Berggren, W. A., Hemleben, C. and Huber, B. T. 1999. Atlas of Paleocene planktonic foraminifera, Smithsonian institutionpress, Washington, 252.
Postuma, J. A., 1971. Manual of planktonic foraminifera, Amsterdam, London, Elsevier.
Premoli Silva, I. and Verga, D., 2004. Practical Manual of Cretaceous Planktonic Foraminifera, Course 3. In: Verga, D., Rettroi, R. (Eds.), International school of Planktonic Foraminifera. Universities of Perugia and Milano. Tripografiadi di Pontefecino, Perugia, 283.
Razmjooei, M.J., Shahryari, S., Kani, A., Ullmann, C.V., Jamali, A.M., Rahimi, S., Verges, J. and Thibault, N., 2021. Integrated bio-and carbon isotope stratigraphy of the Campanian–Danian sedimentary succession in Lurestan (Zagros Basin, Iran): Implications for syntectonic facies distribution and basin evolution. Journal of Asian Earth Sciences, 214, 104779.
Saura, E., Vergés, J., Homke, S., Blanc, E., Serra-Kiel, J., Bernaola, G., Casciello, E., Fernández, N., Casini, G., Embry, J.C. and Sharp, I.R., 2011. Basin architecture and growth folding of the NW Zagros early foreland basin during the Late Cretaceous and early Tertiary. Journal of the Geological Society, 168(1), 235-250. doi: 10.1144/0016-76492010-092.
Van Buchem, F.V., Gaumet, F., V!edrenne, V. and Vincent, B., 2006. Middel East Cretaceous sequence stratigraphy study. Part 1-S.W.Iran. Final report, Institut Français du petrol in cooperation with the National Iranian Oil Company-Exploration Directorate.
تغییرات چینهشناسی عضو سیمره در روند جنوب غربی-شمال شرقی زیرزون ساختاری لرستان، حوضه زاگرس
ایوب بازوند1، عباس صادقی2و1، محمدحسین آدابی3، امیرمحمد جمالی4، و نسرین هداوند خانی5
1 دانشجوی دکتری چینهشناسی و فسیلشناسی، گروه حوضههای رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
2 استاد گروه حوضههای رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
3 استاد گروه حوضههای رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
4 دکتری چینهشناسی و فسیلشناسی، شرکت ملی نفت ایران، مدیریت اکتشاف، تهران، ایران.
5 دکتری چینهشناسی و فسیلشناسی، گروه حوضههای رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
تاریخ دریافت: 20/12/1403
تاریخ پذیرش: 20/01/1404
چکیده
بهمنظور مطالعه و مقایسه چینهشناسی عضو سیمره (عضو آهکی لوفا) در یک روند جنوب غربی-شمال شرقی در زیرزون لرستان، سه برش چینهشناسی از سازند گورپی حاوی عضو سیمره شامل برش شیخمکان (تاقدیس کبیرکوه)، برش باغگل (تاقدیس سلطان) و برش سیاهدره (تاقدیس زنگول) مورد مطالعه قرار گرفتند و سپس با سایر برشهای مطالعه شده همروند مورد مقایسه قرار گرفتند. آهک سیمره دارای بیشترین ضخامت در نواحی جنوب غربی لرستان است بهطوریکه در برشهای مورد مطالعه، بیشترین ضخامت آن 43 متر و متعلق به تاقدیس کبیرکوه است و سپس به سمت نواحی شمال شرقی بهتدریج از ضخامت آن کاسته میشود بهطوریکه برخی از واحدهای سنگی آن نیز دیگر قابل مشاهده نمیباشد. این کاهش ضخامت به 8 متر در تاقدیس سلطان، سپس به کمتر از یک متر در تاقدیس زنگول رسیده و در نهایت محو میشود. کاهش ضخامت عضو سیمره به سمت شمال شرق لرستان تحت تاثیر حرکات تکتونیکی حوضه فورلند زاگرس است، بهطوریکه بهتدریج به سمت شمال شرق لرستان با افزایش عمق، رسوبگذاری این عضو کمعمق کاهش پیدا کرده است. سن عضو سیمره براساس زونهای زیستی شناسایی شده در حد زیرین و بالایی آن، در هر سه برش چینهشناسی مورد مطالعه کامپانین میانی میباشد.
واژههای کلیدی: آهک لوفا، سازند گورپی، تاقدیس سلطان، سنگچینهنگاری
Stratigraphic changes of the Seymareh Member in the southwest-northeast trend in the Lurestan structural subzone, Zagros Basin
Ayoub Bazvand1, Abbas Sadeghi2*, Mohamad Hossein Adabi3, Amir Mohammad Jamali4, and Nasrin Hadavandkhani5
¹ PhD student of stratigraphy and paleontology, Department of Sedimentary Basins and Petroleum, Faculty of Earth Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
2* PhD in stratigraphy and paleontology, Professor, Department of Sedimentary Basins and Petroleum, Faculty of Earth Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
3 PhD in Sedimentology and sedimentary rock, Professor, Department of Sedimentary Basins and Petroleum, Faculty of Earth Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
4 PhD in stratigraphy and paleontology, National Iranian Oil Company, Exploration Directorate, Tehran, Iran
5 PhD in stratigraphy and paleontology, Department of Sedimentary Basins and Petroleum, Faculty of Earth Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
Abstract
In order to study and compare the stratigraphy of the Seymareh Member (Lopha Limestone Member) in a southwest-northeast trend in the Lurestan subzone, three stratigraphic sections of the Gurpi Formation containing the Seymareh Member, including the Sheikh-Makan section (Kabir-kuh Anticline), the Bagh-Gol section (Sultan Anticline), and the Siah-Darreh section (Zangul Anticline), were studied and then compared with other studied sections along the trend. The Seymareh Limestone has the greatest thickness in the southwestern areas of the Lurestan, so that in the studied sections, its maximum thickness is 43 meters and belongs to the Kabir-kuh Anticline, and then it gradually decreases in thickness towards the northeastern areas so that some of its rock units are no longer visible. This reduction in thickness reaches 8 meters in the Sultan Anticline, then less than 1 meter in the Zangul Anticline, and finally disappears. The decrease in the thickness of the Seymareh Member towards the northeast of the Lurestan is influenced by the tectonic movements of the Zagros foreland Basin, so that gradually towards the northeast of the Lurestan, with increasing depth, the sedimentation of this shallow member has decreased. The age of the Seymareh Member, based on the biozones identified at its lower and upper boundaris, is Middle Campanian in all three stratigraphic sections studied.
Keywords: Lopha Limestone, Gurpi Formation, Sultan Anticline, Lithostratigraphy
مقدمه
در حوضه رسوبی زاگرس، سازند گورپي با لیتولوژی مارنی و سنگ آهکهایرسی در گستره پهناوری در غرب و جنوب غرب ايران گسترش دارد (James and Wynd, 1965). این سازند بهواسطه دارا بودن خصوصیات سنگ منشأ و پوشسنگ از اهمیت قابل توجهی در منطقه زاگرس برخوردار است (Stöcklin, 1968). سازند گورپیدر بیشتر نواحی لرستان دارای دو عضو آهکی رسمی با نامهای سنگآهک سیمره (آهک لوفا) و امامحسن است. سنگآهک سیمره فقط در زیرزون لرستان گسترش دارد و در دیگر نقاط زاگرس نظیر زیرزون فارس رخنمون ندارد (Stocklin and Setudehnia, 1991). این عضو آهکی حاوی فسیلهای مناطق کمعمق نظیر دوکفهای، براکیوپود، خارپوست و مرجان است که حاکی از کاهش عمق حوضه رسوبی در بخشی از رسوبگذاری سازند گورپی میباشد. به باور پژوهشگرها این کاهش عمق متاثر از فعالیتهای تکتونیکی همزمان با نزدیک شدن دو صفحه عربی و ایران مرکزی و شروع بسته شدن اقیانوس نئوتتیس در حوضه فورلند زاگرس در انتهای دورۀ کرتاسه است (Van Buchem et al. 2006; Razmjooei et al., 2021). عمیقترین بخش حوضه زاگرس در دوران کرتاسه پسین شاید در مناطق شمال شرقی لرستان واقع شده است (Van Buchem et al. 2006; Homke et al.,2009; Saura et al., 2011; Razmjooei et al., 2021).
قورچایي (1385) در یال شمالی تاقدیس کبیرکوه، دو لایه لوفادار پاييني و بالايي را گزارش نموده است که توسط که یک واحد شيل خاکستري از هم جدا شدهاند. همتینسب (1387) در برش کاور واقع در یال شمالی تاقدیس اناران عضو مذکور را به رسوبات حمل شده درون حوضهای نسبت داده و آن را نابرجا معرفی نموده است. بلمکی و همکاران (1389) در برشی واقع در جنوب شرق ایلام ضمن بررسی جغرافیای دیرینه عضو سیمره و معرفی 10 گونه خارپوست، محیطزیست آنها را به عرضهاي جغرافيايي پايين نیمکره شمالي و ايالت تتيس نسبت دادهاند.کامیابی و همکاران (Kamyabi et al., 2019) با مطالعه چند برش از سازند گورپی واقع در تاقدیس کبیر کوه، 21 گونه متعلق به 14 جنس از خارپوستها را در عضو سیمره با سن کامپانین شناسایی و معرفی نمودند. هاشمیه و همکاران (Hashmie et al., 2020) در هفت برش چینهشناسی از سازند گورپی واقع در جنوب و جنوب غرب ناحیه لرستان به مقایسه عضو سیمره پرداختند و از لحاظ لیتواستراتیگرافی در اکثر برشهای مذکور چهار لیتوزون در آن معرفی کردهاند. رزمجویی و همکاران (Razmjooei et al., 2021) برش گنداب واقع در یال جنوبی تاقدیس کبیرکوه، به تحلیل چگونگی تشکیل عضو سیمره پرداختهاند و بالاآمدگی حوضه رسوبی و کمعمق شدگی سازند گورپی در زمان کامپانین را به فشارش صفحه عربی به سمت صفحه ایران نسبت دادهاند.
تاکنون مطالعات کاملی پیرامون عضو سیمره در ناحیه شمال و شمال شرق لرستان انجام نشده است به همین دلیل این مطالعه به بررسی تغییرات چینهشناسی عضو سیمره در زیرزون لرستان و در یک روند جنوب غربی- شمال شرقی در ارتباط با تغییرات حوضه فورلند زاگرس میپردازد.
روش مطالعه
برش شیخمکان در یال شمال شرقی تاقدیس کبیرکوه به مختصات قاعدهای '' 52 ' 21 ◦ 47 طول شرقی و '' 22 ' 05 ◦ 33 عرض شمالی، برش باغگل در یال شمال شرقی تاقدیس سلطان واقع در شمال شرق شهر پلدختر به مختصات قاعدهای '' 21 ' 51 ◦ 47 طول شرقی و '' 48 ' 12 ◦ 33 عرض شمالی و برش سیاهدره در یال جنوب غربی تاقدیس زنگول به مختصات قاعدهای ''44 '51 ◦47 طول شرقي و ''25 '34 ◦33 عرض شمالي هستند. علاوه بر سه برش چینهشناسی مذکور، سه برش چینهشناسی شامل برش کاور (همتی نسب، 1387) در یال شمالی تاقدیس اناران، برش سمند واقع در تاقدیس سمند (Hashmie et al., 2020) و برش پاسان (Darabi et al., 2017) در یال شمالی تاقدیس پاسان که توسط محققین دیگر مطالعه شدهاند انتخاب گردید که موقعیت جغرافیایی آنها در شکل 1 نشان داده شده است.
برای مطالعه عضو سیمره در برشهای مورد مطالعه ابتدا در مطالعه صحرایی به پیمایش سازند گورپی و عضو سیمره اقدام و ضمن بررسی خصوصیات چینهشناسی و یادداشتبرداری از آنها، از نمونههای سخت و نرم در فواصل یک متری نمونهبرداری انجام گرفت. در بررسی واحدهای سنگی عضو سیمره، ماکروفسیلهای این عضو نیز نمونهبرداری و برای مطالعه و عکسبرداری به دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی منتقل شد. برای شناسایی ماکروفسیلها از منابعی چون کرو و اسمیت (Kroh and Smith, 2010) و اسمیت و رایت (Smith and Wright, 2003) استفاده شد. برای بررسی جایگاه سنی عضو سیمره و همچنین سازند گورپی براساس فرامینیفرهای پلانکتونی از منابعی چون لوبلیخ و تاپان (Loeblich and Tappan, 1988)، پرمولی سیلوا و ورگا (Premoli Silva and Verga, 2004)، بولی و همکاران (Bolli et al., 1989)، پوستوما (Postuma, 1971) و السون و همکاران (Olsson et al., 1999) استفاده شد. نتایج حاصل از سه برش مورد مطالعه با دیگر برشهای چینهشناسی موجود در محدوده مورد مطالعه، مورد مقایسه قرار گرفتند.
شکل 1. موقعیت برشهای چینهشناسی مورد مطالعه در این پژوهش (علامت ستاره قرمز) و برشهای مورد مقایسه قرار گرفته همجوار (علامت ستاره آبی) در نقشه زونهای ساختاری اصلی ایران، نقشه زونها برگرفته از Heydari, 2008 با تغییر
نتایج
عضو سیمره در سه برش چینهشناسی مورد مطالعه با ضخامتهای بسیار متفاوت ظاهر شده است بطوریکه در برش شیخ مکان 43 متر و در دو برش باغگل و سیاهدره بهترتیب یک و هشت متر ضخامت دارند و از لحاظ سنگشناسی دارای خصوصیات زیر میباشند.
الف- عضو سیمره در برش شیخ مکان:
عضو سیمره در برش چینهشناسی شیخمکان براساس ویژگیهای سنگشناسی در مطالعات صحرایی به چهار واحدسنگی به شرح ذیل قابل تقسیم است:
واحد مارنی لوفادار زيرين (I)
این واحد با ضخامت 17 متر شامل چهار متر تناوب مارنهای خاکستری ضخیملایه حاوی ندولهای آهکی فراوان با ساختار ژئود داخلی و 13 متر تناوب مارنهای خاکستری و آبی حاوی افقهای پرفسیل دوکفهای واضح شامل Pycnodonte vesiculare و Oscillopha dichotoma و همچنین حاوی قطعات خارپوست، گاستروپود، بریوزوآ و سایر دوکفهایها در رخساره میکروسکوپی است. مرز زیرین این واحد با مارنهای خاکستری سازند گورپی همشیب و تدریجی است (شکل 2).
شکل 2. نمایی از سازند گورپی، عضو سیمره و سازندهای زیرین و بالایی آن (a)، نمایی نزدیک از واحدهای سنگی عضو سیمره (b)
واحد سنگ آهکی لوفادار زیرین (II)
این واحد سنگی روی واحد سنگی شماره 1 قرار گرفته و از حدود سه متر سنگآهک قهوهای رنگ ضخیملایه و برجسته تشکیل شده که اولین بخش ستیغ ساز عضو سیمره را از قاعده به سمت بالا تشکیل میدهد. این واحد دارای فسیلهای فراوان از دوکفهایهای Pycnodonte vesiculare و به تعداد کمتر دوکفهایهای Oscillopha dichotoma میباشد (شکل 3a-c -3). این واحد سنگی، فسیل خارپوست فراوانتری نسبت به سایر واحدهای سنگی عضو سیمره دارد.
واحد مارنی لوفادار بالایی (III)
این واحد سنگی که روی واحد سنگی شماره 2 (II) قرار گرفته، از نه متر مارن خاکستریرنگ تشکیل شده است و دارای فسیلهای دوکفهای لوفا، پیکنودونت و خارپوست بهصورت پراکنده بهویژه در قسمت ابتدایی ضخامت خود میباشد. همچنین شواهد اکسید آهن بهصورت ندولهای کوچک در این واحد مارنی قابل مشاهده است (شکل 4a-b -3).
واحد سنگآهک لوفادار بالایی (IV)
این واحد سنگی که روی واحد سنگی شماره 3 (III) قرار گرفته، از 14 متر سنگ آهکهای خاکستری تا قهواهای رنگ ضخیملایه تشکیل شده است (شکل a -4). این واحد که آخرین واحد سنگی عضو سیمره است و طبقات آهکی روی آن متعلق به عضو امام حسن میباشد حاوی فسیلهای دوکفهای لوفا، پیکنودونت و خارپوست با فراوانی کمتری نسبت به واحد آهکی شماره 2 (II) میباشد (شکل b-c-4). این سنگآهکها در رخساره میکروسکوپی علاوه بر خردههای فسیلی فراوان، دارای فرامینیفرهای بزرگ (LBF) از قبیل جنسهای Lepidorbitoides, Orbitoides, Monolepidorbitoides, Rotalia, Sirtina در کنار قطعات پوسته لوفا، بریوزوئر و خارپوست میباشد.
شکل 3. نمایی از واحدهای سنگی عضو سیمره در برش شیخمکان: مارن حاوی سنگآهکهای ندولار (1a-c) و دوکفهایهای لوفا و پیکنودونت (2a-c) متعلق به واحد سنگی شماره 1، نمایی از سنگآهک حاوی دوکفهای لوفا (3a-c) متعلق به واحد سنگی شماره 2، مارن حاوی دوکفهای لوفا (4a,b) متعلق به واحد سنگی شماره 3
شکل 4. نمایی کلی از واحد سنگی شماره 4 عضو سیمره (a) و فرامینیفرهای بنتیک بزرگ (b) و دوکفهایهای درون آن (c) در برش شیخمکان
ب- عضو سیمره در برش باغگل (تاقدیس سلطان)
عضو سیمره در این برش که در قسمت مرکزی تاقدیس سلطان قرار دارد برای اولین بار گزارش میشود زیرا این واحد در مطالعات قبلی سازند گورپی در تاقدیس سلطان که بیشتر معطوف به ناحیه غربی تاقدیس بوده است تاکنون گزارش نشده است. عضو سیمره در برش مذکور هشت متر ضخامت دارد و از لحاظ سنگشناسی از یک واحد متشکل از تناوبی از سنگآهک آهک مارنی سست و مقاوم متوسط تا ضخیملایه بهرنگ کرم تا قهوهای روشن تشکیل شده است (شکل 5) و حاوی افقهای پرفسیلی از دوکفهای Pycnodonte vesiculare و Oscillopha dichotoma میباشد (شکل a-c -6). همچنین در رخساره میکروسکوپی سنگهای این واحد، قطعاتی از خارپوستها، دوکفهایها، بریوزوآ و فرامینیفرهای بنتیک کوچک بههمراه دیگر اجزای زیستی دیده میشود.
مرز زیرین این عضو با مارنهای خاکستریرنگ سازند گورپی تدریجی و مرز بالایی آن نیز با شیلهای آبی تا تیرهرنگ سازند گورپی تدریجی میباشد.
شکل 5. نمایی کلی از سازند گورپی و بخشهای مختلف آن بهویژه عضو سیمره در برش چینهشناسی باغگل، تاقدیس سلطان
شکل 6. نمایی نزدیک از واحد سنگ آهکهای مارنی لوفادار (a) و افق حاوی دوکفهای فراوان (b,c) مربوط به عضو سیمره در برش چینهشناسی باغگل
ج- عضو سیمره در برش سیاهدره (تاقدیس زنگول)
رخنمون عضو سیمره تاکنون در مطالعات قبلی سازند گورپی در تاقدیس زنگول و تاقدیس شمالیتر یعنی تاقدیس خرم آباد (مغفوریمقدم و همکاران، 1396 و مغفوریمقدم، 1394) که نزدیک زون برخوردی حوضه زاگرس هستند گزارش نشده است، ولی در برش چینهشناسی سیاهدره (تاقدیس زنگول) ضخامت آن به کمتر از یک متر میرسد و متشکل از مارنآهکی است که حاوی عناصر زیستی از قبیل قطعات شکسته دو کفهایها و نمونههای کامل دوکفهای Pycnodonte vesiculare میباشد (شکل 7).
شکل 7. نمایی نزدیک از مارن آهکی لوفادار عضو سیمره و افق غنی از دوکفهای در برش چینهشناسی سیاهدره (تاقدیس زنگول)
در شکل 8 تصاویر ماکروسکوپی از دوکفهای، خارپوست و برشی از آهک ندولار و در شکل 9 تصاویر میکروسکوپی موجود در رسوبات عضو سیمره در برشهای مورد مطالعه ارائه شده است.
شکل 8. تصاویر برخی از ماکروفسیلها (متعلق به واحد سنگی شماره 2) و یک برش از آهک ندولار (متعلق به واحد سنگی شماره 1) در رسوبات عضو سیمره در برش چینهشناسی شیخ مکان
1a-d and 2a-c: Oscillopha dichotoma (b. Lateral view, c. Ventral view, d. Dorsal view), Unit 2. 3a-c: Mecaster kanepanensis (a. Apical view, b. Lateral view, c. Posterior view), Unit 2. 4: Hemiaster noemiae. 5: Oscillopha dichotoma, Unit 2. 6: nodular limestone, Unit 1
شکل 9. تصاویر برخی از عناصر زیستی در مقاطع نازک متعلق به سنگآهک سیمره در برش شیخ مکان
a,b: Lopha shells, Unit 2. c: echinoids, benthic foraminifera and bryozoans, Unit 2. d,e: Sirtina orbitoidiformis, Unit 4. f,g: Orbitoides sp., Unit 4. h: Monolepidorbis sp., Unit 4.
بحث
تغییرات عضو سیمره از جنوب غرب به شمال شرق لرستان
برای بررسی گسترش عضو سیمره در یک روند جنوبغربی-شمالشرقی در زیرزون لرستان، برشهای مورد مطالعه در این پژوهش با چند برش دیگر (شکل 1و 10) که در این روند قرار گرفتهاند مورد مقایسه قرار گرفته است. در جنوبیترین بخش روند مورد مطالعه، برش کاور در تاقدیس اناران قرار دارد که ضخامت عضو سیمره در آن توسط همتینسب (1387) حدود 30 متر اندازهگیری شده است و عضو سیمره را به دو بخش بالایی و پایینی جدا کرده است. با توجه به بازدید میدانی در این پژوهش از تاقدیس اناران و نزدیک به برش کاور، چهار واحد سنگی (I,II,III,IV) شرح داده شده در این مقاله در بیشتر نقاط آن با ضخامتی حدود 30 متر قابل تفکیک است و برای یکپارچه شدن توصیف واحدهای سنگی در این پژوهش، عضو سیمره در برش کاور نیز به چهار واحد سنگی جدا شده است.
پس از برش کاور به سمت شمال شرق آن برش سمند قرار گرفته است که عضو سیمره در آن نیز همانند اغلب برشهای گستره جنوب غربی، از چهار واحد سنگی معادل واحدهای مذکور تشکیل شده و با ضخامت حدود80 متر بیشترین ضخامت را در بین برشهای ذکر شده در این مقاله دارا است. در ادامه، برش شیخمکان با ضخامت 43 متر شامل چهار واحد سنگی مذکور قرار گرفته است که هرکدام از این واحدهای مشخص، ویژگیهای کموبیش یکسانی با واحدهای همارز خود در برشهای مختلف این ناحیه دارد بهطوریکه واحد شماره 1 (I) در تاقدیس کبیرکوه کموبیش همان رخساره و محتویات زیستی را دارد که در واحد شماره 1 تاقدیس سمند و اناران مشاهده میشود. به سمت مرکز ناحیه لرستان و سپس شمال و شمال شرقی آن، به دلیل بیشتر بودن عمق حوضه رسوبی تنها واحدهای شماره 1 و 2 شرایط نهشتهشدن داشتهاند، بهطوریکه در برش پاسان عضو سیمره با ضخامت 20 متر شامل واحدهای شماره 1 و 2 و در برش باغگل با ضخامت هشت متر فقط شامل واحد شماره 1 است. کاهش ضخامت عضو سیمره به سمت شمالشرق ناحیه لرستان (نزدیک به زون برخوردی زاگرس) ادامه پیدا کرده بهطوریکه در تاقدیس زنگول فقط ضخامت کمی (کمتر از یک متر) از واحد سنگی شماره 1 رخنمون دارد و در تاقدیس خرمآباد (مغفوری مقدم، 1394) که آخرین تاقدیس دارای رخنمون سازند گورپی در شمال پهنه لرستان است اثری از عضو سیمره دیده نمیشود.
از لحاظ جایگاه سنی، عضو سیمره در برشهای ناحیه جنوب غربی لرستان (برشهای کاور و سمند) اغلب سن کامپانین پسین را دارد. سن این عضو در برشهای شیخمکان و باغگل (بازوند و همکاران، 1403؛ بازوند و همکاران 1404) و همچنین برش سیاهدره با توجه به قرارگیری در بخش میانی بیوزون Globotruncana ventricosa کامپانین میانی است (شکل 10).
برای نشان دادن تغییرات ضخامت عضو سیمره و گسترش آن در ناحیه لرستان، از مدل شماتیک حوضه فورلند زاگرس (DeCells and Giles 1996) با افزودن تغییراتی در این پژوهش استفاده شده است (شکل 11). این مدل نشاندهنده چگونگی تغییرات عضو سیمره در حوضه زاگرس و تحت تاثیر بالاآمادگیهای حوضه و تغییرات عمقی آن است.
این مدل بهخوبی نشان میدهد که چگونه همگرایی دو شبه قاره عربستان و ایران مرکزی منجر به تشکیل پیشانی برآمدگی در مرکز حوضه فورلند زاگرس شده است و با فاصله از این برآمدگی عمق و شیب حوضه بهویژه در نواحی شمال شرقی نزدیک به منطقه زون برخوردی بیشتر میشود. از بین سه برش اصلی مورد مطالعه، عضو سیمره در برش شیخمکان واقع در جنوب غرب ناحیه مورد مطالعه بیشترین ضخامت (43 متر) شامل چهار لیتوزون و در برش سیاهدره واقع در تاقدیس زنگول و شمال شرق ناحیه مورد مطالعه کمترین ضخامت را دارد. ضخامت بیشتر این عضو در جنوب غرب و برش شیخمکان به دلیل قرارگیری محیط رسوبی آن در منطقهای نزدیک رأس برآمدگی (محیط کمعمق) و کمترین ضخامت در برش سیاهدره نسبت به نواحی جنوب غربی لرستان را میتوان به فاصله بیشتر این برش از پیشانی برآمدگی (محیط عمیقتر) حوضه فورلند زاگرس نسبت داد.
شکل 10. مقایسه عضو سیمره در برشهای مورد مطالعه با چند برش همجوار در یک روند جنوب غربی-شمال شرقی
شکل 11. مدل حوضه فورلند زاگرس و تغییرات ضخامت و محدوده گسترش عضو سیمره در برشهای شیخمکان (Sh)، باغگل (B) و سیاهدره (S) برگرفته از DeCells and Giles, 1996 با تغییرات
نتیجهگیری
عضو سیمره در برش شیخمکان با ضخامت 43 متر شامل چهار واحد سنگی با لیتولوژی مارن و سنگآهک، در برش باغگل با ضخامت هشت متر شامل یک واحد سنگی با لیتولوژی آهک مارنی و در برش سیاهدره با ضخامت کمتر از یکی متر شامل لیتولوژی مارن آهکی است که این واحدهای سنگی حاوی ماکروفسیل دوکفهای، خارپوست و سایر عناصر زیستی مربوط به این رخساره کمعمق میباشند. سن عضو سیمره براساس زونهای زیستی فرامینیفری پایین و بالای آن، در برشهای شیخمکان، باغگل و سیاهدره کامپانین میانی میباشد. مقایسه این عضو در برشهای مورد مطالعه با سایر برشهای همروند (جنوب غربی-شمال شرقی) از لحاظ گسترش جغرافیایی نشاندهنده کاهش تدریجی ضخامت این عضو به دلیل تغییرات عمق ناشی از حرکات تکتونیکی حوضه فورلند زاگرس در انتهای دوره کرتاسه از جنوب غرب به سمت شمال شرق لرستان میباشد بهطوریکه از جنوب غرب به سمت شمال شرق لرستان از چهار واحد سنگی به یک واحد میرسد و در نزدیکی زون برخوردی (شمال و شمال شرق لرستان) به دلیل عمیق شدن محیط رسوبگذاری بهطورکلی بدون رخنمون است.
منابع
بازوند، ا.، صادقی، ع.، آدابی، م. ح.، جمالی، ا. م. و هداوند خانی، ن.، 1404. زیستچینهنگاری سازند گورپی بر مبنای روزنبران پلانکتونی در برش شیخمکان (تاقدیس کبیرکوه، ناحیه لرستان)، فصلنامه علمی علوم زمین, 35(1)، 18-1. doi: 10.22071/gsj.2024.457598.2141##بازوند، ا.، صادقی، ع.، آدابی، م. ح.، جمالی، ا. م. و هداوند خانی، ن.، 1403. زیست چینهنگاری و بررسی تغییرات عمق دیرینه نهشتههای سازند گورپی بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونی در برش باغگل، ناحیه لرستان، حوضه زاگرس، فصلنامه زمینشناسی ایران، 70 (18)، 96-79. ##بلمکی، ب.، اصغریانرستمی، م. وحیدینیا، م. و محمدی، م.، 1389. مطالعه جغرافیای دیرینه عضو سیمره، سازندگورپی، بر مبنای مطالعه سیستماتیک خارپوستان و روزنداران در برش میش-خاص، جنوب شرق استان ایلام، نشریه رخسارههای رسوبی، 3(2)، 30-19. ##قورچايي، ش.، 1385. بيواستراتيگرافي سازند گورپي در شمال كبيركوه بر مبناي فرامينيفرا؛ پایاننامهی كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 167 . ##مغفوری مقدم، ا.، 1394. ریز زیست چینهنگاری سازند گورپی در یال جنوب باختری تاقدیس خرمآباد، حوضه زاگرس، یافتههای نوین زمینشناسی کاربردی، 9(18)، 38-32. ##همتینسب، م.، 1387. ميكروبايواستراتيگرافي و چينهنگاري سكانسي سازند گورپي در برش كاور، جنوب كبيركوه، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 175 . ##Bolli, H.M., Saunders, J.B. and Perch-Nielsen, K. eds., 1989. Plankton stratigraphy: volume 1, planktic foraminifera, calcareous nannofossils and calpionellids (Vol. 1). CUP Archive. ##Darabi, G., Maghfouri-Moghaddam, I., Sadeghi, A. and Yusefi, B., 2018. Planktonic foraminifera and sea-level changes in the upper Cretaceous of the Gurpi Formation, Lorestan basin, SW Iran. Journal of African Earth Sciences, 138, 201-218. DOI: 10.1016/j.jafrearsci.2017.11.011##DeCelles, P.G. and Giles, K.A., 1996. Foreland basin systems. Basin research, 8(2), 105-123. ##Hashmie, A., Rashwan, M., El Hedeny, M., Sharyari, S., Rahimi, S. and Mansour, H., 2020. Facies development, palaeoecology, and palaeoenvironment of the Seymareh (Lopha Limestone) Member of the Gurpi Formation (Upper Campanian), Lurestan Province, SW Iran. Geological Journal, 55(10), 1-14. ##Heydari E., 2008. Tectonics versus eustatic control on supersequences of the Zagros Mountains of Iran. Tectonophysics, 451(1-4), 56-70. https://doi.org/10.1016/j.tecto.2007, 11.046##Homke, s., Verges, J., Serra-Kiel, J., Bernaola, G., Sharp, I., Garcés, M., Montero-Verdú, I., Karpuz, R. and Goodarzi, M-H., 2009. Late Cretaceous–Paleocene formation of the proto–Zagros foreland basin, Lurestan Province, SW Iran, GSA Bulletin, 121(7/8), 963–978. doi:10.1130/B26035.1##James, G. A. and Wynd, J. G., 1965. stratigraphy nomenclature of the Iranian, oil consortium agreement area, Report No.1027. ##Kamyabi Shadan, H., Dashtban, H., Roshandel Arbatani, B. and Foroghi, F., 2019. Late Cretaceous Echinoids from the Seymareh member (Lopha Limestone member), KabirKuh Anticline, Southwest of Iran. Geopersia, 9(2), 305-350. ##Kroh, A. and Smith, A.B., 2010. Classification and phylogeny of post–Palaeozoic echinoids. Journal of Systematic Palaeontology, 7, 147–212. ##Loeblich, A. R. and Tappan, H., 1988. Foraminifera Genera and their Classification,Van Nostrand Reinhold, New York, 970. ##Smith, A.B.and Wright, C.W., 2003. British Cretaceous echinoids. Part 7, Atelostomata, 1. Holasteroida: 440– 568, 139. 182, The Palaeontographical Society Monographs, London. ##Stöcklin, J., 1968. Structural history and tectonics of Iran: a review. AAPG bull. 52(7), 1229-1258. ##Stocklin, J. and Setudehnia, A., 1991. Stratigraphic Lexicon of Iran; Geological Survey of Iran, Tehran, 18, 409. ##Olsson, R. K., Berggren, W. A., Hemleben, C. and Huber, B. T. 1999. Atlas of Paleocene planktonic foraminifera, Smithsonian institutionpress, Washington, 252. ##Postuma, J. A., 1971. Manual of planktonic foraminifera, Amsterdam, London, Elsevier. ##Premoli Silva, I. and Verga, D., 2004. Practical Manual of Cretaceous Planktonic Foraminifera, Course 3. In: Verga, D., Rettroi, R. (Eds.), International school of Planktonic Foraminifera. Universities of Perugia and Milano. Tripografiadi di Pontefecino, Perugia, 283. ##Razmjooei, M.J., Shahryari, S., Kani, A., Ullmann, C.V., Jamali, A.M., Rahimi, S., Verges, J. and Thibault, N., 2021. Integrated bio-and carbon isotope stratigraphy of the Campanian–Danian sedimentary succession in Lurestan (Zagros Basin, Iran): Implications for syntectonic facies distribution and basin evolution. Journal of Asian Earth Sciences, 214, 104779. ##Saura, E., Vergés, J., Homke, S., Blanc, E., Serra-Kiel, J., Bernaola, G., Casciello, E., Fernández, N., Casini, G., Embry, J.C. and Sharp, I.R., 2011. Basin architecture and growth folding of the NW Zagros early foreland basin during the Late Cretaceous and early Tertiary. Journal of the Geological Society, 168(1), 235-250. doi: 10.1144/0016-76492010-092. ##Van Buchem, F.V., Gaumet, F., V!edrenne, V. and Vincent, B., 2006. Middel East Cretaceous sequence stratigraphy study. Part 1-S.W.Iran. Final report, Institut Français du petrol in cooperation with the National Iranian Oil Company-Exploration Directorate.##
[1] * نویسنده مرتبط: a-Sadeghi@sbu.ac.ir