فروتنی فکری در دانشجویان تحصیلات تکمیلی: مطالعه کیفی با روش نظریه دادهبنیاد
محورهای موضوعی : روانشناسی
زهرا داورپناه
1
,
محبوبه فولادچنگ
2
,
بهرام جوکار
3
,
راضیه شیخ الاسلامی
4
1 - گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علومتربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
2 - گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه شیراز، شیراز،ایران.
3 - گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه شیراز، شیراز،ایران.
4 - گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه شیراز، شیراز،ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
فروتنی فکری به عنوان یک سازه روانشناختی چندبعدی، شامل پذیرش محدودیتهای دانش خود، پرهیز از تعصب و آمادگی برای بازبینی باورها در پرتو شواهد جدید است. این پژوهش کیفی با هدف تدوین مدلی برای فرایند شکلگیری، موانع و تسهیلگرهای فروتنی فکری در دانشجویان تحصیلات تکمیلی، با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد انجام شد. دادهها از طریق ۳۴ مصاحبه نیمهساختاریافته با دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری بخش روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز جمعآوری و با الگوی تحلیل اشتراوس و کوربین بررسی شدند. یافتهها نشان داد فروتنی فکری در سه بعد اصلی «گشودگی فکری»، «تعهد به یادگیری مستمر» و «تعادل در باورها» قابل مفهومپردازی است. موانع اصلی شامل تعصب، ترس از تغییر، فشارهای اجتماعی و محدودیت آزادی آکادمیک بودند؛ در حالی که تسهیلگرهایی نظیر خودآگاهی، حمایت محیطی و تجارب مثبت شناسایی شدند. مدل ارائهشده نشان میدهد فروتنی فکری یک فرایند پویاست که از طریق پردازش انتقادی و تفکر تأملی تقویت میشود و پیامدهایی مانند توسعه یادگیری، تحول هویتی و تقویت روابط علمی دارد. این پژوهش بر ضرورت پرورش فروتنی فکری در محیطهای آموزشی به عنوان عاملی کلیدی در مواجهه مثبت با چالشهای فکری و اجتماعی تأکید میکند.
Intellectual humility (IH), as a multidimensional psychological construct, involves recognizing the limitations of one’s knowledge, avoiding bias, and being open to revising beliefs in light of new evidence. This qualitative study, using grounded theory, aimed to develop a model of the formation process, barriers, and facilitators of IH among graduate students. Data were collected through 34 semi-structured interviews with masters and doctoral students in educational psychology at Shiraz University and analyzed via Strauss and Corbin’s approach. Findings revealed that IH encompasses three core dimensions: open-mindedness, commitment to lifelong learning, and balanced belief systems. Key barriers included intellectual rigidity, fear of change, social pressures, and academic constraints, while facilitators such as self-awareness, environmental support, and positive experiences were identified. The proposed model highlights IH as a dynamic process reinforced through critical reflection and metacognition, leading to outcomes like enhanced learning, identity transformation, and improved academic collaboration. The study underscores the role of educational environments in fostering IH to address cognitive and social challenges. By integrating a three-dimensional framework and categorizing individuals into eight IH profiles, this research offers novel insights into cultivating intellectual humility as a bridge between individual growth and collective knowledge advancement.
