مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر اجتماع محور و درمان هیجان مدار بر افزایش تحمل آشفتگی و کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان
مژگان حیاتی
1
(
استادیار، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور واحد تهران، تهران، ایران.
)
شیوا کریمی
2
(
کارشناسی ارشد، مشاوره توانبخشی، دانشگاه پیام نور واحد تهران، تهران ایران.
)
کلید واژه: درمان اجتماع محور, درمان هیجان مدار , تحمل آشفتگی, خودکشی.,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر اجتماع محور و درمان هیجان مدار بر افزایش تحمل آشفتگی و کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان می¬باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و بر حسب گردآوری اطلاعات کمی از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای مشکلات زناشویی در استان کردستان در سال 1402 با مشکلات زناشویی و افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی به تعداد 150 نفر می باشند که از بین آن¬ها تعداد 45 نفر از طریق روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر گروه 15 نفر گمارده شدند. در ابتدا همه آزمودنی ها پرسشنامه تحمل آشفتگی (سیمون و گاهر، 2005) و افکار خودکشی (بک، 1976)؛ را تکمیل نمودند؛ یک گروه 10 جلسه مداخله¬ درمان مبتنی بر اجتماع و گروه دیگر 8 جلسه مداخله¬ درمان هیجان¬مدار را گذراندند؛ آزمودنیهای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. سپس بار دیگر همه آزمودنی ها ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) و تکمتغیره (آنکووا ) استفاده شد. تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر اجتماع محور موجب افزایش تحمل آشفتگی زنان کردستان؛ درمان هیجان مدار موجب افزایش تحمل آشفتگی زنان کردستان؛ درمان مبتنی بر اجتماع محور موجب کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان و درمان هیجان مدار موجب کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان میشود (در سطح 001/0). بنابراین میتوان با به کار بسته آموزشی بازسازی زندگی اجتماع محور و پروتکل درﻣﺎن ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻫﻴﺠﺎن منجر به افزایش تحمل آشفتگی وکاهش گرایش به خودکشی در زنان کردستان شد.
چکیده انگلیسی :
The present study aims to compare the effectiveness of community-based therapy and emotion-focused therapy on increasing distress tolerance and reducing suicidal ideation in Kurdish women. This study is applied in terms of its objective and quasi-experimental in terms of data collection. The statistical population of the study included all women with marital problems in Kurdistan Province in 2023 (1402 SH) who had marital issues and suicidal thoughts or suicide attempts, totaling 150 individuals. From this population, 45 individuals were selected using a convenience sampling method and randomly assigned to two experimental groups and one control group, with 15 participants in each.Initially, all participants completed the Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005) and the Beck Suicide Ideation Scale (Beck, 1976). One experimental group underwent 10 sessions of community-based therapy, while the other received 8 sessions of emotion-focused therapy. The control group did not receive any intervention. After the intervention, all participants completed the research instruments again.To analyze the data, multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and univariate analysis of covariance (ANCOVA) were used. Data analysis was conducted using SPSS version 23.Therefore, implementing community-based life reconstruction training and emotion-focused therapy protocols can lead to increased distress tolerance and reduced suicidal ideation in Kurdish women.