اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر درمان واژینیسموس: یک کارآزمایی تک موردی
محورهای موضوعی :
آرزو رضایی
1
,
میترا تدین
2
,
میترا ملایی نژاد
3
,
خدیجه شیرالی نیا
4
1 - گروه مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان، بهبهان، ایران.
2 - گروه مامایی، مرکز تحقیقات یائسگی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران
3 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد نجف آباد، اصفهان، ایران
4 - گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.
کلید واژه: درمان شناختی –رفتاری, واژینیسموس, اختلالات جنسی,
چکیده مقاله :
واژینیسموس یک اختلال جنسی شایع، از دسته اختلالات تناسلی لگنی/ دخولی دردناک است که در دو شکل اولیه و ثانویه مشاهده می¬شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی شناختی بر درمان واژینیسموس طراحی شده است. در طی یک کارآزمایی آزمایشی تک موردی و طرح خط پایه چندگانه، 4 زن مبتلا به واژينيسموس که به كلينيك¬های درمان اختلالات جنسي شهر اهواز مراجعه کرده بودند به روش نمونه¬گیری در دسترس انتخاب و پس از تأیید معیارهای وجود اختلال درد/دخول تناسلي لگني، توسط روانپزشک، در مطالعه شرکت داده شدند. از تمام شرکتکنندگان رضایتنامه کسب شد. قبل و پس از مداخله، متغیرهایی همچون، انگیزه دخول، سازگاری زناشویی، افکار دهشتناک و... توسط ابزار چندوجهی اختلال دخول واژینال، در مشارکتکنندگان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمودنیها پس از تعیین خطوط پایه در متغیرهای وابسته به ترتیب وارد مرحله درمان شناختی رفتاری شده و به مدت 8 جلسه هفتگي، به¬صورت فردی مورد درمان قرار گرفتند. دوره پیگیری دو ماه پس از تکمیل درمان در سه نوبت به فواصل 20 روزه انجام شد. تمام مشارکتکنندگان در پایان مداخله موفق به دخول واژینال شدند و شاخص بهبودی که در هر یک از متغیرها با سیر نزولی منحنی در مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شده بود، در آن¬ها تأیید شده است. نتایج همچنین نشان داد درمان شناختی رفتاری در تغییر افکار دهشتناک و درماندگی، سازگاری زناشویی، رفتارهای اجتنابی، افزایش اطلاعات جنسی، گوش به زنگی، خوشبینی و ناسازگاری ژنیتال جنسی افراد واژینیسموس مؤثر می¬باشد. یافتههای مطالعه نشاندهنده مؤثر بودن روشهای شناختی رفتاری در بهبود واژینیسموس می¬باشد؛ بنابراین گنجاندن این نوع درمان در مداخلات در نظر گرفته شده برای این بیماران و انجام مطالعات وسیع¬تر با گروههای کنترل و تعداد نمونههای بیشتر توصیه می¬شود.
Vaginismus is one of the most common GenitoPelvic Pain/Penetration Disorders, which is classified as either lifelong (primary) or acquired (secondary). The present study aimed to investigate the efficacy of Cognitive Behavioral Therapy on women with lifelong vaginismus. During a single-case experimental trial of multiple-baseline type, four women were included and diagnosed with lifelong vaginismus by a psychiatrist in a psychosexual clinic in Ahvaz. Full intercourse was evaluated daily based on the self-reports of participants. Secondary outcome measures (i.e.catastrophic cognitions, tightening, helplessness, sexual adjustment, avoidance, and penetration motivation were assessed in participants by a multidimensional vaginal penetration disorder questionnaire at baseline and after intervention. The subjects were entered into an eight-week Cognitive Behavioral Therapy program. The decreasing curve is compared with the baseline for each variable and considered the recovery index. After the treatment, all participants reported successful intercourse without pain and fear. The findings investigated that catastrophic cognitions, tightening, helplessness, sexual adjustment, avoidance, penetration motivation, sexual information, hypervigilance, optimism, and thoughts about genital incompatibility significantly improved by Cognitive Behavioral Therapy in all participants(P < 0.05). Based on the results, Cognitive Behavioral Therapy can be considered an effective treatment for LLV. In addition, this study can enhance our knowledge about the fear-avoidance essence of vaginismus and develop treatment options for women with lifelong vaginismus. Future studies are recommended with larger sample sizes and control groups.
