اندازه گیری و تحلیل بهره وری کل عوامل توليد با استفاده از روش شاخص ترنكوئيست (مطالعه موردي: صنايع توليد منسوجات ايران)
محورهای موضوعی : مدیریت تحقیق و توسعهمسعود تمسكي بيدگلي 1 , مسعود باباخاني 2 , سید محمد سید حسینی 3 , کاظم نقندریان 4
1 -
2 -
3 -
4 -
کلید واژه: بهره وري كل عوامل (TFP) صنايع ايران توليد منسوجات شاخص ترنكويست اقتصادسنجي,
چکیده مقاله :
تجربه کشورهاي توسعه یافته نشان مي دهد كه پویایی و رشد بخش صنعت، نقش بسزایی در رشد و توسعه بخشهاي دیگر و در نتیجه رشد اقتصادي در سطح کلان ایفا می کند. لذا در اکثر مطالعات مربوط به رشد اقتصادي، بخش صنعت و بخصوص بهره وري در اين بخش از بیشترین توجه در نزد محققان برخوردار است. از طرف ديگر، بهره گیري مطلوب و بهینه از منابع و امکانات موجود به عنوان شاخص مهمي در درجه توسعه یافتگی کشورها تلقي مي شود؛ بگونه اي كه توسعه همه جانبه بدون بهره وري و استفاده بهینه از عوامل تولید امکان پذیر نیست. در اين ميان صنايع نساجي كشور كه با مشكلات ساختاري متعددي از منظر نيروي انساني، تكنولوژي و ... روبرو مي باشند، كمتر مورد توجه قرار گرفته اند. هدف اصلي اين مقاله اندازه گيري بهره وري و بررسي عوامل موثر بر رشد آن در صنايع توليد منسوجات ايران در دوره 86-1373 مي باشد. بدين منظور ابتدا شاخص هاي بهره وري جزئي عوامل توليد و سپس شاخص بهره وري كل عوامل ( TFP) اين رشته فعاليت صنعتي از طريق روش ديويژيا و شاخص ترنكويست محاسبه شده و سپس با استفاده از ادبيات موجود و ميزان دسترسي به داده ها، تاثير عوامل مختلف دروني و بيروني بر روي رشد TFP اين صنعت تجزيه و تحليل مي گردد. تخمين اقتصاد سنجي عوامل موثر بر بهره وري كل عوامل صنايع توليد منسوجات نشان مي دهد كه متغيرهايي همچون ارزش توليدات، وابستگي به مواد اوليه خارجي، ارزش صادرات، دستمزد سرانه، اندازه بنگاه، تخصص گرايي بنگاه و هزينه هاي مصرفي دولت، بيشترين تاثير را در تغييرات بهره وري كل عوامل اين صنعت داشته اند.
In this modern world, considering expansion of competition and lack of resources, everybody knows the importance of measuring of productivity and decomposition of it. Although assigned about 2.8% of value added and 8.5% of employment of large manufacturing industries, the textile industry has not respected more attention. The main goal of this paper is measuring and analyzing of individual and total factor productivity in textile manufacturing industries during period of 1994-2007. For this purpose, after extraction of production factors (labor, capital stock, material and energy), it is measured individual productivity indexes in form of quotient of value added and each of production factors. It is also computed total factor productivity via divisia index and Tornqvist function. The results show that labor productivity has grown annually 4.4% because of labor decrease especially in large firms. However capital productivity has decreased less in the studying period. On the other hand, productivity of electricity consumption and material has decreased annually 1.7% and 1.9% respectively. Total factor productivity index has grown annually 0.6% in average and this improvement mainly has achieved via labor productivity. The econometric model for decomposition of total factor productivity in the textile manufacturing industries has confirmed the positive impacts of production values, per capita wages, percentage of small firms and government expenditures. It has also confirmed the negative impacts of foreign material dependency and working only in expert field.