معناشناسی بهجت از نگاه ملاصدرا
محورهای موضوعی : ملاصدراپژوهی و اندیشۀ حکمت متعالیهمريم فخرالديني 1 , جعفر شانظری 2 , سیدمهدی امامی جمعه 3
1 - دانشگاه اصفهان
2 - دانشگاه اصفهان
3 - دانشگاه اصفهان
کلید واژه: بهجت لذت سعادت عشق معقولات ملاصدرا ,
چکیده مقاله :
در آثار ملاصدرا «بهجت» بعنوان يكي از آثار وجود مطرح ميشود و همانند ساير مؤلفههاي وجودي نميتوان تعريف ماهوي از آن ارائه نمود. به همين منظور، در اين نوشتار تلاش شده با ارزيابي بهجت در يك شبكه معنايي متشكل از «لذت»، «سعادت» و «عشق» به شناخت دقيقتري از معناي وجودي و مصاديق آنها دست يابيم. در اينباره ميتوان گفت كه مرتبة وجودي بهجت، برتر از لذت است و از نظر مصداقي، نسبت عموم و خصوص منوجه دارند. از سوي ديگر سعادت، رسيدن به وجود استقلالي مجرد يا همان، وجود استعلايي است و بهجت، آگاهي نفس به تحقق چنين مرتبة متعالييي ميباشد. پس بهجت و سعادت، معلول دستيابي به بالاترين مراتب وجود هستند و از نظر مصداقي، نسبت عموم و خصوص مطلق ميان آنها برقرار است. عشق و بهجت نيز هر دو، معلول تحقق كمال نفس هستند و از نظر معنايي و مصداقي، نسبت تساوي ميان آنها برقرار است. بنابرين ميتوان گفت در نظام وجودشناسانة ملاصدرا مؤلفههاي بهجت، لذت، عشق و سعادت بسيار درهمتنيده و مرتبط با يكديگر هستند، بنحوي كه تحقق هر يك از آنها زمينهساز دستيابي نفس به ساير آثار و خيرات وجود خواهد شد. در اين ميان بهجت بعنوان شاخص اصلي اين منافع وجودي، نقشي عميق و غيرقابل انكار دارد. پس از روشن شدن اشتراكات و تمايزات آنها، به شناسايي مؤلفههاي اثباتي و ثبوتي بهجت پرداخته و براساس آن به اين نتيجه رسيدهايم كه ميتوان بهجت را مشاهدة بالاترين كمالات وجودي نفس دانست كه از طريق رسيدن به درجه» وجود استقلالي مجرد و هيئت استعلايي محقق ميشود. دستيابي به چنين مرتبهيي براي نفس بواسطه» معرفت خداوند بعنوان علت هستيبخش انسان و شناخت خود، امكانپذير است كه موجبات دريافت بهجت عظيمي را براي نفس فراهم ميكنند. توجه به درجه» وجودي نفس در اين مرتبه و دستاوردهاي بيبديل آنها يعني معرفت به خدا و شناخت خود، جايگاه و تأثير بهجت نزد نفس را بخوبي روشن ميسازد.
In Mullā Ṣadrā’s works, bliss (bahjat) is introduced as one of the effects of existence and, similar to other ontological elements, no quiddative definition could be provided for it. Hence, through an assessment of bliss in a semantic network consisting of “pleasure”, “happiness”, and “love”, it has been tried to develop a more accurate knowledge of their ontological meanings and referents. Accordingly, the authors argue that the ontological level of bliss is higher than pleasure and enjoys both generality and particularity relations. On the other hand, happiness means attaining an immaterial and independent existence or the same transcendental existence. Bliss means the soul’s awareness of the realization of such a transcendent level. Thus bliss and happiness are the effects of attaining the highest levels of existence and, in terms of reference, there is an absolute generality and particularity relationship between them. Love and bliss are both the effects of the realization of the perfection of the soul as well and, when it comes to their meanings and referents, they bear an equality relationship to each other. Therefore, it can be said that in Mullā Ṣadrā’s ontological system, the elements of bliss, pleasure, love, and happiness are tightly intertwined and related to each other so that the realization of each paves the context for the soul’s access to the other effects and good deeds of existence. Among them, bliss, as the main feature of such ontological benefits, plays an undeniably significant role. After clarifying the similarities and differences among them, the authors identify the affirmative and positive elements of bliss and, hence, conclude that bliss can be considered to be the contemplation of the most supreme ontological perfections of the soul which are realized through attaining the level of immaterial, independent existence and a transcendent configuration. Reaching such a level is possible for the soul through the knowledge of God as the cause granting life and self-knowledge to human beings. This results in massive bliss for the soul. The attention to the soul’s ontological grade at this level and its unique achievement, i.e. knowledge of God and self-knowledge, reveals the place of bliss and its effects on the soul.
ابنسينا (1381) الاشارات و التنبيهات، محقق مجتبي زارعي، قم: بوستان كتاب.
دهخدا، علياكبر (1341) لغتنامه، تهران: سازمان مديريت و برنامهريزي كشور.
ملاصدرا (1302) مجموعة الرسائل التسعة، قم: مصطفوي. ملاصدرا (1380) الحكمةالمتعاليه فيالاسفار الاربعة، ج2، تصحيح و تحقيق مقصود محمدي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1380) الحكمةالمتعاليه فيالاسفار الاربعة، ج7، تصحيح و تحقيق مقصود محمدي، تهران:بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1381) الحكمة المتعاليه فيالاسفار الاربعة، ج6، تصحيح و تحقيق احمد احمدي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1381) المبدأ و المعاد في الحكمة المتعالية، تصحيح و تحقيق محمد ذبيحي و جعفرشاهنظري، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1382) الحكمة المتعاليه فيالاسفار الاربعة، ج9، تصحيح و تحقيق رضا اكبريان، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1382) الشواهدالربوبيةفي المناهج السلوكية، تصحيح و تحقيق سيد مصطفي محقق داماد، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1383) الحكمة المتعاليه فيالاسفار الاربعة، ج1، تصحيح و تحقيق غلامرضا اعواني، تهران: انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1383) الحكمة المتعاليه فيالاسفار الاربعة، ج3و4، تصحيح و تحقيق مقصود محمدي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1386) مفاتيح الغيب، تصحيح و تحقيق نجفقلي حبيبي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1389) اسرارالايات و انوارالبيّنات، تصحيح و تحقيق علي جاودان، محمد رضا احمدي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1389) مجموعه رسائل فلسفي، ج1، تصحيح و تحقيق حامد ناجي اصفهاني، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1389) مجموعه رسائل فلسفي، ج2، تصحيح و تحقيق مهدي دهباشي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1390) مجموعه رسائل فلسفي، ج3، تصحيح و تحقيق احمد شفيعيها، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا. ملاصدرا (1393) شرحالهداية الاثيرية، تصحيح و تحقيق مقصود محمدي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1420) مجموعه رسائل فلسفي؛ رساله اصالة جعل الوجود، تهران: حكمت.