سياست و سلوك حاكم در آيين سياسي شيخاشراق
محورهای موضوعی : مطالعات تطبیقی فلسفههای اشراقینوشین نظیری خامنه 1 , سید عباس ذهبی 2 , بابک عباسی 3 , احمد بهشتی 4
1 - دانشگاه آزاد اسلامی
2 - دانشگاه آزاد اسلامی
3 - دانشگاه آزاد اسلامی
4 - دانشگاه تهران
کلید واژه: سياست سلوك حاكم حكيم عالم برتر قطب امام خودشناسي شيخاشراق ,
چکیده مقاله :
«سلوك» در آيين سياسي اشراقي سهروردي، واژهيي كليدي است. سلوك با خودشناسي در مرحلة فردي آغاز ميگردد و شخص را تا مرحلة اجتماعي و سياسي و حكومت بر يك جامعه پيش ميبرد. حاكم مورد نظر سهروردي، حكيمي است كه از رهگذر اين خودشناسي، پاي در عوالم برتر، از جمله عالم مثال ميگذارد كه اولين عالم برتر بعد از عالم اجسام در انديشة شيخاشراق است و با سير در اين عالم، واسطة بين عالم انسانها و عالم خدا و فرشتگان ميگردد. او با خودشناسي، سير و سلوك در عالم مثال و اطاعت پروردگار به مرحلة قطب، امام و رياست عالم ميرسد. سهروردي با قائل شدن به مرتبۀ قطب براي حاكم و نيز كسي كه قادر است با عالم مثال مرتبط باشد و واسطة انسانها و خداوند قرار گيرد، سياست و حكومت و حاكميت آرماني و مدينة آرماني را با انديشة نويني مورد بررسي قرار داده است. عقيدة سهروردي در حكمت عملي و بويژه سياست، مطابق و همرديف با حكمت نظري او دربارة قواعدي چون تشكيك، امكان اشرف، قهر و محبت و ذومراتب بودن عالم است و همانطور كه عالم مثال ـ كه ابداع سهروردي است ـ واسطة عالم ماده و عالم انوار قاهره است، حاكم حكيم مرتبط با عالم مثال نيز واسطة انسانها و خداوند و نيز فرشتگان است. حكومت حاكمي با ويژگيهاي مورد نظر شيخاشراق، ايدئاليستي و دست نيافتني يا مختص برخي انسانها نيست بلكه وجود حاكمي با ويژگيهاي مورد نظر او امري شدني و واقعيتپذير است. توجه چنين حاكمي، هم بر سعادت دنيوي مردم است و هم سعادت اخروي.
Conduct is a keyword in Suhrawardī’s political system. In his view, conduct or wayfaring begins with self-knowledge at the individual level and moves them ahead to the social and political level and, finally, to ruling over a society. Suhrawardī’s intended ruler is a philosopher who, through self-knowledge, steps into higher worlds, including the world of Ideas, which is the first world higher than the world of bodies in Suhrawardī’s philosophy. Through wayfaring in this world, the philosopher turns into an intermediary between the world of human beings and the world of God and angels. Through self-knowledge, wayfaring in the world of Ideas, and obedience to God, the philosopher further reaches the level of the spiritual leader, Imām, and leadership of the world. By considering the ruler as the spiritual leader or Quṭb and as an individual who is capable of connecting with the world of Ideas and mediating between God and human beings, Suhrawardī investigates politics, governance, ideal governance, and utopia in the light of a new philosophy. His views in practical wisdom and, particularly, politics correspond to his views in theoretical wisdom concerning some principles such as gradation, nobler possibility, wrath and kindness, and gradedness of the world. For Suhrawardī, as the world of Ideas, which among his own innovations, mediates between the world of matter and the world of omnipotent lights, the philosopher-ruler is related to the world of Ideas and mediates between human beings and God and also angels. The ruling of a ruler with the characteristics intended by Suhrawardī is never idealistic, far-fetched, or limited to specific people; rather, it is quite real and possible. Such a ruler pays attention to people’s happiness not only in the material world but in the hereafter.
ابوريان، محمدعلي (1385) مباني فلسفه اشراق از ديدگاه سهروردي، ترجمة محمدعلي شيخ، تهران: دانشگاه شهيد بهشتي.
احمدي، حسن؛ حسيني خامنه، سيدمحمدرضا (1388) «جايگاه عالم مثال در فلسفه سهروردي»، خردنامه صدرا، ش56، ص85 ـ 69.
اسفنديار، رجبعلي (1380) «حاكم مطلوب در انديشة شيخ اشراق»، علوم سياسي، سال پنجم، ش17، ص142 ـ 131.
بستاني، احمد (1389) «حاكم آرماني و عالم خيال در حكمت سياسي اشراقي»، جاويدان خرد، دورة جديد، ش 4، ص26 ـ 5.
بستاني، احمد (1394) «سهروردي و اندرزنامهنويسي اشراقي»، سياست متعاليه، سال سوم، پاييز،ش 6، ص38 ـ21. بستاني، احمد (1388) «مباني وجودي آرمانگرايي سياسي در فلسفة اسلامي»، پژوهش سياست نظري، ش 7، ص26 ـ 1.
سهروردي (1380) مجموعه مصنفات شيخ اشراق، تصحيح و مقدمه هانري كربن و ديگران، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
شهرزوري، شمسالدين محمد (1380) شرح حكمة الاشراق، تصحيح و مقدمه حسين ضيائي تربتي، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
شيخ صدوق (1357) التوحيد، تصحيح سيدهاشم الحسيني الطهراني، قم: جامعة مدرسين حوزه علمية قم.
طاهري، سيدصدرالدين (1385) ترجمه و حاشيهنگاري المشارع و المطارحات سهروردي، تهران: مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي.
ضيائي، حسين (1380) «مقدمه»، در: شهرزوري، شمسالدين محمد، شرح حكمةالاشراق، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
كربن، هانري (1369) فلسفة ايراني و فلسفة تطبيقي، ترجمة سيدجواد طباطبايي، تهران: طوس.
كربن، هانري (1373) تاريخ فلسفة اسلامي، ترجمة جواد طباطبايي، تهران: كوير.
كربن، هانري (1384) روابط حكمت اشراق و فلسفه ايران باستان، ترجمة ع. روحبخشان، تهران: اساطير.
كربن، هانري (1391) چشماندازهاي معنوي و فلسفي اسلام ايراني، تحقيق و ترجمۀ انشاءالله رحمتي، تهران: سوفيا.
كربن، هانري (1395) ارض ملكوت، مقدمه، ترجمه و تحقيق انشاءالله رحمتي، تهران: سوفيا.
كليني (بيتا) اصول كافي، ترجمه و شرح سيدجواد مصطفوي، تهران: علميه اسلاميه.
ملكي، محمد (1389) در امتداد وحي و عرفان، قم: اديان.
نصر، سيدحسين (1380) «مقدمه» در: سهروردي، مجموعه مصنفات، شيخاشراق، ج3، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
نوربخش، سيما (1383) نور در حكمت سهروردي، تهران: نشر شهيد سعيد محبي.
يزدانپناه، سيديدالله (1393) حكمت اشراق، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.