چيستي و ساختار منطقي قياس مساوات
محورهای موضوعی : مطالعات حوزه فلسفه و حکمت اسلامی
1 - حوزه علميه قم
کلید واژه: قياس مساوات اقتراني حملي قياس حد و سط حد تام و حد غير تام در مقدمات مقدمة خارجي ,
چکیده مقاله :
قياس مساوات در ظاهر همانند يك قياس اقتراني حملي بسيط است كه البته صدق آن به صدق مقدمة خارجي «مساوي مساوي با يك چيز، مساوي با آن چيز است» وابسته است. به همين دليل برخي بر اين باورند كه ارسطو با قيد «انتاج بالذات» در تعريف قياس، در مقام خارج كردن قياسهايي مانند قياس مساوات است. از سخنان ابنسينا بدست ميآيد كه قياس مساوات يك اقتراني حملي است كه از هيئت قياسي خود بيرون رفته و حدود آن از چينش منطقي برخوردار نيست، چراكه مقدمات اين قياس نه در همة حد وسط، بلكه تنها در بخشي از آن اشتراك دارند. خواجة طوسي تلاش كرده هيئت قياسي و ترتيب منطقي حدود قياس مساوات را بيان كند و در اين راستا آن را به دو گونة اقتراني حملي بسيط و اقتراني حملي مركب، تصوير كرده است. او همچنين به سخنان فخر رازي در اينباره نيز پاسخ داده است؛ فخر رازي معتقد است قياس مساوات داراي حد وسط متكرر نيست و به همين دليل نميتوان آن را يك اقتراني شمرد بلكه بايد آن را قياسي دانست كه تنها به بداهت عقلي منتج است. قطبالدين رازي اما از يكسو در شرح سخنان خواجة طوسي، قياس مساوات را يك اقتراني مركب دانسته و اقتراني بسيط بودن آن را دچار اشكال ميداند و از ديگر سو، در شرح مطالع، همانند فخر رازي، قياس مساوات را فاقد تكرار حد وسط شمرده و انتاجش را با لحاظ دو مقدمة داخلي و مقدمة خارجي آن، بديهي ميداند. خونجي ساختاري جديد براي قياس مساوات طراحي ميكند و مقدمة خارجي اين قياس را «هر مساوي ب، مساوي است با هر چيزي كه ب با آن مساوي است» ميداند كه البته اين ديدگاه وي با اشكال روبرو است. شهرزوري قياس مساوات را در صورتي كه منتج «الف مساوي ج است» باشد، بيرون از تقسيم قياس به اقتراني و استثنايي شمرده و در صورتي كه منتج «الف مساوي مساوي ج است» باشد، يك اقتراني حملي بسيط دانسته است. ملاصدرا با ردّ ديدگاهي كه قياس مساوات را فاقد تكرار حد وسط دانسته، آن را يكي از قياسهاي اقتراني حملي مركب مفصولالنتائج ميداند كه حد وسط در هر دو قياس آن تكرار شده است. سخن ملاصدرا كه همسو با سخن خواجة طوسي است، بيانگر ديدگاه درست دربارة ساختار منطقي قياس مساوات است.
The equivalence syllogism is apparently similar to a simple categorical conjunctive syllogism, the truth of which depends on the truth of its external premise of “what is equal to the equal of something is equal to that thing”. Therefore, some believe that, by using the phrase “result by itself” in the definition of syllogism, Aristotle aimed to derive some syllogisms such as the equivalence syllogism. It can be inferred from Ibn Sina’s words that the equivalence syllogism is a categorical conjunctive syllogism which has lost its syllogistic form, and whose terms lack a logical arrangement. This is because the premises of this syllogism share only a part of its middle term rather than its totality. Khwajah Nasir al-Din Tusi has tried to express the syllogistic configuration and logical arrangement of the terms of the equivalence syllogism. In doing so, he has presented two types of simple and compound categorical syllogisms. He has also responded to Fakhr al-Din Razi’s words in this regard. He believes that the equivalence syllogism lacks a repeated middle term and, hence, cannot be deemed a conjunctive syllogism. Rather, it should be viewed as a syllogism which results in a conclusion based on intellectual evidence. However, when commenting on Khawajah Nasir al-Din Tusi’s words, Qutb al-Din Razi, on the one hand, views the equivalence syllogism of a compound conjunctive nature and believes that it is problematic to introduce it as a simple conjunctive syllogism. On the other hand, in his comments on Sharh-i matali‘, similar to Fakhr al-Din Razi, he argues that the equivalence syllogism lacks the repetition of the middle term, and that its conclusion is evident based on its two internal and external premises. Khwunji designs a new structure for the equivalence syllogism and believes that its external premise is as follows: “Anything equal to B is equal to everything equal to B”. Of course, this view is not immune to criticism as well. Shahrzuri believes that, if the equivalence syllogism results in concluding “A is equal to C”, it will be out of the division of syllogism into conjunctive and exclusive types; when the conclusion is “what is equal to A is equal to C”, he considers it to be a simple categorical conjunctive syllogism. By rejecting the view that deems the equivalence syllogism lacking in the repetition of the middle term, Mulla Sadra introduces it as a kind of compound categorical conjunctive syllogism with independent conclusions and argues that the middle term has been repeated in both syllogisms. Mulla Sadra’s words, which are in agreement with those of Khwajah Nasir al-Din Tusi, present the correct view regarding the logical structure of the equivalence syllogism.
ابنزرعه، عيسي بن اسحاق، منطق ابنزرعه، تصحيح جيرار جهامي و رفيق عجم، بيروت، دار الفكر اللبناني، 1994م.
ابنسينا، الاشارات و التنبيهات، قم، بلاغت، 1375.
ارسطو، منطق ارسطو (ارگانون)، ترجمة ميرشمسالدين اديب سلطاني، تهران، نگاه، 1378.
ارموي، سراجالدين، مطالع الانوار (در شرح مطالع الانوار في المنطق قطبالدين رازي)، قم، كتبي نجفي، 1294.
بهمنيار بن مرزبان، التحصيل، تصحيح شهيد مطهري، تهران، دانشگاه تهران، 1375.
حلي، حسن بن يوسف، القواعد الجلية في شرح الرسالة الشمسية، تحقيق فارس حسون تبريزيان، قم، اسلامي، 1412ق.
خونجي، محمد بن ناماور، كشف الاسرار عن غوامض الافكار، مقدمه و تحقيق خالد رويهب، تهران، مؤسسة حكمت و فلسفة ايران، 1389.
رازي، فخرالدين، شرح الاشارات و التنبيهات، مقدمه و تصحيح عليرضا نجفزاده، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1384.
رازي، قطبالدين، تحرير القواعد المنطقية، تصحيح محسن بيدارفر، قم، بيدار، 1386.
رازي، قطبالدين، تعليقه بر شرح الاشارات و التنبيهات طوسي، قم، بلاغت، 1375.
رازي، قطبالدين، شرح مطالع الانوار في المنطق، قم، كتبي نجفي، 1294.
ساوي، عمر بن سهلان، البصائر النصيرية في علم المنطق، مقدمة رفيق عجم، بيروت، دار الفكر اللبناني، 1993م.
شهرزوري، شمسالدين، رسائل الشجرةالالهية، تصحيح نجفقلي حبيبي، تهران، مؤسسة حكمت و فلسفة ايران، 1383.
شهرزوري، شمسالدين، شرح حكمة الاشراق، تصحيح حسين ضيائي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1380.
طوسي، نصيرالدين، شرح الاشارات و التنبيهات، قم، بلاغت، 1375.
مظفر، محمدرضا، المنطق، تعليقة غلامرضا فياضي، تحقيق رحمتالله رحمتي، قم، اسلامي، 1421ق.
ملاصدرا، تعليقه بر شرح حكمة الاشراق قطبالدين شيرازي، تصحيح حسين ضيائي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1392.
يزدي، ملاعبدالله بن حسين، الحاشية علي تهذيب المنطق، قم، اسلامي، 1421ق.