مقايسه تطبيقي مفهوم مدينه آرماني در آراء متفکران اسلامي (نمونه موردي؛ آراء خواجه نصيرالدين طوسي و ابنسينا)
محورهای موضوعی : ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی در ادوار قدیم و جدیدمهدي ترکشوند 1 , علي خواجه ناييني 2
1 - دانشگاه سيدجمال الدين اسد آبادي
2 - دانشگاه تهران
کلید واژه: مدينه آرماني آرمانشهر متفکران اسلامي خواجه نصيرالدين طوسي ابوعلي سينا اتوپيا ,
چکیده مقاله :
نفي امور رنجآور دنيوي و تلاش براي ساختن يا به تصوير کشيدن جهاني که در آن کمال محض باشد در انديشه انساني که هبوط از بهشت به زمين را تجربه کرده، ريشه يي تاريخي دارد. اين انديشه سبب شکلگيري مدينه آرماني شده که توسط متفکرين غربي و شرقي به تصوير کشيده شده است. خواجه نصيرالدين و بوعلي از جمله متفکراني هستند که در اين زمينه نظريه پردازي کرده و به ابعاد مختلف مدينه آرماني خويش پرداختهاند. اما آنچه در اين پژوهش مورد بررسي قرار ميگيرد، مقايسه ديدگاه اين متفکران در باب مدينه آرماني است. روش مورد استفاده در اين پژوهش توصيفي و با استفاده از مطالعه اسناد و مدارک موجود در باب انديشه مدينة آرماني از ديدگاه ايشان (خواجه نصيرالدين و بوعلي) بوده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد تفاوت در آبشخور نظري در جهت توصيف مدينة آرماني، اشتراک در نوع جهان بيني، ديد سلسه مراتبي و طبقاتي بوعلي، نگاهي تدقيق شده به اجزاء و ساختار مدينه آرماني در انديشه او نسبت به خواجه، تفاوت در نوع رهبري و صفات رئيس مدينه، اشتراک در وضع شروطي براي دستيابي به مقام رياست مدينه، نگاه مصلحانه به وضعيت موجود از جمله شباهتها و اختلافهاي خواجه نصيرالدين طوسي و بوعليسينا در توصيف مدينه آرماني است. بديهي است که با توجه به جهانبيني اسلامي حاکم بر هردو تفکر، نتايج اين پژوهش ميتواند راهگشاي مفيدي براي ترسيم شهر اسلامي باشد که اين مهم دستاوردي براي پژوهشگراني باشد که انديشه ايجاد شهر اسلامي دارند.
The negation of painful worldly affairs and trying to depict a purely good world in the mind of a human being who has experienced a descent from heaven to the earth has a long history. This thought has resulted in the development of the idea of Utopia by Western and Eastern thinkers. Khwajah Nasir al-Din Tusi and Ibn Sina are among the scholars who have theorized in this regard and elaborated on the various dimensions of their own Utopia. The present study was conducted using a descriptive design and examining the existing documents regarding Ibn Sina and Tusi’s views of Utopia. The results of the study indicate that the differences between their descriptions of Utopia pertain to their theoretical approach, their views of the kind of leadership and attributes of the head of Utopia, Ibn Sina’s hierarchical and class-oriented view, and an accurate view of the components of Utopia in Ibn Sina’s philosophy in comparison to Tusi, while they both agree with each other with respect to their worldviews, the conditions they set for attaining the leadership of Utopia, and compromising view of the existing status. Evidently, given the Islamic worldview of both thinkers, the findings of this study could be a useful first step for portraying an Islamic city.
