تاریخ فلسفه و الگوهاي آن
محورهای موضوعی : تعامل اندیشهها، اثرگذاری اندیشههای فلیسوفان بر جامعه و تفکر پس از خود
1 - دانشگاه تبریز
کلید واژه: تاريخ فلسفه الگوها الگوهاي کلاسيک الگوهاي جديد ,
چکیده مقاله :
آيا ميتوان تاريخ فلسفه را از منظر الگوها نگريست؟ باعتقاد نوشتار حاضر با تأمل در تاريخ فلسفه ميتوان ردپاي الگوهايي را براي فيلسوفي و فلسفهورزي آشکار ساخت. مراد از الگوي فيلسوفي بمعناي عام، قالبي تمثيلي است که فيلسوف بلحاظ آن و در چارچوب و در محاکات با آن، فلسفهورزي و فلسفه خود را شکل ميدهد. از ديدگاه اين نوشتار، مجموعه الگوهاي تاريخ فلسفه را ميتوان مورد طبقهبندي کلي قرار داد و سپس به توضيح اقسام هريک از آنها پرداخت. برحسب جريان تاريخ فلسفه و فعاليت فيلسوفان در آن، نخست ميتوان الگوهاي فيلسوفي را در سه دسته کلي الگوهاي خنثي نگر، مثبت نگر و منفي نگر دستهبندي کرد. مدلهاي آيينهيي (انعکاسي) و روايي (بازگويي) در دسته خنثي قرار ميگيرند. اما الگوهاي مثبتنگر، نخست در دو دسته مکانيکي و ارگانيکي قرار دارند که در آن مدل دايرةالمعارفي مربوط به دسته نخست است و اما مدلهاي رياضي ـ درختي (دکارت)، رياضي ـ هندسي (اسپينوزا)، پازلي (هيوم)، معماري (کانت)، معماري ديالکتيکي (هگل)، معماري ارگانيکي کلگرايانه (شوپنهاور)، معماري پديدارشناختي(هايدگر در وجود و زمان) و معماري منطقي (ويتگنشتاين متقدم) را ميتوان در دسته دوم قرار داد. مدل درمانگر (ويتگنشتاين متأخر) و فلسفههاي پست مدرن را ميتوان در ذيل الگوهاي منفينگر لحاظ کرد.
Could the history of philosophy be viewed in the light of models? The author of this paper believes that a deliberation over the history of philosophy can reveal the traces of certain models for philosophizing. A model for philosophizing in its general sense indicates an allegorical mould based on which and within the framework of which a philosopher formulates his philosophy and his method of philosophizing. Accordingly, one can provide a general classification for all models of history of philosophy and then explain each of them. Based on the trend of the development of history of philosophy and the activities of philosophers, the models of philosophizing can be divided into three neutral, positivist, and negativist groups in general. The mirror (reflective) and narrative (iterative) models can be placed in the neutral category. However, the positivist models themselves can be divided into two mechanical and organic groups. The encyclopedic models fall under the first group, while the mathematical-tree (Descartes) models, mathematical-geometrical (Spinoza), puzzle-like models (Hume), architectural models (Kant), dialectic architectural models (Hegel), universalist organic architectural models (Schopenhauer), phenomenological architectural models (Heidegger in Being and Time) and logical architectural models (early Wittgenstein) belong to the second group. The therapeutic model (late Wittgenstein) and post-modern philosophies can be categorized under negativist models.
آپل، ماکس، شرحي بر تمهيدات، ترجمه محمدرضا حسيني بهشتي، تهران، مرکز نشر دانشگاهي، ج1، 1375.
اسپيلبرگ، هربرت، جنبش پديدارشناسي، ترجمه مسعود عليا، تهران، انتشارات مينوي خرد، ج1، 1394.
اميد، مسعود، فلسفه تاريخ فلسفه، تهران، انتشارات شفيعي، 1396.
اميد، مسعود، درسگفتارهاي فلسفه زندگي، تبريز، انجمن فلسفه و فلسفهورزي تبريز، 1396.
بيکول، سارا، در کافه اگزيستانسياليستي، ترجمه هوشمند دهقان، تهران، نشر پيام امروز، 1395.
دكارت، رنه، قواعد، اصول و انفعالات (فلسفه دکارت)، ترجمه منوچهر صانعي درهبيدي، تهران، انتشارات الهدي، 1376.
رشيديان، عبدالکريم، فرهنگ پسامدرن، تهران، نشر ني، 1393.
فريدمن، مايکل، کانت و فلسفه علم، ترجمه سعيد جعفري، تهران، نيلوفر، 1394.
کاتينگم، جان، دکارت، ترجمه مصطفي شهرآييني، تهران، نشر ني، 1392.
كانت، ايمانوئل، سنجش خرد ناب، ميرشمسالدين اديب سلطاني، تهران، انتشارات اميركبير، چ1، 1362.
كانت، ايمانوئل، نقد قوه حكم، ترجمه عبدالكريم رشيديان، تهران، نشر ني، چ4، 1386.
كانت، ايمانوئل، دين در محدوده عقل تنها، ترجمه منوچهر صانعي دره بيدي، تهران، انتشارات نقش و نگار، 1381.
كانت، ايمانوئل، مابعدالطبيعه اخلاق (فلسفه فضيلت)، ترجمه منوچهر صانعي درهبيدي، تهران، نقش و نگار، چ1، 1380.
كانت، ايمانوئل، نقد عقل عملي، ترجمه انشاءالله رحمتي، تهران، انتشارات نورالثقلين، 1385.
كانت، ايمانوئل، تمهيدات، ترجمه غلامعلي حداد عادل، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1367.
کورنر، اشتفان، فلسفه کانت، ترجمه عزتالله فولادوند، تهران، انتشارات خوارزمي، 1367.
ماونس، هاوارد، درآمدي بر رساله ويتگنشتاين، ترجمه سهراب علوينيا، تهران، نشرطرح نو، 1379.
مجتهدي،کريم، افکار کانت، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انساني، 1386.
مگي، برايان، فلسفه شوپنهاور، ترجمه رضا ولي ياري، تهران، نشر مرکز، 1392.
ويتگنشتاين، لودويک، پژوهشهاي فلسفي، ترجمه فريدون فاطمي، تهران، نشر مرکز، 1380.
ويتگنشتاين، لودويک، رساله منطقي ـ فلسفي، ترجمه ميرشمسالدين اديب سلطاني، تهران، انتشارات اميرکبير، 1371.
هايدگر، مارتين، هستي و زمان، ترجمه عبدالکريم رشيديان، تهران، نشر ني، 1389.
هايدگر، مارتين، وجود و زمان، ترجمه محمود نوالي، تبريز، مؤسسه سه علامه (دانشگاه تبريز)، 1391.
هگل، گ.و.ف، پديدارشناسي جان، ترجمه باقر پرهام، تهران، انتشارات کندوکاو، 1390.
هيوم، ديويد، رساله درباره طبيعت آدمي، ترجمه جلال پيکاني، تهران، انتشارات ققنوس، 1395.
Caygill, Havard, A Kant Dictionary, Oxford, Blackwell Publishers, 1995.
Cottingham, John, A Descartes Dictionary, Blackwell, 1993.
Cottingham, John, Descartes: Selected Philosophical Writing, Cambridge University, 1988.
Glock, Hans Johann, A Wittgenestein Dictionary, Oxford, Blackwell, 1996.
Kant, Immanuel, Critique of Pure Reason, translated by Norman Kemp Smith, Macmillan,1967.
Kemp Smith, Norman, A commentary to Kant’s Critique of Pure Reason, Macmillan, 2003.
Manchester, Paul, Kant’s Conception of Architectonic in its Philosophical Context, New York, 2013.