نوخوانش گفتمان علمي در دوره شکوفايي تمدن اسلامي (با تأکيد بر مقايسه روششناسي ابنسينا و ابوريحان بيروني)
محورهای موضوعی : ریشهشناسی واژگان (اتیمولوژی) فلسفیمحمد بيدهندي 1 , عليرضا آقاحسيني 2 , مسعود مطهرينسب 3
1 - دانشگاه اصفهان
2 - دانشگاه اصفهان
3 -
کلید واژه: روششناسي تجربهگرايي عقلانيت گفتمان علمي ,
چکیده مقاله :
نوخوانش گفتمان علمي و روششناسي حاکم بر تمدن اسلامي در دورههاي گذشته بويژه در قرون سوم و چهارم هجري و تبيين و تحليل آن ميتواند نقش بسزايي در ايجاد تمدن نوين اسلامي داشته باشد. هدف نوشتار حاضر تبيين و تحليل روششناسي علمي ابنسينا و ابوريحان بيروني جهت ترسيم گفتمان علمي و روشي آن دوره تمدني است. مقايسه تطبيقي روششناسي اين دو انديشمند نشان ميدهد که ابنسينا به تأسي از منطق ارسطويي، سهم بيشتري براي قياس نسبت به استقراء قائل است، ولي ابوريحان بيشتر متمايل به روشهاي تجربي و استقرائي است و فعاليتهاي ميداني و حرفهيي بيشتري انجام داده و حتي ابنسينا را بجهت تأکيد بيش از حد بر روش تعقلي مورد انتقاد قرار ميدهد. تفاوت ديگر اين دو حکيم در آن است که بيروني بر مبناي يک ساختار فکري از پيش تعيينشده نميانديشد، اما ابنسينا در ابتدا تا حدي مدافع ساختار تفکر ارسطويي بوده است؛ اگر چه درنهايت در اشارات و تنبيهات و حکمت مشرقي از ارسطو فاصله ميگيرد. تفاوت ديگر اين است که در مورد ابنسينا گفته ميشود وي قائل به اين بوده که هر چه را شنيدي در محل امکان بگذار ولي در مورد بيروني گفته ميشود که وي معتقد بوده هر چه را شنيدي در بوته انکار بگذار تا مگر خلاف آن با دليل و برهان ثابت گردد (که اين قضاوت مورد نقد قرار گرفته است).
A review of scientific and methodological dialogs dominating Islamic civilization during the last periods, particularly in the third and fourth centuries (AH), and their explanation and analysis could play a significant role in creating a modern Islamic civilization. The purpose of this paper is to clarify and analyze the scientific methodology of Ibn Sina and Aburayhan Biruni in order to expose the nature of the scientific and methodological dialogs of that period of civilization. A comparative study of the methodology of these two thinkers demonstrates that, following the Aristotelian logic, Ibn Sina attached more importance to deduction than to induction. However, Aburayhan was mainly interested in empirical and inductive methods and performed more professional and field studies. He even criticized Ibn Sina for his extreme emphasis on his rational method. Another difference between these two philosophers stems from the fact that Biruni did not confine himself to a pre-determined philosophical structure, whereas Ibn Sina initially defended the structure of Aristotelian philosophy to some extent. However, He finally distanced himself from Aristotle in his al-Isharat wa’l-tanbihat and Oriental Wisdom. Still another difference between the two is said to be that Ibn Sina believed that whatever we hear might be possible, but Biruni maintained that whatever we hear must be denied first unless its opposite is proved through reasoning and argumentation (this judgment has been criticized by many thinkers).
قرآن کريم. #
ابنسينا، الشفاء، البرهان، قم، نشرذويالقـربي، 1428.ق. #
ابنسينا، منطق المشرقين، قاهره، المکتبة السلفية، 1328. #
ابنسينا، النفس من كتاب الشفاء، تصحيح حسن حسنزاده، قم مركز نشر التابع المكتب الاعلام الاسلامي، 1375. #
ابنسينا، الاشارات و التنبيهات، تحقيق مجتبي زارعـي، قـم، بوستان كتاب، 1381. #
ابنسينا، منطق المشرقين، قم، مکتبه آيتالله مرعشي نجفي، 1405.ق. #
ابنسينا، الشفاء، قم، منشورات مکتبه آيتالله مرعشي نجفي، 1404.ق. #
ابنسينا، شرح اشارات و تنبيهات، اسرار الايات، علامه حسن حسنزاده آملي، قم، نشر اشراق،1386. #
ابنسينا، الشفاء، المنطق، تحقيق ابوالعلاء عفيفي، قاهره، المطبعة الاميريه،1956.م. #
ابنسينا، التعليقات، تصحيح عبدالرحمان بدوي، قم، مکتب الاعلام اسلامي، 1404.ق. #
اذكايي، پرويز، ابوريحان بيروني، تهران، نشر طرح نو، 1374. #
الشابي، علي، زندگينامه بيروني، ترجمه پرويز اذكايي، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، 1352. #
اشرفي خيرآبادي، حميد، «انسانشناسي در آثار بيروني»، کتاب ماه تاريخ و جغرافيا، شهريور 1387. #
بيروني، ابوريحان، تحقيق ماللهند، ترجمه منوچهر صدوقي سها، تهران، مؤسسه تحقيقات و مطالعات فرهنگي، 1362. #
بيروني، ابوريحان، الجماهر في معرفه الجواهر، تحقيق يوسف هادي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1374. #
بيروني، ابوريحان، آثار الباقيه، اكبر داناسرشت، تهران، انتشارات ابنسينا، 1352. #
بشير، حسن، تحليل گفتمان دريچهيي براي كشف ناگفتهها، تهران، نشر دانشگاه امام صادق (ع)، 1385. #
حسنزاده آملي، حسن، شرح اشارات و تنبيهات، نمط دهم، اسرار الآيات، نشر آيت اشراق، 1389. #
حسنزاده آملي، حسن، طب و طبيب و تشريح، تهران، نشر الف .لام. ميم، 1383. #
دريفوس، هيوبرت؛ رابينو پل، ميشل فوکو: فراسوي ساختگرايي و هرمنوتيک، ترجمه حسين بشيريه، نشرني، 1379. #
دهخدا، علياكبر، شرح حال نابغه شهير ايران ابوريحان بيروني، تهران، نشر طهوري، 1352. #
رباني، اصغر، تاريخ آموزش و پرورش اسلام و ايران، اصفهان، انتشارات آشنا، 1382. #
ساروخاني، باقر، روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1375. #
سهروردي، شهابالدين، مجموعه مصنفات شيخ اشراق (التلويحات)؛ تصحيح و مقدمه هانري کربن، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، ج1، 1372. #
گلشني، مهدي، از علم سكولار تا علم ديني، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1377. #
گوهرين، سيدصادق، حجت الحق ابنسينا، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر،1346. #
فخري، ماجد، تاريخ الفلسفه الاسلاميه، ترجمه عربي كمال يازجي، بيروت، الجامعه امريكيه، 1979.م. #
ضميران، محمد، ميشل فوكو: دانش و قدرت، نشر هرمس، 1384. #
معتضد، خسرو، ابوريحان بيروني، تهران، شركت توسعه كتابخانههاي ايران، 1370. #