نقش فرهنگ بر هوشياري کارآفرينانه در ايران با بهره گيري از داده هاي GEM
محورهای موضوعی : زيرساخت‌هاي توسعه فناوري و نهادهاي پشتيبان توسعه فناورياحسان مهربان فر 1 , سابینا نوبری 2
1 - -
2 - -
کلید واژه:
چکیده مقاله :
بررسي علت مطلوب نبودن شاخص‌هاي کارآفريني در ايران نسبت به ساير کشورها و نيز توجه به نقش فرهنگ به عنوان پارامتري مهم در شکل‌گيري رفتار کارآفرينان معطوف به بررسي نقش فرهنگ بر موفقيت کارآفرينان است. هوشياري کارآفرينانه که به معناي درک فرصت‌هاست و با شاخص فرصت‌هاي درک شده سنجيده مي‌شود نيز به عنوان نشانه وضعيت ورود به کارآفريني در نظر گرفته شده و تغييرات آن با فرهنگ مورد تحليل قرار گرفته است. براي بررسي فرهنگ از مدل هافستد - که فرهنگ را در چهار بعد مردگرايي، فاصله قدرت، فردگرايي و پرهيز از عدم اطمينان تشريح مي‌کند- به عنوان ديدگاهي معتبر بهره گرفته شده و نيز از داده‌هاي تحقيق مؤسسه ديده‌بان جهاني کارآفريني طي سال‌هاي 1386 تا 1391 درباره متغيرهاي مورد مطالعه استفاده شده است. بررسي فرهنگ از ديدگاه مدل هافستد و نيز شاخص‌هاي کارآفريني در ايران نشان مي‌دهد که تغييرات فرهنگي صورت گرفته علت کاهش شاخص‌هايي همچون فرصت‌هاي درک شده را توضيح مي‌دهد. چرا که روند طي شده به گونه‌اي است که تغيير در مؤلفه مخاطره‌پذيري و فاصله قدرت رابطه متقابلي با تغيير فرصت‌هاي درک شده و در نتيجه هوشياري کارآفريني داشته به طوري که در نمونه‌هاي موفق دو مؤلفه مذکور از وضعيت خوبي نسبت به ميانگين موجود برخوردار بوده‌اند و در ايران نيز نزول اين دو مؤلفه همراه با کاهش شاخص کارآفريني که نشان دهنده افول هوشياري کارآفرينانه نيز مي‌باشد، همراه شده است.
Investigating this question that why entrepreneurial indexes in Iran have got no desirable place in relation to other similar countries and also pondering culture as a very important parameter in the formation of entrepreneurs behavior has resulted in this new question that how culture could affect the entrepreneurship in that country. Entrepreneurial Alertness as a critical index in the entrepreneurship means that discovering new opportunities is also discussed as the chosen parameter of entrepreneurship and its relation to culture is analyzed. To study Iranian culture we use credible Hofstede method which enables us to compare cultures of many countries by its four dimensions: power distance, masculinity, individuality and uncertainty avoidance; we also use GEM reports that are related to the entrepreneurship condition in Iran in contrast to other world countries. By investigating the culture based on Hofstede Model of different countries in addition to entrepreneurship alertness and comparison with Iran indexes reported, we may conclude that cultural changes happened on the basis of dimensions of Hofstede as described before against the entrepreneurship indexes such as perceived opportunities in the years of study taken in Iran, i.e. these dimensions have been changed in a way that is not pro to entrepreneurial alertness increase, So that loss of risk taking and also increase of power distance as two dimensions of Hofstede model may decrease the entrepreneurship alertness which results in a total mitigation of entrepreneurship growth.
