تبیین عوامل موثر بر استعداد کارآفرینانه ی دانشجویان با استفاده از روش -Fuzzy
محورهای موضوعی : عمومى
1 - دکتری مدیریت رفتاری ، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
2 - دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات ، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
پرورش استعدادهای کارآفرینانهی دانشجویان در مؤسسات آموزش عالی یکی از اهداف دانشگاهها در راستای ایجاد دانشگاه کارآفرین میباشد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین عوامل مؤثر بر استعداد کارآفرینانهی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان با تحليل سلسله مراتبيAHP – Fuzzy میباشد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان کارآفرین مؤسسات آموزش عالی استان سیستان و بلوچستان می باشند. 20 نفر از دانشجویان کارآفرین و موفق در کسب و کار و خبره انتخاب و در نهایت 15 پرسشنامه تکمیل و توسط محقق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نظر کارآفرینان و با استفاده از تکنیک دلفی14مؤلفه مؤثر بر استعداد کارآفرینانه شناسایی شدند و در پنج گروه دسته‌بندی گردید. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد از میان عوامل پنج‌گانه مؤثر بر استعداد کارآفرینانه از نظر خبرگان، استعداد خلاقیت بیشترین تأثیر را دارد و استعداد محدودکردن عدم‌قطعیت ذهنی و استعداد کشف و بهره برداری از فرصت‌ها در رتبه‌های بعدی قرار دارند.
Fostering students' entrepreneurial talents in higher education institutions is one of the goals of universities in order to create an entrepreneurial university. The main purpose of this study is to explain the factors affecting the entrepreneurial aptitude of Sistan and Baluchestan University students by AHP-Fuzzy hierarchical analysis. The statistical population of this study is entrepreneurial students of higher education institutions in Sistan and Baluchestan province. 20 entrepreneurial and successful students in business and expertise were selected and finally 15 questionnaires were completed and analyzed by the researcher. According to the opinion of entrepreneurs and using the Delphi technique, 14 components affecting entrepreneurial talent were identified and classified into five groups. The research results show that among the five factors affecting entrepreneurial talent, according to experts, creative talent has the most impact, and the talent to limit mental uncertainty and the ability to discover and take advantage of opportunities are in the next ranks.
تبیین عوامل موثر بر استعداد کارآفرینانهی دانشجویان با استفاده از روش -Fuzzy
*مریم راشکی *زهرا همت
* دکتری مدیریت رفتاری ، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
** دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات ، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
تاریخ دریافت: 28/04/1397 تاریخ پذیرش: 21/12/1397
چکيده
پرورش استعدادهای کارآفرینانهی دانشجویان در مؤسسات آموزشعالی یکی از اهداف دانشگاهها در راستای ایجاد دانشگاه کارآفرین میباشد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین عوامل مؤثر بر استعداد کارآفرینانهی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان با تحليل سلسله مراتبيAHP – Fuzzy میباشد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان کارآفرین مؤسسات آموزشعالی استان سیستان و بلوچستان میباشند. 20 نفر از دانشجویان کارآفرین و موفق در کسب و کار و خبره انتخاب و در نهایت 15 پرسشنامه تکمیل و توسط محقق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نظر کارآفرینان و با استفاده از تکنیک دلفی14مؤلفه مؤثر بر استعداد کارآفرینانه شناسایی شدند و در پنج گروه دسته‌بندی گردید. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد از میان عوامل پنج‌گانه مؤثر بر استعداد کارآفرینانه از نظر خبرگان، استعداد خلاقیت بیشترین تأثیر را دارد و استعداد محدودکردن عدم‌قطعیت ذهنی و استعداد کشف و بهرهبرداری از فرصت‌ها در رتبه‌های بعدی قرار دارند.
واژه‌های کلیدی: کارآفرینی، استعداد کارآفرینانه، تحليل سلسله مراتبيAHP – Fuzzy.
نوع مقاله: پژوهشی
نویسندة عهده‌‌دار مکاتبات: مریم راشکی maryam.r1218@gmail.com
|
1-مقدمه
شناخت ارزش استعدادها و پذیرش آن به عنوان بیشترین منبع رقابت استراتژیک در سطح مدیریت، نتیجه تحولاتی است که در30-40 سال گذشته تجربه شده است. در زمینه مدیریت، سلزنیک1 اولین کسی بود که استعدادهای توانایی کسب و کار را به جایگاه منحصر به فرد تبدیل کرد(گومز2، 2017). بسیاری از مدلهای آموزش و پرورش استعداد با مفاهیم استعداد تحصیلی و استعدادهای درخشان با کلاس‌های درس آمیخته شده است(اسکروس و هلفر 3، 2008، سان4و همکاران، 2015). در دهه‌های اخیر آگاهی از سرمایه انسانی به عنوان یکی از نیروهای محرکه توسعه اقتصادی افزایش یافته است و کارآفرینی نقش مهمی توسعه اقتصادی و همچنین بهبود شیوه زندگی در جامعه ایفا میکند و در همین راستا کشورها، سیاست‌های ملی را برای ایجاد و توسعه پروژه‌های کارآفرینی به تصویب رسانیده‌اند. هر چند که این گونه پروژه‌ها خطرناک و درصد بالایی از عدم اطمینان و شکست را به همراه دارد(ونکرز5، 1999؛ چنج6، 2007؛ نجیم7، 2013؛ پولکا8 و همکاران،2014). اما کارآفرینی منجر به ایجاد و توسعه کسب و کار در مقیاس کوچک و متوسط، ارائه فرصت‌های شغلی، درآمدزایی، نشاط زندگی و بکارگیری استعدادهای منابع انسانی و منابع مالی یک کشور در مسیر درست میشود (پولکا، 2014). تغییر از نسل اول دانشگاهی به نسل سوم در راستای اهداف بسیاری از دانشگاهها جهان قرار دارد و در محیط رقابتی امروز، موضوع کارآفرینی یکی از نگرانی‌های اصلی مؤسسات و دانشگاه‌های مختلف سراسر جهان است (واسفیان و لیاقدار9،2009). بنابراین، توسعه اولیه کارآفرینان بالقوه در جامعه و محیط کسب و کار باید از طریق کارآفرینی در مؤسسه آموزش عالی با تشویق دانشجویان انجام پذیرید(لینن10،2011). تحول اقتصادی و تعداد رو به رشد دانشجویان درگیر مسأله اشتغال باعث شده است که چگونگی حل و فصل تناقضات ساختاری در راستای تحول اقتصادی برای حل مسئله اشتغال در جوامع مختلف مورد توجه قرار گیرد (جینگ11، 2016). بیکاری جوانان به عنوان یک مشکل طولانی مدت در سراسر جهان شناخته شده است. به طوریکه در سال 1395 نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در ایران 25 درصد بود که این آمار بیشتر در سطح مقطع تحصیلی کارشناسی نگران کننده بود، البته در مقطع تحصیلی کارشناسی‌ارشد و دکتری نیز درصد بیکاری نگران کننده است (افشار، 1395). در حال حاضر جوانان بیکار را به عنوان"نسل از دست رفته12"توصیف می‌کنند (وانگ13وهمکاران،2016). بر همین اساس دانشگاهها نقش ویژه‌ای در پر کردن شکاف بین دنیای آموزش و کار ایفا می‌کنند. در جامعه اروپا نیز یکی از مشکلات مسئله اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بویژه بعد از بحران اقتصادی میباشد و نرخ اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به یک شاخص اساسی زنده ماندن مؤسسات آموزش عالی تبدیل شده است (یار حامیدی14، 2008؛ رفات15، 2011؛ آزا ابماد16 و همکاران، 2016). توسعه استعداد کارآفرینانه دانشجویان می‌تواند تبدیل این مشکل را به یک نقطه قوی؛ به سمت مأموریت جدید دانشگاهها که ایجاد قابلیت‌های کارآفرینی در فارغ‌التحصیلان دانشگاه است، هدایت کند. بنابراین، دانشگاه باید برای شروع ایفای این نقش آماده شوند. به عبارت دیگر، شناسایی استعداد کارآفرینانه دانشجویان راهی برای دانشگاه کارآفرینی فراهم میکند. در نتیجه محقق به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که کدامیک از استعدادهای کارآفرینانه در بین دانشجویان مؤسسات آموزش عالی اهمیت دارند؟ و به چه صورت
رتبهبندی می شوند؟
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مردم ثروت واقعی ملل هستند و توسعه انسانی17 درباره ایجاد محیطی که در آن مردم بتوانند استعدادهای بالقوه خود را شکوفا کرده، مولد باشند و زندگی خود را براساس نیازها و منافعشان بسازند، بحث می کند(طهماسبی،1391). کاوش در نوشته‌های فیلسوفان بزرگ مانند جان لاک، ایمانوئل کانت (قضایای آپرییوری و انقلاب معرفت شناسانه کانت)، ملاصدرا، فرانسیس بیکن، دیوید هیوم، اسقف بارکلی و ….. نشان میدهد که ذهن بشر دیگر یک لوح سفید نانوشته و منفعل چنانکه جان لاک می‌پنداشت، نبود. همچنین ذهن صرفاً پذیرنده و منفعل مانند آینه تلقی نمی‌شد. بلکه ذهن کارخانه بسیار پیچیده و منظمی فرض می شود که مواد خامی حسی را در قالب هایی دقیق و طی یک فرایند چند مرحله‌ای به کالایی به نام معرفت تبدیل می کرد که تنها برخی از فراورده های آن می‌توانست حقیقت (معرفت یقنیی) نام بگیرد (ابراهیمی دینانى،1390؛ همازاده ابیانه، 1392). عواملی که ذهن را محدود میسازد مانند: گاهی امور محسوس ذهن را به خود مشغول می‌دارند. زمانی تجربیات محدود ما مانع پیشرفت و سیر عقلایی میگردند (شریعتمداری، 1388؛ کازدین18، 2000). استعداد نشان میدهد که ظرفیت بالقوه جهت انجام یک کار خاص در افراد وجود دارد. بنابراین برای ایجاد ویژگی‌های بالقوه درست با توجه به مدیریت استعداد بسیار مهم است (بات19، 2015).
استعداد با توانایی یا هوش مرتبط است. این توانایی برای اعمال برخی مشاغل و یا انجام فعالیتهاست. استعداد به طور کلی با توانایی ذاتی و خلاقیت ارتباط دارد، که می‌تواند با تمرین و آموزش توسعه یابد. همچنین قدرت مغز شمرده میشود استعداد یا توانایی فرد برای یادگیری راحت چیزها و به طرز ماهرانه‌ای باعث توسعه فعالیت میشود (بوتر20، 2015). استعداد توانایی طبیعی خوب بودن در یک چیزی بدون آموزش تعریف میشود (مایرز و همکاران،2014). سؤالاتی که مطرح می شود در مورد استعداد این است که آیا استعداد فرد (فاعل) یا به ویژگی‌های فرد (مفعول) بستگی دارد؟ (بردرو21، 2006؛ گالاردو ،2015). آیا استعداد ذاتی و یا اکتسابی است، یا عینی یا ذهنی است؟. بر همین اساس رویکردهای مختلفی از قبیل رویکرد منحصر به فرد یا فراگیر، دیدگاه ذاتی یا اکتسابی، رویکرد داده و ستاده شکل گرفته است (منسه22،2015). در رویکرد عینی (مفعولی) که به ویژگی‌های فرد باز می‌گردد استعداد یک توانایی ذاتی است که در یک زمینه خاص آشکار میشود.
رویکرد ذهنی (فاعلی) استعداد فرد یا اشخاص مستعد (افراد با مهارت‌ها یا توانایی‌های خاص) باز می‌گردد، که در شکل(1) نشان داده شده است (گالاردو ،2015). آموزش مهارت‌های حرفه‌ای به عنوان یک مسیر کلیدی موفقیت شناخته شده است (چن23، 2016، ماچینگامبی و وادسانگ24، 2012). به طور کلی، در بحث در مورد بهرهبرداری استعداد کارآفرینی پنج بعد را می‌توان نشان داد: اول، تعاریف در مورد موضوع در مقایسه با بعد شیء تقسیم میشود. محققانی که طرفدار روش سوژه هستند، استعداد را مترادف برای افراد در نظر می‌گیرند، در حالی‌که در استراتژی رویکـرد هدف به ویـژگی‌ها یا صفـات افراد مانند توانایی‌ها، دانش و
صلاحیت‌ها اشاره دارد (گلاردو و همکاران،2015، دریس25،2013). دوم، تقسیم بین دیدگاه فراگیر از استعداد (مربوط به همه افراد) و جهت‌گیری منحصر به فرد (مربوط به یک گروه انتخابی از افراد) وجود دارد. رویکرد فراگیر به دیدگاه روان‌شناختی مثبت پیوسته استدلال میکند که هر فرد دارای قوت‌هایی است. دیدگاه منحصر به فرد به رویکرد سرمایه انسانی مربوط میشود و معتقد است که سهم نسبی یک گروه خاص (استعدادها) سرمایه‌گذاری غیرمستقیم زمان و پول در این گروه انتخابی را توجیه میکند. سوم، بحثی پرجنب و جوش در مورد اینکه آیا استعداد ذاتی و پایدار است و یا می‌توان آن را با تمرین به دست آورد و توسعه داد (مایرز و همکاران،2013). چهارم، نظرات متفاوت است که آیا تمرکز باید بر توانایی‌ها و انگیزه (ورودی) یا عملکرد عالی و موفقیت (نتیجه) باشد (روس،2013). در نهایت، محققان درباره میزان استعداد در محیط بحث می‌کنند استعداد قابل انتقال یا به زمینه وابسته است؟ (دریس،2013). ضعف تحقیق در زمینه اولویتبندی استعداد کارآفرینانه دانشجویان دانشگاهها در پیشینه تحقیقات مشخص میباشد. عدالت در آموزشعالی (که توسط برابری دسترسی، کیفیت برنامه و برابری و مساوات کاری بر فارغ‌التحصیلان تعریف شده) باید فراتر از دامنه شناسایی، آموزش و پرورش ضروری برای دانشآموزان و دانشجویان با استعداد باشد (هلر، 2004).
|
شکل 1. چارچوب مفهومی استعداد در جهان کار(گالاردو، 2013)
|
سه نوع محرک برای استعداد وجود دارد:
- استعداد تولیدی مستقیم: شامل تحرک کارآفرینان، مهندسان و دیگر استعدادهای فنی، نوآوران فناوری و سازندگان کسب و کار. که به طور مستقیم در فعالیت‌هایی که منجر به تولید واقعی کالاها و خدمات مشغول است، مشغول می شوند.
- استعداد تحصیلی: شامل تحرک دانشمندان، محققان و دانشجویان ملی و بین‌المللی است. این افراد اغلب به کار یا تحصیل در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی فکر می‌کنند و به تولید و/ یا کسب دانش علمی و پژوهشی تمرکز دارند که در نهایت دانش در محصولات و نهاده تجاری با ارزش انتقال می‌یابند (بوتر26، 2015).
استعدادهای درخشان بخش‌های اجتماعی و فرهنگی: این استعداد به طورمستقیم به ارائه خدمات اجتماعی و مباحث" کارکنان فرهنگی" مانند نویسندگان، نقاشان، موسیقیدانان و افراد دیگر در فعالیت‌های خلاق هنری و فرهنگی که ارزش لذت از زیبایی شناختی و توسعه شخصی مشغول اند، این افراد که به نوشتن کتاب، تولید فیلم، نقاشی، صنایع دستی و سایر محصولات فرهنگی مشغولند (مبینی دهکردی،1391). از سال1980 و1990 میلادی شاهد آغاز رقابت شدید بین ملت‌ها برای رشد اقتصادی بالا و حفظ یک مزیت رقابتی جهانی که نیاز به نیروی کار با استعداد برای به دست آوردن آن بود (پورتر27، 1990؛ آشتون و مورتون28، 2005؛ برایان29، 2010؛ موتالی30، 2015).
مدیریت استعداد: مک کینزی در سال 1998 گزارشی انتشار داد که آغاز رسمی جنگ استعداد برشمرده میشود. جملة معروف گزارش وی این بود: استعداد بهترین ارزش برای مبارزه است (بت31،2015، بچلر32، 2009). امروزه از توسعه استعداد به جای دستیابی به استعداد استفاده میشود. اما صنایع توسعه و جذب استعدادها را انجام و مدیریت می‌کنند. مدیریت استعداد مطابق با خواسته‌ها با افزایش پیچیدگی و عدم اطمینان همراه است (دهادابهاکیام33، 2014). استعداد به عنوان ویژگی‌های افرادی است که می توانند تفاوت در عملکرد سازمانی را از طریق سهم حال حاضر خود و یا در درازمدت، با نشان دادن بالاترین سطح پتانسیل ارائه دهند. که مدیریت استعداد در سازمان‌ها شکل میگیرد (اسچویر34، 2004) و کالینگز و ملانی35(2009) بیان کردند مدیریت استعداد شامل فعالیت‌ها و فرایندهای شناسایی سیستماتیک موقعیت‌های کلیدی که به صورت متفاوت به مزیت رقابتی سازمان کمک میکند (کالینگز و ملائی،2009). در گذشته مدیریت استعداد شبیه به رسیدگی به سد یا یک مخزن36 بود، امروزه بیشتر شبیه به مدیریت یک رودخانه است (شهوازیان، 1395).
مفهوم استعداد کارافرینانه: اجماع گسترده‌ای از محققان بیان می‌کنند که استعداد کارآفرینانه توانایی کشف و بهرهبرداری از فرصت‌های بازار است (فدریکی37، 2007). بعضی استعداد کارآفرینی را به فعالیت‌های-با بالاترین بازدهی خصوصی- که نیازمند بالاترین بازده اجتماعی نیست، اختصاص دارد (ویتزل38، 2010). اکثر مدلهای تخصیص استعداد فرض می‌کنند که استخر ثابت استعداد کارآفرینی بعدی است بین انتخاب فعالیت‌های تولیدی (به عنوان مثال، شرکت‌های شروع نوآوری و رشد فاستر) و فعالیت‌های غیرمولد (به عنوان مثال، با توزیع مجدد یا از بین بردن ثروت و کاهش رشد). اگر ارائه پاداش فعالیت‌های غیرمولد بیش از فعالیت‌های تولیدی در مدل تخصیص استعداد باشد. انتخاب استعداد کارآفرینی اثرات جانبی منفی برای دیگران و یا اثرات سوء بر رشد اقتصادی دارد (بولتون و اوکن فلز39، 2000). در زمینه استعداد خلاقانه می‌توان گفت که در هر فرد، خلاقیت تابع سه جزء است:1. تخصص40 2. مهارت‌های تفکر خلاق413. انگیزه42(اوکپارا43، 2007). گگن44(2007)، بیان می‌کنند که استعداد و خلاقیت" توانایی طبیعی و سطح بیان که تا حدودی توسط بنیاد ژنتیک فرد کنترل میشود. هر چند که بخشی از هوش و خلاقیت ممکن است ذاتی باشد، اما آنها پتانسیل رشد را دارا میباشند. عوامل، شاخص‌های عملکرد و نهایی تأثیر فعالیت‌های کارآفرینانه (بادل45، 2011). نهادها و فناوری نقش مهمی در ایجاد فرصت های کارآفرینانه، شکلدهی منابع عدم قطعیت و در نتیجه، نوع مهارت‌های مورد نیاز کارآفرینان، یعنی ماهیت استعداد کارآفرینانه بازی می‌کنند. تمایز بین کشف و بهرهبرداری استعداد به ریشه‌های بحث در مورد چه چیزی استعداد کارآفرینانه است، باز می‌گردد. براساس شواهد مطالعات زیادی در مورد سن، سابقه بازار کار، وضعیت تأهل، پدر و مادر خود اشتغال، درآمد و قوی ترین ارتباط مثبت برای تبدیل شدن به کارآفرین را بیان می‌کنند و انواع صفات ذاتی، مانند خلاقیت، تخیل، هوشیاری، پشتکار و مهارت کسب شده از طریق آموزش و پرورش رسمی، تجربه کاری و یادگیری اجتماعی را نیز بیان میکند. شواهد دوم، بیان می‌کنند استعداد کارآفرینانه به توانایی‌های شناختی مورد نیاز ساخته شده -در محیط‌های سازمانی و تکنولوژیکی مختلف- به کشف و بهرهبرداری فرصت‌های بازار و محدود کردن عدم قطعیت‌های ذهنی بستگی دارد (ویتزل46، 2010). هیت47 و همکاران (2001) کارآفرینی را به عنوان شناسایی و بهره برداری از فرصت‌های کشف نشده‌ی قبلی تعریف کردهاند (مبینی دهکردی وهمکاران، 1391). کوپر و دانگلبرگ48(1986) نشان دادند که کارآفرینان خالق کسب و کار هستند که به طور قابل توجهی از کسانی که ارتقاء می‌یابند و یا استخدام می‌شوند و یا کسانی که کسب و کار به ارث می‌برند متفاوت میباشند و آنها نشاندهنده ترکیبی متنوع مردم در مورد انگیزه و نگرش هستند (وانگ و همکاران، 2016).
استعداد خلاقیت: استعدادهای نوجویی به افرادی با روحیه نوآوری و خلاقیت، اندیشه ها و توانایی‌های نوآوری و خلاقیت، دستاوردهای نوآورانه و حس نوآوری و خلاقیت اشاره دارد. افراد با استعداد نوجویی تمایل دارند به سرعت از تغییرات و گرایشات در محیط اطرافشان آگاه شوند، سپس ایده‌های جدید یا چیزهایی نو را ارائه دهند. به طورکلی، آنها با برخی از ویژگی‌های دورنی، به دنبال فعالیت‌های از جمله اختراع نوآورانه، تحقیقات علمی، سازماندهی و مدیریت، هماهنگی و یادگیری میباشند (بچلر و وودوارد، 2009؛ چن،2010؛ فایولی و همکاران، 2013).
استعداد کسب و کار: استعدادهای که رویکرد جدید برای توسعه سازمانی ایجاد می‌کنند و می‌توانند به طور مؤثر، کارآمد، عادلانه و به طور مداوم استعداد کارآفرینی را توسعه دهند و شرکت‌های موفق را در مقیاس وسیع ایجاد کنند (وانگ و همکاران، 2004؛ چائو تانگ و همکاران، 2015؛ کیت و همکاران، 2011).
استعداد کشف و بهرهبرداری از فرصت‌ها: استعداد کشف فرصت‌های که در آن کالاها، خدمات، مواد اولیه و روش های سازماندهی جدید می‌توانند معرفی شوند و در مقایسه با هزینه تولیدشان، بفروش برسند (کلین49،2008؛ فاتوکی،2014).
استعداد محدودکردن عدم‌قطعیت‌های ذهنی: نوعی استعداد ترکیبی نوآورانه که با نوع خاصی از عدم اطمینان محیطی در ارتباط با تغییر و فشار رقابت مقابله کند (آلمندوز،2017)
استعداد شغلی: استعداد تمایل به انجام کار و ماندگاری در مشاغل را در بر میگیرد که مهارت‌های از قبیل: مهارت توسعه فردی، ارزش کار، انجام درست کارها، تمایل به انجام کار، معناداری کار، داشتن مسئولیت پاسخگویی، انجام بهترین پایان در کار، شناخت بازار، ماندگاری در بازار، عمل‌گرا در وضعیت شغلی نامشخص، ارزیابی اقدامات گذشته، پیگیری فرایند شغلی را در بر میگیرد (چین، 2014).
اهمیت استعداد کارآفرینانه در دانشگاهها (دانشگاه نسل سوم): دانشگاهها دوران گذر خود را طی می‌کنند. تحولات گسترده جهانی تأثیرات عمیق اجتماعی- اقتصادی به همراه داشته و فشار را بر آموزش عالی به طور تصادفی افزایش داده است. در این میان از دانشگاه ها انتظار می‌رود که مسئولیت‌های جدیدی همانند توسعه منطقه‌ای اقتصادی و اجتماعی، کاهش بودجه عمومی، و مهارت‌دار شدن دانشجویان را پذیرا شده، رفتار کارآفرینانه داشته و پیگیر تجاری‌سازی دستاوردهای تحقیقاتی و زایش شرکت‌های فناورانه دانشگاهی باشند (پژوهش،1393). کارآفرینی در آموزشعالی فرایند مستمري است که از یک سو به شناسائی و بهره‌برداري مؤثر از منابع درونی و بیرونی نظام آموزشی منجر میشود و از سوي دیگر، موجب ایجاد فرصت‌هاي جدید یاددهی و یادگیري می‌گردد. این فرایند با تکیه بر دو محور آموزش فراگیر کارآفرین و پرورش قابلیت‌هاي کارآفرینانه آنان محقق می‌گردد (تورکر50،2009). دانشجویان با استعداد زمینه یادگیرنده فوقالعاده‌ای دارند، آنها شامل آن دسته از دانشجویان هستند که دارای توانایی و تمایل به شرکت در چالش دانشگاهی با ارائه دستاورد بزرگ در مسائل مورد بررسی در کلاس درس یا پارک‌های علمی دانشگاهی میباشند. دانشجویان باهوش و با استعداد دانشگاهی رفتارهای خاصی از قبیل ارائه برتری توانمندی و تعهد در وظایف را نشان می‌دهند (گالاردو، 2013). استعداد کارآفرینی از دیدگاه ویلیام بامول (1990) شامل خلاقیت، هوشیاری و توانایی برای انجام کارهاست که برای حداکثر رساندن فایده فردی، نه رفاه اجتماعی است. کارآفرینی لزوماً افزایش رفاه نیست. تجزیه و تحلیل بامول بر دو محور استوار است؛ اول، استعداد کارآفرینی منطقی به یک اندازه در طول زمان و جوامع توزیع شده، اما بروز آن مهمتر است که به سرمایه گذاری نهادی بستگی دارد. دوم، بامول زیرنظر شومپیتر51 تابع کارآفرینی را به عنوان ترکیبات جدید تعریف میکند که نیازمند شناسایی ابعاد این ترکیبات است (دوهان،2010). در محیط دانشگاهی، کارآفرینی دانشگاهی سنتز و ادغام فعالیت های علمی، دانشگاهی و تجاری است و اغلب توسط ساختار رسمی مشخص برای مالکیت معنوی تجاری دانشگاهی از طریق دانش (به عنوان مثال مشاوره یا تحقیق قرارداد)، انتقال تکنولوژی (به عنوان مثال ثبت اختراع و یا صدور مجوز) و انتقال از محصولات یا خدمات (به عنوان مثال Spin off) بیان میشود. کارآفرینی دانشگاهی در سطح افراد و یا گروهی از افراد به طور مستقل و یا به عنوان بخشی از دانشکده یا سیستم دانشگاهی، ایجاد سازمان جدید، و یا تحریک نوآوری در درون یا خارج از دانشگاه رخ میدهد (نیکو، 2015). حضور مستقیم در توسعه اقتصادی به عنوان مأموریت سوم دانشگاهها شناخته شده است (پژوهش، 1393).
- ماموریت نخست دانشگاهها در اقتصاددانش بنیان (آموزش): در جامعه‌ای که بخش عمده ای از جمعیت آن تحصیل کرده و به ویژه دارای تحصیلات دانشگاهی است. اثر خارجی به وجود میآید. این موضوع همراه با مباحث سیاسی و اجتماعی، تقریباً در تمامی کشورها منجر به حمایت عمومی از آموزش میشود. در جامعه دانش بنیان، حداقل سطح آموزش، سطحی است که توانایی فرد را برای یادگیری را حداکثر کند.
- ماموریت دوم در اقتصاد دانشبنیان (پژوهش): دو استراتژی برای تولید دانش وجود دارد: 1) در تعامل باز نتایج علمی در اختیار همه قرار میگیرد (نتایج عمومی). 2) اعمال اعطای حقوق اقتصادی کشفیات دانشمندان از طریق اعمال مالکیت معنوی است (نتایج خصوص) (پژوهش، 1393).
ماموریت سوم در اقتصاد دانشبنیان: انتشار اطلاعات نیست بلکه انتشار نوآوری است. در تعاملات میان دانشگاه، صنعت و دولت، صنعت دیگر منبع نوآوری نیست و دانشگاه نقش خود را محدود به آموزش و پژوهش نمی‌داند، بلکه به طور گسترده از طریق انتقال تکنولوژی و ایجاد مراکز رشد در نوآوری مشارکت میکند و دانشگاه به عنوان بازیگر اصلی در فرایند نوآوری قرار میگیرد (لیتان52، 2007).
جدول 1. پیشینه تحقیق استعداد کارآفرینانه
|
|
محققان دیگری همچون استامبف (2001)؛ گلاردو–گلاردو (2013)؛مطهرینژآد (1394)؛ چن (2011)؛ یو(2009)؛
خانجانی (1385)؛ فیدریکی (2007)؛ ویتزل (2012) تحقیقاتی نیز در زمینه استعداد کارآفرینانه و نوآوری در جامعه‌های آماری مختلف انجام داده‌اند. در ادبیات استعداد کارآفرینانه مطالعات بسیار کمی وجود دارد که به شناسایی و ارائه شاخص‌های سنجش استعداد کارآفرینانه پرداخته اند. بررسی این مطالعات نشان میدهد که پنج بعد، استعداد خلاقیت، استعداد کسب و کار (بهروری)، استعداد کشف و بهرهبرداری از فرصت‌ها، استعداد محدود کردن عدم قطعیت‌های ذهنی و استعداد شغلی در کارآفرینی در نظر گرفته می‌شوند که در جدول شماره1 این ابعاد و شاخص‌های آنها و نیز مطالعاتی که به این شاخص‌ها اشاره داشتند، ذکر شده است.
جدول 2. ابعاد و شاخص‌های ارزیابی استعداد کارآفرینانه شناسایی شده در مطالعات
ابعاد | شاخص‌ها | محققان |
استعداد خلاقیت | خلاقیت | لیندسی53،2009؛دیوین54،2014؛ یاوو،2016؛ وانگ،2007؛ ساندرز؛2012؛ فدریسی، 2008؛ چن،2010،2011،2016؛ گلاردو گلاردو، 2013؛ تانیس، 2014؛ ژیمن، 2016؛ تیان، 2014؛ ژانگ، 2010؛ پاندا، 2015؛ ساحی، 2014؛ قاتاک، 2007؛ اوزلز، 2012؛ بیانچی، 2010؛ هافمن، 2014؛ بولتن، 2004؛ مینر55، 1997؛ اولسن56، 2014؛ مک دونل57، 2011؛ ژائو، 2012؛ آبراهام58، 2011؛ تورکر و همکاران ، 2009؛ لیختن اشتاین،2001؛ وو، 2008؛ کایجون و همکاران ، 2015؛ وانگ و همکاران ، 2004؛ چائو تانگ و همکاران ، 2015؛ کیت و همکاران ، 2011؛یوربان، 2006؛ گولیت و همکاران ، 2014؛اپوکو انتیو و همکاران،2012، کونگ؛2016، فایولی و همکاران، 2013، دنانیچ و همکاران ، 2015، استبر، 2012،مگنیه و همکاران،2014؛ تیاگو،2015 ؛دابیک و همکاران، 2015، چانگ و همکاران، 2016، شریکوا و همکاران،2016؛لتافیا و همکاران، 2016؛ سلیمانو59، 2006؛هیزریچ و همکاران60، 2005؛ کلین، 2008؛ اگوال ،1994؛ موریس ،1998؛ ماکگیوری ،2003؛ هورتوینی ؛ 2010؛ کللت، 2007. آپاریکو61، 2016؛ جهانمیر، 2016؛ فاتوکی62، 2014؛ راپوسو، 2011؛ اسماعیل، 2009؛ ناسیریو،2015،؛ اوخومینا ، 2010؛ هانگ،2003. خانجانی و همکاران (1385). مطهری نژاد و همکاران(1394)، |
نوآوری | ||
استعداد کسب و کار (بهروری) | مزیت رقابتی کسب و کار | |
خلاقیت در کسب و کار | ||
کنترل کسب و کار | ||
مدیریت کسب و کار | ||
روانشناسی کسب و کار | ||
دانش کسب و کار | ||
استعداد کشف و بهره برداری از فرصت‌ها | فرصت های محیطی | |
هوشیاری سازمانی | ||
استعداد محدود کردن عدم قطعیت‌های ذهنی | استعداد کاهش عدم اطمینان | |
توانایی شناختی | ||
استعداد شغلی | شایستگی ورود به کار | |
تمایل ورود به بازار |
3- روش شناسي پژوهش
تحقیق حاضر حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ هدف، از نوع توصیفی است. زیرا در این مطالعه ابتدا باید با استفاده از مرور ادبیات شاخص‌های استعداد کارآفرینانه شناسایی و سپس از طریق خبرگان صنعت کارآفرینی مورد بررسی قرار گیرد تا شاخص‌های استعداد کارآفرینانه متناسب با این صنعت شناسایی شده و در نهایت، برای تعیین سطح اهمیت هر کدام از شاخص‌ها و اولویتبندی آنها در صنعت کارآفرینی اقدام شود. روش‌های گردآوری اطلاعات در این مطالعه عبارتند از مطالعه و مرور ادبیات نظری برای فهم و شناخت موضوع و شناسایی شاخص‌های استعداد کارآفرینانه متناسب در صنعت کارآفرینی و روش تحلیل سلسله مراتب فازی در تعیین سطح اهمیت و اولویتبندی شاخص‌های شناسایی شده است. مجموعه عوامل شناسايي شده در اين پژوهش در جدول (2) نشان داده شده است. در مرحلة دوم، عوامل شناسايي شده از طريق پرسشنامه و با كمك تكنيك فرايند تحليل سلسله مراتبي فازي، بر اساس سؤالات تحقيق‌رتبه بندي شده اند. براي اين منظور، ابتدا ساختار سلسله مراتبي عوامل مؤثر بر استعداد کارآفرینانه برابر شكل 2 ترسيم شده است.
4- ابزارگردآوري دادهها
ابزارهای مورد استفاده در جمع آوری دادهها، مقالات علمی، کتاب، منابع اینترنتی و پرسشنامه هستند. جهت کسب نظرات خبرگان در ماتريس مقايسه‌هاي زوجي از پرسشنامه استفاده شده است. و پاسخ‌دهندگان با مقايسة زوجي معيارها و زيرمعيارها در گروه، اهميت هر يك از آنها را مشخص می‌كنند. براي سنجش روايي پرسشنامه از نظرات خبرگان کارآفرین و اساتيد دانشگاهي استفاده گرديده است و برای سنجش پايايي پرسشنامه از نرخ ناسازگاري (كه بايستي مقدار آن بيشتر از 1/0 باشد) استفاده گرديده است. مقياس فازي 9 تايي كائول و ورما (جدول شماره 2) در اين پژوهش استفاده گردیده است (کول و ورما63، 2011).
جدول3. طيف فازي
کد | عبارات كلامي | عدد فازي | کد | عبارات كلامي | عدد فازي |
1 | اهميت برابر | (1.1.1) | 2 | اهميت كم تا متوسط | (1.2.3) |
3 | اهميت متوسط | (2.3.4) | 4 | اهميت متوسط تا زياد | (3.4.5) |
5 | اهميت زياد | (4.5.6) | 6 | اهميت زياد تا خيلي زياد | (5.6.7) |
7 | اهميت خيلي زياد | (6.7.8) | 8 | اهميت خيلي زياد تا كاملا" زياد | (7.8.9) |
9 | اهميت كاملا"زياد | (8.9.10) |
|
|
|
- جامعة آماري و روش نمونه گيري
با توجه به تخصصي بودن موضوع پژوهش، جامعة آماري اين تحقيق، خبرگان و دانشجویان کارآفرین دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشند. با توجه به محدود بودن جامعة آماري، از روش سرشماري استفاده شده است. پرسشنامه براي 20 نفر از خبرگان و دانشجویان کارآفرین دانشگاه سیستان و بلوچستان ارسال شد كه از اين تعداد، 16 پرسشنامه دريافت گرديد و در نهايت، با بررسي به عمل آمده، برخی ناقص و نرخ سازگاری خوبی نداشتند و 15 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت.
- مدل AHP فازي
پژوهشگر برای انجام تحلیل فازی و اولویت بندی شاخص های شناسایی شده از روش مثلثی چانگ استفاده کرده است. چانگ در سال 1992 روشي بسيار ساده را براي بسط فرايند تحليل سلسله مراتبي به فضاي فازي ارائه داد. اين روش كه مبتني بر ميانگين حسابي نظرات خبرگان و روش نرمالايز ساعتي بوده و با استفاده از اعداد مثلثي فازي توسعه داده شده بود، مورد استقبال محققان قرار گرفت.
شکل3. مراحل انجام Fuzzy AHP
مدل AHP فازي در 5 مرحله انجام میگیرد (زنجیرچی، 1390):
- ترسیم درخت سلسله مرتبی
- تشکیل ماتریسهای توافقی قضاوت
- محاسبه وزنهای اولیه
- تعیین وزنهای نرمالیزه شده ماتریسها
- محاسبه اوزان نهایی
درخت تصمیمگیری براساس صورت مسئله به شکل زیر ترسیم میشود.
به منظور اطمينان از سازگاري ماتريس ها نرخ ناسازگاري محاسبه و سپس وزن هر يك از معيارهاي سطوح دو و سه ساختار سلسله مراتبي محاسبه
|
شکل4. ساختار سلسله عوامل مؤثر بر اتخاذ تصميم استعداد کارآفرینانه
|
سطوح دو و سه ساختار سلسله مراتبي محاسبه
|
|
جدول 5. نرخ سازگاري ماتريسهاي تجميع شده
|
|
وزن نسبي و نهايي معيارها و زيرمعيارها مطابق جداول (5) و (6) بدست میآید که نشان دهنده اهميت آنها بر اساس نظر خبرگان است.
جدول 6. وزن معیارهای اصلی
معیار | وزن |
استعداد خلاقیت | 294/0 |
استعداد کسب و کار(بهروری) | 087/0 |
استعداد کشف و بهره برداری از فرصت ها | 202/0 |
استعداد محدود کردن عدم قطعیت های ذهنی | 289/0 |
استعداد شغلی | 155/0 |
جدول 7. وزن نهایی زیر معیارها
زيرمعيار | وزن محلي | وزن نهايي |
خلاقیت نوآوری | 702/0 305/0 | 206/0 091/0 |
مزیت رقابتی کسب و کار خلاقیت در کسب و کار کنترل کسب و کار مدیریت کسب و کار روانشناسی کسب و کار دانش کسب و کار | 257/0 148/0 187/0 185/0 138/0 108/0 | 023/0 013/0 017/0 016/0 012/0 011/0 |
فرصت های محیطی هوشیاری سازمانی | 756/0 268/0 | 153/0 055/0 |
استعداد کاهش عدم اطمینان توانایی شناختی | 737/0 276/0 | 213/0 081/0 |
شایستگی ورود به کار تمایل ورود به بازار | 757/0 256/0 | 118/0 041/0 |
با توجه به اوزان نهايي معيارها و زيرمعيارها ميتوان عوامل مؤثر بر استعداد کارآفرینانه دانشجویان را اولويتبندي نمود. نمودار ميلهاي اوزان نهايي مربوط به معيارها و زير معيارها این اولویتبندی را نیز نشان میدهد.
نمودار1. نمودار اوزان نهايي معيارها
نمودار2. نمودار اوزان نهايي زیرمعيارها
5- بحث و نتيجهگيري
امروزه کارآفرینی و دانشجویان کارآفرین در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در حال فعالیت میباشند، برای خلق اشتغال و ارزش‌آفرینی و پاسخگویی به نیازهای جامعه همواره دانشگاهها با چند فعالیت متفاوت و به نوعی چالش برانگیز مانند آموزش، پژوهش و کارآفرینی روبه‌رو هستند. دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی با تمام چالش‌ها و سختی‌های مربوطه فعالیت می‌کنند و از طرفی دیگر به عنوان یک رابط یا کانال ارتباطی پیوند دهنده جامعه و بازار در اکوسیستم کارآفرینی میباشند. این پیوند هم به صورت هماهنگی آموزشی، پژوهشی و کارآفرین داخلی مطرح است هم به صورت حمایت صنایع، شرکت‌ها و کسب و کارهای خارج دانشگاه و موجود در اکوسیستم کارآفرینی مطرح است.
فقدان فرهنگ کارآفرینی در کانادا و بیزاری از ریسک: هر ساله هزاران نفر از "جوانان با هوش" از مدارس کانادا
فارغالتحصیلی می شود اما دانش یا مهارت‌های کارآفرینی برای شروع یک کسب و کار"صفر" است. مأموریت کارآفرینی بسیار بحث برانگیز است و واقعیتی که از سوی بسیاری از دانشگاه‌های دولتی به آن پرداخت شده است و از منابع مالی به منظور تولید سود از آن استفاده میشود(دن، 2012). نقش مرکزی دانشگاه به مدت طولانی آموزش دانشجویان و آماده‌سازی آنها برای فعالیت‌های حرفه‌ای و بعد جهت اعزام( اشتغال) آنها در محیط‌های کاری است (لاردو، 2007). در اين مطالعه، عوامل كليدي مؤثر بر استعداد کارآفرینانه دانشجویان در دانشگاه سیستان و بلوچستان در پنج دسته استعداد خلاقیت، استعداد کسب و کار (بهروری)، استعداد کشف و بهرهبرداری از فرصت‌ها، استعداد محدود کردن عدم قطعیت‌های ذهنی و استعداد شغلی فني به همراه40 زيرعامل مورد بررسي و شناسايي قرار گرفته و در نهايت، اين عوامل و زيرعوامل رتبه‌بندي گرديده است.
يافتههاي تحقيق نشان مي‌دهد كه استعداد خلاقیت از ديد خبرگان در رتبة نخست عوامل مؤثر بر استعداد کارآفرینانه در دانشگاه سیستان و بلوچستان است که زیر معیارهای آن خلاقیت و نوآوری نیز از رتبه بالایی نسبت به دیگر زیر معیارها برخوردار هستند. كه مطابق با يافتههاي ویتزل (2010، 2009) و ژانگ (2010) میباشد. محققان دیگر هم این موضوع را تأیید می‌کنند. به طوریکه از دیدگاه ویلیام بامول(1990) استعداد کارآفرینی شامل خلاقیت، هوشیاری و توانایی برای انجام کارهاست. همانطور که استعداد خلاقیت یکی از مباحث اصلی تحقیقات در صنعت کارآفرینی
میباشد. بنابراین دانشگاهها و همچنین مؤسسات آموزشی تا حد امکان بایستی بتوانند استعداد خلاقیت و نوآوری را در بین دانشجویان و دانش آموزان پرورش دهند و زمینه شکوفایی آن را فراهم سازند.
در اين تحقيق استعداد محدود کردن عدم قطعیت‌های ذهنی در رتبة دوم عوامل مؤثر بر استعداد کارآفرینانه قرار گرفته است. براساس یافته‌های شریعتمداری (1388) عواملی که ذهن را محدود میسازد مانند: گاهی امور محسوس ذهن را به خود مشغول می‌دارند. زمانی تجربیات محدود مانع پیشرفت و سیر عقلایی میگردند که در برخی موارد عقاید یا معرفت عمومی ما را از فکر کردن و کشف راههای تازه باز می‌دارد. سیر عقلایی یا نظری آن گونه فعالیت فلسفی است که ذهن را از نفوذ عوامل محدود کننده‌ی محفوظ نگاه می‌دارد یا تأثیر آنها را به حداقل می‌رساند. که با توجه با ارزش‌های فرهنگی این عدم قطعیت‌ها در بین دانشجویان مانع از شکوفایی استعدادها و خلاقیت میشود. در اين تحقيق استعداد کشف و بهرهبرداری از فرصت‌ها، در رتبه‌هاي بعد از استعداد محدودکردن عدم قطعیت‌های ذهنی قرار گرفته است.
استعداد شغلی و استعداد کسب و کار (بهروری) به ترتيب در رتبه هاي چهارم و پنجم قرار گرفته اند. زیر معیارهای استعداد شغلی شایستگی ورود به کار و تمایل ورود به بازار می باشند که زیرمعیار شاسیتگی ورود به بازار کار در میان 14زیرمعیار، رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است. مزیت رقابتی کسب و کار، خلاقیت در کسب و کار، کنترل کسب و کار، مدیریت کسب و کار، روانشناسی کسب و کار، دانش کسب و کار از جمله زيرمعيارهاي مربوط به عوامل استعداد کسب و‌کار (بهروری) است. نتايج اين پژوهش جهت تقویت استعداد کارآفرینی دانشجویان به دانشگاهها در خصوص تعيين عواملي که می‌تواند بر استعداد کارآفرینانه مد نظر قرار گيرد، و همچنين اولويت اين عوامل كمك كند. به عبارت ديگر، دانشگاهها مي‌توانند از يافتههاي اين مطالعه به منظور تصميم بهتر و مؤثرتر در به كارگيري استعداد کارافرینانه استفاده نمايند و قبل از به كارگيري کارآفرینی در دانشگاهها به كليه مسائل و عوامل دخيل توجه داشته باشند. در ادامه پیشنهادات تحقیق جهت کاربرد در دانشگاهها ارائه می شود.
- دانشجویان در طول دوره تحصیلی باید از رهبری چندگانه در راستای شناسایی و پرورش استعدادهای کارآفرینانه برخوردار باشند. رهبری چندگانه در دانشگاه می‌تواند دانشجویان را در راستای شناسایی استعدادهایشان کمک نمایید. مهمترین نقش مدیران در دانشگاه تدوین برنامه‌های کارآفرینانه جهت تسهیل روند یادگیری و ایده‌پردازی دانشجویان است. آنها همچنین نقش مهمی در جهت‌دهی تیم‌ها به سوی منابع اطلاعاتی برای پیشرفت کار دارند. سرپرستان دوره‌های کارآفرینی برای تقویت استعدادهای دانشجویان نقش ویژه‌ای برای یافتن ایده‌های کارآفرینی خوب و دعوت از سخنرانان مهمان دارند. همه این رویدادها باید در دانشگاه برنامه‌ریزی شده باشد تا فضا را برای کار دانشجو فراهم کنند.
- ایجاد چارچوب جامع‌تر برای پرورش استعدادها و مهارت‌های کارآفرینانهی دانشجویان در دانشگاه پیشنهاد می‌گردد. مهارت‌ها براساس استعدادهای کارآفرینانه (استعداد خلاقیت، استعداد کسب و کار، استعداد کشف و بهره‌بردای از فرصت‌ها، استعداد محدود کردن عدم‌قطعیت‌های ذهنی و استعداد شغلی) می‌تواند در دانشگاه برنامه‌ریزی گردد.
- دانشجویان ممکن است در یک رشته از طریق کنکور کشف و در یک رشته دیگر فعالیت کنند و استعداد خود را پیدا کنند. کسانی که استعدادها و انرژی‌های استثنایی دارند باید فرصت بیشتری برای کار در پروژه‌ها و راه‌اندازی کسب‌و‌کار آنها در دانشگاه فراهم شود. بنابراین، اعطای گواهی‌نامه‌ها می‌توانند برای برخی از دانشجویان خوب باشند. در بسیاری از موارد، جامعه و دسترسی به دانش تخصصی برای ایجاد انگیزه جهت کشف و پرورش استعدادها هستند.
- برای جذب استعدادهای کارآفرینانه دانشگاه برای دانشجویان همانند پرونده آموزشی، پرونده کارآفرینی تشکیل دهند که متناسب با استعدادهای دانشجو و مدرک تحصیلی باشد و براساس پرونده کارآفرینی دانشجویان می‌توان در جهت پرورش و نگهداری استعدادهای کارآفرینانه دانشجویان برنامه‌ریزی صورت پذیرد. که فلوچارت زیر پیشنهاد میشود.
شکل5. فلوچارت پرونده کارآفرینی دانشجویی
- قوانین و مقررات در راستای تقویت استعدادهای کارآفرینانه و مدیریت استعدادها تدوین گردد. به عنوان مثال در سیستم آموزشی به جای کنترل دانشجویان در دانشگاه بر اساس نمره، پیشنهاد می‌گردد دانشگاه بر ایجاد انگیزه و تعهد کارآفرینانه در دانشجویان بر کار عملی و انجام پروژه‌های تحقیقاتی تمرکز داشته باشند. راه برای انجام این کار از طریق ایجاد و فرهنگ کارآفرینی در کلاس‌های درس و محیط دانشگاهی میباشد. امروزه تقاضای قوی برای کیفیت آموزش و کار عملی دقیق و همچنین درک کسب‌و‌کار و کار گروهی در کار روزمره وجود دارد. آنها دانشجویانی را که تئوری کسب‌و‌کار را با تجربه عملی ترکیب کرده باشند، ترجیح می‌دهند. دانشجویان با نمرات خوب اما بدون تجربه عملی معمولاً ذهنیت و استعداد مناسب برای آمدن و کار در جامعه را ندارند.
- براساس نقشه جامع علمي كشور(گسترش آموزش براي مهارت زندگي، بازار كار و كار فريني و شكوفايي استعدادها و عدم تكيه بر محفوظات)، دانشگاه می‌بایست سیاست‌ها و خط‌مشی‌های مناسبی را در زمینه‌های آموزش، پژوهش، فرهنگ و... کارآفرینانه در عرصه دانشگاه اتخاذ کند. در پیش گرفتن چنین سیاست‌هایی مستلزم این است که دانشگاه، دارای شیوه‌ها و الگوهایی مناسب برای سیاست‌گذاری در سطح‌های کارآفرینانه باشد، به گونه‌ای که استانداردهای برای جذب، پرورش و نگهداری استعدادهای کارآفرینانه دانشجویان براساس شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه داشته باشد.
منابع
1. ابراهیمى دینانى، غلامحسین؛گل محمدى آذر، ابوالفضل (1390). کاربرد ذهن فلسفى و روش فلسفى عامه در زندگى؛ فصلنامه حکمت و فلسفه، شماره سوم، 56-70.
2. افشار، احمد (1395). دانشگاه نسل سوم و کارافرين و جايگاه دانشگاه صنعتي اميرکبير، اولین نشست تخصصی «بازمهندسی دانشگاه صنعتی امیرکبیر برای تبدیل به دانشگاه نسل سوم» با رویکرد «افق های دانشگاه برتر در دنیای امروز".
3. پژوهش، امین؛ پور کریمی، جواد (1393). دانشگاه کارآفرین، بیم و امیدها در اقتصاد دانش بنیان؛ نشریه صنعت و دانشگاه، سال هفتم، شماره 25، 35-45.
4. زنجيرچي، سيدمحمود (1390). فرايند تحليل سلسله مراتبي فازي، تهران: انتشارات صانعي شهميرزادي.
5. شریعتمداری، علی (1388). اصول و فلسفه تعلیم و تربیت. تهران: انتشارات امیرکبیر.
6. شهوازیان، سلاله؛ مرتضوی، سعید؛ لگزیان، محمد؛ رحیم نیاف، فریبرز (1395). برداشت افراد با استعداد از عوامل موثر بر نگهداشت در صنعت منسوجات یزد؛ نشریه علمی پژوهشی مدیریت فردا،شماره4 ،33-51.
7. طهماسبی، علی.(1391). شاخص توسعه انسانی و مقام ایران در جایگاه جهانی، معاونت پژوهش‌های اقتصادی، گزارش راهبردی، شماره 159، 25-39.
8. قاسمی گوابری, زبیده؛ باباپورواجاری، مریم؛ خوارزمی رحیم آبادی، رحمت الله(۱۳۹۵) نقش آموزش و پرورش در شکوفایی استعداد کارآفرینی، دومین همایش ملی پژوهش‌های نوین در حوزه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی ایران، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی.
9. مبینی دهکردی، علی؛ رضازاده، آرش؛ دهقان نجم ابادی؛ عامر، دهقان نجم ابادی، منصور(1391) تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانهی سازمان، مجله توسعه کارآفرنی، سال پنجم، جلد دوم. 47- 66.
10. همازاده ابیانه، مهدی (1392). پارادایم حاکم بر فلسفه ذهن معاصر؛ فصلنامۀ علمی-پژوهشی روش‌شناسی علوم انسانی، سال ۱۹ ، شماره 7۷؛ ۳۹- 64.
11. Almandoz, J., Lee, M., & Marquis, C. (2017). Different Shades of Green: Environment Uncertainty and the Strategies of Hybrid Organizations. In Emergence ,pp. 31-67. Emerald Publishing Limited
12. Ashton, C., and Morton, L., (2005), Managing talent for competitive advantage, Strategic HR Review, Vol.4 (5), pp.28−31.
13. Azwa Ambad, Sylvia Nabila, Diana Ag Damit, Dayang Haryani(2016) Determinants of Entrepreneurial Intention among Undergraduate Students in Malaysia, FIFTH INTERNATIONAL CONFERENCE ON MARKETING AND RETAILING (5TH INCOMaR) 2015, Procedia Economics and Finance 37 ,pp108 – 114 .
14. Badal ,Sangeeta (2011). Entrepreneurship and Job Creation Leveraging the Relationship, Nebraska on Entrepreneurship of journal,pp26-42.
15. BAT, Mikail; YALÇI. Mustafa (2015) AN EVALUATION OF TALENT MANAGEMENT FROM AN ORGANIZATIONAL PERSPECTIVE: THE CASE OF VODAFONE, Global Media Journal TR Edition, 6 (11); pp90-112.
16. Beechler, S., & Woodward, I. C. (2009). The global “war for talent”. Journal of international management, 15(3),pp 273-285.
17. Boudreau, John W. and Ramstad, Peter M. (2006) TALENTSHIP, TALENT SEGMENTATION, AND SUSTAINABILITY: A NEW HR DECISION SCIENCE PARADIGM FOR A NEW STRATEGY DEFINITION, human Resource Management, Summer 2005, Vol. 44, No. 2, Pp. 129–136.
18. Boulton, G.(2011). Harvesting talent: Strengthening research careers in Europe. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 13,pp 3-34.
19. Bryan, L., (2010), Globalization’s critical imbalances, The McKinsey Quarterly, pp7–15.
20. Butter, Marcelo Careaga, Valenzuela, Eileen Sepveda, Quintana, Mara Graciela Badilla (2015Intercultural Talent Management Model: Virtual communities to promote collaborative learning in indigenous contexts. Teachers’ and students’ perceptions, Computers in HumanBehavior, http://dx.d oi.org/10.1016/j.chb. 2015. 01.030, 0747-5632/2015 Elsevier Ltd. All rights reserved.
21. Chang, s; Lin, R; Chang, F; Chen; R. (2007)."Achieving manufacturing flexibility through entrepreneurial orientation", Industrial Management & Data Systems Vol. 107 No. 7.pp85-103.
22. Chao-Tung, L., Chia, T. L.,&Liang, C.(2015). Effect of personality differences in shaping entrepreneurial intention. International Journal of Business and Social Science, 6(4).pp15-28.
23. Chen, Y. (2010). Study on Operation Mechanism of University Students’ Entrepreneurship Education. Asian Social Science, 6(8),pp33- 48.
24. Chen, Yuting .(2016), Study of Applied Innovative Talents Training Mode Management based on Combination of Entrepreneurship Education, Professional Education and Humanistic Education, Advances in Social Science, - Education and Humanities Research, volume 85, 4th International Conference on Management Science, Education Technology, Arts, Social Science and Economics,pp1777- 1782.
25. Chen, Yuting .(2016), Study of Applied Innovative Talents Training Mode Management based on Combination of Entrepreneurship Education, Professional Education and Humanistic Education, Advances in Social Science, Education and Humanities Research, volume 85, 4th International Conference on Management Science, Education Technology, Arts, Social Science and Economics,pp1777- 1782.
26. Chin, Ryan(2014) Stanford Center for Professional Development, Senior Associate Director
27. Dhanabhakyam, M., & Kokilambal, K. (2014). A study on existing talent management practice and its benefits across industries. International Journal of Research in Business Management, 2(7), pp23-36.
28. Douhan, R., & Henrekson, M. (2010).Entrepreneurship and second-best institutions: going beyond Baumol’s typology. Journal of Evolutionary Economics, 20(4),pp 629-643.
29. Dries, N. (2013). The psychology of talent management: A review and research agenda. Human Resource Management Review, 23(4), pp272-285.
30. Fatoki, O., & Oni, O. (2014). Students’ Perception of the effectiveness of Entrepreneurship education at a South African University. Mediterranean Journal of Social Sciences, 5(20), 585. Aartsn Emile.(2014),Towards a 3rd Generation University, Eindhoven University of Technology, September 29.
31. Fayolle, A., & Liñán, F. (2014). The future of research on entrepreneurial intentions. Journal of Business Research, 67(5), pp663-666.
32. Federici, D., Ferrante, F., & Vistocco, D. (2007). On the Sources of Entrepreneurial Talent in Italy: Tacit vs. Codified Knowledge.
33. Federici, Daniela ; Ferrantem Francesco , Vistocco, Domenico (2007) On the Sources of Entrepreneurial Talent in Italy, Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=1002864 or http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.1002864
34. Gallardo-Gallardo, Eva a,⁎, Nicky Driesb, Tomás F. González-Cruz(2015)What is the meaning of ‘talent’ in the world of work?, Human Resource Management Review 23 ,pp 290–300.
35. Ghatak,M.,Morelli,M.,&Sjöström,T.(2007).Entrepreneurial talent, occupational choice, and trickle up policies. Journal of Economic Theory, 137(1), pp27-48.
36. Gümüş, S., Apak, S., Gümüş, H. G., & Kurban, Z. (2017). An application in human resources management for meeting differentiation and innovativeness requirements of business: talent management. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 99,pp 794-808.
37. Heller, K. A. (2004). Identification of gifted and talented students. Psychology Science, 46(3), pp302-323.
38. Jing, L., Li, J., Zhang, X., & Li, M.(2016). Research on the Innovation and Entrepreneurship of College Students’ Education Evaluation based on Analytic Hierarchy Process. International Journal of Hybrid Information Technology, 9(1),pp 291-300.
39. Kazdin, A.E.(Eds.).(2000). Encyclopedia of psychology (vols 1- 8). Washington, DC: American Psychological Association
40. Keat, O. Y., Selvarajah, C., & Meyer, D. (2011). Inclination towards entrepreneurship among university students: An empirical study of Malaysian university students. International Journal of Business and Social Science, 2(4).pp76-98.
41. Klein, P. G. (2008). Opportunity discovery, entrepreneurial action, and economic organization. Strategic Entrepreneurship Journal, 2(3),pp 175-190.
42. Koul, Saroj, and Rakesh Verma. 2011. Dynamic vendor selection based on fuzzy AHP. Journal of Manufacturing Technology Management 22 (8): pp 963-971.
43. Liñán, Francisco, David Urbano & Maribel - Guerrero (2011): Regional variations in entrepreneurial cognitions: Start-up intentions of university students in Spain, Entrepreneurship & Regional Development, 23:3-4, pp187-215
44. Litan RE, Mitchell L, Reedy EJ,(2007) “Commercializing university innovations: alternative approaches. Innovation Policy and the Economy”, 8, pp. 31–57, 2007.
45. LiXian Jing*, Juan Li, Xue Zhang and Minghu Li (2016) Research on the Innovation and Entrepreneurship of College Students’ Education Evaluation based on Analytic Hierarchy Process, nternational Journal of Hybrid Information Technology, Vol.9, No.1 (2016), pp. 291-300, http://dx.doi.org/10.14257/ijhit.2016.9.1.25.
46. Machingambi, S., & Wadesango, N. (2012). University lecturers’ perceptions of students evaluation of their instructional practices’. Anthropologist, 13(3), pp167-174.
47. Mensah, James Kwame (2015) coalesced framework" of talent management and employee performance: for further research and practice, International Journal of Productivity and Performance Management , Vol. 64 Iss 4 pp. 1-25.
48. Meyers, Maria Christina, Woerkom, van Marianne (2014) The influence of underlying philosophies on talent management: Theory, implications Practice and research agenda, Journal of World Business 49, pp 192–203.
49. Muthaly, Siva (2015), Competencies as the protagonist for Talent development in Academia: The case of Malaysian Government Linked Companies‟ (GLCs) Universities. Asian Journal of Business Research, Volume 5 Issue 1, pp45-69.
50. Najim A. & El-Refae , Ghaleb A. (2013) The Impact of the Key Dimensions of Entrepreneurship on Opportunities for the Success of New Ventures in the Greater Amman Municipality, European Journal of Business and Management, Vol.5, No.4.pp1-18.
51. Nieko, N. B. (2015). Entrepreneurial self-efficacy and small business performance: the mediating effect of entrepreneurial mindset and openness to experience. Management (open-access), 13,pp12-32.
52. Okpara, F. O. (2007). The value of creativity and innovation in entrepreneurship. Journal of Asia Entrepreneurship and Sustainability, 3(2),pp 1-16.
53. Porter, M. E. (1990), The Competitive Advantage of Nations, New York: Free Press.
54. Pulka , B. M., Rikwentishe R. , & Ibrahim, B.(2014) An Evaluation of Students’ Attitude towards Entrepreneurship Education in some Selected Universities in North East Nigeria, Global Journal of Management and Business Research: A Administration and Management, Volume 14 Issue 8 Version 1.0.pp16-31.
55. Refaat .A.A. (2011) Fostering Entrepreneurial Intention Among Engineering Students, Proceedings of the 6th WSEAS International Conference on ENGINEERING EDUCATION
56. Rorty، Richard(1980)، Philosophy and the Mirror of Nature، University of Princeton Press.
57. Ross, S. (2013). How definitions of talent suppress talent management. Industrial and Commercial Training, 45(3),pp 166-170.
58. Schroth, S. T., & Helfer, J. A. (2008). Identifying gifted students: Educator beliefs regarding various policies, processes, and procedures. Journal for the Education of the Gifted, 32(2),pp 155-179.
59. Sun, Y., Zhang, B., Wu, X., Zhang, X., Yan, Y., Shi, H., ... & Qian, H. (2015). Human umbilical cord mesenchymal stem cell exosomes enhance angiogenesis through the Wnt4/β‐catenin pathway. Stem cells translational medicine, 4(5), pp513-522.
60. Turker, Duygu, Selcuk ,Senem Sonmez(2009) Which factors affect entrepreneurial intention of university students?, Journal of European Industrial Training, Vol. 33 No. 2, pp. 142-159.
61. Vasefian F and Liaghatdar M (2009). The degree of effectiveness of teaching methodology in higher education on the promotion of entrepreneurship behavior from university faculty points of view. Pazhouhesh-Nameye Tarbiati, 5 (20) .pp185-226.
62. Wang, Jiun-Hao, Chang, Chi-Cheng , Yao, Shu-Nung , Liang, Chaoyun(2016) The contribution of self-efficacy to the relationship between personality traits and entrepreneurial intention, Springer Science+Business Media Dordrecht.
63. Weitzel, U., Urbig, D., Desai, S., Sanders, M., & Acs, Z. (2010). The good, the bad, and the talented: Entrepreneurial talent and selfish behavior. Journal of Economic Behavior & Organization, 76(1), pp 64-81.
64. Wennekers, A.R.M. and A.R. Thurik (1999), Linking entrepreneurship and economic growth, Small Business Economics 13,pp 27-55.
65. Wilson, F., Kickul J., Marlino D. (2007) Gender, Entrepreneurial Self-Efficacy, and Entrepreneurial Career Intentions: Implications for Entrepreneurship Education. Entrepreneurship: Theory & Practice 31(3):pp 387–406.
66. Yar Hamidi, Daniel, Wennberg, Karl, Berglund, Henrik (2008) Creativity in entrepreneurship education, Journal of Small Business and Enterprise Development,Vol. 15 No. 2, 2008,pp. 304-320.
67. Zhang, S., & Bright, D. (2012). Talent definition and talent management recognition in Chinese private- owned enterprises. Journal of Chinese entrepreneurship, 4(2), 143-163.
68. Zhang, W., Cooper, W. W., Deng, H., Parker, B. R., & Ruefli, T. W. (2010). Entrepreneurial talent and economic development in China. Socio-Economic Planning Sciences, 44(4), pp178-192.
69. ZHANG,Yong.'; li-Hong DAIb, Yu-Kun WANG, Shao-Chuan XUd e, Hong-Xing SUN(2016) Reform and Explore on Innovative Talent Training Mode in Universities, 2nd International Conference on Education Science and Human Development .
|
[1] -Selznick
[2] - Gümüş
[3] - Schroth & Helfer
[4] -Sun
[5] - Wennekers
[6] - Chang
[7] - Najim
[8] - Pulka
[9] - Vasefian and Liaghatdar
[10] - Liñán
[11] - Jing
[12] - Lost generation
[13] - Wang
[14] -Yar Hamidi
[15] - Refaat
[16] - Azwa Ambad
[17] -Human Development
[18] -Kazdin
[19] - Bat
[20] -Butter
[21] - Boudreau
[22] - mensah
[23] -Chen
[24] -Machingambi & Wadesango
[25] - Dries
[26] - Botter
[27] - Porter
[28] -Ashton & Morton
[29] - Bryan
[30] -Muthaly
[31] - Bat
[32] -Beechler
[33] - Dhanabhakyam
[34] - Schweyer
[35] - Collings and Mellahi
[36] - Talent Pool
[37] - Federici
[38] - Weitzel
[39] -Bolton and Ockenfels
[40] -Expertise
[41] - Creative thinking skills
[42] -Motivation
[43] -Okpara
[44] -Gagne
[45] -Badal
[46] - Weitzel
[47] -.Hitt et al
[48] -Cooper and Dunkelberg
[49] - Klein
[50] - Turker
[51] -Schumpeter
[52] - Litan
[53] .- Lindsey
[54] -Devine
[55] -Miner
[56] -Olsen
[57] -McDonnell
[58] -Abraham
[59] -Solimano
[60] -Hisrich
[61] -Aparicio
[62] -Fatoki
[63] - Koul & Verma
