اصول و راهکارهای طراحی ساختارهای میانافزا به مثابه محرک توسعه بافتهای تاریخی
محورهای موضوعی : شهرسازی اسلامیمریم انجم شعاع 1 , پیروز حناچی 2 , الهام اندرودی 3
1 - کارشناس ارشد معماری (گرایش مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی)، دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 - استاد دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - استادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: بافت تاریخی, توسعه درونی, بنای میانافزا, محرک توسعه,
چکیده مقاله :
با گذشت زمان و فرسوده شدن بافتهای تاریخی، موجودیت و یکپارچگی آنها در اثر تخریب بافت، ساختوسازهای جدید غیراصولی در زمینهای خالی درون آن و توسعه غیراصولی شهرها مورد تهدید قرار گرفته است. طراحی بنای میانافزا، با در نظر گرفتن اصول و الگوهای موجود در زمینه، ضمن حفظ ارزشهای بافت تاریخی به حیات مجدد آن کمک نموده و همچنین این ساختارها میتوانند در راستای تسریع توسعه بافت قدیمی عمل نمایند. هدف این مقاله دستیابی به راهکارهایی به منظور طراحی بناهای جدید در زمینهای خالی به منظور بازیابی یکپارچگی کالبدی و عملکردی بافت تاریخی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوای حاصل از تعاریف مرتبط با موضوع و نظریات موجود در مورد اصول طراحی میانافزا و چگونگی تأثیر آن به عنوان محرک توسعه و استنتاج حاصل از آن، سعی در تدوین الگویی مفهومی برای طراحی میانافزا و در ارتباط با نقش و اهمیت آن در بافت تاریخی به عنوان محرک توسعه دارد. اصول و راهکارهای پیشنهادی در همه موارد ثابت نیستند، ولی جامع بوده و میتوانند خود را با ویژگیهای زمینه تطبیق داده و در موقعیتهای متنوع مورد استفاده قرار بگیرند. در این راستا ابتدا تعاریف مرتبط با موضوع بیان شدهاند، سپس ارزش و اصالت، مدیریت تغییر، یکپارچگی و انسجام، زیبایی، پیوستگی و کاربری به عنوان اصول کلی برای طراحی میانافزا و ابعاد اقتصادی، زیبایی و کالبدی، زیرساختها، اجتماعی و کاربری در طراحی بنای محرک توسعه تبیین شدهاند و در انتها، راهکارهایی با عنوان ساختار شهری، دانهبندی، تراکم و کاربری، مقیاس، شکل، مصالح و جزئیات، منظر، نماها و نشانهها و توسعه تاریخی به منظور طراحی ساختار میانافزا و همچنین ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کاربری، اقتصادی و زیرساختها برای طراحی بنای جدید به مثابه محرک توسعه در بافت تاریخی از این اصول استنتاج شدهاند.
The Historic fabrics of cities have particular importance with evidences of the life style of people and cultural and social values. Exhaustion and destruction caused by natural and human factors leads to the creation of empty fields in historical fabrics. In fact, with the exhaustion of historical textures and lack of living needs, the original inhabitants of these tissues are forced to migrate and provide further damage. This necessitates the design of a new structure in these fields in order to restore their formal and functional character. Undoubtedly, the construction of new buildings is one of the essential factors for meeting the needs of residents and improving their living standards. They can include new necessary modern functions or infrastructures to support the life of inhabitants of historic quarters. But if the appropriate approach is not adopted in this field, irreparable damage will be inflicted on the body of the historical texture and historical image of the city. Therefore, designing and constructing new buildings, in the light of the design principles, can contribute preserve the values of the historic urban areas. It can be an opportunity for development and physical and functional revitalization of historical texture. New buildings constructed in historical fabrics, are called ‘Infill’ and in this sense that they are constructed within the existing fabric and emerge in empty fields, certain principles must be respected in the design to avoid damages to fabric authenticity and values of adjacent buildings. Design new collections with a view to driving the development of these contexts will help to restore their social and economic dynamics. These complexes are called driver development buildings. This paper aims to propose and principles and strategies which leads to models of design of new buildings in the historical fabrics so that the buildings can contribute to a more dynamic historical context, causing their physical and functional renewal and are actually driving development. Of course, these instructions are not constant in all cases, but they are comprehensive and can be adapted to the specifics of the field and can be used in a variety of situations. The purpose is to explore how good design in historic fabric is achieved. There is not one correct answer or approach of course, but there are ways of thinking and working which increase the likelihood of success. In this regard, firstly, the definitions related to the topic, and ways to encourage development are expressed and then, with the introduction of general methods and rules for infill design, guidelines for designing a new structure and driving the development of historical fabric are expressed and finally factors that need to be considered in order to achieve this goal are presented in the diagram. The desired outcome is the high quality design of new buildings and spaces in historic fabrics by considering these guidelines.
انجمن شهرسازی آمریکا (1387)، استانداردهای برنامهریزی و طراحی شهری انجمن شهرسازی آمریكا، ترجمه گیتی اعتماد، ساسان صالحی میلانی و مصطفی بهزادفر، جامعه مهندسان مشاور ایران، تهران.
برولین، برنت سی (1383)، معماری زمینهگرا: سازگاری ساختمانهای جدید با قدیم، ترجمه راضیه رضازاده، نشر خاک، اصفهان.
بنیهاشمی، محمدعلی (1397)، «ارزیابی توسعه میانافزا در محلههای شهری با رویکرد زمینهگرایی در افزایش تعاملات ساکنین؛ مطالعه موردی: کوی دانش تبریز»، فصلنامه دانش شهرسازی، شماره 2، صفحه 93-79.
حبیبی، داود (1392)، «بررسی عوامل مؤثّر بر افول حس سرزندگی و زیستپذیری در بافتهای تاریخی و فرسوده؛ مطالعه موردی: محلۀ سنگ سیاه شیراز»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 14، صفحه 80-75.
حناچی، پیروز؛ آذری، عباس و محمود کلایه، سعید (1392)، «مدیریت ارزشگذاری در بافتهای تاریخی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی؛ نمونه موردی: مطالعه در محور تاریخی خیابان لالهزار»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 12، صفحه 44-37.
داداشپور، هاشم؛ تقوایی، علیاکبر و قانع، نرگس (1393)، «بررسی ظرفیت توسعه میانافزا در فضاهای موقوفه شهری؛ مطالعه موردی: ناحیه 3 منطقه 2 شهر یزد»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 15، صفحه 77-63.
سجادزاده، حسن؛ حمیدینیا؛ مریم و دالوند، رضوان (1396)، «سنجش و ارزیابی ابعاد محرک توسعه در بازآفرینی محلههای سنتی؛ نمونه موردی: محله حاجی در بافت تاریخی شهر همدان»، نشریه جغرافیا و توسعه، شماره 49، صفحه 22-1.
شاه تیموری، یلدا و مظاهریان، حامد (1391)، «رهنمودهای طراحی برای ساختارهای جدید در زمینه تاریخی»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 4، صفحه 40-29.
شهابزاده، مرجان (1391)، «راهنمای طراحی فضاهای محرک توسعه در بافتهای فرسوده»، نشریه داخلی شرکت عمران و بهسازی، شماره 8، صفحه 23-16.
عبدالحمیدی، مهسا؛ جلیلی، سمانه و دولتابادی، فریبرز (1398)، «انتخاب الگوهای معماری میانافزا، مناسب در بافت تاریخی، با تمرکز بر خوانش ویژگیهای کالبدی- فضایی؛ نمونه مطالعاتی: بافت تاریخی منطقه قورخانه تهران»، فصلنامه مدیریت شهری، شماره 55، صفحه 276-255.
عزیزی، محمد مهدی و بهاره، بهرا (1396)، «نقش پروژههای محرک توسعه در بازآفرینی بافت مرکزی شهرها»، نشریه هنرهای زیبا، دوره 22، شماره 4، صفحه 16-5.
فیلدن، برنارد و یوکیلتو، یوکا (1383)، راهنمای مدیریت برای محوطههای میراث جهانی، ترجمه پیروز حناچی، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، تهران.
قدیری، بهرام (1385)، ساختارهای جدید در محیطهای تاریخی، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
قرهبگلو، مینو؛ نژادابراهیمی، احد و اردبیلچی، ایلقار (1398)، «معماری میانافزا، رویکردی میانرشتهای برای طراحی در بافت تاریخی»، نشریه علمی باغ نظر، شماره 16 (76)، صفحه 68-57.
Cantacuzino, S. (1998), assessing quality: the pertinent criteria for designing Buildings in historic settings. In Warren, J., Worthington, J. & Taylor, S. (Eds.) Context: new buildings in historic settings. York, Architectural Press.
English partnership (2003), BURA Award, national regeneration agency, London.
Grimmer, Anne E & Weeks, Kay D, (1986), New Exterior Additions to Historic Buildings: Preservation Concerns (Preservation Briefs # 14); Washington, DC: U.S. Department of the Interior/ National Park Service Cultural Resources: Heritage Preservation Services.
Guzmán Torres, Zasha N, (2009), Historic Buildings and Contemporary Additions: the Elements of a Cohesive Design Relationship; Directed By: Dr. Donald W. Linebaugh; School of Architecture Planning and Preservation, University of Maryland, College Park.
Municipal Research & Services Center of Washington, (1997), Infill Development –Strategies for Shaping Livable Neighborhoods.
Orbasli, Aylin, (2008), Architectural Conservation: Principles and Practice, Blackwell Science.
Smyth, H, (1994), marketing the city, the role of flagship development in urban regeneration, talor & Francis, UK.
Sternberg, Ernest, (2002), “What Makes Buildings Catalytic? How Cultural Facilities Can Be Designed To Spur Surrounding Development”, Journal of Architecture and Planning Research, Page 42-30 Chicago: Locke Science Publishing.
Warren, J. (1998), the historic context: principles and philosophies. In Warren, J., Worthington, J. & Taylor, S. (Eds.) Context: new buildings in historic settings. York, Architectural Press.
Worthington, J. (1998), managing and moderating change. In Warren, J., Worthington, J. & Taylor, S. (Eds.) Context: new buildings in historic settings. York, Architectural Press.
URL 1. http://www.fosterandpartners.com (visited on December 2018).
URL 2. http://www.etoood.com (visited on October 2018).
URL 3. https://www.arel.ir (visited on December 2018).