از تضاد طبقاتی تا شکاف گفتمانی: بازخوانی مارکسیسم کلاسیک از منظر پسامارکسیسم «لاکلائو» و «موفه»
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریسید حسین اطهری 1 , سید صدرا حسینی 2
1 - دانشگاه فردوسی مشهد
2 -
کلید واژه: موجبیت اقتصادی طبقه, گفتمان, مفصلبندی, شکاف طبقاتی و شکاف گفتمانی,
چکیده مقاله :
هر نظام اندیشگی در طول تاریخ، تحولات و تطورات گوناگون یافته است. پیچیدگی جوامع سرمایه داری متأخر، مارکسیستهای جدید را بر آن داشت تا به تجدید حیات جبهۀ مخالفین نظام سرمایه داری بپردازند. «لاکلائو» و «موفه» از جمله پسامارکسیستهایی هستند که در این راه تلاش میکنند. نقادی آنها از مارکسیسم کلاسیک، به علت ویژگیهای متصلب و تحلیلهای یک جانبۀ آن است. آنها با طرح مفاهیمی چون گفتمان، مفصل بندی، هویتهای سیال، هژمونی و شکافهای گفتمانی سعی دارند یک جانبه گرایی اندیشۀ مارکسیسم کلاسیک را که در تعین اقتصادی، هویتهای طبقاتی، منازعات طبقاتی و شکافهای طبقاتی خلاصه میشد، به نحوی جبران کنند. این تحولات برای افزایش کارآمدی مارکسیسم در تحلیل جوامع پیچیدۀ سرمایهداری متأخر است. پرسش اصلی این مقاله، چرایی و چگونگی تطور مارکسیسم ارتدکس به پسامارکسیسم لاکلائو و موفه است. از اینرو قصد داریم تحولات اندیشۀ مارکسیسم کلاسیک به سوی پسامارکسیسم لاکلائو و موفه را بررسی کنیم. برای نیل به این هدف از روش تحلیل مقایسهای مفاهیم سود خواهیم جست. به این منظور به بحثی دربارۀ مرکززدایی از جامعه در اندیشۀ پسامارکسیسم خواهیم پرداخت که جایگزین موجبیت اقتصادی در شکلگیری نظم اجتماعی شده است. در ادامه به ایدۀ تضاد خواهیم پرداخت که نقطۀ مشترک هر دو دیدگاه مارکسیسم و پسامارکسیسم است. مارکسیسم کلاسیک، سیاست را در ایدۀ تضاد طبقاتی مینگریست که در کمونیسم نهایی، نزاع طبقاتی مرتفع میشد و یک جامعۀ بی طبقه حاصل میشد. اما پسامارکسیسم لاکلائو و موفه با اشاره به بیپایان بودن عرصۀ نزاعهای سیاسی، تضاد را عنصر همیشگی جامعه میداند و تلاش سیاست دموکراتیک رادیکال را در حفظ این تضاد نشان میدهد.
Any school of thought throughout its history undergoes many changes and fluctuations. The complexity of the recent modern capitalist societies made the new Marxists to revive the opponents’ position of capitalist system. Laclau and Mouffe are among post-Marxists who are engaged in this attempt. Their criticism of the classical Marxism is due to its dogmatic features and its one-sided and biased analyses. By proposing the concepts of discourse, articulation, mobile identities, hegemony and discursive gaps and conflicts, Laclau and Mouffe try to compensate for the one-sidedness of Classical Marxism which summarizes in economic determinism, class identities, class struggles, and social class gap. These changes are made to increase the effectiveness of Marxism in their analysis of recent modern and complex capitalist societies. The aim of this article is to survey the process of change of Classical Marxist thoughts to Laclau and Mouffe’s post-Marxism. Firstly, there will be a discussion about decentralization of the society following the Post-Marxist perspective, which substitutes the economic determinism in the formation of social order, and secondly, the study points to the idea of antagonism which is a shared concept in both Marxism and Post-Marxism views. The Classical Marxism viewed politics as the class conflict which is lost in the ultimate Communism of class conflict that resulted in a classless society. However, Laclau and Mouffe’s post-marxism points to the endless political conflict and considers it as an everlasting element of the society, and it deems the radical democratic policy as an element that preserves such a conflict.