نقدی بر تحلیلهای طبقاتی مبتنی بر رفتار انتخاباتی طبقۀ متوسط جدید در انتخابات (با تأکید بر انتخابات ریاست جمهوری دورههای هفتم (1376) و نهم (1384))
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریسعید میرترابی 1 , سيد مهدي ميرعباسي 2
1 -
2 -
چکیده مقاله :
در فاصلۀ سالهای 1376 تا 1384، بسیاری از عوامل مؤثر در رشد و توسعۀ طبقۀ متوسط جدید در ایران همچون رشد اقتصادی، گسترش شهرنشینی، گسترش سطح آموزش و سواد، توسعة نهادهاي نظام سياسي و گسترش دستگاه بوروكراسي دولت، توسعۀ نشر و انتشارات و... همچنان به رشد خود ادامه دادند و در نتیجه میتوان انتظار داشت وزن قشر میانی جامعه در این سالها در میان گروهبندیهای اجتماعی رو به افزایش گذاشته باشد. از سوی دیگر در عمده تحلیلهای طبقاتی مرتبط با نتایج انتخابات در سالهای 1376 و 1380، بر نقش پیشرو طبقۀ متوسط تازه گسترش یافته در جامعه، در رقم زدن نتایج جدید و پیروزی شعارهای مرتبط با توسعۀ سیاسی تأکید شد. با این همه در شرایطی که عوامل مرتبط با گسترش طبقۀ متوسط جدید در جامعه در فاصلۀ سالهای 1376 تا 1384 همچنان به رشد خود ادامه دادند، در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 (در دور اول)، نامزد انتخاباتی ای که مستقیماً شعارهای مرتبط با توسعۀ سیاسی را سر داد، از پیروزی بازماند و در دور دوم نیز با وجود حمایت گستردۀ طیف اصلاح طلبان از نامزد رقیب، در نهایت فردی به پیروزی گسترده رسید که در شعارهایش، کمتر اثری از آمال و اهداف منتسب به طبقۀ متوسط جدید در جامعه دیده میشد. مقالۀ حاضر در توضیح این تحول معماگونه، نشان میدهد که «ساختار اقتصادی دولتی- رانتی در کشور، کاربرد تحلیلهای رایج طبقاتی به ویژه تحلیلهای مبتنی بر رفتار سیاسی و انتخاباتی طبقۀ متوسط جدید را با محدودیتهای خاصی روبه رو میکند و در پیشبینی نتایج انتخابات نمیتوان تنها بر عوامل و متغیرهای مرتبط با گسترش کمّی طبقۀ میانی و نقش هدایتگر آن در تعیین علایق انتخاباتی دیگر گروههای اجتماعی تکیه کرد». مقاله بر اهمیت عوامل ساختاری مرتبط با اقتصاد سیاسی نفت در شکل دادن به قشربندی گروههای اجتماعی در کشورهای نفت خیز تأکید میورزد و نشان میدهد این عوامل چگونه به شکلگیری طبقۀ متوسطی کمک میکنند که لزوماً از ویژگیها و علایق نسبت داده شده به این طبقه مطابق با نظریههای رایج در بحث توسعۀ سیاسی، برخوردار نیست.
Between 1995 and 2003 many of critical factors for development of new middle class like economic growth, expansion of cities, improvement of education and literacy,development of political institutions and state bureaucracy and so… continued to growth and, as a result, we can expect for a larger middle class in this period. On the other hand, in many of class-based analyses about presidential elections results in 1995 and 1999 in Iran, scholars focused on new and recently developed middle class role in shaping election results and victories of slogans about political development. But in presidential election in 2003 (in first round) candidate who represents political development slogans lost and in second round despite of heavily rally of Reformists in support of rival candidate, winner candidate has no any relation to political wishes that usually respect to new middle class. The article, tries to explain this dilemma and shows that ”there is a structural condition that can called “Rentier state” economic structure in Iran that constrains class-based analyses in explaining election behavior of new middle class and in forecasting election results.Wecannot stress heavily on factors that relate to quantitative expansion of middle class and its role on shaping elections wishes of different groups in society.”The article stresses on structural factors related to political economy of oil in shaping social layers in oil rich countries and shows how these factors help shaping a special middle class that necessarily have not those characteristics and wishes that is relate to this social group in standard theories of political development.