امکانسنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریمنصور میراحمدی 1 , میثم قهرمان 2
1 -
2 -
کلید واژه: فلسفۀ سیاسی فلسفۀ سیاسی فارابی تحلیل پارادایمی مبانی نظری مؤلفههای فلسفۀ سیاسی,
چکیده مقاله :
تاکنون مطالعات گوناگونی دربارۀ فلسفۀ سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفۀ سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عبارت دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا با استخراج مبانی و پیش فرض های پنج گانۀ فلسفۀ سیاسی فارابی می توان تحلیل پارادایمی از آن ارائه نمود؟ فرضیۀ نوشتار حاضر بدین قرار است که با استخراج چنین مبانی و پیش فرض هایی می توان تحلیلی پارادایمی از فلسفۀ سیاسی فارابی ارائه کرد؛ تحلیلی که در آن، علاوه بر تفکیک مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اجتماع شناسی و فرجام-شناسی، می توان خط سیر منطقی و پیوستگی معناداری میان این مبانی برقرار کرد.
So far, the political philosophy of Farabi has been thoroughly studied from different perspective; however, paradigm analysis is one of the approaches which are considerably influential and practical in this regard. The aim of present research isto investigate the possibility of paradigm analysis in political philosophy of Farabi; in other words, we will examine whether five-aspect analysis and presuppositions of Farabi would able the researchers to have a paradigm analysis or not. The study hypothesis says that this matter is possible since such an analysis not only distinguishes the principles of ontology, epistemology, anthropology, sociology (knowledge of community)and teleology, but it also enables the depiction of a meaningfully logical line among these factors and consequently among the components of the political philosophy of Farabi.