جامعۀ سیاسی مطلوب در اندیشۀ «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریمحمدعلي توانا 1 , محمود علیپور 2
1 - دانشگاه شیراز گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی
2 - دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
کلید واژه: محلاتی منفعت (مصلحت) عمومی عدالت جامعۀ سیاسی مطلوب مشروطه,
چکیده مقاله :
به نظر می رسد هر اندیشۀ سیاسی در درون خود حاوی گونه ای جامعۀ سیاسی مطلوب است. این جامعۀ سیاسی می تواند همانند مدینۀ فاضلۀ «فارابی» آشکار باشد یا همانند جامعۀ آرمانی «سهروردی»، نهان. نظریه پردازی دربارۀ جامعۀ سیاسی مطلوب، حاصل بحران سیاسی و اجتماعی است. یکی از دوره های پرتلاطم در تاریخ ایران زمین، عصر قاجار است که با بحران های مختلف، از جمله قدرت مطلقه و استعمار مواجه است. این بحران ها، متفکران بسیاری را به تأمل واداشته است و هر کدام به فراخور خود پاسخی بدان ارائه داده اند. «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»، یکی از این متفکران است که اندیشۀ سیاسی وی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد پاسخ محلاتی بدین بحران ها و جامعۀ مطلوب سیاسی وی، تا حدودی متفاوت از هم عصرانش است. بر این اساس مقالۀ حاضر با این پرسشها روبه روست: پاسخ خاص محلاتی به بحران های عصر مشروطیت چیست؟ جامعۀ مطلوب سیاسی وی چگونه جامعه ای است؟ این جامعه،چه ویژگی هایی دارد؟ و نهایتاً اینکه چه نسبتی می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی در این جامعه مطلوب برقرار کرد؟ به عنوان فرضیه می توان گفت جامعۀ سیاسی مطلوب محلاتی، گونه ای نظام مردم سالارانۀ دینی است که حول محور مفاهیمی همچون عدالت، عقلانیت، منفعت (مصلحت) عمومی، قانون، آزادی (حریت)، برابری (مساوات)، تساهل و مشارکت عمومی بنا می شود. البته معنای این مفاهیم در اندیشۀ سیاسی محلاتی را می بایست در بستر ذهنی، زبانی و فرهنگی همان عصر جست وجو کرد و با تفاسیر رایج مدرن در دنیای مغرب زمین تاحدودی متفاوت است. به بیان ساده، این مفاهیم در اندیشۀ سیاسی محلاتی به شدت صبغۀ دینی و بومی می یابد. همچنین به نظر می رسد که می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی نسبت این همانی برقرار کرد. این مقاله با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و چهارچوب نظری «منطق درونی»، به بازخوانی اندیشۀ سیاسی محلاتی می پردازد.
It seems that every political thought in itself, contains an ideal political society. This ideal society can be apparent, such as Farabi' utopia or the hidden and latent, Such as Sohrevardi' ideal society. Theorizing About political ideal is result of social and political crisis. One of the most turbulent periods in the history of Iran is Qajar era, which is faced with different crisis such as absolute power and colonialism. This crisis led to contemplate the many thinkers and each according self- effort to have a response to this crisis. One of the thinkers is Sheikh Mohammed Ismail Mahallati that his political thought is less considered. It seems that he answers to this crisis and his political ideal is different from other thinkers in this era. Accordingly, the central question of this paper is that: What is the Mahallati specific reply to crisis of constitutionalism era? And how is his ideal political society? What are its features? And Finally, What relationship exists between justice and public interest in his ideal society.