تحول مفهوم «حاكميت» در قالب رويكردهاي سیاسی و بينالمللي
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظری
1 -
کلید واژه: اجتماعگرایی جهانـ وطنی رئالیسم ایدهآلیسم اجتماعگرایی نو جهان- وطنگرایی نو,
چکیده مقاله :
«حاکمیت» اگرچه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بینالملل، حقوق بینالملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولتـ ملتها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و اصل حقوقی هرگز مطلق نبوده است. در عرصة نظریهپردازی تحول این اصل از سدههای 18و19 تا به امروز در نتیجة چالشهای نظری آن و در بستر تقابل رویکردها بوده که متحول شده و به تدریج از مطلق بودن آن کاسته شده است. در این مقاله، این تحولات که در اصل حاکمیت ایجاد شده، در بستر چهار تقابل نظری کلان سیاسی بینالمللی بررسی شده است: تقابل اول که ریشه در دورة روشنگری اروپا و سدههای 18 و 19 دارد بین «اجتماعگرایی» و «جهانـ میهنگرایی» است. تقابل دوم، «بین رئالیسم» و «ایدهآلیسم» است که از شکلگیری رسمی رشتة روابط بینالملل تا دهة 1970 ادامه دارد. تقابل سوم بین «نورئالیسم» و «لیبرالیسم» (از دهة1970 تا 1990) و بالأخره تقابل آخر بین رئالیسم و نورئالیسم با مجموعه نظریههای انتقادی پس از جنگ سرد است. ویژگی عمدة این چهار تقابل که از عصر روشنگری اروپا در عرصة نظریهپردازی حاکمیت و دولت آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، این است که در هر یک از این تقابلهای نظریهپردازی، در واقع تقابل بین ایدة حاکمیتِ محدود به سطح«دولت» و حاکمیتِ «فراتر از سطح دولت» است.
It seems that all the changes and evolutions in the concept of sovereignty have been occurred in theoretical framework, then in sphere of international relations and international laws and other forms of international affairs. National sovereignty and the concept of “nation- state” came to essence as a normative and legal principle after Westphalian Treaty (1648); but this normative and legal principle has never been absolute. So in the 18th and 19th centuries, and in the course of different approaches, it evolved completely and its normative aspect has been declined. The paper attends to four major controversial trends in political and international sphere, which are: a) contrast between communitarianism and universalism, which emerged from the European enlightenment in 18th and 19th centuries; b) contrast between realism and idealism, which came out after the establishing the discipline of international relations and had lasted till to 1970; c) contrast between neo-realism and liberalism, from 1970 to 1990; and d) contrast between realism and neo-realism in one side and critical post-cold war theories. The main discrepancy of these trends is on extent and limits of the state sovereignty.