جامعة هماهنگ و همگن چین؛ نگرشی تحلیلی انتقادی
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظری
1 -
کلید واژه: جامعة هماهنگ و همگن پراگماتیسم دموکراسی سوسیالیسم توسعه اتوپیا چین,
چکیده مقاله :
چین کنونی چنان در مسیر تحوّل و دگرگونی قرار دارد که توجّه ناظران و پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از تحوّلات دهة اخیر چین، جهت گیری رهبران و نظام این کشور برای ساختن جامعة هماهنگ و همگن است؛ جامعه ای که دربردارندة انسجام و همبستگی بيشتر اعضای جامعه انسانی و متضمّن هماهنگی بيشتر با طبیعت است. تحلیل چنین جامعه ای، بر اساس اهداف توسعه، نظریه های گذار به دموکراسی، سازش مدرنیسم، سوسیالیسم و سنّت، روند اتوپیا گرایی و ایدئولوژی پردازی و کارکردهای نظام سیاسی، میتواند تا حدود زیادی، وجوهِ پیچیدة آن را بازنمایاند. ایدة اصلی مقاله این است که رویة پراگماتیستی رهبران چین امروز، بیش از سایر عوامل، در طرح و پیشبرد جامعة هماهنگ و همگن نقش داشته و چگونگی تأثیر دیگر عوامل، اتّفاقاً در کنش و واکنش با آن، قابل ارزیابی است.
China, experiencing fundamental changes and transformations, has attracted many attentions, today. One of the changes in the past decade was in its leaders’ orientations to constructing a homogeneous and harmonious society which entails solidarity among its human communities, and its adaptability with nature. Studying such a society in the light of objectives of development, theories on transition to democracy, adaptability of socialism, modernism and tradition, ideological and utopian processes, and functions of political systems can to a greet effect make its complex aspects clear . The main idea of the present paper is that pragmatism has functioned more effectively in China’s progress towards a homogeneous and harmonious society than any other factors, very function of which can be evaluated just considering their interactions with pragmatism.