همزمان با فراگیرشدن تکنولوژی اینترنت اشیا در سالهای اخیر، تعداد دستگاههای هوشمند و به تبع آن حجم دادههای جمعآوریشده توسط آنها به سرعت در حال افزایش است. از سوی دیگر، اغلب برنامههای کاربردی اینترنت اشیا نیازمند تحلیل بلادرنگ دادهها و تأخیر اندک در ارائه خدمات هست أکثر
همزمان با فراگیرشدن تکنولوژی اینترنت اشیا در سالهای اخیر، تعداد دستگاههای هوشمند و به تبع آن حجم دادههای جمعآوریشده توسط آنها به سرعت در حال افزایش است. از سوی دیگر، اغلب برنامههای کاربردی اینترنت اشیا نیازمند تحلیل بلادرنگ دادهها و تأخیر اندک در ارائه خدمات هستند. تحت چنین شرایطی، ارسال دادهها به مراکز داده ابری جهت پردازش، پاسخگوی نیازمندیهای برنامههای کاربردی مذکور نیست و مدل رایانش مه، انتخاب مناسبتری محسوب میگردد. با توجه به آن که منابع پردازشی موجود در مدل رایانش مه دارای محدودیت هستند، استفاده مؤثر از آنها دارای اهمیت ویژهای است.در این پژوهش به مسئله زمانبندی وظایف برنامههای کاربردی اینترنت اشیا در محیط رایانش مه پرداخته شده است. هدف اصلی در این مسئله، کاهش تأخیر ارائه خدمات است که جهت دستیابی به آن، از رویکرد یادگیری تقویتی عمیق استفاده شده است. روش ارائهشده در این مقاله، تلفیقی از الگوریتم Q-Learning، یادگیری عمیق و تکنیکهای بازپخش تجربه و شبکه هدف است. نتایج شبیهسازیها نشان میدهد که الگوریتم DQLTS از لحاظ معیار ASD، ۷۶% بهتر از الگوریتم QLTS و 5/6% بهتر از الگوریتم RS عمل مینماید و نسبت به QLTS زمان همگرایی سریعتری دارد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.