جمعآوری و تدوین دیوانهای شاعران در سدههای پیشین به چند روش صورت میگرفت. گاه شاعر در طول حیات خود و به مرور زمان شعرش را در دفتر مینوشت و بعد از مرگ، آن دفتر به همان شکل باقی میماند.گاه شاعر، خود دست به کار جمعآوری دیوان شعرش میشد و آن را بر اساس سلیقه خود مر أکثر
جمعآوری و تدوین دیوانهای شاعران در سدههای پیشین به چند روش صورت میگرفت. گاه شاعر در طول حیات خود و به مرور زمان شعرش را در دفتر مینوشت و بعد از مرگ، آن دفتر به همان شکل باقی میماند.گاه شاعر، خود دست به کار جمعآوری دیوان شعرش میشد و آن را بر اساس سلیقه خود مرتب میکرد. گاه دوستان و هواداران او دیوان شعرش را بعد از مرگ وی جمع و مرتب میکردند و گاه در قرون بعد دیوان شعر او از سوی یک کاتب و بر اساس ذوق او تنظیم میشد. در هرکدام از این روشها ترتیب اشعار (خصوصاً غزلها) به نحوی خاص بوده است. در این پژوهش قصد داریم به شیوههای ترتیب اشعار در دیوانهای شاعران بپردازیم و ببینیم کدام شیوه منطقیتر، و محاسن و معایب هر شیوه چه بوده است. نتیجهای که از این جستار حاصل شد نشان میدهد که تا پیش از سده هشتم هجری عمدتاً ترتیب و تبویب دیوانهای شعری بر مبنای درونمایه اشعار بوده است. از سده هشتم به بعد رویکردهای صورتگرایانه تقویت شد و ترتیب دیوانها بر مبنای نظامهای گوناگونی از جمله نظام الفبایی، نظامهای بدیعی و تفننی متداول شد. از عصر مشروطه به این سو نظام تاریخ محور نیز افزوده شد که امروزه دفاتر شعری نوگرا را بر اساس آن تنظیم و تدوین میکنند. تغییر نگرش مخاطبان به شعر، فروانی دیوانها و افزایش تعداد شاعران در طول زمان به دگرگونی و تنوع این نظامها پیوند مستقیم دارد که در این مقاله به چرایی و چگونگی آنها توجه شده است.
تفاصيل المقالة
معرفت شناسان بر آن بودند تا در خلال مصنفاتشان با ارشادات خویش، طرق ناشناخته، ناپیموده و رازآمیز را به مبتدیان و سالکان طریق واشناسند. تعداد قابلتوجهی ازایندست آثار، سِمت نشر یافته ولیکن هنوز نسخههای فراوانی در کُنج خمول، خاکِ غریبی میخورند و انتظار ذوق و همتی والا ر أکثر
معرفت شناسان بر آن بودند تا در خلال مصنفاتشان با ارشادات خویش، طرق ناشناخته، ناپیموده و رازآمیز را به مبتدیان و سالکان طریق واشناسند. تعداد قابلتوجهی ازایندست آثار، سِمت نشر یافته ولیکن هنوز نسخههای فراوانی در کُنج خمول، خاکِ غریبی میخورند و انتظار ذوق و همتی والا را میکشند. این مقاله بر آن است تا ضمن معرفی کتاب «ریاض العارفین و منهاج السالکین» تصنیف میرزا محمد بن سلطان محمد اردبیلی ـ معروف و متخلص به محقّق ـ عالم و عارف شیعی سدة یازدهم هجری، به بیان احوال، افکار و آثار وی بپردازد. تعلیم صوفیانه او جمع بین طریقة اهل زهد و اهل کشف است؛ ولی در رویکرد شریعتمدارانه، حال و حضور را، در بالاترین درجه، در اثنای ادای مراسم عبادی همچون نماز میبیند. همچنین دقایق ادبی و زبانی وی نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. متأسفانه از او اطلاعات بسیار ناچیزی به ما رسیده است ولیکن مباحث قابلطرح بسیار است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.