• فهرس المقالات میل به طلاق

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوج ها
        محمد محمدی جواد اژه ای مسعود غلامعلی لواسانی
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوج ها بود. جامعة این پژوهش مشتمل بر کلیه زوجینی بودند که به دلیل مشکلات و تعارضات زناشویی و عدم صمیمیت در روابط به سرای سلامت مراجعه نموده بودند. در این پژوهش با بهره گیری از شیوة ن أکثر
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوج ها بود. جامعة این پژوهش مشتمل بر کلیه زوجینی بودند که به دلیل مشکلات و تعارضات زناشویی و عدم صمیمیت در روابط به سرای سلامت مراجعه نموده بودند. در این پژوهش با بهره گیری از شیوة نمونه گیری در دسترس، 20 زوجی که بالاترین نمرات را در ابزارهای پژوهش کسب کرده بودند، انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 زوج) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، ابزار دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و مقیاس میل به طلاق روزولت، جانسون و مورو (1986) بود که توسط شرکت کنندگان هر دو گروه قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش رویکرد هیجان مدار، باعث کاهش معنادار دلزدگی زناشویی و دو مؤلفة خستگی عاطفی و خستگی روانی در زوجین تحت مداخله شده است، اما در کاهش خستگی جسمانی زوجها مؤثر نبوده است. دیگر نتایج حاکی از آن بود که میل به طلاق در زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده بود. با توجه به یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش رویکرد هیجان مدار توانسته بر کاهش دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوجین مؤثر واقع شود. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از یافته های پژوهش حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی استفاده کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مدل سازی معادلات ساختاری گرایش به طلاق براساس باورهای بدکارکردی جنسی، باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی
        هانا  اسدی فواد شریفی حسین قمری کیوی
        <p>هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی میل به طلاق بر اساس باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی در زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهراردبیل بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمره ی پژوهش های همبستگی است. جامعه آما أکثر
        <p>هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی میل به طلاق بر اساس باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی در زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهراردبیل بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمره ی پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مراجعان مراکز مشاوره شهر اردبیل بود که از این میان 290 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه پرسشنامه باورهای بد کارکردی جنسی نوبره، پنیتو وگویا (2007) ، پرسشنامه باورهای ارتباطی آيدلسون و اپشتاين (1981)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه میل به طلاق روزبولت، زمبروت (1983) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS-24 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد با توجه به شاخص های برازش ارائه شده، مدل پژوهش پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، اثر مستقیم باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی بر میل به طلاق معنادار بود و در رابطه بین باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میل به طلاق، دلزدگی زناشویی نقش میانجی داشت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی به صورت مستقیم تاثیر مثبت بر میل به طلاق دارد و باورهای بد کارکردی جنسی با میانجی گری دلزدگی زناشویی اثر غیرمستقیم و مثبت بر میل به طلاق دارد و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم و مثبت بر میل به طلاق نشان می دهد. به تعبیری سرخوردگی و دلزدگی زناشویی، کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی، بی علاقگی و بی تفاوتی به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است بنابراین، با در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از دلزدگی زناشویی زوجین می توان تا حد زیادی تمایل زوجین به طلاق را پیش بینی کرد.</p> تفاصيل المقالة