• فهرس المقالات دوره¬

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزیابی وضعیت موجود دوره‌هاي آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره‌هاي آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)
        میترا عزتی علیرضا یوزباشی کریم شاطری
        پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی أکثر
        پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب‌نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده‌ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره‌های آموزشی، اهداف دوره‌های آموزشی، محتوای دوره‌های آموزشی، مدرسان دوره‌های آموزشی، سازماندهی دوره‌های آموزشی، ارزشیابی دوره‌های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع‌رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره‌ها)، آسیب‌های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی‌ دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - واکاوی عوامل موثر بر عدم حضور فراگیران در برنامه های آموزش سازمانی و ارائه راه کارهای برون رفت
        محمد کریمی ثابت دکتر هومن دوستی میلاد جوانمردی
        مقدمه: علیرغم توجه، حساسیت و دغدغه های زیاد متولیان یادگیری و توسعه جهت شناسایی و همکاری با اساتید خبره و نیز صرف هزینه های زیاد برای برگزاری دوره های آموزشی، نرخ مشارکت در برنامه های آموزشی کلاس محور پایین می باشد از اینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی علل غیبت فراگیران در أکثر
        مقدمه: علیرغم توجه، حساسیت و دغدغه های زیاد متولیان یادگیری و توسعه جهت شناسایی و همکاری با اساتید خبره و نیز صرف هزینه های زیاد برای برگزاری دوره های آموزشی، نرخ مشارکت در برنامه های آموزشی کلاس محور پایین می باشد از اینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی علل غیبت فراگیران در دوره های آموزشی و ارائه راهکارهای برون رفت بوده است. روش کار: روش پژوهش در این مطالعه، ترکیبی(آمیخته) از نوع اکتشافی (طرح تدوین ابزار گردآوری داده ها) می باشد توضیح اینکه در توالي گردآوري داده ها ابتدا داده هاي كيفي و سپس داده هاي كمي گردآوري گردید. در بخش کیفی از روش مصاحبه عمیق و گروه کانونی استفاده گردید. و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد. روایی محتوا و صوری پرسشنامه با کمک پنج نفر از صاحبنظران و اساتید حوزه آموزش مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 81/0 محاسبه گردید. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی کارکنان یکی از شرکت های صنعتی استان اصفهان بودند که براساس جدول مورگان 196 نفر محاسبه شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر میزان تاثیر هر سه دسته عوامل فردی، آموزشی و سازمانی در غیبت فراگیران را بیش از حد متوسط نشان داد. همچنین، نتایج مصاحبه حاکی از آن بود که عدم ارائه تشویق، عدم پرداخت حق ماموریت و اضافه کار به ازای آموزش، عدم محاسبه امتیاز آموزشی، عدم ارتباط سوابق آموزش در دیگر نظامات منابع انسانی، حجم بالای کار، نبود مکانیزمهای انتقال یادگیری، حمایت محدود از انتقال یافته ها به واسطه نوع تفکر مدیران، مشکلات شخصی و خانوادگی از دیگر عوامل موثر بر افزایش نرخ غیبت و در نتیجه کاهش نرخ مشارکت در برنامه های آموزشی می باشند. نتیجه گیری: به زعم شرکت کنندگان در پژوهش عوامل سازمانی بیشترین تاثیر را بر غیبت از دوره های آموزشی داشته اند که برای رفع این مشکل لازم است در سیستم های حقوق و دستمزد اصلاح صورت بگیرد. همچنین، در بعد آموزشی بهبود طراحی و برنامه ریزی دوره ها ضروری می باشد که پیشنهاد می گردد از روش های تدریس نوین بهره گیری شود، کلاس ها با تعداد کمتر برگزار گردند و سیاست های نسبتا سختگیرانه در برابر عدم حضور در کلاس وضع شود. همچنین، در سطح فردی پیشنهاد می-شود حس تعلق به دوره های آموزشی در فراگیران از طریق مربیان همکار تقویت گردد. تفاصيل المقالة